×

صفحه من نسل سومی ام


تعداد بازدید : 707     تاریخ درج : 1392/10/24

. اینترنت

آسیب شناسی اینترنت1

فراگیر شدن رسانه ها در آغاز قرن بیست ویکم و نقش جدّی اینترنت در شکل دهی به فرهنگ و هویت و باورها و ارزش های اجتماعی، بر اهمیت بررسی آثار مثبت و منفی آن افزوده است.

در جامعه امروز ما، استفاده از اینترنت چنان رایج شده است که بیشتر خانواده ها رایانه شخصی دارند و اعضای خانواده، به ویژه جوانان، بخش زیادی از وقت خود را در استفاده از اینترنت سپری می کنند. در واقع، استفاده از اینترنت، برای بسیاری از جوانان امری اجتناب ناپذیر شده است.

با وجود کارکردهای مثبت اینترنت، مانند توسعه اقتصادی، رشد فرهنگی، هم گرایی اجتماعی، اطلاع رسانی سریع و آموزش دانش و مهارت های جدید، اینترنت پی آمدهای نامطلوبی نیز داشته است که در اینجا به چند مورد از آنها اشاره می کنیم:


1. برگرفته و تلخیص از محمدصادق شجاعی، «روان شناسی و آسیب شناسی اینترنت»، فصلنامه علمی ـ تخصصی روان شناسی در تعامل با دین، ش 1، بهار 1387، صص 115 ـ 141.

اینترنت و سلطه فرهنگی

در روان شناسی اینترنت و بررسی کارکردهای منفی آن، در نظر گرفتن انگیزه های پلید نهفته در پشت صحنه اینترنت و هدف هایی که گردانندگان آن دنبال می کنند، اهمیت ویژه ای دارد. قدرت های مهم سیاسی و اقتصادی، به ویژه امریکا، برای نفوذ سلطه سیاسی ـ فرهنگی بر کشورهای دیگر برنامه های حساب شده ای در بهره گیری از اینترنت دارند. کاخ سفید در پنجم ژانویه 2000 م بیانیه ای با عنوان «استراتژی امنیت ملی در قرن جدید» منتشر کرد. در این بیانیه، منافع حیاتی امریکا یادآوری و اینترنت، مهم ترین ابزار دیپلماسی مردمی معرفی شده و تصریح گردیده است که برنامه ریزی ما باید به گونه ای باشد که توانایی اطلاع رسانی و اثرگذاری ما را بر مدل کشورهای دیگر، در جهت منافع امریکا تقویت کند. توسعه اینترنت در داخل و استفاده از آن برای اثرگذاری بر دیگران، بخش مهمی از سیاست های استراتژیک امریکاست.

بی گمان، این سیاست، آسیب هایی برای ملت ها، به ویژه کشورهای اسلامی دارد. نخستین و مهم ترین آسیبی که امروزه کشورهای اسلامی را تهدید می کند، فرهنگ حاکم بر امریکاست؛ زیرا بسیاری از مردم این کشورها آنچه را در اینترنت می بینند، به عنوان ملاک و معیار می پذیرند. ازاین رو، اینترنت سبب می شود افراد زندگی غربی را الگو قرار دهند و بر اساس آن عمل کنند.

پی آمدهای منفی اینترنت بر سلامت و رفتار انسان ها

افسردگی و انزوای اجتماعی

امروزه، روش های اینترنتی ارتباط با دیگران افزایش یافته است. پست الکترونیک، پیام های کوتاه، چت روم ها، وبلاگ ها و بازی ها، از روش های گسترش و حفظ روابط اجتماعی شده اند، ولی در واقع، شیوه های گوناگون ارتباط از راه اینترنت، در پایین ترین سطح هستند. عیب اصلی این ارتباط ها آن است که ارتباط در فضای مجازی اساساً بر متن، استوار و از نشانه های دیداری و شنیداری در تعامل های رودررو، بی بهره است. ازاین رو، بسیاری از روان شناسان این نگرانی را داشته اند که آسانی ارتباط های اینترنتی، افراد را وادارد تا زمان بیشتری را در تنهایی بگذرانند و کارهایشان را به قیمت از دست دادن گفت وگوهای رودررو و ارتباط های فامیلی و دوستانه، از راه اینترنت انجام دهند.

