گنجینه معارف

راهبردهای سیاسی صادقین علیهما السلام در مواجهه با انحرافات سیاسی و فرهنگی

نوشتار حاضر با مطالعه تاریخی و با رویکرد سیاسی، مشکلات و انحرافات جامعه اسلامی عصر امام باقر و امام صادق (ع) را بررسی کرده و بر اساس الگوی روشی swot جامعه شیعی را از بعد داخلی (به لحاظ قوتها و ضعفها) و خارجی (به لحاظ فرصتها و تهدیدها) مورد بحث و فحص قرار داده است. محصول نهایی این پژوهش، شناسایی راهبردهای سیاسی مورد نظر دربارهی نحوه مواجهه و برخورد با انحرافات سیاسی و فرهنگی توسط صادقین (ع) است؛ لذا با تلفیق الگوی راهبردی ضعف تهدید، به راهبردهای سیاسی: تقیه، مدارا، تولی و تبری برای شیعیان آن دوره منتهی می‏ شود.

منبع : فصلنامه «سیاست متعالیه»، تابستان 1395 - شماره 13 , معصومی، سیدابراهیم - مهاجرنیا، محسن تعداد بازدید : 1832     تاریخ درج : 1396/07/30    

مقدمه

بعد از دوره پیامبر(ص ) جامعه اسلامی به دلیل بحران جانشینی نتوانست در مسیر اصلی ادامه یابد و رهبری امت اسلامی در میان امویان و عباسیان مصادره گردید و امامان معصوم (ع) که به حق شایسته خلافت بعد از ایشان بودند، از صحنه سیاسی جامعه اسلامی کنار زده شدند. بعد از شهادت امام حسین (ع) حاکمیت موجود، از حضور ائمه (ع) در جامعه احساس خطر کردند؛ لذا برای حفظ حکومت خودشان، امامان معصوم و جامعه شیعی را در تنگناهای شدیدی قرار دادند. در چنین شرایطی ائمه (ع) برای حفظ هویت و بقای شیعیان، آن ها را امر به تاکتیک تقیه و اختفای اسرار می‏نمودند و مبارزه با حاکمیت جور را در اشکال غیرعلنی هدایت می کردند. در این میان، امام باقر و امام صادق (ع) در برهه خاصی از حاکمیت سیاسی (گذر از امویان به عباسیان ) حضور داشتند که این برهه نیز، تهدیدها و فرصت های خاصی را برای شیعه ایجاد کرده بود. ایشان با وجود مشکلات و سختی های فراوان، با ارائه رهیافت ها و استراتژی های متفاوتی سعی کردند تا شیعیان را از این پیچ خطرناک تاریخی عبور داده و حیات آن ها را در جامعه ای که شیعه جایگاهی نداشت، حفظ نمایند. این نوشتار بر این باور است: ازآن‏جاییکه جمعیت شیعه در آن شرایط سیاسی  که عرصه بر مکتب اهل بیت (ع) تنگ شده بود  برای برون‏رفت از وضعیت خفقان، نیازمند راهبردهای کارآمدی بوده است که صادقین (ع) بهترین راهبردها را ارائه کرده اند. برای تبیین این راهبردها بر پایه چارچوب «روش سوات» شرایط سیاسی، تحلیل، ضرورت و اهمیت راهبردهای برون رفت از آن شرایط را بیان کرده ایم. مقصود از راهبردها در فرآیند دست یابی به اهداف، مهم ترین عناصر کلیدی هستند که به منزله پل ارتباطی تلقی می‏شوند. راهبردها، جامعه را از وضع موجود به وضع مطلوب میرسانند و با سامان دادن به روش های دست یابی و تاکتیک های حرکت ، شکاف بین اهداف و تاکتیک ها را پر میکنند. برخی از محققان آن را به معنای علم و فن توسعه و کاربرد قدرت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی یک ملت به هنگام صلح و جنگ به منظور تأمین حداکثر پشتیبانی از سیاست های ملی و افزایش احتمال پیروزی و تقلیل احتمال شکست تعریف کرده اند (روشندل، ١٣٧٠: ٢٤٢ -٢٣٥ ). گاهی راهبرد با رویکردهای معرفتی در حوزه دانش ، هنر یا فن خاص تعریف شده است؛ گاهی نیز فراخ تر از رویکردهای خاص ، در معنایی جامع، به مجموعه ظرفیت های سامان داده شده ای از دانش، هنر و فن در به کارگیری فرصت ها و ظرفیت های یک ملت برای تأمین اهداف سیاسی آن استعمال شده است.

روش تحقیق

گروه ها و سازمان های مختلف برای حفظ موجودیت خود با اتخاذ بهترین و دقیق‏ترین نقشه ها و تصمیم ها، اهداف خود را دنبال میکنند. آن ها با بررسی و شناسایی عوامل درونی، مانند: نقاط قوت و ضعف ؛ و عوامل بیرونی، مانند: فرصت و تهدید، راهکار و راهبردهای مناسب و دقیقی برای بیرون رفتن از وضعیت موجود، جهت رسیدن به وضعیت مطلوب ارائه میکنند. لذا مدیریت راهبردی با در نظر گرفتن عناصر: قوت، ضعف ، فرصت و تهدید و هم‏چنین با آمیختن این موارد با یک دیگر، جهت مقابله و مبارزه با بحران های پیش رو، راهبردهای منظم و دقیق را ارائه میکند.

نظریه راهبرد سوات (SWOT) برای اولین بار در سال ١٩٥٠ مطرح شد. این روش در (٢٥ تا ٤٤) همان دهه به دلیل موفقیت هایی که کسب کرد، به عنوان بهترین ابزار مدیریت معرفی و شناخته شد (پیرس، ١٣٨٠: ٢٧٠). در این روش، ابتدا اهداف و رسالت سازمان یا گروه مشخص شده، سپس در گام بعدی، متناسب با محیط و شرایط آن سازمان یا گروه، برای آن «استراتژی» طراحی می‏شود. در این مقاله با استفاده از روش مذکور، در مرحله اول به تجزیه و تحلیل محیط های داخلی (جامعه شیعی) و خارجی (جامعه غیرشیعی) پرداخته و در مرحله دوم، راهبردهای مورد نظر را ارائه خواهیم داد.

ویژگی های محیط درونی جامعه شیعی:

نقاط قوت

مهم ترین نقاط قوت جامعه شیعی در عصر این دو امام بزرگ وار عبارت بوده اند از:

١.تشکیل مکتب علمی

امام باقر و امام صادق (ع) با استفاده از شرایط خاص سیاسی جامعه آن روز و با توجه به جایگاه دانشی که داشتند، پایه گذاران بزرگ ترین نهضت علمی در عصر تاریکی شدند و مکتبی علمی در ابعاد مختلف عقلی و نقلی تشکیل داده و به تعلیم و تربیت دانشمندان مختلف پرداختند. در محفل دانش ایشان افرادی چون: محمدبن مسلم، جابر جعفی، زرارة بن اعین، ابوبصیر اسدی، فضیل بن یسار، محمدبن مسلم طائفی و بریدبن معاویه عجلی، هشام بن حکم، مؤمن الطاق، مفضل بن عمر جعفی، و. . . را می‏توان نام برد (ابن شهرآشوب، ١٣٩٧ق : ٢١١؛

