×

اخلاص را مرور کنیم (1)


تعداد بازدید : 2914     تاریخ درج : 1390/08/08

59

موفق ترین قشر در بین بشریّت، انبیا و پیامبران و اولیای الهی علیهم السلام بوده اند که راز و رمز اصلی موفقیّت آنها در یک کلمه خلاصه می شود و آن اخلاص در راه خداست. رمز جاودانگی و ماندگاری آنان نیز همین مسئله است.

علما و واعظان و مبلغان ادامه دهندگان راه انبیا هستند و اگر بخواهند در این مسیر موفق باشند و در هدایت مردم به نتیجه مثبت برسند، تنها راه این است که اخلاص را به عنوان یک اسلحه مورد نیاز همیشه همراه داشته باشند. به راستی مبلّغانی که خالصانه تبلیغ کرده اند، در بین مردم مؤثّر بوده اند و سالها لذّت و مزه صحبت آنان در ذائقه مردم مانده است.

آنچه پیش رو دارید، باز خوانی اخلاص در روایات است؛ به امید آنکه مبلّغان سخت کوش با ازدیاد خلوص در کارها و تبلیغات خویش بیش از گذشته بر موفقیّت تبلیغی خویش بیفزایند.

حقیقت اخلاص

اخلاص، از ماده خُلَص به معنای پاکیزه و خالی از آلودگی است. در قرآن داریم: «لَبَناً خالِصاً»؛ یعنی شیر خالص که از بین خون و سرگین حیوان به وجود می آید؛ اما نه رنگ خون را دارد و نه بوی فضولات حیوان را. عمل خالص آن است که از لا به لای تمام امور دنیوی و تمایلات عبور کند، اما جز رنگ و بوی الهی، هیچ رنگ و بویی به خود نگیرد. در روایات این معنی با زبانهای مختلفی بیان شده است که نمونه هایی بیان می شود:

1. عدم انتظار ستایش

رسول اکرم صلی الله علیه و آله درباره حقیقت اخلاص چنین فرمود: «إِنَّ لِکُلِّ حَقٍّ حَقِیقَةً وَ مَا بَلَغَ عَبْدٌ حَقِیقَةَ الْإِخْلَاصِ حَتَّی لَا یُحِبَّ أَنْ یُحْمَدَ عَلَی شَیْءٍ مِنْ عَمَلٍ لِلَّهِ؛ برای هر حقی [و امر واقعی و ثابتی[ حقیقت و واقعیّتی است و بنده به حقیقت اخلاص نمی رسد، مگر اینکه دوست نداشته باشد بر چیزی از عمل [انجام شده] برای خدا ستایش شود.»

این روایت می گوید یکی از نشانه های حقیقت اخلاص این است که انسان در انجام کاری نه تنها انتظار ستایش نداشته باشد، بلکه قلبا هم دوست نداشته باشد که مردم از او تعریف و تمجید و ستایش کنند. و این حقیقتا امر مشکلی است؛ خیلی هنر می خواهد که انسان از نظر تسلّط بر هواها و خواسته های روحی و قلبی به حدّی رسیده باشد که در کارهای خدایی از ستایش دیگران نیز خوشش نیاید. این مرحله از اخلاص را معصومان علیهم السلام و تالی تلو آنها دارند. این همان است که قرآن درباره اهل بیت علیهم السلام می فرماید: «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یَتیماً وَ أَسیراً * إِنَّما نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللّهِ لا نُریدُ مِنْکُمْ جَزاءً وَ لا شُکُوراً»؛ «و غذای [خود] را بر حبّ الهی به مسکین و یتیم و اسیر می دهند. [و می گویند:] ما شما را به خاطر خدا اطعام می کنیم و هیچ پاداش و سپاسی از شما نمی خواهیم.»

یعنی حتی اراده قلبی هم نسبت به تشکر آنها ندارند.

امام صادق علیه السلام نیز در این باره فرمود: «الْعَمَلُ الْخَالِصُ الَّذِی لَا تُرِیدُ أَنْ یَحْمَدَکَ عَلَیْهِ أَحَدٌ إِلَّا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ؛ عمل خالص آن است که نخواهی جز خدای عزیز و جلیل کسی بر آن تو را ستایش و تمجید کند.»

