گنجینه معارف

کسب و کار، درآمد حلال و حرام

کسب درآمد از راه ارائه برخی خدمات و داد و ستد بعضی کالاها، ممنوع و حرام است و در اصطلاح فقهی به این منابع درآمد، مکاسب محرمه گفته می شود. این مقاله ابتدا به ضرورت کار و تلاش از دیدگاه اسلام پرداخته و سپس به نفی طمع ورزی نسبت به اموال مردم اشاره دارد. در ادامه به درآمد های حرام پرداخته و ضمن برشمردن مکاسب محرمه به دو مورد از درآمد های حرام که متاسفانه گریبانگیر برخی می گردد اشاره نموده است. بخش پایانی هم به پیامدهای فردی و اجتماعی درآمدهای حرام اختصاص یافته است.

منبع : حصون، شماره 37 , رکنی، محمد تقی تعداد بازدید : 63775     تاریخ درج : 1397/04/10    

مقدمه

این مقاله ابتدا به ضرورت کار و تلاش از دیدگاه اسلام پرداخته و سپس به نفی طمع ورزی نسبت به اموال مردم اشاره دارد. در ادامه به درآمد های حرام پرداخته و ضمن برشمردن مکاسب محرمه به دو مورد از درآمد های حرام که متاسفانه گریبانگیر برخی می گردد اشاره نموده است. بخش پایانی هم به پیامدهای فردی و اجتماعی درآمدهای حرام اختصاص یافته است.

اهمیت کسب و کار حلال

نظام های اقتصادی جهان معاصر، انسان را در انتخاب کار و کسب مال به طور کلی آزاد می گذارند و به وی اجازه می دهند که هم از راههای صحیح و هم از راههایی چون رباخواری، قماربازی، احتکار، بازار سیاه و. . . به جمع ثروت بپردازد، بی آنکه برای حقوق دیگران ارزشی قائل شود و به اصول اخلاقی و پیامدهای اجتماعی و اخروی آن بیندیشد.  بدیهی است این نوع برخوردها مشکلاتی همچون تکاثر و مفاسد اخلاقی و سیاسی را در پی دارد؛ در چنین جامعه ای، زندگی مشکل و توان فرسا می شود و انسانیّت منحط، و ارزشهای انسانی سرکوب می گردد.

آنچه در نظام اقتصادی اسلام، بیش از هر چیز اهمیت دارد حلال بودن کسب و کار است؛ یعنی به دست آوردن مال از راهی که ممنوعیّت شرعی ندارد. از این رو قرآن، جمع مال از راههای غیر مشروع را ممنوع ساخته و به پیروانش تأکید می ورزد که بنیان مالی خود را بر پایه «ایمان خالص و تقوا» استوار سازند و روزی خود را از راهی به دست آورند که طبع سلیم می پسندد و عقل آدمی بر آن رغبت می ورزد و خداوند آن را مجاز و مباح می داند:

وَ کُلُوا مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ حَلالًا طیِّباً وَاتقُوا اللَّه الَّذی انْتُمْ بِهِ مُؤْمِنُونَ (مائده: 88)و از نعمت های حلال و پاکیزه ای که خداوند به شما روزی داده است، بخورید، و از [مخالفت ] خداوندی که به او ایمان دارید، بپرهیزید. قرآن از طرفی به کسب حلال امر می کند و از طرفی از ضدّ آن یعنی حرامخواری و انجام کار نامشروع نهی می کند و آن را پیروی از شیطان می خواند و می فرماید: یا ایُّهَاالنَّاسُ کُلُوا مِمَّا فِی الْارْضِ حَلالًا طَیِّباً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ انَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبینٌ (بقره: 168)ای مردم! از آنچه در زمین است، حلال و پاکیزه بخورید! و از گامهای شیطان پیروی نکنید چه اینکه او دشمن آشکار شماست. «کُلُوا» در این آیات کنایه از انواع تصرّفات است که شامل تغذیه نیز می گردد.