٢.جغرافیای شیعیان

هسته اولیه شیعیان در عربستان شکل گرفت و تا پایان قرن نخست هجری بیش‏ترین راهبردهای سیاسی فعالیت آن ها در مکه و مدینه و چند شهر دیگر عراق بود. البته معارف اصیل تشیع تا حدودی به سایر بلاد اسلامی راه یافته بود. در این میان کوفه در رشد و گسترش تشیع سهم قابل ملاحظه ای داشته است و دلیل عمده تشیع و رشد آن در کوفه ، وجود حضرت علی(ع) در (٢٥ تا ٤٤) دوره خلافت‏شان در این شهر بوده است. هم‏چنین شهر «بصره » که پس از اسلام در حدود سال ١٥ ه. ق. پدید آمد. در منابع مختلف تاریخی، از حضور شیعیان در مدائن از دهه های نخست تاریخ اسلام نیز سخن گفته شده است (مسعودی، ١٣٦٧ش، ج ١: ٦٦٣؛ طبری، ١٩٨٧م، ج ٤: ٣٤٥).  مصر نیز یکی از مهم ترین سرزمین های اسلامی است که در سال ٢٠ به دست مسلمانان فتح شد. مورخین بر این باور هستند که هم زمان با ورود اسلام به مصر، تشیع نیز وارد این حیطه جغرافیایی شده است (مقریزی، ١٤١٨ق، ج ١: ٨١٥ ). هم‏چنین در نیمه دوم قرن اول هجری در برخی از ایرانیان، خصوصا مردم خراسان، گرایش به تشیع گزارش شده است (قمی، ١٣٦١: ٢٤٠ ).

٣.وضعیت فرهنگی جامعه شیعی

بعد از پیامبر (ص) و تثبیت خلافت در خاندان امویان، اقداماتی برای محدودکردن اهل بیت پیامبر(ص) در جامعه اسلامی و جاهل نگه داشتن مردم انجام گرفت؛ این اعمال باعث افول وضعیت فرهنگی جهان اسلام شد (مرتضی عاملی، ١٤٠٩ق، ج ١: ٨٠). در این میان برجسته ترین شاخصه رفتاری شیعیان در عصر رهبری امام باقر و امام صادق (ع) که مانند دوران دیگر ائمه به عنوان فرهنگ رفتاری مذهبی تلقی می شد، تبعیت از امامان معصوم (ع) بوده است؛ طوری که می توان آن را به عنوان فرهنگ تشیع تلقی کرد. شایان ذکر است که در نظام تشیع، مسأله شناخت امامت، مجرای شناخت خداوند نیز معرفی شده است . البته در این بین افرادی از شیعیان بودند که با ایشان مخالفت می‏کردند (یعقوبی، ١٣٧٣ش، ج ٣: ٦٦؛ کلینی ، ١٣٦٢ش ، ج ٢: ١٨).

نقاط ضعف

مهم ترین نقاط ضعف جامعه شیعی در دوران امام باقر و امام صادق (ع) عبارت است از:

١.ضعف اقتصادی شیعیان

شیعیان از بسیاری فرصت ها که غیرشیعیان می‏توانستند بهره مند شوند، محروم بودند. هم‏چنین امام باقر و امام صادق (ع) نیز آنان را از هرگونه همکاری و اشتغال به کارهایی‏که بگونه ای همکاری با حکومت جور شمرده می‏شد، منع کرده بودند. لذا شیعیان، از فرصت های علمی شغلی آزاد، که کم‏تر به حکومت مربوط می‏شد، هم‏چون: تجارت و صرافی و کارهای پژوهشی - خدماتی دیگر استفاده می‏کردند. شیعیان از لحاظ مالی و زندگی در یک طبقه نبودند؛ برخی از آن ها ثروتمند بودند. افرادی که زکات می‏پرداختند، در زمره شیعیان ثروتمند شمرده می‏شدند (طوسی، ١٤١٠ق، ج ٤: ٩٦؛ الحموی، ١٩٩٠ م، ج ٥: ٧٥؛ خویی، ١٣٧٢ش، ج ٢٠: ٧٢ و ١٥٧ و ج ١: ٢٣٠ و ج ٧: ٦١ و ج ٨: ٣٣؛ زبیدی، ١٩٧٠م: ٢٠٤؛ کلینی، ١٣٦٢، ج ٣: ٥٥٥). به همین ترتیب ، فقر نیز در میان شیعیان عمومیت داشت. برخی از محققین در مورد فقر شیعه می‏گویند: تصادفی نیست اصحابی که بر جانشینی و خلافت امام علی (ع) اصرار می‏ورزیدند، متعلق به اکثریت فقیر بودند؛ یا از کسانی بودند که چون مال و مکنت بر آن ها عرضه شد، آن را نپذیرفتند. اساسا نیروهایی را که تحت لوای تشیع مبارزه کرده اند، یک رشته به هم مرتبط می‏سازد و آن عامل، فقر اقتصادی و فقدان ثروت است (العلوی، ١٣٧٦: ٢١ ).

٢.وضعیت خفقان سیاسی  اجتماعی حاکم بر شیعیان

بعد از واقعه کربلا و اقدام حکومت وقت در به شهادت رساندن امام حسین (ع) و به اسارت بردن خاندان اهل بیت (ع)، خفقان سنگینی بر جهان اسلام سایه افکند. اگرچه با قیام هایی مانند: قیام توابین، قیام مختار و ... جرقه امیدی در آن خفقان بود، ولی با سرکوب شدید آنان، این جرقه امید نیز محو شد. فشاری که از ناحیه اموی‏ها بر شیعه اعمال می‏شد، جز در دو سال حکومت عمربن عبدالعزیز  از ٩٩ تا ١٠١  در تمام دوران حکومت آنان به شدت ادامه داشت (مجلسی، ١٤٠٣ق، ج ٤٦: ٣٦٠). بعد از این که عباسیان با شعار «الرضا من آل محمد » بر مسند خلافت تکیه زدند، در دوران حکومت منصور عباسی، شدیدترین فشارها بر شیعیان اعمال شد؛ به طوریکه اصحاب امام (ع) به منظور صیانت خود از گزند منصور، به تقیه روی آوردند هم‏چنین سفارش های مکرر امام صادق (ع) بر تقیه، خود دلیل آشکاری بر وجود چنین فشار سیاسی بوده است. خطر هجوم بر شیعه چنان نزدیک بود که امام برای حفظ  آنان ، ترک تقیه را مساوی ترک نماز اعلام فرمود (احمد بن محمد بن خالد البرقی، ١٣٧١: ١١٩؛ جعفریان، ١٣٨١: ٢٨٣-٢٨١).

