گنجینه معارف

وجوه الگویی آرمان شهر مهدوی در جامعه امروز

کاربردهای «جامعه آرمانی دین» مهدویت در بدنه جامعه منتظر، از جمله مسائل مهم و قابل توجهی است که به دلیل نقش اجتناب ناپذیر آن در تحقق الگویی روشمند که بتواند اهداف و انتظارات جامعه دینی را فراهم کند، مورد توجه محققان و اندیشمندان قرار گرفته اسـت؛ بـه ویژه این که امروزه وجود تمایلات دینی در جوامع جهانی و حضور تاثیرگذار و انکارناپـذیر دین، به سرعت در حال توسعه است. جامعه منتظر، در صورتی می تواند در ترسـیم وضـعیت آینده جهان، جامعه ای با کیفیت و اثرگذار و الگویی برای دیگر ملت ها باشد که بر اصول و آرمانهای خود پافشاری کند و بایسته های جامعه آرمانی دین (مهدویت) را سر لوحه فعالیت خود قرار دهد. تبین کاربردهای جامعه آرمانی دین (مهدویت)، از قبیل کارکرد سیاسـی بـا هدف تاثیر گذاری بر آینده جوامـع، کـارکرد فرهنگـی متـاثر از فرهنـگ انتظـار، کـارکرد عقیدتی، با هدف عمق بخشی و اصلاح باورها و بومی سازی آن در متن جامعه منتظر؛ می تواند گام موثری به منظور برنامه ریـزی و حرکـت بـه سـوی سـاختن آینـدهای درخشـان و نهایتـا زمینه سازی برای ظهور امام عصرع تلقی گردد.

منبع : مجله انتظار موعود - بهار 1394 - شماره 48 , غلامرضا بهروزی لک - ابراهیم باقرزاده , دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه بـاقرالعلوم ع قـم - دانش آموخته سطح ٣ مرکز تخصصی مهدویت تعداد بازدید : 1591     تاریخ درج : 1397/02/12    

مقدمه

اندیشه و باور مهدویت، از مهم ترین آموزه های دین مبـین اسـلام و در واقـع، مهـدویت، آینه ای تمام‏ نما برای آینده ای حتمی، روشن، فراگیر، مطلـوب و موعـود در جهـان اســت کــه پیروان تـمامی ادیان با اندیشه موعود آخرالزمـان، تــاریخ زنــدگی بـشـر را هدفمنـد مـی بیننـد.

فرهنگ مهدویت، منبع سرشاری است که هر معتقد به امام قائم  (عج) در حـد بیـنش و بررسـی خود، از آن برداشت مـی کـند. نـگرش درسـت بـه ظهـور منجـی موعـود از سـلاله پـاک پیـامبر اسـلام (ص)؛ درک صـحیح از معیارها، ارزش ها و مسئولیت ها و تلاش برای احیای امر به معروف و نهی از منکر و اصلاح خود و جامعه ؛ رابطه ای قوی و پایدار براساس رابـطه ولایی، بـین انـسان و امام عصر (عج) ایجاد می کند. در این میان، این رسالت خطیر و مـهم به عهده آینده پژوهی دینی گذاشته شده است.  توضیح بعضی از مفاهیم جهت روشن شدن بحث ضروری به نظر مـی رسـد.

الف) آرمـانشهر

«جوامع آرمانی»، «آرمان شهر »، «مدینـه فاضـله»، از مفـاهیمی هسـتند کـه دانـش واژه «یوتـوپیا» (تـامس مور، اومانیست عصر رنسانس = (Utopia) بر آنها دلالت دارد. «Utopia»، واژهای مرکب از «OU» «او» یونانی، به معنای «نفی» و کلمه «Topos» «توپوس»، به مـعنای «مـکان» اسـت. این واژه از لحاظ لغوی، به معنای «جایی که وجود نـدارد»، «ناکجـا آبـاد»، «لا مکان» مـی بـاشد؛ امـا اغلب به معنای جزیره خیالی وصف شده کـه در آن سیاسـت و قـانون و همه چیز در کمال خـوبی اجـرا مـی گردد.  معانی دیگری برای این واژه ذکر شده است؛ از جمله دولـت یـا کشـور کامـل و ایـده آل، کشور خـیالی ، کـتابی که درباره کشور مرفه الحال بحث می کند (فرهنگ کامل انگلیسـی، ج٥، واژه یوتـوپیا).

از قـدیم تـرین زمان ها تا کنون تصور ایجاد «جامعه آرمانی» همیشه تعدادی از دانشمندان و اندیشه وران جهان را مـجذوب و مـفتون داشته است. ازاین رو هر یک از آنان طرحی جداگانـه برای جامعه آرمانی تدوین و ارائه کرده است. در مـیان کـهـن تــرین معمـاران جامعـه آرمـانی ، افلاطون از همه مشهورتر است. وی در سرتاسر رسـاله «جمهـوری» طـرح «مدینـه فاضـله» خویش را عـرضه کـرده است . بعد از او در جهان اسلام دانشـوران و اندیشـمندان بسـیاری، از جمله فارابی در کتاب «آراء اهل المـدینه الفـاضله»، بـه تصویر جامعه های آرمانی خود پرداختند. در دنیای مسیحیت نیز انبوهی از نویسندگان به این کار اقدام کـرد انـد؛ از جـملـه آگوسـتین در «شهر خدا»، توماس مور در «ناکجاآباد یا هیچ کجا» و فرانسـیس بـیکن در «آتلانتـیس نــو» (مـصباح یزدی، ١٣٩٠: ٤١١).

حقیقت این است که طرح نقشه جامعه آرمانی نه مضر است نه لغو؛ مشروط بـر ایـن کـه دارای سـه ویژگـی اساسی باشد:

اول این که کاملا واقع بینانه باشد و حقایق زیست شناسی، روانشناختی، و جـامعه شـناختی را به هیچ روی از نظر دور ندارد و به دست فـراموشی نـسپارد؛

دوم این کـه با ارائه طریق همراه باشد؛ یعنی فـقط جـامعه آرمانی را تصویر نکند، بلکه راه و روش رسیدن به آن را نیز نشان دهد:  آنچه تمام این طرحها را جـنبه غـیر عملی، وهمی و پنداری مـی دهــد و تـقریبـا در تمام آنـها نـیز مـشترک است ، این که طراح غالبا دنیای آینـده را بـلاواسطه بر روی دنیای حال می نهد و مدینه فاسده یا جاهله را بی فاصله با مـدینه فـاضـله مربـوط می کند؛ اما هیچ نـمی کوشد نشان دهد تـحول مـدینه فاسـده بـه مدینـه فاضـله از کـدام راه تـحقق می یابد و آنچـه تـوالی آنهـا را سـبب توانـد شـد، کـدام اسـت؟ (زرین کوب ١٣٨١ : ٢٣٢ و٢٣٣)

و سوم این کـه اهـدافی را، اعم از هدف اصلی و نهایی و هـدفهای واســط، بــرای جامعـه آرمانی تـعیین کـند که دارای مراتب باشند تـا سـهل الحصول‏تر بودن پاره ای از مراتب آنها، شور و خواست و اراده را در مردم برانگیزد و آن‏ها را به مبارزات اجتماعی و تـغییر اوضــاع و احـوال موجود، مایل و راغب گرداند، و از این گـذشته، عـدم وصول بـه کـمال مـطلوب بدین معنا نباشـد کـه هیچ کاری انجام نشده و هیچ پیشرفتی حاصل نیامده است. طرحی که این سه خصیصه را داشته باشد، دسـتاوردهای عـظیم خواهد داشت. مهم ترین فایده و منفعت آن، این اسـت کـه هـدف فـعالیت هـای اجتماعی را معین و مـعلوم مـی دارد (مصباح یزدی١٣٩٠، : ٤٥٥).

ب)جامعه آرمانی مهدوی

جامعه آرمانی، جامعه ای است که پارسایان در آن به امامت، نه فقـط حکومـت مــی رســند. بـدین ترتیب ، بر اثر خداشناسی، خداپرستی، اطاعت کـامـل و دقـیـق از اوامــر و نــواهی الاهــی، کـسب رضای خدای متعال و تقرب به درگاه او، جامعه آرمانی اسلام به هدف نهایی خود کـه استکمال حقیقی انسـان هاسـت ، دسـت مـی یابـد و (همـان: ٤١٤)؛ و در سـایه ایـن کمـال انسانی است کـه آرزوهای همیشگی بشر محقق می گردد؛ آرزوهایی همچون حاکمیـت کامـل عدالت، آزادی و صلح، حکومت جهانی واحد، آبادانی کامل زمین ، بلوغ فکری، رفع کامل فساد و جنگ و شرارت، و سازگاری انسان با طبیعت. (مـطهری، ١٣٩١: ٦٠).

