گنجینه معارف

باز تعریفی از ژئوپلیتیک شیعه (با تاکید بر راهپیمایی اربعین)

مذهب در سیاست و پیوند با قدرت در زمرۀ مطالعات ژئوپلیتیک به طور عام و ژئوپلیتیک فرهنگی (ژئوکالچر)، به طور خاص قابل بحث و بررسی است. در این مفهوم، ژئوپلیتیک شیعه به معنای قدرت و شدت تاثیر گذاری جامعه شیعه بر تحولات و سیاست های منطقه ای و بین المللی است. مفروضه اصلی پژوهش در پی پاسخ به این سوال است که راهپیمایی اربعین به عنوان یکی آموزها و عناصر نمادین مذهب شیعه، از چه جایگاهی در وزن ژئوپلیتیکی و منابع قدرتی شیعیان برخوردار است؟ عواملی چند نظیر: موقعیت برتر شیعیان در منطقه، تسلط حداکثری شیعیان بر منابع انرژی خاورمیانه، قابلیت تهدید رژیم صهیونیستی، قدرت منطقه ای ایران، ماهیت مردم سالاری دولت های شیعی و اجمالا حوادث منطقه، طی این چهار دهه (از انقلاب ایران)، زمینۀ تثبیت قدرت شیعیان در منطقه را فراهم آوردند. هرچند بنیان های قدرتی این ژئوپلیتیک، همواره باعث تصویر سازی هراس از شیعه از جانب دول غربی- عربی، در منطقه بوده و هست؛ ولی واقعیات موجود گویای قدرت ژئوپلیتیکی شیعیان اند. پژوهش حاضر، بهدنبال بازتعریفی از ژئوپلیتیک شیعه هست. مفروضه این است؛ هنگامی درک درستی از ژئوپلیتیک شیعه میسر می شود، که شناخت درستی از ریشه و سرچشمۀ واقعی قدرت شیعه حصول شود. در اینجا، افکار و عقاید و به تعبیری ایدئولوژی شیعی (عاشورا، غدیر، مهدویت و ولایت فقیه و...) همان زیر بنا و قدرت واقعی شیعه است. به تعبیری، در واقع قدرت حقیقی شیعه ناشی از این ارزش ها و باورها ست. یکی از این ارزش ها، که امروزه، تبدیل به نمایش ایمان، اتحاد و اقتدار شیعان در منطقه و جهان شده، راهپیمایی عظیم اربعین است.

منبع : جغرافیا، بهار 1396، شماره 52 , سلیم نژاد، ندیمه / احمدی، ابراهیم / محمدی، حمیدرضا تعداد بازدید : 1658     تاریخ درج : 1398/07/18    

مقدمه

از زمان وقوع انقلاب اسلامی ایران تاکنون، شیعه به عنوان عاملی اثرگذار در حیطه های داخلی و خارجی کشورهای منطقه مطرح بوده است. به استثنای ایران، لبنان، سوریه و تا حدی عراق پساصدام، شیعیان در این کشورها (که اکثریت آنان عرب می باشند) در اقلیت محسوسی از لحاظ سهیم بودن در عرصه قدرت سیاسی -حکومتی قرار دارند. این شیعیان همواره در محرومیت شدید قرار داشته اند و میزان سرکوب این اقلیت توسط اکثریت های سنی تا حدی بوده است که آنان را مسلمانان فراموش شده می نامیدند. تأثیر انقلاب اسلامی ایران در ساختن یک حکومت شیعی مبتنی بر تئوری مذهبی، در سیاسی شدن جمعیت شیعیان و اصطلاحا آنچه بیداری شیعی و خیزش شیعه (٢٠٠٦ ,Nasr)؛ نامیده می شود، بر جمعیت های شیعی منطقه؛ آنان را به عنوان یک بازیگر داخلی در درون حکومت ها مطرح نمود. خودآگاهی شیعیان در عرصه اجتماعی -سیاسی درون کشورهای عرب و در ارتباط با مطالبه حقوق اجتماعی و دستیابی به منابع منزلت، اقتدار و ثروت، به مرور زمان حاکمان سنی را مجبور به پذیرش حقوق شیعیان و نقش آنان در عرصه های داخلی کرده است.

همچنین بیداری جمعیت های شیعی و خودآگاهی و درک آنان از موقعیت خویش در منطقه خلیج فارس و خاورمیانه، آنان را تا حد یک بازیگر بین المللی ارتقا داده است و در واقع ژئوپلیتیک شیعه را بیش ازبیش واقعیت بخشیده است؛ چرا که شیعیان در منطقه ای واقع شده اند که از لحاظ سیاسی و استراتژیک موقعیتی استثنایی در جهان دارد. این منطقه کانون اصلی منازعات در ٥٠ سال اخیر بوده است و با در اختیار داشتن منابع عظیم انرژی، دنیای صنعتی و بازارهای مصرف انرژی هر روز به آن محتاجتر است (نادری، ١٣٩٠: ١٨٣). امروزه نیز، شیعه در حوادث و رویدادهای کنونی در منطقه خاورمیانه سهم در خور توجهی دارد و تمام نگاههای سیاسی را به خود جلب کرده است. موفقیت های نامزدهای شیعیان در انتخابات کشور عراق، نقش محوری حزب الله لبنان در بسیج تظاهرات حمایت آمیز از سوریه، جنگ پیروزمندانۀ حزب الله برضد اسرائیل و فعال شدن جریانهای مختلف شیعه و درخواست اصلاحات سیاسی توسط آنها در یمن و سایر تحولات کشورهای منطقه از جمله : مصر، افغانستان و آذربایجان بیانگر این واقعیت است که هویت سیاسی شیعه در منطقه در حال شکل گیری است (احمدی و حسینی نصرآبادی، ١٣٩٥: ٢٠). از این رهگذر؛ هنگامی، قدرت شیعه و ژئوپلیتیکی حقیقی شیعه بر ما هویدا است که درکی از سرچشمه قدرت حقیقی شیعه داشته باشیم. در حقیقت، پتانسیل درونی اسلام شیعی و عواملی درونی این مذهب است که به خودی خود، زمینه های هژمونیک شدن آن را آسان کرده است. به همین جهت ژئوپلیتیک شیعه بدون توجه به عقاید و نمادهایش که ایدئولوژی آن را به وجود می آورد بی معناست. در این باره فرانسیس فکویاما می گوید: «شیعه پرندهای است که افق پروازش خیلی بالاتر از تیرهای ماست، پرندهای که دو بال دارد. یک بال سبز و یک بال سرخ. بال سبز این پرنده همان مهدویت و عدالت خواهی است و بال سرخ شیعه، شهادت طلبی است که ریشه در کربلا دارد و شیعه را فناناپذیر کرده است. شیعه با این دو بال افق پروازش خیلی بالاست و تیرهای زهرآگین سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، اخلاقی و... به آن نمی رسد». او در تشریح بعد سوم شیعه می گوید: «این پرنده زرهی به نام ولایت پذیری بر تن دارد که آنها را شکست ناپذیر نموده است. ولایت پذیری شیعه که براساس صلاحیت شکل می گیرد، او را تهدیدناپذیر کرده است». در توضیح فناناپذیری شیعه می گوید: «شیعه با شهادت دو چندان می شود. شیعه عنصری است که هر چه او را از بین ببرند بیشتر می شود». آنگاه در مهندسی معکوسش با ارئه یک تز می گوید: «ابتدا ولایت فقیه را بزنید. تا این را نزنید نمی توانید ساحت قدسی کربلا و مهدی تجاوز کنید. در صورت تضعیف ولایت فقیه؛ رفاهطلبی، جای شهادت طلبی را می گیرد و پس از آن اندیشۀ عدالت خواهی و انتظار نیز از جامعه رخت برمی بندد» (٢٠٠٣ ,fukuyama). اجمالا هدف این مقاله پرداختن به یکی از منابع قدرت آفرین (نرم) ژئوپلیتیک حقیقی شیعه است. راهپیمایی مسالمت آمیز و عظیم اربعین حسینی به عنوان یکی از ارزشهای والای معنوی و قدرتآفرین شیعی در زمره یکی از ارزش های شیعی است که فکویاما به درستی به آنها اشاره کرد. در واقع راهپیمایی اربعین نماد هر سه بال سبز، سرخ و ولایت است که جلوهای از شکوه و عظمت ژئوپلیتیک حقیقی شیعه را نمایان می سازد.