بنابراین بر شخص مسلمان واجب است که در حدّ ضرورت و به قدر توان، کار کند و مخارج خود و خانواده اش را تأمین سازد. شغل انسان باید مباح باشد و نیز مالی را که صرف هزینه های زندگی خود می کند، بایستی حلال باشد. اولیای گرامی اسلام همواره پیروان خود را از پستی و ذلّتِ درخواست و طلب از دیگران باز می داشتند و می کوشیدند تا آنان را به عزّت و بزرگواری عادت دهند؛ از آنان می خواستند که حتّی در سخت ترین شرایط از کار شرافتمندانه برای امرار معاش خود دست برندارند و با سعی و کوشش، خود را از دیگران بی نیاز سازند. شخصی خدمت حضرت صادق شرفیاب شد و عرض کرد: من نمی توانم با دست خود کار کنم یا به تجارت بپردازم، در حالی که فردی بی بهره، محروم و نیازمند هستم (چه کنم؟)، امام( فرمود: اعْمَلْ وَاحْمِلْ عَلی رَأْسکَ وَاستَغْنِ عنِ النَّاسِ. کار کن و با سرت بار ببر و خویشتن را از مردم بی نیاز کن. کسی که توان کار کردن دارد و می تواند از راه مشروع امرار معاش کند، ولی بیکار و سربار جامعه است و بدین وسیله شخصیت انسانی خود را پایمال می سازد، انسان ارزشمندی نیست.

در روایت این گونه می خوانیم: هرگاه رسول خدا ( مردی را می دید که قیافه خوشی داشت، می پرسید آیا شغلی دارد؟ اگر می گفتند: نه، می فرمود: از چشمم افتاد. بدیهی است یکی از صفات رذیله ای که در قلمرو مسائل مالی مطرح است، طمع به مال دیگران است. انسان می تواند در حدّ توانایی خود به تلاش وفعّالیت اقتصادی بپردازد و از طرق مشروع اموالی را کسب کند، لیکن نباید چشم طمع به اموال دیگران بدوزد و توقّع داشته باشد که به طریقی بخشی از آن را تصاحب کند. آیات متعدّدی در قرآن کریم مؤمنان را از این صفت نکوهیده بازداشته است، از جمله: وَ لا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ الی ما متَّعْنا بِهِ ازْواجاً مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَیوةِ الدُّنْیا لِنَفْتِنَهُمْ فیهِ وَ رِزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَ ابْقی. (طه: 131) چشمانت را به نعمتهای مادّی که به بعضی از مردم داده ایم، میفکن! اینها شکوفه های زندگی دنیاست، تا آنها را در آن بیازماییم و روزی پروردگارت بهتر و پایدارتر است. روایات فراوانی نیز از امامان معصوم درباره نکوهش طمع و حرص به یادگار مانده است.

امام صادق( طمع را مایه ذلت و فرومایگی انسان معرّفی کرده است: ما اقْبَحَ بِالْمُؤْمِنِ ان تَکُونَ لَهُ رَغْبَةٌ تُذِلُّهُ. چه زشت است که مؤمن تمایلی داشته باشد که او را خوار می کند. از سویی کسب حلال تاثیر بسزایی در زندگی انسان دارد. امام صادق( فرمود: هرگاه یکی از شما بخواهد، دعایش مستجاب شود باید کسب خود را پاک کرده، از عهده حقوق مردم خارج شود و همانا خدا، دعای بنده ای که در شکمش لقمه حرام باشد یا حقی از بندگان خدا نزدش، باشد، قبول نمی کند. گفتنی است کسب مال حلال از نظر کمّی و مصرف، محدود و در عین حال بسیار سخت و کمیاب است، چنانکه حضرت علی می فرماید: . . . ضَرْبَةُ السَّیْفِ عَلَی الْمُؤْمِنِ اهْوَنُ مِنَ الدِّرْهَمِ مِنْ حِلِّه...شمشیر زدن بر مؤمن آسان تر از به دست آوردن یک درهم از راه حلال است!

