گنجینه معارف

تجلی آیات و روایات در شخصیت الگویی شهید مطهری

از شخصیت های معاصر که می تواند الگویی موفق برای نسل حاضر حوزوی و دانشگاهی باشد؛ استاد شهید مرتضی مطهری است. شخصیتی که افزون بر دانش فراوان، مسلح به سلاح ایمان، زیبنده به فضایل اخلاقی و مجهز به برهان و منطق بود و در کنار روشنفکری، پایبند به آموزه های قرآن و عترت و در عین بلندمرتبگی علمی، در نهایت خضوع و فروتنی در برابر دیگران و نمونه تمام عیار یک انسان مطلوب و منطبق با آموزه های قرآنی و روایی بود. در این مقاله تلاش شده است با بهره گیری از آیات و روایات و منابع مکتوب کتابخانه ای و ابزار فیش برداری، شخصیت الگویی شهید مطهری از زوایای مختلف سیاسی، اخلاقی، اجتماعی و علمی بررسی شود.

منبع : نشریه مطالعات تربیتی و اجتماعی قرآن و عترت، پاییز و زمستان 1398، سال دوم - شماره 4 , فاکر میبدی، محمد؛ طیبی، زینب؛ فاکر، فاطمه تعداد بازدید : 2388     تاریخ درج : 1400/02/12    

روش تربیت الگویی، یکی از روش های فراگیر و مؤثر در تربیت انسان است. این روش در سرتاسر زندگی و ابعاد مختلف حیات انسان کاربرد دارد و از آنجا که محتوای تربیت را به صورت عینی و عملی ارایه می دهد، در انتقال مفاهیم و آموزش برنامه های تربیتی، مؤثر است. در این روش، یکی از مسایل مهم در هر جامعه، شخصیت هایی هستند که می توانند به عنوان الگویی مناسب، سرمشق دیگران باشند. مسأله ای که قرآن کریم و روایات معصومین(ع) از آن سخن گفته اند و بر بهره گیری از الگو و پیروی از اسوه های حسنه تأکید کرده اند.

از شخصیت های معاصر که می تواند الگویی موفق برای نسل حاضر حوزوی و دانشگاهی باشد؛ استاد شهید مرتضی مطهری است. شخصیتی که افزون بر دانش فراوان، مسلح به سلاح ایمان، زیبنده به فضایل اخلاقی و مجهز به برهان و منطق بود و در کنار روشنفکری، پایبند به آموزه های قرآن و عترت و در عین بلندمرتبگی علمی، در نهایت خضوع و فروتنی در برابر دیگران و نمونه تمام عیار یک انسان مطلوب و منطبق با آموزه های قرآنی و روایی بود. در این مقاله تلاش شده است با بهره گیری از آیات و روایات و منابع مکتوب کتابخانه ای و ابزار فیش برداری، شخصیت الگویی شهید مطهری از زوایای مختلف سیاسی، اخلاقی، اجتماعی و علمی بررسی شود.

مقدمه

در تاریخ بشریت بزرگانی در آسمان علم و عمل درخشیده اند که همچون مشعل فروزانی راه زندگی انسان های دیگر را روشن کرده و تلاش کرده اند تا مروّج افکاری نوین برای انسان های جستجوگر و پویندگان حقیقت باشند. در رأس این هرم انسانی، انبیای بزرگ الهی و پیشوایان معصوم(ع) قرار دارند. پس از آنان عالمان و دانشمندان اسلامی که به حق وارثان این رسالت بزرگ هستند، جای دارند که پرچم این حرکت بزرگ را بر دوش گرفته اند.

یکی از این ستارگان پرفروغ طریق حقیقت، استاد شهید مرتضی مطهری است که امام خمینی(ره)، وی را درختی پرثمر نامید و فرزند عزیزش خواند(12/2/58). این شهید بزرگوار با توأم کردن عمل با ایمان، اخلاق با عرفان، برهان با قرآن و علم با حکمت، جامعه جاهلی و ظلمت زده ی عصر خود را با انوار تابناکش، روشن کرد و در آخر با شهادت مظلومانه خویش، مانند ستاره ای در آسمان اسلام درخشید. در بخشی از پیام امام راحل در شهادت این شهید بزرگوار و متفکر و فیلسوف و فقیه عالی مقام آمده است:

«من فرزند بسیار عزیزی را از دست داده ام و در سوگ او نشستم که از شخصیت هایی بود که حاصل عمرم محسوب می شد. در اسلام عزیز به شهادت این فرزند برومند و عالم جاودان ثلمه ای وارد شد که هیچ چیز جایگزین آن نیست. تبریک از داشتن این شخصیت هایی فداکار که در زندگی و پس از آن با جلوه خود نورافشانی کرده و می کنند.

من در تربیت چنین فرزندانی که با شعاع فروزان خود مردگان را حیات می بخشند و به ظلمت ها نور می افشانند، به اسلام بزرگ، مربّی انسان ها و به امّت اسلامی تبریک می گویم. من اگر چه فرزند عزیزی که پاره تنم بود از دست دادم، لکن مفتخرم که چنین فرزندان فداکاری در اسلام وجود داشت و دارد»(12/2/58).

از آنجا که جامعه کنونی ما و بویژه جوانان نیازمند شناخت الگویی مناسبند؛ چراکه در دوره جوانی که مهمترین دوره تکوین شخصیت افراد است، رشد کمالات انسانی از سرعت فزاینده تری برخوردار است و در این دوره، فرد در آستانه ورود به جامعه است و همواره تلاش می کند که شخصیت خود را به گونه ای پی ریزی کند که سریع تر و بیش تر از دیگران مورد توجه همنوعان و حتی سایر اقشار جامعه قرار گیرد و بیش از سایر افراد به فضایل و صفاتی که مورد توجه است، آراسته باشد.

جوانان معمولا برای نیل به این هدف به دنبال ابزارها و شیوه های مؤثری می گردند که یکی از مهم ترین اموری که در این راستا برای جوانان مفید واقع می شود، وجود یک سرمشق و الگوست که مراحلی از کمالات را با موفقیت پیموده باشد و از مقبولیت در نزد مردم نیز برخوردار باشد. از این رو ضرورت دارد که نیم نگاهی به شخصیت این استاد شهید بر اساس آیات و روایات داشته باشیم تا اقشار مختلف جامعه به خصوص قشر فرهیخته فرهنگی، ازجمله آموزگاران، معلمان و استادان حوزه و دانشگاه و نیز دانش آموزان و دانشجویان از روشنای چراغ نورافزای این استاد بزرگ بهره مند شوند.

با توجه به این که نوشتار پیش رو انطباق ابعاد شخصیت شهید مطهری با آموزه های قرآنی و روایی است، لازم است ابتدا سخنان استادان، بزرگان انقلاب، آشنایان و همسنگران آن شهید سعید یادآوری شود، پس از آن سنجش تطبیقی با آیات قرآن کریم و روایات صورت گیرد و در نهایت به نکات تحلیلی و تکمیلی اشارت شود. از این رو، این تحقیق در دو بخش کلیات و داده ها تنظیم و پیکره ی اصلی این تحقیق در هفت عنوان ارائه شده است.

در خصوص موضوع مورد پژوهش کتاب و یا مقاله ای با این عنوان به چشم نمی خورد، هر چند به صورت عام آثاری به رشته تحریر در آمده است، از جمله: کتاب سرگذشت های ویژه از زندگی استاد شهید مرتضی مطهری که به وسیله جمعی از فضلا در سال 1367 نوشته شده و توسط مؤسسه نشر و تحقیقات ذکر، منتشر شده است.

کتاب زندگی نامه شهید مطهری که به وسیله نادعلی عاشوری در سال 1390 نگاشته شده است و انتشارات امام عصر(عج) منتشر نموده است. کتاب مِسطَر اثر ناصر دوگانه با همکاری مهدی علمی دانشور، کاظم میرزایی، مهدی یزدی و محمد صالح کریمی در سال 1391 تدوین و به وسیله معاونت تربیتی جامعه المصطفی(ص) العالمیه منتشر شده است.

کتاب سیری در زندگانی استاد مطهری با مقدمه علی اکبر هاشمی رفسنجانی در سال 1392 تهیه و توسط انتشارات صدرا منتشر شده و به چاپ های متعدد رسیده است. از دیگر آثار نگاشته شده در این زمینه، مقاله «آیه مطهّر در آینه مطهّر» اثر دکتر محمد فاکرمیبدی و با محتوای شخصیت شهید مطهری از دیدگاه امام خمینی(ره) نگاشته شده و در 1384 در مجله حضور منتشر شده است.

نظر به این که این نوشتار به معرفی استاد شهید آیت الله مرتضی مطهری به عنوان الگویی جامع بر اساس آموزه های قرآن و روایات پرداخته است، محتوای آن می تواند برای همه اقشار مختلف جامعه به ویژه فرهنگیان عزیز، دانشگاهیان گرامی و حوزویان مکرّم در فراگرفتن علم، ادب و آداب اسلامی سودمند باشد. هرچند بررسی ابعاد شخصیت استاد شهید مطهری مجال بیشتری می طلبد، لیکن در این جا به قدر توان و ظرفیت مقاله به برخی از نکات آموزنده از زندگی و سیره علمی و عملی این استاد شهید بر اساس قرآن و روایات اشاره شده است.

1. مفهوم شناسی الگو

کلمه الگو، مترادف نمونه و سرمشق است (معین، 1363، ج 3، ص 3969). در انگلیسی هم معنای واژه مدل (model) است و در عربی معادل أسوه و قدوه است؛ یعنی کسی که دیگران به وی اقتدا و از کارهای وی پیروی می کنند (ابن منظور، بی تا، ذیل واژه ی قدو). قرآن کریم نیز در آیات مختلف این واژه را به کار برده و درباره پیامبر اسلام(ص) فرموده است: «لَقَدْ کانَ لَکمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» (احزاب: 21)؛ قطعاً برای شما در [اقتدا به] رسول خدا (ص) سرمشقی نیکوست و درباره حضرت ابراهیم(ع) نیز فرموده است: «قَدْ کانَتْ لَکمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِی إِبْراهِیمَ وَ الَّذِینَ مَعَهُ» (ممتحنه: 4)؛ قطعاً برای شما در [پیروی از] ابراهیم و کسانی که با اویند، سرمشقی نیکوست.