چارچوب نظری

قدمت ژئوپلیتیک را به اندازهی قدمت جستجوی انسان برای قلمرو، امنیت و نیز به اندازهی قدمت دیپلماسی، استراتژی، حسادت و ترس دانسته اند. از ژئوپلیتیک تعاریف متععدی شده است. از نظرفرهنگ جغرافیای انسانی: «ژئوپلیتیک یک مفهوم قدیمی و بلندمدت است که در مطالعات جغرافیایی، فضا را از آن جهت که در فهم تأسیس روابط بین الملل اهمیت دارد مورد توجه قرار می دهد» (٢٢٨ : ١٩٩٤ ,Johnston et al). کلازدادز[1] در کتاب خود تحت عنوان: «ژئوپلیتیک در جهان متغیر» تعریف زیر را ارائه می دهد: «ژئوپلیتیک رویکرد ویژهای به سیاست های جهانی است که بر اهمیت سرزمین و منابع تأکید می نماید» (١٦٢: ٢٠٠٠ ,Dodds). در تعریفی کامل تر؛ ژئوپلیتیک علم مطالعۀ روابط متقابل جغرافیا، قدرت و سیاست و کنش های ناشی از ترکیب آنها با یکدیگر است (حافظ نیا، ١٣٩٠: ٣٧)؛ به طور اجمالی، در دنیای پسامدرن ژئوپلیتیک دیگر محدود به یک یا چند حوزه نیست. به تعبیری؛ ژئوپلیتیک، امروزه فقط موضوع رقابت کشورها با یکدیگر نیست. به عبارتی دیگر، رقابت برای سرزمین، گستردهتر از اعمال حکومت می باشد. ژئوپلیتیک چیزی بیش از جنگ و ایجاد امپراطوری است. ژئوپلیتیک می تواند شامل: منازعات نژادی درون شهرها، محدودیت ها روی جنبش زنان، دیپلماسی علیه انتشار گازهای گلخانه ای باشد. ژئوپلیتیک فقط در چارچوب حکومت ها مطرح نمی شود؛ افراد، جنبش های اعتراضی، سازمانهای غیردولتی از قبیل صلح سبز، سازمان عفو بین الملل، اعمال تروریستی، شرکت های خصوصی و... در گروه ژئوپلیتیک اند. در واقع ژئوپلیتیک اعمال چندگانه و بازنمایی های بی شمار سرزمین های گوناگون است (فلینت، ١٣٩٠: ٣٨). حال پرسش اساسی این است که آیا پدیدههایی با رویکرد فرهنگی و مذهبی می توانند از ماهیتی ژئوپلیتیک برخوردار شوند؟ آیا می توان چنین ادعا کرد که برخی مذاهب همچون تشیع در اثر شرایط و رویدادهای خاصی، بار سیاسی یافته و در صحنۀ رقابت قدرتهای منطقه ای و بین المللی نقش آفرینی می کنند؟ برای روشن شدن این موضوع باید این نکته را در نظر داشت که همانگونه که بیان شد؛ ژئوپلیتیک ابعاد و جنبه های متعددی دارد، به ویژه ابعاد این مفهوم از دید سیاسی، نظامی، اقتصادی و نیز، فرهنگی اهمیت دارد. ژئوپلیتیک فرهنگی یا «ژئوکالچر» خود جنبه های متعددی ازجمله مذهب را شامل می شود، با توجه به نقش مهمی که در سیاست و زندگی بشر دارد، به عنوان یکی از مباحث مهم ژئوپلیتیک مطرح و مورد توجه است (مجتهدزاده، ١٣٩٠: ١٣٠). نقش آفرینی مذهب در سیاست و پیوند خوردن آن با مفهوم قدرت، تنها امری مربوط به زمان حال و مذهب شیعه نیست. مذهب در گذشته نیز یکی از عوامل مؤثر در جداسازی مرزهای جغرافیایی بود. در قرن بیستم نیز کم وبیش نقش آفرینی عوامل مذهبی در تصمیم گیریهای سیاسی و پدیدههای ناشی از آن تداوم داشته است. در حال حاضر هم، ثبات سیاسی برخی از کشورها تا حد زیادی در ارتباط با توزیع فضایی مذهب و زبان است. در حقیقت، مذهب در کنار زبان، یکی از قویترین نیروهای مؤثر در کشورهای مستقل کنونی شمرده می شود. همچنین عامل مذهب هنوز دلیل وجود و بقای بسیاری از کشورهاست (جردن و روانتری، ١٣٨١: ١٧١). گلاسنر نیز به نقش مذهب در پدیدههای سیاسی اشاره می کند و برخی از موارد آن را برمی شمارد: ظهور ایرلند به دلیل وجود دو مذهب کاتولیک و پروتستان، سوریه به سبب وجود مسلمانان و مسیحیان، هند به دلیل وجود دو مذهب اسلام و هندو، فلسطین به واسطۀ وجود یهودیان و مسلمانان، نمونه هایی هستند که نقش آفرینی مذهب در آنها نمایان است. در هر کدام از این مناطق، زمانی که نقشۀ سیاسی دنیا و دوره های تاریخی منطبق با آن تغییر می کرد، گروه اقلیتی در واحدهای جدید شکل می گرفتند و بعضی از آنها مشکلاتی را در راه آمیزش با نظام ملی به وجود می آوردند (صحفی، ١٣٨٠: ٥٥). اهمیت عامل دین و مذهب در برخی از مناطق مذکور به اندازهای بود که موجب تجزیۀ همه جانبه و از بین رفتن اتحاد ملی شد.

برای نمونه تجزیۀ شبه قارهی هند به دو کشور پاکستان و هند تنها در اثر اختلاف بین مسلمانان و هندوها در سال ١٩٤٧م. روی داد (سیف زاده، ١٣٧٢: ١٧٩). در ارتباط با ایران نیز مذهب تشیع یکی از پایه های اساسی علت وجودی دولت - ملت ایران معاصر به شمار می آید (مجتهدزاده، همان: ٣٣٩).

توال در تحلیل کانونهای نهضت شیعی از دو مفهوم ژئوپلیتیکی استفاده می کند؛

١. ژئوپلیتیک داخلی که عبارت است از: گستره و شدت تاثیرگذاری هر جامعه شیعی بر مجموعه تحولات و سیاست های داخلی یک کشور؛ و ژئوپلیتیک خارجی که عبارت است از: قدرت تاثیرگذاری جامعه شیعی بر تحولات و سیاست های منطقه ای و بین المللی (تلاشان، ١٣٨٩: ٩)؛

از نظر تاریخی مذهب تشیع از کشورهای عربی و به طور مشخص، از سرزمین عراق نشأت گرفت، اما به سرعت در ایران، پاکستان، افغانستان، بخش هایی از هند و دیگر کشورهای اسلامی وسعت فراوانی پیدا کرد. تشیع که از همان اوایل پدیدهای مذهبی سیاسی بوده است تا دینی؛ از جمله اینکه، توسط ایرانیان در سده ی نخست اسلامی پشتیبانی شد که با تکیه برآن با دستگاه خلافت وقت رویارویی کردند. فرانسوا توال، در برسی خود در باره مفهوم ژئوپلیتیک شیعه اظهار می دارد که درگیریهای اخیر در دنیا، همانند: انقلاب اسلامی ایران و یا رخدادهای لبنان شیعه گری را به صورت یک عامل ژئوپلیتیک در خط مقدم تحولات بین المللی قرار داده است (توال، ١٣٨٧: ٦). رویهم رفته ژئوپلیتیک تشیع تنها به جهان اسلام، با همه وسعت آن مربوط نمی شود بلکه، دارای گستردگی بیش از آن است. به طوری که جان پی یرشه، وزیر دفاع اسبق فرانسه معتقد است که: «مرکز ثقل جهان عرب در بیست سال گذشته، از مدیترانه به سوی خلیج فارس جابه جا شده است، یعنی از نواحی کاملا سنی به سوی نواحی شیعه سنی تغییر مکان داده است» (همان: ١١).

روش تحقیق

پژوهش حاضر به روش توصیفی - تحلیلی انجام گرفته است. اطلاعات مورد نیاز پژوهش، نیز بر اساس روش کتابخانه ای و با مراجعه به منابع معتبر گردآوری شده است.

یافته های پژوهش

مفهوم شیعه و نظریات پیدایش آن

دو واژه « شیعه» و «تشیع» بر گرفته از ریشه «شیع» در زبان عربی اند. شیعه در لغت به معنی هوادار، مرید، دسته، پیرو، طرفدارو گروهی که بر امری یک سخن شوند (خضری، ١٣٩٢: ٢٣). به بیان دیگر واژه تشیع از نظر لغت به معنای پیرو و انصار است و ریشه آن از مشایعت به معنای اطاعت و پیروی کردن است این واژه اختصاصا در مورد افرادی بکار می رود که پیرو امیر مومنان علی (ع) و فرزندان معصوم آن حضرت هستند و بر این عقیده هستند که امام علی(ع) وصی و جانشین پیامبر اسلام از طریق نص شرعی تعیین می شود و امامت وی و دیگرا امامان شیعه نیز از طریق نص شرعی ثابت شده است (احمدی و حسینی نصرآبادی، ١٣٩٥: ٦). برخی نویسندگان غربی و شماری از پژوهش گران عرب برآنند تا تشیع را فرقه ای انحرافی و برآمده از جنبش های سیاسی تاریخی سده اول هجری بدانند، اما واکاوی روایات و مستندات تاریخی ما را با واقعیت های دیگری روبرو می سازد عده ای پیدایش شیعه را با حادثه سقیفه مرتبط می دانند، یعنی نخستین اجتماع مسلمانان پس از مرگ پیامبر (ص) که برای تعیین جانشین وی برپا کردند. عده ای دیگر بر این باورند که شیعه پس از خلافت علی (ع) پدید آمد. از نگاه این عده تشیع به معنای عام کلمه را پس از کشته شدن عثمان ظهور کرد و مردم را به دو دسته علوی و عثمانی تقسیم نمود. برخی نیز پیدایش شیعه را به جنگ جمل ارتباط داده و گفته اند؛ مراد شیعه، کسانی اند - که در جنگ جمل امام علی (ع) را یاری رساندند. کسانی نیز، ظهور شیعه را با جنگ صفین مرتبط دانسته و شیعیان را در برابر کسانی چون خوارج، پیروان علی (ع) شمردهاند. عده ای دیگر ظهور تشیع را به حادثه کربلا به عنوان نتیجه عملی و واکنش فوری جامعه در برابر امویان فرض کردهاند و پیدایش تشیع را نوعی ارجگذاری مذهبی اهل عراق بویژه کوفیان به امام علی (ع) و خاندان پیامیر(ص) دانسته اند. گروه دیگر تشیع را مذهب بر ساختۀ ایرانیان در برابر اعراب شمرده و بر این باورند که ایرانیان به دلایل و انگیزههای سیاسی و برای جلوگیری از سلطه اعراب که از طریق اسلام سنی درصدد غلبه برآنان بودند به این مذهب روی آوردهاند. در برابر این همه نظریه، شیعیان معتقدند که بنیاد مذهب تشیع به قرآن و سنت پیامیر (ص) بازمی گردد و اندیشه شیعه چیزی نیست جز همان اسلام که پیامبر خدا عرضه کرده است و تشیع سیاسی حقیقتی از اسلام است (خضری، همان: ٣٧).

