×

هم بستگی ملی و مشارکت عمومی (1) مفاهیم و زمینه ها

»مقام معظم رهبریوفاق و هم بستگی، دغدغه همگانیوفاق اجتماعی و هم بستگی ملی، از جمله دغدغه های مهم فکری همه کسانی است که به یکپارچه سازی گروه های اجتماعی جامعه و افزایش و میزان انسجام و همگرایی آنها با هدف بدیهی است که در فرایند مشارکت عمومی، فرد خواسته های واقعی خود و جامعه را به اهداف و جهت گیری ها و دغدغه های مهم اعتقادی و اجتماعی برخوردار باشند، زمینه ایجاد بزرگ اجتماعی و تحقق بخشی به اهداف کلان و مهم آن است، سخت تر خواهد شد و از این تأثیر متقابل هم بستگی ملی و مشارکت عمومیبه هر میزان علاقه مندی های ملتی در مسیر حرکت به سوی اهداف همگرایانه باشد، آن ملت مشارکت عمومی یکی از نتایج بسیار مهم وفاق و هم بستگی اجتماعی در هر جامعه ای است. بر این اساس، به موازات ضعیف شدن هر یک از مقوله های مشارکت عمومی و هم بستگی هدف های بزرگ اجتماعی که کیان جامعه را حفظ می کنند، غافل می شود. وجود وحدت و وفاق بین مردم و رهبران انقلاب زمینه هر گونه مشارکت لازم را مهیا کرد. اشرافی گری، آفت وفاق وقتی مردم و زمامداران جامعه ای از ارزش های اصیل اجتماعی نظیر عدالت، قناعت، ایثار، مشارکت عمومی و رو به ضعف گذاشتن وفاق ملی در بین آحاد مردم است. روحیه هم بستگی را در بین توده های مردم ارتقا خواهد بخشید. شده است که با تحقق وفاق و هم بستگی عمومی، روحیه تعاون در افراد جامعه بالا خواهد دیگر آثار ارزشمند هم بستگی ملی و مشارکت عمومی است.

چکیده ماشینی


تعداد بازدید : 3238     تاریخ درج : 1390/08/08

33

«امسال سال هم بستگی ملی و مشارکت عمومی، می تواند شعار بزرگ ملت ایران باشد...»مقام معظم رهبری

وفاق و هم بستگی، دغدغه همگانی

وفاق اجتماعی و هم بستگی ملی، از جمله دغدغه های مهم فکری همه کسانی است که به رشد و تعالی جامعه می اندیشند. آنان پیوسته در این اندیشه اند که چگونه می توان از خواسته های متفاوت مردم، برآیندی مثبت ساخت تا حیثیت جامعه در مسیر تکامل پیش رود. بر این اساس، یکی از اصلی ترین اهداف همه نظام های سیاسی، شناسایی راه های یکپارچه سازی گروه های اجتماعی جامعه و افزایش و میزان انسجام و همگرایی آنها با هدف غلبه بر تمام مشکلات موجود بر سر راه پیشرفت همه جانبه و مقابله با توطئه های دشمنان و بدخواهان است. وحدت و هم بستگی و اشتراک در ارزش ها و افکار و احساس های افراد و نهادها حس همانندی و قرابتی را در پی دارد که زمینه احساس هایی چون وظیفه شناسی و مسئولیت متقابل و مشارکت ملی و تعاون و همکاری گسترده در بین آحاد مردم و نهادهای اجتماعی را پدید می آورد. با تداوم این امور، سرانجام امکان پیشرفت و تعالی همه جانبه جامعه فراهم شود.

مفهوم هم بستگی ملی و وفاق اجتماعی

هم بستگی ملی به معنای وفاق اجتماعی، وفاق ملی، و انسجام اجتماعی است. این عبارت در فرهنگ های لغت موافقت با عملی است که بین دو طرف واقع می شود، و با واژگانی همچون سازش، هماهنگی، سازگاری، همراهی و یک دلی هم معنا شده است. گاهی در مفهوم سازی، وفاق ملی، هم بستگی ملی و اجتماعی، وفاق اجتماعی، انسجام اجتماعی و نظام اجتماعی را معادل هم گرفته اند. به عبارت بهتر، وفاق اجتماعی زیر مجموعه مفهوم هم بستگی اجتماعی یا هم بستگی جامعه ای و یا به تعبیر علوم سیاسی، هم بستگی ملی است و هم بستگی ملی نیز خود زیر مجموعه مفهوم انسجام اجتماعی است و انسجام اجتماعی نیز مجموعه نظم اجتماعی و نظام اجتماعی است. هم بستگی ملی در مجموع، به معنای وحدت و اشتراک در ارزش ها، افکار، احساسات و رفتارهاست، زیرا زمانی می توان به یک وفاق اجتماعی رسید که در باورها، ارزش ها و هنجارهای جامعه توافق پیش آید.