درآمد های حرام

کسب درآمد از راه ارائه برخی خدمات و داد و ستد بعضی کالاها، ممنوع و حرام است و در اصطلاح فقهی به این منابع درآمد، مکاسب محرمه گفته می شود. برخی از آنها عبارتند از:

1- خرید و فروش چیزهایی که عین نجسند؛ همچون شراب، خوک و سگ (غیر شکاری) مگر خون و مانند آن که داد و ستدش منافع عقلایی دارد.

2- خرید و فروش ابزاری که فقط در راه حرام کاربرد دارد مانند آلات قمار.

3- کسب درآمد از راه هایی چون؛ غنا و آوازه خوانی های متناسب با مجالس لهو و لعب، جادوگری، ساختن مجسمه موجودات جاندار و تألیف، چاپ و انتشار کتاب های گمراه کننده.

4- فروش اسلحه جنگی به دشمنان دین.

5- فروش یا اجاره دادن اجناسی برای استفاده در راه حرام؛ مانند فروش انگور برای تهیه شراب.

6- گرفتن اجرت برای انجام کاری که بر انسان واجب عینی یا کفایی است. گفتنی است گاهی اوقات در راستای کسب حلال، انسان بدون توجه گرفتار حرام می شود. مانند دریافت هدیه که در برخی مواقع رشوه است و مانند برخی سر مایه گذاریها که در واقع ربا ست، به جهت اهمیت، به توضیح این دو مورد پرداخته می شود:

1.رشوه

یکی از پدیده های ناهنجار اقتصادی که گریبانگیر بیشتر جوامع انسانی است، «رشوه خواری» می باشد که بسان آفتی ویرانگر، تاروپود قانون ومقررات را ازهم گسیخته وسبب هرج ومرج می گردد. رشوه آن مزد ومالی است که برای از بین بردن حقّ دهند، یا جهت حقّ نمودن باطلی دریافت نمایند. رشوه به دوقسمِ رشوه در حکم وقضاوت و رشوه برای راه افتادن کارو تسریع درآن، تقسیم می شود؛ رشوه درحکم، برای دهنده وگیرنده آن حرام بوده ودر روایات ازآن به عنوان کفر به خدا و رسول، یادشده است. چنانکه امام صادق به عمار بن مروان فرمود: امَّا الرُّشا فی الْحُکْمِ فَهُوَ الْکُفْرُ بِاللَّهِ الْعَظیمِ. اما رشوه گرفتن درحکم قضاوت کفر به خداوند بزرگ می باشد. قسم دوم رشوه ای است که برای راه افتادن کار، سرعت درکار وایجاد اغماض در نظر مسئولان رشوه خوار، داده می شود.

گرفتن این گونه اموال نیز جایز نیست. دربعضی ازروایات هم می بینیم، با چنین رشوه گرفتن هایی برخورد شده است؛ یکی از فرمانداران پیامبراکرم رشوه ای را در شکل هدیه گرفت. حضرت به او اعتراض کرد و فرمود: چگونه آنچه را حقّ نیست، می گیری؟ او پاسخ داد: ای رسول خدا! آنچه من گرفتم، هدیه بود. پیامبر فرمود: توگمان می کنی اگر یکی از شما درخانه اش بنشیند وکارگزار ما نباشد، مردم چیزی به او هدیه خواهند داد؟امیرالمؤمنین نیز حقیقت این نوع رشوه را چنین بیان می فرماید: شخصی در شب، نزد ما آمد، با ارمغانی درظرف سربسته وحلوایی که من آن را دشمن داشته، به آن بدبین بودم، بطوری که گویا باآب دهان یا قی مار خمیر شده بود. زشتی رشوه سبب می شود که رشوه خوار ورشوه دهنده از نامهایی مانند هدیه، تعارف، حق وحساب، حق زحمت و انعام، استفاده کند؛ ولی روشن است که این تغییر نامها به هیچ وجه، تغییری در ماهیت وزشتی رشوه نمی دهد.

