در پایان مناسب است بخشی از وصیت نامه شیخ رحمه الله را نقل کنیم
لیکن الله تعالی اول فکر له وآخره ، وباطن کل اعتبار وظاهره . ولتکن عین نفسه مکحولة بالنظر الیه ، وقدمها موقوفة علی المثول بین یدیه . مسافرا بعقله فی الملکوت الاعلی ، وفیه من آیات ربه الکبری . واذا انحط الی قراره ، فلینزه الله تعالی فی آثاره ، فانه باطن ظاهر تجلی لکل شی بکل شی :
ففی کل شی له آیة .
تدل علی انه واحد .
فاذا صارت هذه الحال له ملکة انطبع فیها نقش الملکوت ، وتجلی له قدس اللاهوت . فالف الانس الاعلی ، وذاق اللذة القصوی ، واخذ عن نفسه من هوبها اولی ، وفاضت علیه السکینة ، وحقت له الطمانینة . وتطلع علی العالم الادنی اطلاع راحم لاهله ، مستوهن لحیله ، مستخف لثقله ، مستحسن به لعقله ، مستضل لطرقه . وتذکر نفسه وهی بها لهجة ، وببهجتهابهجة . فتعجب منها ومنهم تعجبهم منه وقد ودعها ، وکان معها ، کانه لیس معها .
ولیعلم ان افضل الحرکات الصلاة ، وامثل السکنات الصیام ، وانفع البر الصدقة وازکی السر الاحتمال ، وابطل السعی المراء .
ولن تخلص النفس عن الدرن ماالتفت الی قیل وقال ، ومناقشة وجدال ، وانفعلت بحال من الاحوال .
وخیر العمل ما صدر عن خالص نیة ، وخیر النیة ما ینفرج عن جناب علم . والحکمة ام الفضائل ، ومعرفة الله اول الاوائل ، الیه یصعد الکلم الطیب والعمل الصالح یرفعه .
خداوند متعال ، اولین و آخرین چیزی است که انسان باید بدان بیندیشدوچشم نفس وروح خود را با نظر به او تقویت کند و در پیشگاه او خشوع نماید ، درحالی که با عقلش در ملکوت اعلی - که در آن نشانه های پروردگار بزرگ است - سیرکند . هنگامی که از این سیر و سفر به دنیا برمی گردد خداوند متعال را تنزیه می کند ومی یابد که حضرت حق باطن و ظاهر است و ، بر هر و به هر چیز ، تجلی کرده است .
در هر چیزی برای خدا نشانه ای است .
که دلالت می کند بر این که او یگانه است .
پس هنگامی که این حالت ، برای شخص سالک ، ملکه شود ، ملکوت در اونقش می بندد و عالم لاهوت بر او تجلی می کند ، با حضرت حق ، مانوس می شود ، بالاترین لذت را می چشد و از نفسش آن چه را که شایسته است می ستاند ، سکینه بر او افاضه می گردد و آرامش بر او متحقق می شود و بر عالم مادی ، سیطره می یابد به گونه ای که بر اهل عالم ، شفقت می ورزد ، راه هایش راسست می گیرد ، سنگینی آن را سبک می پندارد ، باعقلش دنیا را نیکو می بیند و نفسش دائما متذکر خداست و از این سلوک ، بهجت و سرور عجیبی به او دست می دهد .
همانا برترین حرکات ، نماز و بهترین سکونها روزه و سودمندترین نیکی ، صدقه و پاکیزه ترین سر صبر وبیهوده ترین تلاش ، جدال است .
نفس آدمی تاهنگامی که به جدال و قیل و قال مشغول است از بدی ها رهانمی شود و از حالی به احوال دیگر ، در می آید .
و بهترین عمل آن است که از نیت خالص بر می آید و بهترین نیت آن است که از راه علم به دست می آید . حکمت ، مادر فضایل و شناخت خدا اولین معرفت است . سخنان پاکیزه به سوی او بالا می رود و کار شایسته به آن رفعت می بخشد .