گنجینه معارف

سیر تدوین حدیث در شیعه

و این کتاب نزد امام باقر وجود داشته که حضرتش آنرا بحکم بن عتیبه نشان داده (2) و همچنین کتاب السنن و الاحکام و القضاء از آن ابو رافع آزاد کرده رسول خدا (ص) (3) و خزانه دار امیر المؤمنین (ع) است که شیخ نجاشی (ص 5 رجال نجاشی طبع تهران) ویرا از متقدمان شیعه شمرده و اسناد خود را به کتاب او پیوسته و هم اوست که برای اولین بار بتبویب اخبار پرداخت. فوت زراره در سال 150 و محمد بن مسلم نیز در همین سال و ابو عبیده حذاء و بسام صیرفی در قرن دوم بوده و بنقل رجالیون هر یک از نامبردگان دارای تألیف یا تألیفاتی در حدیث بوده اند حتی مانند ابان بن تغلب و ابان بن عثمان الاحمر نه تنها در حدیث کتاب نوشته اند بلکه در قرائت و تفسیر و تاریخ و ادب در شمار پیشوایان این دانشها قرار داشتند (رک: تأسیس الشیعه فصل 7 و 8 و 12) . باری همین اصول و نقل شفاهی محدثین معتمد شیعه مجامع حدیث امامیه را فراهم ساخت چنانکه شیخ اجل اقدم ابو جعفر احمد بن محمد بن خالد البرقی (متوفای 274 یا 280 ه) کتاب محاسن را که شامل تعداد کثیری از ابواب حدیث است در قرن سوم تألیف فرمود. بعضی او را جزو مرجئه دانسته اند چنانکه در رجال ابو علی (منتهی المقال ص 117) ویرا از فقهای عامه شمرده و همین قول را از کشی نیز نقل نموده در تقریب التهذیب آمده: ثقة.

چکیده ماشینی


منبع : علم الحدیث , مدیر شانچی، کاظم , 66 , , , تعداد بازدید : 4394     تاریخ درج : 1385/05/02    

سیر حدیث و تدوین و تنسیق آن نزد امامیه بنحوه دیگری است که اکنون خلاصه آنرا از نظر خوانندگان می گذرانیم.

چنانکه دیدیم مدار حدیث اهل سنت تا نیمه قرن دوم هجری نقل شفاهی و مستند آن حافظه روات بود.زیرا عامه بواسطه نهی خلیفه دوم از کتابت حدیث، بتدوین و ضبط آن نپرداختند.

هروی (در کتاب ذم الکلام بنقل سیوطی در تنویر الحوالک از وی) از عبد الله بن دینار نقل کرده که صحابه و تابعین، حدیث را نمی نوشتند و فقط بحفظ می سپردند.تا اینکه بواسطه گذشت زمان و در گذشت علماء، ترس نابودی حدیث پیش آمد.لذا عمر بن عبد العزیز به ابابکر حزمی نوشت: که سنن و احادیث را جمع نماید.

ولی در این عقیده اهل بیت رسالت مخالف بوده و علاوه بر دستور کتابت حدیث، خود به ضبط آن پرداختند.و چنانکه دیدیم ابن حجر و سیوطی حضرت علی و حسن (ع) را در شمار صحابه رسول اکرم که نوشتن احادیث پیغمبر را روا می دانستند، شمرده اند.

لذا اول کتاب حدیث، طبق نوشته شیعه و بعض عامه از آن علی بن ابیطالب (ع) و باملاء پیغمبر است (1).و این کتاب نزد امام باقر وجود داشته که حضرتش آنرا بحکم بن عتیبه نشان داده (2) و همچنین کتاب السنن و الاحکام و القضاء از آن ابو رافع آزاد کرده رسول خدا (ص) (3) و خزانه دار امیر المؤمنین (ع) است که شیخ نجاشی (ص 5 رجال نجاشی طبع تهران) ویرا از متقدمان شیعه شمرده و اسناد خود را به کتاب او پیوسته و هم اوست که برای اولین بار بتبویب اخبار پرداخت.

