گنجینه معارف

بررسی زبان شناختی نام ها و القاب پیامبر(ص)،در قرآن کریم

در قرآن کریم هم نام های پیامبر اسلام(ص) یعنی احمد و محمد و هم القاب آن حضرت مانند رسول و نبی و مزمل و مدثر به کار رفته است. چنان که آمد، «براون» و «لوینسن» رعایت ادب و احترام افراد را از رهگذر خطاب به آنان با نام ناشی از خودمانی تلقی کردن مخاطب می دانست؛ اما به نظر می رسد، این نکته درباره پیامبر اسلام(ص) صدق نمی کند. نه آنجایی که نام احمد و محمد در آیات قرآن آمده است، به لحاظ خودمانی بودن اوست و نه آنجایی که القاب آن حضرت به کار رفته است، قدرت و فاصله اجتماعی او مورد توجه بوده است. (1978) Questions and politeness: Strategies in social interaction, Cambridge: Cambridge University Press. , London: Arnold; New York: Oxford University Press. (1996) Pragmatics, Oxford: Oxford University Press.

چکیده ماشینی


منبع : مجلات ،پژوهش های قرآن و حدیث،شماره 2 , دکتر محمد رضا فخرروحانی تعداد بازدید : 4978     تاریخ درج : 1387/12/21    

استادیار گروه زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه قم

چکیده

در قرآن کریم هم نام های پیامبر اسلام(ص) یعنی احمد و محمد و هم القاب آن حضرت مانند رسول و نبی و مزمل و مدثر به کار رفته است. تحلیل زبان شناختی فلسفه کاربرد این نام ها و القاب حسب مورد موضوع مقاله حاضر است. اگرچه زبان شناسان در این زمینه تحقیقاتی را صورت داده اند؛ اما نظر به این که تحقیقات آنان در زمینه زبان بشری، اغلب با توجه به جوامع غربی بوده است، نظریات آنان از عهده توجیه کاربردهای قرآنی اسامی و القاب پیامبر اسلام(ص) قاصر است که تفصیل آن را می توان در این مقاله مطالعه کرد.

کلیدواژه ها: خطابات قرآن، اسامی و القاب، پیامبر اسلام(ص)، ادب و احترام.

1. مقدمه

دانش زبان شناسی می تواند، در تبیین زبان شناختی قرآن مورد استفاده قرار گیرد. یکی از مقولات زبانی قرآن کریم نحوه یادکرد از پیامبر اسلام(ص) است. در آیات قرآن از آن حضرت به انحای گوناگون یاد شده است که در این مقاله پس از گزارش دستاوردهای زبان شناسان در این زمینه و بیان انواع یادکرد پیامبر اسلام(ص) در قرآن به تبیین آنها پرداخته می شود.

2. تحلیل خطاب ها از نگاه زبان شناسان

خطاب در زمره نخستین و شاید چشم گیرترین مطالعات در حوزه جامعه شناسی زبان و کاربردشناسی زبان بوده است. در این گونه مباحث به جنبه اجتماعی کاربردی استفاده از ضمیر دوم شخص مفرد در مقابل ضمیر یا ضمایر دوم شخص جمع پرداخته می شود.

تحقیقات انجام شده در این مباحث دارای قلّه های شامخی همچون آثار «گیرتس» درباره زبان جاوه ای است که از فضل تقدّم بر آثار دیگران برخوردار است. پس از آن از اثر ارزشمند «براون» و «لوینسن»(1987م) باید نام برد که حقیقتاً کتابی بسیار تأثیرگذاربوده است. جدیدترین و شامل ترین اثر، رساله دکترای «ایلن»(1999م)است که بعدها به صورت کتابی مستقل در سال 2001م منتشر شد.

