×

استعمار و تکفیر


تعداد بازدید : 1581     تاریخ درج : 1392/03/27

حربه تکفیر3

3-استعمار و تکفیر

در شماره پیشین برخی از ریشه های تکفیر واتهام در جامعه را بیان نمودیم. اینک به ریشه دیگری می پردازیم که عمده ترین واساسی ترین آنهاست.

 

استعمار واستکبار برای حاکمیت و سلطه سیاه و شیطانی خود در جستجوی زمینه های حاکمیت است. شعار کهنه و همیشگی آنها[ جدایی بیانداز و حکومت کن] بوده که یکی از مهمترین راههای رسیدن به آن ایجاد جو ناسالم و تکفیر در جامعه است. بنابراین استعمار را می توان یکی از علل و عوامل عمده واساسی ایجاد جو تکفیر و تفرقه در جوامع اسلامی و بدبینی نسبت به شخصیت های اسلامی بشمار آورد. واگر بگوئیم موفق ترین راهی که استعمارگران برای از بین بردن نیروها و تضعیف مسلمانان بکار گرفته اند همین اشاعه بدبینی ها واتهامات در جامعه مسلمین بوده سخنی بگزاف نگفته ایم.

 

برای روشن تر شدن بحث واینکه اساسا چرااستعمارگران به چنین اققدامی روی آورده و چه اهدافی را دنبال واز چه عواملی دراین راه استفاده می کنند تاگزیریم مطالبی را بعنوان مقدمه بیان نمائیم.

 

اهداف استعمار و موانع آن:

قدرتهای استعماری برای سلطه خود بر کشورهای ضعیف و به غارت بردن ثروتهای مادی و معنوی آنان همواره با موانع عمده ئا روبر بوده اند و در هیچ کشوری اب سهولت دارد نشده واز آنان استقبالی بعمل نیامده است. و دست کم در آغاز ورود خود در برخورد با مردم با مشکلات فراوانی مواجه بوده اند. علل و عوامل بسیاری بوده که موجب تحرک مردم و سبب ایستادگی آنان در برابر نیروی مهاجم و ویرانگر

 

 

 

 

استعمار بوده است. مانند: ملیت زبان فرهنگ مذهب. برخی از انی عوامل تنها برای مدتی کوتاه موثر بوده و برهه ای از زمان توانسته در برابر هجوم همه جانبه استعمار مقابله کند ولی بتدریج بی درنگ بی درنگ شده و کارآیی خود رااز دست داده است. آنچه در میان این عوامل توانسته همیشه مانع عمده و سد محکمی در برابراهداف استعماری باشد قدرت دین و نفوذ مذهب در بین مردم بوده است. آنهم دین اسلام واین چیزی است که همیشه مورداعتراف استعمارگران بوده و هست. از آن روزی که نماینده استعمار کهن انگلستان در مجلس عوام انگلیس در حالی که قرآن به دست گرفته بود و گفت:[ اروپا باید بداند تا وقتی که این کتاب راهنما و مورد عمل مسلمانان است هرگزامکان ندارد که پایه های سیاست استعماری ما در آن سرزمینها مستقر گردد]! 1

 

تا به امروز که نسیم دل انگیزاسلام وزیدن آغازیده و تابشهای تحرک آفرین آن صبح پیروزی را نوید می دهد. همه جهانخواران بلااتفاق می گویند:[ اسلام بزرگترین واساسی ترین مانع و خطر برای منافع آنان است]. چرا که دین اسلام دارای اصالتها و ویژگیهائی است که هر کدا مبتنهائی مانع عمده ای برای اهداف استعماری بوده. و سایر مذاهب از آن بی بهره اند.از جمله:

 

روح حاکم بر تعالیم اسلام:

تعالیم حیات بخش اسلام و دستورات عبادی و سیاسی آن همیشه خطری بوده برای شیاطین واستعمارگران واهداف شوم و شیطانی آنها را تهدید می کرده است. چرا که اسلام استعمار واستثمار و زور و قلدری را تحت هر عنوان مردود و محکوم شمرده و مسلمانان را علیه ظلم و ظالم می شورند. و در همه میدانهای مبارزه برای تحقق عدالت اجتماعی در روزی زمین آزادی توده هااز زنجیرهای اسارت واستعمار و تا رفع فتنه و فتنه گران پیروان خود را به مبارزه دعوت می کند البته این مبارزه فقط برای آزادی و نجات مسلمانان نیست بلکه برای رهائی و آزادی همه توده های محروم و زجردیده جهان است 2. و بر همین اساس خود را موظف می داد که به تمامی نهضتهای آزادیبخش به اندازه توان خود یاری رساند. [من اصبح لایهتم بامورالمسلمین فلیس منهم و من سمع رجلا ینادی یاللمسلمین فلم یجبه فلیس بمسلم3].

 

و مسلمانان رااز هرگونه دوستی و مراوده 4

 

 

 

 

سلطه و رهبری 5 مشورت با کفار 6 برحذر می دارد و با طرح شعار توحید تمام امتیازات را ملغا ساخته و پیراوان خود رااز هر فرقه رنگ و نژاد به توحید کلمه دعوت نموده و جامعه ای براساس حاکمیت الله پی ریزی می کند که افرادش بهم پیوسته و وابسته اند و با رشته محکم جبل اللهی 7 بهم گره خورده و همچون اعضای یک پیکبر رنج عضوی بدرد آمدن سیاراعضاء را بدنبال دارد 8 و براساس کریمه:[ محمد رسول الله والذین معه اشداء علی الکفار رحماا بینهم]... 9 مسلمانان را در مقابل یکدیگر مسئوول و در مقابل کفار خشمگین معرفی می نماید. و آنچنان صفی متحد و مستحکم بسان بنیان مرصوص از پیروان خود تشکیل می دهد که کفار و دشمنان را به خشم وا می دارد.

 

این محتوا همواره منبع نیرو والهام برای مسلمانان علیه ستمگران و مستکبران در طول تاریخ بوده است. اسلام با همین محتوی در مسلمانان صدراسلام حرکت وابتکار و آن همه تحول و دگرگونی ایجاد کرد واگر نهضتهائی را که در قرن اخیر بوقوع پیوسته مورد مطالعه قرار دهیم بهتر به نقش اساسی تعالیم حیات بخش اسلام در حرکت توده ها علیه ظلم و ستم واستکبار پی خواهیم برد بعنوان نمونه: دوست و دشمن به تحرک آفرینی اسلام در نهضت استقلال طلبانه ملت الجزایر و طرد فرانسه اقرار واعتراف دارند. دونویسنده معروف[ کولیت] و [فرانسیس جانسون]. دراین باره چنین می نویسند:

 

[مسلما اسلام تاثیر بسزائی در تحریک الحزایریها برای درخواست آزادی دارد والجزایریهااز روزاول تجاوزاستعمار دیدند که هدف نهائی فرانسویهااز بین بردن اسلام است و روی همین اصل فهمیدند که راه نجات آنان نیزاسلام است و باید همه با هم به اسلام چنگ بزنند تا بتوانند آزاد شوند]. 11.

 

و نیز همچنین حرکتی که درایران به رهبری امام خمینی[ ادام الله ظله] شاهد آن بودیم که به تشکیل حکومت اسلامی انجامید بنام اسلام و با تکیه بر تعالیم حیات بخش آن آغاز شد و به پیروزی رسید.

 

و خلاصه در میان هر ملتی این تعالیم منتشر گردد و بدان عمل شود بدون شک آن ملت نفوذ ناپذیر و بر سرنوشت خویش حاکم خواهد شد و استعمار واستکبارامیدی به تسلط بر چنین

 

 

 

 

امت و جامعه ای نخواهند داشت.

 

مرزبانان بیدار:

تحقق بخشنده این تعالیم ارزنده و عزت ساز در طول تاریخ آگاهی آفرینی های عالمانی بوده که همواره سعی در حفظ وحدت و یگانگی امت اسلامی داشته اند. و نگذاشته اند هیچگاه اختلافات مذهبی و فرقه ای مانع از تفاهم واتحاد آنان در مقابل دشمنان اسلام و موجب به خطرافتادن اخوت اسلامی گردد.این سیره از زمان ائمه طهار[ ع] همواره در بین عالمان متعهد و آگاه وجود داشته چه در حوزه هایی که تشکیل می دادنداز همه فرقه های مذهبی به تعلیم و تعلم می پرداختند. و چه سنگرهای مبارزه و جهاد بر علیه دشمنان اسلام. و همانگونه که در کنار کرسی درس[ علامه حلی ره] بسیاری از بزرگان و علماءاهل سنت را می بینیم 12 جزءاساتید [سیدمرتضی ره] و[ شیخ طوسی ره] نیزاز علماءاهل سنت هممچون: ابوعبدالله مرزبانی - که از بزرگترین علماء معتزله بوده است - ابوالحسن بن سوار مغزی ابوعلی بن شاذان ابوالقاسم تنوخی و ابومنصورسکوی را می یابیم 13 و در کنار[ سیدجمال الدین اسدآبادی] [شیخ محمدعبده] در راه مبارزه بااستعمار. و همراه[ آیه الله بروجردی [ شیخ محمود شلتوت] را در جهت خنثی نمودن و بی ثمر کردن توطئه های تفرقه افکنانه استعمار مشاهده می نمائیم. و در همین راستا است که در مقابل هجوم استعمارگران[ روس] و[ انگلیس] و[ ایتالیا] به سرزمینهای اسلامی:[ ایران] و[ لیبی] علماءاسلام از نجف فریاد برآورده و با صدور بیانیه ها و فتواها مسلمانان راازاهداف شوم استعمارگران آگاه ساخته و آنان را به جهاد بر علیه آنان دعوت می نمایند. که از آن جمله بیانیه ای است که در ذیل می خوانید:

 

[بسم الله الرحمن الرحیم: بر کافه مسلمین واضح است که نفاق و اختلاف داخله ایران عباد صلیب را کامیاب نموده برای محو توحید و نبوت حضرت ختمی مرتبت[ ص] که اهم مکنونات دیرینه آنهااست کاملا موقع یافته از یک طرف طرابلس غرب واز طرف دیگر[ روس] و[ انگلیس] بهشمال و جنوب ایران قشون وارد نموده اندک تسامح موجب ذهاب اسلام است. اعاذالله المسلمین من ذلک علیهذا بر قاطبه مسلمین و صاحبان فطرت اسلامیت و عرق دیانت خصوصا عشایر وایالات با حمیت واجب است که درمقام دفاع از بیضه اسلام بر آمده و دفاع خیالات ظالمانه صلیبان که بضرورت دینیه اهم فریضه اسلام است اتفاق واتحاد حقیقی نموده از تمامی اغراض شخصیه که منشااین همه خرابی است اغماض نمایند. دعوت اسلام رااجابت واستغاثه شریعت محمدی(ص) را تنبه فرمایند. انشاءالله تعالی ثبت الله الجمیع بالقول الثابت. و جعل لکم انصارا لدینه. والسلام و رحمه الله و برکاته 14

 

16 ذیحجه. 1329 ه ق محمدکاظم طباطبائی عبدالله مازندرانی محمد

 

 

 

 

کاظم خراسانی.