٣.انشعاب و پیدایش فرقه های شیعی

شیعیان بعد از عاشورا به چند گروه تقسیم شدند: گروه اول، امامیه به رهبری امام باقر (ع) و امام صادق (ع) بود. گروه دوم، زیدیه است که بعد از شهادت زید  فرزند امام سجاد(ع) (طبری، ١٣٧١، ج ٣: ٢٠٥-٢٠٨ ) فرزندش «یحیی» رهبر زیدیان شد (محری، ١٣٨٢: ١٥١ و ١٥٠). گروه سوم، حسنیان به رهبری عبدالله محض از فرزندان حسن بن حسن (حسن مثنی) هستند (مفید، ١٣٧٦: ١١٩)؛ حسنیان چون دنبال خلافت و قدرت سیاسی بودند، اعتقادی به نصب امام از طرف خداوند به نص آشکار (برخلاف امامیه ) یا پنهان (برخلاف زیدیه ) نداشتند (بلاذری، ١٤١٧ق ، ج ٣: ٣٠٥ ). گروه چهارم، حنفیان به رهبری محمدبن حنفیه بودند؛ وی بعد از شهادت امام حسین (ع)  داعیه دار امامت نبوده است، ولی مقبولیت عامه (ابن جوزی، ١٤١٨ق: ٢٦٤) و منتسب بودن برخی گروه ها به وی قطعی است (اشعری قمی، ١٣٦١: ٢١). وی در سال ٨١ هجری قمری از دنیا رفت. حنفیان با مرگ وی، پسرش ابوهاشم را با اعتقاد به نص محمدبن حنفیه بر امامت وی، به مواجهه با انحرافات امامت برگزیدند و پس از آن، ابوهاشم رسما به عنوان امام حنفیان فعالیت خود را آغازکرد. حنفیان نیز مانند سایر گروه ها برعلیه امویان مبارزه می‏کردند؛ البته فعالیت ایشان بعد از شکست قیام مختار بیش‏تر به صورت مخفیانه صورت گرفت (دفتری، ١٣٧٥: ٧٦). حنفیان پس از مرگ ابوهاشم به فرقه های گوناگونی در آمدند؛ اما اغلب آنان انتقال امامت از وی به محمدبن علی عباسی (عباسیان ) را پذیرفتند و به طور کامل در عباسیان هضم شدند (دفتری، همان: ٧٦؛ مسعودی، ١٣٦٧، ج ٢: ٨٠ -٨١) بنابراین پس از انشعاب شیعیان، جمعیت شیعه در مورد امام معصوم نیز دچار اختلاف شدند. احادیث شیعه بر انتخاب امام باقر و امام صادق (ع) به عنوان وصی و امام از طریق نص خاص، و هم‏چنین از سوی امامان قبلی وارد شده است؛ با این وجود، بخشی از چالش های امام باقر و امام صادق (ع)، حل و فصل منازعات داخلی شیعیان برای اثبات حقانیت امامت و مصداق واقعی بودن آل محمد بود که از جمله آن ها: ادعای امامت ابوهاشم (فرزند محمد حنفیه )، ادعای عبدالله محض برای امامت فرزندش «محمد نفس زکیه » و هم‏چنین زیدبن علی و یحیی بن زید را می توان نام برد (جعفری ، ١٣٧٣: ٢٨٩)؛ لذا در صحبتی که میان امام باقر (ع) با زید اتفاق افتاد، سعی امام بر تبیین مفهوم امامت و وظایف او به عنوان مفسر واقعی احکام الهی و جانشین رسول الله از طرف خدا بود و در این زمینه هم موفق به برگرداندن برخی از پیروان خود شد که به سوی زید رفته بودند. این موارد نشانگر آن است که در بین خاندان اهل بیت (ع) کسانی بودند که می‏خواستند امامت را به خود اختصاص داده و از آن بهره ببرند؛ هم‏چنین کسانی نیز بودند که می‏خواستند اختلافی بین صفوف شیعیان انداخته و از آن به نفع خود سوء استفاده کنند؛ اما امام باقر و امام صادق (ع) با این تفکر مبارزه کرده و حافظ خط اصیل امامت بودند (کلینی، ١٣٦٢، ج ١: ٣٥٤؛ کشی، ١٣٤٨: ٢٧٦ و ٣٤٧؛ جعفری ، ١٣٧٣: ٢٩٠؛ شهرستانی، ١٣٩٥ق، ج ١: ١٥٤؛ الموسوی، ١٤١١ق: ٢٦-٢٧).

٤.قیام زید و فرزندش یحیی

زید، فرزند امام سجاد(ع)  با خون‏‏خواهی امام حسین (ع) و با شعار «یا منصور أمت » قیام کرد. قیام زید در زمان امامت امام صادق (ع) اتفاق افتاد، اما مقدمات آن در زمان امام باقر (ع) شکل گرفته بود. وی پس از پشت سرگذاشتن درگیری های لفظی با هشام بن عبدالملک بر ضد بنی امیه، در سال ١٢١ق قیام کرد، اما در اثنای جنگ به شهادت رسید و قیامش با شکست مواجه شد (مفید، ١٣٧٦، ج ٢: ١٧١؛ بلاذری، ١٤١٧ق، ج ٣: ٤٣٤ -٤٣٣؛ طبری ، ١٩٨٧م، ج ٤: ٢٠٦؛ یعقوبی، ١٣٧٣، ج ٢: ٢٩٩-٢٩٨). بعد از شهادت زید در سال ١٢١ق پسرش یحیی به خراسان رفت و در آن جا توسط “نصربن سیار” زندانی شد؛ اما پس از مرگ هشام از زندان گریخت و مردم زیادی از شیعیان خراسان، اطراف او جمع شدند. وی به سوی نیشابور آمد و با حاکم آن‏جا جنگید و او را شکست داد. در نهایت در سال ١٢٥ق در جوزجان، هنگام جنگ با سپاه بنی‏امیه کشته شد و نیروهایش پراکنده شدند (مسعودی، ١٣٦٧، ج ٢: ٢١٠؛ محری، ١٣٨٢: ١٥١ و ١٥٠).

ویژگیهای محیط بیرونی جامعه شیعی:

فرصت های جامعه شیعی

در دوره مذکور، مهم ترین فرصت های موجود در محیط خارجی جامعه شیعه عبارت بودند از:

١.درگیری امویان و عباسیان

پس از این که بنی‏امیه به قدرت رسیدند، با روش های مختلفی ارتباط جریان اصیل و چهره درخشان اسلام ناب و معارف امامان معصوم (ع) را با جامعه قطع کردند. این حرکت تا دوران امام صادق (ع) ادامه یافت، تا این که در اوائل سده دوم هجری، عباسیان از فضای ضد اموی به وجودآمده در جامعه اسلامی استفاده کرده و با نام اهل بیت پیامبر(ص) با حکومت امویان درگیر شده و سبب ضعف و افول قدرت سیاسی خاندان آن‏ها شدند و در فرصت مناسب ، امویان را از صحنه سیاسی جامعه اسلامی خارج کردند (طقوش، ١٣٨٠: ١٨٨ ).

٢.تأسیس حکومت عباسیان

دوره امامت امام صادق (ع) مصادف با دوره ضعف و تزلزل حکومت بنی‏امیه و افزایش تبلیغات بنی‏عباس بود. عباسیان از زمان “هشام بن عبدالملک “ تبلیغات و مبارزات سیاسی خود را به صورت رسمی آغاز کردند و در اکثر نقاط ممالک اسلامی با شعار «الرضا من آل محمد » بر علیه امویان تحرکات سیاسی خود را به راه انداختند و در نهایت در سال ١٣٢ هجری قمری توانستند سلسله امویان را از خلافت ساقط کرده و خود سوار بر کرسی خلافت شوند و بیش از ٥٠٠ سال بر ممالک اسلامی حکمرانی کنند (یعقوبی ، ١٣٧٣: ٣٤٣؛ الطبری، ج ١١: ٤٦١٤؛ دینوری، ١٣٧١: ٤٠٠).

٣.رفع ممنوعیت حدیث

از اقدامات مهم بعد از رحلت پیامبر اکرم (ص) جلوگیری از کتابت و نقل احادیث پیامبر (ص) بود؛ البته این ممنوعیت به جزء مدت کوتاه حکومت امام علی و امام حسن (ع) را شامل می‏شود. در واقع، جلوگیری از نقل احادیث پیامبر (ص) با انگیزه های سیاسی انجام می‏شد تا معارف و بیانات آن بزرگ‏وار در جامعه منتشر نشود. این عمل تا دوران امامت امام باقر (ع) نیز ادامه داشت و یکی از چالش های مهم امام باقر (ع) در متن حکومت اسلامی، عدم آشنایی مردم با معارف پیامبر(ص) بود؛ وقتی عمربن عبدالعزیز به خلافت رسید، این بدعت را از میان برداشت (سیوطی، ١٤٠٩ق، ج ٢: ٦٤؛ مدیر شانه چی، ١٣٦٢: ٣٠؛ السبحانی، ١٤١٠ق، ج ١: ٥٨-٧٣).

