×

تأثیر عوامل معنوی در پیروزی مقاومت حزب اللّه لبنان


تعداد بازدید : 1104     تاریخ درج : 1392/06/27

 

 

 

مقدمه

 زمانی که در سال 1982م. کمیته ای نه نفره مأموریت یافتند با تأسی به اندیشه های جهان شمول خمینی کبیررحمهم الله این حزب را بر اساس »پایبندی به دین(بنیاد فرهنگی صبح قریب، کتاب مقاومت (ویژه نامه نخستین جشنواره بین المللی جایزه بزرگ مقاومت اسلامی)، تهران، مرداد 1388، ص 32)

 اسلام«، »نبرد با اسرائیل« و »التزام قلبی و عملی به ولایت فقیه« پی ریزی نمایند،(در زمینه روند تشکیل جنبش حزب اللّه ر.ک: شیخ نعیم قاسم، حزب اللّه لبنان، ترجمه محمدمهدی شریعتمدار، تهران: اطلاعات، 1383، ص 17 - 29؛ مسعود اسداللّهی، از مقاومت تا پیروزی، تهران: مؤسسه مطالعات و تحقیقات اندیشه سازان نور: ذکر، 1379، ص 51 - 71؛ کتاب مقاومت، پیشین، ص 30)

 کسی گمان نمی کرد که این جنبش انقلابی، روزی به نماد عزت و اقتدار ملی لبنان مبدّل گردد. شاید به ذهن کسی خطور نمی کرد که تلاشها و مقاومت مجاهدان این حزب منجر به خروج نیروهای غربی (ناتو) از سواحل بیروت (1984 م.) و عقب نشینی اسرائیل از بخش اعظم خاک لبنان (در 24 می 2000م.) گردیده و تابوی شکست ناپذیری اسرائیل را بشکند. اوج اقتدار حزب اللّه در مقاومت »سی و سه روزه« بود که دلیرمردان و شیرزنان حزب اللّه معجزه ای دیگر آفریدند و در نبردی نامتقارن که به »جنگ سی و سه روزه« شهرت یافت، رژیم غاصب صهیونیستی را با تمام توان نظامی اش به(در این زمینه ر.ک: هشام آل قطیط، ثلاثه و ثلاثون یوماً أحدثت بُرکاناً فی اسرائیل، دمشق: موسسه البلاغ، 1427ق /2006م)

 خاک مذلّت نشاندند و با نبرد سلحشورانه و دفاع جانانه خود بار دیگر پرچم جهاد را به نفع اسلام به اهتزاز درآوردند.

 این دستاوردها و پیروزی های درخشان حزب اللّه توجه تمام دنیا را به خود معطوف ساخت و سبب شد نظریه پردازان و تحلیل گران، هریک از زاویه ای خاص به بررسی عوامل پیروزی حزب اللّه بپردازند تا به این سؤال پاسخ دهند که چگونه(عمده رسانه ها و تحلیل گران غربی، با اتخاذ یک تحلیل یکسویه تلاش می نمایند جنبش حزب اللّه را جنبشی انتقام جو و به تعبیر خود تروریست معرفی نمایند که تنها با تکیه بر مبارزه قهرآمیز و اقدامات ضد بشری! (همچون عملیات استشهادی) توانسته است پیروزیهای مقطعی کسب نماید! )

 حزب اللّه موفق شد کاری را که سایر ارتشهای عرب از انجام آن عاجز ماندند، با پیروزی به انجام رساند و بزرگترین و افتخارآمیزترین دستاورد تاریخ مناقشات اعراب و صهیونیزم را رقم زند؟ به راستی چه راز و رمزی در مقاومت حزب اللّه نهفته است که آن را در ناکام گذاشتن دشمن ممتاز ساخته و نامش هول و هراس بر دل دشمن انداخته است؟

 مفروض مقاله این است که جنبش حزب اللّه بر خلاف بسیاری از سازمانها و گروههای مبارزاتی که در برابر رژیم صهیونیستی دچار واگرایی و فرسایش پتانسیل ها شدند، در مقابله و مبارزه خود با دشمن بر عوامل معنوی (همچون توکل و امید به خدا، جهاد و شهادت طلبی، الهام پذیری از حماسه عاشورا، ولایت محوری و. ..) تکیه داشت که این عوامل پیروزی آفرین دست کم از دید طراحان نظامی دشمن پنهان بوده و برای آنها قابل محاسبه و پیش بینی نبود. حال این که چگونه این عوامل سبب فائق آمدن حزب اللّه بر دشمنان گشته، مبحثی است که این مقاله به تبیین آن خواهد پرداخت.

 تجلّی عوامل معنوی در جنبش حزب اللّه

 در شروع بحث با توجه به ضرورت، تعریفی از معنویت ارائه می شود. معنویت یعنی از دنیا و زخارف آن دلکندن و دل به خدای بی همتا بستن؛ یعنی عبد خدا بودن و تلاش در جهت کسب رضای او. بر این اساس معنویت در نتیجه اعمال و عبادات خداجویانه و توکل و توسل به خداوند یزدان حاصل می شود و این احساس روحانی ارزشهایی همچون ایثار و فداکاری، جهاد و مقاومت، شهادت طلبی، امید به نصرت الهی و... را به همراه دارد.

 بدون تردید هر حرکت بشری اعم از فردی و اجتماعی براساس پایه فکری و یا اعتقادی صورت می پذیرد و این اصل در خصوص نهضتها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. عقیده و ایدئولوژی بنیادی ترین عنصر پیدایش و استمرار حیات نهضتها به شمار می رود و همه گفتارها، فعالیتها، مبارزات، استراتژیها و اهداف، هماهنگ با آن و نشأت یافته از چنین منبعی است. هیچ جنبشی بدون ایدئولوژی نبوده و جنبش حزب اللّه نیز خارج از این مقوله نیست.(شیخ نعیم قاسم، پیشین، ص 48)

 در ایدئولوژی پویا و دینامیک حزب اللّه عناصر معنوی و فرهنگی بر عناصر فیزیکی، مکانی و زمانی ترجیح داده شده و باورهای دینی مهم ترین استراتژی این جنبش برای مبارزه علیه دشمن است. سیدحسن نصراللّه دبیرکل حزب اللّه در مصاحبه ای می گوید: »حزب اللّه یک جنبش نظامی نیست، ما یک جنبش اسلامی و ایمانی هستیم. ماهیت حزب اللّه ماهیتی اسلامی و عقیدتی است.«(روزنامه انتخاب، 1379/4/30)

