×

گرایش به تشریفات و رفاه زدگی


تعداد بازدید : 787     تاریخ درج : 1392/03/27

به دنبال مقاله ای درباره ساده زیستی در شماره های پیشین مجله مقاله زیر به دستمان رسید.از آنجا که حضرت امام مجددا خطراین مساله را بازگو کردند واین مقاله عنوان و موضوع مستقلی را در برداشت دریغمان آمد که آن را دراین شماره درج نکنیم.

 

[حوزه]

مردان الهی و راهنمایان وادی نور که بر قله های معرفت دست یافته اند جانشان دریای نوراست و کلامشان آبشار روشنائی. آنان هستی رااز زاویه ای برتر می نگرند. و می بینند آنچه را که[ دیگران] نمی بینند و می شنوند آنچه را که[ دیگران] نمی شنوند. بر آنچه[ دیگران] کودکانه دل می بندند پشت می کنند و با آنچه[ دیگران] از آن می گریزند همدم و مانوسند. آنان بادیه پیمای کوی یارند و دلبسته جمال دلدار. سخنانشان تراوش معرفت است برآمده از نفسهای وارسته و جانهای پیراسته و درخشش نوراست درانبوه ظلمات جهل و غفلت و گمراهی مردمان را به نور می خوانند واز بازیهاو سرگرمیهای کودکانه و ابلهانه برحذر می دارند.

 

امام خمینی یکی از نمونه های برجسته این جانهای پاک است او کسی است که نخست بنای بلند شخصیت خویش را در پرتو مشکاه وحی ساخت و آن را با گوهر[علم و عرفان] آزین بست و آراست واز[عقبه ها]ی آزمایش الهی و انبوه آتش نمرودیان خلیل آسا عبور کرد و بر بلندای قله امامت برآمد.

 

اینک امام هدایت ماشین انقلاب را بر عهده دارد.او هم راه را بخوبی می شناسد هم بیراهه و چاه را امام می کوشد تا نیروهای بی حرکت را به حرکت وادارد حرکتهای بی هدف و تند وانحرافی را مهار کند پیچهای خطرناک و شیب های تند را به کاروانیان بنمایاند تا بجا بایستند و بجا حرکت کنند.امام از هر فرصتی سود می جوید و توسن بیدار باش را بر گرده کاروانیان انقلاب فرود می آورد.

 

دراین میان بیداری و هوشیاری سکان داران انقلاب یعنی روحانیت و مسئولان اهمیت ویژه ای دارد. آنها باید بیش از همه گرده خود را در معرض توسن بیدار باش امام قرار دهند روحانیت بخاطر موقعیت ویژه اش باید دقیق تر و ظریفتر و موشکافانه تراز همه آفات انقلاب را بشناسد. انگل هائی را که ممکن است درارکان وجودی انقلاب نفوذ کنند ردیابی کند و نابود سازد. آفت هائی که اگر پیگیری نشوند ممکن است مایه نابودی و مسخ ارزشهای انقلاب وانقلاب شوند. آفتهائی چون: قدرت طلبی بی تفاوتی نسبت به مسائل جاری جامعه تحجر فکری و گرایش به تشریفات و رفاه زدگی و دهها آفت دیگر که می توانند حیات انقلاب را مورد تهدید قرار دهند.

 

رفاه زدگی و گرایش به تشریفات

 

آفت انقلاب وسراشیب سقوط!:

 

چندی پیش امام در دیدار بااعضای مجلس خبرگان برای چندمین بار خطر گرایش به تشریفات و رفاه زدگی را مطرح فرمودند.اگر چه در گذشته نیز امام بارها بدین مساله پرداخته بودند ولی این بار سخنان امام از سوی بخشی از روحانیت و مسئولان بعنوان یک سر فصل جدید در مبارزه با بیماری رفاه زدگی تلقی شد. و در پی آن تلاشهای محدود و کم بردی نیز دیده شد. گروهی از خبرگان با نشراطلاعیه ای از سخنان امام حمایت کردند و رئیس جمهور نیز در همین رابطه دستوری را به وزارت کشورابلاغ کرد. علاوه براینها برخی ازائمه جمعه در خطبه های خود به طرح این بیماری پرداختند و درباره آن سخن راندند.

 

با گذشت اندک مدتی چنین به نظر می رسد که کم کم غبار فراموشی بر چهره این پیام می نشیند و دوباره آبها به آسیاب بر می گردند. بدین جهت بایسته است که این مسئله (رفاه زدگی و گرایش به تشریفات ) مورد دقت و توجه بیشتری قرار گیرد و غبار فراموشی از چهره آن سترده شود.

