×

فرهنگ اصطلاحات مدّاحی(6)


تعداد بازدید : 1368     تاریخ درج : 1390/08/08

4

منبری: مقصود سخنران یا واعظ مجلس است که بر منبر می نشیند و سخن می گوید.

میان دار: به شخصی اطلاق می شود که در اداره ی مجلس، مداح را یاری می کند.

میلادیه: شعری که مضمون شاد داشته باشد و مداح، آن را متناسب مجلس جشن میلاد یکی از ائمّه ی اطهار یا بزرگان دین، انتخاب کرده، می خواند.

نسخه: نوشته ای که مداح، هنگام خواندن، به دست می گیرد؛ نسخه نام دارد.

نمک مجلس: اصطلاحا به معنای چاشنی یا جاذبه ی مجلس به کار می رود مثلا گفته می شود: «نام امام حسین(ع) نمک مجلس است.»

نَوّاح: کسی که در خواندن نوحه تجربه ی خاصی دارد و کارش نوحه خوانی یا نوحه سرایی است.

نوحه: یکی از قالب های پر کاربرد در مداحی است. نوحه معمولا در اواخر برنامه ی مداحی و پس از مرثیه خوانی، عرضه می شود و در پر شور کردن مجلس و همراه نمودن مستمع با مداح، نقش فعالی دارد.

نوکر اهل بیت: کنایه از افرادی که از سرِ ارادت، در محافل مذهبی به شیوه های مختلف خدمت می کنند.

واحد خوانی: رسم بوده که وقتی دسته ی عزاداری حرکت می کرده، مکان های بخصوصی متوقف می شده است و مداح در آن حال، شعری را با آهنگ خاصی می خوانده است مردم بدون آن که جواب دهند، سینه می زدند. به این برنامه در مداحی، واحدخوانی گفته می شده است.

واحد نُث: در واحد خوانی، گاه که سینه زن به شور می آید در آن حال، یک دست و دو دست بر سینه می زند، این حالت نث نام دارد.

واعظ: کسی که در مجلس اهل بیت به وعظ و ارشاد مردم می پردازد. اصطلاحات سخنران، روضه خوان نیز به همین مفهوم گاه به کار می رود.

واگردان: به بیت ترجیع در قالب ترجیع بند، واگردان نیز گفته می شود.

هیأتی: اصطلاحا به افرادی گفته می شود که اهل شرکت در مجالس اهل بیت اند و پای منبر وعظ و عزاداری می نشینند.

یا الله کردن: کنایه از رو به قبله کردن و تمام نمودن مجلس عزاداری است.

یا حسین کِش: کنایه از میانْ دار است، که لابه لای خواندن مداح، جمله هایی که معمولا به صورت ند است، با آهنگی کِشدار می خواند و سینه زنان نیز آن را تکرار می کنند و یا در پاسخ می گویند: ای تشنه لب! حسین وای!

کلمات کلیدی
عزاداری  |  مجلس  |  مداح  |  کنایه  |  اصطلاح مداح  |  مداح (  | 
لینک کوتاه :