 واقعیت آن است که حزب اللّه از نظر عوامل مادی به مراتب از دشمن ضعیف تر بوده و دشمن از نظر تجهیزات، لوازم و ادوات جنگی برتری محسوس و غیرقابل انکاری داشت؛ اما در جهان بینی اسلامی علل و عوامل معنوی، می توانند عوامل مادی را تحت الشعاع قرار دهند.(این مسئله در جنگهای صدر اسلام مانند جنگ بدر، احزاب، فتح مکه و... بارها تحقق یافت و مسلمانان با وجود نیروی نظامی و تجهیزات جنگی کمتر توانستند بر لشکر مجهز دشمن غلبه کنند)

 مقام معظم رهبری پس از پیروزی حزب اللّه در جنگ 33 روزه می فرماید: »اکنون رژیم غاصب (صهیونیستی) که چند دهه با ارتش و تسلیحات خود و با پشتیبانی نظامی و سیاسی آمریکا، چهرهای مهیب و شکست ناپذیر نشان میداد، دو بار از نیروهای مقاومت، که با اتّکا به خدا و مردم، بیش از اتّکا به سلاح و تجهیزات می جنگیدند، شکست خورده (است).« ایشان در پیام تبریک خود به(کتاب مقاومت، پیشین، ص 3)

 سید حسن نصراللّه به مناسبت این پیروزی (جنگ 33 روزه) می فرماید: »جهاد دلاورانه و مظلومانه شما که نصرت الهی را به شما ارزانی داشت، بار دیگر ثابت کرد که سلاحهای مدرن و مرگبار در برابر ایمان و صبر و اخلاص، ناکارآمد است و ملتی که ایمان و جهاد دارد مغلوب سیطره قدرتهای ستمگر نمی شود.«(پژوهشکده باقرالعلوم به کوشش طاهره انصاری، شکوه مقاومت، تهران: امیرکبیر، کتابهای جیبی، 1386، ص 63 و 64)

 معنویت در رزمندگان دلیر حزب اللّه لبنان تأثیر فراوان داشته و مجاهدان با بهره گیری از این عوامل و تکیه بر باورهای دینی بر ارتش به ظاهر قدرتمند دشمن فائق آمدند و بار دیگر این جمله زیبای مقام معظم رهبری را تفسیر نمودند: »ملتی که بخواهد در برابر امواج طوفانی، پولادین باشد و در تعارض و تقابل با قدرتها و استکبار جهانی، پیروز و سربلند بیرون آید، تنها در سایه معنویت می تواند به این هدف الهی دست یابد.«(1370/11/18)

 ایمان و توکل به خدا

 فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا بِاللّهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَیدْخِلُهُمْ فِی رَحْمَةٍ مِنْهُ وَفَضْلٍ وَیهْدِیهِمْ إِلَیهِ صِرَاطاً مُسْتَقِیماً (نساء: 175)

 و کسانی که ایمان به خدا آورند و به او تمسک جویند، در آینده نزدیک مشمول رحمت و لطف او قرار خواهند گرفت و خداوند آنان را در راهی مستقیم به سوی خود رهنمون می سازد.

 با عنایت به اینکه انگیزه دفاعی در پرتو اعتقاد و عشق صادق به خدای متعادل بارور می شود، و جوهر مقاومت و حماسه نیز با تجلی قدرت خدا در اراده و قلب انسان مجاهد به وجود می آید، باید بپذیریم که هویت دفاعی در فرهنگ جامعه نیز تنها در مدار خداباوری و ایمان و توکل به خدا تحقق پیدا می کند.

 سرآمد باورهای دینی و ریشه همه معنویات ایمان به خداست. ایمان(مرتضی مطهری، بیست گفتار، تهران: دفتر انتشارات اسلامی، 1361، ص 151)

 سرچشمه توانایی، قدرت، پایمردی، دلیری، توکل و اعتماد به نفس است و بزرگترین عامل پیروزی بر مشکلات محسوب می شود. (آل عمران: 139) تأثیر این مسئله را در پیروزیهای غرورآفرین لشکریان اسلام در طول تاریخ به خصوص در جنگهای صدر اسلام، و در دوران هشت سال دفاع مقدس بیش از هر جای دیگر(حضرت امام خمینی رحمهم الله می فرمایند: »سرّ پیروزی صدر اسلام ایمان به خدا بود.« P 1359/2/25}

 می توان درک کرد.

 این مؤلّفه در پیروزی مقاومت حزب اللّه لبنان و نبرد قهرمانانه آنها در مصاف با رژیم اشغالگر نیز بسیار مؤثر بوده و شکوه و جلالی وصف ناشدنی به مقاومت رزمندگان دلیر حزب اللّه بخشیده است. ایستادگی عده کمی با ابزارهای ناچیز و چیره شدن آنها بر دشمن تا به دندان مسلح، بدون عنصر ایمان و اعتقاد کامل به خداوند و عنایت او غیرممکن است. عنصری که شور و شوق مقاومت بر جان رزمندگان حزب اللّه افکنده و شرنگ شکست و ناکامی را در کام تجاوزگران ریخته است.

 به اعتراف کارشناسان نظامی و سیاسی مبحث افزایش توان روحی در جنگها از اهمیت به سزایی برخوردار است و از مهمترین عوامل پیروزی به شمار می آید که ایمان مذهبی در این زمینه یعنی ارتقاء آمادگی روحی نقش اساسی دارد. وقتی(علی تقی زاده اکبری، عوامل معنوی و فرهنگی دفاع مقدس، قم: مرکز تحقیقات اسلامی، 1380، ج1، ص34)

 رزمنده مسلمان قلب خود را با رابطه های اتّکا و توکل، به دریای قدرت و عظمت الهی متصل می کند، اراده و روحیه او چنان قوی و نیرومند می شود که مغلوب هیچ عامل دیگری نمی شود. این دستاورد سترگ ایمان، در مقاومت حزب اللّه بسیار(شهید مطهری می فرماید: »این گونه اعتقاد به تقدیر و تدبیر الهی که نتیجه توکل و اعتماد به خداست، ترس از مرگ و نابودی و همچنین ترس از فقر و بی چیزی را از میان می برد.« (ر.ک: مجموعه آثار، ج 1، ص 413) )

 جلوه گر بود و بر همین اساس ایمان و روحیه تزلزل ناپذیر مجاهدان حزب اللّه را می توان از مهمترین عوامل پیروزی آنها برشمرد.