2. عدم درخواست از دیگران

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از جبرئیل علیه السلام درباره معنی و تفسیر اخلاص پرسید. او در جواب گفت: «الْمُخْلِصُ الَّذِی لَا یَسْأَلُ النَّاسَ شَیْئاً حَتَّی یَجِدَ وَ إِذَا وَجَدَ رَضِیَ وَ إِذَا بَقِیَ عِنْدَهُ شَیْءٌ أَعْطَاهُ فِی اللَّهِ؛ مُخلص کسی است که از مردم چیزی درخواست نکند تا اینکه آن را بیابد [و خدا به او بدهد] و زمانی که آن چیز را یافت، به [مقدار و اندازه] آن راضی باشد و اگر چیزی در نزد او [اضافه آمد و] باقی ماند، آن را در راه خدا عطا کند.» و در ادامه اظهار داشت: « فَإِنَّ مَنْ لَمْ یَسْأَلِ الْمَخْلُوقَ فَقَدْ أَقَرَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِالْعُبُودِیَّةِ وَ إِذَا وَجَدَ فَرَضِیَ فَهُوَ عَنِ اللَّهِ رَاضٍ وَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی عَنْهُ رَاضٍ وَ إِذَا أَعْطَی لِلَّهِ فَهُوَ عَلَی حَدِّ الثِّقَةِ بِرَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ؛ به راستی کسی که از مخلوق درخواست نکند، به بندگی خدای عزیز و جلیل اعتراف کرده و هر گاه یافت [آنچه را که می خواست]، به آن راضی شود. پس او [در واقع] از خدا راضی شده و خداوند بلند مرتبه نیز از او راضی است و زمانی که در راه خدا اعطا کند، پس به حدّ اطمینان به پروردگار عزیز و جلیلش رسیده است.»

3. ترک محرّمات

گاه اخلاص در روایات به ترک محرّمات معنی شده؛ البته روشن است که ترک محرّمات از کارهای دشوار و مشکلی است که انسان موفق به آن نمی شود، مگر ایمان قوی و محکمی به خدا داشته باشد؛ از این رو دوری از حرام، خود به خود اخلاص و نیّت خدایی را در بر دارد.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «تَمَامُ الْإِخْلَاصِ اِجْتِنَابُ الْمَحَارِمِ؛ کلّ اخلاص در دوری جستن از حرامها [خلاصه شده] است.»

4. کار برای خدا

در یک کلام می توان گفت: اخلاص این است که تمام اعمال انسان برای خدا باشد؛ تعلیم و تعلّم برای خدا، منبر و موعظه برای خدا، دوستی و دشمنی برای خدا؛ و خوردن و خوابیدن و... همه برای او باشد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به اباذر فرمود: «یَا أَبَا ذَرٍّ لِیَکُنْ لَکَ فِی کُلِّ شَیْءٍ نِیَّةٌ صَالِحَةٌ حَتَّی فِی النَّوْمِ وَ الْأَکْلِ؛ ای ابوذر! باید در هر کاری نیّتی شایسته داشته باشی؛ حتّی در خوابیدن و خوردن.»

شیخ رجبعلی خیّاط آن عارف وارسته می گفت: «همه چیز خوب است، اما برای خدا.» گاه به چرخ خود اشاره می کرد و می گفت: «همه قطعات ریز و درشتش مارک مخصوص کارخانه خود را دارد... انسان مؤمن هم همه کارهای او باید نشانِ خدا را داشته باشد.»

منبر برای خدا

در یکی از سالها، مردِ نیکوکاری از محدّث قمی خواهش می کند که قبول کند بانی مجلس شود و تعهّد می کند که مبلغ پنجاه دینار عراقی به ایشان تقدیم کند. در آن موقع هزینه محدث در هر ماه سه دینار بوده است. محدث می گوید: «من برای امام حسین علیه السلام منبر می روم، نه برای دیگری.» و آن وجه را نپذیرفت.

اهمّیت اخلاص

در قرآن و روایات تعبیرات بسیار حساس و کلیدی از اخلاص شده است که نشان دهنده نقش مهمّ و منحصر به فرد آن است؛ اما در آیات قرآن، دو موضوع در این زمینه قابل توجه است:

1. ناامیدی شیطان

شیطان که دشمن قسم خورده انسان است و به عزّت الهی قسم یاد کرده تا همه بشریت را گمراه کند، در مقابل خالص شدگان احساس عجز نموده است؛ آنجا که قرآن از زبان او می فرماید: «قالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعینَ * إِلاّ عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصینَ»؛ «[شیطان[ گفت: [خدایا!] به عزتت قسم! همه انسانها را گمراه می کنم، جز بندگان خالص شده ات را.»

