معرفی کتاب

نخستین اندیشه های شیعی، تعالیم امام باقر (ع)

امام محمد باقر(ع) یکی از برجسته ترین دانشندان عصر خود و در تاریخ ادوار نخستین اسلام بسیار پرنفوذ بود. کتاب حاضر،[نخستین اندیشه های شیعی: تعالیم امام محمد باقر(ع) ، ارزینا للانی، لندن، i. b تئوریس. tauris، با همکاری مؤسسه مطالعات اسماعیلی، 2000 م.] نخستین توصیف نظام مند از زندگی، کارها و تعلیمات این کوکب درخشان تاریخ اولیۀ اسلام است و برای علاقه مندان به مطالعات مربوط به حقوق، تاریخ، الهیات اسلامی و نیز شیعیان امروزی بسیار سودمند است. -نویسندۀ این اثر، خانم دکتر ارزینا لالانی پژوهشگری است که درباره قرون نخستین اسلامی شیعی تحقیق می کند. او به تدریس آثار مربوط به حدیث در دانشگاه کمبریج اشتغال داشت و اکنون در مؤسسه مطالعات اسماعیلی، لندن، به تحقیق مشغول است. خانم لالانی از دانشگاه ادینبورگ درجۀ دکتری دریافت کرده است. متن انگلیسی این کتاب در آبان 1381 برندۀ جایزۀ کتاب ولایت سال جمهوری اسلامی ایران شد و خانم لالانی برای دریافت جایزه خود به ایران آمدند و در مراسمی که به این مناسبت در شهر یزد برگزارشده بود، شرکت کرد. معرفی حاضر، از محقق اسلام شناس معاصر، دکتر حامد الگار، به مناسبت انتشار ترجمه فارسی کتاب، در اختیار خواننندگان قرار می گیرد. دکتر فریدون بدره ای مترجم این اثر است. وی دارای دکترای زبانشناسی از دانشگاه تهران است. دکتر بدره ای پیش از این کتاب تاریخ و عقادی اسماعیلیه تألیف دکتر فرهاد دفتری را به فارسی ترجمه کرده بود که در 1374 ش برنده جایزه کتاب سال شد.

نویسنده : ارزینا لالانی مترجم : فریدون بدره ای ناشر : انتشارات فرزان روز سال انتشار : 1381 زبان : Persian تعداد بازدید : 1596     تاریخ درج : 1397/12/15    

همچنان که نویسنده به درستی در مقدمه اشاره می کند تا کنون پژوهش های تحلیل و پایه ای کمی به صورت کتاب دربارۀ رشد و گسترش اولیۀ اسلام شیعی، به عنوان یک نظام عقیدتی و فقهی، به زبان انگلیسی یا هر زبان دیگر صورت گرفته است. آثاری که در این موضوع کم و بیش به ذهن خطور می کنند عبارت اند از سرآغازها و رشد اولیۀ اسلام شیعی از س، ه. م. جعفری(بیروت 1979) ؛ [این کتاب نیز به فارسی ترجمه و توسط انتشارات امیر کبیر به چاپ رسیده است]رهبری الهی در تشیع از م. ع. امیر معزی(نیویورک1994) ؛ و جانشینی حضرت محمد از ویلفرد مادلونگ (کمبریج 1997). [که به فارسی ترجمه و توسط آستان قدس رضوی منتشر شده است] از این روپژوهش دکتر لالانی دربارۀ امام محمد باقر(ع) (متوفی بین 732-114 و 126/743) ، پنجمین امام شیعیان اثناعشری، افزوده ای بجا و پیکرۀ نحیف مآخذ و منابع این موضوع است.