 نیروی ایمان روح امید و اعتقاد به نصرت الهی را در آنها زنده کرده است. این سرمایه گران سنگی است که ضعف و سستی را از مجاهدان و رزمندگان دلیر حزب اللّه زدوده و با ارتقاء قدرت معنوی و ایمانشان آنها را در مبارزه با ظلم و جور راسخ تر نموده است. آنها با چنین روح و روان عالی، لحظه ای از مبارزه و استقامت در برابر دشمن کوتاهی نورزیده و روحیه پایداری همواره در آنها زنده و پویاست؛ چرا که اطمینان دارند هیچ قدرتی قادر به شکست آنها نیست و پیروزی تنها از سوی خداوند توانای حکیم خواهد بود. (حج: 40؛ آل عمران: 126)

 در بخشی از نامه سرگشاده حزب اللّه به این مسئله چنین اشاره شده است:(حزب اللّه لبنان این نامه را - که در واقع مانیفیست سیاسی حزب محسوب می شود - در 16 ژاویه 1985 (1363/11/27) در یک گردهمایی سیاسی مطرح و در آن هویت، استراتژی، مواضع و برنامه های ایدئولوژیک خود را اعلام نمود. برای آگاهی کامل از این نامه سرگشاده ر.ک: مسعود اسداللّهی، پیشین، ص 215 - 189)

 »دستان بدون سلاح اما سرشار از قدرت ایمان به پشتیبانی الهی قادرند زنجیرهای آهنین نظامهای طاغوتی و استبدادی را در هم شکنند.... خداوند پشتیبان ماست، با الطاف خود به ما یاری می رساند، در دل دشمنان رعب و وحشت می افکند و ما را بر آنان پیروز می گرداند.«(همان، ص 211)

 رزمندگان حزب اللّه با تکیه بر وعده حق الهی در مسیر رفع ظلم و مبارزه با حاکمیت مستکبران ثبات قدم دارند تا نوید فتح نهایی مستضعف بر مستکبر رإ؛ک ک ذ 00 اًتحقق بخشند. همان گونه که از تفسیر آیه پنج سوره قصص برمی آید اراده و مشیت الهی بر پیروزی مستضعفان تعلق گرفته و این بشارتی است برای انسانهای آزاده و خواهان حکومت عدل و داد، که بالاخره حق بر باطل و ایمان بر کفر غلبه خواهد کرد. حزب اللّه لبنان در گفتمان خویش با تأسی به این آیه و باور به آینده روشن، به مسلمانان و سایر ملل ضعیف جهان به دید مستضعفان نگریسته که پیروزی نهایی آنان بر مستکبران امری قطعی و تردیدناپذیر است.

 این موضوع محور اندیشه سیاسی حزب اللّه است و در سخنرانیهای مسؤلان حزب اللّه به آن اشاره شده است. رهبر حزب اللّه سیدحسن نصراللّه می فرماید: »... و به خاطر این وعده الهی »وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ...« (قصص: 5) در نتیجه طغیانی که امروز به بالاترین حد خود رسیده، باید منتظر تحقق وعده الهی باشیم... تا هنگامی که ایمان و اراده ما متصل به این حاکم مطلق هستی (پروردگار بی همتا) باشد، پیروزی و نصرت از آنِ ماست.«(نشریه آبادی، ش 21)

 سیدحسن نصراللّه، پس از آغاز تهاجم صهیونیستها در نبرد سی و سه روزه در اولین پیام خود خطاب به صهیونیستها چنین گفت: »شما نمی دانید امروز با چه کسی می جنگید، شما با فرزندان محمّدصلی الله وعلیه وآله، علی، حسن، حسین و با اهل بیت رسول خدا و اصحاب او (علیهم السّلام) وارد جنگ شده اید، شما با قومی می جنگید که ایمانی فراتر و برتر از همه انسانهای این کره خاکی دارد... به امید و یاری خدا روزهای آینده را میان ما و شما خواهیم دید.« ایشان سپس به مردم لبنان چنین گفت: »من با توکل و اعتماد به خداوند سبحان و با اعتماد به مبارزان و به شما و با شناختی که از این ملت و این دشمن دارم، همچنانکه بارها وعده داده ام، باز هم به شما وعده پیروزی می دهم... به یاری خدا پیروزی محقق است.«(هفته نامه یالثارات الحسین، ش 383)

 رهبر دلیر حزب اللّه در دومین پیام خود نیز به مردم لبنان گفت: »ما توکلمان تنها به خداست که وعده نصر و پیروزی به مؤمنان داده است... مردم عزیز لبنان من به شما اطمینان می دهم که ما پیروز خواهیم شد... شما از مشاهده این ویرانی ناامید نشوید... مهم این است که هم اکنون پایداری کنیم تا پیروزی را در آغوش گیریم.«(همان)

 دکتر صفی الدین نماینده و مسئول دفتر جنبش حزب اللّه در ایران، قبل از اتمام جنگ سی و سه روزه در مصاحبه ای چنین ابراز داشت: »ما در این جنگ پیروزیم. تاکنون پیروز میدان بوده ایم و پیروزی نهایی نزدیک است اگر چه مثل جنگ احزاب کمی طولانی شود.«(هفته نامه صبح صادق، 23 مرداد 1385)

 گذشته از این مطالب، آیه معروف »فَإِنَّ حِزْبَ اللّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ« (مائده: 56) که بر پرچم و رایت حزب اللّه نقش بسته است به طور مشخص ایده و باور آنها را به این اصل اثبات می کند. آنها به پیروزی خویش ایمان و باور دارند و این عقیده جز از باورهای دینی آنها و امید به آینده ای روشن نشأت پذیر نیست.

