گنجینه معارف

بررسی نیایش های امام مجتبی علیه السلام

یکی از راههای رسیدن به کمال، انجام عبادت واطاعت خداوند است. از سویی عقل بشر مستقیما نمی تواند به ماهیت تمام عبادات وچگونگی انجام آن پی ببرد؛ بنابراین ناچار است به معصومین(ع) رجوع کرده وبی کم و کاست شیوه آنان را به کار گیرد و در دعا و نیایش که نوعی عبادت است باید روش معصومین به کار گرفته شود. نیایش آن حالت روحی است که میان انسان و معبودش رابطه انس ایجاد کرده و او را در جاذبه ربوبی قرار می دهد، به تعبیری دیگر در آن هنگامی که انسان موقعیت واقعی خود را در جهان با عظمت هستی درک می کند در حال نیایش به سر می برد. نیایش های امام حسن(ع) از زمره نیایش هایی است که سرشار از معانی بلند و دریایی از معرفت است. معارفی که هیچ انسانی در زندگی خود از آن بی نیاز نیست. امام حسن مجتبی(ع) به عنوان مصداق قرآن ناطق درنیایش هایش به 3 محور: معرفت الهی، فضایل اخلاقی، دعا و مناجات اشاره دارند.

منبع : بینات» سال پانزدهم، زمستان 1387 - شماره 4 , سلیمانی میمند، مریم , عضو هیات علمی دانشگاه پیام نور تعداد بازدید : 2044     تاریخ درج : 1398/07/14    

مقدمه

در نیمه ماه مبارک رمضان سال سوم هجری اولین فرزند خانواده علی(ع) و زهرا(س) پا به عرصه وجود گذاشت و نشاط و شادی را در بیت نبوت و امامت به ارمغان آورد. اسم آن بزرگوار حسن(ع) است و این اسم از ناحیه پروردگار عالم به ایشان عنایت شده است. مشهورترین کنیه آن بزرگوار ابومحمد، و مشهور ترین القاب او مجتبی و سبط اکبر است. اگر از همه قوانین موثر در تشکیل شخصیت کودک مانند وراثت بگذریم، برداشت فرزند از گفتار و کردار پدر و مادر را نمی توانیم انکار کنیم. وقتی جدی چون رسول اکرم به قدری عبادت کند که آیه: طه. ما أنزلنا علیک القرآن لتشقی نازل گردد، سبطی چون حسن تربیت می شود که بیشتر از بیست بار پیاده به مکه می رود. هنگامی که پدری چون امیرالمومنین (ع)، در دل شب در وسط میدان سجاده بیندازد و تکبیرها از او شنیده شود و از ترس و ابهت پروردگار عالم بنالد، پسری چون حسن تربیت می شود. او مادری چون زهرا دارد که مصداق آیه مبارکه: و یطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا می باشد. حضرت مجتبی(ع) ازنظرنسب سرآمد همه مردم بود. موقعی که امیر المومنین از دنیا رفت حضرت مجتبی(ع) بر منبر رفت و فرمود:

ما اهل بیت «حزب الله» هستیم که غالب معرفی شده ایم: فانّ حزب الله هم الغالبون. ما عترت رسول الله هستیم که در روایت ثقلین، رسول اکرم ما را در کنار قرآن و مبین قرآن وپشتوانه اسلام قرار داده است: «انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی لن یفترقا حتی یردا علی الحوض؛ ماییم عالم به تاویل و تنزیل قرآن. ماییم که در قرآن شریف، معصوم و مطهر نام برده شده ایم: انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت ویطهرکم تطهیرا باید از ما اطاعت کنند، زیرا در قرآن به آن امر شده اند: أطیعوا الله و أطیعوا الرسول و أولی الامر منکم. ماییم کسانی که در قرآن مودت آنان بر مردم واجب شده است: قل لاأسئلکم علیه اجرا إلا المودّة فی القربی. ماییم کسانی که در قرآن مودت ما حسنه شمرده شده است: و من یقترف حسنة نزد له فیها حسنا.[1]

بررسی نیایش های امام حسن (ع)