 

 

دراین مجال برآنیم که به مدد سخنان امام نگاهی داشته باشیم گذرا بر مسئله[ آفت رفاه زدگی و گرایش به تشریفات] باشد که تاکید و تکرار آن مفید قرار گیرد.

 

1-اهمیت مسئله:

شاید برخی پندارند که مسئله مورد بحث یکی از مسائل فرعی و جزئی جامعه است و ضرورت ندارد که این همه درباره آن کاوش و دقت بعمل آید و پدیده ایست اجتماعی و آفتی است مثل همه آفتهای دیگری که دامنگیر جامعه می شود.

 

بدون تردید چنین پنداری ناشی از عدم شناخت بافت و جوهر مکتب است اگر کسی از زاویه ای که اسلام وادیان الهی به هستی می نگرند بنگرد و ترسیمی را که این ادیان از مجموعه هستی و گذشته و آینده آن به دست می دهند در ذهن داشته باشد و با جوهر وحی و فرهنگ اسلامی آشنائی داسته باشد می داند که گرایش به دنیا به معنای[ خودفراموشی] است گرایش به دنیا و رفاه زدگی به معنای فراموش کردن فلسفه هستی و غرق شدن در لجنزار عفن زرق و برق دنیا و دلبستن به این مار خوش خط و خال است ازاینرو نه تنها یک مسئله فرعی نیست بلکه زیر بنا و خشت اول همه مسائل است. پایه ایست که اگر بنای وجود آدمی بر آن نهاده شود تا[ثریای] ابدیت دیوار شخصیت انسان کج خواهد رفت. هیچ سوره ای از قرآن کریم خالی از هشدار نسبت به این خطر نیست و هیچ خطبه ای از نهج البلاغه از برحذر داشتن مردم از[رفاه زدگی] فرو گذار نکرده است. بی هیچ تردیدی ساده زیستی یکی ازاصول معیشتی اسلام است و به موازات این امراز دیدگاه اسلام[ رفاه زدگی] یکی از بیماریهای اصلی و عمده جامعه است به همین جهت است که امام این همه به این مسئله بها می دهند واینگونه از آن ابراز نگرانی می کنند که:

 

[مسئله دیگر مسئله تشریفات حوزه های روحانیت است که دارد زیاد می شود...این امر موجب نگرانی است و واقعا نمی دانم بااین وضع چه کنم]. 1

 

و در فرصتی دیگر دردمندانه ازاین مسئله بدینسان یاد می فرمایندکه:

 

[ زندگی صاحب جواهر را با زندگی روحانیون انروز که بسنجیم خوب می فهمیم چه ضربه ای بدست خودمان به خودمان می زنیم]. 2

 

تیین مبانی[ ساده زیستی] و جایگاه آن دراندیشه اسلامی و بموازات آن [ضرورت گریزاز رفاه زدگی] و مبانی و جایگاه آن بحثی است تئوریک و مستقل ازاین مقاله که خود مقاله مستقلی را می طلبد دراین مقاله ما بیشتر مظاهر و پیامدهای مسئله رفاه زدگی را بصورتی ملموس تر و عینی تر در جامعه دنبال می کنیم و در پی ارائه مبانی فقهی و علمی این مباحث نیستیم.

 

2- روحانیت و گرایش به تشریفات و رفاه زدگی:

[ رفاه زدگی] هر چند یک بیماری عمومی است و می تواند دامن گیر همه اقشار برخوردار جامعه بشود ولی مسئولان حکومتی و بخصوص روحانیت از آنجهت که سکان داران کشتی انقلابند واز[ جامعه سالاران] بشمار می روند بایسته و شایسته است که این بیماری درارتباط با آنان بیشتر مورد دقت و بحث قرار گیرد. دراین ارتباط روحانیت را می توان در سه گروه دسته بندی کرد:

 

الف: گروه وارستگان که جان در زلال معارف و فرهنگ اسلامی شسته اند و با تلاش و کوشش و پیمودن فراز و نشیب های سیر و سلوک سیرت حقیقی و صراط مستقیم را یافته اند آنان که سیمرغ اندیشه شان کرانه های دوردست وافقهای ناشیدای عوالم را جولان گاه خود قرار داده است و به تعبیر علی[ ع] کسانی اند که[لولاالاجل الذی کتب الله علیهم لم تستقرارواحهم فی اجادهم طرفه عین] 4. ...