 بدون شک توجه و اعتقاد به این اصول و باورهای ارزشمند است که رهبر معظم انقلاب حضرت آیت اللّه خامنه ای، حزب اللّه امروز را خط مقدم دفاع از امت اسلامی و همه ملتهای منطقه دانسته و می فرماید: »ایستادگی ملت لبنان و مجاهدت قهرمانانه حزب اللّه و اقتدار برخاسته از ایمان و توکل آنان نماد دیگری از بیداری دنیای اسلام و عزم راسخ آنها در برابر دشمنی ها و کینه توزیهاست.«(10 مرداد 1385)

 ولایت مداری

 مسئله ولایت از مهمترین اصول دین اسلام بوده و نظام سیاسی اسلام و شیوه حکومت اسلامی بر پایه ولایت است. در اعتقاد شیعه، امامت و ولایت جوهره(جواد محدثی، پیام های عاشورا، قم: زمزم هدایت، 1385، ص212)

 سیاست است و از این رو هویت سیاسی مذهب شیعه با وجود امام شناخته می شود. غیبت امام در عینیت جامعه، حیات سیاسی شیعه را در زیست منتظرانه قرار داده است و در این دوران حساس رسالت حفظ مکتب و هدایت امت و مسئولیت سامان بخشی سیاسی به جامعه اسلامی بر عهده فقهایی است که از سوی آخرین امام به عنوان نمایندگان ایشان در بین امت اسلامی معرفی شده اند.

 بر هیچ کس پوشیده نیست که از مقومات فکری و عملی حزب اللّه اعتقاد آنان به ولایت فقیه و التزام قلبی و عملی به آن است. آنان به ولی فقیه به عنوان جانشینی پیامبرصلی الله وعلیه وآله و امامان معصوم علیه السلام و رهبر شرعی خود نگریسته که خطوط کلی فعالیتها را برای آنها ترسیم می کند و امر و نهی او نافذ و حاکم است. این(شیخ نعیم قاسم، پیشین، ص 81؛ ناصری، پیشین، ص 29؛ کتاب مقاومت، پیشین، ص 31)

 مسئله اصلی ترین ویژگی حزب اللّه در مقایسه با گروه های اسلام گرا در جهان می باشد که بر کلیه ارکان تشکیلاتی و همچنین دیدگاه های حزب اللّه سیطره افکنده و از عوامل اصلی و اهداف اساسی این حزب به شمار می آید.(همان، ص 26؛ مسعود اسداللّهی، جنبش حزب اللّه لبنان، گذشته و حال، تهران: پژوهشکده مطالعات راهبردی، 1382، ص 174)

 پذیرش کامل نظریه ولایت فقیه و حاکم نمودن آن بر شئونات مردمی و سازمانی، مبنا قرار دادن آن در همگرایی ها و واگرایی ها، ملاک دانستن و انطباق بایدها و نبایدهای خود با آن، لحاظ نمودن جایگاه علمای دینی و روحانیون در رفتارهای سازمانی و جهت گیریهای مقاومتی، نمونه هایی از حلقه های وصل(تشکیلات مبتنی بر ولایت فقیه باعث شده است که نقش روحانیت در این تشکل جلوه خاصی یافته و مراجع، علما و روحانیون از اعتبار خاصی میان حزب بهره مند باشند. نقش و جایگاهی که روحانیون در ارکان مختلف حزب اللّه دارا هستند، در هیچ یک از احزاب و سازمانهای لبنانی سابقه ندارد. از ابتدای تأسیس حزب اللّه تاکنون همواره اکثریت اعضای شورای این حزب را روحانیون تشکیل داده اند و ریاست شوراهای مهم همواره بر عهده یک روحانی بوده است)

 حزب اللّه با مقام ولایت است.

 دکتر صفی الدین در مصاحبه با نشریه راه مردم چنین اظهار می دارد: »اطاعت از ولایت فقیه جزو تکالیف ماست... این پیروزیهای ما همگی حاصل رعایت این اصول و قواعد است.« ایشان در جای دیگر می گوید: »ما هر چه داریم از انقلاب(نشریه راه مردم، 1382/5/2)

 اسلامی، امام رحمهم الله، مقام معظم رهبری و ولایت مطلقه فقیه و اطاعت محض از ولایت فقیه است.« سیدحسن نصراللّه نیز در این رابطه می فرماید: »توانمندی حزب اللّه(هفته نامه صبح صادق، 23 مرداد، 1385)

 که آن را در میان تمامی گروههای لبنانی برجسته کرده است و باعث حفظ و یکپارچگی آن شده، پیروی از ولایت فقیه است. ما کاملا مطیع رهبری و مقام ولایت فقیه هستیم و هرچه ایشان بفرمایند ما عمل می کنیم.«(محمدباقرسلیمانی، بازیگران روند صلح خاورمیانه، تهران:دفترمطالعات سیاسی وبین الملل،1379،ص236)

 حزب اللّه لبنان در کتابچه ای که در خصوص تاریخچه و دیدگاههای خود انتشار داده است، چنین بیان می دارد: »در خصوص ولایت امر، ما خود را به ولایت مرجعیت رشیدی پایبند می دانیم. ولایت در ولی فقیه جامع الشرایطی که عدالت، اعلمیت، کفایت، آگاهی به مسائل روز، مدیریت، تقوی و سایر صفات لازم در او تجلی یافته است. این ولایت فقیه و مرجعیت دینی، شایستگی زعامت دینی، سیاسی و رهبری مسلمانان را دارا می باشد. این مرجعیت، از راه نامزدی در انتخابات و صندوقهای رأی برگزیده نمی شود؛ بلکه از راه قبول صمیمانه مشکلات، امیدها و مبارزات خستگی ناپذیر مردم و دفاع از منافع، مفاهیم و ارزشهای اسلامی انتخاب می شود. ویژگیها و خصوصیات جغرافیایی، ملّی و مصلحتی در این مرجعیت نقشی نداشته است، بلکه یک موضوع شرعی است که در چارچوب شرع مقدس مشخص می گردد.«(اسداللّهی، پیشین، ص 175)

 نکته مهم این است که در تعهد حزب اللّه به ولایت فقیه و التزام به ارشادات و اوامر ولی فقیه انحصار به یک حوزه جغرافیایی مطرح نیست. دکتر صفی الدین(انصاری، پیشین، ص 27)

 می گوید: »بنده به جرأت می توانم بگویم که التزام به فرامین ولایت فقیه حد و مرز نمی شناسد... حزب اللّه همیشه (و در همه جا) خود را ملتزم به فرامین ولایت فقیه می داند.« بر این اساس مشاهده می شود که حزب اللّه مهمترین ویژگی خود(روزنامه قدس، 1382/11/30)

 را در پیوند دادن مردم با ولی فقیه می داند؛ ولی فقیهی که نباید ضرورتاً لبنانی باشد، زیرا این جغرافیای اسلام است و نه جغرافیای لبنان که مرز و عرصه فعالیتهای حزب اللّه را مشخص می سازد.