«براون» و «لوینسن» ابتدا اثر خود را در قالب مقاله ای مفصّل در سال(1978م) منتشر کردند و سپس در سال 1987م آن را با جرح و تعدیل و با افزودن مقدمه ای پنجاه صفحه ای به هیئت کتابی مستقل در آوردند. کاری که «براون» و «لوینسن» انجام دادند، این بود که مفهوم ادب و به تبع آن کاربرد صورت های خطاب را بر اساس مفهوم وجهه از آثار «گافمن» مردم شناس آمریکایی برگرفتند. وجهه عبارت است از تصویری که فرد از خود در جامعه دارد(یول 1996، ص60).

آنچه «براون» و «لوینسن» انجام دادند، این بود که مفهوم وجهه را به دو نوع مثبت و منفی تقسیم کردند. وجهه مثبت آن است که شخص تمایل دارد، به آن در جامعه شناخته شود و وجهه منفی آن است که می خواهد آن را از جامعه مکتوم نگاه دارد. «براون» و «لوینسن» هم چنین مفهوم ادب را هم بر پایه مفهوم وجهه به مثبت و منفی تقسیم کرده است. ادب مثبت عملی است که به حفظ وجهه مثبت شخص می انجامد و ادب منفی عملی است که به وجهه مثبت شخص خدشه وارد می کند.

از آنچه در اثر «براون» و «لوینسن» آمده است، دو مفهوم ادب مثبت و ادب منفی بیشتر مورد توجه زبان شناسان واقع شده است. پس از آن زبان شناسان نقدها و اصلاحاتی بر مدل ارائه شده «براون» و «لوینسن» وارد کردند و صورت بندی های دیگری که از ادب مثبت و ادب منفی به دست دادند که از آن جمله «هاوسن»(1996م) و «اسکالن»(2001م) را می توان نام برد.

علیرغم نقدهای ارائه شده و مدل های تعدیل شده و اصلاح شده دیگران، باز هم چیزی از ارزش مدل براون و لوینسن کاسته نشد؛ بلکه سایر اصلاحات همگی در درون همان چهارچوب انجام گرفت.

بر اساس نظر «براون» و «لوینسن» یکی از دلایل رعایت ادب و کاربرد صورت های احترام آمیز، جلوگیری از آثار اعمالی است که وی آنها را اعمال مخدوش کننده وجهه می خواند. اعمال ناقض وجهه آنهایی هستند که از آنها احتمال نفوذ و دخالت در حریم شخصی افراد بر می آید و بدین سان به وجهه به آنها اجتماعی آسیب می رسد.

بنا بر این کاربرد ادوات تکریم و القاب احترام به عنوان اعمال حافظ وجهه تلقی می شوند. «براون» و «لوینسن» ادب را بر آیند دو عامل خودمانی بودن و فاصله نسبی اجتماعی می دانند که با یکدیگر نسبت عکس دارند.

بر اساس آنچه گفته شد، کاربرد نام شخصی فرد به حوزه ادب مثبت و یا خودمانی بودن تعلق می گیرد و در مقابل کاربرد نام خانوادگی، کنیه، لقب، مسئولیت (اداری، اجتماعی و یا دینی) به حوزه ادب منفی و یا فاصله نسبی اجتماعی برمی گردد.

برای مثال اگر شخصی با نام کوچک خوانده شود، تلویحاً نشانگر احساس خودمانی بودن و رفاقت از سوی گوینده نسبت به مخاطب است؛ در حالی که اگر وی مثلاً با نام خانوادگی، لقب و یا مسئولیت و شأن اجتماعی وی خوانده شود، نشانگر این است که از ورود به حریم شخصی وی خودداری شده، ادب منفی ملحوظ گردیده است. پس هر چقدر اشاره و خطاب ما نسبت به مخاطب غیر مستقیم تر باشد، میزان ادب و احترام منفی بیشتر لحاظ می گردد(آقا، 1994). بر اساس نظریه «براون» و «لوینسن»، کاربرد ادوات احترام و تکریم منفی برآیند دو عامل قدرت و فاصله نسبی اجتماعی است.

