گنجینه معارف

بازآفرینی هویت در خوانش عقلانی و وجودی از آموزه امامت و مهدویت

کلان آموزه مهدویت و خردآموزه های آن، که برخاسته از متن قرآن و روایات است در طول تاریخ غیبت خوانش ها و فهم های متنوعی را تجربه نموده است. این پژوهش با روش تحلیل مضمون به بررسی آثار مهدوی یکی از مهدی پژوهان معاصر، آیةالله العظمی لطف الله صافی پرداخته است. نظام واره آموزه مهدوی در دستگاه فکری او، با رویکرد عقلانی به ایمان و بر محور توحید شکل گرفته و در حالی که برخی قرائت های سنی و غالی از امامت و مهدویت درصدد تحریف این آموزه اند، حضرت آیةالله صافی گلپایگانی مرزبندی میان خالق و مخلوق را ضروری می داند. این مرجع مهدوی پژوه با طرد قرائت های مارکسیستی و لیبرال از خردآموزه های مهدوی هم چون عدل و انتظار، قرائتی از امامت و مهدویت داشته که ضمن تحفظ بر میراث روایی بر عناصر عقلانیت و انسجام، تکیه زده است. تاکید او بر معرفت حجت خدا و وابستگی جهان به امام زمان(عج)، جایگاه امام در اندیشه انسان شیعی و اهمیت ایجاد یک رابطه وجودی موثر میان امام و ماموم را نشان می دهد.

منبع : فصلنامه پژوهش های مهدوی، پاییز 1399 - شماره 34 , کریمی، احمد , استادیار و عضو هیئت علمی گروه کلام دانشگاه قرآن و حدیث قم تعداد بازدید : 525     تاریخ درج : 1400/12/22    

مقدمه

آموزه مهدویت به دلیل اهمیت و نقش بسیار تعیین کننده آن در شبکه باور انسان شیعی و بازتاب های مهماش در دیگر زنجیره های فکری این شبکه و نیز تأثیرات عملی آن بر ذهنیت و حوزه رفتار باورمندان به آن، همواره مورد توجه مرزبانان و راویان حریم ایمان شیعی بوده و از سویی دیگر با شدت گرفتن و گسترش دامنه دشمنی ها و کینه توزی های دشمنان اهل بیت (ع) در دوره خلفای عباسی و با نزدیک شدن به دوران ولادت حضرت بقیة الله(عج) و دوره غیبت صغرای حضرت، بر تحرکات نظری و عملی دشمنان برای محو موجودیت مهدی موعود(عج) و یا حداقل تشکیک و تردید در خصوص آن به شیوه های متنوعی افزوده شد.

بررسی و تحلیل شبهاتی که در دوره های منتهی به تولد و امامت آن حضرت توسط مخالفان رواج یافته نشان می دهد که خط تبلیغاتی معاندان، القای شبهات خویش را بر چند محور عمده متمرکز کرده بود: انکار ولادت امام مهدی(عج)، انکار امامت برای کودک، شبیه سازی چهره های موازی برای اشتباه در تعیین مصداق، انکار نسب امام، انکار وجود امام از طریق نفی طول عمر حضرت.

مکتب اهل بیت(ع) با تکیه بر پیش بینی های متکی بر وحی، پیش دستانه کارزار عقیدتی تبلیغاتی جریانات ضد ولایت را شناسایی و ذخیره ای ارزشمند از روایات را در اختیار باورمندان و تشنگان حقیقت قرار داد و از این طریق منابع دکترینال و آموزه ای مهدویت را اشراب کرد تا فکر شیعی بتواند در طول تاریخ از سازمان باورهای مهدوی خویش پاسداری کرده و جامعه شیعی را در اتصال و پیوستگی دائم با ولی امر قرار دهد.

هم زمان با تشدید روند تبلیغاتی معاندان در سده های اول حیات حضرت بقیة الله، ارزیابی صحیح از شرایط و وظیفه شناسی عالمان بزرگی هم چون صدوق و نعمانی و طوسی به کمک آمد و منجر به ایجاد اولین تک نگاری های حدیثی کلامی در حوزه مهدویت از سوی راویان سترگ و مدافعان سرسخت حریم ولایت گردید و این آثار را تا به امروز در جایگاه مرجع ارزشمندی برای کشف حقیقت اندیشه ناب مهدوی نزد پژوهشگران و باورمندان به وجود حضرتش قرار داد.

این پژوهش با روش تحلیل مضمون، به دنبال یافتن عناصر کلیدی گفتمان مهدوی آیةالله العظمی لطف الله صافی بوده در آثار مهدوی اش بوده است. انتخاب این شخصیت، به دلیل جایگاه سترگ او در راس هرم فقاهت و کلام شیعی معاصر و خصوصاً در حوزه مهدی پژوهی می تواند لایه های گفتمانی و فرهنگی تفکر یکی از پر اثرترین اندیشمندان شیعه را در این حوزه آشکار سازد.