آنان کسانی هستند که اگر خداوند زمان خاصی را برای مرگ آنان معین نکرده بود هرگز لحظه ای روحشان در کالبد قرار و آرام نمی گرفت.

 

از دیدگاه این گروه پرداختن به تشریفات چیزی جز بازیهای کودکانه نیست. و تعبیرشان از زرق و برق پست و ریاست و رفت وآدهای پر طمطراق اینست:

 

می شود آن چیزی که مردم به آن توجه دارند و موافق مذاق عامه است اینست که زندگی شما ساده باشد] 8 و:

 

[ ارزش انسان به خانه نیست به باغ نیست اگر ارزش انسان به اینها بود بایدانبیاء یک همچنین کاری بکنند. انبیاء سیره شان را دیده اند که چه جور بوده است ارزش انسان به این نیست که انسان یک هیاهو داشته باشد یک اتومبیل کذا داشته باشد یک رفت ز آمد زیاد داشته باشدارزش روحانیت به این نسبت که یک بساطی داشته باشد یک دفتر و دستکی داشته باشد].

 

ج: در گروه سوم می توان از فرصت طلبانی یاد کرد که در پی نام و نان آمده اند و سنگر روحانیت را پوششی برای قدرت طلبی و کامجوئی های خود قرار داده اند آنها هدفی جز[علف] و مشغولیتی جزاندیشیدن به اندوختن ندارند. میکربهای خطرناکی اند که درارگانیسم زنده و سالم روحانیت نفوذ کرده اند باید متعهدان و دلسوزان به این مجموعه به طرد و نفی آنها همت گمارند واین تشکیلات را بر علیه این گونه میکربهای خطرناک واکسینه کنند.

 

3- مظاهر[گرایش به تشریفات و رفاه زدگی]:

رفاه زدگی و گرایش به تشریفات تنها شکل اقتصادی ندارد و می تواند در مظاهر گوناگونی جلوه کند که به برخی ازاین مظاهر در ذیل اشاره می شود:

 

1- گرایش به تشریفات و رفاه زدگی در مسائل حفاظتی:

یکی از مظاهر و جلوه گاههای تشریفات گرائی مسائل حفاظتی است.

 

این مساله از دو زاویه باید مورد مداقه قرار بگیرد:

 

الف: باید توجه داشت که اگر مسائل حفاظتی روحانیان و مسئولان دچار آفت تشریفات شود می تواند بیشترین پی آمدهای تلخ را در پی داشته باشد. زیرا که حفاظت در مرئی چشم و دید مردم انجام می گیرد و مردم بااین مورد خاص بیشترین تماس را دارند. به همین خاطرامام صراحتا روی این نکته تکیه کردند و فرمودند:

 

[ اگر خدای نخواسته مردم ببینند که آقایان وضع خودشان را تغییر داده اند و رفت و آمدهایشان مناسب شان روحانیت نیست و آن چیزی را که نسبت به روحانیت در دلشان بوده است از دست بدهند از دست دادن آن همان واز بین رفتن اسلام و جمهوری اسلامی همان].

 

و فرمودند:

 

[ این طور نباشد که امام جمعه ای وقتی در خیابان می آید خیابان را خلوت کنند و هیاهو را بیندازند]. 11

 

ب: مساله حفاظت و رفت و آمدها را بایداز رفاه طلبی و تشریفات گرائی تفکیک کرد و نباید میل به تشریفات و بوق و کرنا را تحت پوشش حفاظت نگه داشت مساله حفاظت و رعایت مسائل امنیتی چیزیست پذیرفته شده واصولی و حتی در سیره رسول اکرم[ ص] آمده است:

 

[(در شبهای قبل از آغاز جنگ احد...)اصحاب رسول خدا دراین شب مدینه را پاسبانی کردند و سعدبن معاذ واسیدبن حضر و سعد بن عباده با عده ای مسلح تا بامداد در مسجد و بر در خانه رسول خدا به پاسبانی ایستادند] 12

 

امام بااشاره به اینکه گرایش به تشریفات غیراز رعایت مسائل حفاظتی است فرموده اند:

 

[ البته من این نکته را عرض کنم یک دسته ای در معرض خطر هستند باید خودشان را حفظ کنند ولی همین ها هم مواظب باشند که زائد بر میزان نباشد]. 13

 