بنابر عامل اول، هرچقدر طرف مقابل از قدرت بیشتری برخوردار باشد، گوینده از ادوات تکریم بیشتری در مخاطب قرار داده و بیشتر استفاده می کند.

بنابر عامل دوم، هر چقدر فاصله اجتماعی میان دو نفر بیشتر باشد، یا آن دو نفر نسبت به هم ناآشنا باشند، احتمال استفاده از ادوات احترام و تکریم بیشتر می شود.

3. نام ها و القاب پیامبر(ص) در قرآن

در قرآن کریم از پیامبر اسلام(ص) با نام ها و القاب گوناگونی یاد شده است.

در قرآن نام های پیامبر اسلام(ص) به دو صورت احمد و محمد دیده می شوند. نام احمد تنها یک بار (صف، آیه 6) و نام محمد چهار بار (آل عمران، آیه 144؛ احزاب، آیه 40؛ محمد، آیه 2 و فتح، آیه 29) ذکر شده است.

در سرتاسر داستان های قرآنی به برخی از پیامبران هم اشاره شده است؛ امّا تفاوتی میان نام بردن از آنها و نام بردن از پیامبر اسلام(ص) وجود دارد. واضح است که هر پیامبری مورد خطاب الهی بوده است؛ امّا در قرآن هیچ کدام از آنها با لقب یعنی به صورت یا ایهاالنبی و یا ایهاالرسول و مانند آنها مورد خطاب قرار نگرفته اند. از این رو نتیجه گرفته می شود که تنها پیامبر اسلام(ص) به صورت یا ایهاالنبی و یاایهاالرسول مورد خطاب قرار گرفته اند.

در قرآن مجید نام دیگر پیامبران مکرّراً منادا واقع شده اند؛ مانند: یا عیسی(آل عمران، آیه 55)، یا یحیی(مریم، آیه 12)، یا موسی(نمل، آیات 109)، یا آدم(بقره، آیه 33)؛ لیکن صورت یا محمد و یا احمد هرگز به چشم نمی خورد.

4. تحلیل نام ها و القاب پیامبر(ص) با تکیه بر نظریات زبان شناسان

چنان که آمد، «براون» و «لوینسن» رعایت ادب و احترام افراد را از رهگذر خطاب به آنان با نام ناشی از خودمانی تلقی کردن مخاطب می دانست؛ اما به نظر می رسد، این نکته درباره پیامبر اسلام(ص) صدق نمی کند.

در توجیه این پدیده می توان گفت که کاربرد نام های شخصی پیامبر اکرم(ص)، یعنی احمد و محمّد، برای آن است که شخص ایشان با نام مشخّص شده باشند و شخص دیگری نتواند ادعای نبوت کند.

از سیاق آیه شریفه ای که نام احمد در آن آمده است، درمی یابیم که آن حضرت با این نام در تورات و انجیل معرفی شده بودند و لذا ذکر این مطلب برای آن است که یهودیان و مسیحیان ایشان را شناخته و آن بشارت در مورد شخص آن حضرت برای آنها جای شک و شبهه ای باقی نگذارد. نفس عبارت یَجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِنْدَهُمْ فِی التَّوْراةِ وَ اْلإِنْجیلِ(1)(اعراف، آیه 157) هم می تواند حاکی از این باشد که به احتمال زیاد تورات و انجیل غیر محرّف در میان آنها یافت می شد. چنین معنایی از دیگر آیات که تنها نام محمد در آنهاست برداشت نمی شود.

نیز همان طور که آمد، «براون» و «لوینسن» رعایت ادب و احترام اشخاص را از طریق خطاب به آنان با لقب بر اثر قدرت یا فاصله اجتماعی می خواند؛ اما این نکته نیز در مورد پیامبر اکرم(ص) صدق نمی کند؛ زیرا خداوند از همه کس و همه چیز بالاتر و قدرت مندتراست(لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ(2) ، شوری، آیه 11).