لقب الباقر(به طور کامل باقر العلوم) که به احتمال زیاد در دوران حیات وی و بنابر برخی احادیث نقل شده، توسط پیامبر به امام اعطا شده است، به معنای «شکافندۀ علم» است. از این رو امام محمد باقر(ع) بنیانگذار مکتب رسمی اسلام شیعی به شمار می آید که اجدادش ازعلی بن ابیطالب به این سو پایه گذاری کرده اند. سهم وی در نظریه امامت، تعالیمش دربارۀ مسائل مختلف کلامی که در سراسر جامعه اسلامی مورد بحث بود و توضیحات روشنگرانش دربارۀ موضوعات فقهی، زمینه را برای دستاوردهای روشن و قطعی پسر و جانشین امام جعفر صادق(ع) فراهم کرد. اغلب پدر و پسر، به حق، به دلیل داشتن نقش مکمل در تطور اسلام شیعی، «الصادقین» نامیده می شوند. دوران امامت امام محمد باقر(ع) یکی از دوران های آشفته در طول حرکت شیعی بود؛ زیرا شاهد فعالیت شاخه های مختلف کیسانیه، جنبش نوظهور حامی مدعیات نفس الزکیه، نخستین نشانه های بلند پروازی های برادر ناتنی اش زید بن علی، رقابت میان فرزندان شاخه های حسنی و حسینی و تحریفات غلات بود. با اینکه همۀ این پدیده ها به دوران امام جعفر صادق منتقل شد اما دست کم در عرصۀ نظری امام محمد باقر حد معینی را با تأکید بر نص (انتصاب گواهی شده و نوشته شدۀ یک امام توسط سلف اش) و همچنین در اختیار داشتن علم موروثی خاص، به عنوان مشخصۀ تعیین کنندۀ امام، به جای خروج علیه خلیفۀ زمان قرارداد. قابل ذکر است که سنت اسماعیلی نیز همانند سنت اثنا عشری، امام محمد باقر (ع) راتکریم می کند و دکتر لالانی را نیز باید به سبب یاری گرفتن از آثار اسماعیلی، به ویژه دعائم الاسلام قاضی نعمان، در مستند کردن میراث وی ستود.

در نخستین فصل کتاب زمینۀ تاریخی به گونه ای با بازاندیشی و بازنگری منابع اصلی معتبر، طرح شده است. فصل دوم دربارۀ اندیشۀ امامت پیش از امام محمد باقر است که آن نیز با وجد فشرده بودن تازه است. نویسنده با پیروی از اظهار نظرهای مادلونگ در اثر مهمش جانشینی حضرت محمد ص 16-17 اظهار می دارد که جانشینی در جامعۀ قبیله ای به گونۀ هنجارین بر پایۀ خویشاوندی دودمانی بود و انتخاب مشاور نزدیک[یعنی ابو بکر] بسیار غریب و غیر معمول تلقی می شد(ص 21). اما این ادعای کاملا قابل قبول این پرسش را برمی انگیزد که چگونه جانشینی ابو بکر-حتی اگر نتیجه گزینش پیامبر نبود - در یک جامعۀ قبیله ای به صورت گسترده ای با استقابل روبه رو شد؟ممکن است این پرسش پاسخی داشته باشد ولی دکتر لالانی آن را عرضه نمی دارد.

فصل سوم به جنبه هایی از زندگانی و سیرۀ امام محمد باقر(ع) اختصاص دارد. تازگی و اصالت کتاب بیشتر به این دلیل است که نوشته ای تک نگارانه دربارۀ امام محمد باقر است و معلوم نیست که چرا نویسنده به جای نوشتن روایتی کامل تر و یکپارچه تر از زندگی امام، به بحثی کوتاه و اجمالی دربارۀ چهار موضوع-لقب و جانشین وی، رقیبانش، رابطه اش بازدید، و اختلاف بر سر تاریخ درگذشت وی-مبادرت می کند. با وجود این، این برداشت بریده و مقطع حداقل دو نتیجه را آشکار می کند. علی رغم تردیدهای کسانی چون مونتگمری وات، امام باقر(ع) پیروان و یاران زیادی داشت(ص 44) و نیز بر خلاف نظر محققان و اندیشمندان تشیع اثنا عشری زید بن علی بن به جد مدعی امامت برای خود بود(ص 45).