ولایت بر محور توحید

نگرش آیة الله العظمی صافی به مسئله امامت و ولایت، بر اصول توحیدی استوار است و از آن جا که توحید را شعبه ای از ولایت می داند سنگ بنای باورهای ولایی را با عطف نظر به حفظ کامل حریم توحید و توجه به اصل تباین کامل خالق و مخلوق، و دور از بی پروایی های تعطیل و تشبیه، شرک و حلول و اتحاد، و غلو و تفویض بنا می نهد و چنین مرزبندی دقیقی را کار خطیری می شناسد که «در دقایق آن، فقط علمای متفطن و متبحر و زحمت کشیده در قرآن و احادیث اهل بیت» امکان اظهارنظر دارند. تمام هویت امام، فقر و احساس نیاز در برابر خداوند بی نیاز است و از این جهت امام، رییس فقراست؛ زیرا بیشترین استعدادها و معرفت ها را دارد و در نتیجه، بیشترین نیاز را به خداوند احساس می کند. (صافی گلپایگانی، ۱۳۹۱: ج۲، ۱۱۱) بر اساس این دیدگاه، تفویض به معنای فاعلیت بالاستقلال بندگان و حذف کامل قضا و قدر الهی از نظام کائنات، و نیز به این معنا که امر خلق، رزق، اماته، احیا، شفای بیماران، برقراری نظامات و تدبیر کائنات به نحو استقلالی به حجج الهی یا به غیر ایشان سپرده شده باشد و خداوند از تدبیر امور عالم برکنار باشد، شرک و باطل است. (صافی گلپایگانی، ۱۳۹۱: ج۱، ۴۷۱-۴۷۹ و ج2، ۳۲۷)

آیةالله العظمی صافی در معنای ولایت تشریعی نیز تفویض مطلق تحلیل و تحریم و جعل و تشریع احکام و تغییر «ما انزل الله» را باطل می داند و تفویض به معنای این که امام، احکامی را که خداوند به نبی وحی کرده در زمانی که مصلحت می بیند بیان کند، می پذیرند. (صافی گلپایگانی، ۱۳۹۱: ج۱، ۱۰۱) احادیث متواتری بر این که ارواح و انوار پیغمبر و ائمه اطهار مؤیَّد به روح القدس هستند دلالت دارند و از سویی عصمت پیامبر اکرم(ص) و عدم القای هواهای نفسانی در قلب و زبان او ثابت است. در نتیجه آنچه بر قلب او از اوامر و نواهی القا می گردد می تواند از باب «ما اتیکم الرسول فخذوه و ما نهیکم عنه فانتهوا» از جمله موارد تفویض احکام به پیامبر شمرده شود که بنا به روایات برای مصالحی هم چون آزمایش یا تربیت عباد یا مصالح نبوت تجویز شده باشد و همین مقدار نیز نیازمند دلیل قطعی است. با این حال، از نظر آیة الله العظمی صافی، در خصوص امام با وجود مقام عصمت، ولایت تشریعی در چهار محدوده «تفویض بعضی از احکام مخزونه نزد ایشان» و یا «واگذاری تشخیص مصادیق و تبیین جهات و حدود احکام به ذهن ثاقب و ملهم و ضمیر مؤیَّد و روشن و صاف امام» و «ولایت بر امور حکم و شئونی که رسول الله داشتند» و بالاخره «ولایت بر امور مالی» است. (صافی گلپایگانی، ۱۳۹۱: ج۱، ۱۰۳)

هم چنین ولایت تشریعی به معنای ولایت شرعی، یعنی ولایتی که کسی بر حسب تشریع و حکم خدا بر چیزی یا شخصی داشته باشد، اصل آن در میان شیعه و سنی ثابت و محل اجماع است و شیعه آن را شعبه ای از ولایت الله و مستمر می داند. در این صورت، ولایت و ریاست پیامبر و ائمه(ع) بر همه امور دین و دنیا و اموال و نفوس مردم بر اساس آیاتی هم چون (اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم) ثابت است و تفسیر اولی الامر به جز بر این ذوات مقدس بر هر فرد دیگری حتی فقها و زمامداران، تفسیر به رأی است؛ زیرا امر آیه به اطاعت مطلق از آنان و نیز قرین شدن اطاعت رسول با اولی الامر، نشان از عصمت اولی الامر دارد که فقط با ائمه اطهار قابل تطبیق است. (صافی گلپایگانی، ۱۳۹۱: ج۱، 61-۷۶)

نظام امامت تجلی توحید است و نظامی الهی است که همگان در آن مجری احکام خداوند، و امام وسیله اقامه حق و دفع باطل است و محور حرکت و عمل همه افراد، دستورات و اوامر الهی است. نقطه عزیمت نظام امامت، جعل از سوی خداوند است که با آیاتی هم چون (انی جاعلک للناس اماماً) و (انا جعلناک خلیفة فی الارض) و (و لقد بعثنا فی کل امة رسولاً ان اعبدوالله و اجتنبوا الطاغوت)، کیفیت مشروعیت آن که به نصب الهی است مشخص می شود. حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) با توجه به صریح روایاتی که خبر از فتح مشرق و مغرب زمین توسط اندیشه توحیدی امام می دهد و نیز اخباری که می گوید زمینی باقی نمی ماند مگر آن که در آن ندای لا اله الا الله بلند می شود و به سخن امیرمؤمنان(ع) (لیظهره علی الدین کله) در آن روزگار تحقق تام می گیرد، به مثابه تجلی تمامیت توحید در همه ابعاد آن است و «وحدت حکومت و نظام، وحدت قانون، وحدت دین، و وحدت جامعه به وسیله آن حضرت تحقق می یابد». (صافی گلپایگانی، ۱۳۹۱: ج۱، ۱۵۱ و ۳۰۲) دل مشغولی های انسجام گرایانه کلامی این متکلم سنت اندیش، آموزه های امامت و مهدویت را در بستر گفتمانی توحیدی تبیین می کند و ولایت حضرت مهدی موعود(عج) نهایتاً به بازتولید اندیشه توحیدی در همه شئونات انسان منجر می شود.