تهدیدهای جامعه شیعی:

مهم ترین تهدیدها در محیط خارجی جامعه شیعیان آن روزگار عبارت بودند از:

١.جریان های فکری سیاسی عصر صادقین (ع)

١.جبریه و قدریه

جریان فکری «جبریه» و «قدریه» در زمان حکومت معاویه ایجاد شدند؛ آن‏ها عقیده داشتند که انسان از خودش هیچ گونه اختیاری ندارد و مجبور است ؛ لذا تمامی اعمالی که انجام می‏دهد، غیرارادی است و باید در برابر تمامی امور تسلیم باشد. در مقابل، قدریه اعتقاد داشتند هر بنده ای به وجودآورنده فعل خود است و خدا او را خلق کرده و تمامی امور را به خودش واگذار کرده است و انسان حتی در اسباب کار یا انگیزه آن هم مختار است (دشتی، ١٣٧٦، ج ٨: ٢٦١).

٢.قیاس گرایی

جریان قیاس گرایی در زمان امام باقر و امام صادق (ع) ظهور کرد؛ مبتکر این جریان ابوحنیفه بود. جریان قیاس گرایی زمینه بسیاری از بدعت ها و انحرافات را به وجود آورد. شالوده و بنیان این جریان مسأله عمل به قیاس (مقایسه احکام خدا با یکدیگر) و استحسان بود. نتیجه قیاس و استحسان، در حقیقت به اعمال نظر شخصی و سلیقه ای در دین خدا و خروج از دستورالعمل پیامبر(ص ) است (البرقی، ١٣٧١، ج ١: ٣٣٨؛ مشکور، ١٣٦٨: ٣٥٨).

٣.مرجئه

مرجئه نیز یکی از فرقه های فکری بودند که دنبال توجیه ستم خلفای بنی امیه در قالب اندیشه های کلامی برآمدند. مرجئه بر این باور بودند که مرتکب گناهان کبیره ، مخلد در دوزخ نمی‏ماند، بلکه کار او را به خدا وا می‏گذاشتند و به این دلیل آنان را مرجئه می‏خواندند. مرجئه طرفدار روح امید و رجاء بود. آنان نیت و ایمان درونی را کافی می‏دانستند و عمل صالح را در جامعه لازم نمی‏دیدند و بر این باور بودند که خدا نیز بر آن بسنده می‏کند و عذابشان نخواهد کرد (شهرستانی، ١٣٩٥ق: ٦٠؛ حسینی، ١٣٧٦، ج ٩: ٢٦٩).

٤.زنادقه

فعالیت زنادقه بر ایجاد شک و تردید در دین و القای شبهه در بین مردم بود. یکی از مستمسک های زنادقه در مجادله با مسلمانان، ترویج عقاید دهری‏گری بوده است. دهریون، دهر و زمان را سبب هلاک انسان و موجب اجرای تقدیر می‏دانستند و معتقد بودند که تنها، حیات این جهان اعتبار دارد و با مرگ انسان، همه چیز تمام می‏شود و آن چه که انسان را هلاک میکند و از بین می‏برد، گذشت زمان است (زرین کوب، ١٣٨٦: ٥٠٤ - ٥٠٥).

٥.خوارج

خوارج پس از داوری بین امام علی(ع) و معاویه در جنگ صفین پدید آمدند. آنان امام علی(ع)، معاویه، عثمان و حکمین را کافر شمردند؛ چون قائل بودند که آنان حکمین را در مقابل حکم خدا انتخاب کرده اند، لذا مرتکب گناه کبیره شده اند. خوارج بر این باورند که مرتکب گناهان کبیره کافر است. آن ها در حکومت داری مخالف ارباب-رعیتی بودند و با نظر مخلوق بودن قرآن به شدت مخالفت می‏کردند (طبرسی، ١٤١٦ق، ج ١: ١٧٤؛ شهرستانی، همان، ج ١: ٥٠).

٦.رواج احادیث ساختگی و مجعول

یکی از مشکلاتی که در پی انحرافات عمیق پس از رحلت رسول اکرم (ص)  به جز دوران امام علی و امام حسن (ع)  دامن گیر جهان اسلام شد، جلوگیری از تدوین احادیث پیامبر اسلام بود. آثار زیانبار این عمل سالیان طولانی بر پیشانی فرهنگ دینی جامعه اسلامی باقی ماند. نزدیک به یک قرن از نگاشتن و محفوظ داشتن احادیث نبوی (ص ) جلوگیری شدید به عمل آمد و به جای آن، سیل عظیمی از تحریفات و احادیث ساختگی وارد جامعه شد. چون تدوین و نقل احادیث پیامبر ممنوع شده بود، آن ها از این فرصت استفاده کرده و روایات دروغ و بی اساس را به نفع حکومت و مشروع جلوه دادن ماهیت آن نقل می کردند. در این میان امام باقر و امام صادق (ع) رواج احادیث ساختگی و مجعول را بزرگ‏ترین تهدید برای جامعه اسلامی می‏دانستند و مانند سایر ائمه با آن به مقابله برخاستند(الذهبی، ١٤١٩ق، ج ١: ٧؛ ابن ابیالحدید، ١٤٢١ق، ج ٤: ٦٣-٦٨ و ج ١١: ٤٤-٤٦؛ پیشوایی، ١٣٧٥: ٣٢٥).

٧.عملکرد حکومت های وقت

بعد از واقعه عاشورا، امویان به صورت آرام بر تمامی ممالک اسلامی سیطره پیدا کرده و اهل بیت پیامبر(ص) را از جامعه اسلامی دور کردند. این سیاست تا پایان حکومت امویان ادامه داشت . هم‏چنین وقتی عباسیان به حکومت رسیدند، منصور دوانیقی نیز عرصه را چنان بر شیعیان تنگ کرد که امام صادق (ع) مجبور شد یاران خود را امر به تقیه کند. این فضا در مدت حکومت امویان و عباسیان هم‏چنان ادامه داشت و تهدید جدی برای شیعیان به شمار میرفت (جعفریان، ١٣٨١: ٣٢٥ -٣١٧؛ القرشی، ١٤٠٤ق، ج ٢: ٥١-٥٢).

راهبردهای سیاسی امام باقر و امام صادق (ع)

بعد از واقعه عاشورا، حکومت های وقت از پتانسیل شیعیان آگاهی یافته و آن ها را در سختی و تنگنا نگه داشته و مورد آزار و اذیت قرار دادند. این سختی و مشکلات باعث شد شیعیان زندگی سختی را داشته باشند و متحمل دردها و رنج های فراوانی شوند. البته با تحمل مشکلات و مصائب از عقاید خود دست برنداشته و حاکمیت غیر ائمه معصومین (ع) را قبول نمی‏کردند؛ آن ها در مقابل مشکلات و شکنجه های حکومت، صبر و استقامت می ورزیدند. امامان معصوم (ع) به خصوص صادقین (ع) نیز بر امر استقامت و صبر در برابر مشکلات و پای‏بندی به ولایت ائمه معصومین (ع) تأکید داشتند. به خاطر همین مساله، ایشان با توجه به شرایط سیاسی جامعه اسلامی در عصر امویان و عباسیان، در کنار اسقامت و صبر، راهبرد تقیه و مدارا را نیز برای شیعیان ارائه کردند؛ چون با وجود تقیه و کتمان حقایق در دل خود، خوف آن می‏رفت که شیعیان در مذاهب دیگر هضم شوند و اثری از تشیع باقی نماند، لذا امام باقر (ع) و امام صادق (ع) با تأکید نسبت به شناخت دوستان و دشمنان اهل بیت (ع) راهبرد تولی را برای دوست داشتن اهل بیت (ع) و تبری را برای کینه و دشمن داشتن مبغضین اهل بیت (ع) ارائه کردند تا شیعیان با عمل به این چهار راهبرد، هم از خطرات مصون بمانند و هم در راه خود ثابت قدم باشند و از راه ولایت منحرف نشده و به سرمنزل سعادت نائل آیند. در ادامه راهبردهای چهارگانه فوق تبیین می‏شوند:

١.راهبرد تقیه

«تقیه » در لغت به معنای نگاه داشتن، پرهیز کردن و پنهان نمودن است. در منابع اسلامی، تقیه به معنای نگاه داری خود از صدمه دیگری از راه ابراز موافقت با او در گفتار یا رفتار مخالف حق است؛ به تعبیر شیخ مفید: تقیه یعنی پنهان کردن حق و پوشاندن اعتقاد خود در برابر مخالفان، به منظور اجتناب از ضرر دینی یا دنیایی است. در تقیه، برخلاف نفاق، که موضوع آن تظاهر به حق و پنهان کردن شرک و باطل است، شخص مؤمن به دلیل ترس از زیان مالی یا جانی برای خود یا دیگری، از اظهار حقیقت خودداری می کند (ابن منظور، ١٣٦٣، فصلنامه ج ١٥: ٤٠٢ و ٤٠١). یکی از مهم ترین راهبردی که در گفتار و رفتار امامان شیعه به آن برخورد میکنیم، تقیه است. در میان ائمه معصومین (ع)، صادقین (ع) که در سیاه ترین دوران اموی و عباسی زندگی می‏کردند به این امر مهم تأکید داشتند؛ چون جامعه شیعی در موقعیتی نبود که بتواند معارف خود را علنی کند، لذا صادقین (ع) شیعیان را بر تقیه امر می‏کردند. هم‏چنین راهبرد تقیه را برای عصر غیبت نیز ارائه فرمودند تا زمانیکه که شیعیان نیروی کافی برای نشر معارف خود نداشتند، به امر تقیه روی آورند. ایشان با لحاظ کردن تهدیدهایی که از بیرون جامعه شیعی را تهدید می‏کرد و هم‏چنین ضعف هایی که در درون جامعه شیعی وجود داشت، برای حفظ و دوری آنان از گزند مخالفان، راهبرد تقیه را ارائه نمودند. در ادامه ی راهبرد تقیه، به روایاتی از صادقین (ع) در این مورد اشاره می‏شود:

١-١.روایات امام باقر (ع) درباره وجوب و لزوم تقیه

امام باقر (ع) نسبت به اهمیت تقیه می‏فرماید: تقیه، دین من و دین پدران من است و کسی که تقیه ندارد، ایمان ندارد (مجلسی، ١٤٠٣ق، ج ٧٥: ٤٣١ ). از امام باقر (ع) روایت شده است که فرمودند: تقیه در هر چیزی برای آدمی، خواه ناخواه پیش می‏آید و خدا هم به همین جهت آن را حلال فرموده است. (کلینی، ١٣٦٢، ج ٢: ٢٢٠). ایشان هم‏چنین در مورد عمل به تقیه فرمودند: «عمل به تقیه، برای حفظ برادران ایمانی است و اگر عمل مذکور، بیمناکی را از هراس رهانده و حفظ نماید، شریف ترین علائم کرم و بزرگواری است » (حر عاملی، ١٣٢٣ق، ج ١١، باب ٢٨). امام باقر (ع) در توصیه به شیعیان و دوستان‏شان می‏فرمودند: «موالیان ما! همیشه ملازم با تقیه باشید. همانا کسیکه در حال ایمنی و نزد افراد بی‏آزار تقیه را شعار و لباس خود ننماید، تا عادت او شده و در مورد خوف و نزد ستمکار فراموش نکند، از ما نیست » (حر عاملی، ١٣٢٣ق، ج ١١، باب ٢٨).

٢-١.روایات امام صادق (ع) درباره وجوب و لزوم تقیه

امام صادق همانند امام باقر میفرمایند: «تقیه آئین من و آئین پدران من است؛ کسی که تقیه ندارد دین ندارد. تقیه سپر نیرومند پروردگار در زمین است ، چرا که اگر مؤمن آل فرعون ایمان خود را اظهار می‏کرد، مسلما کشته می‏شد» (طبرسی، ١٣٧٢، ج ٨: ٥٢١ ). ابن ابی یعفور از امام صادق (ع) نقل میکند که حضرت فرمودند: «به خاطر حفظ دینتان تقیه کنید و آن را با تقیه مخفی نگاه دارید؛ زیرا هرکس که تقیه ندارد ایمان ندارد. همانا شما در میان مردم مانند زنبور عسل در میان پرندگانید؛ اگر پرندگان می‏دانستند که در درون زنبور عسل چیست، از آن ها چیزی باقی نمی‏گذاشتند و اگر مردم (مخالفین ) بدانند که در قلب‏تان محبت ما اهل بیت را دارید، شما را با زبان‏شان نابود می‏ساختند و در نهان و آشکار به شما ناسزا می‏گفتند. خدا بیامرزد آن بنده ای را که ولایت ما را داشته باشد » (کلینی، ١٣٦٢، ج ٢: ٢١٨). روایات وارده حکایت از جو سنگینی دارد که در دوران این دو امام بزرگوار بر جامعه حاکم بود و ایشان نیز با تدبیر و هوشمندی کامل، تقیه را به عنوان راهبرد مبارزه منفی و راه خروج شیعیان از آن بحران در پیش گرفتند.

٢.راهبرد مدارا

مدارا در لغت به معنای ملاطفت ، نرمی و احتیاط کردن؛ و هم‏چنین به معنای لطف در برابر زور نیز آمده است . در مرآةالعقول در تعریف مدارا آمده است:  «مدارا به معنای حلم، بردباری، تغافل، نرم خویی، رأفت ، ترک زور، و عدم خشونت در سخن با مخالفین در تمام حالات است؛ چه این که از طرف مقابل خلافی نسبت به انسان سربزند یا نه » (زبیدی، ١٤١٤ق، ج ١٣: ١٦٧؛ مجلسی، ١٤٠٤ق، ج ٨: ٢٣٣).

ارائه راهبرد مدارا از سوی امام باقر و امام صادق (ع) در دوران حکومت امویان و عباسیان ، نشان‏گر طبیعی و عادی نبودن شرایط زندگی شیعیان است. در این میان ایشان تاکید داشتند که آن ها در مقابل حاکمیت مدارا کرده و مقابله به مثل نکنند. در این بخش، صادقین (ع) با در نظر گرفتن ضعف های درون جامعه شیعی و تهدیدهای موجود در بیرون آن ، راهبرد مدارا را ارائه کردند تا در چنین شرایطی شیعیان با تأسی به کلام امامان معصوم با مخالفان خود رفتار نمایند. با ذکر این روایات در می‏یابیم که مدارا و حسن 