ساختار اصلی تفکر سیاسی شیعه

اندیشه سیاسی شیعه چهار بعد مختلف را یکجا در خود حفظ کرده است : ١. الهی بودن؛ ٢. عقلانی بودن؛ ٣. انقلابی بودن؛ و ٤. مردمی بودن آن.

روند سیاسی شدن شیعه / از ژئوپلیتیک تا هلال

هرچند که هر دو مفهوم ژئوپلیتیک شیعی و هلال شیعی ساخته شده ذهن مخالفین قدرتیابی شیعه در منطقه و جهان است که به نظر در هر دو مفهوم هدف نهایی رواج شیعه هراسی است، ولی میان این دو واژه بایت تفاوت قائل شد.

البته خارج از این مسئله باید گفت ژئوپلیتیک شیعی واقعیتی است انکارناپذیر مبنی بر قدرت منطقه ای شیعیان در خاورمیانه که حتی اگر جهان غربی دست به ساخت و بازنمایی آن نمی زد، غیرقابل انکار بود.

باید گفت، ژئوپلیتیک شیعه همانند هلال شیعی نیز ماهیت شیعه هراسانه دارد که به طور علمی نخست غربیان آن را ساخته و پرداخته کردند. کسانی نظیر «توال» و «فولر» در زمره اول اشخاصی بودند که مفهوم ژئوپلیتیک شیعی را با نیت تذکر به کشورهای غربی، به جهت قدرتیابی شیعیان در آینده منطقه و حتی جهان (به خصوص ایران)؛ گوشزد کردند. البته چنین زنگ خطری، هم چندان خالی از منطق نبود، زیرا با وجود منطقه حساسی نظیر خاورمیانه (و در رأس آن خلیج فارس)، شیعیان با حداکثر جمعیت در این مناطق بیش از سنیان پتانسیل تهدید برای غرب به حساب می آیند. از چندین جنبه: تهدید امنیت انرژی غرب، تهدید امنیت اسرائیل و وجود کانون شیعه (ایران) در منطقه، ژئوپلیتیک شیعه مفهومی واقعی، اما تهدیدزا برای اعراب و به خصوص غرب است.

الف. نخست ژئوپلیتیک شیعی

١. ماهیت حکوتهای شیعی، نسبت به حکومت های سنی

به طور مشخص اغلب کشورهای سنی (به خصوص کشورهای عربی خاورمیانه) دارای رژیم های مرتجع و وابسته اند.

منتها، رویکرد اصلی کشورهای مرتجع پادشاهی عرب در خصوص تحولات منطقه، حفظ رژیم های سیاسی و ممانعت از تغییر آنها و به طورکلی حفظ سیاست وضع موجود می باشد؛ تبعیض، فقر، فساد، توزیع ناعادلانه ثروت، عدم برخورداری از امکانات رفاهی و معیشتی در کنار نبود آزادیهای اجتماعی و مدنی، سرکوب و خفقان سیاسی در نظامهای بسته سیاسی و ناکارآمدی دولت های ناحیه از مهمترین عوامل تاثیرگذار در قیامهای مردمی کشورهای خاورمیانه بوده که منجر به سرنگونی برخی از حکام مستبد و خود کامه منطقه گشته است (جعفری و منفرد، ١٣٩٠: ٥٢).

از این سو، خیزش عراق به سمت دموکراسی، اعتراضات مردمی بحرین، وقایع لبنان، مسائل یمن و... همگی دالی از ادراکات مردم و رهبران تشیع جهت تحقق حکومت های مردم نهاد و مردم سالار است. به تعبیری جنبش های مردم نهاد شیعی در بیشتر کشورهای خاورمیانه ترسی از واگرایی و تنش های حاکمیتی رهبران سنی با مردم خود را به وجود آورده است. چنانچه، گراهام فولر اغراق شیعه هراسی را نتیجة تلاشهای رهبران اقتدارگرای عربی برای حفظ خودشان در رأس قدرت می داند. فولر می گوید: «شکاف واقعی بین رهبران اقتدارگرایای سنی و شهروندانشان است» وی ظریف ترین دام کشورهای عربی را «دام مشروعیت» می داند (١٠٢: ١٩٩٦ , Fuller).

٢. پراکندگی جمعیت شیعه در مناطق راهبردی انرژیک

در ارتباط با ژئوپلیتیک شیعه، امروزه، یکی از چالش های دول غرب آمریکا حضور حداکثری شیعیان در مناطق نفت خیز خلیج فارس و خاورمیانه است. این مسأله را می توان تطبیق «ژئوپولیتیک انرژی» با «ژئوپولیتیک شیعه» دانست.

در واقع رابطة نزدیکی بین منابع نفت و گاز خاورمیانه با مناطق سکونت شیعیان وجود دارد، به طوری که ٨٠ درصد جمعیت بومی خلیج فارس را شیعیان تشکیل می دهد در حالی که سه چهارم ذخایر نفتی جهان در این منطقه وجود دارد. مروری بر مناطق نفت خیز جهان نشان می دهد که خاورمیانه با اختصاص٢٣ درصد جمعیت جهان به خود؛ ٣٠ درصد منابع معدنی جهان، ٧٤ درصد ذخایر نفتی خام جهان و٥٠ درصد از ذخایر کشف شده گاز طبیعی را در خود جای داده است (کاویانی راد و دیگران، ١٣٩١: ٢٠٧). به طور مثال، در عربستان سعودی شیعیان روی بزرگترین حوزة نفتی این کشور در منطقة شرقی شامل شهرهایی چون: قطیف و الاحساء زندگی می کنند و عملا بخش اعظم کارهای اجرایی نفت را شیعیان انجام می دهند. افزون بر عربستان، در کشورهای عمان، عراق، بحرین، امارات، کویت و قطر نیز شیعیان در مناطقی زندگی می کنند که از مهمترین مراکز نفت خیز منطقه به شمار می آیند (متقی و دیگران، ١٣٩٢: ١٠-١١).

فولر معتقد است که : «واشنگتن در درازمدت به انرژی نیاز دارد. از آنجایی که این انرژی در خاورمیانه و کشورهای عربی حوزة خلیج فارس و منطقۀ شیعه نشین واقع است، دولت آمریکا باید با شیعیان منطقه وارد مذاکره شود تا در درازمدت منافع خود را حفظ کند» (نکویی، ١٣٨٨: ٣٧).

1.PNG

٣. مسئله امنیت اسرائیل

یکی از دغدغه های مهم آمریکا در منطقه خاورمیانه و در مواجهه با ژئوپلیتیک شیعه، تضمین امنیت و ثبات اسرائیل است. چنانچه برژینسکی می گوید: «ما هرگز اسرائیل را رها نخواهیم کرد. ادامة حیات و امنیت اسرائیل غیرقابل برگشت است و یک تعهد اخلاقی همیشگی برای آمریکا محسوب می شود».

امنیت اسرائیل همواره از دغدغه های آمریکا بوده و هم اکنون نیز هست؛ ولی شاید بتوان گفت ظهور حوادثی نظیر جنگ ٣٣ روزه که به نوعی باور شکست ناپذیری اسرائیل و امنیت این رژیم را به حاشیه رانده است، باعث شده آمریکا بیش از این به مسئله امنیت اسرائیل حساس باشد. بی شک جنگ ٣٣ روزه حزب الله لبنان و اسرائیل در تابستان ٢٠٠٦، یکی از مواردی بود که در ترسیم ژئوپلیتیک منطقه خاورمیانه و ژئوپلیتیک شیعه بسیار موثر واقع افتاد. اهمیت این جنگ به این خاطر بود که یک سازمان چریکی توانست با یکی از پیشرفته ترین ارتش های جهان مبارزه کند، کاری که از دست هیچ یک از ارتش های عربی برنیامد. این جنگ توازن قدرت در لبنان را به نفع حزب الله و در خاورمیانه به نفع محور مقاومت (ایران، سوریه، حماس و جهاد اسلامی) تغییر داد و پدیدهای به نام «ژئوپلیتیک مقاومت» را در ادبیات سیاسی منطقه ریملند وارد کرد (نادری، ١٣٩١: ٣٣٢). به طوراعم، یکی از اهداف آمریکا انحراف اذهان تصمیم گیرندگان کشورهای مسلمان با بزرگنمایی تهدید شیعیان از مسئله اسرائیل و ایجاد فضای تنفسی جدید با مهار شیعیان و زنجیره مقاومت در منطقه برای اسرائیل است (جاودانی مقدم، ١٣٩١: ٤٨).