عقلانیت امامت و مهدویت

آیة الله العظمی صافی برای تبیین اندیشه امامت و مهدویت به بررسی و تحلیل روایات توجه خاصی دارد اما این مسئله او را به سمت نگرش ظاهرگرایانه و یا تفکیکی سوق نمی دهد و مبنای معرفت شناختی او در خصوص حجیت نداشتن خبر واحد در روایات اعتقادی هم چون بسیاری از متکلمان عقل گرای دیگر است. او در کتاب حدیثی کلامی منتخب الاثر بر پایه راهبرد کلامی و برای نشان دادن انسجام مجموعه آموزه های مهدوی با شبکه باورهای شیعی، منطق اعتبارسنجی قرینه گرایانه را برای گزینش و تبیین این آموزه ها به کار می گیرد و روش شناسی سندگرایانه رجالیان متأخر را برای نگاه کل نگر و سیستماتیک به آموزه مهدویت دچار خلأ و نقصان می بیند.

بنا به نظر ایشان، از درون ادله و روایات پرشمار درباره امامت، می توان به چندین اصل مهم و معتبر در مبانی عقلی امامت دست یافت که مورد اجماع اصحاب و بزرگانی هم چون شیخ طوسی و مفید و ابن بابویه و علامه مجلسی بوده است. این مبانی عقلی از نحوه تبویب و برخی عناوین روایات در منتخب الاثر نیز به دست می آید: ۱. امامت عهدی الهی است که تعیین آن به نص از جانب خدا و اعلام پیامبر صورت می گیرد؛ ۲. عصمت و اعلمیت امام هر دو از شرایط مهم اویند؛ ۳. زمین از حجت خالی نمی ماند و اگر کسی امام زمانش را نشناسد و بمیرد به مرگ جاهلیت مرده است؛ ۴. بر اساس نص روایات متواتر، امامان از نسل پیامبر(ص) و دوازده نفرند؛ ۵. به دلیل احادیث متواتر ثقلین، امامان در ردیف قرآن و جداناپذیر از آن هستند؛ ۶. ائمه معصومین(ع) در همه مناصب دینی و حکومتی پیامبر (ص) به جز نبوت، شریک اند؛ ۷. نام و صفت و ترتیب امامت توسط پیامبر (ص) مشخص گردیده و هر امامی، امام بعدی را مشخص می کند. (صافی گلپایگانی، ۱۳۹۳: 123-۱۲۶)

اصالت مهدویت

اصالت مهدویت که نام یکی از مهم ترین کتاب هایی است که در آن آیة الله صافی تلاش می کند تا گفتمان و هویت مهدویت را از جهات متعدد مورد بررسی قرار دهد و اصالت چنین باوری را از زوایای وجودشناختی، معرفت شناختی، دین شناختی، خداشناسی و عمل گرایانه تبیین کند و اعتبار آن را از حیث معقولیت امکان، عقلانیت مبانی، موافقت با فطرت و سنت های جهان آفرینش، و ابتنای آن بر بشارت کتب مقدس همه ادیان آسمانی و خصوصاً قرآن و نیز بر روایات معتبر و متواتر، و هم چنین بر اجماع همه مسلمانان اعم از شیعه و سنی به اثبات رساند. (صافی گلپایگانی، ۱۳۹۰«الف»: ۷-۹۶)

اصالت مهدویت به معنای ریشه دار بودن، واقعیت مندی، توجیه عقلانی و معرفتی و هم چنین بنیان های دینی عمیق و ریشه دار باور مهدوی در فطرت انسانی و ادیان آسمانی است که درعین حال به مثابه گفتمانی با هویت مستقل تحت تأثیر هیچ یک از ایسم های شرق گرا و غرب گرا قرار ندارد و توانست جریان بزرگی هم چون انقلاب اسلامی را رقم زند و الهام بخش جوانان مؤمن ایرانی برای جهاد و شهادت و دفاع از مرزهای کشور گردد. (همان: ۱۰) آیة الله صافی در اصالت مهدویت، حرکت دینی مردم ایران را در چارچوب اندیشه مهدویت تعریف می کند و آن را محوری جریان ساز می داند که هویت نظام دینی بر آموزه های آن مبتنی است. (همان: ۱۰-۱۱)

در اصالت مهدویت، آیة الله صافی تلاش کرده تا از طریق تبیین کلامی باور مهدویت، آن را به مثابه دال مرکزی در همه رخدادهای مهم پیرامونی معاصر خویش، معرفی کند و همه دال های دیگر هم چون جهاد و شهادت و نهاد روحانیت و انقلاب اسلامی را در ذیل آن دال مرکزی تعریف نماید تا هژمونی و سلطه گفتمان مهدویت را تثبیت کند و از سوی دیگر با ساخت شکنی یا شالوده شکنی از گفتمان ایدئولوژیک جریان های التقاطی و الحادی مارکسیستی و منافقین که در زمانه مؤلف تلاش داشتند افکار عمومی را علیه امامت و مهدویت بسیج کنند، آن جریانات را بی اصالت و بی هویت و ناتوان از ویژگی امید بخشی پر رمق و مستمر در بسیج اجتماعی توده ها برای حرکت آفرینی های بزرگ و هدفمند معرفی کند.

