×

شناخت سوره ; سوره الرحمن و مقام صدیقان


تعداد بازدید : 2146     تاریخ درج : 1390/10/14

36

قسمت دوم

در سورۀ مبارکۀ الرحمن یک مطلب مهم و ارزنده وجود دارد که در سوره های دیگر قرآنی وجود ندارد و مخصوص آن سوره می باشد. این سوره را باید سوره انسان بدانیم. زیرا آیات شریفه الرحمن در تحول و سازندگی انسان نقش اساسی دارد. از جمله آثاری که در سوره مبارکۀ الرحمن دیده می شود و نمی توان در سور دیگر قرآن کریم به دست آورد این است که انسان را به مقام والای صدیقان می رساند که مقامی خاص می باشد. تأمل در سور و آیات گوناگون قرآن کریم نشان می دهد که هر سوره ای یا آیه ای خاصیتی روحانی دارند و بر اثر تلاوت و انس گرفتن با آن می توان آن اثر را در حیات دنیوی و اخروی خود مشاهد کرد. احادیث زیاد داریم که از خواص خواندن سور و آیات شریفه وحی گفته اند. خداوند متعال چنین خواصی را در سوره ها و آیه های خود گذاشته است تا از انسان ها در سطوح متفاوت روحی و ایمانی دستگیری معنوی کند.

عظمت سوره مبارکه الرحمن را باید از مقام صدیقان به دست آورد. که بسیار شگفت انگیز می باشد. در واقع اگر برای سوره مبارکه الرحمن جز آگاهی از مقام صدیقان نباشد و انسان را به این مقام بلند نزدیک نسازد، برای بزرگی آیات آن کفایت می کند. انسان در ارتباط روحی و باطنی با سوره الرحمن متوجه می شود که خداوند او را از مسیر آیات خود به درون دعوت می کند و سرانجام سوره الرحمن همنشین و امین او خواهد شد و دردهای جسمانی و روحانی او را تسکین خواهد بخشید. پس علاج و درمان اساسی انسان ها در سوره مبارکه الرحمن می باشد. زیرا تلاوت کنندۀ این سوره همراه آیات حرکت می کند تا به مقام صدیقان نزدیک شود.

مقام صدیقان چیست؟

مقام صدیقان را باید غایت و مقصد عالی عارفان و سالکان کوی حق به حساب آورد که در طلب رضوان الله ولقاء الله می باشند. منزل صدیقان بالاترین منزل از منازل سیر و سلوک الی الله می باشد و ممتاز بودن اولیاء الله را نشان می دهد. انسان های عادی نمی توانند به آن مقام عظیم نزدیک شوند و تنها انسان های کامل یا فنا شده در خداونداند که توفیق دست یابی به مقام صدیقان را دارند حال آیاتی از قرآن کریم را در این مورد خواهیم آورد.

الف) «واذکر فی الکتاب ابراهیم انه کان صدیقا نبیا» (سوره مریم، آیة 41)

حضرت ابراهیم درمیان پیامبران مقام والایی داشته است و ما می نگریم که خداوند در سوره مریم او را پیامبری می شناسد که ضمن مقام نبوت، صدیق هم بوده است. یعنی او را با عنوان صدیق ستوده است. در سوره ها و آیه های دیگر تعابیر دیگری در ستایش ابراهیم خلیل آمده است مانند «اَوّاه». این نوع ستایش در محدوده خاصی است و در مقام علت افعال و عملکرد شخص است. ولی در آیه ای که از سوره مریم ذکر کردیم می نگریم که مقام توصیف ابراهیم است. به همین خاطر خداوند فرموده ابراهیم صدیق و نبی است.

ب) «واذکر فی الکتاب ادریس انه کان صدیقا نبیا» (سوره مریم،آیة 56)

باید بدانیم که صدیق تفاوت دارد با صادق و صداقت انسان. ابراهیم صدیق است ادریس صدیق است حضرت مریم صدیقه است. یعنی بانویی که به مقام صدیقان نزدیک شده است «و اُمُّهُ صدیقه» (سوره مائده،آیة 75).

پس از آیات قرآن استفاده می شود که مقام صدیق مقدم است بر مقام نبوت. یعنی مقام صدیقان بالاتر است از مقام کسانی که نبی الله بوده اند. مقام صدیق به والایی مقام ولایت است.

امامت رهبری مردم است به طرف خداوند و احکام شرعی و دینی خداوند که به کمال و رشد خود نایل آیند. پس امامت راه سعادت مردم را باز می کند. اما مقام ولایت یک مقام باطنی است و شخصی نه مقام اجتماعی و در واقع ولایت سبب امامت امامان می باشد این مقام را خداوند به کسانی می دهد که شایسته می باشند. پس امامت معلول ولایت است. امامت در واقع درختی است که در سرزمین ولایت می روید. از همین رواست که رهبری و امامت مردمان را می توان ظالمانه ستاند ولی مقام ولایت قابل تصرف دیگران نمی باشد. اکنون می گوییم همین فرق میان امامت و ولایت، میان نبی و صدیق می باشد. نبوت عبارت است از گرفتن وحی از خداوند و رساندن به مردم، هر نبی رسول نیست، ولی هر رسول نبی می باشد.