معاشرت با مخالفین برای شیعیان از نظر امامان شیعه (ع) لازم و ضروری بوده است؛ چون با این کار، چند امر مهم محقق می‏شود: اول: دشمنان اسلام نمیتوانند در بین صفوف مسلمانان رخنه کرده و آن را نابود کنند. دوم ، باعث عدم بروز حساسیت های مذهبی در بین مسلمین می‏شود. دیگر این که جامعه شیعه از خطرات احتمالی مخالفین و حاکمیت محفوظ مانده و باعث تداوم تشیع می‏شود. امام صادق (ع) درباره مدارا و چگونگی معاشرت با مخالفین می فرماید: «نظر به امامان خود کنید؛ کسانی‏که به آن ها اقتدا می‏نمایید، هرکاری‏که آنان کردند شما نیز چنین کنید. به خدا سوگند که امامان شما بیماران آن ها را عیادت میکنند و در تشییع جنازه شان حاضر می‏شوند و به نفع و ضرر آن ها گواهی می‏دهند و امانت را به آن ها باز می‏گردانند » (مجلسی، ١٤٠٤ق، ج ٨: ٢٣٣).  هم‏چنین امام صادق (ع) خطاب به “زیدبن حشام “ درباره معاشرت و تعامل با مخالفین می‏فرماید: «ای زید! با مردم [یعنی عامه و اهل تسنن ] با اخلاق خودشان معاشرت کنید. در مساجدشان نماز بگزارید و مریضان شان را عیادت کنید و در تشیع جنازه هایشان حاضر شوید و اگر توانستید امام جماعت یا مؤذن آن‎ها شوید، این کار را بکنید؛ که اگر شما چنین عمل کردید، خواهند گفت: اینان جعفریان اند؛ خدا او را رحمت کند، چه اصحابش را خوب تربیت کرده است و اگر این امور را ترک نمودید خواهند گفت: اینان جعفریان اند؛ خداوند جزایش را بدهد، چه اصحابش را بد تربیت کرده است » (حر عاملی، ١٣٦٢، ج ٨: ٤٣٠). بر اساس آن چه نقل شد، یکی از مهم‏ترین اموری که باعث حفظ جامعه شیعی در بین سایر گروه ها و مذاهب اسلامی است، مدارا و هم‏زیستی مسالمت‏آمیز با جریان های غالب و حاکمیت می‏باشد. صادقین (ع) با هوشمندی کامل برای مصون ماندن شیعیان از خطرات دشمنان ، این راهبرد را به شیعیان توصیه و تاکید می‏کردند؛ چون با انجام این کار، اموال و نفوس آن ها محفوظ مانده و در نتیجه می‏توان معارف اصیل امامان را در جامعه نشر و گسترش داد.

٣.راهبرد تولی

«تولی » بر وزن “ترقّی  مصدر باب تفعل از ماده «ولی » و در لغت به معنای پذیرش ولایت و کسی را ولی خود قرار دادن است. ولی در زبان عرب به معنای دوست، یاور و سرپرست آمده است . چنان که مصدر آن «ولایت » نیز به معنای دوستی، یاوری و سرپرستی استعمال شده است. بنابراین تولی هم می تواند به معنای پذیرش دوستی و کسی را دوست خود قرار دادن باشد، و هم می تواند به معنای پذیرش سرپرستی و کسی را سرپرست خود قرار دادن به کار گرفته شود. اما با توجه به موارد استعمال این کلمه در آیات و روایات می توان گفت که دوستی و سرپرستی ، لازم و ملزوم یکدیگرند و پذیرش دوستی، مقدمه پذیرش سرپرستی است (دهخدا، ١٣٧٧، ج ٥: ٦٢٧٢؛ طباطبایی، ١٣٧٤، ج ٩: ٥٤٣). همان گونه که درباره شرایط سیاسی اجتماعی شیعیان عصر صادقین (ع) گفته شد، به لحاظ شرایط خفقانی که شیعیان را احاطه کرده بود و آن ها به راحتی نمی‏توانستند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند؛ و هم‏چنین به خاطر حفظ جان خود به تقیه و مدارا امر شده بودند، ترس آن می‏رفت که جامعه شیعی در مدت زمانی، به دلیل تقیه و آشکارنکردن اعتقادات خود در دل سایر مذاهب اسلامی هضم شده و چیزی از تشیع باقی نماند. لذا صادقین (ع) برای حفظ و تقویت اعتقادات آن ها، استراتژی تولی و تبری را نیز مطرح کردند تا شیعیان در عین این که ظواهر خود را همسان حاکمیت قرار می‏دهند، اما در دل محبت به اهل بیت (ع) و دشمنی دشمنان اهل بیت (ع) را داشته باشند. این حرکت یک معیار و راهبرد از طرف ایشان برای شیعیان ارائه گردید.  درباره تولی، روایات متعددی از امام باقر و امام صادق (ع) نقل شده است که در ادامه، در قالب راهبرد تولی مورد بررسی قرار می‏گیرد:

١-٣.روایات امام باقر (ع) درباره راهبرد تولی و محبت به امام عصر(عج )

امام باقر (ع) روایاتی را برای شیعیان درباره محبت و ولایت مداری نسبت به اهل بیت (ع) و امام زمان (عج ) ارائه فرموده اند. از آن جمله ، ابوحمزه ثمالی (ره ) درباره اهمیت ولایت اهل بیت (ع) از امام باقر (ع) چنین نقل می‏کند: به حضرت باقر (ع) گفتم: یابن رسول الله (ص )! فدایت شوم، شخصی روز روزه دار و شب به عبادت می‏گذراند و صدقه می‏دهد و جز خیر و خوبی از او نمی‏دانم ؛ جز آن که اقرار به ولایت شما ندارد؟ می‏گوید: امام (ع) تبسم کرد و فرمود: ای ثابت! من در برترین مکان های زمین هستم ؛ اگر بنده ای همیشه در سجده در میان رکن و مقام باشد، تا پایان عمر که از دنیا برود، ولی ولایت ما را نشناسد، این عبادت سودی به حال او ندارد (نوری، ١٤٠٨ق، ج ١: ١٥٠). امام باقر (ع) درباره محبت نسبت به مهدی موعود (عج ) نیز فرموده اند: «هرکس دوست دارد خدا را ملاقات کند، در حالیکه ایمانش کامل و اسلامش نیکو باشد، پس دوست دار حضرت حجت صاحب الزمان منتظر باشد» (مجلسی، ١٤٠٣ق، ج ٣٦: ٢٩٦). بنابراین ، ایمان با محبت و ولایت امام عصر (عج ) کامل می‏شود و یکی از وظایف شیعیان، دوستی ایشان و تقویت آن در قلوبشان است.

٢-٣.روایات امام صادق (ع) درباره راهبرد تولی و محبت به امام عصر(عج )

امام صادق (ع) نیز روایاتی را برای شیعیان درباره محبت و ولایتمداری نسبت به اهل بیت (ع) و امام زمان (عج ) ارائه فرموده اند که در جای خود قابل تامل است. آن حضرت درباره محبت و دوستی نسبت به اهل بیت (ع) در زمان غیبت ایشان می‏فرمایند: «چون به روزی گرفتار شدی که در آن امامی از آل محمد [صلی الله علیه و آله ] را ندیدید، پس دوست بدار هرکه را دوست می‏داشتی، و دشمن بدار هرکه را دشمن میداشتی؛ و به ولایت هرکه سر می‏سپردی گردن گذار و امر فرج را صبح و عصر منتظر باش ». (النعمانی، ١٤٠٣ق: ١٠٤).

در حدیثی از امام صادق (ع) که ایشان از پدرانش و آن ها از امام علی(ع) نقل کرده اند،  آمده است ک امیرالمومنین (ع) فرمودند: «برادرم رسول خدا به من فرمود: کسی که دوست دارد خدا را ملاقات کند در حالیکه ایمانش کامل و اسلامش نیکوست، پس باید تحت ولایت حجت صاحب الزمان قرار گرفته و او را دوست بدارد » (مجلسی، ١٤٠٣ق، ج ٣٦: ٢٩٦). راهبرد تولی که تبلور روایات نورانی فوق است، بیان گر این مطلب است که اگر شیعیان بخواهند در عصر غیبت هم‏چنان بر روی خط اصیل اسلامی حرکت کنند و منحرف نشوند، باید تولی خود را نسبت به کسانی که خداوند در قرآن فرموده، حفظ کنند؛ و الا دچار مشکلات همان کسانی می‏شوند که از مسیر ولایت دور شده اند. این راهبرد در عین ظرافت ، مرز بین هدایت و گمراهی را در خود نشان می‏دهد.

