×

آیین دوستی در کلام علی(ع)(2)

ـ مَنْ ناقَشَ الاِخْوانَ قلَّ صدیقُهُ؛ هر کسی که به برادران خود خرده گیری کند دوستانش کم خواهند شد. ـ لا تَعُدَّنَّ صدیقا من لایواسِی بِمالِهِ؛ کسی را که با مالش با تو همیاری نمی کند دوست به حساب نیاور. ـ لا تَأمَنْ صَدِیقَکَ حتّی تَخْتَبِرَهُ؛ به دوست خود اعتماد مکن مگر این که او را امتحان کرده باشی. ـ مَنْ خَلُصَتْ مَوَدَّتُهُ اُحْتُمِلَتْ دالَّتُهُ؛ ناز کسی که دوستی اش خالص باشد خریدار پیدا می کند. ـ مَنْ وادَّ السَّخیفَ اَعْرَبَ عَنْ سَخَفِهِ؛ کسی که فرد کم عقل را به دوستی برگزیند، با این کار کم عقلی خود را نشان می دهد. ـ وادّوا مَنْ تُوادوّنَهُ فی اللّه ِ و ابْغِضُوا من تَبْغُضُونَهُ فی اللّه سُبحانه؛ هر کسی را که دوست دارید برای خدا دوست ـ لا تَعتَمِدْ عَلی مَوَدَّةِ مَنْ لا یُوفی بعَهْدِهِ؛ به دوستی کسی که به پیمانش وفا نمی کند اعتماد مکن.

چکیده ماشینی


تعداد بازدید : 3980     تاریخ درج : 1390/08/08

29

آداب دوستی و دوست یابی

ـ اِسْتِفْسادُ الصَّدیق مِنْ عَدَمِ التوفیق؛ رنجاندن دوست و تباه ساختن او ناشی از بی توفیقی است.

ـ اِذا کَثُرَتْ ذُنُوبِ الصَّدیقِ قَلَّ السُرورُ بِهِ؛ وقتی که خطا و گناهان دوست زیاد شود از میزان دلخوشی به او کاسته می شود.

ـ اَذا اتَخَذَک ولیُّکَ اَخا فَکُنْ لَهُ عَبْدا وَ امْنِحهُ صِدْقَ الوفاءِ و حُسْنَ الصّفاءِ؛ هرگاه دوستت تو را برادر خود دانست همچون غلامی نسبت به او متواضع باش و علاوه بر وفاداری همواره با صفا و صمیمیت با او برخورد کن.

ـ تَحَبَّبَ اِلی خَلِیْلِکَ یُحْبِبْکَ وَ اکْرِمْهُ یُکْرِمْکَ و آثِرهُ علی نَفْسِکُ یُوثِرْکَ عَلی نَفْسِهِ وَ اَهْلِهِ؛ به دوست خود محبت کن تا او نیز به تو محبت کند. او را گرامی دار تا او هم تو را محترم بشمارد. همواره او را بر خود مقدم بدان تا او نیز تو را بر خودش و خانواده اش مقدم بداند.

ـ حُسْنُ الصُّحْبَةِ یزیدُ فی مَحَبةِ القُلَوبِ؛ خوب دوستی کردن، محبت و صمیمیت دل ها را بسیار می کند.

ـ مُعاداةُ الکَریم أَسْلَمُ مِنْ مُصادَقَهِ اللَّئیمِ؛ زیان دشمنی کردن انسان شریف کم تر از دوستی فرد پست و لئیم است.

ـ تَناسَ مَساوِی الاَْخوانِ تَسْتَدِمْ وَدُّهُمْ؛ بدی های برادرانت را فراموش کن تا دوستی آنها پایدار شود.

ـ مَنْ اَطاعَ الواشِیَ ضَیَّع الصَّدِیقَ؛ هر کس به حرف سخن چین گوش کند، دوست خود را از دست می دهد.

ـ البَشاشَةُ حِبالَةُ المَوَّدَةِ؛ خوش رویی وسیله صید دوستی و محبت است.

ـ ما اَقْبَحَ الَعداوةَ بَعْدَ المَوَدَّة؛ چه زشت است پس از دوستی دشمنی کردن.