 

دانشمندان اسلامی علاوه براینکه حافظ وحدت و یگانگی در بین مسلمانان بوده و بسان دیده بانی بصیر که از برج بلند دیده بانی افق های دوردست را نظاره گراست هرگونه نفوذ دشمن به داخل جهان اسلام را به موقع به مردم هشدار می دهند خود نیز در تمامی حرکت های ضداستعماری که در کشورهای اسلامی بوقوع پیوسته رهبری آن را بعهده اشته و حتی در موارد لزوم سینه را در مقابل دشمن سپر نموده اند و در خط مقدم مبارزه سلاح بر دوش بر علیه نیروهای متجاوز جنگیده اند. در قضیه هجوم انگلیسیها به کشوراسلامی[ عراق] عالمان بزرگی همچون: مرحوم [سیدمصطفی کاشانی ره] [ سیدابوالقایم کاشانی ره] [ شیخ مهدی خالصی ره] [میرزا محمدتقی شیرازی ره] و. .. مدتها در مناطق کوهستانی[ عراق] رویارویی بااستعمارگران دوشادوش سایر مسلمانان به جنگ پرداخته و استعمارانگلیس رااز پای درآوردند. یکی از مورخین غربی بنام[ مش بل] می نویسد:

 

[رجال دین از موثرین و بزرگترین مبلغین شورش در[ عراق] بودند. و این روش را همیشه در خلال جنگ و بعداز آن داشتند]... 15

 

و نیز در مبارزات مردم[ لیبی] بر علیه استعمارگران[ ایتالیائی] و مردم[ الجزائر] بر علیه استعمار[ فرانسه] و مردم[ فلسطین] بر علیه [ اسرائیل] غاصب و. .. چهره های عالمانی همچون:[ عمر مختارها] [عبدالقادرها] [ عزالدین قسام ها] و. .. را در خط مقدم مبارزه شاهدیم.

 

 

نفوذ و موقعیت ویژه علماء:

این پیشتازی و موفقیت علماء در مبارزه بااستعمار بیش از هر چیز مدیون موقعیت و نفوذ کلمه ای است که علماءاسلام در بین مسلمانان دارند که در کمتر مذهب و آئینی رجال دین از چنین موقعیتی برخور دارند.

 

دراسلام و بویژه در مذهب شیعه عالمان دین سمت جانشینان وارثان امینان پیامبران نائب امام زمان[ ع] را دارند. در نتیجه مردم به دستورات آنان به عنوان دستور خدا و رسول می نگرند خود را ملزم به اطاعت از آنان می دانند. نمونه آن را در لغو قرارداداستعماری[ تنباکو] می توان مشاهده نمود که چگونه با فتوائی که از دو کلمه تجاوز نمی کرد آنچنان در مردم شور و هیجان بر علیه استعمارگران بوجود آمد که حتی قلیانها شکستند. و آمادگی خود را برای هاد با دشمنان اعلام داشتند. طبیعی است جامعه ای که از تعالیم آنچنانی و محافظین و مرزبانانی این چنین هوشیار و بیدار برخوردار باشد بیگانگان رابه سادگی امکان نفوذ و بدست گرفتن سرنوشت مردم آن نیست. واین نگرانی برای استعمارگران همیشه در کشورهای اسلامی وجود داشته و دارد. لذا یکی از جاسوسان کهنه کارانگلیسی وقتی موانع و مشکلات سر راه استعمار کهن[ انگلیس] در

 

 

 

 

سرزمینهای اسلامی را بر می شمرد بیش از همه به مساله اسلام و روحانیت آن اشاره می نماید. می گوید:

 

[نفوذ معنوی اسلام در مردم این نواحی که از نیرومندی و ثابت کامل برخوردار بود و می توان گفت یک مسلمان عادی از نظر مبانی اعتقادی با یک کشیش مسیحی رقابت می کرد.اینان به هیچ عنوان دست از دین خود بر نمی داشتند در بین مسلمانان پیروان مذهب تشیع که در سرزمین ایران سکونت دارند از حیث عقیده وایمان استوارتر و طبعا خطرناکترند]...

 

و نیزاشاره می کند که:

 

[دین اسلام بنابر سوابق تاریخی دین زندگی و سیادت و آزادگی است و پیروان راستین اسلام به آسانی تن به اسارت و بندگی نمی دهند. غرور و عظمت های گذشته به گونه ای بر وجودشان حاکم است که حتی دراین دوران ناتوانی و فتور هم دست از آن بر نمی دارند]... 17

 

و در رابطه با علماءاسلام نگراین خود را چنین ابراز می دارد:

 

[علمای اسلام نیز سبب نگراین ما بودند. مفتیان[ الازهر] و مراجع [تشیع] درایران و عراق چون مانع بزرگی در برابر مقاصداستعماری ما جلوه می کردند]... 18

 

استعمار و چاره جوئی:

استعمارگران که خود را با چنین سدی محکم مواجه دیدند تمامی امکانات خود را برای درهم شکستن آن بکار گرفته و راههای گوناگونی را تجربه نمودند. که فهرست گونه بدان اشاره می کنیم.

 

1- مقابله مستقیم:

الف: از طریق رویاروئی نظامی و نمودار آن جنگهای صلیبی واشغال نظامی کشورهای اسلامی مانند: لیبی عراق افغانستان ایران الجزایر و. ..

 

ب: هجوم به تعالیم اسلام. از طریق تحریف و وارونه جلوه دادن احکام اسلام و وارد ساختن اتهامات به اسلام و مقدسات آن

 

2- مقابله غیر مستقیم:

الف: تروج فحشاء و فساد در بین مسلمانان جهت بی تفاوت نمودن آن نسبت به دین.

 

ب: تحریک احساسات قومی و ناسیونالیستی جهت دسته دسته کردن افراد و گروهها در سرزمین های اسلامی.

 

 

 

ج: ایجاد تفرقه واختلاف از طریق اشاعه اتهامات و تکفیر و بدینی در بین مسلمین.

 

موفق ترین راه:

استعمارگران با جمع بندی تجربیات چندین ساله بدین نتیجه رسیده اند که بهترین و موفق ترین راه برای رسیده به اهداف شیطانی خودایجاد فضای بدبینی و نفاق واختلاف در بین مسلمانان است چرا که رویارویی نظامی با مسلمین هیچ خاطره خوشی نداشته. نه در جنگهای صلیبی که کشیشان خون ریز با تحریک احساسات مذهبی صدها هزار نفر را بر علیه مسلمین بسیج نمودند و نه در شکست خفت بارشان در سرزمینهای اسلامی مانند: لیبی عراق الجزایر و. ..استعمارگران در تمامی این جبهه ها با توسل به زور می خواستند به اهداف شوم خود برسند. ولی دریافتند به اهداف شوم خود برسند. ولی دریافتند که درگیری نظامی نه تنها مسلمانان رااز طرفداری اسلام باز نمی دارد که ر مقاومت وایستادگی آنان می افزاید.

 

اما حربه اتهام به اسلام و مقدسات آن این نیز با دفاع جانانه ای که علماء و اندیشمندان اسلامی از مرزهای اعتقادی اسلام نمودند تمام اتهامات را پاسخ گفته و دشمن را وادار به شکست نموده تا جائی که برخی از آنان اعتراف به تقصیر در مقابل اسلام نمودند. دشمن ازاین راه نیز طرفی نبست همچنانکه اشاعه فحشاا و فسادو تحرکات ناسیونالیستی با همه اهمیت و خطراتی که متوجه اسلام و مسلمین نمود برای استعمارگران نیز چندان راه مطمئن و بی دردسری نبوده است. و کرارا تجربه نشان داد که با کمترین توجه و آگاهی مسلمین تمام این تلاشها بی ثمر شته و سوابق جبران شده است.

 

اما آنچه توانست ضربه کاری بر پیکراسلام و مسلمین وارد نماید و هنوز هم ادامه دارد بلکه شدیدتر نیز شده ایجاد جو بدبینی و اتهامات و تکفیرها در میان مسلمین است. واین آن چیزی است که توانست روح اخوت اسلامی که همه مسلمانان رااز ره فرقه و گروه به گرد خود جمع می کرد به یک حالت تنفر وانزجار و بی تفاوتی نسبت به یکدیگر تبدیل نماید. وامروزاین همه زبونی و ذلت مسلمین در مقابل بیگانگان و وجود یک غده سرطانی بنام اسرائیل غاصب در قلب جهان اسلام همه و همه میوه های تلخ همین شجره خبیثه است که استعمارگران از سالها قبل بذر آن را در ممالک اسلامی کاشته اند

 

 

 

استعمارگران بااشاعه جو نفاق و بدبینی واتهام در بین مسلمانان از حربه مذهب علیه مذهب یعنی تضعیف اسلام بوسیله خوداسلام استفاده کرده و با شیوه هائی بسیار پیچیده به میدان آمده واز علماء عوام زده و جهالت عوام با تکیه براحساسات مذهب شان وازافراد خائن و ضعیف الاخلاق بعنوان عوامل داخلی در پیاده کردن برنامه هئا خوداستفاده نمودند.

 

ویژگیهای طرح تکفیر

بکارگیری این حربه برای دشمنان اسلام امتیازات زیادی را بدنبال داشت از جمله:

 

1- رویاروئی مستقیم نیست تا نیاز به لشکرکشی و درگیری نظامی داشته و در نتیجه دشمن متحمل خسارات و تلفات جبران ناپذیری گردد.

 

2- چون دشمن درنهایت اختفا عمل می کند در نتیجه نه تنهااز خشم مسلمین درامان است بلکه احساسات آنان را در مسیری هدایت می کند که در نهایت پیکان خشم نیروها بطرف خود مسلمین برگشته و خود به دفع خویش می پردازند.