فوت ابو رافع بنقل ابن حجر در تقریب (4) در سال 35 هجری بوده است (مطابق با اولین سال خلافت امیر المؤمنین (ع) .ولی طبق نقل رجالیون شیعه، وی در جنگهای آنجناب شرکت داشته.

حتی نجاشی و استرآبادی مراجعتش را با امام حسن (ع) از کوفه بمدینه ذکر نموده اند.نجاشی نیز درباره وی می نویسد (5):

ابو رافع پس از درگذشت رسولخدا (ص) ملازمت امیر المؤمنین را اختیار نموده و در شمار برگزیدگان شیعه در آمد.چنانکه در جنگهای آنحضرت شرکت داشت و در کوفه خازن بیت المال امام بود.نیز نوشته: ابو رافع هنگامی که علی (ع) روانه عراق شد خانه اش و زمینی را که در خیبر داشت فروخت و در سن کهولت که شمار عمرش بر هشتاد و پنج سال بالغ گردیده بود با علی از مدینه بیرون شد و همواره با وی بود تا آن جناب شهید گردید.آنگاه با امام حسن بمدینه برگشت و چون دیگر خانه و زمینی نداشت حضرت نیمی از خانه علی (ع) را بضمیمه مزرعه سنح (که در یک فرسخی مدینه و از اراضی اقطاعی بود) بوی بخشید بعدا عبید الله بن ابی رافع زمین مزبور را به یکصد و هفتاد هزار درهم بمعاویه فروخت.

دیگر از پیشینیان شیعه، که بتألیف کتاب حدیث نامبرده شده اند (سلمان فارسی و ابوذر غفاری) است که اولی حدیث جاثلیق و دومی وقایع پس از رسول اکرم (ص) را جمع آوری و تدوین نموده () و بنقل ابوحاتم (در کتاب الزینة) عنوان شیعه بر چهار تن از صحابه در زمان پیغمبر (ص) اطلاق می شده (سلمان و اباذر و مقداد بن اسود کندی و عمار یاسر) ().

از آن پس علی بن ابی رافع و برادرش عبد الله، که هر دو کاتب امیر المؤمنین بوده اند ().و سلیم بن قیس که از جمله اولیاء اصحاب آنجناب بوده () در حدیث و قضایای بعد از پیغمبر کتاب پرداختند.

علی بن ابی رافع کتابی در فنون فقه مشتمل بر وضوء و نماز و سایر ابواب نوشته و کتاب سلیم از کتبی است که مرجع شیعه بوده است ().

و شیخ حر عاملی آنرا از مدارک وسائل الشیعه و هدایة الامه خود قرار داده.

مدتی هم بواسطه کنترل شدیدی که از ناحیه بنی امیه و عمال آنان چون زیاد بن ابیه و پسرش عبید الله و حجاج بن یوسف ثقفی نسبت بشیعه اعمال می شد بازار حدیث از رونق افتاد.البته اوضاع سیاسی زمان و جنگهای داخلی و خارجی خاصه موضوع خوارج و قیامهای پیاپی آنان کمتر بمسلمین فرصت درس و بحث حدیث را می داد.باضافه که با وجود صحابه و تابعین و دسترسی باحادیث نبوی کمتر نیازی به جمع و تدوین حدیث حس می شد.ولی از آغاز سده دوم ببعد خاصه در زمان حضرت باقر (114 ه) و حضرت صادق (148)، روات و مؤلفین شیعه در علم الحدیث بطور محسوس، فزونی یافتند چنانکه ذهبی در ترجمه ابان بن تغلب گوید: تشیع در طبقه تابعان و تابع تابعان در میان دینداران و پارسایان و ثقات فراوان و بسیار گشت.

آنگاه گفته: چنانچه احادیث اینان را با همه کثرت و شیوعی که دارند، مردود بدانیم قسمتی از آثار نبویه از میان خواهد رفت و مفسده اینکار ظاهر است و بدلیل، نیازی نیست.حسن بن علی بن زیاد و شاء [و کان من وجوه هذه الطائفة (نجاشی)] که از اصحاب حضرت رضا (ع) است گوید: من در مسجد کوفه نهصد شیخ را درک کردم که همه می گفتند (حدثنا جعفر بن محمد) ().