در تعریف اصطلاحی الگو و مدل نیز گفته شده که نمونه بسیار مناسب از نوع خود به منظور الگوبرداری دیگران است. (Cambridge: 2010/model). به طور کلی، الگو در اصطلاح و در علوم گوناگون به معانی متفاوت و البته نزدیک به هم آمده است. در حوزه تعلیم و تربیت، معنای اصطلاحی الگو کاملا با معنای لغوی آن تطابق دارد و به طرح و نمونه یا مدلی از شکل یا اشیا یا موردی از رفتار اطلاق می شود( حسینی نسب، 1375، ص632).

در مورد انسان نیز، الگو به شخصیتی گفته می شود که به دلیل دارا بودن برخی خصوصیات، شایسته تقلید و پی روی است. در روان شناسی اجتماعی، مدل به کسی گفته می شود که کودکان رفتارش را تقلید کنند(ساروخانی، 1375، ص640). در علوم اجتماعی نیز، الگوها آن شیوه هایی از زندگی هستند که از فرهنگ نشأت می گیرند و افراد به هنگام عمل به طور طبیعی با این الگوها سر و کار دارند و اعمال آن ها با این الگوها تطابق می یابد(بیرو، 1375، ص260). همانگونه که مشاهده می شود، معنای اصطلاحی الگو در این سه علم بسیار به هم نزدیک است.

به هر حال، أسوه در منابع اسلامی دست کم به معنای مقتدا، پیروی کرده و اقتدا نمودن و سنت و روش است. معادل فارسی آن، الگو و سرمشق است که البته از وسعت معنایی بیشتری برخوردار است؛ زیرا «أسوه» و «قدوه» بیشتر ناظر به الگوهای انسانی است و بیشتر در مورد تربیت و تقویت ابعاد اخلاقی، رفتاری و شناختی انسان به کار می رود. در حالی که واژه «الگو»، علاوه بر این ها، به معنی طرح، مدل، نمونه و غیره نیز آمده است که عمدتا در مسائل آموزشی و یادگیری کاربرد دارد.

مفهوم الگو و مدل در این تحقیق، عملکرد علمی و عملی شهید مطهری در زمینه تحصیل، تعلیم و تربیت، مسؤولیت پذیری و مبارزه علیه ظلم است که الگو و نمونه ای مناسب برای کسانی است که بخواهند با پیروی از ایشان که یک شخصیت جامع و کامل بودند به موفقیت برسند.

2. شناخت نامه الگو

برای اقتدا و پیروی از الگوی کاملی چون شهید مطهری که شخصیتی جامع در تمام ابعاد زندگی بود، شناخت نامه الگو بایسته است. استاد شهید مرتضی مطهری در 13 بهمن 1298 ش، مطابق با 12 جمادی الاولی 1338 ق. در یک خانواده روحانی، در روستای فریمان پا به عرصۀ وجود نهاد. پدر وی حاج شیخ محمدحسین از شخصیت های روحانی و مورد توجه این قریه بود. وی از شاگردان آخوند خراسانی بود که در 1313 ﻫ.ق. از نجف به مشهد بازگشت.

تقوا و فضایل اخلاقی این مرد روحانی زبان زد عام و خاص بود. آیت الله نجفی مرعشی ایشان را شخصیتی بی نظیر می دانست(مطهری، 1388، ص69). با وجود آن که وی از فقر بسیار برخوردار بود، هرگز از وجوهات شرعی استفاده نمی کرد و از راه حق الزحمه ای که بابت نوشتن سند برای مردم دریافت می کرد و ادارۀ یک دفتر ازدواج و طلاق، زندگی خود را تأمین می کرد. وی دارای دو دختر و پنج پسر، به نام های محمدعلی، مرتضی، محمدباقر، محمدتقی و حسن بود.

ایشان ذوق شعری داشت و دفتری شامل هزار بیت شعر از وی بر جای مانده است. وی در سال 1350 ﻫ ق در سن 101 سالگی دارفانی را وداع گفت. شهید مطهری در مورد فضایل اخلاقی و معنوی پدر خود می گوید: «از وقتی که یادم می آید، حداقل از چهل سال پیش من می دیدم این مرد بزرگ و شریف هیچ وقت نمی گذاشت و نمی گذارد که وقت خوابش از سه ساعت از شب گذشته تأخیر بیفتد.

شام را سر شب می خورد و سه ساعت از شب گذشته می خوابد و حداقل دو ساعت به طلوع صبح مانده بیدار می شود و حداقل قرآنی که تلاوت می کند یک جزء است و با چه فراغت و آرامشی نماز شب می خواند. حالا تقریباً صدسال از عمرش می گذرد و هیچ وقت من نمی بینم که یک خواب ناآرام داشته باشد و همان لذت معنوی است که این چنین نگهش داشته است. یک شب نیست که پدر و مادرش را دعا نکند»(مطهری، 1397، ص95).

 بی شک استاد مطهری یکی از روحانیون برجسته در عرصه های مختلف علمی به خصوص حوزه الهیات است که توانسته است تأثیر به سزایی در تصحیح افکار جامعه فرهنگی و نسل جوان داشته باشد. این توانایی، ثمره تحصیل و فراگیری عمیق و دقیق خویش و بهره گیری از خرمن دانش اساتید مؤثری است که در شکل دهی بُعد تربیتی و علمی شخصیت این استاد بزرگ، تأثیرگذار بودند.

بر اساس گزارشات تاریخی شهید مطهری تحصیلات خود را از مکتب خانه شروع کرد. سپس وارد حوزه علمیه مشهد شد. ایشان در مقدمه کتاب علل گرایش به مادیگری در این باره می نویسد: «تا آن جا که من از تحولات روحی خودم به یاد دارم از سن سیزده سالگی این دغدغه در من پیدا شد و حساسیت عجیبی نسبت به مسائل مربوط به خدا پیدا کرده بودم.

به یاد دارم که از همان آغاز طلبگی که در مشهد مقدمات عربی می خواندم، فیلسوفان وعارفان و متکلمان  هر چند با اندیشه هاشان آشنا نبودم  از سایر علما و دانشمندان و از مخترعان و مکتشفان در نظرم عمیق تر و فخیم تر می نمود، تنها به این دلیل که آن ها را قهرمانان صحنه این اندیشه ها می دانستم» (مطهری، بی تا، صص9-11).

شهید مطهری، پس از حدود چهار سال اقامت در مشهد و بهره گیری از دروس مقدماتی حوزه علمیه مشهد که از تدریس علمای طراز اول برخوردار بود و در آن زمان بر سایر حوزه های علمی شهرستان های ایران برتری داشت در سال 1315 شمسی تصمیم به هجرت به قم و استفاده از حوزه نوبنیاد آن سامان که به دست فقیه بزرگوار و عالم ربانی مرحوم آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی تأسیس شده بود، گرفت (مطهری، بی تا، ج 1، ص 441).

استاد مطهری در سیر تحصیل خود از اساتید بزرگی بهره برده است از جمله: امام خمینی(ره) در درس های اخلاق، عرفان و فلسفه، آیت الله العظمی بروجردی در فقه و اصول، آیت الله علامه طباطبایی در فلسفه و تفسیر قرآن کریم، آیت الله حاج میرزا علی آقا شیرازی در مباحث معنوی، آیت الله العظمی مرعشی در برخی از دروس سطح، آیت الله میرزا مهدی آشتیانی در فلسفه، آیت الله حجت تبریزی در اصول، آیت الله رحیم ارباب در تفسیر قرآن کریم و اصول فقه، آیت الله محقق داماد در فقه و اصول و آیت الله شهید صدوقی در ادبیات بلاغی (ر.ک. عاشوری، 1390، ص 32-49).

افزون بر اساتید یادشده، اساتید نام آور دیگری نیز بوده اند که مجال ذکر نام آن ها نیست. واضح است که با تربیت شدن در بوستان چنین باغبانانی، شخصیتی همچون مرتضی مطهری به ثمر بنشیند. حاصل سا ل های تحصیل از محضر این استادان، ارائه بیش از هفتاد عنوان کتاب عمیق علمی در زمینه های مختلف بود که جامعه اسلامی تا امروز از وجود آن ها بهره مند است.

این جاست که باید گفت شهید مطهری با آن که خود مصداقی از شهدای راه حق و فضلیت است، همچنین مصداق علمایی است که با قلم خود مقام برتری از شهدا به دست آوردند، چنان که امام صادق(ع) در این باره فرموه اند: «إِذَا کانَ یوْمُ الْقِیامَةِ جَمَعَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ النَّاسَ فِی صَعِیدٍ وَاحِدٍ وَ وُضِعَتِ الْمَوَازِینُ، فَتُوزَنُ دِمَاءُ الشهَدَاءِ معَ مِدَادِ الْعُلَمَاءِ، فَیرْجَحُ مِدَادُ الْعلَمَاءِ علَی دِمَاءِ الشُّهَدَاء» (ابن بابویه، 1413ق، ج 4، ص 399)؛

خداوند در روز قیامت مردم را در یک جا جمع و ترازوی اعمال بر قرار می کند، بعد خون شهدا را با جوهر قلم علما با یکدیگر می سنجد که جوهر قلم علما را سنگین تر و برتر از خون شهدا نشان می دهد.

از دهه پنجاه به بعد، شهید مطهری درگیر مبارزه با جریان های فکری منحرف بود. برخی گروه ها مانند مجاهدین خلق با اندیشه های وی مخالف بودند و گروه جدیدی به نام «فرقان»، شخصیت هایی مانند استاد مطهری را خطر بزرگ در جهت ترویج اندیشه های خود می دانستند به ویژه آن که در مقدمه چاپ هشتم کتاب «علل گرایش به مادیگری» مطلبی با عنوان «ماتریالیسم در ایران» نگاشته بودند و در آن عقاید گروه فرقان و تفسیرهای انحرافی آنان از قرآن را مورد نقد و تحلیل قرار داده بودند.