1. معرفت الهی

معصومین(ع) در سراسر ادعیه، هدف نهایی تربیت را خداوند معرفی می کنند، امام حسن(ع) نیز در شرایط زمانی خود با توجه به فشار دشمنانش در نیایش های خود با زبان دعا و مناجات به حقیقت یکتا اشاره می کند یعنی ابتدا شروع مناجاتش با تنزیه خداوند بزرگ می باشد؛ آنجا که می فرماید:

سبحان من هو مطلع علی خوازن القلوب، سبحان من هو محصی عدد الذنوب، سبحان من لایخفی علیه خافیه فی السموات و الارض، سبحان المطلع علی السرائر عالم الخفیات؛ پاک و منزه است خدایی که بر اسرار قلبها آگاهست، پاک و منزه است کسی که شمارش گناهان را می داند. پاک و منزه است آنکه چیزی در آسمانها و زمین از دید او پنهان نیست. پاک و منزه است آگاه بر رازها و دانای بر پنهانیها.

سبحان من لایعزب عنه مثقال ذره فی الارض و لافی السماء، سبحان من السرائر عنده علانیه والبواطن عنده ظواهر، سبحان الله و بحمده؛ پاک و منزه است آنکه اندک چیزی در زمین و آسمان از او پنهان نمی باشد، پاک و منزه است آنکه رازها برایش آشکار، و اسرار برایش هویداست، پاک و منزه است خداوند و ستایش مخصوص اوست.

در این محور به سه موضوع اشاره می شود:

الف: گریز ناپذیری از محدوده حکومت الهی

اللهم انک الخلف من جمیع خلقک، و لیس فی خلقک خلف منک، الهی من احسن فبرحمتک، و من اساء فبخطیئته، فلا الذی احسن استغنی عن رفدک و معونتک، ولا الذی اساء استبدل بک و خرج من قدرتک؛ پروردگارا تو بعد از تمامی مخلوقات باقی مانده، و هیچ موجودی بعد از تو وجود نخواهد داشت، پروردگارا کار نیک هر کس از تو منشاء گرفته، و کارهای زشت هر فرد از خطا و اشتباه خود اوست، پس نیکوکار از یاری و عنایت تو بی نیاز نیست، وآنکه کار زشت انجام داد غیر تو فرد دیگری را پیدا نکرده، و از تحت قدرت و حکومت تو خارج نشده است.

ب: شناخت ذات

الهی بک عرفتک، و بک اهتدیت الی امرک، و لو لا انت لم ادر ما انت، فیا من هو هکذا و لاهکذا غیره؛ بارالها عنایت تو را شناخته و به وسیله تو به سوی دینت هدایت شدم، و اگر یاریت نبود تو را نمی شناختم، پس ای کسی که این گونه می باشد و کسی چون او نیست. امام سجاد (ع) نیز در دعای خودشان به این مهم اشاره دارند: بک عرفتک و انت دللتنی علیک و لو لا انت لم أدر ما انت.

ج: راهنما بودن خداوند

امام اشاره می کند که خدایا ازدو طریق که محبوبترین چیزهاست به راهنمایی ام پرداختی وبه بندگانت منت گذاشتی: 1. ایمان 2. رسالت پیامبر (ص) و تصدیق او؛ و همچنین در ادامه اشاره می کند و تعلیم می دهد که مبغوض ترین چیزها نزد خدا: 1. شرک نقطه مقابل ایمان به وحدانیت 2. تکذیب پیامبر(ص) است.

الهی اطعتک، ولک المنه علی فی احب الاشیاء الیک، الایمان بک، والتصدیق برسولک، ولم اعصک فی ابغض الاشیاء الیک، الشرک بک والتکذیب برسولک، فاغفرلی ما بینهما، یا ارحم الراحمین؛ خدایا بر من منت نهادی تا در محبوبترین چیزها نزد تو؛ یعنی ایمان به تو و شهادت به رسالت پیامبرت، فرمانبرداری تو را بنمایمت و در مبغوض ترین چیزها نزد تو یعنی شرک و دوگانه پرستی و تکذیب پیامبرت، تو را معصیت نکنم، پس آنچه در میان این دو است را بر من ببخشای، ای بهترین رحم کنندگان.