آنـچه جامعه آرمانی اسلام را از سایر طرحها متمایز و ممتاز می سازد، برخورداری از نـوعی جهان بینی و ایدئولوژی جامع و کامل است که با فطرت انسانها هماهنـگ اسـت. تئـوری مهدویت، پس از آنکه همه نظامها و رژیم هـای سـیاسی جهان، امتحان خودشان را داده باشند و ناتوانی بشر در اداره جهان آشکار شده و ناکارآمدی تئوری های حاکم بـر جهـان بـه اثبـات رسیده باشد؛ به عنوان آخرین و محکم تـرین تـئوری در تاریخ تمدن بشر رخ مـی نـمایـد و بـشـر تشنه عدالت و مدیریت صالح و سالم را اداره می کند.

بنابراین ، با نگاهی دقیق و موشکافانه به مؤلفه های اصلی و تعیـین کننـده جامعـه آرمـانی مهدوی و سعی در اجرای آن سـیاست هـا در جامعه منتظر؛ می تـوان زمـینه و بستر مدیریت آینده حتمی الوقوع را فراهم کرد. قابل ذکراست که ما نمی توانیم جامعه صددرصد مهدوی را ایجاد کنیم؛ چه این که اگر چنین چیزی ممکن بود، ظهور حضـرت در چنـین جامعـه ای تــوجیهی نـداشت؛ اما می توان جامعه ای با قابلت الگوگیری حداکثری از جامعه مهدوی را به وجود آورد که برخی از شاخص های بنیادین جامعه آرمانی مهدوی در این جامعه بستر ساز و نمونـه مـورد استفاده قرار می گیرد. بـدون شـک حیات طـیبه جامعه بشری، با ظهور امام زمـان (عج) بـه تحقـق خواهـد رسـید.  جامعه مومنان حقیقی و ولایی، جامعه ای است که بـه وضع موجود مادی دنیا قانع نیست و به دنبال حقیقی محض اسـت کـه تـجلی حقیقت ظهور است. بر این اساس، می توان کارکردهـای جامعه آرمانی مهدوی را در جامعه منتظر چنین شمارش کرد:

١. کـارکرد سـیاسی با هدف تأثیرگذاری بر آینده جوامع

١-١. ایجاد آینده نگری مثبت در جامعه

دو نگرش کـلی دربـاره آینـده بشر وجود دارد:

ـ نگرش اول معتقداست که آینده و فراسوی بشر، تیره و تار است. انسان با دست خود و یا ابـزارهایی همچون علم، تکنولـوژی، صـنعت و توسـعه روز افـزون ارتباطـات تارهـایی را بـر دست و پای خود تنیده اسـت که روزی او را از پـا درمـی آورد. ایـن نـگـرش مـنفـی ، غالبـا از آن کسانی است که به ماورا اعتقاد ندارند و جهان و جهانیان و ارتباط میان آنها را مادی محـض می پندارند. به تعبیر دیگر، دیدگاه ماتریالیستی دارند (مطهری، ١٣٧٨، ج١٥: ٩٩٩).

ـ نگرش دوم بر این باور است که دورنـمای آینده و فرجام تاریخ بشر دورنمایی شـیرین و لذت‏بخش است؛ یعنی آینده تاریخ به منزله ظرفی اسـت کـه جامعـه ایـده آل را در خـود جـای داده است و غالبا معتقدان به ماورا و خدا و اکثر پیروان ادیان، اعم از آسمانی و غیـر آســمانی، بـدان باور داشته و نشاط، بالندگی فرد و اجتماع خویش را در آن، جست وجو می کنند. این نوع نگرش به آینده، در ساخت و ساز انسان و جوامع انسانی دارای نقش مهمی است و نیز بـرای معنا بخشیدن و هدفمند کردن زنـدگی انـسانها، نقش تأثیرگذاری خواهد داشت. بـا توجـه بـه تأثیرگذار بودن آینده نگری مثبت در زندگی انسـان، مـا شـاهد آینـده نگـری مثبـت در منـابع زرتشتیان ، یهودیان، در مزامیر داوود، منابع مسیحیت و همچنین در کتاب های مقدس هندیان هـستیم (الهـی نژاد، ١٣٨٦: ٢١).

متمایز بودن آینده نگری اسلام از آینده نگری ادیان دیگر، این است که دین اسلام، علاوه بر معرفی کلی مهدویت به عنوان نماد آیندۀ مثبت، به بیـان جزئیـات آن پرداختـه و بـا ارائـه آموزههای روشن و مـعقول و نـیز بـا تعریف صحیح و روشن از آینده نگری و مـقوله مـهدویت و از هـمه مهم تر با مشخص کردن مصداق منجی، زنده و حاضر بودن او در این دنیا و نیز نظـارت ایشان بر اعمال و گفتار انسان ها؛ ایده آینده نـگری را از مـقام عـقـل نظـری (ایـده مطلـق) بـه جایگاه عقل عملی (مدینه فـاضله مـهدوی) سوق داده و آن را برای بشر و جوامع بشری عملی و کاربردی کرده است (همان).

قرآن با قاطعیت تمام، آینده مثبت را برای جامعه خـداجو تـرسیم مـی کند و پیروزی نهـایی ایمان اسلامی، (توبه: ٣٣و صف: ٩)؛ غلبه قطعی صالحان، (انـبیـا: ١٠٥)؛ کوتـاه شـدن دسـت ستمگران و جباران برای همیشه، (القصص : ٥ و٦) و آینده درخشـان و سـعادتمندانه بشـر را، (اعراف: ١٢٨)، نوید داده است.

در روایات اسلامی نیز بـه آینـده نگری مـثبت در جامعه، اشاره فراوان شده است ؛ بـه طـوری که با از بین رفتن مـشرکان، تـمام ممالک روی زمین تحت حکومت امام زمان (عج) در می آیـد و او حکومت عدل را در سراسـر زمـین تشـکیل مـی دهـد. بـرای نـمونـه امـیـرالمـومنین (ع) مـی فرماید: دنیا پس از سرکشی و رویگردانی به ما روی می آورد چنانکه ماده شتر جـموش، مـهربانانه بـه سوی بچه خود رود «. (نهج البلاغه: ٢٠٩) سپس آن حضرت آیه پنجم سوره مبارکه قصص را تلاوت فـرمود.

٢-٢. آینـده سازی و مـدیریت نظام مند آینده

آینده سازی و مدیریت آینده، منسجم کردن برنامه هـا و تـلاش بـرای رسـیدن جامعـه بــه شـرایط آرمانی و مطلوب است. در حقیقت، آینده سازی به معنای پیش قدمی در جهت مدیریت نظام مند آینده بـرای ایجـاد جـامعه ای مطلوب می باشد. این پرسش برای بسیاری از علاقه مندان امور آینده مطرح بوده است: که «بـه چـه صورت می توان آینده را ساخت؟» باید دانسـت بـرای محقق ساختن «آینده مطلوب»، بـاید «ظـرفیت سـازی» به عنوان گام نخست در مسیر سـاختن آینده در نظر گرفته شود. اگر ظرفیت لازم برای تغییر بـه وجـود آیـد، در آن صـورت مـی تـوان آینده را ساخت . بر این اساس، بدون ایجاد ظرفیت های لازم نمی تـوان آینـده را مـحقق ساخت.

از این روست که اهمیت توجه به آینده سازی در حوزه مهدویت، می توانـد محـدوده بسـیار وسیعی از جـنبه هـای مـختلف زندگی جوامع انسانی را پوشش داده و در معرض برنامه ریـزی و مدیریت نظام مند قرار دهد. برنامه ریزی هـایی هـمچون:

الف) آماده سازی جامعه برای رویارویی با آینده: با استفاده از تصویرپـردازی حـوادث قابـل تحقق و ارزیابی احتمالات، می توانیم خـود و دیگـران را برای آینده مطلوب مجهز و تحقق آن را مدیریت کنیم. در این حالت می توانیم فرصت هـا و تـهدیدها را شناسایی کـرده، در برابـر آن برای به دست آوردن آنـها بـرنامه ریزی کـنیم.

