گنجینه معارف

رهنمودهای امام کاظم (ع) در مسائل کلامی

در زمان امام کاظم علیه السلام تأویلات و توجیهات عقلی در مقوله های دینی زیاد بود لذا آن حضرت با این فکر خطرناک به خصوص در رابطه با صفات خداوند مبارزه کرده و برای شیعیان رهنمودهای بسیار مهم و ارزنده ای دارند که از آن جمله وقتی از آن حضرت درباره صفات خداوند سئوال کردند فرمود: «لا تجاوزا ما فی القرآن»[2] (از آنچه در قرآن است، تجاوز نکن). و در روایت دیگر آمده است: محمد بن حکم گوید: کتب ابو الحسن موسی بن جعفر علیه السلام الی ابی: «انّ اللّه اعلی و اجل و اعظم من ان یبلغ کنه صفته فصفوه بما وصف به نفسه و کفّوا عمّا سوی ذلک»[4] (اما گفته وصف کنندگانی که گویند: خدای تبارک و تعالی فرود آید(درست نیست) و این سخن را کسی گوید که خدا را به کاهش و فزونی نسبت دهد (زیرا جسم محدود است و هر محدودی کم و زیاد می شود).

چکیده ماشینی


منبع : مجله درسهایی از مکتب اسلام - فروردین 1372، سال 33 شماره 1 , الهامی، داود تعداد بازدید : 926     تاریخ درج : 1398/01/11    

امام کاظم علیه السلام با وجود تقیه شدید به نشر علوم و معارف اسلامی پرداخت و احادیث بسیاری در اختیار شیعه گذاشت، چنانکه می توان گفت روایات فقهی آن حضرت پس از امام باقر و امام صادق علیها السلام از سائر ائمه بیشتر است و به واسطه شدّت تقیّه در غالب روایاتی که از آن حضرت نقل شده از وی به«عالم»و«عبد صالح» و«الرجل»و نظائر آنها تعبیر شده است و به اسم آن حضرت تصریح نشده است.[1]

در زمان امام کاظم علیه السلام مکتب اعتزال که اصل اساسی آن بر توجیه مسائل دینی در سایه عقل بود، راه افراط می پیمود و عقل گرایان مقوله های دینی را به دست عقل، سپرده بودند و این کاری نبود که نتائج مطلوبی به بار آورد. و نمونه های آن، انواع و اقسام عقائدی است که به وسیله عقل گرایان در رابطه با توحید و اوصاف خداوند مطرح شده است گاهی صفات متضاد بر خدا نسبت داده و گاهی برخی از صفاتی را که به تصریح قرآن، خداوند متصف به آنها است از او سلب کرده اند.

البته توجیه مسائل دینی در پرتو حقل چیزی نبود که برای شیعیان قابل قبول نباشد ولی پیمودن راه افراط در این باره خطراتی دارد که بر اهل بصیرت مخفی نیست لذا ائمه اطهار در عین عنایت به عقل، حد مشخصی برای کار برد آن در مسائل دینی تعیین کرده اند.

در زمان امام کاظم علیه السلام تأویلات و توجیهات عقلی در مقوله های دینی زیاد بود لذا آن حضرت با این فکر خطرناک به خصوص در رابطه با صفات خداوند مبارزه کرده و برای شیعیان رهنمودهای بسیار مهم و ارزنده ای دارند که از آن جمله وقتی از آن حضرت درباره صفات خداوند سئوال کردند فرمود: «لا تجاوزا ما فی القرآن»[2] (از آنچه در قرآن است، تجاوز نکن).

و در تعبیردیگر فرمود: «لا تتجاوزوا فی التّوحید ما ذکره اللّه تعالی فی کتابه فتهلک»[3] (درباره توحید از آنچه خدای تعالی در کتاب خود ذکر کرده تجاوز نکنید که هلاک می شوید ).

و در روایت دیگر آمده است: محمد بن حکم گوید: کتب ابو الحسن موسی بن جعفر علیه السلام الی ابی: «انّ اللّه اعلی و اجل و اعظم من ان یبلغ کنه صفته فصفوه بما وصف به نفسه و کفّوا عمّا سوی ذلک»[4]

موسی بن جعفر علیه السلام به پدرم نوشت: (خدا بالاتر و بزرگتر از آن است که حقیقت صفت او درک شود، پس او را به آنچه خود توصیف نموده، توصیف کنید و از غیر آن دست بردارید).

در روایت دیگری آمده، نیشابوری گوید: به امام علیه السلام نوشتم که مردم زمان ما درباره توحید اختلاف دارند بعضی گویند: او جسم است و بعضی گویند: او صورت است. حضرت به من نوشت: «سبحان من لا یحدّ و لا یوصف و لا یشبهه شیّ و لیس کمثله شئّ و هو السمیع البصیر»[5]

(منزه باد آنکه محدود نباشد و به وصف در نیاید، چیزی مانند او نیست و او به چیزی نماند و او شنوا و بیناست).