 

3-از آنجا که سعی داشمن دراین راه براین است که به تمامی اختلافات و درگیریها ریشه مذهبی بدهد. در نتیجه مردم با قصد قربت و به عنوان یک فریضه دینی کارانجام می دهند و بااحساس رضایت از عمل خود غریزه معنوی خویش را نیزاشباع می نمایند.

 

4- فراگیری تدریجی: وقتی در جامعه جو بدبینی واتهام نسبت به یکدیگر حاکم شد اگراصلاح اساسی صورت نپذیرد این حالت مانند بیماری مسری از نسلی به نسلی انتقال و به تدریج فراگیر می شود بگونه ای که درمان آن بسادگی امکان پذیر نیست. به خاطر وجود همین مزایا بود که این حربه مورد توجه استعمارگران قرار گرفته و برای آن برنامه ریزی نموده اند و نخستین گام در جهت تحقق این منظور علاوه براستفاده از امکاناتی که در داخل کشورهای اسلامی داشتند مثل سفارتخانه ها کنسولگرها کلیساها و گسیل داشتن افراد و گروههای ورزیده و آموزش دیده ای را برای خصوص جاسوسی به ممالک اسلامی است. که این افرد خود را با چهره هائی بسیار متدین و متعبد به اسلام در میان مسلمانان جا زده و به ماموریت خویش می پرداختند. نقل می کنند که در محضر[ سید عبدالمجید] همدانی در[ همدان] یک یهودی مسلمان شد. بعداز مدتی متوجه می شوند که این تازه مسلمان کارهایش غیرعادی است. و چند برابر دیگر مسلمانان متعبد واهل نماز و روزه شده است. روزی [سیدعبدالمجید]از سوال می کنند که گویا تواز من مسلمان تر شده ای؟ . تازه مسلمان وقتی می بیند مورد سوءظن واقع شده فرار می کند. پس از بررسی و تحقیق معلوم می شود که وی یکی از جاسوسهای دشمن بوده که خود را به چهره مسلمانی متعبد در آورده است. 19

 

نمونه این جاسوسان در کشورهای اسلامی زیادند از جمله:[ ادوارد براون] 20 [ کینیا دالگورکی] لورانس قلیپ و در کناراینها یک گروه ده نفری را می بینیم که استعمار پیرانگلستان در سال 1710 میلادی برای همین منظور روانه ممالک اسلامی می نماید.از جمله آنان[ همفر] جاسوس کهنه کارانگلیسی است که در کتاب خاطراتش به بخشی از ماموریت های خوداشاره می کند.

 

اهداف جاسوسان در ممالک اسلامی:

این جاسوسان به منظورایجاد جواتهام و بدبینی و برانگیختن آتش نفاق و کینه در میان مسلمانان ماموریت پیدا می کنند که بیشترین تلاش و فعالیت خود را در دو موضوع مهم واساسی بکار گیرند:

 

1. شناخت مسائل اختلافی بین مسلمین و راههای ایجاد شکاف و تفرقه

 

2. مذهب سازی

 

در رابطه با موضوع اول در خاطرات همفر چنین آمده است:

 

1-دامن زدن به اختلافات مذهبی باایجاد حس بدگمانی و سوءظن در میان مسلمین شیعه و سنی و نگارش مطالبی اهانت آمیز و تهمت انگیزاز سوی هر گروه نسبت به گروه دیگر ضرورت دارد. دراجرای این برنامه سودمند تفرقه و نفاق از صرف هزینه های بسیار خودداری نشود. 21

 

2-برهم زدن رابطه دوستی آمیخته بااحترام بین عالمان دین مردم وظیفه ای است که هیچ مامورانگلیسی نباید فراموش کند و دراین راه باید نخست به دو کار عمده پرداخت:

 

الف: بر چسب زدن و تهمت وارد ساختن به علماء و مراجع.

 

ب: وارد ساختن بعضی از عالم نمایان وابسته به وزارت مستعمرات در سلک علمای دین... 22

 

3-بایداساس هرگونه نماز جماعتی را بااشاعه اتهامات به ائمه جمعه و جماعت را بااشعه اتهامات به ائمه جمعه و جماعت بر هم زد و ازاستقبال مردم از آن است. مخصوصا لازم است دلائلی بر فسق و فجور امام جماعت ارائه داد تا هرگونه رابطه ای بین امام و مردم بسبب سوءظن و دشمنی یااواز میان برود... 23

 

بدنبال دریافت واجرای این سیاست شوم بیش از همه به این چند موضوع می پردازند.

 

1- تفرقه بین شیعه و سنی:

یکی از مسائل که بسیار مورد توجه استعمارگران واقع شده ایجاد آتش نفاق و کینه بین دو طائفه مهم[ شیعه] و[ سنی] بوده است. آنان پس از مطالعه و تحقیقات زیاد در تاریخ و عقائداین دو فرقه به این نتیجه رسیدند که وجود برخی اختلافات بین این دو فرقه می تواند زمینه مناسبی برای ایجاد درگیری های مذهبی در جوامع اسلامی باشد. وازاین راه می توان این دو ظائفه را بخود مشغول نمود تا باعث تضعیف نیروی خویش گشته و با پای خود بکام مرگ و نابودی کشانده شوند. و دراین راه از جعل هرگونه

 

 

 

 

اتهام و داستان سازی بر علیه شیعیان واشاعه آن در بین اهل سنت و برعکس و بزرگ جلوه دادن اختلافات مذهبی بگونه ای که دیگری را تا سرحد کفر و خروج ازاسلام برساند کوتاهی ننموده و سعی نمودند با روشن بسیار مرموزانه این اختلافات را با چاشنی احساسات داغ مذهبی در هم آمیزند. بعنوان نمونه:

 

[ در دوران صدارت امیرکبیر انگلیسی ها در قتدهار سنی ها را تحریک می کردند. و به آنها القاء می نمودند که اگرایران حاکم بلامنازع افغانستان گردد شیعه پیش می افتد و منافع سنی ها در خطر خواهدافتاد.اقدامات انگلیسی ها در سنی ها کارگرافتاده بود تا آنجا که روز عاشورا سال 1267 در حالیکه شیعیان سرگرم عزاداری بودند. سنی ها به تحریک عمال انگلستان بر سر آنها ریختند و کشتار فجیعی براه انداختند] 24

 

و بااین عمل آتش اختلاف را برافروخته و دلهای شیعیان را جریحه دار نمودند. و دراین سو در میان شیعیان را جریحه دار نمودند. و دراین سو در میان شیعیان دست به اعمالی مرموز زده تا علاوه بر زنده نگهداشتن ریشه اختلاف دالهای برادران اهل تسنن را نسبت به شیعه مکدر نموده واسباب آتش افروزی را مهیا سازند.

 

نقل می کنند:

 

[یک روضه خوانی بود در مسجد نزدیک سفارت عثمانی (درایران ) که هر روز صبح روضه حضرت زهراء[ ع] می خواند. و پس از آن نسبت به خلیفه دوم بدگوئی می کرد شخصی که برای نماز به آنجا می رفت متوجه قضیه شده و تحریک می شود که سر مطلب چیست که هر روز روضه خوان این روضه را می خواند بعدازاینکه به حضور آقا رسیده سئوال می کند. شما مگر روضه دیگری بلد نیستید؟ چرا هر روزاین روضه را می خوانید؟ وی می گوید: که من بانی دارم که به من می گوید هر روز صبح روضه حضرت زهراء[ ع] را در این مکان بااین خصوصیت بخوان و 5 ریال هم به من می دهد. وی آدرس بانی را می گیرد و به سراغ او می رود. وازاو می پرسد که شما خواسته اید که هر روزاین روضه خوانده شود؟او نیز می گوید: من تقصیری ندارم. یک شخصی روزی 2 تومان به من می دهد که این روضه دراین مسجد خوانده شود. و من مقداری را به این روضه خوان داده و بقیه را خود تصرف می کنم. واین شخص همین طور بسراغ چند واسطه رفته و سرنخ رااز

 

 

سفارت انگلستان در می آورد. که آنها روزی 25 تومان برای این روضه خوانی اختصاص داده اند. که عثمانی ها که سنی مذهب اند. وقتی که برای نماز به این مسجد می آیند نسبت به ایران و مذهب شیعه تحریک شوند]. 25

 

ونیز نظیر همین قضیه در مشهد مقدس که محل تردد و مرکز داد وستد برادران اهل سنت و شیعه بوده انجام می گیرد. شخصی در[ دارالسیاده] حضرت رضا[ ع] را با آن شکل مخصوص می خواند و دراینجا هم پس از تحقیق و بررسی معلوم می شود که این کار نیز توسط کنسولگری انگلستان انجام می گرفته است. 26.

 

و بدینگونه مسلمین خود به اختلافات و تفرقه ها دامن زده بدون اینکه متوجه دامن زده بدون اینکه متوجه باشند و به ریشه ها و عواقب آن به تفکر بنشینند. دراستعماری بودن این حرکات کافی است که بدانیم حضرت زهراء[ ع] که برای حفظ وحدت مسلمین همه مشکلات را تحمل نموده چگونه حاضراست که مجلس عزا و مصیبت او وسیله ای برای ایجاد تفرقه و شکاف در صفوف مسلمین گردد. نتیجه این اقدامات بروز کینه ها و عداوتها بین شیعه و سنی شد که تا مدتهااین دو طائفه را به جان یکدیگرانداختند. و دو دولت عثمانی وایران که دو قدرت بزرگ اسلام بشمار می آمدند به جای در کنار هم قرار گرفتن در رویاروئی با دشمنان اسلام در مقابل همدیگر قرار گرفتند و کشور پهناوراسلامی پاره پاره و قطعه قطعه گردید و هر کدامش به دست یک از نوکران استعمار قرار گرفت و براثر همین تحریکات و جوسازی ها کاربجائی رسید که دولت عثمانی در ایران بعنوان کشور مخالف اهل بیت و شیعیان ایران در بین عثمانیها بعنوان یک گروه غیر مسلمان و رافضی تکفیر می شوند. و آنچنان آتش کینه و نفاق داغ می شود که بسیاری از مردمان ساده اندیش و جاهل مبارزه با برادران دینی خود را در حکم جهاد در راه خدا پنداشته و با ریختن خون همدیگر تقرب بخدا می جویند. و دربارایران تا آنجا پیش می رود که برای مبارزه با دولت عثماین مسلمان! حاضر می شود با کفار هم پیمان شود. 27 و هر هنگام که زمینه ای برای ایجاد وحدت مسلمانان پیدا می شود و بوئی از صفا و صمیمیت در میان فرق مختلف اسلامی به مشام تیز و حساس

 

 

 

 

استعمارگران می رسد فورا عائله ای به پا می کنند. و مزدوران داخلی خود را برای ضربه زدن بر پیکرامت اسلامی بسیج می نمایند.

