×

برای حضرت ایلیا علیه السلام

او کسی است که شیر خدا و حیدر کرار بود و به نیروی الهی در خیبر را از جا کند. کشتی نوح سالها بود که حضرت نوح، علیه السلام، از تنه درخت، تخته درست می کرد و با تخته ها، کشتی بزرگی می ساخت تا پیروانش و نیز این پنج وجود مقدس از همه باعظمت ترند و احترامشان واجب است; چرا که تمام دنیا برای آنان برپا شده است. » حضرت داود، علیه السلام، گفت: اما نیروی من نیروی ایمان است. حضرت داود، علیه السلام، اگر چه بسیار جوان بود، همچون شیری نیرومند بر جالوت پیروز شد; اما خود او در کتاب مقدسش به لوح سلیمان وقتی حضرت سلیمان، علیه السلام، به پیامبری رسید، خداوند بادها، جن ها، و نیز تمام حیوانات را در اختیار او گذاشت. او گفت که نام من آلیا است و ملاقات با من نزد دیوار شکافته شده در جای بسیار پاک و مقدس (کعبه) به صورت یک بچه خواهد

چکیده ماشینی


تعداد بازدید : 24527     تاریخ درج : 1390/08/08

42

اشاره:

در کتب مقدس و از جمله انجیل بارها از حضرت «ایلیا» یاد شده است. گاهی او را «آلیا» یا «ایلی » گفته اند. این اسم در کتابهایی آمده است که قدمتی بسیار پیشتر از اسلام دارند; یعنی قبل از تکامل زبان عربی و به وجود آمدن حرفی مثل «ع ». با این توضیح، اگر اول: آلیا، ایلیا و ایلی به جای الف حرف ع بگذاریم می شود: عالیا، عیلیا و عیلی.

حالا دیگر حضرت ایلیا را می شناسید. او آشنای دلهای ماست. حضرت علی، علیه السلام، جانشین پیامبر و پدر یازده معصوم است. او کسی است که دیوار کعبه به خاطر تولدش شکافته شد. کسی که در سیاهی شب با کوله باری بر دوش به دستگیری و کمک فقرا می رفت. او کسی است که شیر خدا و حیدر کرار بود و به نیروی الهی در خیبر را از جا کند.

در این مطلب به شرح ماجراهای شگفت انگیز و شیرین درباره او از زمانهایی دور پرداخته شده، زمانهایی که او را با نام «ایلیا» می شناختند.

این مطلب از ویژه نامه رشد جوان انتخاب شده است.

کشتی نوح

سالها بود که حضرت نوح، علیه السلام، از تنه درخت، تخته درست می کرد و با تخته ها، کشتی بزرگی می ساخت تا پیروانش و نیز حیوانات گوناگون را از طوفان عظیمی که خداوند وعده اش را داده بود، حفظ کند.

بالاخره طوفان شروع شد. باران، سیل آسا می بارید و آب اقیانوس می رفت که به قله کوهها برسد. روزها و روزها کشتی در آب بالا و پایین می شد و باران همچنان می بارید. عاقبت، ابرهای سیاه کنار رفتند و باران بند آمد.

خورشید دوباره بر پهنه آسمان درخشید و کشتی نوح به خشکی نشست.

در ژوئیه سال 1951، دانشمندان روسی در یکی از معادن، تخته های عجیبی پیدا کردند. در میان آن همه تخته پوسیده، تخته مستطیل شکلی پیدا کردند که نه کهنه بود و نه پوسیده. اندازه آن 25×35 سانتیمتر بود و حروف عجیبی بر آن نقش داشت. این مساله بقدری با اهمیت بود که کمیته ای برای کشف راز آن خطوط تشکیل شد. اعضای این کمیته که متشکل از دانشمندان و استادان زبان شناس بود، پس از هشت ماه توانستند اسرار این تخته چوب را کشف کنند. روزنامه های جهان، نتایج این اکتشاف را چنین نوشتند: «این تخته چوب، متعلق به کشتی نوح است.»