شیخ مفید متوفی 413 فرموده: امامیه از عهد امیر المؤمنین تا عهد حضرت عسکری چهارصد کتاب بنام (اصول) تصنیف نموده اند.

همین مطلب را محقق متوفی 676 در معتبر و شهید متوفای 786 در ذکری با (اختلاف عبارت) آورده اند () نیز مفید ضمن حالات حضرت صادق در کتاب ارشاد و ابن شهر آشوب در مناقب و طبرسی متوفی 548 ه () در اعلام الوری نوشته اند: کسانی که از ثقات با اختلاف مقالاتشان از امام صادق روایت کرده اند چهار هزار تن بوده اند.و نیز گفته شده از میان شاگردان حضرتش چهارصد کتاب از احادیثی که جنابش تدریس و املاء می فرموده پرداختند و آن کتابها را شیعه (اصول) می نامند و چون فوت حضرتش در سال 148 ه بوده قهرا شاگردان (یعنی نویسندگان اصول نامبرده) مقدم یا معاصر گروهی که از اهل تسنن بجمع حدیث پرداختند می باشند.زیرا جمع کثیری از نامبردگان، از شاگردان حضرت باقر که در 114 یا 112 ه وفات فرموده بوده اند و کلیه کسانی که از اهل سنت بجمع تدوین حدیث پرداخته و ما نامشان را یاد کردیم سال فوتشان پس از این دو امام خاصه حضرت باقر است (مثلا بین وفات حضرت باقر ومالک بیش از نیم قرن فاصله است و هکذا) برای نمونه جابر بن یزید جعفی در 128 ه در گذشته و وفات ابان بن تغلب در زمان حضرت صادق بوده و محمد بن قیس بجلی از اصحاب حضرت سجاد و باقر (114 ه) بوده اند و ابو حمزه ثمالی بسال 150 درگذشته.فوت زراره در سال 150 و محمد بن مسلم نیز در همین سال و ابو عبیده حذاء و بسام صیرفی در قرن دوم بوده و بنقل رجالیون هر یک از نامبردگان دارای تألیف یا تألیفاتی در حدیث بوده اند حتی مانند ابان بن تغلب و ابان بن عثمان الاحمر نه تنها در حدیث کتاب نوشته اند بلکه در قرائت و تفسیر و تاریخ و ادب در شمار پیشوایان این دانشها قرار داشتند (رک: تأسیس الشیعه فصل 7 و 8 و 12) .

اصل.کتاب.مصنف

اصل در اصطلاح علمای حدیث مجموعه ای از روایات است که راوی بلاواسطه از لسان امام شنیده و ضبط نموده باشد.ولی چنانچه بواسطه کتاب دیگر (که از امام اخذ شده) مجموعه ای گردآورد باین مجموعه (فرع) و بمرجع اولی (اصل) گویند ().

یا مراد باصل، مجرد کلام امام (ع) است در مقابل کتاب و مصنف که در آنها علاوه بر کلام ائمه، از خود مؤلف نیز بیاناتی هست ().مؤلفین کتب رجال در آغاز، اصحاب اصول را از مصنفین جدا می کردند.و اول کسی که اینکار را بحد استیفاء انجام داد (احمد بن حسین بن عبید الله غضائری) از مؤلفین قرن پنجم هجری () ، و معاصر شیخ طوسی () است که دو کتاب، یکی در ذکر مصنفات و دیگری در ذکر اصول تألیف کرد.که شیخ طوسی پس از وی ترجمه مصنفین و اصحاب اصول را در یکجا جمع نمود ().

باری ابن عقده کتابی در اسامی روات و ناقلین از حضرت صادق تصنیف کرده.نیز ترجمه پاره ای از این بزرگان و کتب مؤلفه آنان در کتابهای (فهرست ابن ندیم متوفی 385 ه) () و (رجال کشی) تلمیذ عیاشی و (رجال نجاشی متوفی 450 ه) و (رجال و فهرست شیخ طوسی متوفی 460 ه) و (معالم العلماء معروف بفهرست) ابن شهرآشوب سروی مازندرانی متوفی 588 ه و (فهرست شیخ منتجب الدین متوفی 585 ه) و سایر کتب رجالیه متأخره آمده ().ولی با این همه شیخ طوسی که در زمان خویش ریاست امامیه را داشته و در مدت اقامت در بغداد نیز دسترسی بکتابخانه بسیار نفیس دار العلم شاپور و کتابخانه پر ارج استادش سید مرتضی داشته، در آغاز فهرست می نویسد: من هیچگاه تعهد نمی کنم که همه تصانیف و اصول روائی شیعه را در این کتاب نام برم زیرا این کار با کثرت انتشار شیعه در بلاد مختلف، عملی و قابل ضبط نیست.