٤. مهار ایران به عنوان کشور پیشروی شیعیان

مرجع شیعه هراسی در طول تاریخ همواره کشور ایران بوده و ابراز ترس از شیعیان سایر کشورها نیز عملا به خاطر پیوندهای واقعی یا خیالی آنها با ایران بوده است (خواجه سروری و بهرامی، ١٣٩٣: ٨٦). تلقی امپریالیستی ایران از آمریکا و به عکس، آمریکا از ایران به عنوان یک کشور شیعی با نقش آفرینی های متفاوت در مناطق خزر، خلیج فارس، آسیای مرکزی و عراق، موجب تلقی تهدیدآمیز دو کشور از همدیگر شده است (خلیلی، ١٣٨٣: ٣٣٤). همچنین که پیوندهای معنوی میان جمهوری اسلامی ایران و ملت های شیعه در خاورمیانه به یکی از مهمترین موضوعات استراتژیک سیاست خارجی غرب در این منطقه تبدیل شده است. غیر از این از دید جغرافیایی، ایران یکی از وسیع ترین و پرجمعیت ترین کشورهای منطقه است که با موقعیتی منحصر به فرد بین دریای خزر و خلیج فارس قرار گرفته است و بنابراین می تواند به یک کانون قدرتمند و مستقل ژئوپلیتیک با نفوذ، قابل توجه بر همسایگانش تبدیل گردد (کوهن، ١٣٨٧: ٧١٥). از نظر سران کاخ سفید وجود کشور مسلمان و نیرومندی چون ایران، میان دو منبع انرژی (خزر و خلیج فارس) که ٦٨ درصد منابع انرژی جهان را به خود اختصاص داده است، برای استراتژی، منافع و امنیت ملی غرب در قرن بیست ویکم خطرناک است (خلیلی، همان: ٢٥٢). لذا، همانطور که در نقشه فوق (شماره٢) مشاهده می کنیم بیشتر حجم ذخایر نفت و گاز جهان در حوزة استقرار شیعیان و به ویژه اطراف کشور ایران به عنوان کانون اصلی شیعیان واقع شده اند و این امر در کنار اهمیت ذخائر کشور ایران، اهمیت استراتژیک و مرکزی آن در منطقة انرژی را نشان می دهد.

2.PNG

موقعیت مرکزی ایران، امکان بهره بری از این وضعیت را در اقدامات سیاسی، نظامی و اقتصادی فراهم می سازد. از نظر ژئوپلیتیکی، قرارگیری در مرکز منطقة اصلی انرژی جهان و دارا بودن جایگاه قابل توجه در ذخائر نفت و گاز، در جمع با موقعیت حد واسط شرق غرب و شمال - جنوب و اتصال منطقة انرژی آسیای مرکزی به آب های آزاد و اروپا، همگی سبب ارتقای وضعیت و جایگاه ژئوپلیتیکی ایران نسبت به دیگر تولیدکنندگان نفت و گاز می شود (متقی و دیگران، ١٣٩٢: ١٤).

ب. دوم؛ هلال شیعی

گذاز از ژئوپلیتیک به هلال/ طراحی مدل شیعه هراسی

همانطور که گفته شده هر دو مفهوم ژئوپلیتیک و هلال شیعی ماهیت شیعه هراسانه دارند که از سوی دول غربی و برخی از سران کشورهای مرتجع عربی طرح شده است. با وجود این طرح ژئوپلیتیک شیعی با هر نیتی هم که بوده باشد واقعیتی انکارناپذیر از حقیقت قدرت شیعیان در منطقۀ خاورمیانه است. به سبب همین واقعیت بود که دیری نپایید ماهیت ژئوپلیتیک به "هلالشیعی " رسما در محافل سیاسی و دانشگاهی به شکل نوینی در پی بروز حوادثی (به خصوص تحولات عراق و لبنان و پس از آن بیداریهای عربی) مطرح شد. لذا در اینجا به طور اختصار لازم است جهت تفهیم بهتر موضوع و تفکیک این واژهگان، زمینه های طرح هلال شیعی بررسی و مورد ارزیابی قرار گیرد.

به نقل از مارتین کرامر، محقق اسلام ستیز آمریکایی، در "مجموعه مقالات تشیع، مقاومت و انقلاب"، به طور ضمنی در مورد اهمیت عنصر ژئوپلیتیک شیعه چنین آمده است: «در دوران معاصر، تشیع برخی از قویترین مفاهیم طغیان انقلابی را پدید آورده است» (٣٦: ١٩٨٤ ,Kramer).

این پرسش که به کارگیری اصطلاح «هلال شیعی» یا «ژئوپلیتیک شیعی» برای نخستین بار توسط چه کسی و با چه اهدافی صورت گرفته است، پرسشی است که پاسخ قطعی برای آن وجود ندارد. بسیاری از صاحب نظران معتقدند که کاربرد این واژه باید به زمانهای خیلی دور یعنی ابتدای دوران اسلام منتسب کرد، برخی نیز در دوران حکومت آلبویه و نیز در دوران صفویان، را اوج کاربرد این واژه می دانند (کیانی و دیگران، ١٣٩٣: ١٠٩).

می توان گفت در دوران مدرن با فروپاشی کمونیسم، غرب برای حفظ همبستگی درونی خود و تداوم تسلط بر جهان نیاز داشت «خود» را در مقابل «دیگری» بنشاند. "احتشامی " معتقد است غربی ها بعد از جنگ سرد، بنیادگرایی اسلامی را که برای آنها با اسلام سیاسی یکی بود، جایگزین کمونیسم کردند تا از این طریق، خلأ دشمن کمونیستی را پر کنند (احتشامی، ١٣٨١: ١٢٦). بعد از پایان جنگ سرد، "فرانسیس فوکویاما " تز «پایان تاریخ» را مطرح و عنوان کرد لیبرال دمکراسی برای همیشه پیروز شده است. "هانتینگتون" با برگرفتن رویکرد فرهنگی - تمدنی در مقابل این ادعا، بحث را به «جنگ تمدنها» کشاند و گفت که عصر اختلافات ایدئولوژیک به سر رسیده و از این به بعد، شاهد برخورد تمدنها خواهیم بود. "ولی نصر " با بهرهگیری از مدل هانتینگتن در سطحی خردتر، بحث برخورد درون تمدنی (بین شیعه و سنی) را مطرح نموده و معتقد است حضور آمریکا در عراق به ایجاد بلوکبندی جدید بین اسلام قدیم (اهل تسنن) و اسلام جدید و نوظهور (اهل تشیع) انجامیده است (٦٣: ٢٠٠٦ ,Nasr). در واقع، بحث «هلال شیعه» نیز بر همین اساس مطرح شد. البته باید گفت قبل از ولی نصر؛ "صفرالحولی "، یکی از علمای وهابی عربستان، در سال١٩٩١ و پس از قیام شیعیان جنوب عراق، نسبت به شکل گیری یک قوس رافضی شامل شیعیان افغانستان، پاکستان، ایران، علویهای ترکیه و سوریه و شیعیان لبنان هشدار داده بود و بیان کرد که نگرانی وهابی های عربستان از تشیع، مسئله ای عقیدتی است، آنها معتقدند نیروی شیعه می تواند بر شیعیان خلیج فارس، به ویژه شیعیان عربستان، نفوذ کرده و در نتیجه شیعه گری موجب تهدید موقعیت اهل سنت شود (ضرغامی و دیگران، ١٣٩٣: ٢١٠).

با این همه پس از اشغال عراق به وسیلة آمریکا، نظمی که قبلا بر منطقه حاکم بود، فرو ریخت و نوعی سردرگمی ایجاد شد. در حین این سردرگمی، واژة «هلال شیعی» را نخستین بار، "ملک عبدالله " پادشاه اردن در سال٢٠٠٤، برای به تصویرکشیدن نوار گستردهای که به نظر وی در نتیجة حمله آمریکا به عراق به منظور دمکراسی سازی در این کشور، شکل گرفته است، به کار برد. این بار، تفاوت در این بود که برای اولین بار در جهان عرب سنی، یک دولت عربی شیعه شکل می گرفت؛ این مسئله مورد توجه بسیاری از سیاست گذاران از یک سو، و اندیشمندان از سوی دیگر قرارگرفت؛ در واقع، دو ادعا به طور هم زمان مطرح شدند: نخست، قدرتگیری شیعه در منطقه به شکل گیری یک بلوک شیعی منجرشده است و دوم، این بلوک شیعی، توسط تهران هدایت خواهدشد (١٦ : ٢٠٠٦ ,walker). از دید ملک عبدالله:

«اگر احزاب یا سیاستمداران طرفدار ایران بر دولت جدید عراق مسلط شوند، یک «هلال» جدید شامل جنبش ها یا حکومت های مسلط شیعه از ایران تا عراق، سوریه و لبنان، ظاهر خواهد شد که موجب برهم زدن موازنه قوای موجود میان شیعه و سنی شده، چالشی جدید برای منافع آمریکا و متحدانش خواهد بود. لازم است برنامه ریزان راهبردی در دنیا باید درخصوص این احتمال، آگاهی داشته باشند. چند ماه بعد در سپتامبر ٢٠٠٥، وزیر خارجه عربستان سعودی در سفر به آمریکا از نگرانی دولت متبوعش درخصوص آنچه وی، آن را «تحویل عراق به ایران» در نتیجه حمله آمریکا به این کشور نامید، سخن راند (حاجی یوسفی، ١٣٨٧: ١٦٣). سپس در ماه آوریل ٢٠٠٦، رئیس جمهور مصر در مصاحبه با شبکه العربیه، ضمن این ادعا که اکثریت شیعیان ساکن کشورهای عربی به ایران وفادارترند تا کشور خود، گفت:

«ایران بر شیعیان عراق که ٦٥ درصد جمعیت این کشور را تشکیل می دهند، نفوذ دارد» (ذوالفقاری و پورمحمدی، ١٣٩٤: ١٢١). با این همه، اندیشمندان و محققان در تفسیر تبعات اشغال عراق در سال ٢٠٠٣، توسط نیروهای آمریکایی از پدیده قدرتگیری شیعیان نام برده، برای توصیف این پدیده از مفاهیمی مانند: «احیای شیعه»، «خیزش شیعه»، «محور شیعه»، «پان شیعیسم»، «بین الملل شیعه»، «رنسانس شیعه»، « بلوک شیعه»، «امپراتوری شیعه»، و «بیداری شیعه»، استفاده کردهاند؛ البته هشدار نسبت به شیعه از پیش وجود داشته و به طور عمده، سنی های وهابی عربستان به این امر دامن زدهاند. این امر سبب شد که حاکمان کشورهای عرب منطقه برای فشار بر ایران، خود را به سمت آمریکا و غرب نزدیک کنند و از سویی دیگر با پرداختن و بزرگ کردن این موضوع، بتوانند جلوی موج آزادیخواهی در کشورهای عربی منطقه را بگیرند.