پر واضح است که وقتی رگبار مسلسل دشمن می بارد باید پشت خاکریز پناه گرفت و در چنین موقعیتی ایستادن در خط آتش شجاعت نیست دیوانگی و تهوراست این مساله امری است عرف پسند عقل پسند و طبیعی آنچه مهم است اینست که نباید در پشت خاکریز حفاظتی خوابمان ببرد و مساله ای اصلی یادمان برود. وقتی آتش نفاق از هر سو وارستگان و مسئولان را هدف قرار می دهد استفاده ازاسکورت و محافظامری است طبیعی ولی نبایداز[ هول آتش] نفاق[ به سیلاب] آلوده و لجن تشریفات و تجملات و تن آسائی [پناه برد] و نبایداز[چاله] کمین ترور در آمد و[در چاه] رفاه زدگی گرفتار شد

 

2- گرایش به تشریفات ورفاه زدگی در مسائل سیاسی:

 

گرایش به تشریفات در مسائل سیاسی عبارت است ازاینکه آدمی در سخنان خود ژست مردمی بگیرد دم از مستضعفین و مبارزه بااستکبار جهانی بزند و خوب

 

[...هذا ماءآجن و لقمه یغض بها آکلها] 5.

ریاست و تشریفات دنیوی بسان گنداب است و لقمه ای است که در گلو گیر کند.

 

جلوه های این دیدگاه را می توان در کلام وارستگانی چون حضرت آیه الله العظمی منتظری یافت که مثل اعلای این گروه اند ایشان دراین ارتباط فرموده اند:

 

[ امتیاز آدمی به انسانیت اش هست هیچوقت زرق و برق ها چشمتان را نگیرد من بسیار شده است که به خاطر همین که لازم است با چند ماشین به این طرف و آن طرف بروم (بخاطر مسائل امنیتی )از بسیاری از دید و بازدیدها صرفنظر کرده ام]. 6

 

امام در سخنان خود با طرح زندگی این اسوه ها روحانیت را به پیروی از آنان می خواند و سفارش می کند که این مشعل ها را فراراه خود قرار دهید:

 

[ زندگی شیخ انصاری را بسیاری شنیده اید چه وضعی داشته است در زهد اگر نبود آن وضع نمی توانست آن شاگردهای بزرگ را تربیت کند و نمی توانست آن کتابهای ارزنده را تحویل بدهد]. 7

 

ب: کم عمق ها آنان که هنوز بدرستی راه و هدف را نشناخته اند و اعتقاد به[ ساده زیستی] در عمق جانشان ننشسته است واگر چندی این طریقت را پیشه خود می سازند یا به لحاظ همرنگی با[ همگنان] است یااز ترس ملامت ملامت گران آنهائی که در زیر شلاق گفتارهای امام چندی را به اکراه تن به تحمل دوری از تجمل می دهند اما همین که طوفان اعتراض خوابید دوباره تمایلات نفسانی شان سربلند می کند و به روند زندگی رفاه زده خودادامه می دهند بیشترین خطابهای امام متوجه این گروه است امام می کوشد تا آنها رااز ظلمت بازیهای کودکانه به[ آزادی از تعلق ها]ی مادی هدایت کند. و حقیقت را بدانها بنمایاند.امام در کلمات خود خطاب به این گروه می فرماید:

 

[ شما گمان نکنید که اگر با چنداتومبیل بیرون بیائید وجهه تان پیش مردم بزرگ تحلیل کند ولی در عمل چنان باشد که دنیا را ر شیوه زندگی مستکبران راانتخاب کرده باشد. و در مواضع اجتماعی صراحت انقلابی را کنار بگذارد و با تمام حرفهائی که گوشه پر متنفذی را بگیرد خداجافظی کند در محافل سیاسی چنان برخورد کند که همه گروههای در خط و خارج خط و کند و میانی و تند از وی خوششان بیاید ریاست کند و نام مسئولیت بر آن بگذارد در نهایت هیچ دلی را نرنجاند و هیچ خاطری را آزرده نسازد!

 

3- گرایش به تشریفات و رفاه زدگی علمی:

 

کنگره های پر هیاهو با عناوین بزرگ و با پوسترهای تبلیغاتی رنگارنگ تشکیل شود و با خرج های گزافی دعوتنامه های رسمی به اقصی نقاط کشور و خارج از کشور فرستاده شود. تالارهای عظیم وابهت زائی به این امراختصاص داده شود و در محل کنگره و مجمع ردیف های مختلف مبلغان براساس یک سیستم ویژه پیده شود و با طمطراق و تشریفات هیئت رئیسه ای مدر و مشیری تعیین شود ولی از سخنرانی های روزمره و تکراری و ملال آور بسنده شود. و گاه بنام مستضعفان و محرومان واز خرج آنان چنین مجالسی برگزار شود. و هرگز قدمی برای آنان برداشته نشود.

