کتاب  /  اخلاق و عرفان  /  زیارت

«مکه»، سرزمین خاطره ها...

تعداد بازدید : 50     تاریخ درج : 1389/01/23    

«مکه»، سرزمین خاطره ها...]43[

«من از این شهر امید شهر توحید، که نامش «مکه»است و غنوده است میان صدفش «کعبه»پاک قصه ها می دانم... دست در دست من اینک بگذار، تا از این شهر پر از خاطره، دیدن بکنیم. هر کجا گام نهی در این شهر و به هر سوی که چشم اندازی می شود زنده بسی خاطره ها در ذهنت یادی از«ابراهیم» آنکه شالوده این خانه بریخت آنکه بتهای کهن را بشکست آنکه بر درگه دوست، پسرش را که جوان بود، به قربانی برد. یادی از«هاجر»و اسماعیلش مظهر سعی و تکاپو و تلاش

]44[

صاحب زمزمه زمزم عشق یادی از ناله جانسوز«بلال» که در این شهر، در آن دوره پر خوف و گزند به «احد»بود بلند. یادی از غار«حرا»، مهبط وحی یادی از بعثت پیغمبر پاک یادی از«هجرت»و از فتح بزرگ یادی از«شعب ابی طالب»و آزار قریش! شهر دین، شهر خدا، شهر رسول، شهر میلاد علی (ع) شهر نجوای حسین، در«عرفات» شهر قرآن و حدیث شهر فیض و برکات!...» آری... و بسی خاطره از جای دگر... شخص دگر. کجای «حج»را می توان یافت که نشان از کسی، حادثه ای، خاطره ای نداشته باشد؟ کدام عمل حج است که منقطع از ریشه ای در تاریخ باشد؟

×