رشوه یکی ازگناهان کبیره است، امام خمینی نیز اکل سحت را از گناهان کبیره می داند. ازاین رو، اسلام رشوه راباشدّت مورد نکوهش قرارداده ومحکوم می کند. قرآن کریم می فرماید: وَلا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ وَ تُدْلُوا بِهاالَی الحُکَّامِ لِتَاْکُلُوا فَریقاً مِنْ امْوالِ النَّاسِ بِالْاثْمِ (بقره: 185) اموال یکدیگر رابه ناحقّ نخورید وآن رابه حاکمان رشوه ندهید تا بدان سبب اموال گروهی دیگر را به ناحقّ بخورید. پیامبراکرم می فرماید: الرَّاشی وَ الْمُرْتَشی وَ الْماشی بَیْنَهُما مَلْعُونُونَ. گیرنده ودهنده رشوه و واسطه بین آن دو همگی ملعون هستند. حرام خواری ورواجِ رشوه دادن و رشوه خوردن پیامدها ومفاسد اجتماعی زیادی دارد که در زیر به چند نمونه از آنها اشاره می کنیم:

الف - فساد مالی واداری

هیچ حکومتی بدون یک تشکیلات اجرایی سالم وقوی قادر به اداره مملکت خویش نیست و پیدایش پدیده شوم رشوه خواری، روند عادّی تشکیلات اجرایی واداری را از کار می اندازد و به دنبال آن فساد مالی نیز چون سرطانی پیکره تشکیلات را فلج می کند. حتی رشوه خواری قادر است دستگاه نظامی یک مملکت را نیز از کار بیندازد وملت رابه خاک سیاه نشاند. چنان که در رویارویی امام حسن مجتبی با معاویه، سرداران لشکر او با رشوه های معاویه، بانیروهای تحت امر خویش به معاویه پیوستند و بدین وسیله سپاه امام را در برابر نیروهای معاویه متزلزل کردند و شد آنچه نباید می شد.

ب- نقض قوانین وحقوق اجتماعی

رواج رشوه سبب می شود، قوانین، نتیجه معکوس داشته باشند؛ زیرا قدرتمندان با رشوه دادن، قوانین رابه نفع خود تمام می کنند ودرهر اجتماعی رشوه نفوذ کند، شیرازه زندگی مردم از هم می پاشد و ظلم وفساد وبی عدالتی و تبعیض درهمه سازمانهای آنها نفوذ می کند واز قانون و عدالت جز نامی باقی نخواهد ماند، متخلّفین و متجاوزین به حقوق و قوانین اجتماع از اجرای قانون و عدالت نمی هراسند، و ستمدیدگان و محرومان اجتماع هم از اجرای آن مأیوسند؛ زیرا می دانند با تهیدستی کسی به فریاد آنهانخواهد رسید. حضرت علی می فرماید: سزاوار نیست بخیل، برناموس، جان، غنیمتها و احکام مسلمانان، ولایت یابد و امامت آنان راعهده دار شود...و سزاوار نیست کسی که درحکم رشوه می گیرد بر مسلمانان ولایت یابد، تاحقوق را پایمال کند وآن را چنانکه باید به صاحب حق نرساند.

ج. سنگدلی

رشوه خواری یکی ازموارد روشن خوردن مال حرام است که چون سمّی کشنده حیات معنوی دل را نابود می کند و آن را چون سنگی جامد وسخت می گرداند که دیگر هر گونه سخن حقّ وپند واندرزی رانمی پذیرد و آه و ناله هیچ مظلومی در او اثر نمی کند. این حقیقت رادر زندگی روزمرّه خود مشاهده می کنیم، افرادی هستند که وقتی کاری را که می دانند صد درصد گناه است شروع می کنند، در وهله اوّل از این کار ناراحت هستند ولی کم کم با گناه و رشوه انس می گیرند و دیگر ناراحت نیستند و گاهی کار به جایی می رسد که آن را وظیفه خود بلکه وظیفه دینی خود می پندارند.