 

در جنگ شش روزه اعراب واسرائیل که همه دلهااز سراسر جهان اسلام متوجه یک نقطه شده و علماءایران و عراق و سایر کشورهای اسلامی مردم را برای دفاع جانی و مالی بسیج می کنند و می رود که به حکم: [عندالشدائد تذهب الاحقاد] ( هنگام هجوم مشکلات کینه ها فراموش می شود) مساله نجات فلسطین نقطه مشترکی برای وحدت مسلمین قرار گیرد. مزدوران داخلی استعمار برای خنثی کردن این مساله در مکه معظمه مرکز اجتماع و قدرت نمائی مسلمین در لابلای قرآنها کلمات توهین آمیز به اسم شیعه بر علیه خلفاء می گذراند

 

تا دراین اجتماع بزرگ خشم و کینه های مسلمانان متوجه یکدیگر شود. و بهترین وسیله برای اینکه امت اسلامی از خطر صهیونیزم غافل بمانند این است که مردم ستی بترسند که خطراسلام [ تشیع] است و مردم شیعه بترسند که خطراسلام [ تسنن] است و برای دشمن چه موفقیتی بالاترازاین که نقشه ای طرح کند که دو گروه مسلمانی که باید در کنار همدیگر باشند بر علیه یکدیگر موضع گیری کنند.

 

درسالهائی که این دو قشر زبگر بیش از پیش احتیاج به وحدت و همبستگی دارند. و یهودیان همه جا را به آتش می کشند. واسلام در خطر جدی قرار گرفته است. واعظان تسنن وهابی در مدینه منوره مردم ناآگاه را تحریک می کنند که این رافضی هااز یهود بدترند چون یهود دشمن صریح مااست و زمین ما را می گیرد ولی رافضی ها قرآن ما رااز ما می گیرند یهوداهل کتاب است ولی رافضی ها بت پرست و مشرک اند واینها دشمن داخلی و منافق بشمار می روند. و منافق از کفار بدتراست. و در همان ایام واعظانی نآگاه و یا دست نشانده یا شور و شری شبیه همکار خویش که رل مقابل او را به عهده دارند مسلمانان ناآگاه و شیعیان علاقه مند به اهل بیت (درایران ) را تحریک می کنند که این ناصبی ها (و سنی ها) از یهود بدترند یهود کافراست و با ما بغض و عناد شخصی ندارد ولی سنی ها دشمن اهل بیت اند این یهودی ها بودند که فدک را به پیامبر[ص] دادند. ولی این ها غصب کردند...: 28

 

گویا دراین بین آنکه اصلا گناهی نکرده یهوداست! ! و تا وقتی در میان ما چنین مزدوران بی مزد و مواجبی زندگی می کنند استعمارگران با خیال راحت به اهداف خود می رسند.

 

2-ازاین بردن نفوذ معنوی علماء:

همانظر که گفتیم یکی از موانع عمده بر سر راه استعمار قدرت علماء و روحانیت اصیل بود.اینان نفوط و قدرت علماء را دیده و آزموده بودند. لذا در صدداین بر آمدند تا بهر شکلی که شده موقعیت آنان را تضعیف و حکم و فرمان آنها را در میان مردم بی اعتبار نمایند. دراین باره در دستورالعمل به جاسوسان انگلیسی در کتاب

 

 

 

 

[ اسلام را چگونه نابود کنیم] نیز چنین آمده:

 

[بر هم زدن رابطه دوستی آمیخته بااحترام بین عالمان دین و مردم وظیفه ای است که هیچ مامورانگلیسی نباید فراموش کند]... 29

 

و راهی که برای شکستن این رابطه پیشنهاد می کند زدن اتهام به علماء و وارد نمودن عالم نمایان مزدور به داخل حوزه هااست. تا بدینوسیله عظمت و مجد روحانیت را شکسته واستوانه های عظیم اسلام را منهدم کنند قضیه عراق بعنوان درس عبرتی در جلوی روی مااست. همین نجف که روزگاری طلایه دار مبارزات ضداستعماری بوده است و مراجع عظام عراق پرچم داران نهضتهای مقاومت بر علیه استعمارگران و متجاوزین بشمار می رفته اند براثر سیل اتهامات و سم پاشی های عوامل مزدور استعمار در میان حوزه و در خارج از آن کار بجائی می رسد که مرجع تقلید بزرگ جهان تشیع در عراق[ مرحوم آیه الله سیدمحسن حکیم ره] خانه نشین شده وارازل واوباش منزل او را مورد هجوم خود قرار می دهند. و با سیل اتهاماتی که کفار بعثی به حضرتش وارد ساخته پس از خانه نشین شدن براثرانبوه ناملایمات و مصیبت های وارده جان می دهد.

 

3-اختلاف حوزه و دانشگاه:

از دیگر عوامل قدرت مسلمین اتحاد و قشر دانشجو و روحانی می باشد که همبستگی این دو قشر می تواند مشلات بزرگی رااز جهان اسلام بر طرف سازد. واستعمارگران در وحشت ازاین مسئله سعی کردند که این دو قشر را به یکدیگر بدبین نموده و هر یک را در نظر دیگری بگونه ای متهم سازند. تا جائی که اکثر دانشگاهیان روحانیت را مرتجع و وابسته به بیگانگان. و روحانیت دانشگاهیان را کافر و ملحد می خواندند.اماامت دراین رابطه می فرمایند:

 

یکی از کارهای مهم ( استعمارگران ) بدبین کردن دانشگاهی ها به روحانیت بود و بدبین کردن روحانیت بر دانشگاه در طول این مدت های طولانی سعی کردند دراینکه بین این دو قشراختلاف ایجاد کنند. شکاف ایجاد کنند بلکه اینها را با هم دشمن کنند.اگر در بین دانشگاه می رفتیم اسم آخوند در آنجا مطابق با یک ماده مخدر بود!اگر در بین طلاب علوم دینیه هم می رفتیم. دانشگاهی مطابق با بی دینی بود!اینها را به جان هم می انداختند واز هم جدا می کردند تااینکه آن استفاده هایی که باید بکنند بکنند30

 

استعمار و فرقه سازی:

یکی از گامهای دیگری که استعمار برای ایجاد جو تفرقه تکفیر اختلاف بین مسلمین برداشته و بر می دارد جریان فرقه سازی و ساختن مذاهب استعماری است تا بدینوسیله علاوه بر نابودی اسلام و عقائد مذهبی مسلمانان هدف اصلی خود را که ایجاد تفرقه و تشتت در صفوف مسلمین است پیاده کنند. دستورالعمل استعمارگر

 

 

 

 

پیرانگلیس به جاسوس های خود در مناطق اسلامی دراین زمینه چنین است:

 

[ تبلیغ عقائد و مذاهب من در آوردی و ساختگی در مناطق اسلامی با برنامه ریزی آگاهانه و منظم بگونه ای که تبلیغ پس ازارزیابی زمینه های مساعد فکری دراقشار مردم صورت گیرد. و خلاصه بی گدار به آب نباید زد. .. نشر و تبلیغ این مذاهب جعلی نبایستی منحصر و محدود در مراکز تشیع باشد بلکه در میان فرق اربعه اهل تسنن نیز باید مذاهبی ازاین دست به ترتیبی که یاد شد انتشار یابد واختلافات و منازعات شدیدی بین این فرقه ها بر پا گردد تا بدانجا که هر فرقه خود را مسلمان واقعی و دیگران را مرتد کافر واجب القتل پندارد].. 31.

 

پس ازاخذاین دستورالعمل جاسوسان با مطالعه و دقت و شناخت موقعیت های اجتماعی و سیاسی جوامع و گرایشهای افراط و تفریطی به ایجاد فرقه هائی دست زده تااهداف استعماری اربابان خود راازاین راه تامین کنند بدیهی است که استعمارگران هیچ گاه بطور مستقیم این کار راانجام نداده بلکه برای اجرای این هدف سراغ کسانی رفته که ازایمان قوی و محکمی برخوردار نبوده و زمینه گرایشهای گوناگون در آنها وجود داشته باشد واستعمارگران با حمایتهای مادی و معنوی آنها را وادار به ایجاد فرقه هائی نموده اند. که بعنوان نمونه به چند فرقه استعماری اشاره می کنیم

 

1- فرقه شیخیه:

در زمانی که عراق مرکز حوزه های علمی بود استعمار برای رسیدن به اهداف شوم خو تصمیم به فرقه سازی می گیرد و در جریان افراطی مخالف را در آنزمان براه می اندازد یکی شیعی افراطی و غالی در عراق و دیگری سنی افراطی در حجاز جریان شیعی افراطی که بعدها[ شیخیه] نام گرفت توسط[ شیخ احمداخسائی] و شاگردانش[ سیدکاظم رشتی] بوجود آمد.این فرقه مقام ائمه[ ع] را تا سرحد خدائی بالا می برند و مسائل غلوآمیز فراوانی را دراین زمینه طرح می نمودند.اینان علاوه براینکه زمینه را برای جعل اتهامات بر علیه شیعه و تکفیر آنان بوسیله فرقه افراطی مقابل[ وهابیت] آماده می ساختند در قالب گرایشهای متحجرانه و خشک و دفاع ناشیانه از متون اسلامی و مبارزه بااندیشه های عقلانی در حکمت اسلامی بسیاری از علماء بزرگ شیعه

 

 

 

 

همچون ملاصدرا ملامحسن فیض کاشانی و. .. را تکفیر کردند.32

 

بااینکه محدوده فعالیت این گروه در عراق بود و عراق در آن زمان جزء حکومت عثمانی بشمار می رفت. و دولت عثمانی نیز یک دولت سنی متعصب بود. با همه اینها نه تنها محدودیتهائی را که بر علمای شیعه روا می داشت شامل شیخیه نکرد بلکه به آنها آزادی عمل نیز داد زیرا آنچه که برای استعمارگران وایادی آنان اهمیت دارد تفرقه در صفوف امت اسلام و متلاشی نمودن قطب مقاومت است از طرف هر کس و با هر وسیله ای که باشد.