دانشمندان همچنین توانستند متن روی تخته را ترجمه کنند. روی تخته تصویر یک پنجه و دعایی به زبان سامانی - که زبان دوره حضرت نوح، علیه السلام، است - دیده می شد. این دعا چنین می گوید:

ای خدای من! ای مددکار من! به لطف و مرحمت خود و به طفیل ذاتهای مقدس: محمد، ایلیا، شبر، شبیر و فاطمه دست مرا بگیر. این پنج وجود مقدس از همه باعظمت ترند و احترامشان واجب است; چرا که تمام دنیا برای آنان برپا شده است. پروردگارا! به واسطه نامشان، مرا مدد فرما. تو می توانی همه را به راه راست هدایت نمایی.

در نبرد جالوت

جالوت بت پرست در وسط میدان ایستاده بود و مبارز می طلبید; اما کسی جرات نداشت پا پیش گذارد. حضرت داود، علیه السلام، نزد طالوت، پادشاه خداپرست رفت و اجازه نبرد خواست. طالوت گفت: «اما تو که جوانی بیش نیستی! جالوت حریفی نیرومند و صاحب قدرت است.»

حضرت داود، علیه السلام، گفت: اما نیروی من نیروی ایمان است.

و به این ترتیب، پا به میدان گذاشت و تنها با یک فلاخن، جالوت را هلاک کرد.

حضرت داود، علیه السلام، اگر چه بسیار جوان بود، همچون شیری نیرومند بر جالوت پیروز شد; اما خود او در کتاب مقدسش به نام زبور، درباره شیرمرد دیگری سخن می گوید که همانا علی، علیه السلام، است. او می گوید: «اطاعت آن بزرگواری که ایلی نام دارد، واجب است و فرمانبرداری از او همه کارهای دین و دنیا را اصلاح می کند. آن شخصیت والامقام را حدار (حیدر) نیز می گویند. او دستگیر بی کسان و شیر شیران باشد. قدرتش بسیار و تولدش در کعابا (کعبه) خواهد بود. بر همه واجب است که دامن آن بزرگوار را بگیرند و همانند غلام حلقه به گوش اطاعت کنند.

لوح سلیمان

وقتی حضرت سلیمان، علیه السلام، به پیامبری رسید، خداوند بادها، جن ها، و نیز تمام حیوانات را در اختیار او گذاشت. پریان با رشته های ابریشم، طلا و جواهرات گوناگون، تختی باشکوه برایش ساختند. حضرت سلیمان، علیه السلام، زبان تمام موجودات را می دانست و زمانی که می خواست ملکه سبا را شگفت زده کند، به جن ها فرمان داد که در یک چشم به هم زدن، تختش را از شهر سبا به پایتخت خود آورند. در زمان او، مردم در آرامش زندگی می کردند و این پیامبر قدرتمند، تمام اختیاراتی را که خداوند به او واگذار کرده بود، در راه تامین و هدایت مردم به کار برد. او بقدری عظیم و در نزد خدا محبوب بود که کسی انتظار نداشت او برای جلب رضایت خداوند، به افراد دیگری توسل جوید; اما...

هنگام جنگ جهانی اول، وقتی که سربازان انگلیسی وارد بیت المقدس شدند، در دهکده کوچکی به نام اونتره سنگر گرفتند. یکی از سربازان در هنگام حفر گودال، لوحی نقره ای پیدا کرد که با جواهرات گرانبها تزیین شده و حروفی عجیب با طلا بر آن نقش بسته بود. فرمانده سربازان متوجه شد که این لوح بسیار قدیمی است و به همین جهت خیلی خوب از آن نگهداری کرد. در پایان جنگ، لوح را به دست باستان شناسان انگلیسی سپرد. بلافاصله در سال 1918، کمیته ای از باستان شناسان و زبان شناسان آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان و چند کشور اروپایی دیگر تشکیل شد. اعضای این کمیته پس از یک سال زحمت، توانستند خطوط لوح را به زبان انگلیسی برگردانند و متوجه شدند که سخنی از حضرت سلیمان، علیه السلام، است. ترجمه متن لوح چنین است:

«ای احمد! به فریادم رس. یا ایلی! مرا مدد فرمای. ای باهتول! نظر مرحمت فرمای. ای حاسن! کرم فرمای. یا حاسین! خوشی بخش. این سلیمان، اینک به این پنج بزرگوار استغاثه می کند و علی قدرت الله است.»

