×

روان شناسی عزاداری


تعداد بازدید : 1886     تاریخ درج : 1390/08/08

22

مقدمه

در این مختصر، ابتدا، توضیحی در باب عزاداری از دیدگاه متون دینی خواهیم داد. سپس «عزاداری و سوگ (1) واقعی» و «مراسم عزاداری»(­2) را از دیدگاه روان شناسی معرفی می کنیم؛ بعد از آن از منظر یک روان شناس اجتماعی(3) آن مراسم را یک گروه اجتماعی(4) تلقی کرده و به آثار و پیامدهای آن می نگریم و در انتها به هیجان های روانی ناشی از عزاداری، مثل غم و اندوه(5)، افسردگی(6)، شادی(7)، عزت نفس(8) و... پرداخته از این رهگذر به بعضی اشکالات علمی مطرح شده، در این موضع خواهیم پرداخت. در نهایت به آسیب شناسی مراسم عزاداری نیز اشاره ای مختصر خواهیم کرد.

مراسم عزاداری از دیدگاه متون دینی

در قرآن، آیاتی که به طور صریح و مستقیم، بیان کننده ی حکم عزاداری باشد، وجود ندارد؛ امّا آنچه اکنون تحت عنوان مراسم عزاداری انجام می شود، دست تأیید چند گروه از آیات را بالای سر خود دارد:

الف) آیاتی که به فریاد کردن علیه ظلم، امر می کند یا مجوز می دهد(9)

ب) آیاتی که تحکیم ولایت را هدف خود قرار داده اند(10)

ج) آیاتی که مودّت اهل بیت را تأیید کرده اند(11)

د) آیاتی که دلالت بر سوگواری بعضی از انبیا یا دیگر اولیای الهی داشته اند، مثل سوگواری حضرت یعقوب در فراق حضرت یوسف(12)

هـ ) آیاتی که بزرگداشت شعائر الهی را تأکید می کنند.(13)

آیات بسیار زیادی از قرآن نیز هست که از طریق روایات معصومان، به گونه ای درباره ی امام حسین است؛ امّا از آن جا که در باب نیست، به آن نمی پردازیم؛ مثل آیه ی مباهله، که آن حضرت(ع) یکی از مصادیق آن هستند، یا آیه ی نفس مطمئنه (14) که به امام حسین(ع) تفسیر می شود؛ یا آیه ای که خداوند از بندگانش، درباره ی خون ریزی و... پیمان می گیرد(15)، در تفسیر برهان در ذیل این آیه آمده است که: وقتی این آیه نازل شد، پیامبر فرمود: «یهود، عهد خدا را نقض و رسولان او را تکذیب کردند و اولیای الهی را کشتند؛ آیا به شما خبر بدهم به مشابه آنان از یهود این امت؟» گفتند: «بله یا رسول اللّه» حضرت رسول(ع) فرمود: «قومی از امّت من که خود را از اهل ملّت من می دانند، افاضل ذریّه ی مرا می کشند، شریعت و سنت مرا عوض می کنند، فرزندانم حسن و حسین را می کشند، همان طور که یهود، زکریا و یحیی را

کشتند.»(16)

روایات زیادی نیز داریم که دلالت بر جواز گریه و عزاداری می کنند؛ امام صادق(ع) می فرماید: «بانوان در مصیبت ها، نیاز به نوحه سرایی و شیون و زاری دارند و باید اشک هایشان جاری شود، امّا نباید سخنان باطل و بیهوده بگویند...».(17)

آن حضرت در جای دیگر می فرمایند: «گریه کنندگان پنج نفر بودند: آدم و یعقوب و یوسف و فاطمه بنت محمّد و علی بن الحسین. گریه ی آدم به جهت خطا و اخراج از بهشت، یعقوب در فراق یوسف و یوسف در دوری از پدر و حضرت زهرا برای پدرش و امام سجاد(ع) نیز بری شهادت پدرش گریه می کردند».(18) امام صادق(ع) به فرزندش سفارش می کند که برایش مجالس عزاداری برگزار نماید .(19) روایاتی از این نوع، بسیار فراوان است و مهم ترین اهدافش، مبارزه با ظلم و ستم بنی امیه و بنی عباس بوده است.(20)