ب) ترسیم و شبیه سازی، نمایی کلی از آینده در زمـان حــال: بـا اسـتفاده از آینـده نگـاری موعود، می توانیم بذر تحولات آینده را در زمان حال شناسایی کـرده، نـقش خود و جامعه را در آن بستر برویانیم.

ج) خـود بـاوری و اعتماد: بـعد از تـرسیم و ادراک صـحیح فراینـد آینـده مطلـوب، بـه دلیـل این کـه گـستره وسیعی از حوادث و اتفاقات در آینده مورد بررسی قـرار مـی گیـرد، مـی تـوانیم نـسبت بـه آنها اقدامات لازم را مهیا سازیم و پیش برویم.

د) کـسب موقعیت برتر و اقتدار آفـرین: آینـده سازی با رویکرد نگـاه بـه آینــده مـطلـوب، در حقیقت تصمیم گیری مربوط به آینده در زمان حال است؛ یعنی ما به مـنظور مـدیریت نظام‏ منـد آینده، در حال حاضر تـصمیم مـی گـیریم و موقعیت های بـرترآفرین خـود را ترسیم می کنـیم. لـذا دانـش و بـینشی که از آینده سازی مطلوب دریافت می کنیم، ما را در کسب موقعیت برتـر و در عرصه دفع تهدیدات یاری مـی کـند (فیروزآبادی، ١٣٨٦-١٣٨٧: ٣١ -٣٢).

یکی از مهم ترین دستاوردهای آینـد سـازی با نـگاه بــه آینــده هـای مطلـوب، دسـتیابی بـه دیدگـاهی مشترک در سطح یک سازمان یا کشور می باشد. بنابراین، با توجه به اهداف و سیره امام (ع)، یاران او و دولت کـریمه حـضرت در عصر ظهور، می توان اهداف، راهـبردها، سـیاست هـا و راهـکارها را بـه دسـت آورد و در برخـورد بــا حــوادث، رخـدادهای جهـانی، و تعـارضهـا و تزاحم های پیش آمده، با تکیه بر منابع غنی شیعه و اجتهاد پویـای آن، اولویـت هـا را در نظـر گـرفت.

١-٣. ایجـاد چـشم اندازهای ملی و منطقه ای (فرا ملی)

«چشم انـداز» سـازی در دنـیای امـروز، نـه وسـیله تفاخر و نه موجی گذراست . چشم اندازسـازی و در پی آن، راهبردپردازی توانمند، کلیدیترین ابزار برای دستیابی به موفقیت هـای مطلـوب است. چشم انداز، کارکردهای کلیدی گوناگونی دارد؛ اما در جامعه ای که حیات مـتعـالی آن بـا ارزشهای قدسی پیوند خورده است، شاید مهم ترین آن کارکردهـا، انتقـال اطمینـان بخـش ارزشهای ما به آینده باشد. چشم اندازسازی با رویکرد مشارکتی، نه تنها قویـا ممکـن اسـت، بـلکه نـشانه گویایی از احترام و اعتماد به همه ذی نفعان آینده محسوب می شود؛ و گزافه نیست اگر آن را نمادی برجسته از مردم سالاری در دنیای کنونی بدانیم. از نظر تاریخی، چشم انـداز  قدمتی به اندازه ادیان الاهی دارد. چـشم انـداز در واقع موهبتی است که از سوی منبع وحی بـه بشر اعطا شده است. هر دین الاهی در هـر سـطحی از کمـال و فراگیـری کـه باشـد، نـوعی چشــم انــداز بـــه شـــمار مــی آیــد. برجســته تــرین چشــم انـــدازهای دینـــی، چشــم انــدازهای «پیامبران اولو العزم» است که دیدگاه هایی جهانی داشته اند.

در تاریخ شکل گیری جوامع و نظام های اجتماعی جدید، شاید بتوان دو روش خـاص را در این زمینه از هم تفکیک کـرد:

ـ در یک شـیوه که از سطح خرد آغـاز مـی شود، با تدوین یک نظام از ایده ها، به شکل دهی نوع خاصی از کنش های اجتماعی و گسترش آن اقدام می شود و به مرور زمان و با مـدیریتی شایسته به شکل یک نظام اجتماعی محقق مـی گـردد، کـه بعثـت نبـی مکـرم اسـلام (ص)، شکل گیری جامعه مدنی عصر پیامبر (ص) نمونه ای از این شیوه است.

ـ در شکلی دیگر که از سطح کلان جامعه شروع می شود، با استفاده از به دسـت گـرفتن قـدرت سـیاسی و حاکمیت در جـامعه، به شکل دهی ساخت های مناسب و کنش های معطوف به آن، متناسب با نظام اجتماعی مطلوب اقدام مـی شود؛ شـیوه ای کـه تقریبـا در نمونـه انقـلاب اسلامی ایران به وسیله حضرت امـام (ره) طـی سـال های گذشته پیگیری شده اسـت (هرسـیج و صادقی: ١٣٨١، ٥٩-٦٠).

در عصر گفتمان، رهبری جامعه جهانی از آن کسانی است که به خـلق گـفتمان های مسـلط قادر باشند. ایران اسلامی، به اقتضای «ماموریت تاریخی» خویش ، خواهان حضور و مشارکت فـعالانه در رهـبری نـظام جهانی است و این حضور و مشارکت، زمانی تضمین می شود که ایران اسلامی بتواند «چشم انداز قدسی» را بـه «گفتمان مسلط» در خصوص آینده بشر تبدیل کنـد. و لذا باید راه نظام مقدس اسلام را برای حـضور و مشارکت هر چه فـعال تــر در عرصـه رهبـری جامعه جهانی هموار کنیم. اعتقاد به ظهور منجی و شـکل گیـری جامعـه مهـدوی، بـه مثابـۀ چشم انداز آرمانی جامعة اسلامی تعریف می شود. عالمان حوزه، دانشگاه، فیلسوفان، نویسندگان و آینده پژوهان مـی توانند با پژوهش و تحقیق هرچه بیش تر در این زمینه، شـناخت خـود را از جوانب مختلف آرمان شهر مهدوی تعالی بخشند؛ اما نمی تواننـد چیـزی از ظـن خـود بـر آن بیفزایند، یا از آن بکاهند. مبانی و خطوط اصلی این جامعه در آیات و روایاتـ تـرسـیم شـده، و هر نوع تصرف خودسرانه در آنها، می تواند به منزلة بدعت در دین باشد که کـم یـا زیـاد آن خطرناک و به کلی مطرود است (کارگر، ١٠٦: ١٣٩٢).

١-٤. تأثیر بر ایجاد انقلابها و قیامهای عدالت خواهانه

از اموری که بـاعث تـسریع در انقلاب جهانی حضرت مهدی  (عج) شده و موجـب بیـداری، آگاهی جامعه جهانی و در نتیجه فراهم آمدن زمینه ظهور می گردد؛ قیـام هـا و انقـلاب هـای اسلامی و بیدارگرایانه است. یکی از این انقلاب ها کـه تـأثیر به سزایی بر این زمینـه داشـته و موجب مطرح شدن اسلام ناب در بین مردم جهان گردیده، انقلاب بزرگ ملت ایران، در سال١٣٥٧به رهبری بزرگ مردی از سلاله پیامبر (ص) می باشد. با مطالعه روایات، چـنین بـه نـظـر می آید که این انقلاب، هـمان حـرکت آگـاهی بخش و زمینه ساز قیام حضرت مهدی  (عج) است؛ چنان که روایات گوناگونی که بعضی از آنها در توصیف رهبر این قیـام، و بعضـی در وصـف مردم و قـیامگران، و این کـه آنان از چه منطقه ای هستند... وارد شده است (مجلسی، ١٤٠٤ جـ٥٧: ١٣)؛ گـویای نکته ای است که به آن اشاره شد.

راهبرد نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، حمایت از بیداری اسلامی مردم منطقه علیه دولت های دسـت نـشانده آنـها می باشد.

ایران به دنبال ایرانی کردن اعراب یا شیعی کردن سـایر مسلمین نیست؛ ایران بـه دنبال دفاع از قرآن و سنت پیامبرص و اهـل بیـت ع و احیـای امـت اسـلامی است. برای انقلاب اسلامی، کـمک بـه مـجاهدان اهل سنت سازمان های حماس و جهاد و مجاهدان شیعی حزب الله و امل، بـه یـک انــدازه واجـب شـرعی اسـت و احساس تکلیف می کند. ملت و حکومت ایـران بـ صـدای بلنـد و قـاطع اعـلام می کـند کـه بـه قیام ملت ها و نه به ترور، بـه وحـدت اسـلامی، نـه غلبـه و تـضـاد مـذاهب ، بـه برادری مسلمین، نه به برتری قومی و نژادی، به جهـاد اسـلامی، نـه خشونت علیه بـی گـناهان، إن شـاء الله معتقـد و ملتـزم اسـت. بـرای سـعادت همـه ملت های مسلمان دعا کنیم و در کنار آن، وظیفه سـنگین خــود را بشناسـیم و بـه آن عمل کنیم (مقام معظم رهبری: ١٤. ١٣٩٠. ١١).