2- ربا

ربا مقدار مالی است که طلبکار، افزون بر طلب خود از بدهکار می گیرد، یا مقدار کالای نامرغوبی است که به هنگام معاوضه با کالای مرغوب دیگری از همان جنس، بیشتر دریافت می شود. معاملات ربوی از سوی اسلام به رسمیّت شناخته نشده و خریدار و فروشنده در چنین معاملاتی، مالک کالا و بهای آن نمی شوند. به طوری که از تاریخ و روایات، فهمیده می شود، ربا خواری از شیوه های متداول کسب درآمد، در دوران جاهلیّت بوده و خود مفاسد فراوان دیگری را نیز موجب می شده است. آیین مقدّس اسلام، از بدو ظهور، به طور تدریجی با این سنّت غلط، به مبارزه پرداخته و مرحله به مرحله، مؤمنان راستین را از ابتلای به آن دور ساخته است.

سرانجام قرآن کریم با لحنی جدّی و تأکیدآمیز به مؤمنانی که تا آن زمان از ربا پرهیز نمی کردند، دستور می دهد که اگر خود را مؤمن می دانند فوراً ربا خواری را ترک گویند و حتّی از آنچه در معاملات فعلی خود به عنوان ربا از دیگران طلبکارند صرف نظر نمایند، و در صورت تداوم رباخواری برای جنگ با خدا و رسول مهیّا شوند: یا ایُّهَاالَّذینَ امَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ذَرُوا ما بَقِی مِنَ الرِّبآ ان کنْتُمْ مؤْمِنینَ فَأِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّه وَ رَسولِهِ فأِنْ تبْتُمْ فلَکُمْ رُؤُس امْوالِکُمْ لا تَظْلِمُونَ وَلا تُظْلَمُونَ (بقره: 278، 279) ای کسانی که ایمان آورده اید! از- مخالفت فرمان- خدا بپرهیزید و آنچه از- مطالبات- ربا باقی مانده، رها کنید، اگر ایمان دارید.

اگر- چنین- نمی کنید، بدانید خدا و رسولش با شما پیکار خواهند کرد و اگر توبه کنید، سرمایه های شما از آن شماست، [اصل سرمایه، بدون سود] نه ستم می کنید و نه بر شما ستم می شود. مهم ترین علّت تحریم ربا این است که رباخواری موجب افزایش فاصله طبقاتی، تراکم ثروت در دست عدّه ای محدود و محرومیّت اکثر اعضای جامعه می شود. در معاملات ربوی، همواره سود با اصل سرمایه، ضمیمه شده و سرمایه جدیدی را تشکیل می دهد. سرمایه جدید دوباره مورد ربا واقع شده و سود افزون تری را موجب می گردد. بدین ترتیب فرد رباخوار، در مدّتی کوتاه، بدون آن که کار مثبتی انجام دهد، از راه تراکم سود، ثروت هنگفتی به دست می آورد. در حالی که بدهی بدهکار نیز به چند برابر اصل، افزایش می یابد و در نتیجه به تدریج او را از هستی ساقط می کند. چه بسا بدهکارانی که چندین برابر اصل بدهی خود را به صورت سود به رباخوار پرداخته اند و در عین حال، بدهی آنان همچنان به حال خود باقی است.