 

2- فرقه وهابیه:

در مقابل این جریان استعمار جریان سنی افراطی را بوجود آورد که وهابیت نام گرفت ماموران انگلیسی محمدبن عبدالوهاب را با حس جاه طلبی و ضعف اخلاقی واندیشه های افراطی که دراو سراغ دارند برای ایجاداین فرقه مناسب می بینند و برای همین منظور گام به گام او را همراهی می کنند تا زمانی که زمینه را مناسب دیده وادارش می کنند که مذهب جدید رااعلان کند. و سپس بدستورانگلیس با یکی از مزدوان و سرسپردگان معروف استعمار پیر بنام مسعودابن عبدالعزیز متحد می شود و باامکانات فراهم شده اقدام به جمع مرید می نماید. و در راستای انجام ماموریت خویش حجاج شیعه کشته بلکه هر کس دین جدید او را نپذیرد[ شیعه یا سنی] مورد تجاوز و قتل و غارت قرار می دهد. و هرکس که معتقد به زیارت حرم پیامر[ ص] وائمه[ ع] باشد به عنوان[ مشرک] و[ کافر] با او برخورد می کنند. سرانجام وهابیت به استناد کتابی که شیخ احمد احسائی به نام[ شرح الزیاره] نوشته و در آن ضمن بالابردن مقام ائمه [ع] نسبت به خلفاء ثلاث لعن و دشنام روا داشته بود فتوای قتل شیعیان رااز برخی علماءاهل سنت نیز گرفتند و بااینکه حکومت عراق جزء دولت عثمانی بود آزادانه از حجاز به عتبات حمله ور شدند و ضمن غارت حرم ائمه معصومین[ ع] به کشتار و تجاوز و وحشتناکی دست زدند و از جمله بسیاری از علماء شیعه را که اصولا مخالف فرقه [ شبیخیه] بودند از دم تیغ گذراندند. نکته قابل توجه اینجااست که این حمله و غارت و کشتار علماء سیدکاظم رشتی مروج کتاب مذکور و شاگرد جانشین شیخ احمداحسائی هیچ آسیبی نمی بیند بلکه

 

 

خانه اش حرم امن پناهگاه اعلام می شود!. 33

 

خلاصه فرهنگ و وهابیت براسا تکفیر فرق اسلامی ایجاد تفرقه بین مسلمین محو آثار رسالت و وحی سازش با جباران واستعمارگران بنیاد نهاده شده است. و هم اکنون در عربستان سعودی مرکزاین فرقه اتهام [شرک] و[ کفر] به آسانی انجام می گیرد و در مراسم حج انسان در برخورد با هیئت آمران بمعروف پیش از هر لفظی این نوع الفاظ (مشرک کافر و. ..) را می شنود. و در حال حاضر حرکتهای این فرقه استعماری افزایش یافته و هر روز مقاله ای یا کتابی بر علیه مقدسات اسلامی نوشته می شود و با ثروت هنگفتی که آل سعوداز طریق فروش نفت به چنگ می آورد بچاپ می رسد تا به خواست اربابان خود که جلوگیری از وحدت مسلمین و تفرق و تکفیر و تفسیق یکدیگر باشد پاسخ مثبت داده باشند.

 

3-فرقه قادیانیه:

این فرقه دراوج مبارزات ملت مسلمان هند و پاکستان بوسیله انگلیس طرح ریزی می شود و غلام احمد قادیانی کاندیدای این کار می گردد. وی در فتواهایش سعی بر فرونشاندن خشم مسلمانان از مبارزه باانگلیس و دعوت به همکاری با نیروهای متجاوز دارد. و چون بریتانیای کبیر از مساله جهاداسلامی سخت ناراضی بود لذا غلام احمد رسما جهاد را تحریم می کند و آن را لغو شده اعلام می دارد.34

 

او می گوید:[ من قسمت اعظم عمر خود را در تایید حکومت انگلستان و پیروزی آن بسر آورده ام و در منع جهاد و وجوب اطعات ازاولی الامر [ انگلیس] به اندازه ای کتاب و نشریه واعلامیه منتشر کرده ام که اگر آنها را جمع کنند مثنوی هفتاد من کاغذ شود من اینها را در مصر سوریه ترکیه و. .. پخش کرده ام. .. و من عقیده دارم که اسلام مرکب از دو جزءاست اطاعت از خدا واطاعت از حکومت بریتانیا که امنیت را بماارزانی داشته. و در سایه آن از ظالمین و ستمگران نجات یافته ایم]!. 35

 

بدین وسیله در زمانی که مسلمین احتیاج بوحدت شدیدی در راه مبارزه بااستعمارانگلیس دارند این فرقه نقش بزرگی را درایجاد رخنه در صفوف ایفاء می نماید.

 

4- صوفی سازی:

یکی دیگراز مذاهب و فرق استعماری فرقه[ صوفیه] است. استعمار با تقویت خانقاه و صوفی گری سعی دارد روحیه مبارزه و تعصب مذهبی رااز مردم گرفته و با منزوی کردن فقهاء و دانشمندان اسلامی مساجد را به تعطیلی کشانده و خانقاه ها را رونق بخشد لذااستعمار بریتانیا دستور می دهد:

 

[گسترش همه جانبه خانقاه های دراویش تکثیر وانتشار رساله ها و کتابهائی که مردم عوام را به روی گرداندن از دنیا و مافیها گوشه گیری و مردم گریزی سوق دهد] یکی از ماموریتهای شمااست. 36.

 

علاوه براین خانقاه همواره مرکزی برای

 

 

 

 

جاسوسی و کسی اطلاعات برای قدرتهای استعماری بشمار می رفته است بنابراین تعجب نمی کنیم اگر عده ای از سران رژیم شاه معدوم از قبیل نصیری واقبال و دهها نفر امثال آنها از مریدان پر و پا قرص خانقاه صفی علیشاه بودند. 37

 

5- فرقه اسماعیلیه جدید:

فرقه اسماعیلیه بوسیله[ آقاخان محلاتی] که از حقوق بگیران انگلیس بود ایجاد می شود او پیروانش را در یزد کرمان بم بلوچستان وادر به شورش کرد و سرانجام پس از عدم توفیق در چند شورش به هندوستان گریخت انگلستان او را دو مرتبه با تجدید قوا به ایران باز گرداند و وقتی دو مرتبه شکست خورد باز به هندوستان که در آن زمان مستعمره انگلستان بود فرار کرد در آنجا تحت حمایت انگلیس فرقه جدید اسماعیلیه را پایه ریزی وایجاد کرد [ کلنل استوارت] یکی از جاسوسان بنام انگلستان در خاطراتش می نویسد: من دستور دادند بهر ترتیب شده عده ای را بدور آقاخان جمع کنم و یک دین جدید تاسیس نمایم من خود دقیقا نمی دانستم که چه دینی می خواهد تاسیس شود و خود آقاخان هم نمی دانست. بعد تصمیم گرفتنداز مستشرقین اسلام شناس اروپائی کمک بگیرند. در حال حاضر نوه آقاخان رهبراین فرقه استعماری و وابسته است. او یکی از سرمایه داران بزرگ و هرزگان بین المللی و یکی از فراماسونهای برجسته بین المللی است.

 

[ هانری پول] درباره وی می نویسد:[ آقاخان درازاء مستمری و وظیفه ای که از حکومت انگلستان دریافت می کرد خدماتی بانگلستان نمود]

 

6-بابیت وبهائیت:

یکی دیگراز فرقه های استعماری فرقه بابیت و بهائیت است که باز سران این فرقه روابط تنگاتنگی با صهیونیسم بین المللی و محافل استعماری داشتند و برخی از سران رژیم شاه معدوم همانند: هویدا و دیگران از طرفداران این فرقه بودند و با قدرت مالی و سیاسی خوداز آن حمایت می کردند.استعماراز زمان فتحعلی شاه در صدد بود تا مدعیان دروغینی را در مورد مهدویت بتراشد ولی در آن زمان چون دولت تا حدی نیرومند بود نتوانست تا در زمان محمد شاه شخصی بنام میرزاعلی محمد شیرازی را برای این منظورانتخاب کرد او دراوائل ادعا می کرد که واسطه و باب امام عصر[ ع] است. لذا بعدها به میرزا محمد علی باب مشهورد شد پس از مدتی ادعای امام زمانی نمود و سپس ادعای پیامبری و آوردن دین جدیدی را مطرح ساخت. چون از تعادل روحی برخوردار نبوده علماء شیعه او را سفیه اعلام کرده وازاعدام او صرف نظر می کنند. سید در شیراز بدست حاکم فارس توبه می کند.اما حاکم اصفهان که مردی مسیحی بود سید رااز شیراز به اصفهان می برد و به او آزادی عمل می دهد واو را تشویق و تایید می کند.از مرکز (یعنی تهران ) سیدباب را به تهران می خوانند ولی حاکم اصفهان طفره می رود. و

 

 

خلاصه پس از مرگ حاکم اصفهان به تهران گسیل می شود در سراسر تهران بوسیله ایادی انگلیس دست به تبلیغ برای ورودامام زمان به تهران می زنند لذا دولت او رااز راه دیگری به آذربایجان برده و در آنجا زندانی می کند و سرانجام بدست امیرکبیراعدام می گردد.

 

فرقه بهائیت:

جانشین رسمی میرزاعلی محمد میرزایحیی نوری معروف به صبح ازل بود. او دارای دستخطی از سید باب بود که او را بعنوان جانشین انتخاب نموده است. میان یحیی و برادرش حسینعلی اختلافی در می گیرد چون حسینعلی معتقداست که دین باب از بین رفته واو خود دین دیگری بنام بهائیت آورده است. با زد و خورد خونین بین بابیان و بهائیان دولت عثمانی بهائیان را به فلسطین منتقل می کند. در آنجا جنگ با دولت عثمانی بود مشغول جاسوسی می شوند که در نتیجه دولت عثمانی آنها را تحت عقیب قرار داده و غیابا محکوم هب اعدام می کند پسر میرزاحسینعلی معروف به عبدالبهاء[ عباس افندی] دنباله ماموریت پدر را می گیرد میرزا بهاء همانند قادیانی جهاد را لغو می کند و می گوید:

 

[ این ظهور مرجعیت کبری و عنایت عظمی است که حکم جهاد رااز کتاب محو کرده است]. 39

 

میرزا بهاء علاوه بر لغو حکم جهاد دخالت در سیاست را جایز نمی داند و می گوید:

 

[ جایز نیست که کسی بر حکومتهااعتراض کند و شما آنان را بحال خود بگذارید]... 40

 

مرکز عمده بهائیان در[ عکا] فلسطین اشغالی است واز حمایت مستقیم صهیونیسم بین المللی برخوردارند و بهائیان درایران نیز سالهای سال برای تحقق اهداف استعماری مشغول فعالیت بوده اند و پس از پیروزی انقلاب اسلامی که اسرار جاسوسی آنان بر ملا شده و دستهای پلیدشان قطع می گردد آمریکای متجاوزاز حلقوم ریگان بدفاع از آنان برخواسته و خواستارامنیت بهائیان می شود وامام عزیز دراین باره می فرمایند:

 

[ اگر ما دلیلی بر جاسوسی آنان نداشتیم همین حمایت رئیس جمهور آمریکااز آنها دراثبات جاسوسی آن کفایت می کرد].