همچنین ایشان فرمودند:  این که می گـوییم بـیـداری اســلامی؛ ایـن حـرف پایـه دار اسـت ؛ ریشـه دار اسـت.

ملت های مسلمان، عدالت را می خواهند؛ آزادی را مـی خواهنـد؛ مـردم ســالاری را مـی خواهند؛ اعتنای به هویت انسان ها را می خواهند؛ این ها را در اسلام م بیننـد، نه در مـکاتب دیگـر؛ چـون مکاتب دیگر امتحان داده و شکسـت خـورده انـد. بـدون مبنای فکری هم که نمی شود به این اهداف بـلنـد دســت پیـدا کـرد. آن مبنـای فکری بر حسب ایمان و اعتقاد ملت های منطقه عبارت اسـت از: اسـلام و بـیداری اسلامی، ماهیت جنبش ها این است « (همان: ١٣٩١. ٣. ١٤).

 بر اساس مطالب مذکور، این امور مهم و سنگین، بدون داشــتن قــدرت و مـکنـت، تحـت لوای یک دولت قدرتمند و مدیریتی هوشمندانه و چشم انـدازی دقیـق، امکـان پـذیر نیسـت. بـنابراین، مـی بایست، در حفظ نظام مقدس جمهوری اسلامی و به ثمر رسیدن اهـداف آن، بـه عنوان زمینه ساز قیام حـضرت مـهدی  (عج)، تلاش همه جانبه کرد.

٢. کارکرد فرهنگی متأثر از فرهنگ انتظار

٢-١. شکل دهـی بـه نظام آموزشی منتظر محور

از آنجاکه شیعه بـاید بـرای ظـهور حضرت ولی عصر (عج) خودش را آمـاده سـازد، یکـی از راه های این آمـاده باش عمومی، تربیت نسلی است که بتواند زمینه های ظهور را فراهم سـازد.  «تـعلیم و تـربیت» فرزندانی پرتوان، که هـر کــدامشـان از تــوان و نیرویـی آســمانی و الاهــی بـرخوردار گشته و به اوج قدرت و صلابت روحـی دسـت پیدا کنند. جوانانی در اوج ایمان و تقوا که خوف از خدا و خشیت الاهی قلوبشان را لبریز کـرده و آنـان را بـه نهایـت درجـه شـهود و شهادت نـزدیک کنند. در عصر حاضر، نـسلی مـی تواند از تهاجم بـی امـان مـهاجمـان فـرهنگـی مصون باشند که به دین و مظاهر مکتب و مذهب وابستگی های عاطفی و قلبی عمیقی داشـته بـاشند. تربیت نسل مهدی باور و مـهدی یاور، یکـی از مـهم ترین و اساسی تـرین امـوری است که همه نـهادهای فـرهنگی نظام و همچنین مراکز تبلیغی و دینی و بالاخص کـانون خـانواده بـه عنوان اصلی ترین عامل شـکل گـیری اعتقاد فرزندان، باید به آن ملتزم بـاشند. بـی تردید دشـمنان این فـرهنگ اصـیل و مدعیان جهانی سازی؛ حـکومت جهانی امام زمـان (عج) را تنهـا معـارض تحقق همسانسازی فرهنگی جهان با فرهنگ غـرب مـی داننـد و بــا بـهـره گیـری از هنـر و تبلیغات، یکی از محورهای اساسی فـعالیت خـود را مـبارزه بـا اعـتقاد به ظهور مـنجی الاهـی قـرار داده اند. آنها در محاسبات خود به این نتیجه رسیده اند که اعتقاد بـه ظهـور منجـی الاهـی، همواره بـرای مـقابله بـا ستمگران امید آفرین است. از این روست کـه بــرای تـخریـب فـرهنـگ انـتظار در مـنظر نـسل جدید، از هیچ تلاشی فروگذار نکرده اند. مجموعه ایـن تـلاشهـا بـرای تخریب فرهنگ مهدوی در اذهان فرزندان ما، چالش تربیت مهدوی اسـت. از سـوی دیگـر: پیچیدگی امر تربیت دینی در عصر حـاضر- به سبب اقتضائات خـاص زمـانی - امـر تربیـت را سختی خاصی داده است. همه این عوامل، ضرورت اهتمام همراه با بینش و بصیرت را آشکار می سازد.

بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران فرمود: ما هم باید به تـبع اسـلام تربیت کنیم جوانـان خودمـان را، تربیـت کنـیم بـانوان خودمان را؛ بانوان ما تربیت کنند اطفـال خودشـان را در دامـن خودشـان. وقتـی بزرگ شدند، تربیت کنند آنها را تا برسند به آن وقتی که برومند شــوند و بــرای اسلام و برای انسانیت خدمتگزار باشند (امام خمینی ، ١٣٨٦، ج٥: ٢٨٣).  بنابراین، برای استحکام خانواده و طراوت جامعه، بسیار به جاست کـه والـدین در تربیـت فرزندان خود اهـتمام ورزنـد.

٢-٢. ایجاد تحول فرهنگی در جهت جـامعه مـوعود

تحول عالم هستی ، قبل از هر چیز به تحول بنیادین و با ارزش افرادی نیازمند اسـت کـه بتوانند بار سنگین چنان اصلاحات وسیعی را در جهان بر عهده بـگیرند و این در درجـه اول بـه بالا بردن سـطح انـدیشه وآگاهی و آمادگی روحی فکری برای همکـاری در تحقـق آن برنامـه عظیم نیاز دارد. تغییروتحول روحی، خودسازی و تهذیب، نقش مهمی در ایجاد انقلاب بزرگ و به پیروزی رسیدن آن دارد. امام صادق (ع) فرمود:  هرکس دوست می دارد از یاران حضرت قائم ع، بـاشد بـاید که منتظـر باشـد و دراین حال به پرهیزکاری و اخلاق نیکو رفتار کنند... (نعمانی، ١٣٩٧: ٢٠٠).

بنابراین، با خودسازی می توان بر تحول جامعه موثر بود و در نتیجه زمینه ظهور حضـرت بیش از پیش فراهم آید. در این زمینه مـطالبی از مـقام معظم رهـبری گویاست:  شما مردم عزیز – به خصوص شما جوان ها - هرچه که در صلاح خود، در معرفت و اخلاق و رفتار و کـسب صلاحیت ها در وجود خودتان بیش تر تلاش کنیـد، ایـن آینده را نزدیکتر خـواهید کـرد. این هـا دست خود ما است. اگـر مـا خودمـان را بـه صلاح نزدیک کنیم، آن روز نزدیک خواهد شد؛ همچنان که شـهدای مــا بـا فـدا کردن جان خودشان، آن روز را نزدیکتر کردند. آن نسلی که بـرای انقـلاب، آن فداکاری ها را کـردند؛ بـا فـداکاری های خودشان آن آینده را نزدیکتر کردند. هرچه ما کار خیر و اصلاح درونی خود و تلاش برای اصلاح جـامعـه انجـام بـدهیم ، آن عاقبت را دائما نزدیکتر می کنیم (مقام معظم رهبری: ٧٩. ٨. ٢٣).

مهندسی فرهنگی مـهدویت ، به لحاظ معرفتی، نـوعی کـنترل نامحسوس اجتماعی را می سازد که با تأثیر بر لایه ذهنی جامعه به دنبال قاعده مند کردن رفتار فرد یـا گـروه بـر اسـاس آمـوزه مهدویت است. زمانی سکان مهندسی فرهنگی ما بر اساس جـامعه موعود ساماندهی خواهد شـد که مختصات فرهنگ مهدویت و جامعه آرمانی مهدوی را به دقت رصد و ارزیـابی و سـپس بـر اساس آن معیارها، فرهنگ جامعه خویش را باز خوانی کنیم و با شناسایی مؤلفه هـای ضـعف و قـوت فـرهنگ موجود، به سمت فرهنگ مطلوب و مهدویت گام برداریم.[1]

در جامعه مهدوی که بر مبنای اسلام است، دولتـی بـا اخـلاق مطلـق اسـلامی تشـکیل می شود که برگرفته از آموزه های وحیانی ، مضامین شـریعت، تـعقل و فطرت پاک انسانی است.