چهار فصل باقی ماندۀ کتاب محتوای اصلی کتاب را تشکیل می دهد. نخست نویسنده به گونه ای مشروح آیات و احادیثی را که امام محمد باقر(ع) دربارۀ اشاره داشتن به امامت و حقوق امام علی(ع) تفسیرکردند به بحث می گذارد (فصل چهارم) در این زمینه او با اشاره به حرف «واو» در عبارت «و هم راکعون» بخشی از آیۀ 55 سورۀ 5، بیان می دارد که این «واو» یا حالیه است که در این صورت جلمه را باید چنین معنی کرد «هنگام رکوع کردن» ، یا «واو» عطف که در این صورت باید «و آنهایی که رکوع می کنند» ترجمه کرد(ص 58-59). این اظهار نظر جالب توجه به نظر می رسد، نه تنها به دلیل این که مؤلف امکان اول را برمی گزیند که مورد اتفاق نظر شیعیان است، بلکه به دلیل قرائت «واو» به عنوان «واو» عطف که در غیاب حرف تعریف قبل از راکعون نادیده گرفته شده است. آن گاه تنها سؤال ومسئلۀ تفسیری شناسایی فرد(یا افرادی) است که در حالت سجود زکات می دهند. تنها یک استثنا برای شفافیت کلی تفسیر دکتر لالانی در بحث از دو نور، که ائمه به ارث می برند، وجود دارد:

نور الله که آنان در مقام وارثان پیامبر ( اوصیا) آن را به ارث می بردند ونور محمد که برای آنان نه از طریق محمد (ص) بلکه از پدرشان علی بنابی طالب(ع) منتقل می شود. در واقع نور دوم نیز از پیامبر به ارث برده می شود و قبل از اینکه برای انتقال به صلب عبد الله پدر پیامبر (ص) و ابو طالب پدر امام علی (ع) منشعب شود، در صلب عبد المطلب قرار گرفته است. با این همه معلوم نیست چرا نوری که به حق و دقیقا از پیامبرمنتقل نشده است، به جای اینکه به نام اصلی خود نامگذاری شود. به نام پیامبر نامیده شده است. در این باره دکتر لالانی نظراوری رابین[1] را یادآور می شود که نور محمد نه ازطریق اجداد عربش-فرزندان اسماعیل-بلکه ازطریق پیامبران یهودی -مسیحی بنی اسرائیل-که این نور را از اسماعیل از طریق اسحاق دریافته بودند، منتقل می شود. با وجود این، نتیجه گیری نهایی وی درباره موضوع این است که «نظریه نور محمد به عنوان نور نبوت پیامبر و ائمه» از نیاکان عرب ایشان منتقل می شود.

فصل پنجم(تنها در ده صفحه) به صورت خلاصه نظریات امام باقر(ع) را دربارۀ برخی از مسائل کلامی به بحث می گذارد. با وجود این در نشان دادن ارتباط بین علم، عمل و ایمان، در تعلیمات امام محمد باقر-بسیار سودمند است. او همچنین نظر امیر معزی را که تعلیمات امام محمد باقر(ع) را اساسا غامض و پرکنایه معرفی کرده است سؤال برانگیز می خواند. (رهبری الهی در تشیع اولیه ص 64).

فصل ششم با همان اختصار فصل پنجم، نقش امام محمد باقر(ع) را در مقام محدث بررسی می کند. فقدان بحث مفصل در این فصل باعث تأسف است. احادیثی که در کتب حدیث از امام محمد باقر(ع) نقل شده است بیشتر از هر شخصیت دیگر است مگر فرزندش امام جعفر صادق(ع) (کسی که به هر تقدیر پنداشته می شود، ممکن است احادیث زیادی دربارۀ نفوذ و صلاحیت امام محمد باقر نقل کرده باشد).