و زمانی که خود می خواست اوصاف خدا را بشمارد تنها از آیات قرآن بهره می گرفت.[6]

محمد بن حکم گوید: برای موسی بن جعفر علیه السلام گفتار جوالیقی را بیان کردم و گفتار هشام بن حکم را حکایت نمودم که: خدا جسم است، حضرت فرمود:

«ان اللّه تعالی لا یشبهه شی ای فحش او خنی اعظم من قول من یصف خالق الاشیاء بجسم او صورة او بخلقة او بتحدید و اعضاء، تعالی اللّه عن ذلک علوا کبیرا »[7]

(خدای تعالی را چیزی مانند نیست، چه دشنام و ناسزائی بزرگتر است از گفته کسی که خالق همه چیز را به جسم یا صورت یا مخلوقش یا محدودیت و اعضاء توصیف کند خدا از این گفتار بسیار برتری دارد).

امام کاظم علیه السلام در مقابل اهل حدیث که از مشبهه بودند و با تمسک به ظواهر آیات و روایات سعی می کردند برای خدا صفات انسانی و مادی بتراشند، نیز ایستادگی کرده و خدا را از هر نوع تشبیه و اوصاف مادی مبرّا می ساخت.[8]

وقتی به او گفته شد عده ای عقیده دارند که خدا به آسمان دنیا نزول می کند فرمود: «انّ اللّه لا ینزل و لا یحتاج الی ان ینزل انّما منظره فی القرب و البعد سواء لم یبعد منه قریب و لم یقرب منه بعید و لم یحتج الی شی بل یحتاج الیه و هو ذوا الطول لا اله الاّ هو العزیز الحکیم».

(خداوند فرود نیاید و نیازی به فرود آمدن ندارد زیرا دور و نزدیک به طور مساوی در منظر و معرض دید اوست، هیچ نزدیکی از او دور نشده و هیچ دوری به او نزدیک نگشته، او به چیزی نیاز ندارد، بلکه نیاز همه به اوست او عطا کننده است شایسته پرستشی جز او نیست، عزیز و حکیم است).

امّا قول الواصفین: «انّه ینزل تبارک و تعالی فانّما یقول ذلک من ینسبه الی نقص او زیادة و... ».

(اما گفته وصف کنندگانی که گویند: خدای تبارک و تعالی فرود آید(درست نیست) و این سخن را کسی گوید که خدا را به کاهش و فزونی نسبت دهد (زیرا جسم محدود است و هر محدودی کم و زیاد می شود). به علاوه هر متحرکی احتیاج به محرک یا وسیله حرکت دارد، کسی که این گمانها را به خدا برد هلاک گردد، بپرهیزید از اینکه راجع به صفات خدا در حد معینی بایستید و او را به کاهش یا فزونی یا تحریک یا تحرک یا انتقال یا فرود آمدن یا برخاستن و یا نشستن محدود کنید، خدا زا توصف وا صفان و ستایش ستایندگان و توهم متوهمان والا و گرامی است... ).[9]

کلمات دقیق و بسیار گرانبهائی درباره صفات خداوند از امام کاظم علیه السلام  رسیده است.[10]

روایات دیگری نیز در رابطه با مسائل اعتقادی از آن حضرت نقل شده است که هدف این روایات معمولا توضیح مواضع اعتقادی شیعه در برابر معتزله و اهل حدیث می باشد.

پی نوشت ها

[1] به عنوان نمونه: طاهر به عیسی قال حدثنی ابو جعفر قال سمعت اسماعیل بن موسی عمی قال رایت العبد الصالح(ع)علی الصفا یقول الهی فی اعلی علیین اغفر لعلی بن یقطین. کشی، اختیار ص 734 فقه الرضا (ع): «اروی عن العالم(ع)انه قال: مستدرک، ج 21، ص 481 کتبت الی الرجل(ع)ان من قبلنا من موالیک قد اختلفوا فی التوحید.. کافی، ج 1، ص 201.

[2] کافی، ج 1، ص 201 المحاسن، ص 932.

[3] توحید، ص 67.

[4] کافی، ج 1، ص 201.

[5] کافی، ج 1، ص 301.

[6] توحید، ص 67.

[7] کافی، ج 1، ص 501.

[8] توحید، ص 57، 79، 99.

[9] کافی، ج 1، ص 521 احتجاج، ج 2، ص 651.

[10] توحید، ص 141، 741، 571، 871، 381.

کلمات کلیدی
امام کاظم علیه السلام  | 
لینک کوتاه :