 

4- پیامدهای رفاه زدگی و گرایش به تشریفات:

 

چنانکه گفتیم رفاه زدگی یک بیماریست ولا جرم پی آمدهای تلخ و ناخوشایندی را برای فرد رفاه زده و جامعه به بار می آورد. به چند نمونه ازاین پی آمدهای تلخ اشاره می کنیم.

 

1- دوری از معنویات:

 

بذر شناخت های درونی و معرفت و آگاهی های ژرف در پرتو پیراستن جان از تمایلات حیوانی است که می شکفد و بارور می شود و ثمر می دهد براین مطلب در سخنان عرفاءاشارات بسیار رفته است واز جمله مولوی در مثنوی آورده است.

 

آن چه زر خالص واین همچو مس] [صحت این حس زمعموری تنصحت آن حس زرنجوری بدن]

آری انسان رفاه زده مرده است و قلبی که بنده تمایلات نفسانی باشد و فریب عروس فریبکار دنیا را بخورد قلب نیست. دلی که مهر پرده[ کریستال] در آن جای گرفته باشد و درخشش[ سنگ چینی] آنرااز خود بیخود کند و به نور[ لوستر برنز] نورانی بشود نمی تواند جای خدا و معنویات باشد امام خمینی بااشاره به این مطلب می فرمایند:[ هرچه بروید به سراغ این که یک قدم بردارید برای اینکه خانه تان بهتر باشد از معنویت تان بهمان مقدار وازارزشتان به همان مقدار کاسته می شود.

 

در پرتو زندگی های ساده و بی آلایش است که روح می تواند با عوالم بلند معنویات پیوند بخورد و با آبشار شناخت و آگاهی های درونی مطهر و نورانی شود.از زبان مرحوم آخوند خراسانی نقل شده است که فرموده است:

 

[... من با همه تنگدستی و بیچارگی احساس می کردم که فکر من به عالمی بلندتر پرواز می کند و قوه ایست که روح مرا به خود جلب می کند]... 15

 

2- دوری از واقعیت ها:

دلبستگی به محیط مرفه و غرق شدن در دریای تمایلات نامتناهی نفس پرده ایست که نمی گذارد آدمی حقایق را بدانگونه که هست ببیند.امام علی[ ع] بااشاره به این مطلب می فرماید:

 

[ومن عشق شیئااعشی بصره وامرض قلبه فهو ینظربعین غیر صحیحه و یسمع باذن غیر سمیعه]. 16

 

آنکه دیوانه وار به چیزی عشق ورزد چشمش از (دیدن حقایق ) نابینا می شود و قلبش بیمار می گردد و با چشمی معیوب به مسائل می نگرد و با گوشی ناشنوا (حقایق ) را می شنود.

 

آری[ سبکباران ساحل] برخورداری و رفاه چگونه می تواننداز[ شبهای تاریک] روستائیان فقرزده و[ بیم موج] مشکلات مردم و[ گرداب] گرانی و کمبود و بی آبی و بی راهی خبر داشته باشند و فردی که هر روز در پی [تعویض مدل] است چگونه می تواند شنوای[ درد دل] مستضعفان باشد.

 

3-از بین رفتن روحیه تحقیق و ژرفنگری های علمی:

 

در تاریخ هیچ اندیشمند و مخترع و مبتکر و فقیهی را نمی توان سراغ گرفت که بدون تحمل رنج و تلاش و چشم پوشی از رفاه و آسایش و خورد و خواب به قله های رفیع علمی دست یافته باشد ازاینرو بر دروازه شهراندیشه نوشته اند:

 

انسان های تن آسا را در قله معرفت جائی نیست.

