کتاب  /  خرد و اندیشه  /  اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد 2  /  مقاله پنجم ( پیدایش کثرت در ادراکات )  /  پیدایش کثرت در علم و ادراک

عمل « مقایسه » یکی از اعمال مخصوص ذهنی

تعداد بازدید : 718     تاریخ درج : 1388/09/17    

عمل « مقایسه » یکی از اعمال مخصوص ذهنی

[ پاورقی شهید مطهری ] :

1 - یکی از اعمال مخصوص ذهنی عمل مقایسه ( سنجش ) است . از لحاظ ترتیب ، قدر مسلم اینست که این عمل پس از عمل تخیل ( تبدیل کردن علم حضوری به علم حصولی ) و پس از سپردن حد اقل دو صورت به قوه حافظه انجام می گیرد . هر چند در عمل مقایسه ، وجود دو صورت شرط نیست زیرا ممکن است یک چیز ، خودش را با خودش سنجید و مقایسه کرد ، ولی قدرت ذهن بر این عمل وقتی پیدا می شود که حد اقل دو صورت پیش خود حاضر داشته باشد . ذهن در اثر قوه سنجش ، قدرت دارد که هر دو چیز را با یکدیگر ( مثال سفیدی و سیاهی متن ) و یا یک چیز ، خودش را با خودش ( مثال سیاهی و سیاهی متن ) بسنجد و تطبیق کند و چون در این مرحله مقایسه بین دو مفهوم است و نظر بخارج نیست ( باصطلاح حمل اولی است نه حمل شایع ) و دو مفهوم بسیط را با یکدیگر مقایسه می کنیم ذهن بلا واسطه حکم ایجابی یا سلبی می نماید یعنی در تصدیق خود احتیاج به « حد اوسط » ندارد ، و از اینجا معلوم می شود که اولین تصدیقهایی که ذهن بانها نائل می شود مربوط به عالم مفاهیم است نه به عالم خارج ( حمل اولی است نه حمل شایع ) . بعضی از روانشناسان جدید معتقدند که اولین احکامی که ذهن طفل صادر می کند مربوط بخواص اشیاء خارجی است ( و قهرا از قبیل حمل شایع است نه حمل اولی ) و البته آن هم آن خواصی که با احساسات و تمایلات طفل بستگی دارد ( از قبیل « این قند شیرین است » ) و در حقیقت طفل در احکام اولیه خود ارزش اشیاء را برای خود و بعبارت دیگر منافع خود را از اشیاء بیان می کند تحقیق در این مطلب که آیا اولین احکام ذهن چیست ، با غرض این مقاله بستگی ندارد ، آنچه با غرض این مقاله بستگی دارد اینست که مفاهیم وجود و عدم و وحدت و کثرت ، بلکه ضرورت و امکان و امتناع ، پس از توفیق یافتن به « حمل چیزی بر چیزی » و برقرار کردن نسبت بین دو چیز برای ذهن پیدا می شود .بعضی دیگر پنداشته اند که اولین حکمی که ذهن صادر می کند حکم بوجود دنیای خارج است و البته این نظریه از چند جهت مخدوش است و لا اقل از این جهت که حکم بوجود دنیای خارج فرع اینست که ذهن تصوری از « وجود » ( هستی ) داشته باشد و تصور وجود نه فطری است و نه از راه هیچیک از « حواس » معقول است که وارد ذهن شود و این تصور فقط پس از توفیق یافتن به « حمل » و حکم بین دو چیز برای ذهن دست می دهد پس لازم است قبل از آنکه ذهن حکم می کند بوجود عالم خارج لا اقل یک حکم دیگر کرده باشد .

[ پایان پاورقی شهید مطهری ]

مشاهده می کنیم که دومی روی اولی نمی خوابد چنانکه اولی روی خودش می خوابید و می خوابد ؛ یعنی می بینیم سیاهی با سیاهی به نحوی است و نسبتی دارد که آن نسبت را میان سفیدی و سیاهی نمی یابیم و در نتیجه آنچه بدست ما آمد یک حملی است ( این سیاهی این سیاهی است ) و یک عدم الحمل ؛ یعنی ذهن نسبتی که میان سیاهی و سیاهی بود میان سیاهی و سفیدی نمی یابد

و بعبارت دیگر میان سیاهی و سیاهی حکم ایجاد کرده و نسبتی درست می کند ولی میان سفیدی و سیاهی کاری انجام نمی دهد و چون خود را در اولین مرتبه یا پس از تکرر حکم اثباتی ، نسبت ساز و حکم درست کن می بیند کار انجام ندادن ( عدم الفعل ) خود را « کار » پنداشته و نبودن نسبت اثباتی میان سفیدی و سیاهی را یک نسبت دیگر مغایر با نسبت اثباتی می اندیشد و در این حال یک نسبت پنداری بنام « نیست » (1)

[ پاورقی 1 در عنوان بعدی ]

×
لینک کوتاه :