2. راه سعادت و نجات انسان

برای ساختن جامعه ای نمونه و تربیت انسانهای کامل و سالم، اصول و روش هایی لازم است که انسان در سایه آنها بتواند به دور از هرگونه انحراف، مسیر سعادت را بپیماید. ارائه کامل ترین وسالم ترین روشهای تربیتی، انسان را به سعادت حقیقی و زندگی و رفتار و گفتار اسوه های حقیقی دین اسلام و پیشوایان راستین رهنمون می سازد. امام در این محور به رحمت الهی متمسک می شود و در ادامه عمل به فضایل اخلاقی را تعلیم می دهد، گرچه انسان در عمل به فضیلتهای اخلاقی باید رذیلت های اخلاقی را ازخود دور نماید تا به این مهم نزدیک گردد ولی عمده بحث امام در نیایشهایشان تکیه بر فضایل اخلاقی است.

الف: تمسک به رحمت الهی

امام اشاره می کند که جود و کرم و مهربانی تو است که منجر به نجات ما می شود ودر ادامه به رحمت الهی اشاره می کند.

1. جود و کرم:

اللهم انی اتقرب الیک بجودک و کرمک؛ پروردگارا به تو نزدیکی می جویم با جود و بخششت. اللهم فان عفوک و جودک یسعنی، انک علی کل شی؛ پروردگارا عفو و بخشش تو مرا شامل می شود و تو برهر کاری قادر و توانایی.

الهی ما یکون من الکریم الا الکرم؛ پروردگارا از بخشنده و بزرگوار جز بزرگواری انتظار نمی رود.

2. رحمت و رأفت الهی:

ولا تفرق بینی و بین العافیه ابدا ما ابقیتنی، و فی الاخرة إذا توفیتنی، برحمتک یا ارحم الراحمین؛ به واسطه رحمتت بین من و سلامتی و عافیت هرگز جدایی مینداز، ای ارحم الراحمین.

ب: عمل به فضایل اخلاقی
1. آرامش (سکینه)

یکی از مصادیق معنوی آرامش ذکر خداوند است: الّذین آمنوا وتطمئنّ قلوبهم بذکر اللّه ألا بذکر اللّه تطمئنّ القلوب (رعد، 13/28)؛ همان کسانی که ایمان آورده اند و دلهایشان به یاد خدا آرام می گیرد آگاه باش که با یاد خدا دلها آرامش می یابد.

تمام ناآرامی ها و اضطراب ها با یاد خدا مهار می گردد. انسان در پرتو بندگی خداوند از قید بندگی غیر او آزاد می گردد و هنگامی که با وجود لایتناهی آشنا می شود همه چیز جز او در نظرش کوچک می شود و به همین دلیل هرگز بخاطر از دست دادن چیزی روح او دستخوش اضطراب و نگرانی نمی گردد. امام حسن مجتبی(ع) می فرماید:

یا من الیه یفر الهاربون، و به یستانس المستوحشون، صل علی محمد و آله و اجعل انسی بک، فقد ضاقت عنی بلادک، و اجعل توکلی علیک، فقد مال علی اعداوک؛ ای کسی که فرارکنندگان به سوی او می گریزند، و کسانی که در هراسند به او انس و الفت گرفته و دلگرم می شوند بر محمد و خاندانش درود فرست و دلگرمی ام را به خودت قرار ده، که شهرهایت برایم تنگ شده است، و توکل و اعتمادم را بر خودت مقدر فرما که دشمنانت بسوی من چشم دوخته اند.

2. توکل

توکل یک فضیلت مهم اخلاقی است که بدون آن نمی توان به کمال قرب الهی دست یافت. همچنین یکی از منازل دین و مقامی است از مقامات اهل یقین و یکی از درجات مقربین است. امام اسوە توکل است و می فرماید:

و انت اللهم المستعان، و علیک التوکل؛ پروردگارا تو یاری کننده بوده و توکل و اعتماد بر توست. اللهم بک اعتصم، و بحبلک استمسک، و علیک اتوکل؛ پرودگارا از تو یاری خواسته و به ریسمان محکم تو چنگ زده و بر تو توکل می نمایم.