بر اساس دولت مهدوی، جامعه بشری به سمت و سوی بصیرت، معنویت، تقواگرایی و اخلاق متعـالی پــیش مــی رود و بسـیاری از انحــرافهــا، فســادها و رذایـل اخلاقــی ، پــوچی هــا و بی بند و باری ها از جامعه رخت برمی بـندد و بـدین سان، آسایشی را که بشر قرن ها بـه دنبـال آن بوده است، به بشر عرضه می دارد و آدمی در سایه آن به تکامل روحـی و ادراکـی نیـز نایـل می آید (کارگر: ١٠٧: ١٣٩٢).

٢-٣. تأثیر بر شکل گیری الگـوی اسـلامی ایرانـی پیشرفت

با نگاهی به سـیره نـبوی و دوران آغـاز رسالت پیامبر اکرم (ص)، که به تشـکیل حکومـت اسلامی، وظایف دولت خود را با هدف رشد و تعالی جامعـه انسـانی بـر محـور تعـالیم دینـی مـتمرکز کـرد؛ مـی توان به این نتیجه کلی دست یافـت کـه اسـاسـا فـلسـفه وجـودی حکومـت اسلامی، تشکیل جامعه ای است که بر «دین مداری» مبتنی باشد و تعلیم و تربیت اسـلامی و جهت دهی به فرایند هویت پذیری انـسانی را کـه در مـسیر اهداف متعالی و کمال الاهی باشد، از اصلی ترین و مهم ترین مـسئولیت ها و وظایف حکومتی بشناسد و تأمین مصالح معنوی جامعـه را در نتیجه تعامل بین ملت و دولت عهده دار شـود. البتـه بایـد مراقـب بــود تــا در مـحتـوای حکومت مبتنی بر فرهنگ دینی و اسلامی انحراف روی ندهد؛ چنان که در حـاکمیت هـای بعد از رحلت پیامبر اکرم (ص) شاهد آن هستیم؛ به طوری که نوعی خلأ بین حکومت اسلامی و حقیقت دین  به وجـود آمـد و نظام حکومتی از فرهنگ دینی شکل ظاهری و صـوری بـه خـود گرفت. بنابراین، اجـرای احـکام شـرعی ناظر بر حیات فردی و اجتماعی، عامـل اصـلی توسـعه فرهنگی از دیدگاه قرآن و سنت است؛ چـنان کـه قـرآن کریم می فرماید: «الـذین إن مکنـاهم

فی الأرض أقاموا الصلاة...»( حج: ٤١). پیام آیه مذکور آن است که حکومت اسلامی باید زمـینه دینـداری مـردم و حفظ روحیه معنوی و تعالی آنرا فراهم سازد.

بدین نکته نیز باید توجه داشت کــه نـبایـد از ابـزار حکـومتی در جهـت توسـعه دینـداری مدیریتی غیر مدبرانه استفاده کرد؛ که قطعا نتیجه عـکس خـواهد داد. از آن جـا که واگذار کردن سیاست های کلان در برنامه ریزی و ترویج معنویت به نهادهای خارج از جریان حاکمیـت، بــا شـکست مواجه خواهدبود؛ باید با مدیریتی مدبرانه و آگاهانه توسط سیاستگذاری کلان جامعـه در قـالب حـاکمیت اسـلامی، مسئولیت ها و وظایف دولتی و غیـر دولتـی، حیطـه بنـدی شـود و موجب بقای حاکمیت اسلامی گردد و سـرانجام فـرهنگ دینـی (مبتنی بر الگوپذیری از قرآن و سنت) ترویج و گسترش یابد و جامعه با دولت و شهروند تـوسعه یافـته ایجـاد شـود؛ چـرا کـه نقش مردم در حکومت اسـلامی مـردم محـور، در صـورتی موجـب تقویـت نظـام حکـومتی خـواهدشد کـه مردم روحیه دینداری داشته باشند، بنابراین، دینداری مردم و تقویت بنیه معنوی جـامعه در حـاکمیت اسلامی باعث برچیده شدن ناهنجاریهای اجتماعی خـواهد بـود.[2]

٢-٤: تـحول آفرینی مثبت در جامعه منتظر

از وظایف مهم مـسلمانان و شـیعیان، توسعه و نشر حقایق دینی و مخالفت با ظلم و جور در جامعه است. مسلمانان باید بـا اسـتفاده از علم و تکنولوژی، حقایق اسلام را بـه گـوش جهانیـان بـرسانند و آنـها را بـا مؤلفه های مکتب اهل بیت ع کـه بـا فطرت انسـانی هماهنـگ اسـت، آشنا کنند تا از این رهگذر حق را از باطل تشـخیص دادهـ و بــه حقیقـت بپیوندنـد. همچنـین منتظران راستین وظـیفه دارند تنها به خـویش نـپردازند، بلکه مراقب حال یکدیگر بـاشند و عـلاوه بر اصلاح خویش در اصلاح دیگران بکوشند؛ زیرا برنامه عظـیم و سـنگینی کـه انتظـارش را میکشند، بـرنامه ای فـردی نیست، بلکه برنامه ای است کـه تـمـام عـناصـر تحـول، بایـد در آن شـرکت جـویند و کار به صورت دسـته جـمعی و همگانی باشـد. کوشـش هـا و تـلاشهـا بایـد  هماهنگ گردند و عـمق و وسـعت این هماهنگی، بـاید بـه عـظمت همان برنامه انقلاب جـهـانی باشد که انتظار آن را دارند. در یک میدان وسیع مبارزه دسته جمعی، هیچ فردی نمـیتوانـد از حال دیگران غافل بـماند، بـلکه موظف است هر ضعفی را در هر جـا بـبیند، اصـلاح و هـر مـوضـع آسیب پذیری را ترمیم کـند و هـر مستضعفی را از استضعاف برهاند؛ زیرا بدون شرکت فعالانه و هماهنگ تمام مبارزین، تحقق چنان برنامه ای امکان پذیر نیست . بنـابراین ، مـنتظـران واقـعـی عـلاوه بر اصلاح خویش، زمینه اصلاح انسانهای دیگـر را فـراهم مـی کـنند.

مـا بـاید بدانیم که ظهور ولی عصر (عج) همانطوری که با انقـلاب مـا، یـک قـدم نزدیک شد؛ با همین انقلاب، بازهم میتواند نزدیک تر بشود؛ یعنی، همین مردمی که انقلاب کردند و خـود را یک قدم به امام زمانشان نزدیک کردند؛ میتوانند بـاز هم یک قدم و یک قدم دیگر و یک قدم دیگر؛ همین مردم خودشان را بـه امـام زمان (عج) نزدیک تر کنند. چطور؟ هرچه شما بتوانید دایره این مقدار از اسـلامی کـه من و شما در ایران داریم (مبالغه نمیکنیم ، اسلام کامل البته نیست؛ امـا بخشـی از اسلام را این ملت توانسته در ایران پیدا کند)، همین مقدار از اسـلام را هرچـه شما بتوانید در آفاق دیگر عالم، در کشـورهای دیگـر، در نقـاط تاریـک و مـظلـم دیگـر، گسترش و اشاعه بدهید؛ همان مقدار به ظهور ولی امر و حجت عصـر (عج)، کمک کردید و نزدیک شدید « (مقام معظم رهبری: ٦. . ١٣٥٩).

٣. کارکرد عقیدتی با هدف عمق بـخشی و اصـلاح باورها

٣-١. تعمیق انتظار پویا و سازنده

انـتظار فـرج و امید به آینده دوگونه است: انتظاری که سازنده و نگهدارنده است؛ تعهدآور و نیرو آفرین است؛ به گونه ای اسـت کـه میتواند نوعی عبادت (مجلسی ، ج٥٢: ١٢٢) و بـرترین اعـمال امت (قندوزیحنفی، ج٣: ١٦٩) شـمرده شـود؛ و انتظاری که در آن، سکون، بـی تحرکـی و بـی مسـئولیتی اسـت. ایـن انتظـار ویران گر، اسارت بخش و نوعی " اباحیگری" محسوب می شود. انقلاب حضرت مهـدی  (عج) انقلابی سازنده و پویا و اصلاح گونه است . بر این اساس، انتظار آنـ نـیز بایـد بـا ایـن نهضـت متناسب باشد. ارتشی که در انتظار جهاد آزادی بخش و عدالتی فراگیر به سر میبرد، حتما بـه حالت آماده باش کامل در میآید؛ سلاحی که برای چنین میدان نبردی شایسته اسـت بـه دست مـیآورد، روحیه افراد خود را تقویت میکند. ارتشی که از چنین آمادگی بهره مند نیست، هرگز در انتظار به سر نـمی برد. برای تحقق بخشیدن بـه چنـین انقلابـی مردانـی بسـیار مصـمم و نـیرومند و کـاملا آمـاده و دارای بینش عمیق لازم است و خودسازی، برای چنین هدفی مستلزم به کار بستن عمیق ترین برنامه های اخلاقی و فـکری و اجـتماعی است.

