کتاب  /  فقه و احکام دین  /  پندارها و پاسخ ها

شبهه 30; چرا امامان شيعه، همگى از نسل امام حسين (ع) هستند و امام حسن (ع) از نسل خود، امامى ندارد.

تعداد بازدید : 721     تاریخ درج : 1397/09/08    

108

شبهه 30: چرا امامان شيعه، همگى از نسل امام حسين (ع) هستند و امام حسن (ع) از نسل خود، امامى ندارد.

پاسخ

1. اين سخن، مانند اين است كه كسى بگويد چرا شما بعد از حضرت اسحاق (ع) همه پيامبران را تا پيش از پيامبر خاتم، از نسل او برگزيديد و از فرزندان اسماعيل، كسى را انتخاب نكرديد؟! مگر اين مردم هستندكه پيامبر را انتخاب مى‌كنند و در اصل مگر مردم، قادرند چنين كارى كنند...؟!

2. اهل سنت، امامت را از افعال مكلفين دانسته و معتقدند كه مردم (اهل حل و عقد \خبرگان)، بايد امام را انتخاب كنند. حتى اگر يك نفر از اهل حل و عقد نيز، رأى به شخصى دهد، امامت او مشروعيت مى‌يابد.

الف) قاضى ابوبكر باقلانى متوفى 403 ه. ق ميگويد:

«اگر شخصى خصوصيات لازم براى امامت را داشته باشد، با رأى و نظر يك نفر از اهل حل و عقد نيز، ثابت مى‌شود و

109مشروعيت مى‌يابد».1

ب) تفتازى مى‌گويد: «امامت با رأى يك نفر از اهل حل و عقد، براى كسى كه شايسته باشد منعقد مى‌شود».2

ج) قاضى ايجى مى‌گويد: «در امامت... نيازى به اجماع نيست؛ زيرا دليل عقلى يا نقلى بر آن وجود ندارد، بلكه بيعت يك نفر يا دو نفر از اهل حل و عقد كفايت مى‌كند».3

د) عبدالقادر بغدادى (متوفاى 429 ه): چون امامت با رأى يك نفر از اهل حلّ و عقد براى كسى كه شايسته باشد، ثابت مى‌شود، در صورت بيعت يك نفر، بر سايرين لازم است كه از او اطاعت كنند.4

بنابراين، نتيجه مى‌شود كه:

يك حتى كسانى كه رأى يك نفر را براى تعيين امام كافى مى‌دانند نيز، قيد مى‌كنند كه هم انتخاب كننده بايد شرايط لازم را داشته باشد و هم انتخاب شونده.


1) . ابوعمر يوسف بن عبدالله بن عبدالبر النمرى، التمهيد، بيروت، مؤسسة الكتب الثقافيه، ص 467.
2) . سعدالدين مسعود بن عمر بن عبدالله هروى خراسانى تفتازانى، شرح المقاصد، پاكستان، دارالمعارف النعمانية، اول، 1401، ج 2، ص 272
3) . عضدالدين عبدالرحمن بن احمد ايجى، المواقف، مصر، مطبعة السعادة، اول، 1907، ص 352
4) . اصول الدين، ص 280.

110دو اين سخنان، تلاشى براى توجيه آنچه بعد از رحلت پيامبر (ص) اتفاق افتاده است، ميباشد وگرنه روح آيين اسلام با اين حرف‌ها سازگار نيست.

سه از نظر شيعه، امر امامت امرى انتخابى نيست، بلكه همان‌گونه كه مردم در انتخاب پيامبر (ص) نقشى ندارند در گزينش امام نيز، ازخود اختيارى ندارند؛ زيرا امام، بايد داراى عصمت و علم لدنى باشد و هيچ‌كس جز خداوند، قادر نيست مصداق اين شخص را معرفى كند؛ زيرا جز خدا، هيچ‌كس نمى‌تواند از وجود عصمت در كسى آگاه باشد. بنابراين، امامت تنها از طريق نص، تعيين مى‌شود.

همچنين از نظر قرآن، حكومت و حاكميت از آن خدا است و اوست كه حاكم را انتخاب مى‌كند: (إِنِ الْحُكْمُ إِلاّٰ لِلّٰهِ *)؛ «حكومت نيست مگر از آن خداوند.» (انعام: 57؛ يوسف: 40 و 67)

در آيه ديگرى مى‌فرمايد:

(يٰا دٰاوُدُ إِنّٰا جَعَلْنٰاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النّٰاسِ بِالْحَقِّ) (ص: 26)

اى داود ما تو را خليفه بر روى زمين قرار داده‌ايم، پس بين مردم به حق حكومت كن.

در آيۀ 124 سوره بقره، امر امامت را عهد خود مى‌داند كه فقط به معصوم مى‌رسد و در آيۀ ولايت نيز، ولّى مردم را،

111خدا و پيامبر و كسانى از مؤمنان كه نماز را اقامه مى‌كنند و در ركوع زكات مى‌پردازند، معرفى كرده است: (إِنَّمٰا وَلِيُّكُمُ اللّٰهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاٰةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكٰاةَ وَ هُمْ رٰاكِعُونَ). (مائده: 55)

پيش از اين، به آيۀ اولواالامر (نساء: 57) و آيه تطهير (احزاب: 33) و آيه صادقين (توبه: 119)، اشاره شد. چنان‌كه آيه تبليغ (مائده: 67) و آيه اكمال (مائده: 3) و آيه انذار (رعد: 7) و... نيز بر اين امر دلالت دارند.

در اين‌باره، صدها حديث از پيامبر (ص) در منابع اهل سنت، نقل شده است كه به مواردى از آنها اشاره مى‌شود:

اول حديث غدير: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهَذَا عَلِىٌّ مَوْلاه».1

دوم حديث ولايت: «هو و لي كل مؤمن بعدي».2

سوم حديث دوازده خليفه: «لا يزال الإسلام عزيزا إلى اثني عشر خليفة».3

چهارم حديث ثقلين: «إني تركت فيكم ما إِنْ أَخَذْتُمْ به لن تضلوا كتاب الله و عترتي أهل بيتي».4


1) . مسند احمد، ج 4، 281؛ سنن ترمذى، ج 5، ص 297
2) . مسند احمد، ج 4، ص 438؛ سنن ترمذى، ج 5، ص 296؛ مجمع الزوايد، ج 9، ص 120
3) . صحيح مسلم، ج 6، ص 3
4) . صحيح ترمذى، ج 5، ص 328.

112پنجم حديث سفينه نوح: «مثل أهل بيتي كسفينة نوح من ركبها نجا و من تخلف عنها هلك».1

3. مگر همه فرزندان امام حسين (ع)، امام و معصوم بودند؟ اگر امامت و عصمت موروثى بود، بايد به همه فرزندان امام حسين و امام سجاد 8 و...، مى‌رسيد.


1) . المعجم الاوسط، طبرانى، دارالحرمين، ج 5، ص 306.

113

شبهه 31: يكى از دروغهاى تاريخى، انگشتر دادن امام على (ع) در حال نماز است؛ زيرا اولاً ايشان فقير بوده؛ ثانياً نيت نماز با زكات، قابل جمع نيست و ثالثاً ركوع، به معناى خوارى و ذلت است نه ركوع نماز.

×
کلمات کلیدی
کتاب  |  پندارها و پاسخ ها  | 
لینک کوتاه :