مفهوم مشارکت عمومی

در فرهنگ فارسی، واژه مشارکت به معنای شرکت کردن و نیز بیشتر به معنای شرکت کردن با یکدیگر در انجام کاری و شریک شدن در منافع آن است. علمای جامعه شناسی و علم سیاست تعریف های اصطلاحی فراوانی برای مشارکت ذکر کرده اند که در جمع بندی تعاریف ارائه شده از این مفهوم می توان گفت که مشارکت عمومی که معمولا به تبع هم بستگی و وفاق ملی پدید می آید، عبارت است از: پذیرش آگاهانه و شرکت فعال و مؤثر افراد یک جامعه برای رسیدن به هدف خاص در قالب تعامل، همکاری، تعاون و همیاری از روی میل، رغبت و شوق با استفاده از همه امکانات بالقوه و بالفعل. بر این اساس، در نظام اجتماعی، مشارکت و همیاری و تعامل دو سویه مردم و حاکمیت در اجرای برنامه ها و طرح های توسعه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی را مشارکت عمومی می گویند.

بدیهی است که در فرایند مشارکت عمومی، فرد خواسته های واقعی خود و جامعه را به درستی و روشنی می شناسد و نه تنها هدف خود را با اهداف جامعه در تعارض و تضاد نمی بیند، بلکه این دو را مکمل و همسو تلقی می کند، به گونه ای که اگر خواسته های او با مصالح عمومی در تعارض باشد، مصالح جامعه را بر اهداف و منابع خویش مقدم می شمارد.

لزوم وجود هم بستگی

یکی از اصلی ترین اهداف همه نظام های سیاسی، تلاش برای یکپارچه ساختن گروه های اجتماعی است. این امر به عصر حاضر اختصاص ندارد و همواره برای همه رهبران و اندیشمندان امور اجتماعی مسلم بوده است که هر مقدار، گروه های اجتماعی از همگونی در اهداف و جهت گیری ها و دغدغه های مهم اعتقادی و اجتماعی برخوردار باشند، زمینه ایجاد وفاق و هم بستگی همگانی فراهم تر خواهد شد. در مقابل به هر اندازه که اهداف مشترک در میان گروه های گوناگون مردم یک جامعه کاهش پیدا کند و هر گروه هدف و رویکرد متفاوتی با دیگر گروه ها داشته باشد، دست یابی به یکپارچگی اجتماعی که لازمه رویایی با مشکلات بزرگ اجتماعی و تحقق بخشی به اهداف کلان و مهم آن است، سخت تر خواهد شد و از این رهگذر در مسیر پیشرفت و تعالی همه جانبه جامعه و در مبارزه با تمام خطرات مهمی که از خارج کیان جامعه را تهدید می کنند، نارسایی بروز خواهد کرد.

تأثیر متقابل هم بستگی ملی و مشارکت عمومی

به هر میزان علاقه مندی های ملتی در مسیر حرکت به سوی اهداف همگرایانه باشد، آن ملت بسیار راحت تر و سریع تر به چشم اندازهای ترسیم شده دست می یابد. همچنین می توان گفت، آن گاه که مشارکت عمومی به شکلی مدبرانه و آگاهانه در جامعه ای شکل می گیرد، هم بستگی اجتماعی را در بین مردم تقویت می کند. در مقابل، هم بستگی و وفاق ملی نیز موجب تقویت اعتماد جمعی می شود. به عبارت بهتر، مشارکت عمومی هم در پدید آمدن هم بستگی اجتماعی می تواند مؤثر باشد و هم در حفظ آن تأثیر بسیاری دارد. گرچه خود مشارکت عمومی یکی از نتایج بسیار مهم وفاق و هم بستگی اجتماعی در هر جامعه ای است. بر این اساس، به موازات ضعیف شدن هر یک از مقوله های مشارکت عمومی و هم بستگی اجتماعی و ملی، مقوله دیگر نیز رو به سستی می رود و در نهایت بنیان نظام اجتماعی دچار مشکل می شود.