 

امام خمینی بااشاره به این مطلب فرموده اند:

 

[مساله دیگر مساله تشریفات حوزه های روحانیت است که دارد زیاد می شود وقتی تشریفات زیاد شد موجب می شود بنیه فقهی اسلام صدمه ببیند] 17

 

و در جای دیگر به همین مناسبت فرموده اند:

 

[در کیفیت تحصیل علوم هر چه بروید سراغ تجملات وان شاءالله نمی روید از علومتان کاسته می شود. آنهایی که این کتابهای قطور و پر ارزش را نوشته اند زندگی شان یک زندگی طلبگی بوده مثل شیخ انصاری و مثل امثال اینها]. 18

 

4- بریدن مردم از مسئولان وانقلاب:

مردم به خاطر اینکه خواسته های خود را درانقلاب و کارگردانان انقلاب متبلور می بینند به آنها عق می ورزند و با تمام وجودایثار می کنند. ولی اگر احساس کنند مسئولان و بویژه روحانیت بجای قیام به حق قیام برای خود را سیره خود ساخته اند و قبل از آنکه بفکر[ تامین مسکن] برای مستضعفان باشند به فکر[ تعویض مسکن] خود هستند ازانقلاب ناامید می شوند واز مسئولان می برند امام با توجه به این پی آمد خطرناک هشدار می دهند:

 

[ اگر خدای نخواسته نفوس این مردم از ما منحرف بشود ضرر آن برای ما تنها نیست بلکه برای اسلام است و ما باید حفظ کنیم آنهایی را که اسلام و جمهوری اسلامی را نگه داشته اند و بعدازاین هم نگه خواهند داشت و حفظ آن به اینست که زندگی ما عادی باشد]. 19

 

آیه الله العظمی منتظری نیز بااشاره به همین امر فرموده اند:

 

[ از آن جهت که ماادعا می کنیم پیرو و پیامبر و حاکم بر مردم هستیم ازبسیاری از مباحات باید صرف نظر کنیم اگر درت ساختن ساختمان آه چنانی داریم باز هم نسازیم چون مردم بدبین می شوند]. 20

 

5- فرجام رفاه زدگی و گرایش به تشریفات:

از دیدگاه قرآن سرنوشت جامعه ای که دچار بیماری[ رفاه زدگی] و شکر نعمت شود جز سقوط نیست. روشن است که اگر بجای جامعه این بیماری دامنگیر رهبران جامعه بشود مصیبت دو چندان می شود. قرآن کریم چنان با صراحت ازاین فرجام یاد می کند که می توان این پیامد و فرجام را یکی از قوانین فلسفه تاریخ از دیدگاه قرآن بشمار آورد درباره جوامعی که دچاراین بیماری شده اند در قرآن چنین آمده است.

 

[و کم اهلکنا من قریه بطرت معیشتها]... 21

[و چه بسیارنداقوام و جوامعی که به هوسرانی و خوشگذرانی پرداختند و ما نابودشان کردیم].

 

آری فرجام فرآیند[ رفاه زدگی] جز سقوط و هلاکت نیست خداوند یاریمان کند تا هشیار باشیم و گام در راهی نهیم که براین منزل نکبت بار ختم نشود.

 

 

 

----------------------------------------

 

پاورقیها

1و2.مجله حوزه شماره /03/7

 

3. در شماره 7مجله حوزه مقاله ای در تبیین مبانی ساده زیستی آمده است.

 

4. عبده نهج البلاغه ط بیروت 2.440.

 

5. عبده نهج البلاغه ط بیروت 1.93 خ /05

 

6. درس خارج فقه 1364/02/25.

 

مجله حوزه. 7 سرمقاله بنقل از زی طلبگی ج اول /07/7.

 

8. روزنامه جمهوری اسلامی 26 تیرماه. 1364.

 

مجله حوزه. 4 سال دوم ص 1. 9.

 

10. روزنامه جمهوری اسلامی 26 تیرماه. 1364.

 

11. همان منبع.

 

12. دکتر محمدابراهیم آیتی تاریخ پیامبراسلام ط دانشگاه تهران چاپ دوم. 284.

 

13. روزنامه جمهوری اسلامی 26 تیرماه. 1364.

 

مجله حوزه - /01/10

 

15. مجید کفائی مرگی در نور ط زوار. 55.

 

16. صبحی صالح نهج البلاغه ط بیروت خ 109.160.

 

مجله حوزه /03/7 17.

 

مجله حوزه 10.92.18.

 

19. روزنامه جمهوری اسلامی 26 تیرماه. 1364.

 

20. درس خارج فقه 1364/02/25.

 

21. سوره قصص. 58.

کلمات کلیدی
اسلام  |  امام  |  بیمار  |  روحانیت  |  آفت  |  رفاه‌زدگی  |  تشریفات و رفاه‌زدگی  |  گرایش به تشریفات  | 
لینک کوتاه :