در حقیقت آنچه موجب شد بحث «هلال شیعی» از طرف حکام سنی منطقه مطرح شود، دو عامل مهم بوده است. یکی رهایی از چالش اصلاحات طرح خاورمیانه بزرگ و دیگری حفظ جایگاه خود و ترساندن مردم منطقه از کشور ایران (ضرغامی و دیگران، ١٣٩٣: ٢١١). این دیدگاها مبتنی بر وابستگی شیعیان کشورهای حوزة خلیج فارس و سایر کشورها به ایران، موجب توجیه اعمال محدودیت علیه جمعیت های شیعة کشورهای عربی بود. حاکمان این کشورها به دلیل ترس از قدرت یافتن شیعیان، نه تنها بر هویت سنی کشورشان تأکید می کردند، بلکه خشونت را برای به انزوا کشیدن شیعیان کشورشان به کار می بردند. بیشتر از همه، صدام حسین از کشتار، قتل، دستگیری و شکنجة شیعیان استفاده می کرد (١١: ٢٠٠٤ ,Nasr).

به طور اساسی، از منظر هویتی، ارتباط مذهب و سیاست در خاورمیانه، بیش از دیگر نقاط مشاهده می شود و یکی از مهم ترین عوامل سازنده سیاست های داخلی و خارجی در این منطقه، هویت دینی است؛ به بیان دیگر، جدایی دین از دولت، آنچنانکه در غرب نمودار شد، در خاورمیانه رخ نداد و بسیاری از حاکمان منطقه، داعیه رهبری دینی دارند؛ پادشاه مراکش خود را امیرالمومنین و پادشاه عربستان سعودی، خود را خادمالحرمین می داند، در نتیجه، بدون درنظرگرفتن مذهب، درک روندهای سیاسی و اجتماعی در این منطقه، ممکن نیست. بی شک رقابت های گفتمانی درون دینی در صورتی که از حدود خود خارج شود در روابط کشورها منطقه از یک سو، ثبات و صلح در منطقه و از سوی دیگر، تأثیر منفی خواهد داشت و اختلافات قومی و مذهبی را در کشورهای منطقه تشدید می کند (کیانی و دیگران، همان: ١١٢).

تفکر و اندیشه های شیعه در اثر جهانی شدن

ایدئولوژی و تفکر شیعه خصوصا جریان اصلی شیعه امامیه با نگرش عدالت خواهانه و مشیت گرایانه، پویایی لازم را برای تغییر و تحول لازم در سیاست بین الملل در عصر حاضر فراهم می آورد. هانریکربن شیعه شناس معروف فرانسوی معتقد است: «جامعه شیعه به موازات تحولات تاریخی اش، همواره یک دید پیشگویانه و غیب گویانه از جهان و تاریخ را ترویج کرده است» (طباطبایی، ١٣٩١: ١٤٦). با شکست ایدئولوژیهای ناسیونالیسم و سوسیالیسم درپایان دهۀ ٦٠ میلادی اسلام شیعی به عنوان یک ایدئولوژی سیاسی بعد از افول ایدئولوژیهای ملی گرایی و سوسیالیسم در نیمه دوم قرن بیستم در جوامع اسلامی رونق گرفت. از آن تاریخ به تدریج اسلامگرایان شیعی فرصت یافتند تا به نیرویی دست اول تبدیل شوند. اوج این روند انقلاب اسلامی ایران بود. در واقع، انقلاب اسلامی ایران باعث برانگیخته شدن شیعیانی شد که به عنوان بخش خاموش جامعه مسلمانان تا آن زمان هیچ گونه نقشی در سرنوشت خود و در ساختار سیاسی کشور خود نداشتند. در اثر انقلاب اسلامی، شیعیان جرأت و شجاعت خود را بازیافتند و پس از یک دوره فترت و سستی، ازخواب غفلت، بیدار شده و هویت تازهای یافتند (احمدی و حافظ نیا، ١٣٨٩: ٥٦). این انقلاب جنبش های خفته را بیدار نمود، بیداریهای کم تحرک را سامانی دوباره بخشید و حتی در برخی موارد جنبش های پر تحرک را به سوی ایدئولوژی جدید فراخواند (درخشه و جمیری، ١٣٩٠: ٣٩). بی شک در دوران معاصر، تشیع برخی از قویترین مفاهیم طغیان انقلابی را پدید آورده است. جنبش های شیعه امروزه استراتژیهای سیاسی فوقالعاده اصیلی ابداع آوردهاند که غالبا موجب شگفتی و حیرت دنیای اسلام و غرب شده است. از این رو در این چند دخه، اسلام شیعی قابلیت خود به عنوان ایدئولوژی سیاسی بیش ازپیش نمایان ساخته است (توانا و سلیمیان، ١٣٩١: ٧٩٣). به طور کلی، چنانچه - هویت شیعی برای تقویت عوامل مقاوم و بازدارنده، با واقع بینی و شناخت صحیح در جهت بهرهگیری مطلوب و تعادل سازنده با سایر فرهنگ ها خود را آماده کند و هویت پویا و با استحکامی برای عقاید، باورها و رفتارهای مذهبی خود فراهم کند، خواهد توانست از یک فرصت جهانی برای رشد و گسترش فرهنگ شیعی خویش، استفاده نماید. در عصر جهانی شدن، باید ادعا کرد که شیعه می تواند مهمترین بازیگر در تاریخ خاورمیانه مدرن باشد(١٨: ٢٠٠٤ ,Gerecht).

رویهم رفته، حقیقت تشیع در صورتی که بر زبان روز و با در نظر گرفتن شرایط جهانی با استفاده از منابع غنی شیعه تبلیغ و ترویج شود، و از ابزارهای جهانی همچون ماهواره، اینترنت و نظام های اطلاعاتی جهان شمول بهره جوید، شیعه قادر خواهد بود که عقاید، باورها و ارزشهای ناب و بشر دوستانه خود را در کنار سایر فرهنگ ها و تمدنها تبلیغ و هویت واقعی خود را در جهان تثبیت نماید.

شیعه به عنوان یک مذهب به هیچ وجه محلی و منطقه ای نیست و از یک اندیشه جهانی و عامگرا برخوردار است و باید اذعان کرد فقط تشیع است که مبانی نظری امیدبخشی را برای برخورد با مسئله بروزکردن اسلام دارد (فولر، ١٣٧٧: ٣١١).

اهمیت و نقش نمادهای شیعی (راهپیمایی اربعین) در جهانی سازی ژئوپلیتیک شیعه

قدرت شیعیان تابع متغیرهای فراوانی نظیر میزان سازمان یافتگی و انسجام سیاسی، رهبری، دینی و سیاسی، میزان آگاهی و از همه مهم تر ماهیت اعتقادات دینی و مذهبی می باشد. بی شک ژئوپلیتیک شیعه بدون توجه به عقاید و نمادهای آن که پدید آورنده ایدئولوژی مذهبی آن است بی معناست. شناخت ژئوپلیتیک شیعه هنگامی میسر است که منابع واقعی قدرتساز ژئوپلیتیک شیعه را بشناسیم. منابعی که برگرفته از اعتقادات، پایه و اصول ناب مذهبی و ایدئولوژی شیعی است. چنانچه این منابع قدرتساز در اعصار گذشته ؛ از مقاومت شیعیان مقابل دستگاه خلافت اموی، تا جنبش های شیعی ابومسلم و سربداران و حکومت فراگیر صفوی بر پایه هویت و منابع ارزشی شیعی توانست شیعه را به صورت یک مذهب منسجم و یکپارچه مطرح سازد. در عصر مدرن؛ نخستین جرقۀ شیعه گری و انقلابهای مردم سالار و حق طلبانه، با انقلاب ایران و به رهبری حضرت امام خمینی (ره)، آغاز شد و با پیروزی شیعیان عراق (٢٠٠٣م.) و حزب الله لبنان(٢٠٠٦م.)، در مقابل محور «غربی -عربی» و اختاپوس وهابیت، در پی بیداری روزافزون ملل اسلامی است؛ به گونه ای که پس از این حوادث عنصر شیعه در تکاپوی انقلابهای منطقه ای خاورمیانه (بحار عربی) و هم اکنون با پیروزی در سوریه و عراق (٢٠١٧م) تحت عنوان محور مقاومت به راه پرفراز و نشیبش ادامه می دهد.