البته مرحله مُخلَصْ از مُخلِصْ بالاتر است و طریق رسیدن به مخلَصْ، مُخلِصْ شدن است.

2. دین خالص

«فَاعْبُدِ اللّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّینَ»؛ «خدا را پرستش کن و دین خود را برای او خالص گردان!»

مردی خدمت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله رسید و عرض کرد: ای رسول خدا! ما اموال خود را به دیگران می بخشیم تا اسم و رسمی در میان مردم پیدا کنیم، آیا پاداشی داریم؟ فرمود: نه. مجددا عرض کرد: گاهی هم برای اجر الهی و هم برای به دست آوردن نام می بخشیم، آیا پاداشی داریم؟ پیامبر فرمود: «خداوند چیزی را قبول نمی کند، مگر اینکه خالص برای او باشد. سپس این آیه را تلاوت کرد: «أَلا لِلّهِ الدِّینُ الْخالِصُ»؛ «آگاه باشید که دین خالص از آن خداست.»

در روایات نیز تعابیر نغز و زیبایی از اخلاص شده است که به خوبی نقش کلیدی اخلاص را به نمایش می گذارد. در اینجا به نمونه هایی از این تعابیر اشاره می شود:

1. نهایت دین

علی علیه السلام فرمود: «الْإِخْلَاصُ غَایَةُ الدِّینِ؛ اخلاص نقطه اوج دین [و دینداری] است.»

2. میزان عبادت

علی علیه السلام فرمود: «اَلاِْخْلاصُ مِلاکُ الْعِبادَةِ؛ ملاک [ارزش و قبولی[ عبادت، اخلاص داشتن است.»

بنابراین، هدف از عبادت این است که انسان به خداوند تقرّب پیدا کند و این تقرّب در صورتی حاصل می شود که انسان اخلاص داشته باشد.

3. رهایی

علی علیه السلام فرمود: «فِی الاِْخْلاصِ یَکُونُ الْخَلاصُ؛ رهایی انسان [از گرفتاریهای دنیوی و آخرتی] در اخلاص ورزی است.»

4. سعادت ابدی

علی علیه السلام فرمود: «طُوبَی لِمَنْ أَخْلَصَ لِلَّهِ عَمَلَهُ وَ عِلْمَهُ وَ حُبَّهُ وَ بُغْضَهُ وَ أَخْذَهُ وَ تَرْکَهُ وَ کَلاَمَهُ وَ صَمْتَهُ وَ فِعْلَهُ وَ قَوْلَهُ؛ خوشا به حال کسی که عمل و علمش را، دوستی و بغضش را، گرفتن و نگرفتنش را، سخن گفتن و سکوتش را، و رفتار و حرفش را برای خدا خالص کند!»

5. معیار قبولی اعمال

اعمال عبادی بدون اخلاص و قصد قربت قطعا باطل است و اعمال غیر عبادی آن گاه در پیشگاه الهی پذیرفته می شود که همراه با اخلاص و پاکی باشد؛ چنان که درجه قبولی (قبول خوب، متوسط و احسن القبول) و مقدار ثواب بستگی به درجه اخلاص دارد. اینکه قرآن کریم گاه پاداش حسنه را ده برابر می داند و گاه هفتصد برابر و گاه به غیر حساب، به خاطر درجه اخلاص اعمال و حسنات است.

رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرمود: «إِذَا عَمِلْتَ عَمَلًا فَاعْمَلْ لِلَّهِ خَالِصاً لِأَنَّهُ لَا یَقْبَلُ مِنْ عِبَادِهِ الْأَعْمَالَ إِلَّا مَا کَانَ خَالِصاً؛ هر گاه عملی انجام دادی، خالصانه برای خدا انجام بده؛ چرا که از بندگانش فقط اعمالی را که خالصانه [برای خدا باشد[ می پذیرد.»

6. زنگ خطر

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «اَلْعُلَماءُ کُلُّهُمْ هَلْکَی اِلَّا الْعَامِلُونَ وَ الْعَامِلُونَ کُلُّهُمْ هَلْکَی اِلَّا الْمُخْلِصُونَ وَ الْمُخْلِصُونَ عَلَی خَطَرٍ [عَظِیمٍ]؛ علما و دانشمندان همه در هلاکت اند، جز عمل کنندگان [به دانششان] و عمل کنندگان همه در هلاکت اند، جز کسانی که اخلاص [در عمل] دارند و مخلصان در خطر[و تهدید بزرگی] هستند.»

