×

مروری بر نکات اخلاقی


تعداد بازدید : 2815     تاریخ درج : 1391/11/18

74

بدخُلقی، منشأ انزجار و نفرت

کسی که اخلاقی زشت و ناپسند و طبعی گرفته و خشن دارد، به رابطه میان خود و دیگران آسیب می رساند و بدین ترتیب، از دوستی با دیگران بی بهره می ماند. این ویژگی از ارزش انسان در نظر دیگران می کاهد و او را از سعادت واقعی اش دور می سازد. همه مردم از معاشرت با افراد بدخُلق به شدت متنفر و گریزانند و از هم نشینی با آنان دوری می کنند. نقطه مقابل این رفتار، حسن خلق است؛ ابزار مهمی که دوستی و جذب اطرافیان را در پی دارد. فرد خوش اخلاق در پرتو این روحیه زیبا، غم هایش را پنهان می کند و در شرایط سخت و ناگوار نیز با چهره ای گشاده با مردم روبه رو می شود و همواره می کوشد که برای اطرافیان خود امید و شادمانی به ارمغان بیاورد. راز محبوب شدن انسان، در گرو خوش خلقی است. خداوند در قرآن، خطاب به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در این باره می فرماید: «اگر تو مَردی تندخو و خشن بودی، مردم از اطرافت پراکنده می شدند.»1 به تعبیر زیبای حافظ:

به حُسن خلق توان کرد صید اهل نظر                      به دام و دانه نگیرند مرغ دانا را

همچنین در روایت آمده است که خوش خلقی و نشاط، یکی از عوامل طول عمر است، چنان که امام صادق علیه السلام می فرماید: «البِرُّ و حسنُ الخُلقِ یعَمِّرانِ الدِّیارَ و یزیدانِ فی الاَْعْمارِ؛ نیکی و حسن خلق، شهرها را آباد و عمر آدمی را زیاد می کند.» (آل عمران: 159) مولوی نیز درباره حسن خلق می گوید:

من ندیدم در جهان جست وجو                                هیچ اهلت به از خُلق نکو

پیام متن:

بدخلقی، فاصله عاطفی میان انسان ها را زیاد می کند، حال آنکه خوش خلقی، بر طول عمر آدمی می افزاید و پایه های دوستی با دیگران را استوار می سازد.

خوش بینی

آسایش فکری، ثمره حس خوش بینی و اعتماد پاک به مردم است. خوش بینی فرد، تضمین واطمینان خاطر است. در مقابل، بدبینی انسان را از فعالیت و رشد فکری بازمی دارد و از توان او می کاهد. خوش بینی آدمی نشان دهنده ایمان محکم اوست که امید و پویایی را نصیب صاحبش می کند.

بدین ترتیب، دین داران واقعی با آراستگی به این ویژگی پسندیده، افراد جامعه را نیز به این امر فرا می خوانند و اجتماع خویش را به محیطی دل پذیر و سرشار از اطمینان و آرامش تبدیل می کنند. از پی آمدهای خوش بینی، جلب دوستی مردم و پیدایش الفت و صمیمیت است. از دیدگاه علی علیه السلام، نتیجه خوش بینی چنین است: «مَن حَسُنَ ظَنُّهُ بالنّاسِ حازَ مِنهُمُ المَحَبَّه؛ هر کس به مردم خوش بین باشد، محبت و دوستی آنها را پاداش می گیرد.»2 پس سزاوار است مسلمانان به گونه ای با یکدیگر رفتار کنند که ذره ای بدبینی و گمان نادرست در جامعه شکل نگیرد. بر این اساس، امام علی علیه السلام به یاران خود سفارش می کند که برپایه خوش بینی، با دیگران رفتار کنید و اگر دیگران به شما گمان نیک می برند، شما با رفتار ناشایست خود، به حس خوش بینی آنها پاسخ زیان بار ندهید و زمینه بدبینی آنان را به خود فراهم نسازید.

حضرت علی علیه السلام در جایی دیگر می فرماید:

من کذَّب سوءَ الظّنِّ بِاَخیهِ کان ذا عقلٍ صحیحٍ و قلبٍ مُستَریحٍ.3

هر کس بدبینی خود نسبت به دیگران را تکذیب کند و به آن ترتیب اثر ندهد، صاحب عقلی نیرومند و سالم و دلی آسوده است.

پیام متن:

برای بهره مندی از فکری آسوده، و برقراری پیوند دوستی با دیگران، باید از خوش بینی مدد گرفت و از گمان های بد و بیجا پرهیز کرد.