باری علامه بزرگوار حاج شیخ آقا بزرگ تهرانی در جلد دوم کتاب شریف (الذریعة الی تصانیف الشیعه) یکصد و هفده اصل و ترجمه مصنفین آنها را ذکر می کند و شیخ حر عاملی در فائده پنجم هدایة الامه (که اختصاری از وسائل الشیعه است) می نویسد: نام آنچه از مصنفات شیعه که در زمان ائمه و یا غیبت صغری و اوائل غیبت کبری در کتاب رجال استرآبادی آمده بالغ بر شش هزار کتاب است.

باری همین اصول و نقل شفاهی محدثین معتمد شیعه مجامع حدیث امامیه را فراهم ساخت چنانکه شیخ اجل اقدم ابو جعفر احمد بن محمد بن خالد البرقی (متوفای 274 یا 280 ه) کتاب محاسن را که شامل تعداد کثیری از ابواب حدیث است در قرن سوم تألیف فرمود.

از آن پس کوششی در جمع احادیث متفرقه و ترتیب و تنسیق و مجموعه ساختن آن در میان محدثین امامیه پیدا گشت که از آن میان کتابهای (کافی، تهذیب، استبصار، من لا یحضره الفقیه) بواسطه اشتمال بر اغلب روایات شیعه و اهمیت و وثاقت جامعین آن اشتهار بیشتری کسب کرد .

پی نوشت ها:

1 تأسیس الشیعه ص .279

2 در کتاب تأسیس الشیعه ص 279 قضیه را چنین می نگارد.عن عذافر الصیرفی قال کنت مع الحکم بن عتیبة عندابی جعفر محمد بن علی الباقر (ع) فجعل یسأله و کان ابو جعفر له مکرها (مکرما .کذا فی النجاشی) فاختلفا فی شی ء فقال ابو جعفر یا بنی قم فاخرج کتاب علی فاخرج کتابا مدرجا عظیما ففتحه و جعل ینظر حتی اخرج المسئلة.فقال ابو جعفر هذا خط علی و املاء رسول الله (ص) و اقبل علی الحکم و قال یا ابا محمد اذهب انت و سلمة و المقداد حیث شئتم یمینا و شمالا فو الله لا تجدون العلم اوثق منه عند قوم کان ینزل علیهم جبرائیل.گرچه در کتاب مزبور (حکم بن عیینه بادویاء) نوشته ولی مسلما (حکم بن عتیبه است زیرا علاوه بر اینکه در رجال نجاشی در ترجمه محمد بن عذافر (ص 279 نجاشی چاپ تهران) (عتیبه) آمده.اصلا حکم بن عیینه در کتب رجالیه مذکور نیست و همان حکم بن عتیبه است که زیدی مسلک و (بتری.منسوب به فرقه ای از زیدیه) بوده و بسال 113 یا 114 یا 115 فوت کرده وی استاد زراره و حمران پسران اعین (قبل از استبصارشان) بوده است.بعضی او را جزو مرجئه دانسته اند چنانکه در رجال ابو علی (منتهی المقال ص 117) ویرا از فقهای عامه شمرده و همین قول را از کشی نیز نقل نموده در تقریب التهذیب آمده: ثقة.ثبت.فقیه.الا انه ربما دلس.من الخامسة.مات سنة ثلاث عشرة او بعدها، و له نیف و ستون) ظاهرا وی قاضی کوفه بوده.و چون استاد زراه و حمران و علاوه مردی مسن بوده، مورد احترام حضرت واقع گردیده.و مسلما عبارت تأسیس الشیعه (کان (ع) له مکرها) تحریف مکرما است.