خلوت اینترنت و انحرافات اخلاقی

برخی ویژگی های اینترنت، همچون دسترسی آسان، ناشناس ماندن و همگانی بودن آن سبب رواج انحرافات اخلاقی در اینترنت شده است. اینترنت با توجه به ماهیت، محتوا و شرایط و ویژگی هایی که دارد، زمینه را برای انواع انحرافات اخلاقی آسان می کند. شیطان در همه حال وسوسه انگیز است، ولی قدرت وسوسه انگیزی و تأثیر وسوسه های او، در خلوت و در فضایی که فرد بدون آگاهی دیگران، به راحتی امکان دسترسی به انواع تصویرها و محتواهای مستهجن را دارد، بیشتر می شود. بنابراین، ماهیت اینترنت، شیطانی و وسوسه انگیز است و در بسیاری از روایت های اسلامی، خلوت کردن در موقعیت هایی که زمینه گناه فراهم است، مانند خلوت کردن با نامحرم، نهی شده است.

بنابراین، چه بسا افراد، به ویژه نوجوانان و جوانان، در استفاده از اینترنت، بدون مراقبت خانواده و دیگر نهادهای مسئول، در موقعیت های خطرناک قرار بگیرند.

اعتیاد به اینترنت

نداشتن اعتماد به نفس و روابط پایدار و صمیمی با دیگران و به طور کلی شکست در عرصه های گوناگون زندگی، زمینه را برای اعتیاد به اینترنت فراهم می کند.

امروزه به دلیل شرایط جدید زندگی، به ویژه در شهرها و موقعیت های آپارتمان نشینی، افراد می کوشند خود را با اینترنت و روابط اینترنتی سرگرم کنند و چه بسا با گذشت زمان، به اینترنت اعتیاد پیدا کنند. مهم ترین آثار این اعتیاد عبارتند از: افسردگی، گوشه گیری، اختلال در میزان خواب و زمان آن، خستگی بیش از حد، فشارهای روانی، از دست دادن فرصت های شغلی، اختلال در روابط میان فردی، اختلاف های خانوادگی، مشکلات درسی و....

عاقبت چت

ازدواج با اینترنت!

مطهره پیوسته

لحظه ای که طلاق نامه را امضا کردم، به او گفتم: اگر کامپیوتر اختراع نمی شد، چه اتفاقی می افتاد؟ گفت: هیچ، آن وقت نه اینترنت به وجود می آمد و نه چت کردن مد می شد. آمار طلاق و بزه کاری، میزان اتلاف انرژی و زمان هم پایین می آمد، ولی چیز خوبش این بود که من و تو هیچ وقت با هم آشنا نمی شدیم.

گفتم: من تو را بدبخت کردم یا اینترنت؟

گفت: نه تو و نه اینترنت، احساسات و شتاب زدگی ام!

گفتم: هر جای دیگری هم می شد شتاب زده شوی.

گفت: ولی در اینترنت شرایطش بیشتر فراهم بود.

گفتم: برنامه آینده ات چیست؟

گفت: با اینترنت ازدواج می کنم.

گفتم: باز هم؟!

گفت: جای تو را می تواند برایم بگیرد، بدون اینکه غُر بزند برایم خرید می کند، کارهای بانکی و پستی ام را انجام می دهد. تازه، کتاب خانه هم نمی روم، خودش کتاب خانه وسیعی دارد و سبب می شود نیایم دوباره تو را در حیاط کتاب خانه ببینم.

ساعت ده

مطهره پیوسته

من همیشه پسر خوب و حرف گوش کنی بودم، ولی نمی دانم چرا وقتی سراغ کامپیوترم می روم، همه چیز از یادم می رود. ساعت حدود نه صبح بود که دوستم به من پیامک زد و گفت هرچه زودتر آنلاین شوم تا ماجرای خواستگاری دیشب را برایم تعریف کند. حرفمان تازه گل انداخته بود که ساعت دیواری تو سالن، با نواختن دوازده بار صدای ناقوسی اش، به من فهماند که ظهر شده است. هنوز مشغول کار خودم بودم که صدای عجیبی از پارکینگ شنیدم؛ پدرم بود که خیلی عصبانی وارد خانه می شد. او معمولاً عصبانی وارد خانه می شد، ولی نه ساعت دوازده ظهر! سریع از اینترنت بیرون آمدم تا مثل همیشه جمله تکراری «بازم تلفن رو اشغال کردی» را نشنوم. در باز شد و پدرم با صدای خشن و لحنی تند گفت: رضا بیا اینجا... تازه یادم آمد که چه خطایی از من سر زده است. من برای سومین بار مصاحبه استخدامی ام را به سال بعد موکول کرده بودم، فقط به خاطر زیاده روی در استفاده از اینترنت. از آنجا که پدرم در اداره شان شغل مهمی داشت، مطمئن بودم که بالأخره استخدام می شوم، ولی این آزمون استخدامی سالی یک بار برگزار می شد و تا سال آینده مادرم باز هم باید بیدار بودن های من تا پاسی از شب و غذا نخوردن هایم تا پایان چت کردن را تحمل می کرد. من ساعت ده را از یاد برده بودم.