چگونگی تکوین وفاق اجتماعی

وفاق اجتماعی هنگامی حاصل می شود که جامعه ای با اتحاد بر امری معین دست یابند، اما با حرکت های فردی وفاق به این معنا هرگز به دست نمی آید. نمی توان منکر شد که گاه، امور غیر درونی در اثر تبلیغات و تشویق ها برای مدتی می توانند به اتحاد و اتفاق جمعی راهبر شوند، اما این عوامل جز برای مدتی کوتاه پایدار نخواهد ماند. از بررسی های تاریخی به خوبی معلوم شود که حکومت های استبدادی و طاغوتی از آن جهت زیاد دوام نمی آورند که سردمداران آنها با تبلیغ های پوشالی، اموری چون نژاد، زبان و سرزمین مشترک را که ریشه در درون افراد ندارند، پایه وفاق و هم بستگی ملی قرار می دهند. غافل از آنکه این امور، ماندگار و بادوام نیستند و دیر یا زود تأثیر خود را از دست می دهند. سقوط نظام های ناسیونالیستی و کمونیستی و استبداد در دهه های گذشته شاهد گویای این ادعایند. وفاق اجتماعی پایدار وقتی میسر است که در نهاد و سرشت انسان ها ریشه داشته باشد.

محور وفاق و هم بستگی ملی

برخی ملت ها وفاق اجتماعی خود را بر محور ملیت، توسعه تکنولوژی و علوم تجربی، وحدت زبانی، نژادی و جغرافیایی و... قرار می دهند و درصدد ایجاد وفاق و هم بستگی ملی پایدارند. اما از آنجا که دین، محور نظام فرهنگی است و آموزه های دینی بخش محوری و برجسته فرهنگ را تشکیل می دهند، به اعتقاد اغلب اندیشمندان بزرگ اجتماعی، می تواند محور اساسی هم بستگی اجتماعی باشد. دین همان اصل وحدت بخش و زمینه مشترکی را فراهم می سازد که نبود آن سبب می شد تا اختلالات فردی جامعه را دچار فروپاشی کند. دین به انسان ها اجازه می دهد که تمایلات خودخواهانه خود را کنار بنهند و به سبب عشق به هم نوعان و هم وطنانشان فراتر از خود را بنگرند. این همان شیرازه نیرومندی است که افراد جامعه را با یک کیش و نظام اعتقادی مشترک، به همدیگر پیوند می دهد، و این، سنگ بنای سامان اجتماعی است. دین اسلام نیز که کامل ترین ادیان در هدایت بشر است، می تواند عمیق ترین هم بستگی و وفاق را ایجاد کند.

وفاق و قانون مندی رقابت ها

وجود رقابت های سیاسی و اجتماعی، یکی از عوامل مهم پیشرفت و تعالی همه جوامع است. به شرط آنکه این کار در قالب ضوابط و چهارچوب مناسب انجام گیرد تا آسیبی به هم بستگی و وفاق همگانی نرساند. در غیر این صورت، رقابت ها سبب تشتت و پراکندگی خواهند شد؛ زیرا در چنین وضعی، هر گروه تنها به اهداف و منافع خود می اندیشد و از هدف های بزرگ اجتماعی که کیان جامعه را حفظ می کنند، غافل می شود. تداوم این وضع، رفته رفته مشکلات بزرگی را در کل نظام اجتماعی و سیاسی حاکم ایجاد می کند که بدون تردید به نفع هیچ یک از گروه های جامعه نخواهد بود.

رقابت های بی ضابطه و رها از هر تعهد اجتماعی و اعتقادی، سرانجام به بروز اموری چون جدال، خشونت، ناآرامی و درگیری های داخلی منجر خواهد شد. این امور نیز کارآیی نظام سیاسی را در توجه به اهداف کلان اجتماعی کاهش داده، به تدریج بسترهای وفاق اجتماعی و هم بستگی همگانی را از بین می برد و اعتماد عمومی را آسیب پذیر می سازد.