(رک به خلاصة الاقوال و رجال شیخ و رجال بو علی و رجال کشی و تقریب التهذیب 1/192) .

3 وی از آن عباس عموی پیغمبر بوده که بآنجناب بخشید.و چون خبر اسلام عباس را به پیغمبر نوید داد، حضرت ویرا آزاد فرمود (نجاشی ص 3) .

4 ابو رافع القبطی مولی رسول الله (ص)، اسمه ابراهیم...مات فی اول خلافة علی علی الصحیح (تقریب التهذیب 2/421) .

5 لزم امیر المؤمنین من بعده (ای بعد النبی (ص)) و کان من خیار الشیعه و شهد معه حروبه و کان صاحب بیت ماله بالکوفه.الخ...نیز درباره وی نوشته: فباع ارضه بخیبر و داره، ثم خرج مع علی و هو شیخ کبیر له خمس و ثمانون سنة فلم یزل مع علی حتی استشهد علی (ع) فرجع ابو رافع الی المدینة مع الحسن و لا دار له بها و لا ارض.فقسم له الحسن دار علی بنصفین و اعطاه سنح.ارض اقطعه ایاه.فباعها عبید الله بن ابی رافع من معویة بمائة الف و سبعین الفا (رجال نجاشی ص 3) .

6 تأسیس الشیعه ص 280 و .281

7 روضات الجنات.

8 رجال نجاشی ص .3

9 بنقل علامه از برقی (رک: نقد الرجال ص 159) .

10 ابو عبد الله نعمانی در کتاب (الغیبة) فرماید: و هو من الاصول التی یرجع الشیعة الیها و یعول علیها.کتاب سلیم اخیرا در نجف چاپ شده است.ولی آیا از آن سلیم است یا کتابی است که اصحاب آنرا از موضوعات ابان بن عیاش می دانند، احتیاج بفرصتی مناسب دارد.بهرحال درباره کتاب سلیم علامه فرماید: (الوجه عندی الحکم بتعدیل مؤلفه و التوقف فی الفاسد من کتابه) .

11 الذریعة ج 1 ص 17.رجال نجاشی ص 31

12 بنقل از الذریعه ج 2 ص 129.و تأسیس الشیعه ص .287

13 ترجمه مفصل ویرا در مجله آستانقدس (شماره 9) بقلم نویسنده این سطور ببینید.

14 الذریعة ج 2 ص .126

15 رجال بوعلی ص 11.توضیح المقال کنی ص 49 (طبع ضمیمه رجال بوعلی) .

16 و متوفای سال 411 هجری است و هم او است که اقوالش در رجال مخصوصا در جرح روات بازگو میشود پدرش حسین نیز از مشایخ شیعه و معاصر شیخ مفید و استاد حدیث نجاشی و شیخ طوسی است. (ریحانة الادب)

17 اعیان الشیعه ج .1

18 خاندان نوبختی ص 71 فهرست شیخ ص 1 و 2 حاشیه آقای بهبهانی بر منهج المقال (در حاشیه کتاب مزبور ص 35) .

19 در یادداشتهای قزوینی ج 4 ص 233، وفات ابن ندیم را بسال 385 نوشته.

20 در فهرست ابن ندیم نام کثیری از دانشمندان شیعه و تعداد کثیری از کتب امامیه، برده شده.در رجال نجاشی 1200 تن از دانشمندان شیعه با ذکر مؤلفات آنان، و در فهرست شیخ، نام هفتصد نفر، و در معالم العلماء نام سیصد تن (غیر از آنانکه شیخ در فهرست متعرض شده) ضبط گردیده و چون تألیف فهرست ابن ندیم در سال 377 و کتب نجاشی و شیخ قبل از نیمه دوم قرن پنجم بوده چنین نتیجه می گیریم که مؤلفین شیعه (که تألیفات آنان بیشتر جنبه روائی و علم الحدیث داشته) با آن کثرت قبل از تاریخ مزبور می زیسته اند.

کلمات کلیدی
کتاب  |  امام  |  شیعه  |  حدیث  |  نجاشی  |  مشایخ  |  امامیه  |  فوت ابو رافع بنقل  | 
لینک کوتاه :