×

میراث پیر جماران


تعداد بازدید : 1106     تاریخ درج : 1390/08/08

22

یک سال دیگر از عمر ما گذشت. شما جوانان، رو به پیری و ما پیران، رو به مرگ پیش می رویم. در این یک سال تحصیلی، شما به حدود تحصیلات و اندوخته های علمی خود واقفید، می دانید چقدر تحصیل کرده و تا چه اندازه پایه های علمی خود را بالا برده اید؛ لیکن راجع به تهذیب اخلاق، تحصیل آداب شرعیه، معارف الهیه و تزکیه نفس چه کردید و چه قدم مثبتی برداشتید؟ هیچ به فکر تهذیب و اصلاح خود بودید و در این زمینه برنامه ای داشتید؟ متأسفانه باید عرض کنم کار چشمگیری نکردید و در جهت اصلاح و تهذیب خود قدم بلندی بر نداشتید.

حوزه های علمیه، همزمان با فراگرفتن مسائل علمی، به تعلیم و تعلم مسائل اخلاقی و علوم معنوی نیازمند است؛ راهنمای اخلاق و مربی قوای روحانی و مجالس پند و موعظه لازم دارد. برنامه های اخلاقی و اصلاحی، کلاس تربیت و تهذیب، آموختن معارف الهیه که مقصد اصلی بعثت انبیا علیهم السلام می باشد، باید در حوزه ها رایج و رسمی باشد. متأسفانه در مراکز علمی به این گونه مسائل لازم و ضروری کمتر توجه می شود. علوم معنوی و روحانی رو به کاهش می رود و بیم آن است که حوزه های علمیه در آتیه نتوانند علمای اخلاق، مربیان مهذب و آراسته و مردان الهی تربیت کنند و بحث و تحقیق در مسائل مقدماتی مجالی برای پرداختن به مسائل اصلی و اساسی که مورد عنایت قرآن کریم و نبی اعظم صلی الله علیه و آله و سلم و سایر انبیا و اولیا علیهم السلام است، باقی نگذارد. خوب است فقهای عظام و مدرسین عالی مقام که مورد توجه جامعه علمیه می باشند، در خلال درس و بحث به تربیت و تهذیب افراد همت گمارند و به مسائل معنوی و اخلاقی بیشتر بپردازند. محصلین حوزه ها نیز لازم است در کسب ملکات فاضله و تهذیب نفس کوشش کرده، به وظایف مهم و مسؤولیت های خطیری که بر دوش آنان است، اهمیت دهند.