با توجه به مبادی نظری اعتقادی شیعه می توان گفت تشیع، آموزهها و نمادهایی دارد که با به حاشیه راندن قرائت های محافظه کارانه و به متن آوردن قرائت های رادیکال یا انقلابی؛ تبدیل به یک ایدئولوژی شده است (اسپوزیتو، ١٣٨٢: ١٦٢). یکی از این نمادهای ایدئولوژیک قدرتساز، بزرگترین گردهمایی جهان، یعنی اربعین حسینی است. واژه اربعین دارای مبنانی فرهنگی متعددی برای شیعیان است؛ در فرهنگ اسلامی بر عدد چهل، تاکید و سفارش بسیار شده و در مناسبت های مختلف بر آن تکیه شده است؛ مثلا کمال عقل انسان در چهل سالگی، آثار چهل روز اخلاص در عمل، حفظ چهل حدیث، دعای چهل نفر مومن برای انسان، قرائت استجابت دعای عهد در چهل صبح، پذیرفته نشدن نماز شرابخوار تا چهل روز، گریه چهل روزه آسمان و زمین و فرشتگان برای امام حسین (ع) و استحباب زیارت اربعین، از جمله مواردی است که اهمیت عدد چهل را در فرهنگ اسلامی و معارف شیعی می رساند (پیشوایی، ١٣٩٤: ١٥). غیر از این، اربعین در فرهنگ شیعه جایگاه بسیار والا و ارزشمندی دارد و در میان مسلمانان به ویژه شیعیان بیرق استقامت در راه دین است ؛ ازاین رو یکی از سنت های اربعین در میان شیعیان برگزاری راهپیمایی در این روز است. راهپیمایی اربعین تجلی قدرت شیعیان در عصر جدید جهانی است. راهپیمایی در فرهنگ های مختلف یک حرکت انقلابی و سیاسی به شمار می آید؛ اما این راهپیمایی بیانگر زند بودن ماجرای کربلا و عاشور است که پیام آن ایستادن در مقابل ظلم تا پای جان است که براساس روایت هایی که برای این روز وجود دارد به عنوان یکی از آموزه های شیعیان تبدیل شده است.

اربعین حسینی بزرگترین همایش اعتقادی انسانی (جدول شماره١) بر روی کره زمین، اکنون در اختیار شیعیان است.

زیارت اربعین به قدری در پاسداشت مقام سیدالشهدا(ع) تأثیر داشته که زیارت اربعین که ابتدا به چند ده نفر محدود می شد، اما، امروزه به حضور میلیونی زائران حسینی در کربلا تبدیل شده است (پورامینی، ١٣٩٢: ٧٥)؛ و از نظر جمعیت شرکت کننده از کنگره عظیم حج که با حضور حداکثر ٤ میلیون مسلمان برگزار می شود پیشی گرفته است. چند سالی است که جمعیتی پنج برابر حج تمتع، در زیارت اربعین امام حسین (ع)گرد هم می آیند؛ و در حالی که حاجیان، هر سال حداکثر ٢٠ کیلومتر پیاده روی دارند؛ شیعیان عراق و کشورهای دیگر، از شهرها و مناطق مرزی مختلف این کشور مانند: منذیه بصره، ناصریه و نعمانیه گاهی حدود ٤٠٠ کیلومتر را پیاده طی می کنند تا به نجف اشرف و کربلا برسند (زارع خورمیزی، ١٣٩٢: ٣٠٩).

در این این ایام، عشایر حاشیه رود فرات در ایام مراسم پیاده روی چادرهای بزرگی که به آنها موکب» یا مضیف می گویند؛ در این مسیر برپا می کنند و زائران را برای پذیرایی و استراحت در آنها جای می دهند (آباذری، ١٣٩٣: ١٦٢).

 عشایر و اجتماعات مذهبی بومی، موکب های بسیاری برپا می کنند و رایگان به زائران ارائه خدمات می کنند. مدیریت موکب ها به شکل کاملا مردمی و مستقل از دولت انجام می شود (مظاهری، ١٣٩٥: ١٠٠). به طورکلی در عظمت این راهپیمایی باشکوه باید گفت؛ این تظاهرات و راهپیمایی مردمی، به این شکل و روش و با این هدف بلند و والا چیزی است که اهل دنیا را به حیرت و شگفتی واداشته و مردم به حقیقت تشیع و روحیه پایداری و مقاومت و محبت در آن پی بردهاند. همچنین این تجمع عظیم نشان می دهد که شیعیان با مدیریتی قوی و سازماندهی تشکیلات خود، از اصول و عقاید خویش محافظت می کنند و از این حیث، دیدگاه واحد دارند؛ چندان که قدرتمندان و حاکمان خودسر و زورگو نتوانند در این تشکیلات نفوذ کنند و اثر بگذارند (حسینی جلالی، ١٣٩٣: ٤٤). اجمالا امروزه، کربلا به عنوان مرکز و ثقل مقدسی برای تجمع شیعیان عاشق از اقصی نقاط جهان می تواند موجب وحدت و یکپارچگی و تقویت روحیه جهاد و شهادت در بین شیعه شده و آرمانهای شیعه را فارغ از قید و بندهای قومی و منطقه ای در پیوند با ژئوپلیتیک شیعه دنبال می کند. این راهپیمایی معنوی عظیم، شکلی از اتحاد و یکپارچگی شیعیان را به وجود آورده است، به طوری که اربعین حسینی به روز جهانی وحدت مسلمانان در مقابل جریانهای استکباری و تکفیری تبدیل شده است. نکته مهم این است که، هر سال بر تعداد شرکت کنندگان و همچنین تعداد کشورها و مذاهب دیگر نیز در این مراسم افزوده می شود؛ این امر باعث اتحاد و یک نماد صلح جهانی در بین مسلمانان و شیعیان تبدیل شده است و نقش گستردهای بر قدرت نرم شیعیان و اتحاد آنها داشته است.

3.PNG

امروزه، ظرفیت ها و کارکردهای عظیم اربعین که ذهن بسیاری از اندیشمندان و رسانه های غربی را به خود جلب کرده است دارای پیامدهای قدرتی، هویتی و اتحاد فراوان است که برخی از پیامدهای ان را می توان در قالب چند بند به شکل زیر بیان داشت؛

١. فرامذهبی بودن مراسم اربعین: این مراسم تنها اختصاص به شیعیان ندارد، بلکه در این مراسم بسیاری از پیروان اهل سنت، مسیحیت، یهودیت، ایزدیها و صائبی های عراق نیز شرکت می جویند و این نشانگر این است که شرکت کنندگان در این مراسم باشکوه، اباعبدالله الحسین (علیه السلام) را سمبلی برای آزادی، و شخصیتی جهان شمول می دانند. هرچند وجه بارز این روزهای جامعه عراق، کاهش بی سابقه این اقلیت ها به دلیل گسترش دامنه خشونت تکفیریها است. تا جایی که جمعیت ارامنه و آشوریان از بیش از یک میلیون در ٢٠٠٣، به کمتر از پانصد هزار نفر شبکها به یکدوم، صابئین به یکهفتم (٢٠١٤ ,Cordesman and Khazaei)، به علت خوشونت و مهاجرت کاهش یافته است.

٢. قدرت نرم مسلمانمان: این حضور نشان می دهد که مکتب حسینی از قابلیت و قدرت بسیج بالایی برخوردار است که مشابه آن را در جهان امروز (که در معرض هجوم افسارگسیخته فرهنگ غرب قرار گرفته و باعث تکه تکه شدن هویت های جمعی شده است) نمی توان سراغ داشت.

٣. نماد ظلم ستیزی مکتب حسینی: این حضور باعث آشنایی افکار عمومی بین المللی با ماهیت ظلم ستیزی مکتب حسینی و نمادهای عینی آن تاسوعا عاشورا و اربعین می شود و در عین حال با بازخوانی واقعه جانسور عاشورا چهره عاملان و مسببان این واقعه را در چهره داعش و دیگر افراد و گروههای تکفیری برای افکار عمومی بین المللی معرفی می کند.

٤. تقریب مذاهب: حضور میلیونها نفر از مسلمانان جهان اعم از شیعه و سنی در این مراسم نشان می دهد که راهپیمایی اربعین ظرفیت تقریب مذاهب را نیز در بر دارد که این مسئله خود می تواند بخش اعظم تبلیغات رسانه های بیگانه در اختلافافکنی میان شیعیان و اهل تسنن را خنثی نماید.

٥. اهمیت نیروهای مردمی یا حشدالشعبی: حضور میلیونها زائر در اربعین از سویی نمایشگر کارکردهای نیروهای مردمی است که در عین مبارزه با تروریسم با کمک به دولت عراق توانستند امنیت را برقرار کنند و در واقع مراسم اربعین این ظرفیت و کارکردهای این نیروها را نیز به نمایش گذاشت.

٦. رابطه مستقیم بومی بودن امنیت با دوام آن: روند تامین امنیت ٢٠ میلیون زائر نشان می دهد که هرچه عوامل و زمینه های تامین امنیت بومی باشد به همان میزان ضریب، دوام و قوام آن نیز افزایش می یابد. از این رو، حضور نظامیان خارجی و پایگاههای امریکایی در منطقه بیش از اینکه باعث ثبات باشد به ناامنی دامن می زند.

٧. بی نیازی عراق به دخالت امریکا: با وجود درگیری دولت عراق با تروریسم داعش توانمندی در حفظ امنیت ٢٠ میلیون زائر نشان می دهد که دولت و ملت عراق نیاز به قیم ندارد وخود قادر است. امنیت خود را تامین نماید.

