معرفى عترت
هجوم تبليغاتى حزب عثمانيه بر چهره تابناك عترت نقاب تاريك آويخته بود. و در شامات موقعيت عترت به صورت فراگير مخدوش شده بود. كنار زدن آويختههاى حزب عثمانيه از چهره عترت به دست توانمند سيد ساجدين عليه السلام شكل گرفت، آن گونه كه چهره پرفروغ عترت درخشش يافت و نفاق پنهان بوسفيانىها آشكار گرديد.
سيد ساجدين عليه السلام در خطبه آتشين خود در مجلس بزم يزيد چهره تابناك فاطمه (سلام الله عليها) را شفاف ساخت و فاطمه را برترين زنان عالم، پاك و مطهر از هر گناه و پاره تن رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم و بتول و بىبديل در حضور انبوه جمعيت معرفى نمود. سيد ساجدين چهره على عليه السلام را آن گونه شفاف ساخت كه بافتههاى 40 ساله بنى اميه برغم على، پنبه شد. امام سجاد عليه السلام در هر موقعيت به معرفى چهره عترت پرداخت. هنگامى كه عبيدالله وى را تهديد به قتل نمود، عترت را اين گونه معرفى نمود. فرزند زياد آيا مرا از كشتن مىترسانى، آيا نمىدانى كشتن
233
شدن در راه خدا، سيرۀ ماست و شهادت در راه خدا كرامت و افتخار ما مىباشد.
أبالقتل تُهددني اما علمت انّ القتل لنا عادة و كرامتنا شهادة.1
امام سجاد عليه السلام در سراسر دعاهاى خويش كه سرشار از معارف و انديشههاى تابناك وحيانى مىباشد؛ عترت و آل رسول را محور خيرات و بركات معرفى نمود. و آنان را اساس امنيت و نعمتهاى الهى برمىشمرد. در سراسر صحيفه سجاديه در هر جاى مناسب سخن از اين سرود زيباى سيد ساجدين عليه السلام است كه «اللهم صل علي محمدٍ و آله». اين سرود يعنى شفاف نمودن چهره عترت. يعنى بازگو نمودن نقش عترت در نظام هستى و در نظام اجتماعى يعنى رهنمون انسان به سعادت و خير. اين سرود كه ورد زبان سيد الساجدين عليه السلام در هر جاى مناسب است يعنى تثبيت موقعيت عترت آل رسول صلى الله عليه و آله و سلم و شفاف نمودن فضايل عترت در بين عموم مردم.
همچنين در فراز ديگر امام سجاد عليه السلام عترت آل رسول را اين گونه معرفى مىنمايد:
نحن ائمة المسلمين و حجج الله علي العالمين و سادة المؤمنين و قادة الغر المحجلين و موالي المؤمنين و نحن امان اهل الارض كما انَّ النجوم امان لاهل السماء و نحن الذين بنا يمسك الله السماء ان تقع علي الارض الا باذنه و بنا يمسك الارض ان تميد باهلها.2 «ما (عترت) پيشوايان مسلمانانيم، حجت و رهبران الهى بر جهانيانيم، ما برترين مؤمنان و رهبران رو سپيدانيم، ما دوستداران اهل ايمان هستيم، ما (عترت) محور امنيت زمينيان، همانند ستارگان كه محور امنيت آسمانيانند، مىباشيم. ما همانهايى هستيم كه استقرار آسمان و زمين باذن الله به بركت ماست».
234
در اين سخن نورانى على بن الحسين عليه السلام محورهاى برترىهاى عترت را به گونه شفاف و عميق بيان مىنمايد. بر اساس آن برترى، شايستگى گزينش آنان به رهبرى جامعه آشكار مىگردد. عترت لنگرگاه زمين و آسمان معرفى مىشود. عترت آن گونه محوريت در نظام هستى دارد كه به بركت آنان نظام هستى بر پاست، گردش ستارگان و كرات آسمانى به محوريت آنهاست، استقرار و آرامش زمين به محوريت آنهاست. البته تحليل اين بخش سخن امام شايداز عهده هيچ فردى ساخته نباشد. كه چگونه عترت محور گردش كرات و امنيت آسمانىها و زمينىها در نظام تكوين مىباشند؟ نقش عترت در امنيت اجتماعى و ملى و نيز تربيت و رهبرى جامعه شفاف و روشن است. ليكن نقش محورى عترت در نظام تكوينى به اين گونه گسترده و عميق كه در اين گفتار و در ساير گفتارهاى نورانى عترت فراوان مطرح مىباشد، تحليل عميق و شفاف و توانمندى را مىطلبد؛ كه مىتوان گفت اين مهم تنها در توان عترت آل سول (عليهم السلام) مىباشد.