البته بعضی از روایات اهل سنت با عزاداری مخالفت کرده اند، امّا از خود روایات اهل سنت، پاسخ آن ها نیز داده شده است. پاسخ این است که این روایات جمع شدنی هستند، و وجه جمع آن ها این است که روایات مختلف، برای نفی بعضی از کارهای ناصحیح که در عزاداری انجام می شود، آمده است؛ مثل داد و فریاد کردن، گریبان دریدن، سخن باطل گفتن و...، امّا آن ها که موافق هستند، نظر به اصل عزاداری دارند.(21)

در سیره ی معصومان(ع) و سیره ی مسلمانان نیز عزاداری دارای سابقه بوده است. مسلمانان در جنگ اُحد 70 شهید دادند؛ در مدینه هر کسی برای بستگان شهید خود گریه می کرد. چشمان پیامبر(ص) با دیدن این صحنه، پر از اشک شد و فرمودند: «اما عمویم، حمزه، گریه کننده ندارد» .(22) ابن مسعود می گوید: «پیامبر در سوگ حمزه بسیار گریه کرد، جنازه ی حمزه را رو به قبله نهاد و ایستاد و با صدای بلند گریه کرد و صفات خوب حمزه را برشمرد ­.(23)

اسماء همسر جعفر بن ابی طالب، که از زن های با ایمان و وفادار صدر اسلام بوده است، می گوید: «جعفر در جنگ موته به شهادت رسید؛ بر رسول خدا(ص) وارد شدم، ایشان فرمودند: ای اسماء، فرزندان جعفر کجا هستند؟ آنان را پیش آن حضرت آوردم، آنان را در آغوش کشید و گریه کرد و گفت: جعفر امروز به شهادت رسید­.(24)

پیامبر به دفعات فراوانی در سوگ یارانش گریه کرده اند. از جمله: در عیادت آخر و بیماری احتضار سعد ابن عباده، رئیس قبیله خزرج، در کنار مزار دختر خود در مدینه، در سوگ فرزندش ابراهیم، (با بیان این سخن که، قلب از شدت اندوه می سوزد، امّا سخنی بر خلاف رضای حق نمی گویم)، در سوگ عثمان بن مظعون در مدینه، در کنار مزار مادرشان در ابواء، (پس از گذشت سالیان دراز و معبوث شدن آن حضرت به نبوت)، به هنگام یادآوری شهادت امام علی(ع) و امام حسین(ع) حتّی در هنگام ولادت امام حسین(ع) و در مکان های مختلف؛ مثل منزل های ام سلمه، ام المؤمنین زینب، عایشه، و در خانه ی امام علی(ع) و....

پس از پیامبر نیز، صحابه عزاداری می کردند، علاوه بر گریه ی مستمر حضرت زهرا(س) کسان دیگری مثل بلال، قیس، امایمن، خلیفه ی اول و دوم نیز در سوگ پیامبر گریه کردند.(25)

زنان بنی هاشم در شهادت امام حسن و امام حسین، عزاداری و گریه کردند؛ ام سلمه، ام المؤمنین، در رؤیا از شهادت امام حسین با خبر می شود و پس از بیداری به عزاداری می پردازد و زنان هاشمی را نیز به عزاداری بر حسین دعوت می کند؛ جابر بن عبداللّه انصاری، پس از غسل در فرات و پوشیدن لباس تمیز، به صورت پابرهنه و اندوهگین به سوی مزار امام حسین می رود و گریه ی فراوان می کند؛ انس ابن مالک و زید ابن ارقم، از یاران پیامبر، در سوگ امام حسین گریه کردند؛ مختار ثقفی در عزای امام حسین گریه کرد و قسم خورد که انتقام بگیرد؛ توابّین با شعار «یا لثارات الحسین» به رهبری سلیمان ابن صرد خزاعی، برای انتقام جمع شده، بر مزار امام حسین رفته، گریه و ناله می کنند؛ مردم کوفه و شام و مدینه، پس از شهادت امام حسین عزاداری می کنند؛ شعرا و سرایندگان عرب، اشعار فراوانی در سوگواری سروده اند.