دروغ

یکی از نکوهیده ترین ویژگی های آدمی، دروغ گویی است. به همان نسبت که راست گویی پسندیده و سودمند است، دروغ گویی ناپسند و زیان آور است. اگر زبانی به دروغ آلوده شود، همچون توفانی، هویت اخلاقی شخص را دستخوش غارت قرار می دهد و بنای شرافت او را واژگون می سازد. فرد دروغ گو بدون فکر و اندیشه در فرجام کارش و تنها با این پندار غلط که کسی از راز او آگاه نمی شود، به عملی ناپسند اقدام می کند. بدین ترتیب، پیوسته در گفته هایش، دچار اشتباه و تناقض گویی می شود و برای خود، سرانجامی پر از شکست و پستی را رقم می زند. عامل مهمی که به گسترش این صفت زشت در میان جامعه دامن می زند و اخلاق جامعه را نیز آلوده می سازد، پذیرش تعبیر نادرست دروغ مصلحت آمیز» است.

بدین گونه که برخی برای منطقی جلوه دادن دروغ های آشکار خود، به آن پناه می آورند، حال آنکه در اسلام، حد و مرز و شرایطی برای این مسئله بیان شده است. دروغ، نخستین دام گرفتار شدن به دیگر ناپاکی هاست. امام حسن عسکری علیه السلام فرمود:

جُعِلَتِ الخبائِثُ کلُّها فی بیتٍ و جُعِلَ مِفتاحُها الکذبُ.4

تمام ناپاکی ها و پلیدی ها، در خانه ای است و کلید آن خانه، دروغ است.

کسی که شجاعت اخلاقی دارد، پیرامون دروغ نمی گردد و به این رذیلت خود را نمی آلاید. در این میان، دروغ گویان نیز دیر باورند و به سختی دیگران را تأیید می کنند. از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله روایت است:

«هر کس راست گوتر است، سخن مردم را زودتر باور می کند و هر که دروغ گوتر است، بیشتر مردم را دروغ گو می شمارد».5

پیام متن:

دروغ، سرچشمه پلیدی و از بین برنده شرافت است و عاقبت نیز به رسوایی انسان می انجامد.

غیبت

یکی از مفاسد بزرگ اجتماعی، غیبت است. بر اساس حقیقتی تلخ، امروزه بازار غیبت در همه جا رونق بسیاری یافته است و در میان همه گروه ها و طبقات رخنه کرده است. غیبت، گرچه گناهی است عملی، ارتباط مستقیم با روان انسان دارد و نشانه یک بحران روحی خطرناک است که باید سرچشمه آن را در روح و روان آدمی جست وجو کرد. مهم ترین عواملی که در پیدایش غیبت نقش دارند، عبارتند از: حسد، خشم، خودخواهی و بدگمانی.

خداوند در قرآن مجید، در کلامی کوتاه و رسا، حقیقت غیبت را چنین ترسیم می کند: «أَ یحِبُّ أَحَدُکمْ أَنْ یأْکلَ لَحْمَ أَخیهِ مَیتًا؛ آیا یکی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده اش را بخورد؟» (حجرات: 12)

همان گونه که انسان از خوردن گوشت مردار متنفر است، عقل بشر نیز باید از غیبت بیزار و گریزان باشد. نه تنها غیبت کردن و شنیدن آن گناه است، بلکه اسلام دفاع از حیثیت شخص غایب را نیز وظیفه هر مسلمانی می داند. «وقتی در انجمنی حضور داری که درباره مردی بدگویی می کنند، آن مرد [غایب] را یاری کن و آن گروه را از بدگویی باز دار و از آنجا برخیز.»6 امام باقر علیه السلام نیز یکی از ویژگی های مسلمان واقعی را چنین می داند: «المسلمُ من سَلُمَ الْمُسْلِمُونَ مِنْ لِسانِهِ و یدِهِ؛ مسلمان کسی است که مسلمانان از دست و زبان او آزار نبینند».7

پیام متن:

غیبت، پایمال شدن ارزش وجودی و شخصیت معنوی خود انسان است واز ناهنجاری روان او خبر می دهد. بر این اساس، آن که روح و روان و شخصیتی سالم دارد، هرگز غیبت نمی کند.