اللهم واجعل توکلی علیک؛ پروردگارا توکل واعتمادم را بر خودت مقدر فرما.

3. استغفار

استغفار مصدر باب استفعال، از غفر است. غفر در اصل به معنی پوشاندن و پوشش می باشد: غفر الله ذنوبها؛ یعنی خداوند گناهان را پوشش داد.[2] استغفار یعنی آمرزش خواستن و طلب مغفرت و پوزش.[3] در تعبیری دیگر یعنی طلب مغفرت، به گفتار و رفتار است. امام در طلب مغفرت و برآورده شدن حاجات می فرماید:

یا عدتی عند کربتی، یا غیاثی عند شدتی و… اغفرلی خطیئتی، ویسرلی امری واجمع لی شملی؛ ای توشه ام در هنگام سختی، ای فریاد رسم در زمان گرفتاری و… خطا و لغزشم را ببخش وکارم را آسان فرما و به اجتماعمان گرمی بخش.

بوت الیک ربی من ذنوبی، و استغفرک من جرمی؛ از گناهانم بسوی تو روی آورده و از خطایم استغفار می کنم. الهی تستر علی ذنوبی، و تغفرها لی؛ بارالها گناهانم را پوشانده و آنها را بیامرز. یا کهیعص، یا نور یا قدوس، … اغفرلی الذنوب التی تحل بها النقم، واغفرلی الذنوب التی تغیر النعم، واغفرلی الذنوب التی تهتک العصم، واغفرلی الذنوب التی تنزل البلاء، واغفرلی الذنوب التی تعجل الفناء؛ ای کهیعص، ای نور، ای پاکیزه…گناهانی که نعمت و عذاب را بر من فرود می آورد، و گناهانی که نعمتها را به نقمت مبدل می سازد، وگناهانی که بلا را نازل می کند، و گناهانی که فنا و نابودی را تسریع می گرداند را بیامرز.

4. امید

امام در آن شرایط با اعتقاد عمیق خود به خداوند در پوشیده ماندن ازخطراتی که او را تهدید می کند می فرماید:

اللهم یا من جعل بین البحرین حاجزا و برزخا و حجزا محجورا، یا ذاالقوه والسلطان، یا علی المکان کیف اخاف و انت املی، وکیف اضام و علیک متکلی؛ پروردگارا ای آنکه بین دو دریا مانع و فاصله قرار دادی، ای دارای نیرو و توانمندی، ای آنکه جایگاهش برتر است چگونه در هراس باشم در حالی که تو امیدم می باشی، و چگونه مورد ستم واقع شوم در حالی که تو پناهم هستی.

امام با توصیفی امیدوار پروردگارش را می خواند و بعد از او حجاتش را طلب می کند.

اللهم إنک الرب الروف، الملک العطوف، المتحنن المالوف، و انت غیاث الحیران الملهوف و مرشد الضال المکفوف، تشهد خواطر اسرار المسرفین، کمشاهدتک اقوال الناطقین أسالک…؛ پروردگارا بدرستی که تو پروردگار رؤوف، پادشاه عطوف، مهربان و بردبار بوده و تو پناه سرگردان متحیر و راهنمای گمراه بازمانده بوده، و به اسرار و رازهای نهانی آگاهی همچنان که گفتار گویندگان را نظاره گر هستی از تو می خواهم که ….