یادآوری می شود که بعضی از موارد ذکر شده از سیره ی معصومان و مسلمانان، ناظر به مراسم عزاداری نبوده است بلکه سوگ و داغ دیدگی واقعی بوده است؛ امّا موارد متعددی هم بوده است که سوگ واقعی نبوده است، بلکه مراسم عزاداری بوده و با هدف تبلیغی و سیاسی انجام می شده است. ائمه ی پس از امام حسین(ع)، همه ی آنان، برای آن حضرت عزاداری کرده اند و مصیبت آن حضرت را تازه نگه داشته اند؛ بویژه امام صادق مجلس می گرفت و افراد جمع می شدند و ذکر مصیبت می شد و گریه می کردند.(26)

پس از زمان ائمه(ع) نیز توسط شیعیان عزاداری امام حسین انجام می شد، امّا تا پیش از قرن چهارم به صورت پنهان بود، همان طور که جشن و سرور در روز عید غدیر (18ذیحجه) نیز پنهان بود و از آن پس آشکار شد.

معز الدوله ی دیلمی، از سلاطین بزرگ و مقتدر آل بویه بود که در آشکار ساختن شعائر شیعه، نقش اساسی داشت و مردم بغداد را به عزاداری حسین تشویق می کرد. در سال های بین 352تا اواسط قرن پنجم مراسم عاشورا، مهم تلقی می شد و اجرا می شد. در همین سال ها فاطمیه و اسماعیلیه، مصر را به تصرف درآوردند و شهر قاهره را بنا نهادند و مراسم عاشورا در مصر نیز برگزار می شد. مراسم عزاداری، به سایر کشورهای اسلامی، شمال آفریقا، ایران و برخی کشورهای عربی رسوخ کرد. در ایران از قرن اول و دوم، تعزیه رایج بود، ولی گسترش بیشتر یافت. اکنون نیز نه تنها شیعیان، بلکه حتّی بسیاری از غیر شیعیان و غیر مسلمانان نیز، امام حسین و مراسم عزاداری حسینی را به خوبی می شناسند و برای آن احترام قائلند. امروزه به برکت جمهوری اسلامی ایران، مراسم عزاداری، به همان شیوه های مرسوم در ایران (سخنرانی، روضه خوانی، مدّاحی و سینه زنی تشکیل دادن دسته های عزاداری و...) به زبان های مختلف دیگری مثل انگلیسی، آلمانی، چینی، ژاپنی و...، نیز رواج یافته است.

ملت های دیگر، حضور و اثرگذاری این مراسم را، در پدیده های اجتماعی و سیاسی شیعیان مشاهده کرده اند. هر کس اندک تأملی کرده باشد، نقش حسین و عزاداری حسینی را در دفاع مقدّس، بخوبی می شناسد. حسین در انحصار شیعیان نیست؛ رهبر فقید هند، گاندی، از حسین بهره گرفته؛ نهضت های بوسنی و هرزگوین، لبنان، فلسطین و... از حسین بهره گرفته اند.

کسانی می توانند بخوبی، مراسم عزاداری را درک کنند که اولاً شناخت های لازم درباره ی آن را داشته باشند و ثانیاً در آن شرکت کرده و آثار عاطفی آن را تجربه ی درونی کرده باشند. برای شناخت این پدیده، علم حصولی و تحلیل عقلی لازم است، امّا بسنده نیست.

چیستی عزاداری

عزاداری در عرف عام به دو معنا اطلاق می شود:

الف) داغ دیدگی و عزاداری شخصی و بالفعل؛

ب) مراسم عزاداری که به صورت سنّتی برای بزرگان دینی و دیگران برگزار می شود.