حضرت رضا در بیان جامعی ضمن اشاره به فلسفه تحریم ربا، زیانهای ناشی از رباخواری و تأثیرات منفی آن بر فرد و اجتماع را این گونه بیان فرموده است: علّت تحریم ربا، و این که خداوند از آن نهی فرموده این است که ربا مایه تباهی اموال است. زیرا انسان اگر یک درهم را به دو درهم بخرد، بهای درهم، درهم است و بهای درهم دیگر باطل- و ناحق- است. پس خرید و فروش ربوی در هر حال برای خریدار و فروشنده زیانبار است...ربا خواری موجب سستی بنیان عواطف و پیوندهای اجتماعی شده، بذر کینه و دشمنی را در دلها می پاشد. به این معنا که بدهکار، رباخوار را عامل همه بدبختیهای خود می شمارد. او گرچه در اثر نیاز مادّی، خود را ناگزیر از پرداخت مبلغی به عنوان ربا می بیند، لیکن رفته رفته، فشار پنجه ربا خوار را بر گلوی خود احساس می کند، کینه او را به دل می گیرد و تشنه خون او می شود. اینجاست که ربا چهره کریه خود را نشان می دهد و به صورت دهها جنایت وحشتناک رخ می نماید.

جنایاتی که شخص ربا خوار نیز از پیامدهای سوء آن مصون نخواهد ماند. ربا در معاملات گاهی چنان جای باز می کند که ممکن است فروشنده و خریدار بر اثر ندانستن رموز و جزئیات احکام معاملات از آن آگاه نشوند و چه بسا پس از مدّتها بفهمند که اموالشان با ربا آمیخته است. حضرت علی در این باره می فرماید: وَاللَّهِ لَلرِّبا فی هذِهِ الْامَّةِ اخْفی مِنْ دَبیبِ الَّنمْلِ عَلَی الصَّفا. به خدا سوگند! ربا در این امّت مخفی تر از ردپای مورچه بر سنگ صاف است. از این رو، بر همه دست اندرکاران امر مبادلات است که با دقّت و تعمّق در کار خویش بنگرند، معیارهای شرعی و فقهی را هرگز از نظر دور ندارند و هرگاه به شائبه ای از ربا برخوردند، با دقّت و تعمّق جوانب موضوع را بررسی کنند، تا ناخواسته گرفتار نافرمانی خداوند نشوند.

پیامدهای درآمد حرام

پیامدهای ناهنجار درآمدهای حرام در دو جنبه فردی و اجتماعی مطرح می شود:

الف- فردی

1- سیاهی دل: خوراک پلید و حرام دل را سیاه می کند و دراثر آن، امید خیر درانسان از بین می رود، به صورتی که پند و اندرز در او اثرنمی کند و سخت ترین حادثه های دردناک، او را متأثّر نمی کند. چنانکه امام حسین ( به لشکریان ابن سعد فرمود: فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُکُمْ مِنَ الْحَرامِ وَطُبِعَ عَلی قُلُوبِکُمْ. . . شکمهایتان از حرام پر شده و بردلهایتان مُهر خورده است (ودیگر حق را نمی پذیرید).

2- لاابالیگری و عیّاشی: درآمدهای حرام باعث عیّاشی می شود برای اینکه هرکه از راههای نامشروع مالی به دست می آورد، مقیّد به اصول انسانی هم نیست. امام صادق( دراین باره می فرماید: مَنْ جَمَعَ مالًا مِنْ مهاوِشَ اذْهبَهُ اللَّهُ فی نَهابِرَ. هر کس مالی رااز راههای نامشروع به دست آورد، خداوند آن را درراههای نامشروع نابود می کند.

3- پلیدی نسل: اثر نامطلوب دیگر در آمد نامشروع، درنسل حرامخوار ظاهر می گردد. امام صادق( دراین باره می فرماید: کَسْبُ الْحَرامِ یَبینُ فی الذُّریَّةِ. (اثر) درآمد حرام در نسل (آدمی) آشکار می شود.

4- بی برکت شدن مال: کسب حلال از برکت خاصّی برخوردار است بر خلاف کسب حرام که موجب بی برکتی زندگی و مال و ثروت انسان می گردد؛ حضرت علی ( خطاب به «داوود» یکی از یارانش می فرماید: یا داوُدُ! انَّ الْحَرامَ لا یَنْمی وَ اِنْ نَمَی لَمْ یبارَکْ فیهِ. ای داوود! مال حرام رشد نمی کند و اگر رشدی هم داشته باشد برکتی در آن نخواهد بود.