آینده پژوهی «علم الانتظار» است. انتظار اگر منفی نباشد، فی نفسه ســازنده اســت و بــه اصطلاح، «کشش خلاق» برای تلاش و تعالی ایجاد می کند. بیوت وحی ، «انتظارقدسی» را به ما ارزانـی داشته اند؛ یک انتظار حداکثری و فراگیر که تکلیف آینـده غـایی بشـریت را روشـن می کـند. انتظاری که ما را بـه هـوشیاری بیش تر، و عاملیت و فاعلیـت بـیش تـر بـرای سـاختن جهانی عاری از نابرابری و ستم باز می دارد؛ اما آیند پژوهی مدرن هم «انتظار عرفی» را به ما ارزانی می دارد که ارزش خاص خودش را دارد. آن یکی، انتظار خـدا ساخته و حداکثری و این یکی انتظار بشر ساخته و حداقلی است (ملکی فر، ١٣٨٦: ١٢٤).

٣-٢. تشکیل جامعه آینده نگر و عدالت محور

مقام معظم رهبری در این رابطه می فرمایند: «جامعه مهدوی»، جامعه ای است که همه پیامبران برای تـأمین آن در عـالم ظهور کردند؛ یعنی همه پیغمبران مقدمه بودند تا آن جامعه ایده آل انسانی که بـالاخره به وسیله ولیعصر و مهدی موعود (عج) در این عالم پدید خواهدآمد و پای گـذاری خواهد شد؛ به وجود بیاید. مانند یک بنای مرتفعی که کسی مـیآیـد، زمــین آن را تسطیح میکند و خار و خاشاک را از آن می کند. کس دیگری پس از او میآید و زمین را برای پایه ریزی، میکند و گود میکند. کس دیگری پس از او میآید، تا پایه ها را شالوده ریزی و بلند کند و کس دیگری پس از او میآیـد تـا دیوارهـا را بچیند و یکـی پس از دیگـری، مأموران و مسؤولان می آیند تا این کاخ مرتفع، این بنیان رفیع، به تدریج در طول زمان ساخته و پرداخته بشود. انبیای الاهـی (علیهم السلام)، از آغاز تاریخ بشریت، یکی پس از دیگری آمدند تا جامعـه را و بشـریت را قــدم بــه قـدم به آن جامعه آرمانی و آن هدف نـهایی، نـزدیک کـنند. انبیا همه موفق شـدند؛ حتی یک نفر از رسولان الاهی هم در این راه و در این مسیر ناکام نمانـد. بـاری بود که بر دوش این ماموران عالی مقام، نهاده شـدهبود. هـر کـدام قدمی آن بـار را به مقصد و سر منزل نزدیک کـردند؛ کـوشش کردند؛ هرچه توان داشتند، بـه کـار برند. آن وقتی که عمر آنان سر آمد؛ این بار را دیگـری از دسـت آنـان گرفـت و هـمچنان قـدمی و مـسافتی آن را به مقصد نزدیک ترکرد. ولی عصر (عج) میـراث‏بـر همه پیامبران الاهی اسـت که میآید و گـام آخـر را در ایجـاد آن جامعـه الاهـی برمیدارد. (مقام معظم رهبری: ٦. . ١٣٥٩).

بر اساس روایات، ایجاد جامعه عدالت محور، سـرلوحه بـرنامه هـای منجی عالم قرار می گیرد. در عصر غیبت نیز جامعه ای که رو بـه کـمال موعود گام برمی دارد، باید برقراری عـدالت را در رأس برنامه های اصلاحی خود قرار دهد؛ زیرا تمامی ساختارهای اقتصادی ، سـیاسی ، فـرهنگـی و اجـتماعی، به شدت از میزان تأمین عدالت در جامعه متـأثر هسـتند. بشـر در نظـام عـادل و دادگستر، به درسـتی تـربیت مـی شود؛ با آسایش و فراغت به تکلیف تـن مـی دهـد و بـه حقـوق دیگران نیز احـترام مـی ارد. بـشر در سایه این مسئولیت پذیری و تعهد به جامعه، بـه سـعادت دست می یابد. لذا باید پایه های اصـلی جـامعه و ارکان مدیریت که بر همـه زوایـای اجتمـاعی تأثیر مستقیم دارد و جهت حرکت جامعه را مشخص مـی کـنـد، عـادلانـه باشـد تـا کـل روابـط اجتماعی در تمامی زمینه ها رنگ عدالت و دادگری به خود بـگیرد. بـرقراری عدل، مسـتلزم آن است که گروهی از افراد، از سرمایه ها و درآمدهای بسیار، اما ناحق خـود، چـشم پوشــی کننـد و این عامل باعث می شود که آنان بـرای حفـظ منـافع نامشـروع خـود علیـه عـدالت خـواهـان بـرانگیخته شوند. همین امر، تلاش بـرای اسـتقرار عـدالت را در عصـر غیبـت بسـیار مشـکل مـی سـازد و غـیر از مصلحان و منتظران حقیقی، دیگران یـارای آن را نخواهنـد داشـت؛ امـا در عوض نتایج و پیامدهای شکوهمند آن نیز بسیار درخـور تـوجه و ارزش مـند است، به گونه ای که شوق رسیدن به این نتایج ، تحمل تمامی مـشکلات را آسـان و ممکن می سازد.

٣-٣. هویت بخشی به جامعه شیعی

اهمیت فرهنگ مهدویت را می توان در «هویت بخشی بـه فـرد و جامعه» دانست؛ جامعه ای  که به آینده اعتقاد دارد و بر آن باور است که عـصری دگـر فرا خواهد رسید که با وضع مـوجود مـتفاوت اسـت. «مهدویت» در زمانه ما که عصر امام زمـان (عج) و عـصر منجی غایب اسـت، در تعریف هویت ما دارای کارکردی اساسی است. هویت معنای زنـدگی اســت؛ هـویـت کیسـتی شخص است که لحـظه بـه لحظه بـا او هـم نـشین و از او جداناپذیر است. اهمیت هویت بخشی، اهـمیتی ذاتـی است و مقوم و سازنده وجود ماست. به این دلیل، هویـت شـیعه به امـام زمـان خـویش تـعریف می شود. در مکتب شیعی، امام هـویت بخش است و آن را از جـامعـه جــاهلی و عصر جاهلی جدا می سـازد. پس در زمانه ما نیز که امام ما همان مهدی موعـود (عج) اسـت، او نه جدا از وجـود مـا، بلکه بخشی از وجـود مـا شــیعیان اســت. هــرگونـه غفلـت مـا از مـهـدی مـنتظر (عج) با غفلت از خویشتن خـودمان خـواهد بود (بهروزی لک، ١٣٩٢: ١١ـ١٢).

جامعه شیعی؛ به خصوص رهبران قیام و یاران نزدیک حضرت مهدی (عج) دارای هویت و مـاهیت مـشترکی بوده و از همسانی و یگانگی ویژه ای ب خوردارند؛ چنـان کــه امــام علـی (ع) فـرمود: «ایشـان یکـدل و هماهنـگ هسـتند» (کامـل ســلیمان، ١٤٠١: ٢٢٤). ایـن مشـترکات عبارتند از:

الف) هویت ایمانی : یاران مهدی (ع)، از نظر اعتقادی یکتاپرست و موحد بـوده و معرفـت عمیق و باور ژرفـی بـه خداوند متعال دارند و غبار تردید در ذات مـقدس خـداونـد، خـاطرشـان را نـمی آلاید (مـجلسی، ١٤٠٤، ج٥٢: ٣٠٨).

ب) هویت فـکری: انـقلابیون عصر ظهور انسان هایی خردمند، بصـیر، خـوش فکـر و آگـاه هستند که با درایت و هوشیاری، راه خود را انتخاب کـرده و بـه یاری دین حـق می شتابند. امام صادق (ع) می فرماید: «گـویی دلهـای آنـان، مـشعل نـورانی [حـکمت ] است .» (همان).