این دو، از دیدگاه روان شناسی کاملاً متفاوت هستند. داغ دیدگی واقعی، امری است غیر اختیاری و افراد داغ دار، از مدار زندگی عادی خارج می شوند و باید به تدریج به زندگی عادی برگردند؛ امّا مراسم عزاداری، کاملاً اختیاری و برنامه ریزی شده است و بخشی از برنامه های زندگی عادی افراد محسوب می شود. داغ داری، حالتی روانی و درونی است؛ ولی مراسم عزاداری معمولاً به صورت اجتماعی صورت می گیرد. برای عادی شدن زندگی فرد داغ دار، عواملی به کمک می آیند که از جمله ی آن ها مراسم عزاداری است.

داغ دیدگی ممکن است به صورت ناگهانی و بدون آمادگی باشد؛ مثل این که عزیزی را در تصادف اتومبیل از دست بدهند و ممکن است با پیش بینی و آمادگی قبلی باشد، مثل این که عزیزی پس از یک دوره ی سخت بیماری لاعلاج، از دنیا برود. در هر دو صورت، داغ دیدگی صدق می کند، امّا ناگهانی بودن سخت تر است.

داغ دیدگی(27)

فقدان های مختلف، بار داغ دیدگی های متفاوت دارند .(28) مرگ همسر، یکی از پرفشارترین وقایع زندگی است؛ هم برای زنان و هم برای مردان. «بونل» و «برنل» (1989) بر اساس مصاحبه هایشان با بیش از 100خانواده ی داغ دیده، راهنمایی های زیر را با فرد داغ دیده کردند:

1) حداقل تا شش ماه از تصمیمات ناگهانی پس از فقدان، خودداری کنند (مانند خرید و فروش خانه و وسایل آن، تغییر شغل، ازدواج مجدد و...).

2) فرد داغ دیده، باید اطمینان داشته باشد که تجربه ی فقدان، مراحلی دارد و طی خواهد شد.

3) در حالت های خیلی شدید روحی در روزهای اولیه، استفاده از آرام بخش های ضعیف در هنگام خواب، اشکال ندارد.

4) توسط یک مشاور، در یک فضای همدلانه، فرایند مرگ برای داغ دیده بیان شود.

5) در مواردی که لازم است، از مددکار اجتماعی استفاده شود؛ مانند مردی که همسر خود را از دست داده و فرزند خردسال دارد.

پی نوشت ها:

Mourning .1 .

Mourning ceremonies .2 .

.Social Psychologist .3

.Social Group .4

.Grief .5

.Depression .6

.Happiness .7

.Self_esteem .8

9. مثل سوره ی نساء، آیه ی 148و آیات دیگر.

10. مثل سوره ی مائده، آیه ی 55 و آیات دیگر.

11. سوره ی شوری، آیه ی 23و آیات دیگر.

12. مثل سوره ی یوسف، آیه ی 84 و 85 و آیات دیگر.

13. مثل سوره ی حج، آیه ی 32 و آیات دیگر.

14. سوره ی فجر، آیات 27 تا 30.

15. سوره ی بقره، آیه ی 84.

16. برای مطالعه ی بیشتر در باب این گونه آیات، که بسیار زیاد هستند، مراجعه شود به کتاب «الحسین(ع)، من خلال القرآن الکریم»، تألیف «دکتر عبدالرسول الغفار».

17. وسایل الشیعه، ج 12، ص 90، باب جواز الکسب النائمه الحق بالباطل.

18. وسایل الشیعه، ج 2، ص 922.

19. بحارالانوار، ج 44، ص 289، باب ثواب البکاء علی مصیبة الحسین(ع).

20. حسین رجبی؛ پاسخ به شبهات عزاداری، ص 87.

21. همان، ص 90-101.

22. سیرة الحلبیه؛ ج 2، ص 206.

23 همان، ص 60.

24. ابن سعد، طبقات، ج 8، ص 282.

25. حسین رجبی؛ پاسخ به شبهات عزاداری، ص 50-61.

26. همان، ص 111-120.

Bevavement .27.

28. زهره خسروی؛ روان درمانی داغ دیدگی.

کلمات کلیدی
امام  |  امام حسین  |  عزاداری  |  سوگ  |  مراسم عزاداری  |  سوگ امام حسین گریه  |  شیعی عزاداری امام حسین  | 
لینک کوتاه :