×

مصاحبه خیالی با ابوریحان بیرونی


تعداد بازدید : 3273     تاریخ درج : 1392/10/30

ابوریحان، محمد بن احمد بیرونی از دانشمندان بزرگ ایران در حکمت و اخترشناسی و ریاضیات و تاریخ و جغرافیا؛ متولد سال 362 هـ. ق در حوالی خوارزم؛ پدر جغرافیا و تجربه گرایی نوین...

سلام. جناب آقای بیرونی، قبل از هر سؤالی، از اینکه با وجود تمام مشغله هایی که داشتید، قرار مصاحبه ما رو پذیرفتند. واقعاً ازتون ممنونم. مخصوصاً که خبر داریم خیلی کم به درخواست های مصاحبه، پاسخ مثبت می دید.

خواهش می کنم؛ من این روز زیر بار هر مصاحبه ای نمی رم. می دونید که این مجلات زرد چطوری با دروغاشون، آدمو زیر سؤال می برن و دردسر می سازن!!

بله متأسفانه؛ خب آقای بیرونی، همه ما شما رو با کتاب تاریخ مسعودی می شناسیم؛ چطور شد که این کتاب رو نوشتید؟

همون طور که می دونید این کتاب با موضوع نجوم و جغرافیا نوشته شده؛ من از همون کودکی علاقه زیادی به ستاره ها و علم جغرافیا داشتم. یکی از انگیزه هام برای نوشتن این کتاب، این بود که به سؤالات کسایی مثل خودم، که به این علوم علاقه مند هستن، جواب بدم.

آیا با همین موضوع، کتابای دیگه ای هم نوشتید؟

البته؛ نیمی از مطالعات من در همین زمینه بوده و مقاله ها و کتاب های زیادی در این خصوص نوشتم.

نیمه دیگه مطالعاتتون درباره چی بوده؟

من آدم کنجکاوی هستم و خیلی علاقه مند بودم از سایر علوم مثل فلسفه، حکمت، ریاضی و... سر در بیارم. کتابای زیادی هم با این موضوع ها نوشتم.

شنیدیم که یه گفت وگوی جنجالی با جناب ابوعلی سینا داشتین؛ موضوع بحثتون در چه زمینه ای بود؟

بحث ما سر ماهیت و انتقال گرما و نور بود که ترجیح می دم دراین باره حرفی نزنم!

علتش چیه؟

گفتم که... ترجیح می دم بیشتر نگم، اگه خیلی اصرار دارید از خود ابوعلی سینا بپرسید‍!

بسیار خب؛ ظاهراً خیلی اهل سفر هستید، درسته؟

بله؛ من معتقدم که باید دید، تجربه کرد، کشف کرد، لمس کرد. درسته که کتاب خوندن خیلی مهمه، ولی تا با چشم های خودت نبینی و با دست های خودت لمس نکنی، هیچ وقت به درک درستی از حقیقت مسئله نمی رسی. من در گذشته، سفرای زیادی رفتم و تقریباً هیچ وقت یه جا آروم نگرفتم ولی حالا با این گرونی و سهمیه بندی بنزین، ترجیح می دم بیشتر کتاب بخونم و بنویسم تا برم سفر‍!

می شه از سفر به هند برامون بگید؟

هند سرزمین افسانه هاست؛ سفر خیلی خوب و خاطره انگیزی بود. در این سفر، با سلطان محمود غزنوی که زیاد دل خوشی ازش نداشتم، همراه بودم! من اونجا خیلی چیزا یاد گرفتم؛ مثل زبان سخت سانسکریت.

ظاهراً کتاب ماللهند رو بر اساس تجربه های این سفر نوشتید.

اسم درست اون کتاب ماللهند من مقوله العقل و مدلوله است که نمی دونم شما خبرنگارا چرا هیچ وقت کاملشو نمی گید، اصلاً نسل امروز همین طوریه؛ راحت طلبه؛ همش دنبال اختصار و لقمه آماده است. واسه فهمیدن یه موضوع، حتی حاضر نیست بره تا کتابخونه سر خیابونشون و چند تا کتاب بگیره بخونه....

آقای بیرونی لطفاً از کتابتون بگید‍!

ببخشید... من یهو قاطی می کنم. اون کتاب رو درباره آداب و رسوم، جغرافیا و فرهنگ مردم هند نوشتم. در مجموع، کتاب خوبی از آب دراومد.

ظاهراً پروفسور زاخائو سال 1878 اونو ترجمه کرده؟

نمی دونم، من زیاد نمی شناسمش، ولی کتابای زیادی از من در اروپا و سایر کشورها چاپ و ترجمه شده.

کتاب دیگه ای هم درباره آ داب رسوم و... نوشتید؟

بله، کتاب آثار الباقیه عن القرون الخالیه که در اون، به بررسی کلی تاریخ و آداب و رسوم ملل مختلف پرداختم. من سر نوشتن این کتابا خیلی زحمت کشیدم؛ امیدوارم درست ازشون استفاده بشه.

منظورتون چیه؟

ببینید، من و بقیه هم صنفام، کتابای زیادی نوشتیم و واسه نوشتن هر کدومش خون دل خوردیم. من حتی وقتی 63 ساله بودم با هزار سختی و بدبختی، فهرستی از کتابای جناب زکریای رازی نوشتم که دسترسی به آثار ایشون راحت تر باشه؛ اما متأسفانه سرانه مطالعه جوونای ما خیلی پایینه؛ من این حرفو از خودم نمی گم، همین دیروز از توی اینترنت خوندم و این یعنی هرچه ما رشته کردیم، در آینده ای نه چندان دور پنبه می شه!

نه، امیدوارم این اتفاق نیفته، از اینکه وقت گذاشتید و به سؤالای ما جواب دادید ازتون خیلی ممنونیم. در پایان حرفی ندارید؟

منم از شما ممنونم و امیدوارم جوونای ما مسئله علم و تحقیق رو جدی تر بگیرن.

کلمات کلیدی
کتاب  |  سفر  |  جغرافیا  |  بیرونی  |  مصاحبه  |  ابوریحان بیرونی  | 
لینک کوتاه :