ج) هویت اخلاقی: یاران انقلاب جهانی مهدوی، انسان هایی وارسته، صالح و نیک اخلاق هستند و از پلیدیها و کژی ها به دور می باشند. آنان شایستگانی اند که در قرآن و زبـور، مـژده وراثت بر روی زمین به آنان داده شده است (انبیاء: ١٠٥).

د) هویت سیاسی: نیروهای انقلابی در عصر ظهور، حـق گـرا، ظلـم سـتیز و باطـل گریـز هستند که علیه ظلم و ستم فراگیر قیام مـی کـنند. آنان گروه حقی هستند کـه مصـاف نهـایی علیه باطل را رقم خواهند زد. امام صادق (ع) فرمود: «خداوند به وسیله آنان امام حق را یاری می دهد.» (مجلسی، ١٤٠٤، ج٥٢: ٣٠٨).

ح) هویت اجتماعی : عموم انقلابیـون در عـصـر ظـهـور، از طبقـات مستضـعف، محـروم از قدرت، ستمدیده و رنجدیده جوامع بشری هستند که قرآن وعده پیروزی و حاکمیت بـر روی زمین را به آنان داده است: (قصص : ٥) امام علی ع فرمود: مـستضعفان زمـین که در قرآن از آنان یاد شده و خـداوند آنـها را پیشوا قرار می دهد، ما، اهل بیت هستیم...» (مجلسـی ، ج٥١: ٦٣)، بنابراین، بین یاران حضرت مهدی (عج)، وجوه اشـتراک فراوانـی وجـود دارد و یکـدل و متحد عمل می کنند (کـارگر، ٨٥: ١٣٨٦).

٣-٤. ایجـاد امید، تلاش و پیشرفت در عـرصه هـای مختلف

انتظار فرج در جامعه منتظر، یکی از عقاید انسانساز و امید آفرین و از مهـم تـرین منـابع الهام و شوق دهی برای زمینه سازی تحول و تکامل و سوق دادن انسان ها به سـوی حکومـت عدل و ایمان است. از دیدگـاه اسـلام، به خصوص مذهب تشـیع ، انتظـار همـه گـاه برانگیزنـده، تحرک بخش، جنبش آفرین، سرچشمه شور مقاومت، ایثار، قیام و حرکت مستمر است. انتظـار برای جامعه دینی ایران، مقوله قابل تاملی است و با تاروپود زنـدگی دینــی مـردم مــا آمیختـه است (هاشمی شهیدی، ١٣٨٧: ٢٠٧).

در نظام فکری شیعی، «مهدویت» جان و جوهر سیاست و امام، امید آفرین است و بر پویایی و بـالندگی و شور و نشاط جامعه می افزاید. نظام مهندسی فرهنگی در جهان غـرب، بــر فـرهنـگ سـکولاریسم، با چاشنی مادی گرایی، در صدد هژمونیک کـردن ایـن دکتـرین در گسـتره نظـام اجتماعی نوین بر محور مدرنیته مبتنی اسـت. این راهـبرد فرهنگی به گسـترش حجـم تولیـدات مادی و محوریت حداکثری اقتصاد، به طور مستقیم سـعی در مـنزوی کـردن و به حاشیه راندن در حوزه فرهنگ سازی است. در این نوع مهندسی فرهنگی، اصالتی برای فرهنـگ اخـلاق مـحـور وجود ندارد؛ اما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی – کـه در نـوع خـود یـک رنسـانس توحیـدی و شورش سـنت علیه مدرنیته بود- اصـالت فـرهنگـی مبتنـی بـر اخـلاق و عـدالت شـکل گرفـت.

پیروزی انقلاب اسلامی – که با شعار اختلاط دین و دنیا پا به عرصه نظرات مدرن گذاشته بود- بهترین سند عینی است که تحولات نظامسازی و جهانی سازی غربی، با غـلبه مهندسی اقتصـاد محور را به چالشی سخت دعوت کرد (شجاعی مهر، ١٣٨٧، ٥٩-٦٠).

منتظر راستین حجت خداست و هماره در تلاش و تکاپوست تا فرهنگ نـاب مهـدوی، از علم به عین و عمل آید. از این روست که هر متخصص فن آوری کـه در مـکتب انتظار آموخته گردیده است ؛ در ارائه صـحیح تخصـص متعهدانـه، هـیچ قصـوری روا نمـی دارد. اگـر امـام صادق (ع) فرمود: «منتظر ظهور آن حضرت، حتی یـک تیـر هـم کـه شـده آمـاده کنـد...» (نعمانی، ١٣٩٧: ٣٢٠)؛ صبغه تمثیل دارد، نه تعیین، زیـرا آمــادگی رزمــی وظیفـه متخصـص نظامی است و رسالت کارشناس اقتصادی، تلاش برای حل تورم، رفع بیکاری، تعدیل تقاضا و عرضه، تقلیل فاصله رنج آور طبقاتی است و وظیفه مجتهد فقهی یا حقوقی یا سیاسی ، جهـل زدایی و ایستادگی در بـرابر هـجوم فرهنگی و در نهایت، تبیین و تعلیـل و حمایـت عالمانـه از مبانی اعتقادی است. (جوادی آملی، ١٣٨٩: ١٨٥).

از دیدگاه مقام معظم رهبری، برخی از شاخصه های جامعه منتظر در جامعه کنونی ما به چشـم می خورد و این امر نـاشی از این مـسئله اسـت که همه خصوصیات ظهـور حـضـرت مـهـدی  (عج) بـا مقیاس کوچک تر در انقلاب اسلامی ایران متجلی است. ایشان در این زمینه می فرمایند: «همه خصوصیاتی که در ظهور مهدی (عج) هسـت، در یـک مقیـاس کوچـک در انـقلاب اسـلامی مـلت ایران هم هسـت. در آنجـا هـم مخاطـب حضـرت بقیـت الله  (عج) هـمه مردم عالم اند؛ یعنی، در آن لحظه ای که به خانه کعبه پشت میدهـد و تکیه میکند و دعوت خود را با صدای بلند فـریاد مـیکند، صـدا میزند: «یا اهـل العالم!». انقلاب اسلامی ما هم از آغاز، اعلام کـرد که مخصوص یک ملت و یک قوم و یک کشور نیست . همچنانی که آن بزرگـوار بـا همـه قـدرتهـای بـزرگ جهان، ستیزه میکند و در میافتد، انـقلاب مـا هـم با دست خالی و فقط با تکیه بـه نیروی ایمان با هـمه قـدرتهای عظیم جهانی مقابل شد. همان طوری که ظهـور حضرت مهدی (عج) همه حسابهای مادی و معمولی را به هـم مـیریزد؛ انـقلاب ما هم همه حساب ها را به هم ریخت. امروز با انقـلاب اســلامی مــا - کــه در خـط ایجاد عدالت در سطح جهان است - انقلاب حضرت مهدی (عج) یک گـام بـزرگ به هدف خـود نـزدیک شـد. نه فقط به وجود آمدن حکومـت اسـلامی، آن عاقبـت موعود را به عقب نمیاندازد؛ بلکه آن را تـسریع هـم میکنـد و ایـن اسـت معنـای انتظار « (مقام معظم رهبری : ١٣٦٠. ٣. ٢٩).

نتیجه گیری

 «جامعه منتظر» در صورتی مـی تـواند در تـرسیم وضعیت آینده جهان، جامعه ای با کیفیـت و اثرگذار و الگویی برای دیگر ملت ها باشد کـه بـر اصول و آرمـانهـای خـود پافشـاری کنـد و بایسته های «جامعه آرمانی دین» (مهدویت) را سر لوحه فـعالیت خـود در هـمه عرصه ها؛ اعم از سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی قـرار دهـد. تبیـین کاربردهـای جامعـه آرمـانی دیـن (مـهدویت) و بـومی سازی آن در متن جامعه منتظر؛ می تواند برای برنامـه ریـزی و حرکـت بـه سوی سـاختن آینـدهای درخـشان و در نهایت زمینه سـازی بـرای ظهـور امـام عصـرع گـام مؤثری باشد. از منظر قرآن، مهدویت فرجام و غـایت جـامعه بـشری و الگوی واقعی آن است و باید هویت ما با استفاده از آن بازتعریف شود. اندیشه مـهدویت، انـدیشه ما را پربـار و موقعیـت جمهوری اسلامی را در اجرای ماموریت هاو رسالت انقلاب اسلامی در حفظ آرمان هـا تقویـت می کـند. پیشـرفت ، عدالت و تعالی بخشی از ظرفیت های مهدویت است.