شما که امروز در این حوزه ها تحصیل می کنید و می خواهید فردا رهبری و هدایت جامعه را به عهده بگیرید، خیال نکنید تنها وظیفه شما یاد گرفتن مشتی اصطلاحات می باشد؛ وظیفه های دیگری نیز دارید. شما باید در این حوزه ها خود را چنان بسازید و تربیت کنید که وقتی به یک شهر یا ده رفتید، بتوانید اهالی آن جا را هدایت کنید و مهذب نمایید. از شما توقع است که وقتی از مرکز فقه رفتید، خود مهذب و ساخته شده باشید، تا بتوانید مردم را بسازید و طبق آداب و دستورات اخلاقی اسلامی آنان را تربیت کنید؛ اما اگر ـ خدای نخواسته ـ در مرکز علم خود را اصلاح نکردید، معنویات کسب ننمودید، به هر جا که برویدـ العیاذ باللّه ـ مردم را منحرف ساخته، به اسلام و روحانیت بدبین خواهید کرد. شما وظایف سنگینی دارید. اگر در حوزه ها به وظایف خود عمل نکنید و در صدد تهذیب خود نباشید و فقط دنبال فرا گرفتن چند اصطلاح بوده مسائل اصولی و فقهی را درست کنید، در آتیه خدای نخواسته برای اسلام و جامعه اسلامی مضر خواهید بود ممکن است، العیاذ باللّه، موجب انحراف و گمراهی مردم شوید. اگر به سبب اعمال و کردار و رفتار ناروای شما یک نفر گمراه شده از اسلام برگردد، مرتکب اعظم کبایر می باشید و مشکل است توبه شما قبول گردد، چنان که اگر یک نفر هدایت یابد، به حسب روایت «بهتر است از آنچه آفتاب بر آن می تابد».1 مسؤولیت شما خیلی سنگین است. وظایف شما غیر از وظایف عامه مردم می باشد. چه بسا اموری که برای عامه مردم مباح است، برای شما جایز نیست، و ممکن است حرام باشد. مردم، ارتکاب بسیاری از امور مباحه را از شما انتظار ندارند؛ چه رسد به اعمال پست نامشروع که اگر خدای نخواسته از شما سربزند، مردم را نسبت به اسلام و جامعه روحانیت بدبین می سازد. درد این جاست اگر مردم از شما عملی که بر خلاف انتظار است مشاهده کنند، از دین منحرف می شوند، از روحانیت برمی گردند؛ نه از فرد. ای کاش از فرد برمی گشتند و به یک فرد بدبین می شدند! ولی اگر از یک روحانی عملی ناشایست و برخلاف نزاکت ببینند، تجزیه و تحلیل نمی کنند؛ همچنان که در میان کسبه افراد نادرست و منحرف وجود دارد و در میان اداری ها اشخاص فاسد و زشتکار دیده می شود، ممکن است در میان روحانیون نیز یک یا چند نفر ناصالح و منحرف باشد؛ لذا اگر بقالی خلاف کند، می گویند فلان بقال خلافکار است. اگر یک عطار عمل زشتی مرتکب گردد، گفته می شود فلان عطار زشتکار است؛ لیکن اگر آخوندی عمل ناشایسته ای انجام دهد، نمی گویند فلان آخوند منحرف است؛ گفته می شود آخوندها بدند. وظایف اهل علم خیلی سنگین است مسؤولیت علما بیش از سایر مردم می باشد. اگر به اصول کافی2 ، کتاب وسائل3، به ابواب مربوط به وظایف علما مراجعه کنید، می بینید تکالیف سنگین و مسؤولیت های خطیری برای اهل علم بیان شده است. در روایت است که وقتی جان به حلقوم می رسد، برای عالم دیگر جای توبه نیست و در آن حال، توبه وی پذیرفته نمی شود؛ زیرا خداوند، از کسانی تا آخرین دقایق زندگی توبه می پذیرد که جاهل باشند4. و در روایت دیگر آمده است که هفتاد گناه از جاهل آمرزیده می شود پیش از آن که یک گناه از عالم مورد آمرزش قرار گیرد؛5 زیرا گناه عالم برای اسلام و جامعه اسلامی خیلی ضرر دارد. عوام و جاهل اگر معصیتی مرتکب شود، فقط خود را بدبخت کرده، بر خویشتن ضرر وارد ساخته است؛ لیکن اگر عالِمی منحرف شود و به عمل زشتی دست زند، عالَمی را منحرف کرده، بر اسلام و علمای اسلام زیان وارد ساخته است.6 این که در روایت آمده که اهل جهنم از بوی تعفن عالمی که به علم خود عمل نکرده، متأذی می شوند،7 برای همین است که در دنیا بین عالم و جاهل در نفع و ضرر به اسلام و جامعه اسلامی فرق بسیار وجود دارد. اگر عالمی منحرف شد، ممکن است امتی را منحرف ساخته به عفونت بکشد و اگر عالمی مهذب باشد، اخلاق و آداب اسلامی را رعایت نماید، جامعه را مهذب و هدایت می کند. در بعضی از شهرستان هایی که تابستان ها به آن جا می رفتم، می دیدم اهالی آن بسیار مؤدب به آداب شرع بودند. نکته اش این بود که عالم صالح و پرهیزکاری داشتند. اگر عالم ورع و درستکاری در یک جامعه یا شهر و استانی زندگی کند، همان وجود او باعث تهذیب و هدایت مردم آن سامان می گردد؛ اگر چه لفظا تبلیغ و ارشاد نکند.8 ما اشخاصی را دیده ایم که وجود آنان مایه پند و عبرت بوده، صرف دیدن و نگاه به آنان باعث تنبه می شد. هم اکنون در تهران که فی الجمله اطلاع دارم، محلات آن با هم فرق دارد، در محله ای که عالم منزه و مهذبی زیست می کند، مردمان صالح با ایمانی دارد. در محله دیگر که یک نفر منحرف فاسد معمم شده، امام جماعت گردیده، دکان درست کرده است، می بینی طایفه ای را فریب داده، آلوده و منحرف ساخته است. همین آلودگی است که از بوی تعفن آن اهل جهنم اذیت می شوند. این تعفنی است که عالِم سوء، عالِم بی عمل، عالِم منحرف، در همین دنیا به بار آورده و بوی آن در جهان دیگر شامه اهل جهنم را می آزارد. نه این که در آن جا چیزی به او افزوده باشند. آنچه در عالم آخرت واقع می شود، چیزی است که در این دنیا تهیه گردیده است. به ما چیزی خارج از عمل ما نمی دهند. وقتی بنا باشد عالِمی مفسده جو و خبیث باشد، جامعه ای را به عفونت می کشد؛ منتهی در این دنیا، بوی تعفن آن را شامه ها احساس نمی کند؛ لیکن در عالم آخرت، بوی تعفن آن درک می گردد؛ ولی یک نفر عوام، نمی تواند چنین فساد و آلودگی ای در جامعه اسلامی به بار آورد. عوام، هیچ گاه به خود اجازه نمی دهد که داعیه امامت و مهدویت داشته باشد، ادعای نبوت و الوهیت کند. این، عالِم فاسد است که دنیایی را به فساد می کشاند:اذا فسد العالِم، فسد العالَم.9