فاصله نسبی اجتماعی نیز درباره پیامبر اسلام(ص) صادق نیست؛ زیرا هیچ کس نیست که نسبت به خداوند بیگانه و غریبه باشد و یا خداوند، از باب این که با آن فرد آشنایی ندارد، بخواهد از ادوات تکریم استفاده نماید. خداوند از همه کس به انسان نزدیک تراست: وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَریدِ(3) (ق، آیه 16).

بنابراین، دو عامل قدرت و فاصله نسبی اجتماعی کاربرد یا ایهاالنبی و یا ایهاالرسول را نمی توانند توجیه نمایند.

به نظر می رسد، در مواردی که ایشان به عنوان رسول یا نبیّ مورد خطاب قرار می گیرند، به طور مستقیم جنبه آموزندگی برای دیگران دارد که وی را بسیار والاتر و برتر از دیگر آدمیان دانسته، با وی به زبان تکریم سخن گویند؛ چنان که به همین امر در قرآن سفارش شده است: لا تَجْعَلُوا دُعاءَ الرَّسُولِ بَیْنَکُمْ کَدُعاءِ بَعْضِکُمْ بَعْضاً(4)(نور، آیه 63)

5. نتیجه

چنان که گذشت، به نظر زبان شناسان زمانی که گوینده، قصد رعایت ادب و احترام درباره مخاطبش داشته باشد، هرگاه نام کوچک او را به کار می برد، به لحاظ خودمانی بودن مخاطب است و هرگاه مخاطب را با لقب می خواند، به جهت برخورداری او از قدرت یا فاصله اجتماعی است.

اما هیچ یک از این نکات درباره پیامبر اسلام(ص) صدق نمی کند. نه آنجایی که نام احمد و محمد در آیات قرآن آمده است، به لحاظ خودمانی بودن اوست و نه آنجایی که القاب آن حضرت به کار رفته است، قدرت و فاصله اجتماعی او مورد توجه بوده است.

منابع···

Agha, A. (1993) Grammatical and indexicalconvention in honorific discourse, Journal of linguistic Anthropology, 3:131-163.

Agha, A. (1993) Honorification, Annual Review of Anthropology, 23: 277-302.

Brown, P., and Levinson, S.C. (1978) Universals in language usage, in Goody, ed., pp. 56-310.

Eelen, G. (1999) Ideology in politeness: A critical analysis/Idiologie in politeness: Een kritische analyse, unpub. PhD diss., Antwerp: Belgium: University of Antwerp.

Eelen, G. (2001) A critique of politeness theories. Manchester: St. Jerome.

Geertz, C. (1960) The religion of Java, New York: Free Press.

Goody, E. N., ed. (1978) Questions and politeness: Strategies in social interaction, Cambridge: Cambridge University Press.

Grundy, P. (2000) Doing Pragmatics, 2nd ed., London: Arnold; New York: Oxford University Press.

Hudson, D.A. (1996) Sociolinguistics, 2nd ed., Cambridge: Cambridge University Press.

Leech, G. (1985) Principles of pragmatics, London: Longman.

Levinson, S. C. (1983) Pragmatics. Cambridge: Cambridge University Press.

Scollon, R., and Scollon, S. W. (2001) Intercultural communication: A discourse approach, 2nd ed., Malden, MA: Blackwell.

Sifianou, M. (1992) Politeness phenomena in England and Greece: A cross-cultural perspective, Oxford: Clarendon Press.

Wardhaugh, R. (2002) Sociolinguistics, 4th ed., Malden, Mass.: Blackwell.

Yule, G. (1996) Pragmatics, Oxford: Oxford University Press.



1 . که نام او را نزد خود، در تورات و انجیل نوشته می یابند.

2 . هیچ چیزی مانند او نیست.

3 . ما از شاهرگ او به او نزدیکتریم.

4 . رسول را چون خودتان صدا نزنید.

کلمات کلیدی
قرآن  |  پیامبر  |  قرآن کریم  |  القاب  |  ادب  |  نام ها و القاب پیامبر  |  القاب پیامبر ( ص )  | 
لینک کوتاه :