 

انجمن ضد بهائیت

پس از کودتای 28 مرداد که پایه های رژیم ایران متزلزل بود رژیم بدستوراربابان و

 

 

 

 

با هماهنگی آنها کوشش می کند که با مطرح ساختن مسائل فرعی و جنبی مردم را سرگرم کند تا مردم از مبارزه با رژیمی که در حال تثبیت بود غافل شوند برای تحقیق این هدف جریان بهائیت و ضدبهائیت را علم می کنند.استعماری بودن فرقه ضاله بهائیت را بیان کردیم اما دلیل براستعماری بودن ای نفرقه این است که دراوج خفقان پهلوی که ساواک به هیچ نیروی مذهبی اجازه فعالیت نمی داد.اینها آزادانه ( همانند بهائیت ) با آرم و پرچم مشغول تبلیغ بودند.ای ندو فرقه بظاهر متضاددر تحقق اهداف شوم استعماری هماهنگ عمل می کردند. بهائیت دخالت در سیاست را منع کرده بود.انجمن ضدبهائیت نیز دخالت در سیاست را ممنوع اعلام کرده 41 وازافرادانجمن تعهد می گیرد که در سیاست دخالت نکنند.

 

بهائیت با تعالیم خود روحیه بی تفاوتی را ترویج می نماید.انجمن ضدبهائیت با طرح مسائل انحرافی مثل اینکه تا سراسر جهان را ظلم و فساد نگیرد مصلح کل واماز مان [ ع] نمی آید روحیه بی تفاوتی و در نهایت به ترویج فحشاء و فساد کمک می کند. و. .. واما در میدان عمل همسوئی این فرقه را با رژیم شاه قبل ازانقلاب همگی شاهد بودیم. دراوج مبارزات مردم بجای اینکه در کنار رهبری و مردم قرار گیرند با طرح مسائل انحرافی مانند: بزرگ جلوه دادن خطر بهائیت مبارزه با پیسی کولا و. .. سعی درانحراف مردم از مسیراصلی مبارزه داشتند و علاوه بر آن شرکت در تظاهرات ضد رژیم و مبارزه با آن را به تمسخر گرفته و حرکت امام و مردم را تخطئه می کردند. وسنگ اندازی آنان پس ازانقلاب نیز بر کسی پوشیده نیست.

 

استعمارگران وایادی آنان ازاین فرقه های پوشالی واستعماری در جهت انحراف جامعه از سیراصلی مبارزه و روآوردن به مسائل فرعی و ضربه به اسلام معارف اسلامی و تفرقه در صفوف مسلمین چه استفاده ها که نبردند و هنوز هم سیاست شوم فرقه سازی جهت انحراف از مسیراصلی مبارزه و مقابله بااسلام ادامه دارد. علاوه بر آن استعمارگران افراد مبارز و کسانی را که مخالف اهداف استعماری آنها هستند و بعنوان رقبهای سیاسی آنها محسوب

 

 

 

 

می گردند. 42 بهائیت حکم جهاد را لغو شده اعلام می کند. انجمن در پوشش یک شعار عوام فریبانه و بظاهر مقدس یعنی اختصاص حکومت به امام عصر[ ع] جهاد و مبارزه را متوقف می کند. دانجمن ضد بهائیت: . .. متهم به وابستگی بیکی از فرقه های ساختگی دست خود می کنند تا مردم را به او بدبین نمایند و شخصیت او را لگد مال کنند و منفور اجتماعش سازند و همان نیروئی که پشتوانه اش بوده علیه او قیام کنند این بزرگترین آرزوی استعماراست. چرا که بااین حرکت هم از دست مزاحم راحت شده و هم توانسته رقبای سیاسی خود را منفوراجتماع سازد که به این زودی ها کسی جرئت قیام نداشته باشد. واگر به این آرزو نرسد بوسیله ایاداختلاف و تفرقه و. .. نیروی مبارز مهاجم را بخود مشغول ساخته و برای مدتی هر چند محدوداز ضربات آنها درامان باشند.

 

دراین راستا[ سیدجمال الدین اسدآبادی] که طوفانی علیه استعمار بپا کرده بود وانقلابیون زیادی را درایران مصر هندوستان و. .. به دور خود جمع کرده بود درایران متهم به لامذهبی و بهائی گری می شود و متاسفانه این اتهام موثر می افتد و سید را در آن زمان از نظراکثرمردم می اندازند تا جائی که به آن حالت خفت بارازایران رانده می شود و کسی ازاو حمایت نمی کند و حتی کسانیکه به او کمک مالی کرده انداستغفار می کنند و

 

و یا شاگرد سیدجمال[میرزارضاکرمانی] که با گلوله سرخش به حیات ننگین ناصرالدین شاه پایان می دهد متهم به بابیگری می شود. 44

 

و قبل ازانقلاب اسلامی از سال 1341 که مبارزه بی امان امام خمینی [دام الله ظله] بااستعمارگران و شاه معدوم عامل سر سپرده آنها شروع شد. ساواک شاه با هماهنگی سیای آمریکا کوشیدند با حربه تهمت وافتراء به خیال خود شخصیت امام خمینی و یارانش را درانظار مردم لکه دار نمایند تا بدینوسیله امام و یارانش را منزوی واز مردم جدا کنند. نیروهای شیطانی در حالی اتهامات گوناگون را به یاران امام می زدند که اکثر آنها یا در زندان بودند و یا در تبعید و وسیله ای برای دفاع از خود و روشن کردن اذهان مردم نداشتند با تمان این محدودیت ها حضرت آیت الله منتظری به افشاءاین توطئه می پردازد و به حوزه های علمی و علماء توصیه می کند که بیداری وهوشیاری خود را در رابطه بااین توطئه ها حفظ کنند.

 

ایشان از تبعیدگاه طبس برای شکستن این جو و خنثی ساختن این توطئه اعلامیه ای صادر کردند که به گوشه ای از آن اشاره می کنیم:

 

...من بر حسب وظیفه ازاین شهرستان دورافتاده از آیات عظام و علماءاعلام استدعا می کنم و به فضلاء گرام و طلاب محترم تذکر می دهم که بخود آیند و متوجه شوند که دشمنان واستعمارگران با چه دسائس و لطائف الحیلی ما را بخود مشغول کرده اند این نیروی عظیم که در صورت اتفاق کلمه مورد حمایت اکثریت قاطع ملت است بجای اینکه در مقابل دشمنان جبهه گیری نماید دراثر تحریکات غیرمستقیم به مصرف تضعیف و بی خاصیت کردن خود می رسد. هر روز شایعه سازان خارجی و داخلی

 

 

 

 

مسئله تازه ای را طرح و مطالب دروغی را بر سر زبانها می اندازند واتهاماتی را نسبت به افرادی وارد می سازند و سپس در داخل حوزه ها کار به منازعه و مشاجره و لعن و طرد و گاهی به زد و خورد منجر می شود. چنانچه اخیرا در قم و تهران واصفهان و برخی نقاط دیگر اتهام سنیگری و وهابیگری نسبت به عده ای از علماء و فضلای بی گناه بر سرزبانهاافتاده و کار بجائی رسیده که حتی دایه های مهربان تراز مادر هم گاهی به اسم دفاع از ولایت و تشیع حرفهائی می زنند و کارهائی انجام می دهند... آیا آقایان توجه ندارند که مذهب وهابیت مذهب کثیفی است که مبدع آن محمدبن عبدالوهاب در نجد بوده و عقائد چرندی دارد که حتی اکثریت قاطع اهل سنت هم از آن عقائد بیزارند و فقط حکومت حجاز که پایگاه آن در نجد است از آن حمایت می کند؟

 

آیا چگونه ممکن است مذهبی که حتی اکثریت اهل سنت از آن بیزارند مورد علاقه دانشمندان و فضلای شیعه واقع شود؟

 

خوب است آقایان محترم احتمال بدهند که در بین حاشیه نشینان و مراجعین آنان حتی اخص خواص واقرب اقارب افراد ساده و جاهل نیز وجود دارند و همچنین افراد مغرض و مرموزی که یااز جاهائی تحریک می شوند و یا نسبت به اشخاصی عقده دارند و می خواهند بدینوسیله عقده های خود را جبران کنند. 45

 

روند کنونی استعمار:

اکنون برای شناخت شیوه و کیفیت رویاروئی استعمار بااسلام برخورد استعمارگران باانقلاب اسلامی را باید مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم. چون استعمارگران با تز[ تفرقه بینداز و حکومت کن] سالهای سال با خاطری آسوده بر ممالک اسلامی سلطه خود را گسترده بودند بدون اینکه مانع عمده ای را در مقابل اهداف استعماری خود مشاهده کنند. ولی پیروزی انقلاب اسلامی ناگهان آنان را با یک حرکت عظیم اسلامی مواجه ساخت حرکت مسلمانانی به تنگ آمده از سالها ظلم و ستم استعمارگران که اراده کرده اند دوباره در سایه عمل به دستورات قرآن واسلام مجد و عظمت از دست رفته خویش را باز یافته و پوزه دشمنان اسلام را به خاک مالند این حرکت سریع و طوفنده بهمان اندازه که در دل استعمارگران رعب و وحشت ایجاد نموده و موجب تزلزل روحی آنان شد. برای امت اسلامی استعمار شده و تحت سلطه رژیمهای مستبد و وابسته الگو و منبع الهام گردید. چرا که انقلاب اسلامی ایران تنها شکست یک رژیم مزدور و وابسته نبود بلکه شکست امپریالیسم واستعمار بین المللی بود و به مسلمانان جهان این الهام را بخشید که اگر مردم ایران با تکیه براسلام توانستند رژیم شاه معدوم این مزدور آمریکائی را براندازند این عمل در سایر کشورهای اسلامی نیزامکان پذیراست لذا موج

 

 

 

 

اسلام خواهی سراسرکشورهای اسلامی را فرا گرفت استعمار و عمل خائن آنها در هراس و وحشت از بیداری واتحاد دوباره مسلمین تمامی تلاش خود را در جهت مقابله بااین حرکت توفنده اسلامی بکار گرفت تااز احیاء مجدداسلام و سرایت آن به کشورهای اسلامی جلوگیری کند و برای تحقق این منظور با تمامی امکانات بویژه امکانات تبلیغی وارد صحنه شد بوقهای تبلیغاتی در سراسر جهان بویژه در ممالک اسلامی بااستفاده ازامکانات رژیمهای مرتجع و وابسته وایادی آنان آخوندهای درباری نویسندگان مزدور مطبوعات و. .. تمامی سعی و تلاش خود را در دو محور اساسی متمرکز کردند:

 

1-احیاء جواتهام و تکفیر:

برای ایجاد نفاق و درگیری در داخل ایران و جلوگیری از نفوذانقلاب به سایر کشورهای اسلامی باایجاد شایعات و نسبتهای ناروا به شیعه و سنی تلاش کردند. جو بدبینی واتهام و تکفیر را بین این دو طائفه بزرگ اسلامی مجددااحیاء نمایند.این رهنمود[ برژنسکی] و تصمیمی است که در کنفرانس[ طائف] برای مقابله بااسلام راستین گرفته می شود و در گذشته اگراستعمار پیرانگلیس به جاسوسان خود دستور می دهد که:

 

[... دراجرای این برنامه سودمند تفرقه و نفاق از صرف هزینه های بسیاری خودداری نشود]... 46

 

و خود متحمل هزینه آن می شود.این بار متاسفانه هزینه این طرح و اجرای آن را سران وابسته و مرتجع کشورهای اسلامی بر عهده دارند.