5. صبر

کلمه صبر به معنی امساک و خودداری در تنگناست. وقتی کسی می گوید: «صبرت الدابه حبستها بلاعلف» یعنی چارپا را بدون علف نگه داشتم و نیز وقتی کسی می گوید: «صبرت فلاناً» یعنی فلانی را آن چنان نگه داشتم که نمی تواند خلاصی یابد.[4]

صبر در اصطلاح آن است که خود را به مقتضای عقل و شرع بازداری و به خود اجازه ندهی که پا را از این دو خط برون نهی.[5] صبر و مقاومت در برابر مصائب از جمله ویژگیهای مشترک بین ائمه(ع) می باشد. امام حسن(ع) چون خطرات زیادی او را تهدید می کرد از خدای خود درخواست صبر بر مصیبت می کند آنجا که می فرماید:

اللهم غطنی من اعدائک بسترک، وافرغ علی من صبرک و اظهرنی علی اعدائی بامرک؛ پروردگارا پس با پوشش خود مرا از دشمنانت پوشیده دار، و صبر و بردباریت را برمن فرو ریز و با قدرتت مرا بر دشمنانم یاری گردان.

6. توسل

توسل از ریشه وسل، به معنی رغبت و طلب گرفته شده است.

توسل به معنای پیوستگی جستن به چیزی با رغبت است.[6] به عبارت دیگر وسیله قرار دادن هرنوع عمل صالحی که موجب رضایت خداوند و مقرب می گردد.

توسل یکی از عبادتهای مهمی است که ممکن است اهمیت آنها بر بسیاری مخفی مانده باشد. تردیدی نیست که انسان برای تحصیل کمالات موردنظر خویش اعم از مادی و غیر مادی به غیر خود نیازمند است و همه دست به دست هم دادند تا نیازمندیهای خود را برطرف کنند این همان توسل است که یک واقعیت در فطرت آفرینش است انسان گرسنه و تشنه با نوشیدن آب و خوردن غذا رفع نیاز می کند. باری تعالی در این عالم برای رسیدن انسان به هر مقصود وسیله ای قرار داده است که انسان بدون توسل، به مقصود نمی رسد. امام حسن(ع) با توسل بر ائمه در دفع شدائدش دعا می کند. با دقت در آیە 64 سورە نساء، قرآن به نکوهش منافقان می پردازد که چرا پیامبر را واسطه قرار نمی دهید و سراغ او نمی روید:

ولو أنهم إذ ظلموا أنفسهم جآؤوک فاستغفروا اللّه واستغفر لهم الرّسول لوجدوا اللّه توّابا رّحیما (نساء، 4/64)؛ و اگر آنان وقتی به خود ستم کرده بودند پیش تو می آمدند و از خدا آمرزش می خواستند پیامبر [نیز] برای آنان طلب آمرزش می کرد قطعاً خدا را توبه پذیر مهربان می یافتند. این آیه نشان می دهد که خدا پیامبر(ص) را معرفی می کند. امام نیز با توسل بر رسول و انبیاء می فرماید:

اللهم انی اسالک بمکانک و بمعاقد عزک، و سکان سماواتک، و انبیائک و رسلک، ان تستجیب لی فقد رهقنی من امری عسر؛ خداوندا از تو می خواهم، به جایگاهت و مکانهای عزتت وساکنین آسمانهایت و پیامبران و رسولانت، که دعایم را اجابت کنی، چرا که در سختی قرار گرفته ام.

امام به محمد(ص) و آلش متوسل می شود و عرضه می دارد:

اللهم اتقرب الیک بمحمد عبدک و رسولک واتقرب الیک بملائکتک المقربین و انبیائک و رسلک ان تصلی علی محمد عبدک و رسولک و علی آل محمد؛ پروردگارا به تو نزدیکی می جویم با بنده و فرستاده ات محمد، که درود تو بر او و خاندانش باد و با فرشتگان و پیامبران و رسولانت تا اینکه بر محمد بنده و فرستاده ات و بر خاندان او درود فرستی: اللهم صل علی محمد و آل محمد واجعلنی بک اصول وبک اجول؛ پروردگارا بر محمد و خاندانش درود و مرا آن گونه قرارده که به سوی تو توجه کرده و با یاریت تلاش کنم. اللهم أسالک بمغیبات علمک فی بواطن سرائر المسرین الیک ان تصلی علی محمد و اله؛ پروردگارا از تو می خواهم به علمهای نهانی ات از رازهای باطن، که بر محمد و خاندانش درود فرستی. اللهم إنی أسالک أن تصلی علی محمد و آل محمد و أن تجعل لی من عسری یسرا؛ خدایا از تو می خواهم که بر محمد و خاندانش درود فرستی و امر مشکلم را آسان فرمایی.