جامعه آرمانی دین (مهدویت)، دارای مـؤلفه هـای جـامعی اسـت کـه مـی توانـد در تـدوین سـندهای چـشم انـداز مورد توجه واقع شود؛ این مؤلفـه هــا عـبارتنـد از: فراگیـری و عـامنگـری (جهانشمولی)، عدالت گرایی، معنویت گرایی و کمال بخشی، حق گرایی و ریشه کنی نـمودهای بـاطل، تحقق عبودیت و یکتاپرسـتی، خشـونت ســتیزی (ظـلـم، جنـگ، نــاامنی و...)، تــأمین رضـــایت منــدی و خشــنودی مــردم، شایســته ســالاری (حـکومــت صـــالحان و مستضــعفان)، تحولگرایی مثبت و سازنده ، ایجاد انسجام، سازواری و هم آهنگی. از این رو، «مهـدویت»، از مـبانی اسـاسی در باور شیعی، به عنوان عامل مـهم و موثر بر طراحـی و بـرنامـه ریـزی تـوسـعه فرهنگی کشور، می بایستی مـورد تـوجه قرارگیرد. جمهوری اسلامی ایران، بـه عنـوان نظـامی مبتنی بر ارزشهای اسلامی شیعی، و جـامعه مـنتظر، در تلاش است تا مسیر رسیدن بـه جـامعـه آرمـانی دین را، با اتکال بـه خـداوند بر مبنای عمل بـه آمـوزه های عالی اسلام طی کند.

منابع

قرآن کریم.

١- آریانپور، عباس (١٣٦٩). فرهنگ کامل انگلیسی بـه فـارسی، تهران، انتشارات امیرکبیر.

٢- الهی نژاد، حـسین، (١٣٨٦) آینـده نگری و فـرجام تـاریخ بـشر، فصلنامه انتظار، شماره٢١، قـم، مرکز تخصصی مهدویت.

٣- امام خمینی ر، (١٣٨٦). صحیفه امام، تهران، موسسه تنظیم و نشرآثارامامخمینی ر.

٤. بهروزی لک، غلامرضا، (١٣٩٢). جزوه درســی بــاز اندیشـی آینـده، دوره سـوم آینـده پژوهـی، دانـشگاه عـالی دفـاع مـلی .

٥- جـوادی آملی، عبدالله (١٣٨٩). امـام مـهدی (عج)، موجود موعود، قم، مرکز نشر اسراء.

٦- حکیمی، محمد رضا، (١٣٨٢). خورشید مغرب، قم، انتشارت دلیل ما.

٧- در دیدار قشرهای مـختلف مـردم در سـالروز میلاد خجسته امام زمان  (عج) ١٣٧٩. ٨. ٢٢

٨- زرین کوب، عـبدالحسین، (١٣٨١). تـاریخ در تـرازو، تـهران، مـوسسه انـتشارات امیر کبیر.

٩- سلیمان، کامل (١٤٠١ق) یوم الخلاص، ایران، انتشارات دارالکتاب الضبانی.

١٠- شجاعی مهر، رضا، (١٣٨٧). مهدویت و بازتعریف مهندسی فرهنگی کشور، نشـریه الکترونیـک ساعت صفر، قم، مؤسسه آینده روشن.

١١- عباسی، عـلی اصغر و بهرامی، محسن، (١٣٩٢). پس نگری در آینده پژوهی، دومین همایش ملی آینده پژوهی، سایت: www. civilica. com

١٢- غاربی، اکبر، (١٣٩٠) عوامل موثر در توسعه فرهنگی از دیدگاه قـرآن و سـنت، سـایت سـازمان تبلیغات اسلامی.

١٣- فیروزآبادی، سید حسن، (١٣٨٦ـ١٣٨٧). آینده نـگاری راهـبردی در دکتـرین مهـدویت ، فصـلنامه

مطالعات دفاعی استراتژیک شماره ٣١و٣٢:

١٤- قندوزی حنفی، سلیمان، (١٤٠٤ق). ینابیع المودة، بیروت، انتشارات دار الکتاب.

١٥- کارگر، رحیم، (١٣٨٩). آیندهپژوهی قرآنـی وجایگـاه مهـدویت در آن، فصـلنامه انتظـارموعود، شماره ٣٢، قم، مرکز تخصصی مهدویت.

١٦- ــــــــــــــــــ، (١٣٩٦). بـســیج و کـــنش جمعــی در انقــلاب جهــانی مهــدوی، فصــلنامه انتظارموعود، شماره ٢٣، قم، مرکز تخصصی مهدویت.

١٧- ــــــــــــــــ، (١٣٩٢). مهدویت و جایگاه آن در چشم انداز فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، فصلنامه انتظار، شماره٤٠، قم، مـرکز تـخصصی مهدویت.

١٨- کلینی، ابوجعفرمحمدبن یعقوب (١٤٠٧قـ). اصـول کافی، تهران، انتشارات دارالکتب الاسلامیه.

انتظار موعود « بهار 1394 - شماره 48 (صفحه 49)

١٩- مجلسی، محمد باقر (١٤٠٤ق). بحار الانوار، بیروت، انتشارات داراحیاءالتراث العربـی موسسـة الوفا.

٢٠- مصـباح یـزدی، محمـد تقـی، سـخنرانی بـا عنـوان همـایش اســلامی و آینــده پژوهـی دینـی،

. 1390. 10. 15

٢١- مصباح یزدی، مـحمدتقی، (١٣٩٠). (مـشکات) جامعه و تـاریخ ازدیـدگاه قـرآن، قـم، انتشـارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ق، .

٢٢- مطهری، مرتضی، (١٣٧٨). مجموعه آثار، تهران، انتشارات صدرا.

٢٣- ــــــــــــــ، (١٣٩١). قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، تهران، صدرا.

٢٤- مقام معظم رهبری، تـهران: ١٣٥٩. ٤. ٦.

٢٥- مـقام معظم رهبری، خطبه نماز جمعه، تهران: ٦. . ١٣٥٩.

٢٦- ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ ١٤. ١٣٩٠. ١١.

٢٧- ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ ١٤. ١٣٩١. ٣.

٢٨- ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ ١٣٦٠. ٣. ٢٩.

٢٩- م ارم ش رازی، ناصر، (١٣٨٠). ح ومت جانی مدی (عج)، قم، انتشارات ن جوان.

٣٠- ـــــــــــــــــــ، (١٣٧٤). تفسیرنمونه، تهران، انتشارات دار الکتب الإسلامیة.

٣١- ملکی فر، عقیل و همکاران، (١٣٨٦). الفبای آینده پژوهی، بی جا، موسسـه فرهنگـی انـتشـارات کـرانه علم.

٣٢- مـوسوی همدانی، سید محمد باقر، (١٣٧٤). ترجمه المیزان، قم، دفتر انتشـارات اسـلامی جامعـه مدرسین حوزه علمیه قم.

٣٣- نعمانی، ابـی عبدالله محمدبن ابراهیم، (١٣٩٧ق). الغیبه، تهران، انتشارات مکتبه الصدوق.

٣٤- نهج البلاغه (١٣٧٩). تـرجمه عـبد المـحمد آیتی، تهران، بنیاد نهج البلاغه و دفتـر نشـر و فرهنـگ اسلامی.

٣٥- هاشم دی، اسدا ل (١٣٨٧). ظهور حضـرت مهـدی (عج) از دیدگاه اسـلام و مـذاهب و م ج ان، ق، انـتشارات مسجد مقدس جمکران.

٣٦- هرسیج ، حسین و صادقی زهرا، (١٣٨١) راههای زمینه ساز جامعه برای ظـهور مـهدی (عج)، نـشـریه مهندسی فرهنگی، شماره ٥٩-٦٠.

www. bnews. ir. prty7n9x. - 37

پی نوشت

[1] رضا شجاعی مهر، مهدویت و بازتعریف مهندسی فرهنگی کشور، نشریه الکـترونیکی سـاعت صفر بـه

آدرس WWW. BFNEWS. IR

[2] رک: اکبر غـاربی، عوامـل مـوثر در توسـعه فرهنگـی از دیـدگاه قــرآن و ســنت بـه آدرس اینترنتـی  OLD. IDO. IR

کلمات کلیدی
مهدویت  |  جامعه آرمانی  |  امام مهدی(ع)  |  جامعه منتظر  | 
لینک کوتاه :