عشق اینترنتی

مطهره پیوسته

همه اش تقصیر دوستم، مهسا بود؛ اگر مرا با چت آشنا نمی کرد، هیچ وقت با آرش ازدواج نمی کردم. وقتی شب عروسی، آرش ماشین عروس را از ماشین های همراه جدا کرد و به جای خلوتی رفت تا خودش را با چیزی که به آن اعتیاد داشت، شارژ کند. باید می فهمیدم ازدواج اینترنتی عاقبت خوشی ندارد! چهار سال اسیر عذرخواهی های بی فایده اش شدم. حالا که طلاق گرفتم، دو کار اساسی باید انجام دهم، اول، به مرکز ترک اعتیاد بروم تا تاوان عشق اینترنتی ام را بدهم. دوم، داستانم را در اینترنت بگذارم تا شاید برای بقیه دخترها درس عبرت باشد!

چت، دنیای واهی

مطهره پیوسته

به خاطر ابراز علاقه ای که هیچ کس تا آن موقع به من نکرده بود، از طریق چت، عاشقش شدم. چون چهارده سال با هم اختلاف سنی داشتیم، پدر و مادرم راضی به ازدواجمان نشدند. آن شب که به خانه خاله رفته بودم، بست نشستم تا پدر و مادرم راضی به ازدواج ما بشوند. فکر می کردم وقتی تفکرمان یکی است، سن و سال اهمیتی ندارد. بعد از ازدواجمان و ماه عسل، به خانه ای رفتم که دو هوو و بچه هایشان انتظارم را می کشیدند. کاش وقتی جمله های عاشقانه اش را در کامپیوترم می خواندم، به عاقبت صفحه دوم شناسنامه ام می اندیشیدم.

ملاقات با همیشه بهار

طاهره براتی نیا

اولش از اون بچه مثبت هایی بود که فقط گوگل و یاهو و ویکی پدیا رو می شناخت. چند تا سؤال و جواب درسی و علمی و فرهنگی اون رو به وادی سرچ کردن کشونده بود و سبب شد که... چشمتون روز بد نبینه!

دو سه روز پیش بود که به من اس ام اس زد: بشکن بشکن جدید سراغ نداری؟...

زندگیش شده بود صفحه کلید. خودش می گفت که یه شب توی خواب احساس کرده چقدر انگشتاش درد می کنه. وقتی از درد بیدار شده، دیده که هر ده تا انگشتش به حالت تایپ روی پتو خشک شده.

می گه اولین بار یادش نیست چطور چت کرده، ولی من می دونم؛ دو سه بار سؤال و جواب کرده با یه نفر، بعد طرف بهش گفته بیاد تالار گفتمان، به همین سادگی. الان می گه غیر از من، سه تا دوست سیاسی داره، دو تا دوست علمی، فرهنگی و دو تا دشمن که اسم یکی شون اسپایدرمن و اسم اون یکی هم تندر90. سه تا دوست هم پیدا کرده که خیلی ازش تقاضای قرار ملاقات دارن، ولی می گه می ترسه.