 رزمندگان حزب اللّه لبنان هم به لحاظ سیاسی و هم مذهبی از رهنمودها و فرامین بنیانگذار انقلاب اسلامی خمینی کبیررحمهم الله، به عنوان ولی فقیه اطاعت(کتاب مقاومت، پیشین، ص 36)

 محض داشته و با تکیه بر همین پشتوانه موفق شدند موازنه های مرگبار قبلی را بر هم زده و روح مقاومت را در بین مسلمانان عالم احیا نمایند. همان گونه که پیش تر اشاره شد جرقه های اولیه تأسیس حزب اللّه ناشی از تفکر و اندیشه های جهان شمول حضرت امام رحمهم الله بود که توسط شاگردانش به بار نشست؛ بر این اساس می توان چنین ابراز داشت حزب اللّه مبانی، اصول و ایدئولوژی خود را از امام رحمهم الله دریافت نمود و این امر بارها و در بیانیه های رسمی و سخنرانی های مسئولان حزب اللّه ابراز شده است.

 در نامه سرگشاده حزب اللّه آمده است: »تعهد خود را نسبت به دستورات رهبری یگانه، حکیمانه و عادلانه، ولی فقیه جامع الشرایط که در حال حاضر در شخص امام آیت اللّه العظمی روح اللّه موسوی خمینی(دام ظلّه) تجسم یافته است، اعلام می داریم.«(عبدالوهاب فراتی، انقلاب اسلامی و بازتاب آن، تهران: انجمن معارف اسلام و ایران، 1382، ص 86)

 سیدحسن نصراللّه در خصوص تمکین حزب اللّه از رهبری امام خمینی می گوید: »از نظر ما، امام خمینی، مرجع دینی، امام و رهبر به تمام معنای کلمه می باشد. همان گونه که هر رهبر بزرگ دینی در هر کیشی در جهان این گونه است. اما امام برای ما بیش از این است. ایشان سمبل و نماد انقلاب علیه طاغوت ها، مستکبران و نظامهای استبدادی می باشد. به طوری که موفق شد روح امید را در جانهای مستضعفان بدمد. ایشان، نظریه اراده ملتها در مقابل اراده مستکبران را احیا کرد. بدین ترتیب، امام برای ما بیش از یک سمبل دینی مطرح است، نه تنها برای ما، بلکه برای همه مستضعفان جهان.«(روزنامه النهار، 4 اکتبر 1995)

 پس از ارتحال امام رحمهم الله، حزب اللّه رهبر معظم انقلاب حضرت آیت اللّه خامنه ای را به عنوان ولی فقیه خویش شناخته است. پیروی و اطاعت حزب اللّه از مقام معظم رهبری ولی امر مسلمین بر هیچ کس پوشیده نیست؛ چنانکه رهبر مقاومت(هفته نامه صبح صادق، ش 176)

 

 حزب اللّه بر دستان ایشان بوسه زده و خود را سرباز ایشان معرفی نموده است.

 سیدحسن نصراللّه در یک گفت و گوی خبری درباره مقام معظم رهبری گفت: »در طول مراحل مقاومت و جهاد خدمت مقام معظم رهبری (دام ظله الشریف) می رسیدیم و ایشان همواره بر این روابط معنوی با خداوند سبحان و توکل به خدا و ارتباط با خدا و انس با قرآن و دعا تأکید می کردند.... امروز ما وارد مرحله پیروزیها شده ایم و ان شاءاللّه با ایمان و اراده و یقین و وحدت، و وجود رهبری شجاع و حکیم و مورد تأیید خداوند سبحانه و تعاله، ان شاءاللّه با هیچ شکستی روبه رو نخواهیم شد.«(روزنامه کیهان، 1386/5/22)

 ایشان در سخنرانی خود در سالروز میلاد امام زمان(عج) پس از تبریک این روز به ملت لبنان فرمود: »...همچنین تبریک می گویم به برپا دارنده پرچم و فرمانده دولتش و زمینه ساز بزرگ حکومتش در زمین، کسی که با اراده پرصلابت و ایمان مهدی گونه اش، همه طاغوتهای جهان را به مبارزه می طلبد و در برابر همه طوفانها و زلزله ها با عزمی راسخ ایستادگی می کند، یعنی حضرت آیت اللّه العظمی امام سیدعلی خامنه ای (دام ظلّه الشّریف).«(نشریه آبادی، ش 21)

 جهاد، مقاومت و شهادت طلبی

 »وَمَن یقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللّهِ فَیقْتَلْ أَوْ یغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِیهِ أَجْراً عَظِیماً« (نساء: 74)

 و کسی که در راه خدا جهاد کند، کشته شود یا پیروز گردد، پاداش بزرگی به او عطا خواهیم کرد.

 در طول حیات پرافتخار مسلمانان، جهاد و شهادت طلبی از مهمترین عواملی بوده که امت اسلام را در برابر حکومتهای ظلم و جور و ستم و نظامهای استکباری محفوظ نگاه داشته و عزمشان را برای تحقق بخشیدن آرمانهای دینی استوارتر ساخته است.

 ایستادگی در برابر زورگویان و تسلیم نشدن در برابر مستکبران، همواره شیوهای پسندیده و طریقی نیکو بوده است که آزادیخواهان جهان در طول تاریخ برای خود خواسته اند. مکتب حیاتبخش اسلام بر جهاد و مقاومت به عنوان چراغ رهگشای مستضعفان تکیه کرده و آن را از تکالیف مهم مسلمانان در حراست از دین و کیان خویش و مقابله با دشمنان برمی شمارد. این اندیشه گرانبها در فرهنگ مقاومت حزب اللّه متبلور است؛ به گونهای که یکی از ارکان مهم اندیشه حزب اللّه وجه انقلابی و جهادی آن است. حزب اللّه بیش از هر چیز خود را یک جنبش جهاد می شناسد و می شناساند. فرهنگ جهاد به صورتی عمیق و دقیق و گسترده(شیخ نعیم قاسم، پیشین، ص 49)