حدیث فوق خطر بزرگی را به علما و واعظان و مبلّغان گوشزد می کند که با دقت مختصری در آن بند بند وجود انسان می لرزد و سخت انسان را به اندیشه می برد و اینجاست که از خدا باید کمک گرفت تا توفیق عمل و اخلاص ورزی در آن را به همه عنایت فرماید.

دشواری اخلاص

باید اعتراف کرد که رسیدن به اخلاص کاری است بس دشوار؛ وجود هواهای نفسانی قدرتمند در درون هر فرد، وجود شیاطین جنّی و انسی، محیط و جوّ ناسالم جامعه و... مانعهای بزرگی برای به وجود آمدن و یا عوامل مهمّ از بین بردن اخلاص است.

حضرت امام صادق علیه السلام فرمود: «الإِْبْقَاءُ عَلَی الْعَمَلِ حَتَّی یَخْلُصَ أَشَدُّ مِنَ الْعَمَلِ؛ باقی ماندن [و پایداری] بر عمل تا آن زمان که خالص شود، دشوارتر از خود عمل است.»

علی علیه السلام فرمود: «تَصْفِیَةُ الْعَمَلِ أَشَدُّ مِنَ الْعَمَلِ وَ تَخْلِیصُ النِّیَّةِ مِنَ الْفَسَادِ أَشَدُّ عَلَی الْعَامِلِینَ مِنْ طُولِ الْجِهَادِ؛ پاکیزه کردن عمل سخت تر از [خود] عمل است و خالص کردن نیت از فساد، برای عمل کنندگان، از جهاد طولانی [در راه خدا] سخت تر است.»

25 سال مبارزه با ریا

سختی و دشواری اخلاص را آن گاه انسان متوجه می شود که زندگانی بزرگان را مرور نماید.

نقل می کنند: روزی مرحوم سید بحرالعلوم را شاگردانش خندان و متبسّم یافتند، سبب را پرسیدند. در پاسخ فرمود: «پس از بیست و پنج سال مجاهدت، اکنون که در خود نگریستم، دیدم اعمالم ریایی نیست و توانسته ام به رفع آن موفّق گردم.»

خاطره ای از مرحوم بروجردی

«درباره مرحوم آقای بروجردی رحمه الله چند روز پیش از فوتشان، عده ای که خدمت ایشان بودند، نقل می کنند: خیلی ایشان را ناراحت دیدیم. می گفت: خلاصه، عمر خیلی هنر می خواهد که انسان از نظر تسلّط بر هواها و خواسته های روحی و قلبی به حدّی رسیده باشد که در کارهای خدایی از ستایش دیگران نیز خوشش نیاید. این مرحله از اخلاص را معصومان علیهم السلام و تالی تلو آنها دارند.

ما گذشت و ما رفتیم و نتوانستیم چیزی برای خود از پیش بفرستیم و عملی انجام دهیم.» کسی از آن جمع گفت: آقا شما دیگر چرا؟ ما بیچاره ها این حرفها را باید بزنیم. شما چرا؟ بحمد الله شما این همه آثار خیر از خود باقی گذاشته اید؛ مسجدی به این عظمت ساخته اید، مدرسه ها در کجا و کجا ساخته اید... وقتی این را گفت، ایشان جمله ای فرمودند که حدیث است: «أَخْلِصِ الْعَمَلَ فَإِنَّ النَّاقِدَ بَصِیرٌ[بَصِیرٌ]؛ عمل را خالص انجام ده؛ چرا که نقد کننده آگاه است.» تو خیال کردی اینها که در منطق مردم به این شکل هست، حتما در پیشگاه الهی هم همین طور است که پیش تو هست؛ «إِنَّ اللّهَ خَبیرٌ بِما تَعْمَلُونَ».»

یک نکته

اگر عمل خالص باشد، کثرت عمل لازم نیست؛ مقدار کمی از آن نیز می تواند مفید و کارگشا باشد. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «أَخْلِصْ قَلْبَکَ یَکْفِکَ الْقَلِیلُ مِنَ الْعَمَلِ؛ [نیت] قلبت را خالص کن؛ عمل اندک [نیز با نیت خالص] تو را کفایت می کند.»

ادامه دارد

کلمات کلیدی
پیامبر  |  خدا  |  پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله  |  اخلاص  |  من  |  مخلص  |  ستایش  |  علی شیء من عمل لله  | 
لینک کوتاه :