دکتر لالانی در این فصل کوتاه با عنوان «امام باقر در حوزه های اهل حدیث» ، کنجکاوانه نفوذ امام را در بیرون از[حوزۀ] پیروان شیعی بلاواسطه اش یادآوری می کند(ص 96). یادآوری اینکه ایشان نیزهمانند سایر ائمۀ اهل بیت حداکثر نفوذ خود را در بین حوزه های مستعد جامعۀ اسلامی به کار بست، بسیار ارزشمند است. با وجود این تعداد احادیثی که از ایشان در کتاب های سنی روایت شده است، به هر دلیل بسیار کمتر است. همچنین نقل قول قاضی نعمان که امام محمد باقر (ع) را محدثی برجسته معرفی می کند، قابل تأمل است(ص 105). هر چند محوریت موضوع بررسی نقش امام باقر (ع) به عنوان محدث حدیث اثنا عشری است، دکتر لالانی در اینجا مطالبی بیشتر از اسامی روایان احادیث، که به صورت جغرافیایی و منطقه ای گروه بندی شده اند، تا فراتر از لیست اسامی روایان حدیث، دربارۀ اشکال نقل حدیث توسط امام محمد باقر(ع) و زمان و مکانی که حدیث نقل شده است، بحث کند. چنین بحثی در اثر جامع مجید معارف(با عنوان پژوهشی در تاریخ حدیث شیعه) آمده است (تهران، 1374 ش1995/ م، ص 151-195). همچنین دکتر لالانی مسئله تأثیرتقیه بر حدیث را بیشتر قابل توجه می داند. این موضوع باعث کشمکش با غلامت شد و در آن زمان درخور توجه شایانی بود. احادیثی از امام محمد باقر(ع) و امام محمد صادق(ع) وجود دارد. که در آن منحرفان عقیدتی ستایش شده اند و نیزاحادیثی که پیروان وفادار ائمه را محکوم می کند. به نظر می رسد دربارۀ این احادیث دو امکان متمایزوجود داشته باشد: یا این احادیث را غلات برای ایجاد آشفتگی در جامعه شیعی جعل کرده اند، یا خودامام، از راه تقیه، برای محافظت از پیروان مورد اعتمادخود در برابر خطر شناسایی آنان، گفته است(ر. ک: معارف، ص 387-389).

در فصل هفتم با عنوان «سهم امام در فقه شیعه» دکتر لالانی ترجیح می دهد، به جای پرداختن به یک نظر اجمالی روشمند، برخی ازموضوعات مجزا را برای بحث و بررسی انتخاب کند. در مورد موضوع نظافت پاها در وضو گرفتن، وی آیۀ 5: 6 را می آورد که شیعیان آخرین کلمۀ عبارت «و امسحوا برؤوسکم و ارجلکم» یعنی «پاها را در حالت مجرور می خوانند که حرف اضافۀ «ب» را بر آن عامل می دانند (ص121). بدون تردید، تفسیر علامه طباطبایی که ارجلکم را در مورد نقد قرارمی دهد که قرائت های متفاوتی از آن توسط مفسرین سنی صورت گرفته است، مستلزم جدایی مفعول از فعل است، فعل اغسلوا که بر مفعول[پاها]عامل می شود، با ظرافت سبک شناختی قرآن سازگار است (المیزان فی تفسیر القرآن، تهران، 1362 ش1983 /، ج 5، ص 238-239).

هر چند ممکن نیست بر روی نسخه های چاپ شده قرآن در ایران-که نویسنده پنج نسخه متفاوت از آن را در اختیار دارد -اجماع کامل شیعی دربارۀ این موضوع وجود داشته باشد و عموما قرائت ارجلکم را دارند نه ارجلکم.

بدون شک اگر نویسنده ای را به دلیل قبول نکردن وظیفه ای غیر از وظیفۀ اصلی و اساسی خویش مورد انتقاد قرار دهیم مغرضانه خواهد بود. اهمیت و ابتکار دکتر لالانی موجب می شود که آرزو کنیم تا وی از هر فرصتی برای تبدیل این اثر از صورت تز به صورت کتاب قابل چاپ برای روشن کردن برخی از جزئیاتی که خود آنها را مطرح کرده است، استفاده کند. به هر تقدیر همۀ دانشجویان مسلمان شیعه برای خلق این اثر از وی سپاسگذار و مشتاقانه منتظر نوشته های بیشتری از وی در زمینۀ مطالعات شیعی خواهند بود.

پی نوشت

 

[1] Uri R'ubin

کلمات کلیدی
امام محمد باقر (ع)  | 
لینک کوتاه :