 

در[ عربستان سعودی] با همکاری آمریکا و هزینه سعودیها برای این خصوص مرکزی بوجود می آید نشریه [کرسنت انترنشنال] دراین رابطه چنین می نویسد:

 

[یکی از زیانبارترین مباراز تبلیغاتی در تاریخ اسلام در حال حاضر در کشورهای مسلمان نشین جهان در شرف تکوین است] این روزنامه ضمن درج این مطلب در شمراه اخیر خوداضافه کرده است دراین مبارزات از تکنولوژی پیچیده و پیشرفته ای استفاده شده است. این روزنامه می افزاید: در ماه گذشته[ شاه فهد] یکی از نوینترین چاپخانه های کامپیوتری جهان راافتتاح کرد.ابتداء قرار بوداین مجتمع چند میلون دلاری در مکه معظمه تاسیس شود تا میان مسلمانان اعتبار بیشتری بدست آورد. ولی بخاطراینکه کارکنان مهم اداره کننده آن غیر مسلمان بودند به

 

 

 

 

مدینه منوره انتقال یافت. اکثر کارکنان این مرکز آمریکائی هستند و هزینه آن بالغ بر 150 ملیون دلار در سال تخمین زده شده است. این مجتمع پس از تکمیل می توان سالانه هفت ملیون جلد قرآن مجید در سراسر کشورهای اسلامی در جهان نشر و پخش نماید. و کمکهای سمعی و بصری نیزانجام داده و سالانه بیش از 20 هزار دستگاه ویدئو کاست بهمراه نوارهای آن تولید نماید. هدف ازاین اقدام جلب حمایت مردم نسبت به سعودیها و دامن زدن به اختلافات میان شیعه و سنی است تا بین امت اسلامی وانقلاب اسلامی ایران جدائی انداخته شود.این روزنامه می افزاید در پنج سال گذشته صدها کتاب بزبانهای مختلف در زمینه مسائلی اختلافی میان شیعه و سنی در کشورهای مصر لبنان کویت اردن که دارای ماشینهای انتشاراتی مدرن می باشند به چاپ رسیده است.

 

[کرسنت انترنشنال] اضافه می کند: رهبری این مبارزات را گروهی بنام جامعه مسلمانان جهان بعهده دارد مقراین جامعه در مکه معظمه است و هر جا که عربستان در کشورهای دیگر سفارت دارد این جامعه نیز دفتری دارد.این جامعه ضمن داشتن هزاران مسجد و پیشنماز از بودجه عظیمی نیز برخورداراست. این مرکز همچنین چاپخانه های زیادی را دراختیار دارد وانتشارات تحت کنترل خود را با کمکهای زیادی که می کند به قیمت ارزان و حتی مجانی پخش می کند. یک شورای عالی دولتی مسئول سازماندهی این جامعه است. این شورا که مرکزش در[ ریاض] می باشد دارای بودجه مخصوصی از طرف دولت است. گر چه میزان این بودجه محرمانه می باشند ولی بنظر می رسد به راحتی به حدود یک ملیارد دلار در سال بالغ می شود کاراصلی این شورا هماهنگی میان افراداست که در دانشگاههای عربستان تحصیلات خودار به پایان رسانده و به عنوان مبلغ خارج از کشوراز دولت عربستان حقوق می گیرند. بیش از ده هزار نفرازاین افراد که برزبان عربی تسلط دارند با طرفداری ازاسلام آمریکائی به دیگر کشورها اعزام شده اند وظایف اصلی این مبلغین زنده نگاه داشتن مسائل زیان آور واختلاف انگیزاست این افراد علاوه بر آموزش فشرده از حمایت کنسولگریهای عربستان نیز برخوردار می باشند. بی شک هر وقت این مبلغین با مخالفت مردم روبرو می شوند یااز ورودشان به مساجد جلوگیری به

 

 

 

 

عمل می آید[ این کنسولگریها برای کمک به آنهااز مقامهای محلی طرفدار خود کمک می گیرند. حقوق ماهانه این مبلغین حدود هزار دلار در ماه می باشد که در مقایسه با صدو هشتاد دلار درآمد متوسط سالانه در کشورهای مسلمان قابل توجه است. این مبلغین که از سختی و مشقت بدور هستند نسبت به احتیاجات و خواسته های مردم محلی بی توجه اند. خطبه ها و سخنرانیهای آنها بجای ایجاد تحرک وانگیزه درباره مسائل محلی] بیشتر پیرامون آنچه اربابانشان علاقه مند به شنیدن آنها هستند دور می زند. نمایندگان در شورای عالی از بحث و بررسی درباره آثار و آینده انقلاب اسلامی ایران در مساجد جلوگیری می کنند از گفتگو درباره این مسئله که آیاانقلاب اسلامی یک انقلاب شیعه است یا خیر ممانعتی بعمل نمی آورندالبته بااین هدف که همواره دراین بحث مایه اختلاف فرقه ای دامن زده شوداین مبلغین مسئول بی تفاوتی مسلمانان جهان نسبت به حمله عراق به ایران هستند زیرا بدون اینکه سخنی از تجاوز و تجاوزگر واهداف تجاوز بگویند و دورنمای درستی ارائه بدهنداستدلال می کنند که جنگ میان دو کشور مسلمان باید متوقف شود. در بعضی از موارداین مبلغین وضعی بوجود می آورند که بحث و گفتگوها بر مسئله هستند یا نیستند متمرکز می شود47

 

بدنبال اجرای همین سیاست شوم رسانه های تبلیغاتی استعمار وایادی آنها سعی دارند که مبارزه جمهوری اسلامی علیه ضدانقلاب در کردستان و همچنین دفاع مقدس ما را علیه نیروهای متجاوز عراق یک جنگ مذهبی نشان دهند تاازاین راه بغض و کینه انقلاب اسلامی را در دل برادران اهل سنت جای دهند. و نه تنهااز نفوذ آن جلوگیری نمایند بلکه آنان را به ضدیت با آن وا دارند48.

 

درست در همان موقعی که درایران ( هفته وحدت )اعلام شد و گامی در مسیر تالیف قلوب مسلمانان برداشته می شود دو جریان در داخل ایران براه افتاده و هر یک بگونه ای داد مظلومیت سر داده یکی به تحریک اهل سنت پرداخته و حقوق آنان رااز شیعیان مطالبه می نماید و آن دیگری برای مظلومیت شیعه واز دست رفتن تشیع اشک تمساح می ریزد و بدینگونه جو نفاق و تفرقه را دامن می زنند. و هماهنگ بااین دو جریان آخوندهای درباری عربستان اصل مشروعیت قضیه را زیر سئوال برده و فتوی می دهند که برگزاری[ هفته وحدت] و جشن گرفتن برای پیغمبر[ ص] شرک است.

 

تضعیف پایگاه اعتقادی انقلاب:

از آغاز سرنگونی رژیم شاهنشاهی وایجاد جمهوری اسلامی دشمنان انقلاب و در راس آنهااستعمارگران نسبتهای ناروا و ناجوانمردانه ای به انقلاب اسلامی و بازوان انقلاب وارد کردند. که لبه تیزاین تهمتها متوجه بعداسلامیت انقلاب بود. استعمارگران و عمال آنها در تلاشی

 

 

 

 

هماهنگ باایجاد شایعه والقاء شبهات علیه انقلاب سعی می کنند به اسلامی بودن انقلاب خدشه وارد کنند تا بدینوسیله به پایگاه عقیدتی این انقلاب ضربه وارد نمایند.

 

تکفیرانقلاب در تلاشی مستقیم:

در همین راستا پس از پیروزی انقلاب بااینکه محرک بودن اسلام و نقش آن در پیروزی انقلاب بر کسی پوشیده نیست اما می بینیم دشمنان سعی دارند که انقلاب را غیراسلامی معرفی نموده تا جائی که عمال آنها در داخل پسونداسلامی آن را زیر سئوال برده واز پذیرش آن سخت امتناع دارند.اما پس از رفراندم جمهوری اسلامی وقتی اکثریت قاطع مردم اسلامی بودن انقلاب را تایید می کنند با جوسازی وایجاد شایعات می گویند: آنچه درایران به نام اسلام پیاده می شود حذف اسلام است. و با تشکیل کنفرانسها و. ..این توطئه را تعقیب می کنند و حتی کارتر هم اسلام شناس می شود و می گوید: آنچه درایران بعنوان قانون اسلام اجراء می شود خلاف اسلام راستین است و هماهنگ با کارتر مزدوران کاخ سفید در داخل نغمه وااسلاما سر می دهند و می گویند: آنچه درایران اجراء می شود کمونیسم است نه اسلام و بعد هم رادیو آمریکا با آن آب و تاب اینها را پخش می کند. که ببینید درایران اسلام اجراء نمی شود. تا بدینوسیله با تبلیغات مسموم خود آمال مسلمانانی که چشم امید به انقلاب دوخته تبدلیل به یاس نموده و برای تهاجم و توطئه های خود علیه جمهوری اسلامی نیز دستاویزی را بهانه کرده باشد که ما با کمونیسم می جنگیم نه بااسلام و در مقابل اینان ایادی بلوک شرق ما را وابسته به آمریکا واسرائیل معرفی می کنند قاضی شرع جمهوری تاجیکستان شوروی طی مصاحبه ای با روزنامه[ الانباء] چاپ کویت ضمن انتقاداز جنگ ایران و عراق می گوید:[ جنبشهای اسلامی بنیادگرای معاصر مردود و بدوراز روح اسلام بوده وامپریالیسم آمریکا واسرائیل در پشت این نهضتهای بنیادگرا قرار دارند. و پس از آن انقلاب اسلامی ایران را بعنوان یکی از نهضتهای بنیادگرا مورد هدف قرار داده. و بر آن می تازد و آن را بدورازاسلام می شمارد]این همان سیاست ابرقدرتهاست هر نهضتی که وابسته به شرق نباشد آن را وابسته به غرب دانسته و غرب آن را که مرتبط بااو نباشد وابسته به بلوک شرق قلمداد می کند.