اين گونه شفافسازى چهره عترت در عهد تاريك بنى اميه و بنى مروان كه خرافات جاهلى رواج يافته و واپسگرايى امت اسلامى را تهديد مىنمايد. بدعتها و تحريفها اساس دين و احكام و سنتها را تهديد مىنمايد. دين در خطر دستخوش تحريف است و چهره تابناك عترت آن گونه در پوششهاى نفاق و دورويى پنهان شده است، تلاشى بس ارزشمند مىباشد كه سيد، ساجدين عليه السلام افتخار آن را دارد. اينها نمونههايى از تلاش سيد ساجدين عليه السلام مىباشد كه در برابر هجوم فرهنگى آنان قد افراشته است. اينها نمونههايى از جهاد فرهنگى امام فرزانگان و فرزند برومند حسين بن على عليه السلام مىباشد.
235
آيا از فضايل عترت دم زدن در فضايى كه بخشنامههاى رسمى نهادهاى آموزش به كتمان مناقب اهل بيت (عليهم السلام) مىباشد و نيز تلاش محورى حاكميت بر دروغسازى و جعل حديث از زبان رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم بر فضايل آل عثمان شكل مىگيرد، كارى آسان مىتواند باشد؟ به يقين مىتوان گفت در فضايى كه زبان مداحان اهل بيت از حلقوم بيرون آورده مىشد، و سر آنان از قامت سروشان برداشته مىشد! اين گونه سخن از عترت، و اين گونه درخشان نمودن چهرههاى تابناك آل رسول بزرگترين جهاد است كه سيد الساجدين عليه السلام سالهاى متمادى در خط مقدم اين مبارزه قرار گرفته بود.
امام سجاد عليه السلام در اين شرايط بحران و خفقان به طور صريح سخن از غصب امامت و رهبرى از عترت دارد! در دعاى دو روز عيد مهم دينى، روز جمعه و روز عيد قربان كه هر دو از منصبهاى ولايى و شؤون رهبرى مىباشند، امام سجاد به طور شفاف ابراز مىدارد كه اين مقام از عترت رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم كه شايسته اين مقام مىباشند به تاراج رفته است،
اللهم ان هذا المقام لخلفائك و اصفيائك و مواضع امنائك في الدرجة الرفيعة التي اختصصتهم بها قد ابتزّوها. «خدايا اين مقام كه ويژه و شايسته جانشينان تو و برگزيدگان تو مىباشد و جايگاه افراد امينى است كه از برترين درجه برخوردار مىباشند و مقامى است كه تنها عترت را شايسته آن مىدانى، از عترت گرفته شده است!» آنگاه در پايان دعا بر تمام دشمنان عترت و تمام مظاهر ستم و اعوان و انصار ستمگرانِ بر حقوق عترت، از نخستين افراد وادى ستم تا آخرين آنان را مورد نفرين قرار مىدهد. و نيز آنان كه از راه ستمگران پيروى نمودند و يا حتى
236
عمل كرد آنان را پسنديدهاند نفرين مىكند،
اللهم العن اعدائهم من الاوّلين و الاخرين ومن رضي بفعالهم و اشيائهم و اتبائهم.1
امام سجاد عليه السلام به طور شفاف امامت و رهبرى را حق عترت كه به دست ستمگران غصب شده عنوان مىكند. و اين گونه نفرين شامل بر تمام ستمگرانِ حقوق اهل بيت (عليهم السلام) و آنان كه ايشان را يارى رساندند و آنان كه راه و رسم آنان را تداوم دادند و آنان كه رفتار ستمگران را پسنديدند نثار مىنمايد!
همچنين در معرفى عترت مىفرمايد:
نحن ابواب الله و نحن الصراط المستقيم و نحن عيبة علمه و نحن تراجمة وحيه و نحن اركان توحيده و نحن موضع سرّه.2 «راههاى رسيدن به خدا سبحان ما هستيم، ما بزرگ راه مستقيم مىباشيم. ما منبع دانش الهى مىباشيم. تفسير و بيان وحى الهى از ما ساخته است. و اركان توحيد ما هستيم و مخزن اسرار الهى ما هستيم.» فضايل برجسته و محورى عترت را حضرت در اين سخنان شفاف تحليل مىنمايد.
سخن كوتاه اين كه تنها راه مطمئن كه از هر خطر مصون است، راه عترت است. هر كس راه عترت را برگزيد، ره يافته خواهد بود و هر كس از عترت الگو گرفت، رهنمون شده و به مقصد مىرسد،
فمن سلم لنا سلم و من اقتدي بنا هدي.3
237