تحلیل گفتمانی اصالت مهدویت هر چند خود نیازمند پژوهشی مستقل است اما به اجمال خبر می دهد که این کتاب همانند برخی دیگر از رساله های موجز و پر مغز این فقیه اندیشمند در حوزه مهدویت، هم چون انتظار؛ عامل مقاومت و حرکت، در پس تبیین مواضع کلامی شیعه، رسالت بازسازی هویت انسان شیعی منتظر بر اساس اندیشه مهدوی را داراست و با برجسته سازی گستره اصالت مهدویت، خلأ معرفتی و تهی دستی تاریخی و دینی گروه های التقاطی را آشکار می سازد و تلاش می کند با متزلزل کردن ثبات معنایی دال های گفتمانی آنان، نهایتاً سازمان گفتمان رقیب را فرو ریزد. (صافی گلپایگانی، ۱۳۹۰«الف»: 8-۱۲)

معرفت حجت خدا

حجت به معنای غلبه است و مجازاً، دلیلی است که برای طرف دیگر آورده می شود و باعث سکوت و پذیرش طرف مقابل در برابر آن دلیل، و غلبه بر خصم می گردد. هرچند بنابر این تعریف همه موجودات جهان هستی، حجت و قرینه ای بر وجود خداوند هستند و حضرت حق می تواند با یکایک آنان بر هر انسانی احتجاج کند، اما حجت به معنای خاص آن بر ذوات مقدس معصومین(ع) اطلاق می گردد. (صافی گلپایگانی، ۱۳۹۰«ک»: 59-۶۲) مسئله معرفت، همواره اصلی مهم در تعمیق باور دینی بوده است و اگر بی عملی بنا به روایات، موجب مؤاخذه نهایی در روز قیامت است، بهانه جویی مکلفان در مورد جهل به تکلیف، در پاره ای موارد این گونه پاسخ داده می شود که چرا نیاموختی؟

امام شناسی رکنی رکین در اندیشه کلامی شیعه و شناخت امام، راه رهایی و نیل به نجات است. نقطه عزیمت کتاب معرفت حجت خدا اثر آیة الله العظمی صافی، دعایی است که ثقة الاسلام کلینی که معاصر با نواب اربعه بوده و در سال ۳۲۸ یا ۳۲۹ رحلت فرموده در کافی شریف به دو سند از امام صادق(ع) روایت کرده و شاگرد بزرگوارش مرحوم نعمانی نیز در کتاب الغیبه آن را به سندی دیگر نقل می کند. هم چنین مرحوم صدوق که در سال ۳۸۱ درگذشته است این دعا را به سه سند دیگر نقل کرده اند که مجموعاً ۶ طریق و ۲ متن با تفاوت بسیار اندک از این دعا موجود است و با عنایت به اعتبار کتب مذکور، دعا معتبر دانسته شده است. (همان: ۱۶) سر آغاز این دعا، عبارت «اللهم عرفنی نفسک» است که نشان می دهد برای سالکان طریق ولایت، خط سیر معرفت و محبت ولی و محبوب، از خداوند آغاز می شود و اگر به امام ختم می شود نیز به این دلیل است که او ولی و حجت خداست. همه درجات معرفتی که در این دعا آمده مقول به تشکیک است و چه در معرفت الله و چه در معرفت نبی و امام ما با رتبه های متنوعی از معرفت رو به رو هستیم. هرچه معرفت به حضرت حق افزون گردد عظمت مقام خلافت الله و سفارت از جانب الوهیت روشن تر و سرسپردگی به اوامر نبی و ولی بیشتر می گردد. معرفت به خداوند برای نیایشگر به این دعا بالاجمال ثابت است و درخواست معرفت خداوند از سوی او، امری ذومراتب است و هر مرتبه نیز خود به فروع کثیری منشعب می گردد و برای هر رتبه، بالاتر و فراتر از آن متصور است. از این رو، عارف سالک با این درخواست یا در پی معرفتی کامل تر و درجاتی بالاتر است و یا در حقیقت، تثبیت و تعمیق آن شناخت را تقاضا می کند تا دچار زیغ قلب و انحراف از حق نگردد. معرفت خداوند در مرحله اول، بر پایه الهیات سلبی و سلب همه صفاتی است که ذات باری از آن منزه است و در مرحله بعد که خود دارای مراتب بسیاری است معرفت صفات کمالیه مانند وجود و وجوب و قیوم و عالم و... است. این شناخت از روی آثار و صفات جلال و جمال اوست و رابطه مستقیمی با نحوه عمل و رفتار انسان دارد. خوف و خشیت، رضا و تسلیم، توکل و استقامت، و صبر و شجاعت و شوق و محبت به خداوند، همه میوه های درخت معرفت است و معرفت بدون عمل، به کمال نمی انجامد. حفظ اخلاص خصوصاً در چهل روز، آن گونه که در روایات آمده چشمه های حکمت را بر زبان آدمی جاری می سازد. (همان: ۷۹-۹۳) آیة الله العظمی صافی به تبعیت از شارح مدقق صحیفه سجادیه و صاحب ریاض السالکین، برای معرفت حجت خدا، فقره مهمی از دعای عرفه را شاهد می گیرد که با این عبارات آغاز می گردد:

رب صل علی اطائب اهل بیته الذین اخترتهم لامرک و جعلتهم خزنة علمک و حفظة دینک و خلفائک فی ارضک و حججک علی عبادک و طهرتهم من الرجس و الدنس تطهیراً بارادتک و جعلتهم الوسیلة الیک و المسلک الی جنتک.