موزه سلطنتی قصد داشت لوح را برای نمایش در موزه بگذارد; اما روحانیون عالیرتبه انلگیسی، در نامه ای محرمانه درخواست کردند که لوح به آنها تحویل داده شود تا در رازخانه کلیسای انگلستان بماند; در جایی که تنها معدودی به آنجا راه دارند.

با این همه، دانشمندان نتایج اکتشاف خود را در کتابی نوشتند و دو نفر از آنان به نامهای ولیم و تامس به اسلام گرویدند و نام خود را به کرم حسین و فضل حسین تغییر دادند.

رؤیای پیامبر

مهاتمابده در نزد هندوها که گروهی از هندیان هستند، پیامبری قدیمی و عظیم الشان است. در شرح حال او که قبل از میلاد مسیح، علیه السلام، می زیست، آمده است:

شبی مهاتمابده خواب عجیب و صادقی دید و برای منتری چنین نقل کرد: «... روح بسیار بزرگی مرا مبارک باد گفت و بشارتم داد. او گفت که نام من آلیا است و ملاقات با من نزد دیوار شکافته شده در جای بسیار پاک و مقدس (کعبه) به صورت یک بچه خواهد بود; اما هنوز به آن زمان، بسیار مانده است.»

در اکثر کتابهای بده، این دعا از او آمده است:

«ای مطلوب طالبان و عزیز عزیزان! ای آلیا! ای پیروز شونده بر همه! بیا و جلوه خود را نشان ده و مرا یاری فرما. ای شیر خدا! روبهان دنیا می خواهند مرا بخورند. تو را سوگند می دهم به آن کسی که دست و بازویش هستی، و به آن کسی که نیرو و قدرتش در تو است، مشکل مرا بگشای.»

وقتی مهاتمابده در بستر مرگ آرمیده بود، عزیزترین شاگردش به نام آنند در کنارش نشسته بود و گریه می کرد. مهاتمابده که آرامش در چهره اش موج می زد، رو به او کرد و گفت: «... تنها من برای هدایت بشر به دنیا نیامده ام و خاتم سلسله نبوت هم نیستم. زمانی خواهد آمد که شخص دیگری به نبوت مبعوث می شود. او نور خدا باشد و از حکمت خدا برخوردار است... او کسی که که پیامبری به او ختم خواهد شد و بر سرش یک تاج پنج پهلو باشد که مانند خورشید و ماه بدرخشد و نام الماس بزرگ آن آلیا باشد... ستمگران دردانه های (فرزندان) او را بسی آزار رسانند و برای ریشه کن ساختن آنان، از کاری فروگذاری نکنند و دست به هر عمل ضدانسانی می زنند; ولی خدا نام او، کار او، مقصد او و نسل او را تا آخر دنیا باقی خواهد گذاشت.

پی نوشتها:

برای نوشتن این مطلب، از کتاب «علی و پیامبران »، نوشته برجسته حکیم سیالکوتی استفاده شده است. استاد گرامی جناب آقای سیدمحمد مختاری آن را همراه با اضافاتی جامع به فارسی برگردانده است. تمام مضامین و موضوعات این کتاب، با اسناد و مدارک مستند و معتبر و قید تاریخ، عنوان کتاب و اسامی دانشمندان و موارد لازم دیگر همراه است.

کلمات کلیدی
حضرت سلیمان  |  سلیمان  |  کشتی نوح  |  تخته  |  حضرت ایلیا علیه‌السلام  |  ایلیا  |  ایلی  | 
لینک کوتاه :  
نویسنده : سعیده تاریخ : 1402/11/05

جان عالم به فدای تو علی جونم فدات بابام...

نویسنده : سید تاریخ : 1401/03/07

لا فتا الا علی لا سیف الا زولفقار. به جزاز علی که آرد پسری ابول عجایب@ که علم کند به عالم شهدای کربلا را@ یاعلی مددی