٨. روشنگری در جهان: نمود جهانی و به نوعی تبلیغ اربعین در جامعه جهانی تأثیرگذار است. غرب بخصوص، طی دو دهه گذشته تلاش زیادی بکار بسته تا اسلام را عامل تفرقه دشمنی میان ملت ها معرفی کرده و پیروان آن را در حال سرخورده شدن از آن و رهاکردن دین جلوه دهند. غرب طی سالهای اخیر با برجسته سازی جایگاه گروههای تروریستی نظیر داعش وانمود می کرد اسلام در حال منزوی و مطرود شدن در جغرافیای خود است. راهپیمایی چند ده میلیونی اربعین در عراق که در مقیاسهای دیگری در بعضی دیگر از کشورهای اسلامی منطقه تکرار شده است، نشان داد که «اسلام بالنده» به شکلی توفنده در صحنه حضور دارد و از قضا در کشوری که بیش از سایر کشورها با دو مقوله اشغال نظامی غرب و تروریزم دست به گریبان بوده و فدائیان بیشتری داده است، توفندهتر است. در واقع اربعین به عنوان نماد استکبار ستیزی و درخشانترین مقاوت، علیه تیرگی های ناشی از فساد و ظلم، نه تنها در جهان اسلام، بلکه در سرتاسر گیتی همواره مطرح خواهد بود (گلی زواره، ١٣٩٣: ١٧٠).

٩. بالندگی بیداری اسلامی: حاکمان ستمگر در طول تاریخ کوشیدهاند تا با انواع مکر و نیرنگ، حرکت مستضعفان در مسیر سیدالشهدا(ع) را فرو بنشانند و پرتو نورانی انقلاب او را خاموش کنند (حسینی جلالی، ١٣٩٣: ٤٠)؛ اما امروزه مسلمانان نشان دادند، برخلاف آنچه تصور و تبلیغ می شود، جوامع اسلامی در مسیر بیداری اسلامی دچار تردید و سستی نشده اند و آنچه در خیال غرب خلجان می کند، توهمی است که با تبلیغات رسانه ای، واقعیت معرفی می شود.

١٠. نفی استکبار: حرکت اربعین با الگوگیری از حرکت امام حسین (ع) ناظر بر عزتطلبی و ذلت گریزی و نفی استکبار خارجی و استبداد داخلی است.

نتیجه گیری

تشیع با خردگرائی ذاتی خود، عدالت طلبی و صلح خواهی مطلوب تودهها، تکیه بر ظرفیت های ژئوپلیتیکی موجود، درک هوشمندانه از شرایط منطقه ای و جهانی و تعامل موثر در سه حوزه شیعی، اسلامی و جهانی می تواند ضمن تحکیم جایگاه تاریخی خود از منافع و امنیت شیعیان خاورمیانه در عصر سیاهی و تباهی دفاع نماید. فرانسوا توال بر این واقعیت ژئوپلیتیکی پیچیده با صراحت صحه می گذارد. وی در جایی می گوید: «از این به بعد در خاورمیانه و خاور نزدیک چه در سیاست داخلی و چه در روابط خارجی، هیچ چیز بدون توجه به واقعیت های شیعی انجام نخواهد پذیرفت. چنین نقش بالندهای از شیعیان را باید در عقاید و آموزه های آن جستجو کرد که یکی از آموزهها و نمادهای اصلی شیعیان زندهنگه داشتن نهضت عاشور است که امروزه راهپیمایی عظیم اربعین سمبل آن است. بی شک این راهپیمایی عظیم نقش بسیار گستردهای در هویت یابی و قدرتنمایی شیعیان، بخصوص درسالهای اخیر پس از سقوط صدام داشته است. پیاده روی اربعین با دامنۀ جهانی، پیامرسان دوستی اقوام و فرهنگ ها و وحدت مسلمانان است. در شرایط بحرانی خاورمیانه، که جبهۀ غربی، و جبهه متحجر پادشاهان عربی، از هیچ تلاشی جهت انزوای تشیع دریغ نورزید؛ اربعین حسینی، سمبل: مقاومت؛ عدالت، آزادگی، ایمان و در یک کلام، ایستادکی مقابل استکبار و جهل است که انسانهای آزاده را از هر دین و نژادی کنار هم جمع آورده. اربعین به عنوان یکی از نمادهای ناب شیعی، مخاطب خود را فقط شیعه نمی داند؛ اربعین پیام بیداری ملل اسلام و تمام آزادگان از یورغ جور و ستم است. شرکت فرق مختلف ؛ اعم از مذاهب اسلامی و سایر ادیان در این راهپیمایی، نمایش یک دلی و اتحاد مقابل تروریسم و خشونتی است؛ که مرجع آن به طور عام کشورهای اسلامستیز و به طور خاص کشورهای شیعه ستیزاند. امروزه تشیع جایگاه حقیقی خود را در قالب قدرت سخت و نرم به دست آورده است. جنگ همه جانبه بر علیه ایران(١٩٨٠)، اشغال عراق (٢٠٠٣)، جنگ بر علیه حزب الله (٢٠٠٦)، و حالا جنگ بر علیه یمن و سوریه چیزی به جز انزوای غرب و وهابیت و بالندگی شیعه دربر نداشت. اتخاذ سیاست شیعه هراسی توسط دولت های غربی، در راستای ظرفیت بالای قدرت نرم آموزه های شیعی و نیز احتمالا جایگزینی مکتب اسلام سیاسی به جای شوروی سوسیالیست چیزی است که قدرتهای غربی سخت پیگیر آنند. تاکتیکی که غرب در تمامی دوران جنگ سرد با تقسیم جهان به دو بلوک خیر (نظام دموکراسی) و شر (نظامهای کمونیست) نظام دلخواه خود را ترسیم و مفهومسازی کرده است. این عمل را غرب با کمک کشورهای پادشاهی عرب، پشتیبانی از اسلام فاشیستی وهابی و ترویج و پشتیبانی از تروریسم انجام می دهد؛ زیرا آنان به خوبی می دانند، آموزهای ناب شیعی، در سایه ولایت امام معصوم و فقه ها، شوق شهادت با الگوگری امام حسین (ع)، و اعتقاد به ظهور مهدی (عج)؛ چیزی را به نام مصالحه با استکبار و معامله در شریعت نمی پذیرد و این را همواره در حوادث بسیار ثابت کرده است. به همین دلیل هانتینگتن، اسلام فاشیستی را عربستان و آموزه های اسلام وهابی می داند، و فکویاما خود از بالهای سرخ و سبز تشیع و ولایت سخن می راند، که شیعه را مقابل هر گونه تهاجم و زهر کشنده واکسینه ساخته اند؛ لذا، در عمل و به تبع از آگاهی از نفوذناپذیری اصول و اعتقادات شیعی، ترجیحات آنها به جای وهابیت هراسی و اسلام ستیزنده غربی، شیعه هراسی است. منتها اگر امروز شیعه در منطقه خاورمیانه قدرت هژمون است بی شک این قدرت را در سایه ایدئولوژی و اعتقاد و نمادهای اسلامی - شیعی کسب کرده است.

منتها ژئوپلیتیک واقعی شیعه چیزی است که بر گرفته ار اصول، مذهب و اعتقادات اصیل شیعی و امروزه راهپیمایی عظیم و فرامذهبی اربعین یکی از این نمادها است.

کتابشناسی

١. احمدی، سیدعباس؛ حسینی نصرآبادی، نرجس سادات (١٣٩٥)، «وضعیت ژئوپلیتیک شیعه در عصر جهانی شدن»، فصلنامه مطالعات سیاسی جهان اسلام، سال پنجم، شماره ١٨، صص ٢٤-١؛

٢. آباذری، عبدالرحیم (١٣٩٣)، «پیاده روی اربعین حسینی در سیره و سخن بزرگان»، مجله فرهنگ زیارت، سال پنجم، تابستان و پاییز، شماره ١٩ و ٢٠، صص ١٦٩-١٤٩؛

٣. احمدی، سیدعباس؛ حافظ نیا، محمدرضا (١٣٨٩)، «موانع و شیوههای بازدارنده تجدید حیات شیعه در جهان»، فصلنامه شیعه شناسی، شماره ٣٠، صص ١٩١-١٥٧؛

٤. احتشامی، انوشیروان (١٣٨١)، «بنیادگرایی اسلامی و اسلام سیاسی»، ترجمة محسن ثلاثی، فصلنامه علوم سیاسی، سال پنجم، شماره ١٨، صص ٢٦٠-٢٤٥؛

٥. پورامینی، محمدامین (١٣٩٣)، «جایگاه زیارت اربعین در متون حدیثی و فقهی»، مجله فرهنگ زیارت، قم : حوزه علمیه قم. سال پنجم، تابستان و پاییز، شماره ١٩و ٢٠، صص ٨٥-٧٥؛

٦. توانا، محمدعلی؛ سلیمیان، مهناز(١٣٩١)، «آینده گفتمان سیاسی - فرهنگی شیعی در جغرافیای سیاسی -فرهنگی خاورمیانه»، مجموعه مقالات همایش ژئوپلیتیک شیعه، ١٦ و ١٧ آبان ماه، تهران: دانشگاه تربیت مدرس؛

٧. تلاشان، حسن (١٣٨٨)، «ژئوپلیتیک شیعه در لبنان قبل و بعد از جنگ ٣٣ روزه»، فصلنامه شیعه شناسی، قم: حوزه علمیه قم، سال هفتم، شماره ٢٦، صص ٣٤-٧؛