ـ لا یَکوُنُ اَخوُکَ اَقْوی مِنکَ علی مودَّتِهِ؛ مبادا دوستت در دوستی از تو محکم تر باشد.

ـ اذا ثَبَتَ الوُدُّ وَجَبَ النزافُدُ و التَعاضُدُ؛ هرگاه دوستی پا برجا شد، یاری رساندن و پشتیبانی از یکدیگر واجب می شود.

ـ مَنْ ناقَشَ الاِخْوانَ قلَّ صدیقُهُ؛ هر کسی که به برادران خود خرده گیری کند دوستانش کم خواهند شد.

ـ ایّاک و مُصادَقَةَ الکذّابِ فانّه یُقَرَّبُ علیکَ البعیدَ و یُبَعَّدُ علیک القریبَ؛ از دوستی با کسی که بسیار دروغ می گوید پرهیز کن؛ زیرا چنین انسانی دور را برای تو نزدیک و نزدیک را دور وانمود می کند.

ـ ایّاک اَنْ تُخْرِجَ صَدیقکَ اخراجا یُخْرِجُهُ عَنْ موَّدتِکَ وَ اسْتَبقِ لَهُ مِنْ اُنْسِکَ موضِعا یَثِقُ بالرجوع الیک؛ مبادا دوستت را به گونه ای از خود برانی که از دوستیت خارج شود. از دوستی و پیوند خود به مقداری که بتواند دوباره به سوی تو برگردد، باقی بگذار.

ـ ایّاکم و مُصادِقَةَ الفاجِرِ فانّه یبیعُ مَصادِقَهُ بالتّافِهِ الُمحْتَقِر؛ از دوستی با فرد آلوده دامن خودداری کنید؛ چرا که دوستی اش را به چیز اندک می فروشد.

ـ حَسَدُ الصَّدیقِ مِنْ سُقْمِ المَوَدَّةِ؛ حسد ورزیدن دوست از علایم ناسلامتی دوستی است.

ـ اُبْذُلْ لِصَدیقِکَ کُلَّ المَوَدَّهِ وَ لا تَبْذُلْ له کُلَّ الطُّمأنینةِ و أعطِهِ من نفسِکِ کل المواساةِ و لاتَقُصَّ الیَهِ بکُلِّ اَسْرارِکَ؛ برای دوست خودتا می توانی ابراز دوستی کن ولی به طور کامل به او اعتمادمکن و با او همراهی کن ولی تمام اسرارت را برای او بیان مکن.

ـ مَنْ لَمْ یتعاهَدْ موارِدَهُ فَقَدْ ضیَّعَ الصَّدیقَ؛ هر کس از دوست خود تفقد و احوال پرسی نکند، در حقیقت او راتباه کرده است.

ـ مَنْ استقصی علی صَدیقِهِ اِنْقَطَعَتْ مَوَدَّتُهُ؛ هر کس بر دوست خود خرده گیری (بی جا) بکند، دوستیش از بین می رود.

ـ مَنْ لم یَحْتَمِلْ زَلَلَ الصَّدیقِ ماتَ وَحِیدا؛ کسی که لغزش های دوست راتحمل نکند تنها می میرد (چون کسی با او دوست نمی شود.)

ـ لا تَتَّخِذَنَّ عَدُوَّ صدیقِکَ صدیقا فتُعادی صدیقَکَ؛ هرگز دشمن دوستت را دوست مگیر؛ زیرا با این کار با دوست خود دشمنی کرده ای.

ـ لا خَیْرَ فی صَدیقٍ ظنین (ضنین)؛ در دوست متّهم ( یا بخیل) خیری وجود ندارد.

ـ لا یکونُ الصّدیقُ صدیقا حتّی یَحْفَظَ اَخَاهُ فی غَیْبَتِهِ و نِکْبَتِهِ وَ وفاتِهِ؛ دوست، دوست نخواهد بود مگر آن که حق برادری را درباره او در نبوداش و در زمان رنج و سختی و بعد از وفاتش رعایت کند.

ـ لا تَثِقْ بالصَّدِیقِ قَبْلَ الخُبْرَةِ؛ قبل از امتحان به دوستت اعتماد مکن.

ـ لا تَعُدَّنَّ صدیقا من لایواسِی بِمالِهِ؛ کسی را که با مالش با تو همیاری نمی کند دوست به حساب نیاور.

