مصاحبه و گفتگو  /  سایر

صوری بودنِ عقود، مشکل اساسی بانکداری اسلامی

قطعاً بانکداری اگر بخواهد به ‌صورت یک بنگاه سود آور عمل کرده و در عین‌ حال نقش اسلامی خودش را ایفا کند و در جامعه مفید باشد، نمی تواند فاقد سود باشد ولی آن چیزی که مهم است این است که باید تمامی معاملات بانکی و تراکنش‌ های بانکی بر اساس دنیای واقعی انجام بشود؛ نه به ‌صورت صوری و خارج از واقعیت.

منبع : اجتهاد مصاحبه شونده : الهی، ناصر تعداد بازدید : 582     تاریخ درج : 1398/06/27    

باید دو عنصر را کاملاً رعایت کنیم. یکی عنصر صوری بودن را حذف کنیم. صوری بودن یعنی در ضمن عقدهای اسلامی، روال غیر اسلامی را دنبال کنیم. آنچه الآن به ‌عنوان یک پدیده مشکل ‌زا در بانکداری اسلامی انجام می ‌شود، عقود صوری است؛ یعنی افرادی که نیاز به سرمایه‌ دارند بر اساس عرضه‌ های واقعی این کار انجام نمی ‌شود. مثلاً به ‌عنوان مرابحه عمل می کنند ولی شرایط مرابحه را رعایت نمی کنند و بر اساس مضاربه و چیزهای دیگر عمل می کنند اما شرایط مضاربه را رعایت نمی کنند. باید محتوای عمل با محتوای عقد، تطبیق داشته باشد که متأسفانه این یکی از مشکلات اساسی بانکداری روزگار ماشت و مشکل دوم هم این است که باید با واقعیت تطبیق کند. گتره ای نباشد و استاندارد باشد.

ماجرای بانکداری اسلامی سال هاست که نُقل زبان محافل فقهی است. هر از چند گاهی با خبر و حادثه ای بولد می شود و باز به محاق می رود. یک بار یکی در درس خارج خود گریه می کند و بار دیگر، دیگری تهدید به اعتصاب غذا می نماید. از آن سو، طرفداران بانکداری فعلی نیز مخالفان را کج اندیش و ناآشنا با اقتصاد روز دنیا می انگارد. به مناسبت روز بانکداری اسلامی، با دکتر ناصر الهی، معتقد است مهم ترین مشکل بانکداری اسلامی، صوری بودن عملیات بانکی در آن است. مشروح گفتگو با این استاد و پژوهشگر دانشگاه به قرار زیر است:

آیا امکان بانکداری اسلامی بدون اخذ سود از وام ‌ها وجود دارد؟ در این صورت، هزینه‌ های جاری بانک چگونه تأمین می ‌شود؟

قطعاً بانکداری اگر بخواهد به‌صورت یک بنگاه سود آور عمل کرده و درعین‌حال نقش اسلامی خودش را ایفا کند و در جامعه مفید باشد، نمی تواند فاقد سود باشد ولی آن چیزی که مهم است این است که باید تمامی معاملات بانکی و تراکنش‌های بانکی بر اساس دنیای واقعی انجام بشود؛ نه به‌صورت صوری و خارج از واقعیت.

در تقسیم ‌بندی کلی دو نوع عقد داریم. عقود مشارکتی که طبیعتاً بانک و کنشگر اقتصادی باید در سود این فعالیت اقتصادی سهیم باشند. سود باید بر اساس ارزش‌افزوده ‌ای که از طریق سرمایه توسط بانک تأمین‌ شده است و از طریق مدیریت که توسط بخش خصوصی انجام‌شده است، بر اساس نسبت ارزش ‌افزوده ‌ها، سود بانک مشخص و سود کنشگر اقتصادی هم مشخص شود.

نوع دیگری از عقود داریم که عقود مبادله ‌ای هستند که این‌ها باید سود آن بر اساس بازار مرابحه تنظیم شود نه به ‌صورت کاملاً غیر استاندارد. بنابراین در بانکداری اسلامی حتماً باید سود برای صاحب سرمایه تأمین شود ولی آن چیزی که در بانکداری اسلامی رکن و اساس است این است که باید منتظر بازار و واقعیت اقتصادی باشیم. منظور من از بازار نه به معنای اینکه ربح بازار محاسبه شود بلکه باید ارزش‌ افزوده ‌ای که توسط عامل سرمایه انجام می ‌شود و ارزش ‌افزوده ‌ای که توسط عوامل مدیریتی انجام می ‌شود مثل نیروی کار و امثال آن، مشخص شود. آن مقداری که سهم سرمایه است، در مشارکت مشخص شده و ریسکی که به وجود می‌ آید، توسط صاحب سرمایه تحمل بشود.