٤.راهبرد تبری

«تبری» بر وزن  ترقّی  مصدر باب تفعل از ماده «برء » و به معنای بیزاری جستن ، بیزار شدن و دوری گزیدن آمده است و در اصطلاح نیز به معنی دشمنی و بیزاری از دشمنان آنان و لعن و نفرین بر آن هاست (دهخدا، ١٣٧٧، ج ٤: ٥٧٥). طبق روایات وارده از امامان معصوم (ع) یکی از مهم ترین وظایف شیعیان ، بیزاری جستن از دشمنان اهل بیت (ع) است؛ لذا در روایات، تبری به عنوان معیاری برای تشخیص مرز بین ایمان و عدم ایمان لحاظ شده است. امام باقر و امام صادق (ع) با استفاده از نقاط ضعف و تهدید موجود در درون و بیرون جامعه شیعی، راهبرد تبری را برای شیعیان به عنوان قطب تکمیل کننده تولی ارائه کردند.

١-٤.روایات امام باقر (ع) درباره راهبرد تبری

امام باقر (ع) درباه معیار معرفت خدا به ابی‏حمزه فرمودند: «کسی خدا را عبادت میکند که او را شناخته باشد و اگر کسی خدا را نشاسد او را گمراهانه عبادت میکند. ابی‏حمزه میگوید: از آن حضرت پرسیدم: شناخت و معرفت خدا چیست؟ فرمود: تصدیق و باور به خدا و باور به رسول خدا و ولایت علی(ع) را داشتن و امامت و پیشوایی او و پیشوایان هدایت را پذیرفتن و از دشمنان آن ها در نزد خدا بیزاری جستن، حقیقت معرفت خداست» (کلینی، ١٣٦٢، ج ١: ١٨٠).

٢-٤.روایات امام صادق (ع) درباره راهبرد تبری

امام صادق (ع) درباره دشمنی نسبت به دشمنان اهل بیت (ع) در زمان غیبت میفرمایند: «چون به روزی گرفتار شدی که در آن امامی از آل محمد [ص] را ندیدید، پس دوست بدار هر که را دوست میداشتی و دشمن بدار هر که را دشمن می‏داشتی و به ولایت هر که سر میسپردی، گردن گذار و امر فرج را صبح و عصر منتظر باش » (النعمانی، ١٤٠٣ق: ١٠٤ ). هم‏چنین در روایات آمده است که به امام صادق (ع) گفتند: شخصی شما را دوست دارد، اما در برائت از دشمن شما ضعیف است. حضرت در جواب وی فرمودند: هرگز چنین نیست ؛  دروغ میگوید هرکس که ادعا می‏کند دوست ماست ولی از دشمن ما بیزاری نجوید (مجلسی، ١٤٠٣ق، ج ٢٧: ٥٨).

یکی از مهم ترین وظایف شیعیان ، اعلام برائت از دشمنان اهل بیت (ع) است. هم چنان که روایات فوق از اهمیت این مقوله حکایت میکنند، لذا شیعیان با داشتن تولی نسبت به امامان معصوم (ع) و هم‏چنین با بیزاری جستن از دشمنان آن ها، حلقه ارتباطی خود با امامان شان را محکم میکنند. لذا تبری، به عنوان یکی از راهبردهای دو امام بزرگ وار برای حفظ راه ولایت و امامت برای شیعیان ارئه شده است.

نتیجه گیری

بازشناسی شرایط سیاسی دوره امام باقر (ع) و امام صادق (ع)، رویکرد این تحقیق را به این سمت جهت داد که آن شرایط دشوار، آسیب ها و دشواری‏هایی را برای شیعه ایجاد نموده بود؛ علاوه براین، فرصت هایی هم وجود داشته است. برآیند آن عنصر، امامان شیعه را به این امر وامی‏داشت که به منظور استمرار اطاعت و تبعیت محض شیعه از امام و استمرار ارتباط وثیق آن ها با عنصر رهبری و امامت، با برآورد ضعف ها و قوت ها، برای برون‏رفت از وضع بحرانی و مصون ماندن شیعیان از خطرات حاکمیت، راهبردهایی را در اختیار شیعیان قرار دهند. مقاله حاضر این راهبردها را بر اساس چارچوب و الگوی روشی (سوات  swot) مورد بررسی قرار داد و با تلفیق الگوی راهبردی ضعف  تهدید؛ راهبرد سیاسی: تقیه، مدارا، تولی و تبری از صادقین (ع) را برای شیعیان بررسی و تبیین نمود.

منابع

١.قرآن کریم.

٢.ابن ابیالحدید (١٤٢١ق ). شرح نهج البلاغه. تحقیق: محمدابوالفضل ابراهیم. تهران: انتشارات کتاب آوند دانش.

٣.ابن جوزی، سبط (١٤١٨ق ). تذکره الخواص . قم: شریف رضی.

٤.ابن خلدون، عبدالرحمن (١٣٧٥). مقدمه ابن خلدون. ترجمه: محمد پروین گنابادی. تهران: انتشارات علمی و فرهنگی (چاپ نهم ).

٥.ابن سعد، محمد بن سعد کاتب (١٣٧٤). الطبقات الکبری . ترجمه : محمود مهدوی دامغانی.

تهران: فرهنگ و اندیشه .

فصلنامه

٦.الاشعری القمی، سعد بن عبدالله (١٣٦١). المقالات و الفرق. تهران: انتشارات علمی و

علمی فرهنگی.

پژوهشی

٧.البرقی، احمد بن محمد بن خالد (١٣٧١). المحاسن . قم : دارالکتب الاسلامیه.

٨.البلاذری، احمد بن یحیی (١٤١٧ق ). جمل من انساب الأشراف. تحقیق: سهیل زکار و ریاض زرکلی. بیروت: دارالفکر.

٩.پیرس، جان و ریچارد کنت رابینسون (١٣٨٠). برنامه ریزی و مدیریت استراتژیک. مترجم : سهراب خلیلی شورینی. تهران: انتشارات یادواره کتاب (چاپ دوم ).

١٠.پیشوایی، مهدی (١٣٧٥). سیره پیشوایان. قم: انتشارات مؤسسه امام صادق (ع) (چاپ سوم ).

١١.جعفریان، رسول (١٣٨١). تاریخ ایران اسلامی. تهران : موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر (چاپ سوم).

١٢. (١٣٨١). حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (ع). قم: انتشارات انصاریان (چاپ ششم ).

١٣.حسینی دشتی، سید مصطفی (١٣٧٦). معارف و معاریف. قم: انتشارات صدر.

١٤.الحموی (یاقوت )، ابوعبدالله (١٩٩٠م ). معجم البلدان. بیروت: دارالکتب العلمیه .

١٥.الخویی، ابوالقاسم (١٣٧٢ ). معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة. قم: مرکز نشر الثقافه الاسلامیه.

١٦.دفتری، فرهاد (١٣٧٥ ). تاریخ و عقاید اسماعیلیه. ترجمه: فریدون بدره ای. تهران: انتشارات فرزان.

١٧.دینوری، ابوحنیفه (١٣٧١). اخبار الطوال . ترجمه : محمود مهدی دامغانی. تهران: نشر نی (چاپ چهارم ).

١٨.الذهبی، شمس الدین محمد (١٤١٩ق ). تذکره الحفاظ. بیروت: دار احیا، التراث العربی.

١٩.الزبیدی، محمدحسین (١٩٧٠م ). الحیاة الاجتماعیه و الاقتصادیه فی الکوفه فی القرن الاول الهجری. بغداد: انتشارات جامعه  بغداد.