3. دعا

امام علاوه بر آداب دعا یعنی حمد و ستایش، صلوات، تواضع، توبه، واقرار به گناهان، از خداوند اهم درخواسته هایش را طلب می کند .

1. روزی و وسعت: امام رزقهایی بالاتر از رزق های مادی یعنی اخلاص در عمل درخواست می کند. الهی وارزقنی الاخلاص فی عملی و السعة فی رزقی؛ بارالها اخلاص در عمل ووسعت در روزی را روزیم قرارده.

2. طلب آمرزش: امام پس از زمینه سازی و به نام های متعددی متوسل می شود و باتواضع کامل می فرماید:

خطا و لغزشم را بیامرز: یا عدتی عند کربتی، یا غیاثی عند شدتی و… اغفرلی خطیئتی، ویسرلی امری واجمع لی شملی؛ ای توشه ام در هنگام سختی، ای فریاد رسم در زمان گرفتاری و… خطا و لغزشم را ببخش وکارم را آسان فرما و به اجتماعمان گرمی بخش.

بوت الیک ربی من ذنوبی، و استغفرک من جرمی؛ از گناهانم به سوی تو روی آورده و از خطایم استغفار می کنم.

3. لقای الهی: امام لقای الهی را بهترین لحظات عمرش معرفی می کند:

اللهم اجعل خیر عمری اخره و خیر عملی خواتمه و خیر ایامی یوم القاک؛ پروردگارا بهترین ساعات عمرم را آخرین ساعات زندگیم قرار ده و بهترین اعمالم را آخرین کارهایم مقدر فرما و بهترین لحظاتم را زمانی قرار ده، که تو را ملاقات می کنم.

4. سلامتی و شفای بیماران: اللهم عافنی فیمن عافیت؛ پروردگارا مرا سلامت دار به همراه کسانی که به آنها سلامتی عطا فرمودی.

اللهم إنی أسالک الشفاء من کل داء؛ پروردگارا ازتو شفاء هر بیماری را می خواهم.

5. هدایت: اللهم اهدنی فیمن هدیت؛ پروردگارا مرا در زمره کسانی قرار ده که ایشان را هدایت کرده ای.

6. نابودی و عذاب دشمنان: رهبری امام حسن(ع) در شرایطی آغاز شد که معاویه با تسلط چندین ساله خود بر منطقه شام، همه حق گریزان و آنانی که شکمها از حرام پر کرده و اموال بیت المال را به یغما برده و از عدالت فرار کرده بودند، حاکم بر مردم بودند. امام حسن از یک طرف، با دشمنی این گونه روبه رو بود و از سوی دیگر، یارانی داشت که هیچ امیدی به یاری آنان نداشت. از این رو از درگاه الهی برای نجات از آنان دعا می کرد:[7]

اللهم فغطنی من اعدائک؛ پس با پوشش خود مرا از دشمنانت پوشیده دار.

اللهم فانزل علیهم رجزک و باسک و عذابک، الذی لایرد عن القوم الظالمین؛ خدایا پس عذاب و سخط و عقابت که شامل ستمکاران می گردد را بر آنان فرو ریز.

7. آسانی مشکلات: اللهم أن تجعل لی من عسری یسرا؛ پروردگارا در سختی ها برایم گشایش قرار ده.

8. دفع شرور: امام با توجه به شرور و فتنه هایی که د ر اطرافش وجود دارد بیشترین تاکید نیایشهایش در دفع آنها می باشد. گاهی اوقات شرّ در قالب حسد به صورت چشم زخم ظاهر می شود آنجا که امام در مقام تعلیم به بندگان آیە 52 53 سورە قلم را در دفع چشم زخم قرائت می فرماید:

وان یکاد الذین کفروا لیزلقونک بابصارهم لمّا سمعوا الذکر و یقولون إنه لمجنون. و ما هو إلا ذکر للعالمین. (قلم، 68/51 52)