رهبری دینی و هم بستگی ملی

در حکومت دینی، رهبری یکی از محورهای مهم هم بستگی و وفاق اجتماعی است. مشروعیت رهبر دینی به باور تشیع، برخاسته از خداوند است که در زمان غیبت امام عصر (عج) بر عهده وی، قرار گرفته است. رهبری واجد ویژگی هایی همچون فقاهت، شجاعت، عدالت، تدبیر و کیاست است. چنین رهبری از نگاه دینی مشروعیت سیاسی نیز دارد؛ چرا که انفکاک ناپذیری دین و سیاست از یکدیگر این مشروعیت را به وی بخشیده است.

از آنجا که مردم در نظام دینی از باورها و رفتارهای دینی برخوردارند، رهبری را محور و تکیه گاه امت اسلام به شمار آورده، مرکز ثقل هم بستگی ملی می دانند. رهبری نیز با انجام وظایف خویش در ایجاد هم بستگی و وفاق ملی می کوشد. بنابراین، پیروی از رهبر دینی با توجه به نقش های او، از لوازم جدایی ناپذیر ایجاد هم بستگی میان مردم با یکدیگر و مسئولان خواهد بود.

نقش نخبگان در هم بستگی ملی

عوامل بسیاری در تحقق و تداوم شایسته وفاق و هم بستگی ملی تأثیر دارند که «نخبگان» از آن جمله اند. با تأمل در کارکردهای اجتماعی نخبگان، این نکته وضوح بیشتری می یابد که آنها در فرایند تصمیم گیری جمعی نقش تعیین کننده ای دارند. این تأثیرگذاری یا به بروز واکنش های انقلابی در برابر نارسایی ها می انجامد و یا جهت و محتوای مشارکت سیاسی شهروندان را شکل می دهد. در تمام جوامع، انتظار آن است که نخبگان با درک موقعیت های حساس در روند اجتماعی به گونه ای شایسته حضور یافته و در تعالی و رشد همه جانبه جامعه به ایفای نقش بپردازند.

نخبگان با دخالت در تصمیم گیری ها و الگوسازی عملی و با بهره گیری از ابزارها و شیوه هایی که در اختیار دارند، می توانند همدلی و همگرایی لایه های اجتماعی و توده های مردم را افزایش دهند. آنگاه در گام بعدی، متناسب با واقعیات اجتماعی در مسیر به تحقق رساندن اهداف کلان اجتماعی بپردازند.

مشارکت عمومی و فاصله ها

بدون تردید در ایجاد و تداوم مشارکت عمومی، وجود انسجام اجتماعی و هم بستگی میان مسئولان و مردم، بسیار ضروری است. چنان که در پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، وجود وحدت و وفاق بین مردم و رهبران انقلاب زمینه هر گونه مشارکت لازم را مهیا کرد. در مقابل، پیدایش شکاف میان مردم و مسئولان در اثر تجمل گرایی مسئولان، فراموش شدن مردم و عدول از عدالت و...، در هر یک از مراحل آن، میزان مشارکت عمومی را در تحقق بخشی به اهداف خرد و کلان اجتماعی کاهش خواهد داد. به موازات رشد نارضایتی میان مردم و مسئولان، کم و کیف همکاری و مشارکت آنها با مسئولان در دنبال کردن اهداف اجتماعی دچار بحران می شود. این امر سرانجام به شکست طرح های در دست انجام و در نتیجه سستی پایه های نظام و از هم گسیختگی آن می انجامد.

اشرافی گری، آفت وفاق

وقتی مردم و زمامداران جامعه ای از ارزش های اصیل اجتماعی نظیر عدالت، قناعت، ایثار، ساده زیستی و... عدول کرده، به تجمل گرایی و ثروت اندوزی روی می آورند، سرمایه سالاری به ارزش تبدیل می شود و زمینه مسابقات و رقابت های ناسالم برای تحصیل ثروت و قدرت از هر جهت فراهم می شود. اولین و بدترین نتیجه چنین وضعیتی، کاهش روحیه مشارکت عمومی و رو به ضعف گذاشتن وفاق ملی در بین آحاد مردم است.

از این رو، رواج روحیه ساده زیستی، همگام بودن با مردم، پرهیز از اشرافی گری و در خدمت مردم بودن و در یک کلام دوری کارگزاران از مفاسد اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، از عواملی هستند که در ایجاد و استحکام وفاق و مشارکت عمومی و نیز در تداوم آن بسیار مفید و کار سازند.