و بدین صورت هشت ویژگی مهم امام را ریاست کامله عامه در مطلق امر دنیا و آخرت، خازنان و معلمان امانتدار علم الهی، حافظان دین، جانشینان خدا بر زمین، حجت خدا و برهان او برای دعوت مردم به حق، معصوم و پاک از هر رجس و دنس، وسیله ای به سوی خدا، و رهنمایان نجات و امان، معرفی می کند و با یادآوری ویژگی های مهم امام که در اخبار دیگر آمده و آنان را اساس دین و عماد و ستون یقین و ستارگان آسمان و خاندان نبوت و محل رفت و آمد ملائکه و معدن علم و سرچشمه های حکمت دانسته، ارتباط شناخت امام با نجات و امان را مبین می سازد. هدایتگری امام به مثابه حجت و راهنما و دلیل راه برای کسی که به او اقتدا کرده و از فرمان حجت سرپیچی نمی کند، همان امری است که حدیث ثقلین نیز بر آن تأکید دارد. (صافی گلپایگانی، ۱۳۹۲: ۱۲۱)

وابستگی جهان به امام زمان(عج)

مسئله وابستگی جهان به حجت، امری است که نه تنها در روایات تفسیری، بلکه در کتب روایی به شکل مستقل به آن پرداخته شده و از طرق اهل سنت نیز احادیثی وارد است که فی الجمله دلالت بر این وابستگی دارد. اصل وابستگی، ثابت است و در برخی روایات کل جهان و در برخی دیگر این امر به زمین مختص گردیده است. از نظر تاریخی، منابع اهل سنت روایاتی را به نقل از انس بن مالک آورده اند که دین اسلام را قائم به ائمه اثنی عشر می داند و با درگذشت آنها زمین اهل خود را فرو می برد. روایاتی از سلمان و ابوذر وجود دارد که قوام زمین را به امیرمؤمنان(ع) دانسته و او را مایه سکون و آرامش زمین معرفی کرده اند. در خصوص کیفیت وابستگی جهان به امام زمان (عج) می توان گفت که امام، قطب عالم امکان و به مثابه هسته مرکزی مانند قلب و مغز برای دستگاه آفرینش است و از همین روی، هم «ما به الارتباط» و هم «ما به البقاء» و هم «ما به النظام » در چنین منظومه وسیعی است. (صافی گلپایگانی، ۱۳۹۱: ج۲، ۸۲)

هم چنین می توان حضرات معصومین را علت غایی و مقصد اصلی خلقت انسان دانست. در این صورت، تمام موجودات امکانی به سوی موجود ممکن اشرف در حرکت اند و حرکت های شان مقدمه ای برای کمال خود و حتی کمال موجود اکمل است و آیاتی مانند: (و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون) نشان می دهند که نبی و امام، علت غایی و مقصود بالذات و بالاستقلال است و علت صوری و مادی، مقصود بالتبع و العرض می باشد و علت غایی از غلت صوری و مادی برتر و افضل است. (همان: ۹۵)

هم چنین می توان وابستگی جهان به امام را از این نظر توضیح داد که امام مجرای فیض جهان و واسطه ایصال برکات است و همان گونه که دریافت های تشریعی، مجراهای خاص خود را داراست که وحی از طریق آن صورت می گیرد، دریافت های تکوینی نیز پیرو همین قانون است و نیازمند وسایط خاصی است تا فیوض از آن طرق به اهلش منتقل گردد.

نیز می توان از این احتمال سخن گفت که امام الگو و دلیل و حجت و مدار حرکت است و از همین روی در احادیث ثقلین تمسک به قرآن و عترت، امان از ضلالت معرفی شده است. جنبه کمالی فیض خداوند در امام متجلی است و نقص همه موجودات با وجود امام و حجت جبران می شود.

افزون بر این، می توان امام را مظهر تام اسما و صفات الهی دانست؛ البته در حدی که موجود ممکن می تواند آن اسما و صفات را تحصیل کند. دلالت اسمای تکوینی بر مسمی نیز هم چون اسمای لفظی، در صراحت و ظهور، و ذات و صفت، و صفت ذات و فعل متفاوت است. برای مثال، هر بنده ای به میزان علمی که دارد مظهر نام «العالم» است، اما حجت خدا که «من عنده علم الکتاب» است تجلی همه اسما و صفات خداوند و از جمله نام «العالم» در کامل ترین موجود ممکن است.

الهیات نجات و باورداشت مهدویت

باور به مهدویت یک باور فراگیر در میان شیعه و سنی است که متعلقات این باور هر کدام در جای خود قابل بررسی است. یکی از جنبه های بسیار کلیدی این باور، نجات بخشی امید آفرین آن است که در دو رساله عقیده نجات بخش، و نیز انتظار؛ عامل مقاومت و حرکت مورد توجه حضرت آیة الله صافی قرار گرفته است. عقیده نجات بخش، باور به حکومت موعود صالحان است که در آن بی عدالتی و تبعیض راهی ندارد و حکومت دینی شرایط و امکانات مساوی را برای همگان فراهم کرده اما مالکیت تابع میزان کار و تلاشی است که منجر به خلق ثروت از مسیر درست می گردد و ثروت برای ثروت در نظامات الهی معنایی ندارد بلکه ارزش آن غیری و تابع استفاده های مشروع و مستحب و واجب، هم چون انفاق فی سبیل الله و ایجاد رفاه در جامعه است. در کتاب عقیده نجات بخش، و در پی شرح حدیث «یملاء الارض قسطاً و عدلاً کما ملئت ظلماً وجوراً» تلاش گردیده تا مرزهای گفتمانی باور مهدوی در حوزه عدالت با گفتمان های انسان گرایانه و کمونیستی عدالت خواه نشان داده شود و با واخوانش دینی دو ویژگی قسط و عدل که از ویژگی های بارز حکومت مهدوی است مفهوم قسط را به معنای تقسیم بر اساس عدل، و مفهوم عدل را به معنای گذاردن هر شیء در جای خود، و در این حدیث به معنای عدل حاکم بر جهان نه یک منطقه خاص تعریف کرده است. عقیده نجات بخش پاسخی به سوء قرائت از آموزه های مهدوی توسط جریانات مارکسیستی و التقاطی است که اسلام را در فضایی التقاطی فهم می کنند. (صافی گلپایگانی، ۱۳۹۰ «ط»: 58-۱۲۰)

