کتاب  /  سیره اهل بیت  /  فاطمه زهرا علیها السلام دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله  /  جايگاه حضرت فاطمه(عليها السلام)  /  الف) حضرت فاطمه(عليها السلام) از نگاه قرآن

پنج - آيه مباهله

تعداد بازدید : 76     تاریخ درج : 1397/11/18    

32

پنج - آيه مباهله1

آيه ديگرى كه بخشى از شخصيت حضرت فاطمه(عليها السلام) در آن آشكار شده، آيه مباهله است.2 اين آيه مربوط به جريان مشهور مباهله پيامبر(ص) با مسيحيان نجران است.3


1) مباهله از ماده «بهل» به معناى لعنت و نفرين‌كردن است و مباهله از باب مفاعله، به لعنت و نفرين‌كردن دو نفر يا دو گروه ضد يكديگر و پافشارى بر نفرين گفته مى‌شود.
2) خداوند مى‌فرمايد: فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مٰا جٰاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعٰالَوْا نَدْعُ أَبْنٰاءَنٰا وَ أَبْنٰاءَكُمْ وَ نِسٰاءَنٰا وَ نِسٰاءَكُمْ وَ أَنْفُسَنٰا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللّٰهِ عَلَى الْكٰاذِبِينَ؛ «هرگاه بعد از علم و دانشى كه به تو رسيده، [باز] كسانى درباره مسيح با تو به ستيز برخيزند، بگو: «بياييد ما پسران خود را دعوت كنيم، شما نيز پسران خود را. ما زنان خود را دعوت نماييم شما نيز زنان خود را. ما از نفوس خود [و كسى كه همچون جان ماست]، شما نيز از نفوس خود. آن‌گاه مباهله [و نفرين] كنيم و لعنت خدا را بر دروغ‌گويان قرار دهيم». (آل‌عمران: 61).
3) بيشتر منابع، روز انجام مباهله را روز 24 ذى‌حجه گفته‌اند، اما درباره سال مباهله اختلاف وجود دارد و آن را در سال سوم، هشتم، نهم و دهم هجرت آورده‌اند كه به دلايلى، از جمله گرفتن جزيه از اهل نجران كه سال نهم بوده است و نيز سال نهم را سال وفود مى‌دانند، به نظر مى‌رسد سال نهم درست‌تر باشد. براى زمان و چگونگى مباهله، ر. ك: السيرة‌النبويه، ابن‌هشام، ج 2، صص 232 و 233، كه متأسفانه ابن‌هشام به جزئيات ماجرا اشاره نكرده است؛ دلائل النبوه، بيهقى، ج 5، صص 382-393.

33بحث درباره اين ماجرا و تفسير اين آيه، نياز به نوشته‌اى جداگانه دارد. اما به ناچار و در نهايت اختصار، تنها به آن بخش اشاره مى‌شود كه به حضرت فاطمه(عليها السلام) مربوط است.

مسيحيان براساس اعتقاد باطل خود، مى‌گفتند حضرت عيسى(ع) پسر خداست و چنين استدلال مى‌كردند كه نمى‌شود كسى بدون داشتن پدر به دنيا بيايد. ازاين‌رو خداوند متعال در قرآن به رسول‌خدا(ص) دستور داد تا از مسيحيان نجران بخواهد كه اگر درباره حضرت عيسى(ع) بر اعتقاد خود باقى‌اند، خود را براى مباهله آماده كنند و طبق اين آيه فرمود كه خودشان، پسرانشان و زنانشان را براى مباهله حاضر كنند.

هنگامى كه رسول‌خدا(ص) اين آيه را براى نمايندگان مسيحيان نجران خواند و آنان را به مباهله دعوت كرد، آنان گفتند: «برمى‌گرديم و در كار خود مى‌انديشيم و نزد تو مى‌آييم». سپس آنان از «عاقب» كه بزرگ آنان و صاحب‌نظر بود، پرسيدند: «اى عبدالمسيح! نظر تو چيست‌؟» گفت:

به خدا سوگند! اى گروه نصارى! شما شناخته‌ايد كه محمد نبى مرسل است و سخن او درباره حضرت

34عيسى حق است. به خدا سوگند! هيچ قومى با هيچ پيغمبرى مباهله نكرد، مگر آنكه بزرگ و كوچكشان از بين رفتند. اگر شما بر دينتان اصرار داريد و بر اعتقادتان پايداريد، با او خداحافظى كنيد و به شهرهاى خود برگرديد.