سرانجام این گروه کمر به قتل استاد مطهری می بندد و ایشان را در روز سه شنبه 11 اردیبهشت 1358 ساعت ده و بیست دقیقه شب به شهادت می رسانند. در محل شهادت اعلامیۀ گروه فرقان پخش شده بود که در آن نوشته بود: «خیانت شخصی مرتضی مطهری در به انحراف کشاندن انقلاب توده های خلق بر همه روشن بود، لذا اعدام انقلابی نامبرده انجام پذیرفت». این شهید والا مقام، چند شب قبل از شهادت، خوابی می بینند که آن را برای همسر خود چنین نقل نموده است:

«الآن خواب دیدم که من و آقای خمینی در خانۀ کعبه مشغول طواف بودیم که ناگهان متوجه شدم حضرت رسول (ص) به سرعت به من نزدیک می شوند. همین طور که حضرت نزدیک می شدند، برای این که به آقای خمینی بی احترامی نکرده باشم، خودم را کنار کشیدم و به آقای خمینی اشاره کردم و گفتم: یا رسول الله! آقا از اولاد شمایند.

حضرت رسول (ص) به آقای خمینی نزدیک شدند. با ایشان روبوسی کردند و بعد به من نزدیک شدند و با من روبوسی کردند. بعد لب هایشان را بر روی لب های من گذاشتند و دیگر برنداشتند و من از شدت شعف از خواب پریدم، به طوری که داغی لب های حضرت رسول را روی لب هایم هنوز حس می کنم.»(مطهری،1388، صص105-106).

3. مطهری الگوی موفقیت همه جانبه

هر قدر الگوها از کمال بیشتری برخوردار باشند، دایره تأثیر آن ها در الگوپذیر بیشتر است. افزون بر کمال، جامعیت الگوها نیز سهم وافری در این تأثیرگذاری دارد، یعنی اگر الگوها هم در ابعاد مختلف صلاحیت داشته باشند و هم در هر جهت از ویژگی های لازم برخوردار باشند، از جاذبیت و تأثیر بیشتری در متربیان برخوردار خواهند بود.

اگر چنین الگوهایی یافت شود، جا دارد که متربی و الگوپذیر، بدون چون و چرا به تبعیت و پیروی از آن ها همت گمارد. امام علی (ع) مؤمنان را به همین گونه پیروی از اهل بیت پیامبر(ص) سفارش نموده اند: «انظروا اهل بیت نبیّکم فالزَموا سَمتَهم، واتّبعوا أثرَهم، فلن یخرجوکم من هدی و لن یَعیدوکم فی ردی فان لَبَدوا، فَالبِدوا، و إن نَهضوا، فانهضُوا و لا تَسبقُوهم فتضِلّوا، و لا تأخّروا عنهُم فتَهلِکوا (نهج البلاغه، خطبه97)؛

به خاندان پیامبرتان بنگرید و بدان سو که می روند بروید و پی آنان را بگیرید که هرگز شما را از راه رستگاری بیرون نخواهند کرد و به هلاکتتان باز نخواهند آورد. اگر ایستادند بایستید و اگر برخاستند، برخیزید. بر آنان پیشی مگیرید که گمراه می شوید و از آنان پس نمانید که تباه می گردید».

استاد شهید مرتضی مطهری نیز از جمله پیروان راستین طریق ولایت و معرفت است که به دلیل جامعیت علمی و عملی، می توان وی را نمونه و الگویی کامل برای نسل حاضر و آینده معرفی کرد. گواه این ادعا بیان امام خمینی(ره) و سایر علما درباره شخصیت این شهید وارسته است که با تعابیر بسیار بلند، به معرفی شخصیت همه جانبه وی پرداخته اند و در ذیل اشاره خواهد شد.

3-1. الگوی تربیت در حوزه و دانشگاه

امام راحل در توصیف شهید مطهری خطاب به کارکنان و طلاب مدرسه عالی شهید مطهری می فرمایند: «شما خواهرها و برادرها که در این مدرسه (مدرسه عالی شهید مطهری) هستید، برنامه تان را آن طور تنظیم کنید که از بین شما مطهری ها یا یک مطهّری پیدا شود. باید دانشگاه و فیضیه و همه آن ها که مربوط به دانشگاه هستند و همه آن ها که مربوط به فیضیه هستند در رأس برنامه های تحصیلی شان برنامه اخلاقی و برنامه های تهذیبی باشد تا فراورده های آن امثال مرحوم مطهری (ره) را به جامعه تسلیم کنیم» (موسوی خمینی(ره)، 1368، ج 14، ص 169).

معرفی شهید مطهری به عنوان الگو از سوی حضرت امام(ره)، برگرفته از روش الگویی در تربیت اسلامی است که در آموزه های قرآن نیز به روشنی آمده است و باریتعالی پیامبراکرم(ص) را به عنوان الگو معرفی کرده و فرموده است: «لَقَدْ کانَ لَکم فی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کانَ یرْجُوا اللَّهَ وَ الْیوْمَ الْآخِرَ وَ ذَکرَ اللَّهَ کثیراً» (سوره احزاب: 21)؛ مسلّماً برای شما در زندگی رسول خدا سرمشق نیکویی بود، برای آن ها که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد می کنند.

مقام معظم رهبری نیز با اعتقاد به این که شهید مطهری شخصیتی کامل بود، می فرمایند: «ایشان مرد جامع الاطرافی بود، هم سیاسی بود و هم ایدئولوگ و به نظر من قوی ترین ایدئولوگ ما بود، هم عارف بود و هم اهل تهجد و اهل ذکر و یاد گریه و دعا». (جمعی از فضلا و یاران، 1367، ج 1، ص 89).

3-2. خدمتگذاری بی بدیل

سیری در زندگانی شهید مطهری عمق خدمات این شهید والامقام را روشن می نماید. امام خمینی(ره) در بیانی وی را متفکر، فیلسوف و فقیه عالی مقام معرفی کرده، می فرمایند: «من باید یک کلمه از آن به شما عرض کنم که مرحوم آقای مطهری، یک فرد بود که جنبه های مختلف در او جمع شده بود و خدمتی که به نسل جوان و دیگران مرحوم مطهری کرده است کم کسی کرده است (موسوی خمینی(ره)، 1368، ج 1، ص 242).

ایشان در جایی دیگر فرمودند: «این جانب به اسلام و اولیای عظیم الشأن آن و به بیت اسلام و خصوصاً ملت مبارز ایران ضایعه تاسف انگیز شهید بزرگوار متفکر و فیلسوف و فقیه عالی مقام، مرحوم آقای حاج شیخ مرتضی مطهری را تسلیت و تبریک عرض می کنم» (موسوی خمینی(ره)، 1368، ج 7، ص 178).

تسلیت امام در شهادت استاد مطهری به این دلیل است که وی جامع علوم عقلی و نقلی است که فقدانش جبران ناپذیر است؛ چنان که در روایتی از امام صادق(ع) آمده است: «إِذَا مَاتَ الْمُؤْمِنُ الْفَقِیهُ ثُلِمَ فی الإِسلامِ ثُلْمَةٌ لایسُدُّهَا شَی ءٌ» (کلینی، 1407، ج 1، ص 38)؛ هرگاه عالم فقیهی از دنیا برود، رخنه ای در اسلام پیدا می شود که هیچ چیز نمی تواند آن را پر کند. شهید مطهری به حق دانشمندی متفکر بود که فقدانش هرگز جبران نخواهد شد.

3-3. شجره ای طیبه

از جمله ابعاد الگویی شهید مطهری این است که ایشان همانند درختی برومند و شجره طیبه ای است که ثمره اش مفید و ارزشمند است. این توصیفی است که امام خمینی(ره) درباره شهید مطهری فرمودند: «امید آن بود که از این درخت پر ثمر، میوه های علم و ایمان بیش از آن چه به جا مانده چیده شود و دانشمندانی پر بها تسلیم جامعه گردد، مع الأسف دست جنایتکاران مهلت نداد و جوانان عزیز ما را از ثمره طیبه این درخت برومند محروم نمود و خدا را شکر که آن چه از این استاد شهید باقی مانده است با محتوای غنی خود مربی و معلم است» (موسوی خمینی(ره)، 1368، ج 4، ص 325).

یعنی شهید مطهری مصداقی از کلمه طیبه است که قرآن کریم فرمود: «أَلَمْ تَرَ کیفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً کلِمَةً طَیبَةً کشَجَرَةٍ طَیبَةٍ أَصلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ(ابراهیم: 24)؛ آیا ندیدی چگونه خداوند کلمه طیبه [و گفتار پاکیزه] را به درخت پاکیزه ای تشبیه کرده که ریشه آن [در زمین] ثابت و شاخه آن در آسمان است». تشبیه ایشان به شجره طیبه بدین معناست که باید از ثمرات پرفیض و حیات بخش این درخت برومند استفاده کرد. به عبارت دیگر، وی وجود ذی جودی است که باید در فقدانش گریست و تأسف خورد (فاکرمیبدی، 1382، ص 151).

3-4. وجودی پایدار

بنابر آموزه های اسلامی، شهید مطهری را می توان عالمی مخلص معرفی کرد که آثار علمیشان به عنوان پدیده ای فرازمانی در بستر تاریخ مابعد خود معرفی می شود. ایشان یکی از مصادیق حدیث امیرالمؤمنین(ع) است که فرمودند: «الْعُلَمَاءُ بَاقُونَ ما بقِی الدَّهْرُ أَعْیانُهُمْ مَفْقُودَةٌ وَ أَمثِلَتُهُمْ فی الْقُلُوبِ مَوْجُودَةٌ» (حرانی، 1404ق، ص170)؛ دانشمندان همیشه زمان زنده هستند، بدن هایشان دفن می شود اما یاد و آثارشان در دل ها باقی است. امام خمینی(ره) در خصوص جاودان بودن شهید مطهری می فرماید:

«من فرزند بسیار عزیزی را از دست داده ام و در سوگ او نشستم که از شخصیت هایی بود که حاصل عمرم محسوب می شود، در اسلام عزیز با شهادت این فرزند برومند و عالم جاودانه، ثلمه ای وارد شد که هیچ چیز جایگزین آن نیست» (موسوی خمینی(ره)، 1368، ج 7، ص 178).