خشم

یکی از حالت های نفسانی که سبب انحراف طبع آدمی می شود، خشم است. این خصلت شوم، در حالت طبیعی، پشیمانی را به دنبال دارد، به گونه ای که تا شعله های غضب فرو نشست، ملامتی عجیب بر وجود انسان چنگ می زند و شخص به زشتی کردار و رفتار خود پی می برد و آن گاه خود را در دادگاه عقل و وجدان بیدارش محکوم می بیند. بر اثر خشم، نه تنها روح افراد، بلکه جسم آنان نیز دچار آسیب های جدی و گاه جبران ناپذیر می شود. البته حد اعتدال این حالت، در وجود انسان لازم است و تا زمانی که از حدود خود تجاوز نکند، ضرورتی قطعی و برخاسته از جوان مردی است. برای درمان این بیماری خطرناک روحی، هیچ دارویی شفابخش تر از آموزهای دین مبین اسلام نیست. از امام صادق علیه السلام نقل است:

از خشم بپرهیزید؛ زیرا خشم، شخص را به ذلت پوزش خواستن وادار می سازد.8

حضرت علی علیه السلام نیز برای ایستادگی در برابر خشم و غضب، ابزار سودمند حلم و بردباری را سفارش می کند و می فرماید:

خود را از برافروختگی آتش خشم نگه دارید و برای پیکار با آن، از بردباری چیزی تهیه کنید.9

رسول گرامی برای غلبه بر خشم، روش مؤثری پیشنهاد می کند:

هر گاه یکی از شما در خود احساس غضب کرد، اگر ایستاده است، بنشیند و اگر نشسته است، بخوابد و چنانچه با این کار خشمش فرو ننشست، با آب سرد وضو بگیرد یا غسل کند که همانا آتش را چیزی جز آب خاموش نمی کند.10

پیام متن:

1. خشم، هم برای روح آدمی و هم برای جسم او زیان بار و خطرناک است.

2. برای مبارزه با خشم، باید از بردباری کمک گرفت یا بنابرتوصیه نبی اکرم صلی الله علیه و آله تغییر وضعیت داد.

کینه توزی

از وظایف انسان دوستانه آدمیان در زندگی اجتماعی خود و در جریان معاشرت با دیگران، داشتن حس چشم پوشی و گذشت از خطاها و بدی های آنان است. بالاترین آسایش، در آن است که انسان همواره از راه مسالمت و مدارا با دیگران رفتار کند. عفو و بخشش، یکی از درخشان ترین نشانه های تسلط بر نفس، بزرگواری و نوعی شجاعت باطنی و والامنشی بخشنده است. در مقابل، کینه و دشمنی، نشانه کوچکی نفْس و ریشه دشمنی و بددلی است.

یکی از ویژگی های روانی افراد کینه توز، این است که تا انتقام نگیرند، آرام نمی گیرند و آتش درونی آنها خاموش نمی شود. حضرت علی علیه السلام می فرماید: «الْحِقْدُ نارٌ کامِنَه لاتُطفی اِلاّ بالظَّفَرِ؛ کینه توزی، آتشی است درونی و پنهانی که جز با غلبه و منکوب کردن خصم، خاموش نمی شود».11

بر این اساس، آن گاه که انسان نقش کینه توزی را از دل خویش بزداید، به آسایش خاطر نیز دست می یابد. به فرموده حضرت علی علیه السلام: «مَنْ اَطْرَحَ الحِقدَ استَراحَ قَلبُهُ و لُبُّهُ؛ هر کس که نقش کینه جویی را از صفحه خاطر محو سازد، عقل و دلش آسوده و راحت می شود.»12

انسان کینه توز هرگز اهل عفو و گذشت نیست و البته این کینه توزی اوست که او را از گذشت که از اوصاف پیامبران و پرهیزکاران است، بی بهره ساخته است، چنان که امام صادق علیه السلام می فرماید: «اَلعَفْوُ عِنْدَ القُدْرَه مِنْ سُنَن الْمُرسَلینَ و المُتَّقین؛ بخشش هنگام قدرت و توانایی، رفتار پیامبران علیه السلام و پرهیزکاران است».13

پیام متن:

کینه توزی، آرامش روحی را از انسان می ستاند و او را از گوهر عفو و بخشش دیگران، محروم می سازد.

1. شیخ حسن حر عاملی، وسایل الشیعه، ج 8، ص 92.

2. ابن تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ج 2، ص 687.

3. همان، ص 676.

4. ملامهدی نراقی، جامع السعادات، ج 2، ص 333.

5. ملامهدی نراقی، جامع السعادات، ج 2، ص 333.

6. همان، ص 48.

7. محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج 2، ص 234.

8. مجموعه ورام، ج 1، ص 133.

9. غررالحکم و دررالکلم، ج 1، ص 147.

10. بحارالانوار، ج 73، ص 274.

11. غررالحکم و دررالکلم، ج 1، ص 106.

12. همان، ص 666.

13. نهج البلاغه، ترجمه و تفسیر: صبحی صالح، حکمت 158.

 

کلمات کلیدی
انسان  |  دروغ  |  دوستی  |  خلق  |  غیبت  |  خشم  |  من  | 
لینک کوتاه :