ما باید دو عنصر را کاملاً رعایت کنیم. یکی عنصر صوری بودن را حذف کنیم. صوری بودن یعنی در ضمن عقدهای اسلامی، روال غیر اسلامی را دنبال کنیم. آنچه الآن به ‌عنوان یک پدیده مشکل ‌زا در بانکداری اسلامی انجام می ‌شود، عقود صوری است؛ یعنی افرادی که نیاز به سرمایه‌دارند بر اساس عرضه‌های واقعی این کار انجام نمی ‌شود. مثلاً به ‌عنوان مرابحه عمل می کنند ولی شرایط مرابحه را رعایت نمی کنند و بر اساس مضاربه و چیزهای دیگر عمل می کنند اما شرایط مضاربه را رعایت نمی کنند. باید محتوای عمل با محتوای عقد، تطبیق داشته باشد. متأسفانه این یکی از مشکلات اساسی بانکداری روزگار ماشت. مشکل دوم هم این است که باید با واقعیت تطبیق کند، گتره ای نباشد و استاندارد باشد.

آیا دلیل حرمت ربا، شامل ربای تولیدی نیز می ‌شود یا آن‌ که تنها اختصاص به ربای استهلاکی دارد؟

در این زمینه نظرات مختلفی وجود دارد. برخی از فقها معتقدند که فقط ربای استهلاکی حرام است؛ یعنی کسی که برای گذران زندگی روزمره خودش نیاز به تأمین مالی دارد، اگر قرض بگیرد تا مایحتاج روزانه خودش را تأمین کند، ربای در این قرض، حرام است ولی در مورد تولید که طبیعتاً اگر شخصی نیاز به سرمایه برای تولید داشته باشد و شما هم صاحب سرمایه باشید اگر شما به آن شخص سرمایه بدهید تا تولید کند، در اینجا شما در سود حاصله با آن شخص شریک هستید و لذا ربا به موارد استنتاجی و تولید تعلق نمی گیرد.

این دیدگاه برخی از فقها است که چنین اعتقادی دارند و برای خودشان هم دلایلی دارند که قابل ‌تأمل است. در این زمینه بنده به‌ عنوان صاحب ‌رأی نمی توانم نظر بدهم که آیا حرف آن‌ها درست است یا خیر ولی به‌ هر حال آن‌ها هم استدلال ‌های خاص خودشان ر ابر اساس مبانی خود انجام داده ‌اند و معتقدند که ربا به امور استنتاجی و تولیدی صورت نمی گیرد و ربای محرم صرفاً محدود و منحصر به استهلاکی و مصرفی است که نباید زندگی افراد را دستخوش ربا قرار بدهیم. اما در امر تولیدی همان‌طور که نیروی کار عامل تولید است، سرمایه هم عامل تولید است و سودی که تعلق می گیرد، قاعدتاً باید تقسیم بشود و بنابراین ربا کلاً در امور تولیدی وجود ندارد.

آیا طرفداران بانکداری اسلامی، هیچ‌ گاه یک مدل خاص برای بانکداری ارائه کرده ‌اند؟ بایسته ‌های آن مدل چیست؟