همچنین فرمودند:

«من اگرچه فرزند عزیزی را که پاره ی تنم بود از دست دادم، لیکن مفتخرم که چنین فرزندان فداکاری در اسلام وجود داشت و دارد، مطهّری که بر طهارت روح و قدرت ایمان و قدرت بیان کم نظیر بود رفت و به ملاء اعلی پیوست، لیکن بدخواهان بدانند که با رفتن او شخصیت اسلامی و علمی و فلسفی اش نمی رود» (موسوی خمینی(ره)، 1368، ج 7، ص 178). این که امام خمینی (ره) فرمود شخصیت اسلامی و علمی و فلسفی اش از بین نمی رود به این دلیل است که نگاه امام به شهید مطهری این گونه است:

«سالروز شهادت شهیدی مطهّر است که در عمر کوتاه خود اثرات جاویدی به یادگار گذاشت که پرتوی از وجدان بیدار و روح سرشار از عشق به مکتب بود، او با قلمی روان و فکری توانا در تحلیل مسائل اسلامی و توضیح حقائق فلسفی با زبان مردم و بی قلق و اضطراب به تعلیم و تربیت جامعه پرداخت، آثار قلم و زبان او بی استثنا آموزنده و روان بخش است و مواعظ و نصایح او که از قلبی سرشار از ایمان و عقیده نشأت می گرفت برای عارف و عامی سودمند و فرحزاد است» (موسوی خمینی(ره)، 1368، ج 14، ص 325).

ایشان در جای دیگر می فرمایند: «آثاری که از او هست بی استثنا همه آثارش خوب است و من کس دیگری را سراغ ندارم که بتوانم بگویم بی استثنا آثارش خوب است، ایشان بی استثنا آثارش خوب است، انسان ساز است، برای کشور خدمت کرده، در آن حال خفقان، خدمت های بزرگ کرده است» (موسوی خمینی(ره)، 1368، ج 16، ص 225).

این سخن گویای آن است که آثار شهید مطهری چون از قرآن کریم سرچشمه گرفته است، ارزشمند است؛ آن چنا که قرآن کریم درباره ی خود می فرماید: «فِیها کتُبٌ قَیمَةٌ (بینه: 3)؛ در آن نوشته های صحیح و پرارزشی است». این فقره اشاره به این است که در این صحف آسمانی نازل شده بر پیامبر(ص) مطالبی نوشته شده که از هرگونه انحراف و اعوجاج و کجی مصون است.

4. مطهری الگوی تحصیل و تهجّد

استاد شهید مرتضی مطهری به عنوان الگویی همه جانبه، افزون بر نقش الگویی در مبارزات، پاسخگویی به شبهات، تألیف آثار عمیق و قوی در زمینه ی تعلم، تعبد و تهجد نیز سرآمد بود و این امر درس بزرگی برای پیروان مکتب علم و شهادت است. اینک مناسب است به جلوه های دیگری از ابعاد شخصیتی این عالم جاودانه در سایه آموزه های کتاب و سنّت اشاره شود.

4-1. ممتاز در رشته فلسفه

در آموزه های اسلامی، علم آموزی از ارزش والایی برخوردار است(مجادله،11) و رستگاری انسان به آن وابسته است، ولی علم خود متکی به عقل است. علم محصول تعقل و اندیشه است. کسی که از قوه عاقله خود که هدیه الهی است بهره نمی برد و شناخت او همراه بصیرت و سنجش نیست، عالم نیست؛ زیرا علم یعنی شناخت آنچه هست آن گونه که هست.

بنابراین چون انسان خیر و کمال بودن خیرات و کمالات حقیقی را فقط به کمک عقل در می یابد، کسی که تعقل نمی کند، فاقد علم است و آثار همه نیکی ها به وسیله عقل و برکات علم به او نمی رسد. از همین رو پیشوایان دین مردم را به درایت و اندیشیدن دعوت نموده اند.(حکیمی، 1393، ج8، ص35 و 43) انسان به وسیله عقل کمال می یابد و عقل راهنمای او و بینا کننده او و کلید کار اوست. باریتعالی در سوره نحل آیه 12 فرموده است: «وَسَخَّرَ لَکم اللَّیلَ وَالنهَارَ وَالشمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومُ مُسَخَّرَاتٌ بِأَمْرِهِ إِنَّ فِی ذَلِک لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یعْقِلُونَ؛

و هم شب و روز و خورشید و ماه را برای زندگانی شما در گردون مسخر ساخت، و ستارگان آسمان هم به فرمان او مسخرند؛ همانا در این کار آیت ها و نشانه هایی (از قدرت خدا) برای اهل خرد پدیدار است».

استاد مطهری از جمله ممتازین و متبحرین در تحصیل علوم معقول و رشته فلسفه بودکه این برجستگی ایشان وامدار پایبندی ایشان به آموزه های دین و تفکر و تعقل در حقایق عالم است. آیت الله جوادی آملی که از هم درسان استاد است، در این باره می گوید:

«وقتی ایشان از قم به تهران آمدند در آن اولین دوره امتحانات مدرسی معقول و منقول شرکت کردند، گرچه ما در این راه قدمی بر نداشتیم، مصلحت الهی هرچه بود خدا خواست که ایشان بتواند جامع بین حوزه و دانشگاه باشند، رابطی باشند که قدیم و جدید را وصل کنند، دانشگاه و فیضیه را به هم متصل کنند.

وقتی ایشان از تهران به قم آمدند و در تصدیق مدرسی شرکت کردند در رشته معقول شاگرد اول شدند و در حجره آمدند و تعریف کردند. گفتند که در جلسه امتحان، ممتحنین چه مسأله فلسفی از من پرسیدند، دیگران چه جواب دادند و من چه جواب دادم. گفتند هیأت ممتحنه به اتفاق گفتند چه کنیم! نمره ای بالاتر از بیست، نیست و اگر نمره ای بالاتر از بیست بود به شما می دادیم.

در رشته معقول و فلسفه شاگرد اول شدند و نمره بیست را گرفتند. با اعتراف هیأت ممتحنه که گفتند چه کنیم! نمره ای بالاتر از بیست نیست، اما این نمره برای شهیدمان کوچک بود، نمره ای را که باید او بگیرد، فوق آن است. نمره شهیدمان را خاطراتی که از او داریم نشان می دهد که باید خدای او به او نمره بدهد، هم درجات» (جمعی از فضلا، 1367، ج 1، ص 127).

4-2. تهجد و شب زنده داری

یکی از مهم ترین علایم مؤمنین حقیقی عبادت در شب و نماز و نیایش خداوند در این هنگام است. مقام معظم رهبری درباره ی تهجد و شب زنده داری شهید مطهری نقل می کند: «ایشان وقتی مشهد می آمد خیلی از اوقات به منزل ما وارد می شد. هر شبی که ما با مرحوم مطهری بودیم، این مرد نیمه شب تهجدِ با آه و ناله داشت. یعنی نماز شب می خواند و گریه می کرد به طوری که صدای گریه و مناجات او افراد را از خواب بیدار می کرد» (جمعی از فضلا، 1367، ج 1، ص 88).

فرزند استاد مطهری [علی] نیز درباره تقوی و تهجد پدرش می گوید: «آن شهید سعید از اوائل دوران طلبگی مقید به نماز شب بوده است. در آن شبی که ایشان به شهادت رسیدند، پس از آن که ما از محل ترور و بیمارستان با هزار حسرت و اندوه به منزل بازگشتیم، ساعت دو نیمه شب بود که زنگ ساعت ایشان به صدا درآمد. معلوم شد که استاد برای اقامه نماز شب قبلاً ساعت را کوک کرده بودند، حالت عجیبی به ما دست داد که بیان آن به وصف نمی آید (جمعی از فضلا، 1367، ج 1، ص 150).

نماز شب که از آن به قیام لیل و تهجد و شب زنده داری نیز تعبیر می شود، در قرآن کریم و روایات از اهمیت بالایی برخوردار است، چنان که امام صادق(ع) می فرماید: «قِیامُ اللَّیلِ مَصَحَّةُ الْبَدَنِ وَ رِضَا الرَّبِّ وَ تَمَسُّک بِأَخْلاقِ النَّبِیینَ وَ تَعَرُّضٌ لِرَحْمَتِهِ» (طوسی، 1407ق، ص 121)؛ نماز شب، باعث سلامتی بدن، خوشنودی خداوند، تمسک به اخلاق انبیا و زمینه جلب رحمت الهی است. در روایت دیگری از ایشان نماز شب نشانه شرافت مؤمن برشمرده شده است: «شَرَفُ الْمُؤْمِنِ قِیامُ اللَّیل» (کلینی، 1407ق، ج 3، ص 148)؛ شرافت مؤمن، نماز شب است و شهید مطهری الگویی کامل در تهجد و پارسایی و عمل به آموزه های اصیل اسلام بودند.

4-3. تضرّع

بنا به شهادت آیت الله العظمی امام خامنه ای(مدظله العالی)، شهید مطهری دارای تضرع و گریه های شبانه بود. ایشان نقل می کنند: «یک شب ایشان منزل ما بودند، نصف شب از صدای گریه ی ایشان خانواده ی ما از خواب پریده بودند، البته اول ملتفت نشده بودند که صدای کیست؟ اما بعد فهمیدند که صدای آقای مطهری است» (جمعی از فضلا، 1367، ج 1، ص 88).

موضوع گریه از خوف وخشیت الهی در اسلام از جایگاه ویژه برخوردار است و دارای آثار دنیوی و اخروی زیادی است. در روایتی از پیامبر (ص) آمده است: «مَنْ بَکی مِنْ خَشْیةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَدْخَلَهُ اللَّهُ فِی جَنَّاتِ النَّعِیم» (صدوق، 1376، ص 577)؛ هر کس از خوف الهی گریه کند، خداوند وی را به بهشت وارد می کند. شهید مطهری مصداقی از کسانی است که از خوف خدا در دل شب گریه می کنند.