٢٠.زرین کوب، عبدالحسین (١٣٨٦ ). تاریخ ایران بعد از اسلام. تهران: انتشارات امیر کبیر (چاپ یازدهم ).

٢١.السبحانی، جعفر (١٤١٠ق ). بحوث فی الملل و النحل. قم: لجنه  اداره الحوزه العلمیه  قم المقدسه  (الطبعه  الثانیه ).

٢٢.السیوطی، عبدالرحمن بن أبیبکر (١٤٠٩ق ). تدریب الراوی فی شرح تقریب النواوی. بیروت: دارالکتب العربی.

٢٣.الشریف القرشی، باقر (١٤٠٤ق / ١٩٨٤م ). حیاه الامام الباقر (ع). بیروت: موسسه  الوفاء (چاپ دوم ).

٢٤.شهرآشوب، محمد بن علی (١٣٩٧ق ). مناقب آل ابی طالب. تصحیح: رسولی محلاتی. قم: انتشارات علامه (چاپ چهارم ).

٢٥.الشهرستانی، ابی الفتح محمد بن عبدالکریم (١٣٩٥ق ). کتاب الفصل فی الملل و الاهواء و سیاست متعالیه النحل . بیروت : دار المعرفه للطباعه و النشر.

٢٦.روشندل ، جلیل (١٣٧٠). تحول در مفهوم استراتژی (مجموعه مقالات اولین سمینار بررسی تحول مفاهیم ). تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت امورخارجه .

٢٧.طباطبایی، سید محمدحسین (١٣٧٤). المیزان فی تفسیر القرآن. ترجمه: موسوی همدانی، راهبردهای سیاسی  صادقین (ع) در محمدباقر. قم. دفتر انتشارات اسلامی (چاپ پنجم ).

٢٨. الطبرسی ، ابی منصور احمد بن علی بن ابیطالب (١٤١٦ق ). الاحتجاج. قم : دارالاسوه (الطبعه  سیاسی و فرهنگی الثانیه ). (٢٥ تا ٤٤)

٢٩.الطبری؛ محمد بن جریر (١٩٨٧م ). الامم و الملوک (تاریخ الطبری ). بیروت: مؤسسه عزالدین .

٣٠.طقوش، محمد سهیل (١٣٩١ ). دولت امویان . ترجمه: حجت الله جودکی . قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه ، قم (چاپ ششم ).

٣١.العاملی، شیخ حر (١٣٢٣ق ). وسائل الشیعه. تهران: چاپ امیر بهادر.

٣٢.العاملی ، جعفر مرتضی (١٤٠٩ق ). دراسات و بحوث فی التاریخ و الاسلام. قم : جماعه  المدرسین فی الحوزه العلمیه بقم ، موسسه النشر الاسلامی.

٣٣.العلوی، حسن (١٣٧٦). شیعه و حکومت در عراق. ترجمه: محمد نبی ابراهیمی . تهران : انتشارات سوره مهر.

٣٤.عمادزاده، حسین (١٣٦٢ ). زندگانی معلم کبیر حضرت امام صادق (ع). تهران : انتشارات گنجینه.

٣٥.قمی، حسن بن محمد (١٣٦١). تاریخ قم. ترجمه: حسن بن علی قمی؛ تحقیق سید جلال الدین تهرانی. قم: انتشارات توس.

٣٦.قمی ، شیخ عباس (١٣٧٩ ). منتهی الآمال . تحقیق: ناصر باقری بیدهندی. قم: انتشارات دلیل.

٣٧.الکشی، محمد بن عمر (١٣٤٨ق ). اختیار معرفه  الرجال (المعروف برجال الکشی). تلخیص: محمد بن حسن طوسی؛ مصحح: حسن مصطفوی . مشهد: دانشگاه مشهد، دانشکده الهیات و معارف اسلامی، مرکز تحقیقات و مطالعات.

٣٨.کلینی، محمد (١٣٦٢). اصول کافی. ترجمه: محمدباقر کمره ای. تهران: اسلامیه (چاپ دوم ).

٣٩.مجلسی، محمدباقر بن محمد تقی (١٤٠٣ق ). بحارالأنوار. بیروت: بینا (چاپ دوم ).

٤٠.محرمی، غلام حسین (١٣٨٢). تاریخ تشیع از پیدایش تا پایان غیبت صغری. بیجا: انتشارات نصایح.

٤١.محمدجعفری، سید حسین (١٣٧٣). تشیع در مسیر تاریخ . ترجمه: سید محمدتقی آیت اللهی.

تهران: دفترنشر فرهنگ اسلامی چاپ (هفتم ).

٤٢.مدیر شانه چی، کاظم (١٣٦٢). علم الحدیث و درایه  الحدیث. قم: دفتر انتشارات اسلامی

وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه  قم (چاپ سوم ).

٤٣.مسعودی، علی بن حسین (ابوالحسن ) (١٣٦٧). مروج الذهب و معادن الجوهر. ترجمه: ابو القاسم پاینده. تهران: انتشارات علمی و فرهنگی (چاپ سوم ).

٤٤.مشکور، محمدجواد (١٣٦٨ ). فرهنگ فرق اسلامی. مشهد: آستان قدس رضوی.

٤٥.مفید (شیخ مفید)، محمد بن محمد بن نعمان (١٣٧٦). الارشاد. ترجمه: محمدباقر ساعدی

فصلنامه خراسانی. تهران: ناشر اسلامیه (چاپ سوم ).

علمی ٤٦. مقدسی، مطهر بن طاهر (١٣٧٤). آفرینش و تاریخ. ترجمه: محمدرضا شفیعی کدکنی. تهران:

پژوهشی انتشارات آگه.

٤٧.المقریزی، نقیالدین ابوالعباس احمد بن علی (١٤١٨ق ). المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و آلاثار. بیروت: دار الصادر.

٤٨.الموسوی، عباس علی (١٤١١ق ). فی رحاب الصحیفه السجادیه علی بن حسین (ع). بیروت: انتشارات دارالمرتضی.

٤٩.النعمانی، محمد بن ابراهیم بن جعفر (١٤٠٣ق ). کتاب الغیبه . بیروت: مؤسسه  الاعلمی للمطبوعات.

٥٠.النوری، حسین (١٤٠٨ق ). مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل. قم: مؤسسه آل البیت (ع).

٥١.واسطی زبیدی، محب الدین سید محمد مرتضی (١٤١٤ق ). تاج العروس من جواهر القاموس.

محقق و مصحح: علی شیری. بیروت: دارالفکر للطباعه  و النشر و التوزیع.

٥٢.یعقوبی ، احمد بن ابی یعقوب (١٣٧٣). تاریخ یعقوبی. قم: انتشارات شریف رضی.

٥٣.شریف الرضی، محمد بن حسین (١٤١٤ق ). نهج البلاغه  (صبحی صالح ). قم: بینا.

٥٤.طبرسی، فضل بن حسن (١٣٧٢). مجمع البیان فی تفسیر القرآن. مصحح: هاشم رسولی، فضل الله یزدی طباطبایی. تهران: ناصر خسرو.

٥٥.المجلسی، محمدباقر (١٤٠٤ق ). مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول. محقق و مصحح: هاشم رسولی محلاتی. تهران: دارالکتب الإسلامیه  (چاپ دوم ).

٥٦.دهخدا، علی اکبر (١٣٧٧). لغتنامه. تهران: انتشارات و چاپ دانشگاه تهران.

کلمات کلیدی
سیاسی  |  تقیه  |  فرهنگی  |  خوارج  |  مرجئه  |  امام باقر (علیه السلام)  |  سیره سیاسی امام باقر  | 
لینک کوتاه :