پیوند انسان منتظر و حجت

خوانش امیدآفرین از مهدویت و آموزه های آن از ویژگی های آثار مهدوی آیة الله صافی است که غالباً ریشه در روایات دارد و حتی در نام کتب تألیفی ایشان منعکس است: نوید امن و امان، به سوی دولت کریمه، انتظار عامل مقاومت و حرکت. تأکید بر اصیل و ریشه داری مهدویت در ادیان و کتب آسمانی دیگر، تأکید بر حتمی الوقوع بودن ظهور حضرت حجت و بازترسیم آینده امیدبخشی که قرآن کریم و روایات به آن مژده داده اند، ارائه خوانشی منسجم و غیر التقاطی از مهدویت، و تبیین عقلانی خرد آموزه های مرتبط با مهدویت هم چون کیفیت طول عمر امام، نحوه پیروزی بر سلاح های ویرانگر، علت و کیفیت غیبت امام، و امکان رؤیت حضرت در ایام غیبت و مانند آن نشان می دهد که عناصر گفتمان مهدوی آیة الله صافی یک سره در خدمت ساخت هویت انسان منتظر در چارچوب مفهومی رابطه اش با امام غایب به عنوان حجت خدا در این زمان، به کار گرفته شده است. (صافی گلپایگانی، ۱۳۹۳: ج۱، ۲۳، ۶۹، ۷۵ و ۸۲)

معناداری انتظار و نقش منتظر در حکومت موعود

وعده حتمی قرآن در آیاتی هم چون (و لقد کتبنا فی الزبور بعد الذکر أن الارض یرثها عبادی الصالحون)، و روایاتی که مؤکداً و به صورت متواتر بیان می دارد که اگر از دنیا حتی یک روز هم باقی مانده باشد، خداوند آن روز را بسی طولانی می کند تا امام موعود ظهور کند و جهان مملو از ظلم و جور را پر از قسط و عدل کند، آینده شناسی دینی را در اختیار مسلمانان ارزیابی می کند.

پویایی انتظار در عصر غیبت با عطف نظر به دو مؤلفه اقتدای عملی به سیره امام از طریق معرفت حجت خدا و کاهش عملی فاصله مأموم و امام، و تأکید بر افق های بسیار روشن جهان پس از ظهور، در اندیشه مهدوی آیة الله صافی دنبال گردیده است. توجه به نقش آفرینی انسان منتظر برای رسیدن به عصر ظهور، انتظاری معنادار را رقم می زند و منتظران را در تحقق وعده الهی و ظهور موعود و رویدادهای بزرگ و تحول آفرین آن دوره سهیم می کند. دانستن ویژگی های عصر حکومت امام، فرصتی است تا فرد خود را با هنجارهای حکومت مهدوی محک زند و تطبیق دهد و از این رو در کتاب به سوی دولت کریمه، به معرفی این هنجارها پرداخته شده و نشان داده شده که حاکمیت هوای نفس در آن دوره معنایی ندارد و قانون حاکم، قانون الهی و دین است. عبودیت خداوند سرفصل همه کارها و رفتارهاست و حکومت های جور همه برچیده می شود و حکومت توحیدی با امامت ولی عصر(عج) در همه جا برقرار می گردد و از همین روی، انسان منتظر که خود را برای چنان دوران درخشانی آماده می سازد باید قانون مداری الهی و ایستادگی در خط حق را تمرین کند. (صافی گلپایگانی، ۱۳۹۰«ه»: 22-۲۴) پس از نا امنی ها و خون ریزی ها و جنگ های داخلی و فرقه ای و بین المللی، آینده معنوی انسان نیز با امنیت و صلح عمومی و نیز شکوفایی وضع اقتصادی بسیار مطلوب و روشن خواهد بود. (همان: 47-۴۹)

عدل و قسط در امور تکوینی و تشریعی برقرار می گردد و امام با اجرای کامل و صحیح احکام اسلام، عدالت اجتماعی را محقق می کند و اعتدال و تناسب در سهام و حقوق و نظامات اقتصادی و اجتماعی و حکم به این نظامات و عمل بر وفق آنها در حکومت مهدوی شکل می گیرد. حذف تبعیضات نژادی و طبقه ای براساس الگوی توحیدی و نیز حذف تجمل گرایی و مصرف گرایی که به مثابه مظاهر مدرنیته، امروز حیات انسانی را با چالش های مادی و معنوی رو به رو ساخته است و بازگشت به وضعیت ساده زیستانه سنت نبوی در دولت کریمه احیا می گردد. (همان، ۲۸-۴۱)