 در اعماق تک تک نیروهای حزب اللّه نفوذ کرده است و پایه و اساس اندیشه سیاسی مجاهدان حزب اللّه را تشکیل می دهد. حزب اللّه در راستای خط خونین(شیخ نعیم قاسم، پیشین، ص 49)

 تشیع اصیل، فلسفه عمیق جهاد را همچون چراغی فرا روی خویش قرار داده و در پرتو آن گام در راهی نهاده که انتهای آن جز پیروزی نیست. اتّکا و تقید به چنین اندیشه و تفکری بود که پیروزیهای پی در پی را نصیب مجاهدان لبنانی نمود. سیدحسن نصراللّه در سخنرانی خود به مناسبت پیروزی مردم غزه (در نبرد 22 روزه) آنان را به استمرار مقاومت و مبارزه علیه اسرائیل فرا خوانده و می گوید: »از زمانی که مقاومت لبنان با گرایشهای مختلف خود و در مقدمه آن مقاومت اسلامی وارد صحنه مبارزه شد، اسرائیل در لبنان جز شکست چیزی نصیبش نشد.« امروز(کتاب مقاومت، پیشین، ص 10)

 دیگر خبری از آرامش همیشگی و وعده داده شده در اسرائیل نیست، چرا که مقاومت جوانان رزمنده خواب شیرین صهیونیزم را تبدیل به کابوس کرده و دشمن را به زانو در آورده است.(همان، ص 21، به نقل از مصیب النعیمی مدیر مسئول روزنامه الوفاق)

 از نشانه های تأثیر تفکر جهادی بر جنبش حزب اللّه ارتقاء روحیه ظلم ستیزی در بین اعضاء این حزب است. پایداری بر این اصل که نتیجه اش غیرقانونی و نامشروع دانستن حکومت ظلم و جور است، در اندیشه سیاسی حزب اللّه متجلّی است. جنبش حزب اللّه نیز با تأسی به این اندیشه و الهام پذیری از آیه شریفه(أ. احسان مرتضی، حرب ال »33 یوما« الاهداف و التداعیات، بیروت: باحث للدراسات، 2008م)

 »لاتَظلِمونَ و لاتُظلَمونَ« (بقره: 279) هیچ گاه سلطه ظالمین اشغالگر را نپذیرفته و آن را سرلوحه سیره جهادی خویش قرار داده است. چرا که آنها به این اصل اعتقاد(اسداللّهی، پیشین، ص 211)

 دارند که جهاد دارای دو نتیجه بیش نیست یا شهادت یا پیروزی.(شیخ نعیم قاسم، پیشین، ص 65)

 با چنین رویکردی رهبران و رزمندگان شجاع حزب اللّه همواره به مبارزه با فرایند سازش و تحمیل اراده و هژمونی دشمن پرداخته اند. سیدحسن نصراللّه(همان، ص 103)

 در مصاحبه ای در پی عقب نشینی اسرائیل از جنوب لبنان گفت: »اما (اگر) زمانی دولت لبنان (هم) با اسرائیل صلح کند و پرچم این رژیم بر فراز سفارتش در بیروت به اهتزاز درآید، طبیعی است که من با اسرائیل صلح نمی کنم و به عناصر و نیروهای خود خواهیم گفت: ما اراضی جنوب لبنان را آزاد کردیم، این بخشی از نبرد ما بود. اما امروز مسئله عادی سازی روابط با رژیم اسرائیل وجود دارد، ما باید با آن مقابله کنیم و این بخشی دیگر از مبارزه ما با دشمن است.«(نشریه استاندارد، 76/6/27)

 این تفکر جهادی حزب اللّه را می توان در نامه سرگشاده آنان که در آن به معرفی مواضع سیاسی خود می پردازند نیز به وضوح لمس کرد. در بخشی از این نامه آمده است: »ما با صراحت و روشنی اعلام می کنیم امتی هستیم که جز از خداوند از کسی نمی ترسیم و ظلم و تجاوز و ذلت را نمی پذیریم.« در بخش(اسداللّهی، پیشین، ص 193)

 دیگری از این نامه آمده است: »مبارزه با اسرائیل اشغالگر از باورهای اعتقادی (ما) نشأت گرفته... (بر این اساس) امضای هرگونه توافقنامه آتش بس، توقف عملیات مسلحانه بر ضداسرائیل و یا امضای قرارداد صلح یکجانبه و چندجانبه با این رژیم را به رسمیت نمی شناسیم... تأکید می کنیم سیاست گفتگو با دشمن، خیانتی بزرگ نسبت به مقاومت می باشد. مقاومت اسلامی به دشمن اعلام می کند جهاد را تا اخراج صهیونیستها از مناطق اشغالی به عنوان مقدمه ای برای نابودی آنها ادامه می دهد.«(همان، ص 205 و 208)

 از دیگر عوامل پیروزی آفرین و از ارزشهایی که همواره رزمندگان اسلام با تکیه بر آن پیروزیهای بزرگی را برای جبهه حق به ارمغان می آورند، شهادت طلبی است. شهادت طلبی یک فرهنگ گسترده ارزشمند مبتنی بر مفاهیم دینی است(شیخ نعیم قاسم، پیشین، ص 68)

 که در آن فرد مسلمان با باور به ارزشهای دینی و رهایی از تعلقات دنیوی، حرکت به سوی خدا را در پیش می گیرد. شهادت طلبی در فرهنگ اسلام تنها ایصال الی(محدثی، پیشین، ص 138)

 المطلوب و تحصیل فوز ابدی برای مستشهدین نیست بلکه نیرویی محرک جهت اقامه حق و عدل است. بر این اساس در جامعه ای که این فرهنگ اشاعه یابد، آن جامعه از ذلّت، کژی، سکوت کفرمآبانه و استثمار و استکبار نجات خواهد یافت.

 تأثیر فرهنگ شهادت طلبی در تربیت انسانها و اصلاح جامعه، مقوله ای اعجازآفرین است که در پرتو خداباوری و بندگی و طاعت خالصانه تحقق می یابد.(ناصری، پیشین، ص 25)

 این روح شهادت طلبی است که شهید را به شهادت تشویق می کند و همه اعجاز معنوی از این روحیه الهی مردان فداکار و عاشق می تراود. از این رو آثار شهادت طلبی تنها در میدان رزم نمود نمی یابد چرا که اگر جنگی هم پیش نیاید، این روحیه، آثار و برکات فرهنگ شهادت را در عرصه فرهنگ جامعه و باورهای مردم به نمایش می گذارد و زمینه را برای استفاده از توان نهفته امت آماده می کند. به عبارت دیگر، اگر روحیه مجاهدت و شهادت طلبی نباشد، به روز(شیخ نعیم قاسم، همان)

 حادثه، مردان از خودگذشته و جهادگر اندک خواهند بود.