امام برعلیه دشمنش معاویه می فرماید:

اللهم أسالک کما امسکت عن دانیال افواه الاسد و… واکفنی کیدهم بحول منک و قوه و کن لی جارا منهم و من کل جبار عنید و من کل شیطان مرید لایومن بیوم الحساب؛ خداوندا از تو می خواهم همان گونه که دانیال را از درون چاه از گزند شیران نجات دادی … مرا با نیرو و توانمندی خودت از مکرآنان در امان دار و از آنان و از هر ستمگر کینه توز و هر شیطان رانده شده ای که به روز قیامت ایمان ندارد، در امان دار.

امام برعلیه ابن زیاد نفرین می کند و می فرماید:

اللهم خذ لنا و لشیعتنا من زیاد بن ابیه و ارنا فیه نکالا عاجلا انک علی کل شئ قدیر؛ پروردگارا انتقام من وشیعیانم را از ابن زیاد بگیر ومجازات سریعی رادر مورد او به عمل آور و به مانشان ده، بدرستی که تو بر هر کاری توانایی.

امام بر علیه مردی از بنی امیه که فحش و ناسزای بسیاری بر حضرت و پدرش داد فرمود:

اللهم غیر ما به من النعمه؛ پروردگارا نعمتی را که به او داده ای به عذاب مبدل کن.

امام در پاسخ به شخصی که از شر همسایه اش شکایت کرد، فرمود:

یا شدید المحال یاعزیز، اذللت بعزتک جمیع ما خلقت اکفنی شر فلان بما شئت؛ ای آنکه کید و مکرش قوی است، ای پایدار، با قدرتت تمامی مخلوقاتت را در اختیار خود قرار داده ای شرّ فلان فرد را با هر چه خواهی بگیر.

امام در دفع تمام شرور و مشکلات به خدا پناه می برد و به بندگانش نیز یادآوری می کند که انسان در مقابل دشمنان و حسودان باید به خدا روی آورد:

اللهم إنی اعوذبک من قلب یعرف و لسان یصف و اعمال تخالف؛ پروردگارا از قلبی که می شناسد و زبانی که توصیف می کند و اعمالی که مخالفت کرده می شود؛ به تو پناه می برم.

9. طلب صبر: اللهم غطنی من اعدائک بسترک، وافرغ علی من صبرک و اظهرنی علی اعدائی بامرک؛ پروردگارا پس با پوشش خود مرا از دشمنانت پوشیده دار، و صبر و بردباریت را برمن فرو ریز و با قدرتت مرا بر دشمنانم یاری گردان.

10. رضایت الهی: یکی از مهمترین انتظاراتی که تمام انبیاء از بندگان خدا داشته اند رضایت الهی و خدامحوری می باشد. عالی ترین و بزرگترین پاداشی که امام درخواست می کند، رضایت الهی است. رضایت الهی که حاصل شد خواست خدا عین خواست او می گردد، به تعبیر دیگر یعنی راضیه مرضیه می شود:

اللهم و ما وصفتک من صفة او دعوتک من دعاء یوافق ذلک محبتک و رضوانک و مرضاتک، فاحینی علی ذلک و امتنی علیه؛ خداوندا هر صفتی که با آن تو را ستودم و هر دعایی که تو را بدان خواندم ورضایت و خشنودی تورا در بر داشت مرا بر آن زنده بدار و بمیران.

اللّهمّ إنی أسالک النصر علی الاعداء و التوفیق لما تحب و ترضی؛ پروردگارا یاری بر دشمنان و توفیق برآنچه خشنودی تو در آنست را از تو می خواهم .

پی نوشت ها

[1] زندگانی چهارده معصوم/ 73 و 74.

[2] ابن منظور، لسان العرب، 5/25.

[3] دشتی، 2/153.

[4] راغب اصفهانی، مفردات/4.

[5] دشتی، 6/644.

[6] مفردات /560

[7] مویدی/13

کلمات کلیدی
نیایش  |  امام حسن ( ع )  |  فضایل اخلاقی  |  مناجات  |  معرفت الهی  | 
لینک کوتاه :