پس از اين بود كه ديدند رسول‌خدا(ص)، امام حسين(ع) را در بغل گرفته و دست امام حسن(ع) را نيز گرفته است و حضرت فاطمه(عليها السلام) از پشت سر او و حضرت على(ع) پشت سر حضرت فاطمه(عليها السلام) مى‌آيند و رسول‌خدا(ص) به آنان مى‌فرمايد: «هرگاه من دعا كردم، شما هم آمين بگوييد».

أُسقف چون آن حضرت را بدين حالت ديد، گفت:

اى گروه نصارى! من چهره‌هايى را مى‌بينم كه اگر از خدا بخواهند كوهى را از جا بركَنَد، حتماً آن كوه از جاى بركنده مى‌شود. پس با او مباهله نكنيد كه هلاك مى‌شويد و تا روز قيامت در روى زمين يك نفر نصرانى باقى نمى‌ماند.

سپس آنان گفتند: «اى ابوالقاسم! نظر ما اين است كه با تو مباهله نكنيم و تو را به دين خودت واگذاريم». رسول‌خدا(ص) فرمود: «اگر مباهله نمى‌كنيد

35پس اسلام بياوريد و در ضرر و منفعت با مسلمانان همراه باشيد». آنان پيشنهاد حضرت را نيز نپذيرفتند. ازاين‌رو رسول‌خدا(ص) آنان را به جنگ فراخواند. آنان گفتند: «ما توان جنگ با عرب را نداريم، اما حاضريم با تو صلح كنيم و حضرت نيز با شرايطى با آنان صلح كرد».1

بنابراين، از اين ماجرا برمى‌آيد كه آن حضرت در روز مباهله اميرمؤمنان(ع) را به منزله جان خود و امام‌حسن(ع) و امام حسين(ع) را به منزله پسران خود و حضرت فاطمه(عليها السلام) را به منزله زنان خود حاضر كرد.

اين جريان، ضمن اثبات حقانيت پيامبر(ص)، بخشى ديگر از فضيلت‌هاى بى‌نظير اهل بيت رسول‌خدا(ص)، از جمله حضرت فاطمه(عليها السلام) را نيز آشكار ساخت؛ زيرا رسول‌خدا(ص) از ميان همسران خود و زنان شايسته مهاجر و انصار، تنها حضرت فاطمه(عليها السلام) را مصداق نِسٰاءَنٰا در آيه دانست2 ؛ چنان‌كه اميرمؤمنان(ع) را نيز


1) مدارك التنزيل و حقايق التأويل، نسفى، ج 1، صص 157 و 158؛ تفسيرالكبير، ج 8، ص 85؛ انوار التنزيل و اسرار التأويل، ج 2، ص 47.
2) گرچه برخى گفته‌اند اگر نِسٰاءَنٰا در كنار «رجالنا» بود به معناى همسران بود، اما چون در كنار أَبْنٰاءَنٰا آمده به معناى دختران است. اما به هر حال، حتى اگر چنين باشد، از فضيلت حضرت فاطمه(عليها السلام) چيزى نمى‌كاهد.

36مصداق أَنْفُسَنٰا و به منزله جان خودشان و امام‌حسن و امام حسين(عليهما السلام) با آنكه نوه‌هاى ايشان بودند را مصداق أَبْنٰاءَنٰا و به منزله پسران خودشان دانست.

شش - آيه ذا القربى

×
کلمات کلیدی
کتاب  |  دختر رسول اکرم  |  فاطمه زهرا ـ علیهاالسلام ـ  | 
لینک کوتاه :