با این همه آیة الله العظمی صافی بی درنگ و در جهت جلوگیری از سوء خوانش های مرسوم در زمینه های مارکسیستی و صوفیانه، تذکر می دهد که بهره وری از نعمات و جمال حیات دنیایی و روحیه کار و تولید و ایجاد ثروت حلال برای توسعه عائله و بی نیازی از دیگران و حتی اهداف عالی هم چون خودکفایی مسلمانان نه تنها ممنوع نیست بلکه از اعظم عبادات و طاعات است؛ زیرا به موجب آیه شریفه (ولله العزة و لرسوله و للمؤمنین)، استقلال اقتصادی در شئونات زندگی از مصادیق مهم عزت و حفظ شرافت است. آنچه در اسلام مورد ملامت واقع گردیده حب دنیا و حرص و فخر به مال و تجمل گرایی است که ریشه هر گناهی است و سوءبرداشت هایی که درباره زهد و قناعت و توکل و دعا و زیارت و عزاداری و انتظار ظهور و فرج و ثواب برخی ادعیه و توبه و... صورت می گیرد، ارتباطی به اصل دین ندارد. (همان: 42 -۴۶)

نتیجه گیری

تحلیل آثار مهدوی آیة الله العظمی صافی نشان می دهد که او ورودی آگاهانه و هدفمند در حوزه گفتمانی مهدویت دارد و تلاش می کند تا هویت انسان منتظر معاصر را بر محور رابطه میان امام و مأموم و از طریق معرفت امام زمان(عج) و نقش حجت خدا در نظام جهان و آینده درخشانی که به برقراری حکومت موعود صالحان می انجامد بازسازی کند و منتظران را در مقابل هجمه های گفتمانی رقیبان مادی اندیش از طریق هویت سازی و مرزبندی با جریان های انحراف، ایمن سازد.

منطق معرفتی قرینه گرایانه و عقلانیت روش شناختی این مرجع تقلید سنت اندیش و عقل گرا در استنباط و تبیین منسجم از ذخایر قرآن و سنت برای ایجاد شبکه همگون باورهای مرتبط با آموزه مهدویت امری است که با بررسی آثار مهدوی ایشان آشکار می گردد.

هم چنین تأکید و مواظبت بر جداسازی مرز میان خالق و مخلوق و درنیفتادن در ورطه تشبیه و تجسیم و خصوصاً غلو و تفویض، نظریه او را در حوزه ولایت تکوینی و تشریعی آشکارا از اندیشه غالیان و نوغالیان ممتاز می سازد و اثبات مقامات امامت به ترقیق مرزهای توحیدی خالق و مخلوق نمی انجامد. (صافی گلپایگانی، ۱۳۹۱: ج1، ۲۲) او هم ساحت نقل را پاس می دارد و هم در تلاش است تا جانب عقل را فرو ننهد و در این مسیر از روش شناسی خاصی بهره می گیرد که بن مایه آن، قواعد بنیادین در اندیشه کلامی شیعه است و عقل را به مثابه ابزاری برای کاربست و فهم روایات بر طبق معیارها و قواعد می داند و همزمان در تلاش است تا براساس یک رویکرد عقلی و با عطف نظر به تواتر معنوی و اجمالی روایات به ظاهر متعارض و حتی نهایتاً تأویل گرایی، استفاده ای حداکثری از روایات مهدوی را آن چنان که در منتخب الاثر می بینیم رقم زند.

امامت و مهدویت بر محور توحید بنا گردیده و آموزه مهدویت، یک آموزه اصیل و ریشه دار است که باید به درک و معرفت صحیحی از آن دست یافت؛ نگاشته های مهدوی حضرت آیةالله صافی، پشتوانه های وجودی، معرفتی و تاریخی این آموزه را به خواننده یادآور می گردد و نقش امام را به منزله حجت و قطب عالم هستی گوشزد می کند و بدین صورت لزوم پیوند میان ماموم و امام در دوره انتظار، اصلی ضروی تلقی می گردد؛ پیوندی هویت ساز که با معرفت و امید منتظران به ایفای نقش در روزگار او و ره یافتگی به آستان نجات او، انتظاری معنادار را رقم می زند.

در عصری که جریان های انحراف و الحاد، تلاش می کنند تا گفتمان باطل خود را بر صدر بنشانند، آیة الله العظمی صافی از طریق تبیین منطقی سازواره مهدویت، عناصر بنیادین آن را منقح و مبین ساخت و حفظ هویت منتظران را به عنوان یک دغدغه وجودی در تعمیق معرفت به حجت خدا و بازشناسی عصر غیبت و آسیب های آن و ترسیم افق روشن انتظار در چشم انداز عصر ظهور دنبال کرد. او در عرصه نبرد گفتمانی، هوشمندانه مؤلفه های تمدنی و انسان ساز مهدویت را با ابزار عقلانیت سنت دینی عرضه کرد و گفتمان مهدویت را به مثابه اعلام موجودیت و نماد هویت انسان شیعی در گستره آثاری بس متنوع احیا کرد. مروری گفتمان شناختی بر آثار مهدوی این فقیه  متکلم معاصر نشان می دهد که سازمان فکری او با دغدغه سنت، در پی احیای هویت، از راه پیوند وجودی و قلبی انسان منتظر با حجت است. او را باید به حق، معمار و احیاگر بازآفرینی هویت بر اساس گفتمان مهدویت و در پارادایم عقلانیت ایمان در عصر حاضر دانست و متدولوژی اش را باید نقطه عطفی در کلام اسلامی دانست که آموزه ها در حصار استدلالات نظری صرف باقی نمی مانند و در پیوندی وجودی و عملی با زندگی انسان امروز تبیین می گردند و بدین وسیله زیست معنوی و حیات طیبه را نشان می دهند. آیةالله صافی به رغم روش کلام سنتی، مفاهیم وجودی هم چون معنا، امید، مقاومت، حرکت، انسجام اجتماعی، حذف انواع تبعیض، پناه جویی، صلح عمومی، آرامش را در منظومه کلامی خویش وارد کرده است. او از آموزه های نظری و اثبات و تبیین آنها محملی برای استخراج مفاهیم وجودی مهیا می کند و کلام مهدوی و ظرفیت های آموزه امامت و مهدویت را مستقیماً با دغدغه ها و تعالی انسان و مشخصاً با هویت او مرتبط می سازد و پلی درونی میان آموزه و انسان می زند. بازسازی کلام نظری در بافت عمل گرایانه و بهره گیری وسیع از ظرفیت های کلام مهدوی و مفاهیم و گزاره های آن برای خوانشی وجودی و مؤثر بر روح و جان، و هویت و شخصیت انسان امروز، رویکرد کلامی این فقیه _ متکلم سنت اندیش معاصر را در مجموعه آثار مهدوی اش به سوی یک کلام کاربردی و نوگرا سوق داده که در متکلمان متقدم مورد عنایت نبوده و تا حدی به ویژگی های فردی این مهدی پژوه و آگاهی او از نیازهای انسان مدرن و ظرفیت های دین برای پاسخ به آن باز می گردد.