5. مطهری الگوی روش و منش

اخلاق و روش استاد مطهری که نشأت گرفته از آموزه های قرآن کریم و عترت پیامبر (ص) است می تواند برای همه کسانی که به دنبال اسلام ناب هستند، الگویی مناسب باشد. در ادامه به برخی از نمادهای رفتاری استاد، اشاره می شود:

5-1. انس با قرآن کریم

قرائت قرآن کریم یکی از نمادهای انس با آن است که بنا به شهادت مقام معظم رهبری(مدظله العالی)، شهید مطهری انیس و مونس قرآن بود. ایشان در این باره می گوید: «ایشان [مطهری] اهل ذکر و تلاوت قرآن بود، هر شب قبل از خواب حتما قرآن می خوانده است و این از خصوصیات او بوده و تعهد کرده بود هر شب قبل از خواب قرآن بخواند و هر شب قبل از این که بخوابد گاه در رختخواب و گاهی هم قبل از ورود به رختخواب قرآن می خواند» (جمعی از فضلا، 1367، ج 1، ص 89).

در اهمیت قرائت قرآن کریم همین بس که خود قرآن در یک آیه دوبار به این مهم اشاره کرده و می فرماید: «فَاقْرَءُوا مَا تَیسّرَ مِنَ القُرْآنِ... فَاقْرَءُوا مَا تَیسّرَ مِنْهُ» (مزمل: 20)؛ هرچه برای شما امکان دارد قرآن بخوانید! پس به اندازه ای که برای شما ممکن است از آن تلاوت کنید. همچنین در روایتی از امام صادق(ع) بیان شده است: «اَلقُرْآنُ عَهْدُ اللهِ اِلَی خَلْقِهِ فَقَدْ ینْبَغِی لِلْمَرءِ الْمُسْلِمِ اَنْ ینْظُرَ فَی عَهْدِهِ وِ اَنْ یقْرَءَ مِنْهُ فِی کلّ یوْم خَمْسِینَ آیةً» (کلینی، 1407ق، ج 2، ص 412)؛ قرآن عهد و پیمان خدا است به سوی بندگانش، پس سزاوار است که فرد مسلمان به آن بنگرد، و هر روز پنجاه آیه از آن را بخواند.

امیرالمؤمنین(ع) نیز در شمارش ویژگی های متقین می فرماید: «أَمَّا اللَّیلَ فَصَافُّونَ أَقْدَامَهُمْ تَالِینَ لأَجْزَاءِ الْقُرْآنِ یرَتِّلُونَهَا تَرْتِیلاً یحَزِّنُونَ بِهِ أَنْفُسَهُمْ وَ یسْتَثِیرُونَ بِهِ دَوَاءَ دَائِهمْ...» (نهج البلاغه، خطبه193)؛ پرهیزکاران در شب برپا ایستاده مشغول نمازند، قرآن را جزء جزء و با تفکر اندیشه می خوانند، با قرآن جان خود را محزون و داروی درد خود را می یابند. شهید مطهری در حقیقت به عنوان مصداقی از افراد متقی در شب به قرائت و تلاوت قرآن کریم و در روز به تدریس و عمل به آموزه های آن می پرداخت.

 5-2. دفاع از قرآن کریم

باید توجه داشت که استاد مطهری تنها به تلاوت قرآن کریم و ذکر بسنده نمی کرد، بلکه تمام قد از قرآن دفاع می کرد، شهید محلاتی در این باره می گوید: «وقتی گروه فرقان جزوه هایی در تفسیر قرآن مجید منتشر کرد، استاد مطهری در جلسه روحانیت مبارز فرمود: این ها خطرناکند، چون در قرآن تصرف می کنند، این غیر از تجاوز به مال یا تجاوز به علم است، این تجاوز به وحی است... و در جای دیگر فرمود: من با این ها مقابله می کنم، ممکن است مرا بکشند، اما من حرف خودم را می زنم چون می دانم که این ها برای دین خطرناک هستند» (جمعی از فضلا، 1367، ج 1، ص 79).

امیرالمؤمنین علی(ع) در روایتی می فرماید: «سَیأتی عَلَیکم مِنْ بَعْدی زَمانٌ لَیسَ فیه شَیءٌ اَخْفی مِنَ الحَقّ وَ لا اَظْهَرَ مِنَ الباطِلِ،... وَ لَیسَ عِنْدَ اَهْلِ ذَلِک الزّمان سلْعٌ اَبوَرُ مِنَ الْکتابِ اِذا تُلِی حَقَّ تِلاوَتِهِ، وَ لا اَنْفَقُ مِنْهُ اِذا حُرِّفَ عَنْ مَواضِعِهِ،... فالکتابُ وَ اَهلُه فِی ذَلِک الزّمانِ فِی النّاسِ وَ لَیسا فیهِمْ وَ مَعَهُمْ...» (نهج البلاغه، خطبه 146)؛

پس از من روزگاری فرا می رسد که چیزی گمنام تر از حق و آشکارتر از باطل نیست... در چنین روزگاری، هرگاه قرآن حق تلاوتش ادا شود، موجودی بی ارزش تر از آن نخواهد بود و آن گاه که تحریف ]معنوی[ شود چیزی با ارزش تر از آن یافت نمی شود... در آن زمان قرآن و اهلش در میان مردمند، اما در اجتماع و با آن ها نیستند.

5-3. دائم الوضو

یکی از ارزش های اسلامی طهارت معنوی است که در قالب وضو نیز جلوه می کند. در روایتی از امام صادق(ع) آمده است: «الْوُضُوءُ عَلَی الْوُضُوءِ نُورٌ عَلَی نُور» (حرعاملی، 1409، ج 1، ص 377)؛ یعنی وضو [وضو نور است] بر وضو نور فوق نور است. از ویژگی های شهید مطهری این بود که همیشه وضو داشتند. همسر استاد نقل می کند:

«ایشان تقوای عجیبی داشت. در مدت بیست و شش سالگی که با ایشان زندگی می کردم، در تمام طول شبانه روز نیم ساعت بی وضو نبود. همیشه تأکید می کرد با وضو باشید. وضوی دائمی خوب است. ایشان همواره با وضو در کلاس دانشگاه حضور می یافت و حضورش آن چنان معنویتی به مجلس می بخشید که مستمع با تمام وجود، معنویت و قداست آن را درمی یافت. استاد در مدتی که در دانشگاه تدریس داشت به دانشجویان توصیه می کرد که دانشگاه به منزله مسجد است، سعی کنید بدون وضو وارد دانشگاه نشوید» (دوگانه، 1391، ص 135).

5-4. احترام به پدر و مادر

یکی از دستورات مهم اسلامی، نیکی به پدر و مادر است، اهمیت این مسأله تا جایی است که در قرآن کریم بارها به آن سفارش شده است: «بِالْوالِدَینِ إِحْساناً» (اسرا: 23). امام صادق (ع) در تفسیر این فقره می فرماید: «الإِحْسَانُ أَنْ تُحْسِنَ صُحْبَتَهُمَا، وَ أَنْ لاتکلِّفَهُمَا أَن یسْأَلاک شَیئاً مِمَّا یحْتَاجَانِ إِلَیهِ وَ إِنْ کانَا مُسْتَغْنِیین...» (کلینی، 1407ق، ج 2، ص 157)؛ [این] احسان به این معنی است که به نیکویی به آنان معاشرت کنی! و این که طوری برخورد نکنی که به سختی از تو درخواست کنند، هر چند خودشان می توانند نیاز خود را بر طرف کنند. مجتبی مطهری فرزند استاد شهید نقل می کند که ایشان نسبت به پدر بزرگوارش تواضع و احترام خاصی قائل بودند:

«به خاطرم می آید هرگاه ما به فریمان سفر می کردیم، پدرم تأکید خاصی داشتند که ابتدا به منزل پدر و مادرشان بروند، پس از آن اقوامی که برای دیدن ایشان و خانواده به منزل می آمدند، می پذیرفتند. در موقع روبرو شدن با پدر و مادر، دست آنان را می بوسیدند و به ما نیز توصیه می کردند که دست ایشان را ببوسیم» (جمعی از فضلا و یاران، 1367، ج 2، ص 151).

وی می افزاید: «به خاطرم می آید که گاهی از صحبت های پدر و مادرم دلتنگ می شدم، پدرم می فرمود: مجتبی، انسان هیچ گاه از سخن پدر و مادرش ناراحت و دلگیر نمی شود، والدین همیشه خیر و سعادت فرزند را می خواهند» (همان).

5-5. محبت به فرزند و همسر

از جمله سفارشات اسلام به پیروانش، مسؤولیت پذیری نسبت به همسر و فرزندان است که در آیات الهی نیز به این مساله تأکید شده است: «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکمْ وَ أَهْلیکمْ ناراً» (تحریم: 6)؛ ای کسانی که ایمان آورده اید، خود و خانواده خویش را از آتش [عذاب] نگه دارید. بر اساس این آیه، مسؤلیت تربیت صحیح فرزندان و ترسیم سرانجامی نیکو برای آنان از جمله تعلیم عبادات، علم، ادب، عدالت ورزی، مهر ورزی و جلوگیری از انحراف از مسیر درست، اصالتاً بر عهده پدر با همکاری مادر است.

در روایات نیز تأکید زیادی در زمینه محبت و مهربانی نسبت فرزندان شده است. از جمله این که پیامبر(ص) فرمود: «أَکرِمُوا أَوْلا دَکمْ وَ أَحْسِنُوا آدَابَهُم» (ابن ابی جمهور، 1405ق، ج 1، ص 254)؛ فرزندانتان را گرامی بدارید و تربیتی نیکو نمایید و در روایتی از امام رضا(ع) نیز آمده است: «بَرُّوا أَوْلادَکمْ وَ أَحْسِنُوا إِلَیهِمْ فَإِنَّهُمْ یظُنُّونَ أَنَّکمْ تَرْزُقُونَهُمْ» (علی بن موسی(ع)، 1406ق، ص 336)؛ به فرزندانتان نیکی کنید و به آنان احسان نمایید، چراکه به گمان این ها، این شمایید که روزی آنان می دهید.

شهید مطهری نه تنها با علم و دانش بلکه با عمل خود در تأمین نیازهای روحی، مادی و معنوی خانواده خود کوشا بودند. همسر ایشان در این باره می گوید:

«مطهری بسیار مهربان و باگذشت بودند و به آسایش و راحتی من و بچه ها اهمیت می دادند. آن قدر با من صمیمی و نزدیک بودند که رنج و ناراحتی مرا نمی توانستند تحمل کنند. یادم هست یک بار برای دیدن دخترم به اصفهان رفته بودم، بعد از چند روز با یکی از دوستانم به تهران برگشتم. نزدیکی های سحر بود که به خانه رسیدم.