پس مقام رسالت بالاتر از مقام نبوت می باشد، تا چه رسد به مقام امامت که برتر از مقام رسالت است. شاید کسی نبی باشد ولی امام و رسول نباشد. اما هر رسولی که به مقام امامت نایل آمده باشد از طریق نبوت بوده است. اول نبی می شوند و بعد رسول و بعد امام خلق خواهند شد. حال پی می بریم که مقام نبوت مقام والایی است چون نبی وحی را در این مقام از خداوند دریافت می کند. حال تا شخص به مقام صدیقان نرسد راهی به مقام نبوت نخواهد داشت، همان طور که تا انسان به مقام ولایت نرسد به مقام امامت خلق نخواهد رسید. زیرا صدیق بودن پاکی وجود انسان را می رساند، به طوری که هیچ آلودگی و انحراف در آن دیده نشود. پس این صداقت است که انسان ها را لیاقت نبوت می بخشد.

مراد در حدیث «العلماء فی امتی افضل من انبیاء بنی اسرائیل»، مقام صدیقان است نه مقام نبوت. از آیات می توان به دست آورد که انسان می تواند به مقام صدیق برسد و او نبی هم نباشد چون صدیق اعم است نه اخص. یعنی هر نبی صدیق می باشد. از این آیه که ذکر شد به دست می آید که حتی مردم عادی هم می توانند در ردیف صدیقان باشند و مقام صدیق به انبیا اختصاص ندارد و کسب شدنی است.

ناگفته نماند که مقام صدیقان مراتب مختلف دارد و برای انسان های عادی که به مقام نبوت نرسیده اند، مرتبۀ نازله ای از مقام صدیقان وجود دارد که می توانند به آن نزدیک شوند افضل بودن عالمان امت پیامبر اسلام بر پیامبران بنی اسرائیل از باب درجات صدیق بودن است و گرنه آنان راهی به مقام نبوت نخواهند داشت.

ج) «ومن یطع الله والرسول فاولئک مع الذین انعم الله علیهم من النبیین والصدیقین والشهداء والصالحین» (سوره نساء،آیة 69)

صدیق بودن کمال معنوی انسان را نشان می دهد و صفت روحانی و نفسانی او به حساب می آید. یعنی صدیق بودن نشان دهنده خصلت ثابت است که در روح انسان وجود دارند نه در رفتار و اعمال او که قابل تغییر می باشد، این آیه می رساند که مطیع خداوند و رسول در واجبات و محرمات، در میان صدیقان است و درجه متعالی آنان را دارد. پس مراد آیه این است که خداوند به صدیقان انعام خاص و عنایت فوق العاده ای دارد. از این رو ترک محرمات الهی و انجام دادن واجبات الهی ارزش والایی خواهد داشت. در آیه اولئک هم الصدیقون به چشم نمی خورد و گفته شده که آنان با صدیقان خواهند بود. همراه بودن با صدیقان در صورت اطاعت خدا و پیامبر قطعی و حتمی می باشد. اصلا تخلف پذیر نیست. و هر کس می تواند امید داشته باشد که روزی از صدیقان باشد. جالب این است که خداوند در آخر همین آیه شریفه فرموده است؛ والشهداء والصالحین. یعنی صدیقان غیر از صالحان و شهدا می باشند و مقام شان بسیار بالاتر از مقام شهدا و صالحان امت می باشد. اگر به ترتیب ذکر شده توجه شود می توان گفت که صدیق نبی است و صالح و شهید. البته کمالاتی هم در صدیق وجود دارد که دیگران ندارند و این نکته، اوج عظمت صدیقان را می نمایاند.

قرآن کریم حضرت مریم را صدیقه می خواند با این که آن حضرت از انبیا نبود و مادر نبی بود. در قرآن می نگریم که حضرت زکریا که از انبیای الهی بود حسرت زندگی حضرت مریم را می خورد. (سوره آل عمران، آیة 37). این جاست که عظمت صدیقه بودن حضرت مریم را درک می کنیم. در تاریخ می بینیم که لقب های صدیق و صدیقه به حضرت علی(ع) و حضرت زهرا(س) داده شده است که از انبیا هم نبودند. دربارۀ غسل بدن مطهر فاطمه(س) این جمله آمده است: «لا یغسل الصدیقه الا الصدیق» یعنی صدیقه را جز صدیق غسل نمی دهد. حال می توان عظمت سوره الرحمن را یافت که چقدر فراوان است. زیرا سوره مبارکه است که بشر خاکی را به مقام صدیقان می رساند.

کلمات کلیدی
سور  |  الرحمن  |  صدیق  |  سوره الرحمن  |  مقام صدیق  |  سوره مبارکه الرحمن  |  عظمت صدیقه بودن حضرت مریم  | 
لینک کوتاه :