من از وقتی ماجرا رو فهمیدم که بهم گفت می خواد با یکیشون یعنی «گل همیشه بهار» قرار ملاقات بگذاره. می گفت می خواد یه کم به این دخترای ساده دل بخنده. پشت میزش نشسته بود و از من می خواست که باهاش برم سر قرار گل فروشی. گفتم: «آخه هری پاتر! شاید خالی بندی باشه و نیاد. تازه، من که اون رو نمی شناسم، بذار همه گپ هاتونو بخونم؛ اصلاً شاید دروغ گفته باشه، شاید پسره، می خواد حالتو بگیره». اخماشو کرد تو هم و گفت: «امکان نداره. صد در صد می یاد. دختره، بهم گفته کدوم دبیرستان درس می خونه. کاری نداریم، فقط می ریم بهت ثابت می کنم که این دخترا چقدر ساده هستن. یه کم می خندیم».

یه جای کار می لنگید. من به دوست بچگی هام هم اعتمادی نداشتم، اون وقت اون به این راحتی می خواست کسی رو که اصلاً نمی شناسه، ببینه. گفتم: «اگه داداش جونش باشه چی؟ شاید می خواد ادبت کنه.» کمی فکر کرد، انگار تحت تأثیر حرف هام قرار گرفته بود، ذهنش رو خط خطی کرد و گفت: «نه بابا! از کجا مطمئنه من پسرم؟» گفتم: «از همون جایی که تو مطمئنی اون دختره.» نذاشت گپ ها رو بخونم، فقط راضیش کردم فردا از دور ببینیمش. دیدار با یه دختر با چتر سیاه، ساعت ده جلوی گل فروشی.

ساعت ده صبح روبه روی گل فروشی از تاکسی پیاده شدیم. می خواستیم بریم اون طرف خیابون تا اگه یه دختره با چتر سیاه دیدیم به قول هری پاتر غش غش بخندیم. خبری از دختری با چتر سیاه نشد. یک ربع گذشت. همین طور که ایستاده بودیم و داشتم به هری می گفتم که بیچاره! یه دختر سرت کلاه گذاشت، دستی به شانه ام خورد.

«منتظر کسی هستی داداش؟!»

از قد و بالاش که معلوم بود تازه از باشگاه بدن سازی اومده بیرون. جا خوردم: «مَن... مَن... نه.»

گفت: «مثلاً یه دختر با چتر سیاه؟»

تازه فهمیدم که رودست خوردیم. همون طور که می لرزیدیم، محکم زدم به هری گفتم: «دیدی، دیدی داداشش اومد.» پسره دست هری رو گرفت و گفت: «اِ...! پس هری پاتر تویی که افاضات زیادی می یایی و تئوری های مَن درآوردی صادر می کنی. تند نرو «حافظ اسپایدر» منم. برق از چشمای هری پاتر پرید... تازه یاد همه فحش ها و بد بیراه هایی افتاد که برای دشمن درجه یکش، اسپایدرمن، نوشته بود، ولی دیگه فایده ای نداشت. وقتی اومدیم خونه، جای چند تا مشت پای چشممون بود و عینک هری هم خورد شده بود. هری گفت: «شانس آوردیم داداش همیشه بهار نبوده».

سرمای اینترنت

شفیعه اسماعیلی

نگران بود که دیر شود. با دل واپسی، هرطور که می شد مهمانی را خلاصه کرد و زد بیرون. شام را هم با چاشنی عجله و اضطراب خورد. سریال شب را هم با بی قراری دید. بی هیچ معطلی سرِ ساعت، در قرار چتِ شبانه حاضر شد. دیگر به چت کردن معتاد شده بود. وقتی نوشت سلام، پاسخش را خواند: «خوب سرِ کار رفتی، منم. .. هم کلاسی ات،» دیگر چیزی نفهمید.

آیا ارزش این همه ابراز احساسات و دل شوره های وقت و بی وقت را داشت؟ حالا چقدر سردش بود. البته تنها او نبود که می لرزید، خیلی های دیگر مثل او، روبه روی صفحه چت، در سراسر دنیا سردشان بود.

***

کار علمی یا...؟

شفیعه اسماعیلی

شب تا صبح در اینترنت می چرخید.

همه می گفتند: چه می کنَد، چه می کنَد، از این همه ولگردی؟

می گفت: فقط برای کار علمی توی سایت ها و وبلاگ ها می گردد.

همه می گفتند: عجب پژوهشگر به روزی!

می گفت: اینترنت منبعی بی نظیر برای پژوهش ها و اکتشاف های علمی است!

همه می گفتند: عجب محصل ثروتمندی!

یک روز همراهش شدم تا مرا هم به اینترنت ببرد! جایتان خالی! همه جا سر زدیم. تازه فهمیدم منظورش از کار علمی و تجربه پژوهش چیست.