5- بی اثر بودن عبادت: عبادت چون نماز و روزه هنگامی بطور عمیق تأثیرمی بخشد که با مقدّمات و غذای حلال باشد و گرنه در جان و دل آدمی نفوذ نمی کند؛ حضرت پیامبر( می فرماید: الْعِبادَةُ مَعَ اکْلِ الْحَرامِ کَالْبِناءِ عَلَی الرَّمْلِ. عبادت همراه با تصرّف و تغذیه حرام همچون بنیان ساختمان بر شنهای روان است.

6- عذاب اخروی: قرآن مجید حرامخواری را از صفات یهود شمرده، و به حرامخواران وعده دوزخ داده و فرموده است: إِنَّ الَّذینَ یَأْکُلُونَ أَمْوالَ الْیَتامی ظلْماً إِنما یَأْکُلُونَ فی بُطُونِهِمْ ناراً وَسَیَصْلَوْنَ سَعیراً (نساء: 10)آنان که اموال یتیمان را به ستم می خورند در حقیقت در شکم خود آتش فرو می برند و بزودی درآتش فروزان خواهند افتاد.

انسانی که در جمع کردن ثروت توجهی به حلال و حرام نکرده وبا رشوه خواری، ثروت اندوخته وروزی خویش رابه دست آورده است دراین دنیا در دوزخی از آه یتیمان و درماندگان زندگی می کند که درآخرت نیز به جهنّمی پاینده تبدیل شده دمار از روزگارش درخواهد آورد.

ب- اجتماعی

کسب مال حرام اصول اخلاق اجتماعی را از هم می پاشد. به طوری که حرامخوار برای به دست آوردن خرج زندگی، تن به هر ذلّتی می دهد. نیت افراد تغییر می کند و هر کس به فکر این می افتد که چگونه جیب دیگران راخالی کند. روح برادری و نوع دوستی از جامعه رخت بر می بندد و در نتیجه، اخلاق اجتماعی درجامعه به خطر می افتد، چه اینکه تغییر سرنوشت اجتماع در گرو تغییراخلاق و رفتار مردم است. بنابراین، درآمدهای حرام یکی از عواملی است که بررفتار واخلاق اجتماعی اثر نامطلوب دارد که به بعضی ازآنهااشاره می کنیم:

1- سلب امنیت اجتماعی: درآمدهای حرام در جامعه، منشاء ایجاد کینه ودشمنی می شود و صلح و صفا را از بین می برد. اسلام نمی خواهد امنیت جامعه از بین برود، از این رو، راههایی را که امنیت اجتماعی را به خطر می اندازند، ممنوع کرده است. با توجه به اینکه خانواده یک واحد کوچکتر از اجتماع محسوب می شود، خرابی آن به اجتماع سرایت می کند. از این رو، وقتی فضایل اخلاقی درخانواده ها از بین رفت نباید از فساد جامعه و تخریب امنیت آن ایمن بود.

2- رکود اقتصادی و رواج بی بندوباری: وقتی درجامعه کسب های حرام وجود داشته باشد، مردم دست از فعالیت و کار مفید برمی دارند، و این بیکاری باعث رواج گناه و بی بند وباری درجامعه می شود. بنابراین، امام صادق در علت تحریم ربا می فرماید: اگر ربا حلال بود مردم تجارت را رها می کردند.