بله مدل ‌هایی زیادی در کشورهای مختلف مثل مالزی و ایران و جاهای دیگر داریم و بانکداری اسلامی انجام می ‌شود. در همه کشورها به یک نحوی بانکداری اسلامی داریم حتی در کشورهای اروپایی و غربی. مدل در کلیت خود، یک تشابه‌ های اساسی دارد ولی در جزئیاتش باهم مختلف است. این مدل ‌ها وجود دارد اما تا اینکه تا چه اندازه به‌ صورت اسلامی عمل بکنند، جای تردید وجود دارد. آنچه خود افراد در ایران اعتقاد دارند که در ایران، عقودی که در بانک ‌ها وجود دارد، به نحوی است که ربا پدید نمی‌ آید ولی به این معنا نیست که همه عقود یا همه کنش‌ هایی که در بانک انجام می ‌شود، سالم است. ممکن است با صوری سازی، ما دچار یک عقد محرم بشویم و آن تراکنش بر اساس تراکنش اسلامی انجام‌ نشده باشد. مسئله مهمی هم که وجود دارد و در تحلیل عملکرد بانکی می تواند مورد تأمل قرار بگیرد این است که ممکن است اهداف یک نظام اقتصادی اسلامی توسط شبکه بانکی موجود تأمین نشود. این اهداف بسیار فراتر از نفی ربا است. باید به ‌هر حال شکوفایی اقتصادی به وجود بیاید و عدالت اقتصادی ایجاد شود و طبیعتاً بانک‌ ها در این زمینه با مشکلات بسیار اساسی و جدی مواجه هستند.

با توجه به فتاوای فقهایی همچون آیت‌ الله سیستانی که برای تمام عملیات بانکی، وجه شرعی قائل ‌اند، آیا لزومی به ایجاد بانک اسلامی هست؟

آیت ‌الله سیستانی با فتوایی که دارند معتقدند که خیلی از این فعالیت ‌های بانکی می تواند در جامعه انجام بشود بدون اینکه ما نیازمند به این گرفتاری ‌های عقود مشارکتی و مبادله ‌ای باشیم ولی در عین‌ حال اگر بخواهد در یک جامعه‌ این کار انجام شود، ممکن است برخی مقلد ایشان نباشند و برای آن‌ها مشکل ایجاد می ‌شود. بنده اعتقادم بر این است که ما نباید یک نظام بانکی انحصاری داشته باشیم و معتقد باشیم همه باید به یک صورت عمل کنند. چه خوب بود که ما نظام بانکداری را رقابتی می کردیم و مثلاً برخی از بانک ‌ها بر اساس دیدگاه ایشان انجام‌ وظیفه می کردند و برخی از بانک ‌ها، بر اساس دیدگاه فقهایی که معتقد بودند ربا در امور استنتاجی تعلق پیدا نمی کند عمل می کردند. این فضا را برای ایده ‌های متفاوت باز می کردیم که هر کدام از این راه‌ها ممکن است بر اساس رأی یکی از فقها در جامعه قابل‌ قبول باشد و ما یک نظام رقابتی را به وجود می‌آوردیم که می توانست باعث بهبود کار آیی و بهره‌ وری شبکه بانکی هم باشد.

در پایان اگر نکته ‌ای باقی‌مانده استفاده می کنیم.

در این مسئله اساسی که آیا آنچه توسط بانک ‌ها انجام می ‌شود به ‌خصوص توسط سپرده‌ گذاران انجام می ‌شود آیا قرض است یا یک عقد جدید است واقعاً جای چالش زیادی دارد. بر این اساس در بعضی از صورت‌ ها می توانیم ادعا کنیم آنچه در بانک ‌ها انجام می ‌شود، یعنی آن بهره ‌ای که تعلق می گیرد، اصلاً ماهیت ربا ندارد و باید یک موضوع شناسی خیلی جدی صورت بگیرد و اگر این ‌طور که بنده عرض می کنم، باشد، آن عنصر اصلی قرض در اینجا وجود نداشته باشد، این به یک عقد عقلایی جدید تبدیل می ‌شود و منطق هم دارد و از دیدگاه اسلامی، صاحبان سرمایه در تولیدها، حق برای آن‌ها ایجاد می ‌شود و بهره ‌ای که تعلق می گیرد، می تواند آن حق مالکانه سرمایه باشد که به‌ هیچ ‌وجه ربا هم نیست و لذا من فکر می کنم باید روی این جهت تأمل ‌های جدی بشود. باید یک موضوع شناسی دقیق و عمیقی در زمینه بهره انجام بشود و دلایل خیلی زیادی می تواند مطرح باشد که آنچه در اینجا ارائه می ‌شود، اصلاً ربا نیست که ما نیاز داشته باشیم به اینکه نظام بانکداری خاصی را برای آن تدوین کنیم.

کلمات کلیدی
بانکداری اسلامی  |  الهی، ناصر  |  صوری بودنِ عقود  | 
لینک کوتاه :