وقتی وارد خانه شدم، دیدم همه بچه ها خواب هستند، ولی آقا بیدار است، چای حاضر کرده بود، میوه و شیرینی چیده بود و منتظر من بود. دوستم از دیدن این منظره بسیار تعجب کرد و گفت: همه روحانیون این قدر خوب هستند؟ بعد از سلام و علیک، وقتی آقا دیدند بچه ها هنوز خوابند، با تأثر به من گفت: می ترسم یک وقت من نباشم و شما از سفر بیایید و کسی نباشد که به استقبالتان بیاید» (جمعی از فضلا، 1367، ج2، ص 108).

5-6. ارادت به اهل بیت((ع))

محبت، ولایت و ارادت نسبت به اهل بیت((ع)) از مهم ترین سفارشات دین مبین اسلام است. اهمیت این موضوع تا بدان جا است که به عنوان مزد رسالت قرار داده شده است و در قرآن کریم آمده است: «قلْ لاأَسئَلُکمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی» (شوری: 42)؛ بگو من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمی کنم جز دوست داشتن نزدیکانم. در روایات نیز ولایت و مودّت نشانه شیعه بودن فرد به شمار آمده است؛ چنان که امام باقر(ع) فرمود: «شِیعَتُنَا الْمُتَبَاذِلُونَ فِی وَلایتِنَا، الْمُتَحَابُّونَ فِی مَوَدَّتِنَا» (کلینی، 1407ق، ج 2، ص 236)؛

شیعه ما کسی است که در راه محبت ما اهل بیت به یکدیگر کمک کنند، و یکدیگر را در راه دوستی ما دوست بدارند. همچنین فرق محبت و مودّت در این است که محبت ممکن است در نهان باشد، اما مودّت باید ظهور و بروز داشته باشد، یعنی در اندیشه و عمل نمایان شود. از این رو محبت اهل بیت((ع)) کافی نیست، بلکه اظهار این محبت نیز لازم است. در محبت و ولایت شهید مطهری نسبت به اهل بیت((ع)) همین بس که آیت الله مصباح یزدی می گوید:

«از مرحوم شهید مطهری پرسیدند که شما فوق العاده از علامه طباطبایی تجلیل می کنید و تعبیر روحی فداه را در مورد ایشان دارید، این همه تحلیل به خاطر چیست؟ فرمود من فیلسوف و عارف بسیار دیده ام و احترام مخصوص من به ایشان نه به خاطر این است که یک فیلسوف است، بلکه احترامم به این جهت است که او عاشق دل باخته اهل بیت((ع)) است (خسروشاهی، 1391، ص10).

وقتی استاد مطهری این گونه ارادت به مرید اهل بیت((ع)) داشته باشد، نسبت به خود آن ها چگونه است و این مصداق کامل تولی یعنی دوستی با دوستان اهل بیت((ع)) است. باید توجه داشت که بیان این نکات از آن روست که باید از روش و منش استاد شهید مرتضی مطهری یاد خدا، اُنس با قرآن کریم، شب زنده داری، درس زندگی، ادب و آداب، توجه به فرزند و همسر را آموخت و الگوپذیری داشت.

6. مطهری الگوی مبارزات

بخشی از دوران زندگی استاد شهید مرتضی مطهری با مبارزات مردم ایران علیه حکومت ستم شاهی همزمان بود و ایشان به عنوان فردی آگاه و با بصیرت در میان مردم حضور داشت و نقش رابط بین رهبری انقلاب و مردم را ایفا می کرد. ایشان در این مجال به حق الگوی مناسب برای همه مبارزان و انقلابیون بود؛ چراکه در مسیر مبارزه به عنوان یک انسان اعتدال گرا نه به گونه ای بود که از انقلاب به دور بماند و نه این که فعالیت های عادی و روزمره علمی و تربیتی خویش را کنار بگذارد و به زد و خورد خیابانی بپردازد. در این زمینه به چند مطلب اشاره می شود:

6-1. نمایندگی امام در هیأت های مؤتلفه در دوران مبارزه

بعد از قضایای پانزده خرداد و آزادی امام خمینی(ره)، استاد مطهری و سایر علما، هیأت های مؤتلفه اسلامی که هسته آن ها همین هیأت های مذهبی بود و از نیروهای مخلص و فداکار و تابع ولی فقیه تشکیل شده بود، برای یاری نهضت امام خمینی(ره) ظهور کرد. این گروه ها از امام درخواست چند نماینده کردند که تحت هدایت آن ها در فکر و عمل باشند. استاد مطهری که از قبل با این هیأت ها مرتبط بودند به عنوان یکی از آن نمایندگان از سوی حضرت امام معرفی شدند.

تأکید استاد مطهری بر این بود که این هیأت ها از نظر فکری و آشنایی با معارف اسلامی ساخته شوند و به همین جهت درس هایی را برای آن ها دایر کردند که از جمله این دروس، بحث درباره سرنوشت و قضا و قدر است که بعدها به صورت کتاب انسان و سرنوشت منتشر شد. این بحث در واقع حلقه ای از حلقات بحث هایی از علل انحطاط مسلمین بود که استاد آن را لازمه ی اصلاحات در جامعه اسلامی می دانست (مطهری، 1392، ص 62).

شهید مطهری در این نمود الگویی به منزله فقیه و دانشمندی است که وظیفه انذار جامعه را دارد که قران کریم در این باره فرموده است: «فَلَوْلا نَفَرَ مِنْ کلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِیتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَلِینْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجعُوا إِلَیهمْ» (توبه: 122)؛ چرا از هر گروهی طائفه ای از آنان کوچ نمی کند تا در دین [و معارف و احکام اسلام ] آگاهی پیدا کنند و به هنگام بازگشت به سوی قوم خود آن ها را انذار نمایند.

6-2. اعتماد امام راحل به مطهری

وجود شخصیت های اسلامی مورد اعتماد مردم در بسیاری از نقاط کشور از عوامل مهم و مؤثر در پیشرفت انقلاب اسلامی بود. این چهره های محبوب، متعهد، صاحب نظر و مخلص برای جلب اعتماد و ایمان مردم به انقلاب نقش عمده ای ایفا کردند. شهید مطهری هنگام شروع مبارزه، از این نظر نقش و اثر ممتازی داشت. امام خمینی (ره) رهبر انقلاب به ایشان اعتماد زیادی داشت و استاد مطهری را ثمره ی عمر خود می دانست؛ به همین دلیل مسؤولیت های عمده ای را به ایشان محول می کرد.

روحانیت و مراجع دیگر هم با اعتماد کاملی که به صلاحیت علمی و عملی شهید مطهری داشتند از مسؤولیت پذیری ایشان راضی وخشنود بودند. قشر تحصیل کرده و دانشگاهیان مبارز هم در وجود او، اسلام شناسی متعهد و قابل اعتماد می دیدند. توده مردم آشنا با ایشان به خصوص بازاریان مسلمان که سهم شایان توجهی در پیشبرد انقلاب داشتند، ایشان را از هر جهت شایسته و لایق می دانستند (مطهری، 1392، ص 16).

شهید مطهری در حقیقت همانند اصحاب مورد اعتماد ائمه معصومین((ع)) بود که آن حضرات را برای مناظره و جلسات یاری می کردند؛ چنان که امام صادق(ع) حُمران بن أعین شیبانی را برای مباحث قرآنی، أبان بن تغلب را برای عربی، زراره بن أعین را برای مباحث فقهی، مؤمن طاق را برای علم کلام، هشام بن سالم را برای ابحاث توحید، هشام بن حَکَم را برای مباحث امامت و ابوعمرو و حمزه را برای قرائت قرآن کریم معین کردند (ر.ک: مجلسی، 1440، ج 47، ص 407).

6-3. مسؤولیت تشکیل شورای انقلاب

از جمله فعالیت های انقلابی استاد شهید مرتضی مطهری قبل از پیروزی انقلاب تشکیل شورای انقلاب به امر امام خمینی(ره) بود. ایشان پس از سفر به پاریس در زمان حضور امام در نوفل لوشاتو پاریس و ملاقات با ایشان پیشنهاد تشکیل شورای انقلاب را دادند و این پیشنهاد مورد قبول امام قرار گرفت. سپس شورای انقلاب با عضویت چند تن از جمله آیت الله دکتر بهشتی تشکیل شد (جمشیدی، 1390، ص 182).

بدون تردید واگذاری چنین اموری باید به دست افراد ماهر، خبره و آگاه به زمان صورت گیرد، در غیر این صورت به زیان جبران ناپذیر منتهی خواهد شد. در روایتی از امام صادق(ع) آمده است: «الْعَالِمُ بِزَمَانِهِ لاتَهْجُمُ عَلَیهِ اللَّوَابِسُ (کلینی، 1407ق، ج 1، ص 27)؛ کسی که زمان شناس باشد مشکلات بر وی هجوم نخواهد آورد».

6-4. مطهری و یاران انقلاب

همسر شهید مطهری نقل می کند که آقایان مهدوی کنی، شهید باهنر، شهید مفتح، امامی کاشانی، شهید بهشتی و آیت الله خامنه ای که از محترمین و دوستان و همکارانشان بودند، در لحظات حساس و حوادث مهم پیش از انقلاب و بعد از انقلاب در کنار او و در ارتباط دائم بودند (جمعی از فضلا، 1367، ج 2، ص 113). این افراد و به خصوص شهید مطهری مصداقی از این آیه شریفه هستند که می فرماید: «الَّذینَ جاؤُ منْ بعْدِهِمْ یقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا وَلإِخْوانِنَا الَّذینَ سَبَقُونا بِالإیمانِ وَلاتَجْعَلْ فی قُلُوبِنا غِلاًّ لِلَّذینَ آمَنُوا» (حشر: 10)؛

کسانی که بعد از آن ها آمدند و می گویند پروردگارا ما و برادرانمان را که در ایمان بر ما پیشی گرفتند بیامرز و در دل هایمان حسد و کینه ای نسبت به مؤمنان قرار مده. به گفته بعضی مفسران، این آیه گرچه درباره مهاجرین، انصار و تابعین نازل شده است، اما دلیلی بر محدودیت آن وجود ندارد، بلکه تمام مسلمین را تا قیامت شامل می شود، از سوی دیگر از نظر ملاک و معیار و نتیجه نیز عمومیت دارد (مکارم شیرازی و همکاران، 1371، ج 23، ص 522).

