کافر: کسی که منکر خداست یا برای خدا شریک قرار می دهد یا نبوت پیغمبر اسلام (ص) را قبول ندارد یا در این امور شک دارد و یا منکر ضروری دین است و بداند آن چیز، ضروری دین است و انکار آن به انکار خدا یا توحید و یا نبوت برگردد.
کافر حربی: کافری که با مسلمین در حال جنگ است.
کافر ذمی: اهل کتابی که در بلاد اسلامی با شرایط مخصوص اهل ذمه در پناه حکومت اسلامی قرار گرفته است.
کثیر الشک: کسی که زیاد شک می کند.
کفاره: عملی که انسان برای جبران گناهش باید انجام دهد.
لازم: واجب.
لازم الوفاست: باید به آن عمل کرد.
لزوجت محل: چسبندگی یا لغزندگی همراه با چسبندگی که در محلی وجود دارد.
مؤونه: مخارج یا هزینه.
متنجس: هر چیزی که ذاتا پاک است، ولی بر اثر برخورد مستقیم یا غیر مستقیم با چیز نجس آلوده شده است.
مثمن: قیمت گذاری شده، کالایی که در معرض فروش قرار گرفته است.
مجتهد جامع الشرایط: مجتهدی که شرایط مرجعیت تقلید را داراست و دیگران می توانند از او تقلید کنند.
مجزی است: کافی است، ساقط کننده تکلیف است، انجام آن موجب رفع تکلیف از انسان است.
محتضر: کسی که در حال جان دادن و نزدیک به مرگ است.
محتلم: خواب بیننده، کسی که در خواب، منی از او خارج شده است.
محارم: بستگان نزدیک انسان که ازدواج با آنان برای همیشه حرام است.
محرم: کسی که در حال احرام حج و یا عمره است.
محل اشکال است: اشکال دارد، صحت و درستی آن مشکل است. (مقلد می تواند در این مساله به مرجع دیگری که بعد از مرجع تقلید خودش اعلم از دیگران است، مراجعه کند) .
محل تامل است: باید احتیاط کند (مقلد می تواند در این مساله به مرجع دیگری که بعد از مرجع تقلید خودش اعلم از دیگران است، مراجعه کند) .
مخمس: مالی که خمس آن داده شده است.
مد: پیمانه ای که تقریبا ده سیر ظرفیت دارد.
مذی: رطوبتی که پس از ملاعبه مرد با زن از او (مرد) خارج می شود.
مرتد: مسلمانی که منکر خدا یا پیغمبر شود، یا حکم ضروری دین را که مسلمانان جزء دین اسلام می دانند، مانند نماز و روزه انکار کند، در صورتی که منکر شدن آن حکم به انکار خدا یا پیغمبر برگردد.
مرتد فطری: کسی که از پدر مسلمان یا مادر مسلمان و یا از پدر و مادر مسلمان (هردو) متولد شده و خودش نیز مسلمان بوده و سپس کافر شده است.
مرتد ملی: کسی که از پدر و مادر غیر مسلمان متولد شده، ولی خودش پس از اظهار کفر مسلمان شده و مجددا کافر گشته است.
مس: لمس کردن، رساندن جایی از بدن به چیزی، تماس بدنی.
مس میت: لمس نمودن بدن انسان مرده.
مقاربت: نزدیکی، آمیزش جنسی.
مکلف: هر انسانی که بالغ و عاقل است.
ملاعبه: بازی کردن با هم، معاشقه کردن، شوخی کردن مرد با زن.
ممیز: بچه ای که خوب و بد را تشخیص می دهد.
موالات: پشت سرهم، پی در پی انجام دادن.
موجر: اجاره دهنده.
مورد اشکال است: صحیح نیست و در این مورد، مقلد می تواند به مرجع دیگری که بعد از مرجع تقلیدش اعلم از دیگران است مراجعه کند.
موکل: وکیل کننده.