 این حقیقت جاریه به عنوان یک ارزش متعالی از ابتدای شکل گیری جنبش حزب اللّه در این جنبش نمود و بروز داشته است. عنصر شهادت طلبی که از آن به(آل قطیط، پیشین، ص 366)

 عنوان »اصلی ترین منبع قدرت حزب اللّه« یاد شده است، به مبارزان حزب اللّه(شیخ نعیم قاسم، پیشین، ص 71)

 جان و روح بخشیده و راز و رمز پایداری و شکست ناپذیر مقاومت اسلامی حزب اللّه به شمار می آید؛ چرا که آنها با اعتقاد به این مسئله از هیچ قدرتی ترس و واهمه ندارند و تا آخرین مرحله در مقابل دشمن مقاومت می کنند. بدیهی است منطقی که در آن مرگ و حیات هر دو به منزله پیروزی است، هرگز شکست نمی پذیرد.(همان، ص 65؛ ناصری، پیشین، ص 25)

 در نامه سرگشاده حزب اللّه آمده است: »به نظر ما تنها با فداکاری و ایثارگری می توان به تجاوز پاسخ داد و با ریختن خون خود می توان عزت و سربلندی را به دست آورد. آزادی به کسی داده نمی شود، بلکه با نثار روح و جان به دست می آید. لذا ما تصمیم گرفتیم زندگی با دین، عزّت و آزادی داشته باشیم... مقاومت اسلامی با نثار خون شهیدان خود و با جهاد خستگی ناپذیر سلحشورانش، برای نخستین بار در تاریخ مبارزه (اعراب) علیه اسرائیل توانست این دشمن را بدون دخالت آمریکا و دیگران، بلکه بر خلاف خواست آنها، وادار به عقب نشینی در لبنان کند.«(اسداللّهی، پیشین، ص 196 و 207)

 دبیرکل جنبش حزب اللّه، سیدحسن نصراللّه در یک گفتگوی خبری در رابطه با شهادت چنین اظهار می دارند: »عشق به شهادت سلاح ماست، سلاح فداکاری و سلاح آمادگی برای مرگ، سلاحی که هیچ کس در دنیا نمی تواند آن را از ما بگیرد... این قویترین سلاح است.«(روزنامه جمهوری اسلامی، 1381/3/20)

 سیدحسن نصراللّه در مصاحبه با شبکه الجزیره نیز می فرماید: »یکی از افتخارات این حزب آن است که در راه مقاومت و حمایت از وطن شهید می دهد. ما با افتخار کامل از میزان شهدایی که در جنگ از دست داده ایم به رسانه های خبری جهان اطلاعات لازم را ارائه می دهیم...، 23 سال است که در حالت جنگ با اسرائیل هستیم و خود عاشق شهادتیم. باور بفرمائید بسیاری از اعضای این حزب در آروزی آن هستند که در این جنگ به شهادت برسند و حتی برخی از آنها نگران آن هستند که در این جنگ به شهادت نرسند.« ایشان خطاب به خبرنگار روزنامه(نشریه خراسان، 1385/4/31)

 السفیر لبنان نیز می گوید: »خدا را سپاس می گویم که در میان جوانان ما کسانی هستند که از گوشه و کنار برای نائل شدن به شهادت می آیند و برای شهادت با یکدیگر رقابت می کنند.«(نشریه شاهد یاران، »ویژه نامه سیدحسن نصراللّه«، ص 16)

 سیدحسن نصراللّه پس از شهادت فرزندش (سیدهادی نصراللّه) نیز چنین می فرماید: »من انتظار داشتم که شهادت هادی را ببینم و مادامی که به وعده های خداوند به شهدا ایمان داشته باشیم طبیعی است به آنچه این شهدا می رسند غبطه بخوریم... من هم مثل دیگران به این شهادت افتخار می کنم و می گویم که هادی با شهادت خود شرف، عزت و بزرگی را نصیب خانواده ما کرد.«(روزنامه جمهوری اسلامی، 1379/4/16)

 الگوپذیری از نهضت امام حسین علیه السلام

 عاشورا در متن زندگی شیعه و در عمق باورهای پاک شیعیان جریان داشته و نهضت حسین بن علی علیه السلام در طول چهارده قرن با کوثری زلال و عمیق، سیراب کننده جانها بوده است. هم اکنون نیز قیام امام حسین علیه السلام کانونی است که میلیونها دایره ریز و درشت از ارزشها، احساسها، عاطفه ها، خردها و اراده ها بر گرد آن می چرخد و پرگاری است که عشق را ترسیم می کند.

 فرهنگ غنی و ناب و الهام بخش عاشورای حسینی، در هر زمان و مکانی راهنما و الگوی جنبشهای انقلابی و نهضتهای رهایی بخش بوده است؛ چرا که قیام(علی اصغر حلبی، تاریخ نهضتهای دینی و سیاسی معاصر، تهران: نشر بهبهان، 1371، ص 283)

 سیدالشهداء و یارانش، بذر تحرک و بیداری را در عالم افشاند و امتداد آن حماسه عظیم در طول تاریخ جاودانه ماند. سیر تاریخ مبارزات اسلامی پس ازشهادت اباعبداللّه الحسین علیه السلام تاکنون گویای این مطلب است. مسلمانان خاصه شیعیان در هر برهه از زمان با تأسی از قیام عاشورا و نصب العین قرار دادن این قیام تاریخ ساز، همواره برگهای زرینی را در تاریخ رقم زدند. از این رو الهام پذیری از حادثه کربلا و درس آموزی از قیام حسین بن علی علیه السلام دستمایه و سرلوحه مبارزه حزب اللّه نیز قرار گرفته و تأثیرپذیری آنها از نهضت عاشورا کاملاً محسوس و پررنگ بوده است.