6-5. کمک به مردم مظلوم فلسطین

بین سال های مبارزات انقلابی مردم ایران که سخن گفتن از فلسطین به دلیل مخالفت امام(ره) با روابط دولت ایران با رژیم اسرائیل جرم محسوب می شد، استاد شهید مرتضی مطهری با کمک علامه طباطبایی و برخی دیگر از علما اقدام به افتتاح حساب مخصوص در بعضی بانک های ایران کردند تا مردم کمک های خود را به آن واریز کنند.

این مسأله در اسناد ساواک به عنوان فعالیت سیاسی و مخالفت با توصیه های ساواک درج شده است (خسروشاهی، 1391، ص 149، 152 و 156). این عملکرد شهید مطهری مصداق احساس مسؤولیت پذیری ایشان نسبت به مظلومان است، چنان که پیامبر(ص) فرمود: «من أصبَحَ وَ لَم یهتّمَ بِامُور المُسلِمینَ فَلَیسَ بمُسلم (ابن بابویه قمی، 1366، ص 131)؛ هر کسی کوشش نداشته باشد که خدمت به مردم مسلمان کند، مسلمان نخواهد بود».

6-6. تغذیه کننده فکر و اندیشه انقلاب

همرزمان شهید مطهری درباره نقش این مبارز و الگوی انقلابی در پیشبرد اهداف انقلاب آورده اند: «نقش مطهری در تلاش های سازنده [دوران مبارزه] قابل توجه و تقدیر است، ایشان تغذیه ایدئولوژیک نهضت سازنده را از طریق خطابه ها و مقالات فلسفی و اجتماعی و مناظره ها بیش از هر کس به عهده داشت. جواب گوی شبهات و سمپاشی های فکری فراوانی بود که از سوی عمال شرق و غرب برای انحراف نسل جوان مسلمان از طریق رسانه های جمعی با خواست رژیم کودتا [کودتای 28 مرداد] پخش می شد. در عین حال به دلیل حضور در دانشگاه و مدارس علوم دینی پلی بود میان دو قشری که سال ها با توطئه های شرق و غرب از هم جدا نگداشته شده بود» (جمعی از فضلا، 1367، ج2، ص 31).

بر اساس آموزه های ثقلین، پرسش حق افراد و پاسخگویی وظیفه دانشمندان است. قرآن کریم در این باره می فرماید: «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکرِ إِنْ کنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ» (نحل: 43)؛ اگر نمی دانید از اهل اطلاع سؤال کنید. در روایتی از پیامبر اکرم(ص) آمده است: «الْعِلْمُ خَزَائِنُ وَ مَفَاتِیحُهُ السُّؤَالُ فَاسْأَلُوا رَحمَکمُ اللَّه فإِنَّهُ تُؤْجَرُ أَرْبَعَةٌ السَّائِلُ وَ الْمُتَکلِّمُ وَ الْمسْتَمِعُ وَ الْمحِبُّ لَهمْ» (حرانی، 1404، ص 41)؛ علم خزاینی است که کلیدش پرسش است، پس بپرسید، چون خداوند چهار [گروه] را اجر می دهد: پرسشگر، پاسخگو، شنونده و دوست دار آنان. با توجه به این حدیث، شهید مطهری نماد دانشمند پاسخگو به جامعه پرسشگر است.

6-7. شهادت شهید ضامن بقای انقلاب

شهید مطهری از پیشگامان و پیشقراولان صحنه جهاد قلمی و قدمی بود که با مرکب خون و با دستان قلم شده بر صحیفه انقلاب، حق و حقیقت را نگاشت و به دیگر سخن، مانند شمع سوخت و راه انقلاب را روشن کرد، بدین جهت است که امام راحل فرمودند:

«با ترور شخصیت های بزرگ ما، اسلام تایید می شود، نهضت ما زنده می شود و تمام اقشار ایران باز زندگی را از سر گرفت، اگر یک سستی یا ضعفی پیدا کرده بود، زنده شد. اگر نبود شهادت این مرد بزرگ و اگر مرده بود در بستر خودش، این تایید نمی شد، این موج بر نمی خواست» (موسوی خمینی(ره)، بی تا، ج 6، ص 63).

این بدان جهت است که این شخصیت ارزشمند هدفی جز خدا نداشت و تمام همّ و غمش خدمت به اسلام و نشر علم و معارف دینی بود و ایشان بدون جرم و گناه شهید شد؛ مصداق این آیه شریفه که می فرماید: «وَإِذَا الْمَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ. بِأَی ذَنْبٍ قتِلَتْ» (تکویر: 8 و 9)؛ به کدامین گناه کشته شدند. این جا است که امام راحل فرمودند:

«من قریب بیست سال این مرد را می شناسم، یک آدم به آن سالمی، یک آدم به آن ادب، به آن انسانیت، این را محکوم به قتلش می کنند، چرا؟ چه کرده آقای مطهری؟ کی را کشته بود؟ این انسان فیلسوف، عالم و فقیه، این بشر نیست؟ این بشر را این طور می کشند، بدون اینکه جرم داشته باشد» (موسوی خمینی(ره)، بی تا، ج 18، ص176).

البته استاد مطهری آماده شهادت بود، آن جا که خود گفته بود: «هر وقت خدا بخواهد ما را می برد، حالا اگر از طریق شهادت باشد، خیلی بهتر است» و ایشان حتی پیش بینی شهادتشان را کرده بود و می گفت: «من می دانم پس از قرنی نوبت من است» (جمعی از فضلا، 1367، ج 2، ص 144).

جالب توجه این جاست که ایشان به دلیل خوابی که سه شب قبل از شهادت دیده بود، می دانست که حادثه مهمی رخ خواهد داد. تعبیر این خواب زیبا که برای همسرشان تعریف نمودند(جمعی از فضلا، 1367، ج 2، ص116)، همان رؤیای صادقه و شهادت ایشان بود که چند روز پس از آن روی داد و این شهید بزرگوار به ملاقات رسول الله(ص) و لقای حضرت حق شتافت.

7. مطهری الگوی تحقیق و پژوهش

همان گونه که پیش از این نیز اشارت شد در میدان مسابقه بین خون شهید و جوهر قلم عالم بنا به فرموده امام صادق(ع)، جوهر قلم علما سنگین تر و برتر از خون شهدا است (ابن بابویه قمی، 1413، ج 4، ص 399). شهید مطهری گرچه هر دو ارزش را در خود جمع کرد و فراتر از هر دو قرار گرفت، اما از زاویه نگاشتن کتب سرآمد عام و خاص شد.

ایشان جامع منقول و معقول و در بسیاری از مسائل صاحب نظر بود. در مهم ترین موضوعات کلی و جزئی اسلام از فلسفه و عقاید گرفته تا اخلاق و عرفان، از داستان گرفته تا تفسیر قرآن، از سیره و تاریخ گرفته تا تعلیم و تربیت و غیره با قلم و بیان شیوای خود وارد میدان می شد و دیدگاه های او معرف اسلام اصیل و مبین بنیان های اعتقادی، اخلاقی و اجتماعی آن بود. امام خمینی(ره) نسبت به آثار انسان ساز و سودمند این شهید، اینچنین فرمود:

«اکنون شنیده می شود که مخالفین اسلام و گروه های ضد انقلاب در صدد هستند که با تبلیغات اسلام شکن خود، دست جوانان عزیز دانشگاه ها را از استفاده از کتب این استاد فقید کوتاه کنند، من به دانشجویان و طبقه روشنفکر متعهد توصیه می کنم که کتاب های این استاد عزیز را نگذارند با دسیسه های غیر اسلامی فراموش شود» (موسوی خمینی(ه)، بی تا، ج 12، ص51).

باید توجه داشت که این شهید مطهَّر که در حقیقت مطهِّر اندیشه ها بود و آثار ایشان به مثابه سنگ محک برای تشخیص سره از ناسره، نگهبانی از ثغور اخلاقی، مرزبانی حدود الهی و پاسداری از عقاید و ایده های ناب اسلام است. موضوعات و آثار نگاشته توسط ایشان به شرح زیر است:

1. عقاید: توحید، عدل الهی، نبوت، خاتمیت، ختم نبوت، پیامبر اُمی، امامت و رهبری، ولاء ها و ولایت ها، امدادهای غیبی، مقدمه ای بر جهان بینی، انسان کامل، انسان و سرنوشت، فطرت، نقدی بر مارکسیسم، علل گرایش به مادی گری و ….

2. مباحث قرآنی: آشنایی با قرآن، تفسیر سوره های حمد، نور، زخرف، دخان، جاثیه، فتح، قمر، رحمان، واقعه، حدید، حشر، ممتحنه، صف، جمعه، طلاق، تحریم، ملک، قلم و ….

3. فقه: مسأله ربا، بیمه و بانک داری.

4. فلسفه: شرح اصول فلسفه و روش رئالیسم، حرکت و زمان در فلسفه، شرح الهیات شفا، شرح منظومه، فلسفه تاریخ، فلسفه اخلاق، مقالات فلسفی و ….

5. تاریخ: بررسی نهضت های صد ساله اخیر، خدمات متقابل اسلام و ایران، دافعه و جاذبه علی، حماسه حسینی، و ….

6. سیره: سیری در سیره نبوی، سیری در نهج البلاغه، سیری در سیره ائمه((ع))، قیام و انقلاب مهدی(عج)، داستان راستان و….

7. علوم اسلامی: یک دوره از علوم اسلامی شامل اصول فقه، فقه، منطق، فلسفه، عرفان و حکمت.

8. موضوعات گوناگون: مسأله حجاب، نظام حقوق زن، اسلام و مقتضیات زمان، اخلاق جنسی و جهان غرب، تماشاگه راز، ده گفتار، بیست گفتار و … (ر.ک. فاکر میبدی، 1382، ص148).