٨. توال، فرانسوا (١٣٨٧)، ژئوپلیتیک شیعه، ترجمه کتایون باصر، تهران: انتشارات ویستار، چاپ سوم، ص ٢٠٠؛

٩. جاودانی مقدم، مهدی (١٣٩١)، «ژئوپلیتیک نوین تشیع در خاورمیانه و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران»، فصلنامه ژئوپلیتیک، سال هشتم، شماره ٢، صص ٦٢-٢٩؛

١٠. جعفری، علی اکبر؛ منفرد، سیدقاسم (١٣٩٠)، «رفتارسنجی آمریکا در قبال دومینوی انقلابهای خاورمیانه»، فصلنامه آفاق امنیت، دوره چهارم، شماره ١١، صص ٥٦-٣٩؛

١١. جردن، تری؛ روانتری، لستر(١٣٨١)، مقدمه ای بر جغرافیای فرهنگی، ترجمه محمد سلیمانی و سیمین تولایی، تهران: موسسه پژوهشی فرهنگ، هنر و ارتباطات، چاپ اول؛

١٢. حسینی جلالی، سیدمحمدرضا (١٣٩٣)، «نقش اربعین در احیاء یاد عاشورا و گسترش نهضت امام حسین (ع)»، مجله فرهنگ زیارت، سال پنجم، تابستان و پاییز، شماره ١٩و ٢٠، صص ٤٧ -٣٥؛

١٣. حافظ نیا، محمدرضا (١٣٩٠)، اصول و مفاهیم ژئوپلیتیک، مشهد: انتشارات پاپلی، چاپ سوم؛

١٤. حاجی یوسفی، امیرمحمد (١٣٨٧)، «هلال شیعی؛ فرصت ها و تهدیدها برای جمهوری اسلامی ایران، اعراب و آمریکا»، فصلنامه دانش سیاسی، شماره اول، صص ١٩٢-١٥٢؛

١٥. خواجه سروری، غلامرضا؛ بهرامی، سمیه (١٣٩٣)، «تحلیل روابط ایران و عراق بر اساس گفتمان ایران هراسی»، فصلنامه پژوهش های سیاسی جهان اسلام، سال چهارم، شماره ٤، صص ١٠٦-٨٣؛

١٦. خضری، سیداحمدرضا (١٣٩١)، تشیع در تاریخ، قم: نشر معارف، چاپ اول؛

١٧. خلیلی، اسدالله (١٣٨٣)، روابط ایران و آمریکا، بررسی دیدگاه نخبگان آمریکایی، تهران: انتشارات موسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین المللی ابرار معاصر، چاپ اول؛

١٨. درخشه، جلال؛ جمیری، محمد (١٣٩٠)، «انقلاب اسلامی ایران و تحول در حرکت شیعی عربستان سعودی»، فصلنامه شیعه شناسی، سال نهم، شماره ٣٦، صص ٧٠-٣٥؛

١٩. ذوالفقاری، ابوالفضل؛ پورمحمدی، مژده (١٣٩٤)، «تحلیل پیامدی جنبش های مردمی منطقه خاورمیانه از منظر گسترش شکاف مذهبی شیعه و سنی»، فصلنامه جامعه شناسی سیاسی جهان اسلام، سال سوم، شماره ٢، صص ١٣٢-١١٣؛

٢٠. زارع خورمیزی، محمدرضا (١٣٩٢)، اربعین های خونین، مجموعه مقالات اربعین، جمع آوری سده توسط جمعی از نویسندگان، قم: پژوهشکده حج و زیارت، صص ٣٢٩-٣٠٣؛

٢١. سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح (١٣٨٧)، ژئوپلیتیک منطقه خلیج فارس، با تاکید بر شیعیان، تهران: انتشارات سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، چاپ اول؛

٢٢. سیف زاده، سیدحسین (١٣٧٢)، نظریات مختلف در روابط بین الملل، چاپ دوم، تهران: انتشارات سفیر؛

٢٣. صحفی، سیدمحمد (١٣٨٠)، ژئوپلیتیک فرهنگی و مسئله امنیت ملی، تهران: انتشارات شمسا، چاپ اول؛

٢٤. ضرغامی، برزین و همکاران (١٣٩٣)، «ژئوپلیتیک شیعه یا هلال شیعه (مبانی، اهداف و رویکردها)»، فصلنامه پژوهش های جغرافیای انسانی، دوره ششم، شماره ١، صص ٢١٤ -١٩٧؛

٢٥. طباطبایی، سیدمحمدحسین (١٣٩١)، شیعه؛ مجموعه مذاکرات با پروفسور کربن، گردآورنده: سیدهادی هادی خسروشاهی، قم: انتشارات بوستان قم، چاپ پنجم؛

٢٦. عزتی، ابوالفضل (١٣٥٧)، اسلام انقلابی و انقلاب اسلامی، تهران: انتشارات هدی، چاپ اول؛

٢٧. فلینت، کالین (١٣٩٠)، مقدمه ای بر ژئوپلیتیک، ترجمه محمد باقر قالیباف و هادی پوینده، تهران: انتشارات قومس، چاپ اول؛

٢٨. فولر، گراهام (١٣٧٨)، قبله عالم، ژئوپلیتیک ایران، ترجمه عباس مخبر، تهران: نشر مرکز، چاپ دوم ؛

٢٩. قاضی طباطبایی، سیدمحمدعلی (١٣٦٨)، تحقیق درباره اول اربعین حضرت سیدالشهدا(ع)، قم: بنیاد علمی و فرهنگی شیهد آیت الله قاضی طباطبایی، چاپ اول؛

٣٠. کیانی، وحید و همکاران (١٣٩٣)، «فرایند قلمروسازی گفتمانی؛ نقدی بر نظریه هلال شیعی»، فصلنامه پژوهش های سیاسی جهان اسلام، دوره چهارم، شماره ٢، صص ١٢٤-٩٩؛

٣١. کاویانی راد، مراد و همکاران (١٣٩١)، «تبیین منازعات ژئوپلیتیکی شیعه و سنی (بعد از حمله آمریکا به عراق)»، مجموعه مقالات همایش ژئوپلیتیک شیعه، ١٦ و ١٧ آبان ماه، تهران: دانشگاه تربیت مدرس، صص ٢١٩-١٩٨؛

٣٢. کوهن، سائول برنارد (١٣٨٧)، ژئوپلیتیک نظام جهانی، چاپ اول، ترجمه عباس کاردان، تهران: موسسه فرهنگی ابرار معاصر، چاپ اول؛

٣٣. گلی زواره، غلامرضا (١٣٩٣)، «اربعین حسینی در آثار و اظار علما»، مجله فرهنگ زیارت، سال پنجم، تابستان و پاییز، شماره ١٩و٢٠، صص ٩٥-٦٩؛

٣٤. متقی، افشین و همکاران (١٣٩٢)، «بررسی نقش ژئوپلیتیک انرژی در مفهومسازی هلال شیعه»، فصلنامه پژوهش های سیاست اسلامی، سال اول، شماره ٣، صص ١٧٢-١٤٧؛

٣٥. مظاهری، محسن حسام(١٣٩٥)، فرهنگ سوگ شیعی، تهران: نشر خیمه، چاپ اول، صص ٦٧٢؛

٣٦. مجتهدزاه، پیروز (١٣٩٠)، جغرافیای سیاسی و سیاست جغرافیایی، ویراست دوم، تهران: انتشارات سمت، چاپ چهارم؛

٣٧. نادری، احمد (١٣٩١)، «ریملند شیعی و نقش ایران به عنوان تمدن اسلامی در نبرد تمدن ها»، مجموعه مقالات همایش ژئوپلیتیک شیعه، ١٦ و ١٧ آبان ماه، تهران: دانشگاه تربیت مدرس، صص ٣٤١-٣٢٠؛

٣٨. (١٣٩٠)، «نئومکیندریسم و نظریه ریملند شیعی»، فصلنامه دین و ارتباطات، دوره هجدهم، شماره ٤٠، صص ٢٠٧-١٧٧؛

39. Cordesman, Anthony. H and Sam Khazai (2014), "Iraq in Crisis", Center for Strategic & International Studies;

40. Dodds, Klaus (2000), "Geopolitical in a Changing World ," England: Pearson Education Limited;

41. fukuyama ,francis (2003)," Shiism As Mahdism: Reflections On A Doctrine of Hope", In:  www. payvand. com/news/03/nov/1126- htm;l

42. Gerecht. R. M (2004), The Islamic paradox, Shiite Clerics, Sunni;

43. Fundamentalists and the Coming of Arab Democracy , United States of America. Washington, D. C: The AEI press ;

44. Johnston , Ron & et. Al (1994), "The dictionary Housman Geography", U. K: Blackwell;

45. Kramer, Martin (1984),"Shia, Resistance and Revolution", Middle Eastern Studies , Vol. 25, No. 2;

46. Nasr ,Vali (2006),The Emrging Shia Crescent, Implicationfor U. S, Policy in the Middle East, June 5, Third panel, Concil on Foreign Relationsr , New york Routledge, London;,

47. (2004),"Reginal Implications of Shia Revival in Iraq", Washington quarterly, Vol 27 , No. 32

پی نوشت

 

[1] Klaus Dodd's

کلمات کلیدی
شیعه  |  قدرت نرم  |  ژئو پلیتیک شیعه  |  راهپیمائی اربعین  | 
لینک کوتاه :