وقتی همه می خواستند بگویند: خوش به حالت عجب سفر علمی ای داشتی! گفتم: من هنوز کلاس اوّلم! و دلم می خواهد در همین کلاس بمانم.

برخی محورها و سوژه ها درباره چت

مطهره پیوسته

ـ آشنایی در چت، طلاق در دادگاه؛

ـ چت و از هم پاشیدن زندگی؛

ـ جوان باید آن ـ لاین باشد؛

ـ انتخاب همسر به سبک جوانان امروزی یا سنتی؛

ـ خطرساز یا مفید بودن دوستی های اینترنتی؛

ـ چت و هویت؛

ـ ازدواج اینترنتی یا سنتی؛

ـ چت، اعتیاد مدرن؛

ـ چت کردن یا اتلاف وقت؛

ـ افسردگی نتیجه عشق کاذب اینترنتی؛

ـ چت، جداکننده جوان از خانواده؛

ـ فساد اخلاقی، سرانجام چت؛

ـ چت با شیطان.

پرسش های کارشناسی

1. آیا چت و اینترنت می توانند زمینه رشد شخصیتی جوان را فراهم سازند؟

2. آیا اتاق های چت، مکان مناسبی برای برقراری ارتباط های اجتماعی در جوانان هستند؟

3. چت کردن و اینترنت چه تأثیری بر تفکرات سیاسی و فرهنگی جوان دارد؟

4. چت کردن، برای جوانی که در جامعه ای اسلامی زندگی می کند، چه خطراتی دارد؟

5. چرا چت و اینترنت، برای جوانان ما این قدر جذاب است؟

6 . چت، تکنولوژی است یا ترفند؟

7. رابطه چت با اسراف و صرفه جویی در وقت جوانان را توضیح دهید؟

8. آیا چت کردن می تواند زمینه بزهکاری در نوجوانان و جوانان را فراهم کند؟

9. آیا اینترنت می تواند کتاب خانه مطمئنی برای پژوهشگران باشد؟

10. به نظر شما آیا اینترنت می تواند نیازهای جوان را برطرف کند؟

11. درباره بزهکاری های حاصل از اینترنت چه اطلاعاتی دارید؟

12. آیا اینترنت می تواند منبع آموزشی کامل برای تحصیل و آموزش از راه دور باشد؟

13. درباره مسئله تهاجم فرهنگی در اینترنت چه می دانید؟

14. به نظر شما اینترنت تا چه حد توانسته است راه نفوذ کشورهای غربی را به کشورهای جهان سوم باز کند؟

15. آیا کشور ما برای ارتقای سطح فرهنگی، سیاسی و اجتماعی قشر جوان در اینترنت، تدبیری اندیشیده است؟

16. برای جلوگیری از غرب زدگی در جامعه، اینترنت چه نقشی می تواند ایفا کند؟

17. آفات اینترنت در زندگی شخصی چیست؟

18. چرا بیشتر ازدواج های اینترنتی به شکست می انجامد؟

19. آیا بین اینترنت، دین گریزی و جرم های اجتماعی ارتباطی وجود دارد؟

20. علت های گرایش جوانان به مهمانی در چت روم چیست؟

21. رسانه ها و روش های جدید ارتباطی چه تأثیری در نگرش ها و ایدئال های جوانان دارند؟

22. چرا جوانان به وبلاگ روی آورده اند؟

23. در بالا بردن اطلاعات آموزشی و فرهنگی جوانان، تأثیر تکنولوژی بیشتر است یا کتاب خوانی و مطالعه؟

24. اینترنت برای جوانان چقدر خطرساز است؟

پرسش های گزارشی

1. چقدر از وقت روزانه خود را با اینترنت و چت می گذرانید؟

2. معمولاً هدفتان از چت کردن چیست؟

3 . برای انجام دادن چه کارهایی بیشتر به اینترنت مراجعه می کنید؟

4. آیا اینترنت همه اطلاعاتی را که می خواهید، به شما می رساند؟

5. آیا با چت کردن می توان کسی را شناخت و به خصوصیات اخلاقی او پی برد؟

6. آیا برای انتخاب همسر، چت کردن با او کافی است؟

7. در چت کردن، از چه کلمه بیشتر استفاده می کنید؟

8. آیا به چت کردن آن قدر عادت کرده اید که هنگام قطع برق یا تلفن به کافی نت مراجعه کنید؟