ـ لا تَأمَنْ صَدِیقَکَ حتّی تَخْتَبِرَهُ؛ به دوست خود اعتماد مکن مگر این که او را امتحان کرده باشی.

ـ سَلُوا القُلُوبَ عَنْ المَودّاتِ فانّها شَواهِدُ لاتَقْبَلُ الرُّشا؛ دوستی ها را از دل ها بپرسید؛ چون دل ها گواهان راستگویی اند که رشوه نمی پذیرند.

ـ فی الضّیقِ و الشّدّة یَظْهَرُ حُسْنُ المَوَدَّةِ؛ در سختی و تنگی درستیِ دوستی آشکار می شود.

ـ مَنْ خَلُصَتْ مَوَدَّتُهُ اُحْتُمِلَتْ دالَّتُهُ؛ ناز کسی که دوستی اش خالص باشد خریدار پیدا می کند.

ـ مَنْ وادَّ السَّخیفَ اَعْرَبَ عَنْ سَخَفِهِ؛ کسی که فرد کم عقل را به دوستی برگزیند، با این کار کم عقلی خود را نشان می دهد.

ـ ما اخلص المَوَدّة مَن لَمْ یَنْصَحْ؛ کسی که خیرخواهی نکند دوستی اش خالص نیست.

ـ وادّوا مَنْ تُوادوّنَهُ فی اللّه ِ و ابْغِضُوا من تَبْغُضُونَهُ فی اللّه سُبحانه؛ هر کسی را که دوست دارید برای خدا دوست بدارید و هر کس را دشمن می دارید برای خدا دشمن بدارید (دوستی ودشمنی شما برای خدا باشد.)

ـ لا تَمْنَحنَّ وُدَّکَ من لا وَفاءَ لَهُ؛ دوستی خودتان را در پای کسی که بی وفاست بذل نکنید.

ـ لا تَعتَمِدْ عَلی مَوَدَّةِ مَنْ لا یُوفی بعَهْدِهِ؛ به دوستی کسی که به پیمانش وفا نمی کند اعتماد مکن.

ـ لا تَبْذِلَنَّ وُدَّک اذا لَم تَجِدْ موضِعا؛ وقتی جایگاه مناسبی پیدا نکردید، دوستی خودتان را بذل نکنید.

ـ لا یُغْتبَطُ بمَوَدَّةِ مَنْ لا دینَ له؛ دوستی کسی که دین ندارد غبطه خوردنی نیست.

ـ ینبغی اَنْ یُهانَ مُغْتَنِمُ مَودَّةِ الحمقی؛ خواری و اهانت سزاوار کسی است که دوستی بی خردان را غنیمت می شمارد.

ـ اذِا اَحْبَبْتَ فَلاتُکْثِرْ؛ چون دوستی می کنی زیاده روی مکن.

ـ لا تصْحَبَنَّ مَنْ لا عَقْلَ لَهُ؛ با کسی که عقل ندارد دوستی مکن.

ـ مِنْ عَلامَةِ الشِّقاغِشُّ الصَدیق؛ فریب دادن دوست نشانه شقاوت اوست.

ـ لا تدومُ مع الغَدْرِ صُحْبَتُ خلیلٍ؛ با فریب و نیرنگ دوستی دوام پیدا نمی کند.

ـ اِغْتَفِرْ زَلَّةَ صَدیِقِکَ؛ از لغزش دوستت چشم پوشی کن.

ـ کُلُّ موَدَّةٍ مَبْنیَّةٍ علی غیرِ ذاتِ اللّه ِ ضلالٌ؛ هر دوستی که بر اساس غیر انگیزه الهی تحقق یابد گمراهی است.

ـ حُبُّ المالِ یُفْسِدُ المآل؛ مال دوستی عاقبت و آینده انسان را تباه می سازد.

ـ حبُّ المالِ یُقَوِّی الآمالَ و یُفْسِدُ الاعمالَ؛ مال دوستی آرزوها را تقویت کرده، اعمال انسان را تباه می سازد.

ـ حُبُّ المالِ یُوهَنُ الدّینَ وَ یُفْسِدُ الیقینَ؛ مال دوستی دین را سست و یقین را تباه می سازد.