 مبارزات و مقاومت حزب اللّه از بدو تأسیس تا به امروز مؤید این مطلب است که مبارزان حزب اللّه امام حسین علیه السلام را مظهر پرچم سرخ و در حال اهتزاز برای استمرار نبرد حق علیه باطل و اسوه ظلم ستیزی تلقی نموده، از مکتب عاشورا(شیخ نعیم قاسم در این خصوص می نویسد: »پناه بردن امت [اسلام] به ستمگران و پذیرش سلطه دشمنان، چه توجیهی پس از قیام عاشورا می تواند داشته باشد.« (شیخ نعیم قاسم، پیشین، ص 67) )

 درس گرفته اند و با الهام از این مکتب در دفاع از آرمان و ارزشهای مقدسشان، از شهادت و ایثار و فداکاری استقبال کرده اند.

 محمدحسن الامین، عالم مذهبی و روشنفکر جنوب لبنان اعتقاد دارد مقاومت و سرسختی در برابر اشغالگری در این منطقه، در یک بستر فرهنگی ریشه دارد که اسلام چارچوب آن را مشخص می سازد و ایثارگری و شهادت طلبی مقاومت کنندگان، از شهادت امام حسین علیه السلام و نزدیکانش در کربلا الگوبرداری شده است.(ر.ک: نشریه ترجمان سیاسی، ش 275)

 شاید زیباترین بیان در مورد تأثیر عاشورا بر جنبش حزب اللّه از زبان شیخ نعیم قاسم (قائم مقام دبیرکل حزب اللّه) بیان شده است که عاشورا و شهادت امام حسین علیه السلام را بهترین الگوبرداری شهادت طلبی حزب اللّه برشمرده و می گوید: »ما عشق به شهادت در راه خدا و جهاد در راه اسلام را از امام حسین علیه السلام آموخته ایم.«(شیخ نعیم قاسم، پیشین، ص 67)

 به نظر می رسد آنچه بیش از پیش حزب اللّه را در مقابل دشمن، مقاوم و بی باک ساخته، همان درس عزتی است که از »هیهات منّا الذّله« اباعبداللّه الحسین علیه السلام(یحیی ابوزکریا طلبه الجزایری و هم دوره ای سیدحسن نصراللّه در زمان تحصیل در شهر مقدس قم می گوید: »قیام و انقلاب سرور شهیدان، امام حسین بن علی علیه السلام بر ضد تحریف گران تاریخ، تأثیر ژرفی در اندیشه دبیرکل حزب اللّه دارد. فکر و هوش سیدحسن همراه با جمله عظیم و پرمعنای »هیهات منّا الذّله« سیراب شده و آن را به رزمندگان و مجاهدان راستین آموخته است.« (نشریه شاهد یاران، ش 11، ص 13) )

 آموختند. عاشورای حسینی بار ایدئولوژیکی و انگیزه مکتبی برای مبارزان ایجاد کرده و همین مسئله در تداوم جنبش حزب اللّه بسیار مؤثر بوده است. آری درس های مکتب عاشورا بود که رزمندگان حزب اللّه را برای مقابله با دشمن بی تاب کرده، پدران و مادران شهدا را استوار و آنان را در مقابله با مشکلات و مصائب صبور و بردبار ساخته است.

 خاتمه این بخش تفسیر دلنشین سیدحسن نصراللّه از »لبیک یا حسین علیه السلام« است که اوج سرسپردگی و اعتقاد حزب اللّه را به مکتب عاشورا بیان می دارد: »لبیک یا حسین علیه السلام« یعنی در معرکه جنگ حاضر باشی اگر چه تنها، هر چند مردم تو را رها کرده باشند و تو را متهم کرده باشند... لبیک یا حسین یعنی تو و زن و فرزندت در داخل معرکه جنگ باشید. لبیک یا حسین یعنی مادری فرزندش را به میدان جنگ بفرستد و هنگامی که فرزندش شهید شد و سر بریده اش به مادر داده شد، مادر سر را به خانه برده و خاک و خون را از آن چهره پاک کرده و به او بگوید: »از تو راضی هستم، پروردگار چهره ات را روشن بدارد همانطور که نزد فاطمه زهراعلیهاالسلام مرا در قیامت رو سفید کردی« این است معنای لبیک یا حسین علیه السلام. لبیک یإ؛للاک00 اًحسین علیه السلام یعنی مادری و همسری یا خواهری می آید تا پسر، همسر یا برادر را لباس رزم بپوشاند و او را روانه میدان جهاد کند... این یعنی لبیک یا حسین علیه السلام و با این کلام سخن را خاتمه می دهیم تا جهانیان بشنوند هر جای دنیا که نیاز باشد ما حاضریم و این گونه نیست که ما فقط کفن پوش باشیم، بلکه ما کفن پوش و سلاح به دست خواهیم بود. لبیک یا حسین علیه السلام.«(نشریه بعثت، ش 21، ص 5)

 نتیجه

 در پیروزی مقاومت حزب اللّه عواملی دخیل بودند که حزب اللّه در پرتو آنها در مقابل زرق و برق سلاحهای مدرن و تجهیزات فراوان دشمن به خلق استراتژی روشنی دست زد و شکست ناپذیری آن را به اثبات رساند. تأکید و تکیه بر این عوامل معنوی و باورهای دینی همچون ایمان و توکل به خداوند، جهاد و مقاومت، امید به آینده روشن، شهادت طلبی و الگوپذیری از قیام عاشورا، پیوند با مقاوم ولایت و اطاعت پذیری از ولی فقیه و حفظ اتحاد ملی و انسجام اسلامی، روح مقاومت را در نهضت حزب اللّه زنده نگاه داشته و آنها را در مبارزه با مستکبرین تا رسیدن به قله پیروزی ثابت قدم و استوار ساخته است.

 بدون شک بررسی و معرفی دقیق نقش عوامل معنوی در پیروزی مقاومت حزب اللّه و اشاعه و پر و بال دادن به آن باعث می شود تا دنیای اسلام و مسلمانان بتوانند آگاهانه از مکتب سرشار از معنویت اسلام و تشیع بهره برده و در مسیر مبارزه خود با دشمن امیدوار و استوارتر گردند.

حبیب زمانی محجوب: دانشجوی دکترای تاریخ و تمدن ملل اسلامی

کلمات کلیدی
اسلام  |  پیروزی  |  لبنان  |  مقاومت  |  حزب الله  |  حزب الله لبنان  |  پیروزی مقاومت حزب الله  |  عامل معنوی در پیروزی مقاومت  |  شیخ نعیم قاسم  | 
لینک کوتاه :