 

ب: تکفیر غیرمستقیم:

تکیر غیرمستقیم انقلاب را در طرح برچسبهائی از قبیل ارتباط بااسرائیل و فرقه ای بودن انقلاب و. .. باید جستجو کرد.

 

1- رابطه بااسرائیل:

یکی از تهمتها رابطه ایران با صهیونیسم بین المللی است شایعه خرید سلاح از دولت اسرائیل را بارها منتشر کردند وایادی آنان در منطقه به تبلیغ و بهره برداری از آن پرداختند این نوع اتهامات و نسبتها بدین هدف به ایران اسلامی

 

 

 

 

زده می شود که انقلاب اسلامی را در بین مردم مسلمان دنیا که بشدت از اسرائیل غاصب متنفرند منزوی ساخته وازاین راه غیر مستقیم به ملت مسلمان جهان القاء کنند که انقلاب ایران نه تنهااسلامی نیست بلکه طرفداراسرائیل دشمن شماره یک اسلام است وازاین راه خدشه به اسلامی بودن آن وارد نمایند. واین همان سیاست استعماری پیرانگلیس است که برای تضعیف و کوبیدن یک جریان ضداستعماری آن را به خود منتسب می نماید.

 

2- فرقه ای بودن انقلاب:

و نیزاز جمله تبلیغات استعمارگران جهت تضعیف پایگاه اعتقادی انقلاب در بین مسلمانان کوشش در جهت القاءاین مسئله است که آنچه درایران واقع شده یک انقلاب شیعی است و ربطی به اهل تسنن ندارد یعنی کوشش می کنند که این انقلاب رااز عمومیت انداخته و خاص شیعه جلوه دهند. و از طرفی تبلیغات ضد شیعی را دامن زده و چماق تکفیر را بر فرق شیعه می کوبند تا بطور کلی این انقلاب را غیراسلامی معرفی نمایند.

 

واینک بر همه امت اسلام بویژه علماء متعهد فریقین است که بیش از پیش بیدار و هوشیار باشند و بااستعمار وایادی آن به مقابله جدی بپردازند. زیرا هنوز که هنوزاست استعماری برای تداوم سلطه خوداز تضاد فرقه ای و برپا ساختن اختلافات داخلی و تکفیر مسلمانان بوسیله یکدیگر وایجاد مذاهب ساختگی و طرح جریانهای انحرافی و. .. دست برنداشته بلکه هر روز توطئه های آنان بیشتر و نقشه های آنان پیچیده تر می شود. وامروزه استعمارگران در کشورهای اسلامی مزدوران و عوامل دست نشانده مسلمانان ناآگاه احزاب و گروههای مخالف اسلام را دراین جهت (تفرقه و تکفیر یکدیگر) بکار گرفته چرا که تفرقه و تکفیر یکدیگر) بکار گرفته چرا که تفرقه و درگیری شیشه عمرامپریالیسم جهانخوار بشمار می آید و بااز بین رفتن آن امپریالیسم به پایان عمر خود می رسد متاسفانه برخی از پیروان مذاهب و علماء آنان به این مسئله توجه ندارند و در عمل بااستعمارگران وایادی آنها همسو شده و به طرد و لعن و تکفیر یکدیگر می پردازند.

 

بیاد داریم دشمنان اسلام پس از پیروزی انقلاب اسلامی که ازاتحاد و تفاهم موجود بین اقشار مختلف جامعه سخت نگران شده بودند چگونه با گروه سازی ها و تفرقه افکنی ها بین مسلمانان بویژه شیعه و سنی سعی نمودنداین وحدت و یگانگی رااز بین ببرند اینان گر چه در

 

 

برخی از توطئه ها شکست خوردند ولی مسلمااز فعالیت نایستاده و هر روز با چهره و عنوان دیگری آتش افزوزی می کنند. لذا بر همه ملت بویژه حوزه های علمیه که پاسدارارزشهای اسلامند لازم است که بر هوشیاری خودافزوده و دشمن شناسی را در کنار خداشناسی مد نظر داشته باشند. ما باید دسیسه های دشمنان دین را در تمام زمینه های فکری و سیاسی واقتصادی شناسائی کرده و با آن برخوردی قاطع و همه جانبه داشته باشیم و بر وحدت وانسجام خود بیفزایم چرا که وحدت ما شکست دشمنان ما را بدنبال خواهد داشت.

 

تااینجا تکفیر واثرات منفی آن و ریشه های آن را مورد بررسی قرار داده و بگوشه ای از دسائس استعمار در رابطه باایجاد جو تکفیر در جوامع اسلامی اشاره کردیم. ادامه این مباحث در شماره های آینده در فرصت مناسب پی گیری خواهد شد.

 

والسلام

 

----------------------------------------

 

پاورقی ها

1. سیمای اسلام. 295 به نقل از[ الابطال] و شبهات حول الاسلام /09

 

2....ومالکم لاتقاتلون فی سبیل الله والمستضعفین من الرجال والنساء... نساء.57.

 

3.اصول کافی ج[ 164/02/ باب الاهتمام بامورالمسلمین].

 

4. ممتحنه /01

 

5. نساء.141.

 

6.ال عمران. 18.

 

7.ال عمران. 103.

 

8.اصول کافی ج 166/02/ [ باب اخوه المومنین بعضهم لبغض].

 

9. فتح. 29.

 

10. صف /04

 

11. دو مذهب. 64 به نقل از[ التبشیر والاستعمار

 

 

 

 

فی البلادالعربیه] دکتر مصطفی خالد.

 

12. قصص العلماء.375.

 

13. به خاتمه مستدرک مرحوم نوری و به مقدمه[ نهایه] چاپ نجف مراجعه شود.

 

14. روزنامه کیهان 64/09/11 به نقل از روزنامه حبل المتین شماره. 14.سال. 19.ذیحجه. 1329.

 

15. یکصدسال مبارزه روحانیت ج 103/01.

 

16. خاطرات همسفر. چاپ امیرکبیر.

 

17. همان ماخد. 9 11.

 

18. همان ماخد /11

 

20. شیخ طنطاوری جوهری مصری در تفسیر خود[ الجواهر] ج 202/05/. شرح ملاقات و مذاکرات خود با[ ادوارد برون] در سالهای19101900[ میلادی] در مصر بیان کرده و می گوید:[ وی بخوبی زبانهای عربی و ترکی و فارسی و لغات دیگر را می دانست و در آن دیدار پیرامون اموراسلام با من صحبت داشت و گفت:[ دولت انگلستان مرا مامور کرد تا دراین موضوع تحقیق کنم آیاائتلاف شیعه و سنی امکان پذیراست یا نه؟ و من برای انجم این ماموریت به تریه رفتم و مدتی در میان مردم آن سرزمین بسر بردم و سپس به ایران رفتم و باایرانیان معاشرت کردم و. .. مکارم الاثار دراحوال رجال قرن 13 و 14 هجری ج 2203/06/. میرزامحمدعلی معلم حبیب آبادی. ج 19. صحیفه نور ج 107/07.

 

21. خاطرات همفر. 76.

 

22. همان ماخد.81.

 

23. همان ماخد..84.

 

24.امیرکبیر هاشمی رفسنجانی. 294.

 

25. نقل به مضمون از خطبه[ نمازجمعه] آیه الله منتظری ج1.[ در مکتب جمعه]. 181.

 

26.اتحاداسلام سعسانی. 102.

 

27.امیرکبیر هاشمی رفسنجانی. 197. به نقل از سیاست خارجی ایران در دوره صفویه. .288.

 

28. تشیع علوی. 302.

 

29. خاطرات همفر. 81.

 

30. صحیفه نور ج. 14.278.

 

31. خاطرات همفر بند6.93.

 

32. قصص العلماء. 52 53.

 

33. جزوه[ سیر تفکر جدید در جهان وایران]. 66.

 

34. دو مذهب به نقل از[ تریاق القلوب. 333 و[ القادیانی]. 94. و [ المسئله القادیانیه]. 25.

 

35. دو مذهب به نقل از[ القادیانی والقادیانیه]. 89.

 

36. خاطرات همفر. 76.

 

37. کتاب[ ویژگیهای امپریالیسم] 145 از نشریات جزب جمهوری.

 

38. دو مذهب. 76 به نقل از[ نعل وارونه]. 25 26. و[ حقوق بگیران انگلیس].

 

39. دو مذهب. 79 به نقل از[ کنجینه حدود واحکام]. 217.

 

40. دو مذهب. 79 به نقل از[ اقدس] چاپ مطبعه ناصر بمبئی. 27.

 

41. در فصل یکم ماده دوم تبصره 52اساسنامه انجمن چنین آمده است انجمن به هیچ وجه درامور سیاسی مداخله نخواهد داشت و نیز مسئولیت هر نوع دخالتی را که در زمینه های سیاسی ازافراد منتسب به انجمن صورت گیرد بر عهده نخواهد داشت.

 

42. حزب قاعدین. 168 به نقل از کتاب[ انشعاب در بهائیت] اسماعیل رائین.

 

43. همان مدرک.

 

44. سیدجمال الدین اسدآبادی بنیانگزار نهضتهای اسلامی صدر واثقی. 273.

 

45. کتاب توطئه شاه علیه امام خمینی. 104.

 

46. خاطرات همفر. 76.

 

47. روزنامه جمهوری اسلامی 1363/09/18.

 

48. کتاب وحدت. 22.

کلمات کلیدی
دین  |  اسلام  |  شیعه  |  مذهب  |  استعمار  |  تفرقه  |  تکفیر  |  اتهام  |  استعمارگر  | 
لینک کوتاه :