در پایان یادآور می شود از آن جا که آثار شهید مطهری نقش مهمی در جلوگیری از انحراف جامعه داشت و مانعی بر سر راه دشمنان عقیدتی و فکری جامعه بود، دشمن تلاش می کرد همان گونه که شخص مرتضی مطهّری را ترور فیزیکی کرده بود، شخصیت علمی وی را نیز با تبلیغات مسموم خود ترور کند و آثار گرانقدرش را مخدوش سازد و در نهایت ارشادات، رهنمون ها و افکارش را بی ارزش کند.

از این رو بر همه دلسوزان اسلام ناب محمدی لازم است که جلوی این توطئه را بگیرند و این شاگرد راستین مکتب اسلام و آثار نفیسش را از صورت فردی و شخصی خارج کرده و مانند یک خط و جریان فکری ممتاز مطرح کنند تا معیاری باشد برای تشخیص حق از باطل و ملاک جدایی صراط مستقیم اسلامی و انقلاب اسلامی از جریان های اسلام نما و انقلابی نما، همچنین معیار اطمینان بخشی باشد برای خنثی کردن اندیشه های منافقانه و دسیسه های خائنانه دشمنان که قصد دارند با القای افکار غیر اسلامی، نسل جوان ما را از اسلام حقیقی منحرف کنند.

همچنین توجه به این نکته ضروری است که شهید مطهری با آن که یک فیلسوف، متکلم، عارف و مجتهد بزرگ بود، هیچ مانعی سر راه خویش نمی دید تا برای نوجوان و جوان کتاب داستانی را بنویسد. در واقع ایشان معتقد بود که تربیت نسل جوان بسیار اهمیت دارد و برای تاثیر بیش تر بر آنان از زبان داستان کمک گرفت. اگر کسی بخواهد مطالعه روشمند آثار استاد مطهری را دنبال کند، می بایست از آثار ساده و آسان شروع کند و پس از آن به مراحل بعدی که تا حدی دشوار است رجوع کند تا اثرگذاری بهتری داشته باشد.

نتیجه گیری

مهم ترین نوع یادگیری انسان، یادگیری مشاهده ای است. از این رو یکی از روش های تربیت، تربیت به وسیله الگو است که از آن با عنوان «روش الگویی» یاد شده است. این روش در سرتاسر زندگی و ابعاد مختلف آن کاربرد دارد و از آنجا که محتوای تربیت را به صورت عینی و عملی ارائه می دهد، در انتقال مفاهیم و آموزش برنامه های تربیتی بسیار مؤثر است.

در منابع اسلامی، بر بهره گیری از الگو و پیروی از أسوه حسنه تأکید شده است. جامعه کنونی ما و بویژه جوانان نیازمند شناخت الگویی مناسبند؛ چراکه در دوره جوانی که مهمترین دوره تکوین شخصیت افراد است، رشد کمالات انسانی از سرعت فزاینده تری برخوردار است و در این دوره، فرد در آستانه ورود به جامعه است و همواره تلاش می کند که شخصیت خود را به گونه ای پی ریزی کند که سریع تر و بیش تر از دیگران مورد توجه همنوعان و حتی سایر اقشار جامعه قرار گیرد و بیش از سایر افراد به فضایل و صفاتی که مورد توجه است، آراسته باشد.

جوانان معمولا برای نیل به این هدف به دنبال ابزارها و شیوه های مؤثری می گردند که یکی از مهم ترین اموری که در این راستا برای جوانان مفید واقع می شود، وجود یک سرمشق و الگوست که مراحلی از کمالات را با موفقیت پیموده باشد و از مقبولیت در نزد مردم نیز برخوردار باشد. یکی از شخصیت های معاصر که می تواند الگویی موفق برای نسل حاضر حوزوی و دانشگاهی باشد؛ استاد شهید مرتضی مطهری است.

شخصیتی که افزون بر دانش فراوان، مسلح به سلاح ایمان، زیبنده به فضایل اخلاقی و مجهز به برهان و منطق بود و در کنار روشنفکری، پایبند به آموزه های قرآن و عترت و در عین بلندمرتبگی علمی، در نهایت خضوع و فروتنی در برابر دیگران و نمونه تمام عیار یک انسان مطلوب و منطبق با آموزه های قرآنی و روایی بود.

سیری در آثار علمی و عملی شهید مطهری و سخنان یاران، همسنگران و بستگان وی نشان می دهد که آیت الله شهید مطهری با جامعیتی که در علم و عمل داشت به حق الگوی مناسب برای نسل حاضر و آینده در ابعاد مختلف علمی و عملی اند و هر کس در هر موقعیت شغلی که باشد می تواند از ایشان در تعلیم و تدریس، سبک زندگی، اخلاق و تربیت و منش و روش درس گیرد. همچنین روشن است که این استاد بزرگ یک مبارز سیاسی، فقیه فیلسوف، عارف کامل، مونس قرآن، نویسنده موفق و توانا و انسان ژرف اندیش و دورنگر است که می تواند برای خواستاران این معارف و ارزش ها نیز الگوی نکو باشند.

فهرست منابع

* قرآن کریم

* نهج البلاغه

الف. کتب فارسی

1. بیرو، آلن، فرهنگ علوم اجتماعی(انگلیسی- فرانسه- فارسی)، ترجمه باقر ساروخانی، تهران: کیهان، 1375.

2. جمشیدی، مهدی، بنیادهای اجتماعی وقوع انقلاب اسلامی در نظریه علامه مرتضی مطهری، تهران: دانشگاه امام صادق(ع)، 1390.

3. جمعی از فضلا، سرگذشت های ویژه از زندگی استاد شهید مرتضی مطهری، جلد اول، چاپ چهارم، تهران: مؤسسه نشر و تحقیقات ذکر، 1367.

4. جمعی از فضلا، سرگذشت های ویژه از زندگی استاد شهید مرتضی مطهری، جلد دوم، چاپ چهارم، تهران: مؤسسه نشر و تحقیقات ذکر، 1367.

5. حکیمی، محمد رضا؛ محمد و علی، الحیاه، قم: دلیل ما، 1393.

6. حسینی نسب، داود، فرهنگ تعلیم و تربیت(واژه ها، تعاریف و اطلاعات)، تبریز: احرار، 1375.

7. خسروشاهی، هادی، درباره علامه سید محمد حسین طباطبایی، قم: کلبه شروق، 1391.

8. دوگانه، ناصر، مسطَر، با همکاری مهدی علمی دانشور و کاظم میرزایی و مهدی یزدی و محمد صالح کریمی، قم: معاونت تربیتی جامعه المصطفی(ص العالمیه، 1391.

9. ساروخانی، باقر، دایره المعارف علوم اجتماعی، تهران: کیهان، 1375.

10. عاشوری، ناد علی، زندگی نامه شهید مطهری، قم: انتشارات امام عصر(عج)، 1390.

11. فاکرمیبدی، محمد، «مقاله آیه مطهر در آینه مطهر»، مجله حضور، شماره 35، 1384.

12. مطهری، مرتضی، سیری در زندگانی استاد مطهری، با مقدمه علی اکبر هاشمی رفسنجانی، چاپ هفدهم، قم: انتشارات صدرا، 1392.

13. ----------، علل گرایش به مادیگری، بی جا، بی تا.

14. ----------، نهضت های اسلامی در صد ساله اخیر، چاپ 32، قم: انتشارات صدرا، 1386.

15. ----------، پاره ای از خورشید: گفته ها و ناگفته ها از زندگی استاد شهید مرتضی مطهری، تهران، مرکز نشر و تحقیقات ذکر، 1388.

16. ----------، احیای تفکر اسلامی،تهران، صدرا، 1397.

17. معین، محمد، فرهنگ فارسی متوسط، تهران: انتشارات امیرکبیر، 1363.

18. مکارم شیرازی، ناصر، قرآن حکیم و شرح آیات منتخب، تحقیق محمد فقیهی رضایی و همکاران، چاپ سیزدهم، تهران: اسوه، 1396.

19. _______________، تفسیر نمونه، چاپ دهم، تهران: دار الکتب الإسلامیه، 1371.

20. موسوی خمینی، سید روح الله، صحیفه امام(ره)، چاپ چهارم، قم: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، 1368.

ب. کتب عربی

1. ابن أبی جمهور، محمد، 1405، عوالی اللئالی العزیزیه فی الأحادیث الدینیه، تصحیح مؤسسه آل البیت(ع)، مشهد: مؤسسه آل البیت(ع)، 1405ق.

2. ابن بابویه، محمد بن علی، الأمالی، چاپ ششم، تهران: کتابچی، 1376.

3. __________________، 1366، علل الشرائع، ترجمه هدایت الله مسترحمی، چاپ ششم، تهران: کتاب فروشی مصطفوی، 1366.

4. _________________، من لایحضره الفقیه، تحقیق علی اکبر غفاری، چاپ دوم، قم: دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه، 1413ق.

5. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، تصحیح علی اکبر غفاری، چاپ دوم، قم: جامعه مدرسین حوزه علمیه، 1404ق.

6. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت: دار صادر، بی تا.

7. حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه الی تحصیل مسایل الشریعه، تصحیح مؤسسة آل البیت (ع)، قم: مؤسسه آل البیت(ع)، 1409ق.

8. طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الأحکام فی شرح المقنعه للشیخ المفید رضوان الله علیه، تحقیق حسن موسوی خرسان، چاپ چهارم، تهران: دار الکتب الإسلامیه، 1407ق.

9. علی بن موسی الرضا المرتضی(ع)، الفقه المنسوب إلی الإمام الرضا (ع)، تصحیح مؤسسة آل البیت (ع)، مشهد: مؤسسه آل البیت((ع))، 1406ق.

10. کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، تحقیق علی اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران: دار الکتب الإسلامیه، 1407 ق.

11. مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الائمه الاطهار علیهم السلام، بیروت: مؤسسه الوفاء، 1404ق.

ج. کتب انگلیسی

1.Cambridge advanced learners dictionary, Cambridge university press, third Edision, 2010.

کلمات کلیدی
فیلسوف  |  شهید مطهری  |  روش تربیت الگویی  |  الگو و مدل  | 
لینک کوتاه :