9. در چت معمولاً با چه افرادی معاشرت دارید؟

10. آیا در چت روم می توان یک دوست خوب پیدا کرد؟

11. آیا تاکنون اتفاق افتاده است که چت کردنتان را از خانواده مخفی کرده باشید؟ چرا؟

12. از اینکه در دورانی به دنیا آمده اید که می توانید ارتباط های خود را از طریق اینترنت و چت گسترده کنید، چه احساسی دارید؟

13. هنگامی که قصد ازدواج داشتید، با همسر آینده تان چت کردید؟

14. کلمه اینترنت و چت شما را یاد چه چیزی می اندازد؟

15. نگاه شما به چت و اینترنت به عنوان فردی از جامعه مدرن امروزی چگونه است؟

16. اگر کسی از هزار سال پیش به این دوران بیاید و با اینترنت آشنا بشود، از اینترنت چه چیزی را به او هدیه می دهید؟

17. به نظر شما چرا والدین از چت کردن های فرزندانشان نگران می شوند؟

18. به نظر شما آیا در ازدواج های اینترنتی، ممکن است چت کردن بعد از ازدواج هم با دیگران ادامه داشته باشد؟

19. آیا تاکنون با فردی خارجی چت کرده اید؟

20. اولین بار که با اینترنت آشنا شدید، درباره این تکنولوژی چه فکری کردید؟

21. در جست وجوی اینترنتی چه چیزی بیشتر از همه به دردتان خورده است؟

22. تا چه حد به اطلاعات اینترنتی اعتماد دارید؟

23. به نظر شما آیا با چت کردن، روابط اجتماعی قوی تر می شود؟

24. معمولاً به کدام سایت ها مراجعه می کنید؟

25. به نظر شما برای چت کردن باید سن مشخصی داشت؟

26. آیا تاکنون در چت کردن، از اینکه اطلاعاتتان پایین است، خجالت کشیده اید؟

27. آیا تاکنون چت کردن و گشت و گذار در اینترنت، سبب شده است که به کار مفیدی مثل کتاب خواندن روی آورید؟

28 . فکر می کنید اینترنت چقدر به سطح اطلاعات عمومی شما افزوده است؟

29. به نظر شما اگر در اینترنت برنامه ای مثل کلام مشاور گنجانده شود که مشکلات جوانان را حل کند، چقدر مفید و موفق خواهد بود؟

30. شما چقدر از جنبه آموزشی اینترنت استفاده می کنید؟

31. به نظر شما اطلاعات شخصی موجود در محیط چت، چقدر واقعی است؟

32. شما در محیط چت چقدر اطلاعات درست و واقعی می دهید؟

33. آیا تاکنون در محیط چت با کسی رفاقت پایدار داشته اید؟

34. چه میزان از چت کردن های شما جنبه کاربردی دارد؟

35. برنامه های اینترنت چقدر برای شما مفید بوده است؟

36. آیا پیشرفت سریع رسانه ها، شما را زودتر به سن جوانی رسانده است؟

37. در روز چند بار چت می کنید؟

38 . فکر می کنید اگر پیام کوتاه و اینترنت به مدت یک هفته قطع شود، چه اتفاقی می افتد؟

39. والدین شما چقدر بر استفاده شما از اینترنت نظارت دارند؟

40. آیا دوست دارید که والدینتان، استفاده شما را از اینترنت و موبایل کنترل کنند؟

41. چقدر دوست دارید که والدین شما نیز همچون شما از اینترنت و موبایل استفاده کنند؟

42. نظرتان درباره ازدواج های اینترنتی چیست؟

43. آیا از دوستانتان کسانی بوده اند که ازدواج موفق اینترنتی داشته باشند؟

44. بیشتر علاقه مند هستید که به کتاب خانه بروید یا از لوح های فشرده استفاده کنید؟

45. اگر دوست شما به چت کرده معتاد شده باشد، چگونه به او کمک می کنید؟

کلمات کلیدی
ازدواج  |  اطلاعات  |  جوان  |  اینترنت  |  اعتیاد  |  اعتیاد به اینترنت  |  چت  |  استفاده از اینترنت  | 
لینک کوتاه :