3- از بین رفتن فضایل: در فلسفه تحریم ربا، تعبیرات مختلف است. یکی ازآنها این است که امام باقر فرمود: إِنَّما حَرَّمَ اللَّهُ عزَّ وَجلَّ الرِّبا لِئَلَّا یذْهَبَ الْمعْرُوفُ. خداوند عز وجل ربا را حرام کرده تا کارهای معروف «نیک» از بین نرود. همه فضایل اخلاقی معروف شمرده می شود، ولی دو فضیلت اخلاقی است که این حدیث بیشتر به آن عنایت دارد، وآن مواسات و بشر دوستی است که قرض الحسنه، این دو فضیلت را تقویت می کند ولی رباخواری به آن دو، ضربه می زند. قرض الحسنه موجب محبت، حسن تفاهم، نشر عطوفت و الفت بین قلب هاست و روح اتحاد، برادری و تعاون را در جامعه تقویت می کند، اما ربا موجب کینه، دشمنی، اختلاف و سنگدلی است. و روح برادری واتحاد را از بین می برد.

کلمات کلیدی
ربا  |  کار و تلاش  |  کسب حلال  |  کسب و کار  | 
لینک کوتاه :  
نویسنده : Ali Hossein Fatehi تاریخ : 1402/09/11

درباره همه چیز از کسب و کار حلال گفتین اما نگفتین کدام نوع از کار ها حلال هستن و کدام نوع آن حرام هستن. لطفا لیست کنید تعدا شونو تا بهتر و دقیقتر بشه برا مَنَیَ از نسل جوان این مملکت تا دست به این کار های جدید ربایی و حرام(بازاریابی شبکه‌ای قمار پوکر اینا ها) نزنم فردا روز به گردن شما ارشاد گران میاد که چرا میدانستید ولی راهنمایی نکردین.

نویسنده : ناشناس تاریخ : 1401/06/13

اگریکی ازدیدن فیلم رقص زنان و حتی نیمه عریان لذت ببرد چه حکمی دارد

نویسنده : امیررضا تاریخ : 1401/06/06

سلام خوب هستید ببخشید من برای یه سری افراد یک پک میخرم به قیمت ارزون تر بعد از اون فرد ک میخرم هن خودش یه مقدار سود داره و من هم یه مقدار سود میزارن روش میدم به خریدار این سودی که مت از این معامله در میارم حلاله یا حرام؟

نویسنده : ناشناس تاریخ : 1400/09/22

سلام شخصی مقدار مثلا ۵۰ میلیون پول نزد کسی دارد که با آن خرید و فروش دلار نموده سودی به صاحب سرمایه بپردازد ایا این کسب وکار و درآمد حلال است یا خیر با تشکر

نویسنده : ندا تاریخ : 1399/09/08

باسلام من باکسی دوستم ورابطه دارم وتمام لباس وپولی که ازاین راه برام هدیه گرفته باپولای خودم قاطی شده هنوزم باهاش درارتباطم دوس دارم صیغه بخونیم امابابام راضی به این کارنمیشه حکم این پولا وسایلاچیه؟گیرکردم چحور نمازمو بخونم نمیدونم کدوم حلاله کدوم حرام،راهنمایی کنیدممنونم

نویسنده : ناشناس تاریخ : 1399/04/09

برای تولید محصولی،به یک دستگاه برقی نیاز داریم، و محل کار هم برای شریکمون هست،گویا برای برق، از منبع برق محل استفاده کردند که پول قبض ندهند!حالا محصولی که با این دستگاه و این وضع برق شریکمون تولید میشه رو بفروشیم،سهم من هم حرام محسوب میشه آیا؟

نویسنده : ناشناس تاریخ : 1398/09/13

اگر کسی با درامد حرام علمی بدست آورد سپس با آن علم کسب درآمد کند حکم درآمد ومال بدست آمده از این راه چیست

نویسنده : hr تاریخ : 1398/06/19

سلام ممنون از مطالب خوبتون اما من هنوز به جواب سوالم نرسیدم، من شوهرم آلمانه و مهاجر هزینه ای که بهش میدن خرج خودشو بزور درمیاره برای همین مجبوره شبا تا صبح توی نونوایی کار کنه و زحمت بکشه البته بدون مجوز آیا در آمدش با اینکه هشت ساعت کار می کنه حرام است؟