ـ عِنْدَ زوالِ القُدرَةِ یتبیَّنُ الصَّدیقُ مِنْ العَدُوِّ؛ در موقع از دست رفتن قدرت دوست از دشمن تمییز داده می شود.

ـ فی الشِّدَّةِ یُخْتَبرُ الصَّدیقُ؛ در سختی دوست آزموده می شود.

ـ أحْبِبْ فی اللّه ِ مَنْ یُجاهِدُکَ عَلی صَلاح دین و یُکسِیْکَ حُسنَ یقینٍ؛ درراه خدا کسی را که برای اصلاح دین و کسب یقین با تو می جنگد، دوست بدار.

ـ اُبْذُلْ لِصَدیْقِکَ نُصْحَکَ؛ برای دوستت خیرخواهی کن.

ـ ایّاکَ و مُصادِقَةَ الاحمقِ فاَنّه یُریدُ ان یَنْفَعَکَ فیُضرَّکَ؛ از دوستی با احمق بپرهیز؛ زیرا او وقتی می خواهد به تو نفع برساند ضرر می رساند.

ـ ایّاکَ و مُصادِقَةَ البخیلِ فانّه یَقْعُدُ عنکَ احوَجَ ما تکوُنُ اِلَیهِ؛ از دوستی با فردبخیل بپرهیز؛ چون در آن موقعی که به او نیاز داری از یاری تو خودداری می کند.

ـ من لم تکنْ مَوَدَّتُهُ فی اللّه ِ فاحْذَرهُ فاِنَّ مودَّتُهُ لئیمةٌ و صحبتُهُ مَشُومَةٌ؛ هر کس که دوستی او برای خدا نباشد از او دوری کن؛ زیرا دوستی چنین کسی پست و رفاقتش شوم و نامبارک است.

ـ لِیکُنْ اَحَبُّ النّاسِ اِلیک وَ أحْظاهُمْ لَدَیْکَ اَکثَرَهُمْ سَعْیا فی منافِعِ النّاسِ؛ دوست داشتنی ترین افراد درنزدتو کسی باشد که برای نفع مرم بیشتر تلاش کند.

ـ لِیَکُنْ اَحَبَّ النّاسِ الیک المُشْفِقُ النّاصح؛ دوست داشتنی ترین مردم درنزد تو کسی باشد که مهربان و خیرخواه است.

ـ صَدیقُ الجاهِلِ مِتْعُوبٌ منکوُبٌ؛ آن که با نادان دوستی کند، نکبت زده و گرفتار است.

ـ صَدیقُ الاحمقِ فی تَعبٍ؛ آن که با کم عقل دوستی کند، همیشه در رنج است.

ـ من تألَّف النّاسَ اَحَبُّوهُ؛ هر کس با مردم الفت بگیرد مردم او را دوست می دارند.

ـ تُمَسِّکْ بِکُلِّ صدیقٍ افادک نکبَةُ الشدّةِ؛ چنگ به دامن دوستی بزن که در سختی به تو کمک کند.

ـ زَیْنُ المُصاحِبةِ الاِحْتِمالُ؛ زینت دوستی تحمل نمودن جفا و اذیت هاست.

ـ لا تُوادّو الکافِرَ و لاتُصاحبوا الجاهِلَ؛ با کافر دوستی و با نادان مصاحبت نکنید.

ـ لا تَصْفُو الخُلّةُ مَعَ غَیْرِ أدیبٍ؛ دوستی جز با فرد بسیار با ادب خالص و بی نقص نمی شود.

ـ ایّاکَ ان تُحِبَّ اَعداءِ اللّه ِ او تُصْفِیَ وُدَّک لِغَیْرَ اَولیاءِ اللّه فاِنّ مَنْ احبَّ قوما حُشِرَ مَعَهُمْ؛ مبادا دشمنان خدا را دوست بداری یا دوستی خودت را برای غیر دوستان خدا بذل کنی؛ چرا که هر کس طایفه ای را دوست بدارد با آنها در قیامت محشور می شود.

کلمات کلیدی
دوستی  |  من  |  حب  |  صدیق  |  الصدیق  |  لم تکن مودته فی الله  |  صدیقک  | 
لینک کوتاه :