منابع

قرآن کریم

1. صافی گلپایگانی، لطف الله(۱۳۹۰«الف»)، اصالت مهدویت، قم: انتشارات مسجد مقدس جمکران.

2. صافی گلپایگانی، لطف الله(۱۳۹۰«ب»)، امامت و مهدویت، قم: انتشارات مسجد مقدس جمکران.

3. صافی گلپایگانی، لطف الله(۱۳۹۰«ج»)، انتظار عامل مقاومت و حرکت، قم: انتشارات مسجد مقدس جمکران.

4. صافی گلپایگانی، لطف الله(۱۳۹۰«ح»)، عقیده نجات بخش پیرامون عقیده به ظهور و حکومت حضرت مهدی، قم: انتشارات مسجد مقدس جمکران.

5. صافی گلپایگانی، لطف الله(۱۳۹۰«د»)، باورداشت مهدویت، قم: انتشارات مسجد مقدس جمکران.

6. صافی گلپایگانی، لطف الله(۱۳۹۰«ز»)، پیرامون معرفت امام، قم: انتشارات مسجد مقدس جمکران.

7. صافی گلپایگانی، لطف الله(۱۳۹۰«س»)، وابستگی جهان به امام زمان، قم: انتشارات مسجد مقدس جمکران.

8. صافی گلپایگانی، لطف الله(۱۳۹۰«ط»)، فروغ ولایت در دعای ندبه، قم: انتشارات مسجد مقدس جمکران.

9. صافی گلپایگانی، لطف الله(۱۳۹۰«ع»)، ولایت تکوینی و تشریعی، قم: انتشارات مسجد مقدس جمکران.

10. صافی گلپایگانی، لطف الله(۱۳۹۰«ک»)، منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر، ترجمه: محسن احمدی تهرانی، تهران: انتشارات منیر.

11. صافی گلپایگانی، لطف الله (۱۳۹۰«ل»)، نظام امامت و رهبری امامت حضرت بقیةالله و نقش سازنده عقیده به امامت آن، قم: انتشارات مسجد مقدس جمکران.

12. صافی گلپایگانی، لطف الله(۱۳۹۰«م»)، نظام امامت و رهبری، قم: انتشارات مسجد مقدس جمکران.

13. صافی گلپایگانی، لطف الله (۱۳۹۰ «ن»)، نوید امن و امان، قم: انتشارات مسجد مقدس جمکران.

14. صافی گلپایگانی، لطف الله(۱۳۹۰«و»)، پاسخ ده پرسش، قم: انتشارات مسجد مقدس جمکران.

15. صافی گلپایگانی، لطف الله(۱۳۹۰«ه»)، به سوی دولت کریمه، قم: انتشارات مسجد مقدس جمکران.

16. صافی گلپایگانی، لطف الله(۱۳۹۰«ی»)، معرفت حجت خدا شرح دعای اللهم عرفنی نفسک، قم: انتشارات مسجد مقدس جمکران.

17. صافی گلپایگانی، لطف الله(۱۳۹۱)، امامت و مهدویت، قم: دفتر نشر و تنظیم آثار آیةالله العظمی صافی گلپایگانی.

18. صافی گلپایگانی، لطف الله(۱۳۹۲)، تجلی توحید در نظام امامت، قم: دفتر تنظیم و نشر آثار حضرت آیةالله العظمی صافی گلپایگانی.

19. صافی گلپایگانی، لطف الله(۱۳۹۲)، معرفت حجت خدا شرح دعای اللهم عرفنی نفسک، قم: دفتر تنظیم و نشر آثار حضرت آیةالله العظمی صافی گلپایگانی.

20. صافی گلپایگانی، لطف الله(۱۳۹۳)، وابستگی جهان به امام زمان، قم: دفتر تنظیم و نشر آثار حضرت آیةالله العظمی صافی گلپایگانی.

21. صافی گلپایگانی، لطف الله(۱۳۹۳«و-۱»)، وابستگی جهان به امام زمان، قم: دفتر تنظیم و نشر آثار حضرت آیةالله العظمی صافی گلپایگانی.

33. صافی گلپایگانی، لطف الله(۱۳۹۳«و-2»)،گفتمان مهدویت، قم: دفتر تنظیم و نشر آثار حضرت آیةالله العظمی صافی گلپایگانی.

کلمات کلیدی
عصر غیبت  |  هویت دینی  |  گفتمان مهدویت  |  الهیات وجودی  |  آیةالله العظمی لطف الله صافی گلپایگانی  |  امامت و مهدویت  |  کلام کاربردی  | 
لینک کوتاه :