روش های افزایش هم بستگی

با توجه به اهمیت وفاق و هم بستگی در جامعه، توجه به راهکارهای افزایش هم بستگی و مشارکت ضروری است. برخی از این راهکارها چنین است:

1. افزایش آگاهی: بالابردن سطح آگاهی افراد جامعه در زمینه اهداف فردی و اجتماعی و توان و ظرفیت موجود، زمینه را برای وفاق و مشارکت فراهم تر می سازد.

2. تأکید بر عناصر مشترک فرهنگی: اگر بپذیریم که در هر جامعه، فرهنگ عامل تعیین کننده و مهمی در شکل گیری، انسجام اجتماعی و هم بستگی ملی است، در جوامع دارای خرده فرهنگ ها، تأکید بر عناصر مشترک فرهنگی بسیار کارساز است.

3. توجه به محوریت رهبری: با در نظر گرفتن اهمیت و نقشی که رهبر در جامعه دارد، در تمام امور محور قرار دادن رهبری و توجه کردن به رهنمودهای او می تواند به هم بستگی و مشارکت همگانی در حل مشکلات و پیشبرد اهداف کمک کند.

4. احیای دوباره احکام اجتماعی اسلام: توجه به مقولاتی چون: امر به معروف و نهی از منکر، ایثار، تعاون و نوع دوستی و... روحیه هم بستگی را در بین توده های مردم ارتقا خواهد بخشید.

عدالت، بستر ایجاد وفاق

از آنجا که عدالت مطلوب اصلی ترین عامل سامان یابی زندگی اجتماعی بشر است، همیشه مورد توجه و آرزوی همگان بوده است. این عدالت به هر میزان که عملی شود، از مصادیق و کمیت تبعیض های اجتماعی، قضایی و فرهنگی کاسته شده و زمینه همدلی و همگرایی توده های مردم فراهم خواهد شد. اگر در ماهیت سه موضوع فقر، فساد و تبعیض که مهم ترین گرفتاری های بشر معاصرند، دقت شود، به خوبی معلوم خواهد شد که این سه موضوع در فقدان عدالت اجتماعی ریشه دارند. مبارزه با مصادیق تبعیض و پدیده های ناهنجاری چون فساد، ارتشاء، بی قانونی و... وحدت و هم گرایی آحاد جامعه را بیشتر و محکم تر می سازد. در آموزه های دینی نیز بر موضوع عدالت گستری تاکید فراوان شده است. امام علی علیه السلام می فرماید: «عدالت برپا دارنده مردم و زیور حکم رانان است.» آن حضرت در جای دیگری می فرماید: «خداوند پاک، عدالت را برپا دارنده مردمان و مایه دوری از حق کشی ها و گناهان و وسیله آسانی و گشایش برای اسلام قرار داده است.

پی آمدهای هم بستگی و مشارکت عمومی

دستاوردهای گران بهایی از هم بستگی و مشارکت عمومی برای افراد جامعه پدید می آید که گوشه ای از آن چنین است:

1. تقویت معنویت و اخلاق: در سایه مشارکت مردم در اجرای احکامی چون امر به معروف و نهی از منکر، زمینه ناهنجاری ها از بین رفته، بستر تحقق ارزش های اخلاقی و معنوی آماده خواهد شد.

2. تقویت روحیه تعاون و همکاری: اساس زندگی اجتماعی بر تعاون و همیاری پایه ریزی شده است که با تحقق وفاق و هم بستگی عمومی، روحیه تعاون در افراد جامعه بالا خواهد رفت.

3. حل مشکلات و غلبه بر دشمنان: اگر مردم جامعه ای با یکدیگر وفاق و همدلی داشته باشند، در برابر هیچ یک از مشکلات به زانو در نخواهند آمد و بر همه دشمنانشان غلبه خواهند یافت.

4. حفظ استقلال و عزت: در پرتو هم بستگی ملی و مشارکت مردم با یکدیگر، استقلال همه جانبه فراهم شده، تمام عوامل عزت بخش که مایه سربلندی مردم در جامعه اند، تحقق خواهند یافت. تثبیت، کارآمدی حکومت، ایجاد وحدت و تقویت همدلی و تداوم وفاق، از دیگر آثار ارزشمند هم بستگی ملی و مشارکت عمومی است.

کلمات کلیدی
اجتماعی  |  رهبری  |  وفاق اجتماعی  |  هم‌بستگی  |  مشارکت عمومی  |  هم‌بستگی ملی و مشارکت عمومی  |  هم‌بستگی ملی  |  هم‌بستگی ملی و وفاق اجتماعی  | 
لینک کوتاه :