حضرت امام خمینی قدس سره، جهاداکبر، ص 18

پی نوشت ها:

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . فروع کافی، ج 5، ص 36، کتاب الجهاد، باب الدعاء إلی الاسلام قبل القتال، ح 2.

2. اصول کافی، کتاب فضل العلم، ابواب: صفة العلماء، بذل العلم، النهی عن القول بغیر علم، استعمال العلم، المستأکل بعلمه و المباهی به، لزوم الحجة علی العالم، و باب النوادر؛ وسائل الشیعة، ج 18، ص 9 - 71، 98 - 129، کتاب القضاء، ابواب صفات القاضی، باب 4، 11، 12.3 .

3. اصول کافی، ج 1، ص 59، کتاب فضل العلم، باب لزوم الحجة علی العالم...، ح 3.

4 . عن حفص بن قیاس، عن أبی عبد اللّه، علیه السّلام، قال:یا حفص! یغفر للجاهل سبعون ذنبا قبل أن یغفر للعالم ذنب واحد.حفص بن قیاس گوید: امام صادق علیه السلام فرمود: ای حفص! برای جاهل هفتاد گناه آمرزیده می شود، پیش از آن که یک گناه برای عالم آمرزیده شود.همان،ح 1.

5 . قال رسول اللّه، صلّی اللّه علیه و آله:صنفان من أمّتی إذا صلحا، صلحت أمّتی؛ و إذا فسدا، فسدت أمّتی. قیل: و من هم؟ قال صلّی اللّه علیه و آله: العلماء و الأمراء؛ رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله فرمود: دو گروه از امت من باشند که چون صالح شوند، امت صالح شود؛ و چون فاسد شوند، امت فاسد شود. گفته شد: «آنها کیانند؟» فرمود: «علما و زمامداران»؛ خصال، باب الإثنین، ص 37. تحف العقول، ص 50.

6 . عن سلیم بن قیس الهلالی، قال سمعت أمیر المؤمنین علیه السّلام یحدّث عن النّبیّ صلّی اللّه علیه و آله أنّه قال فی کلام له:العلماء رجلان: رجل عالم آخذ بعلمه؛ فهذا ناج. و عالم تارک لعلمه؛ فهذا هالک.و إنّ أهل النّار لیتأذّون من ریح العالم التّارک لعلمه؛ سلیم بن قیس هلالی گوید از حضرت أمیر المؤمنین علیه السّلام شنیدم از پیامبر حدیث می کرد که آن حضرت در کلامش فرمود: علما بر دو گروهند: عالمی که بر علم خود کار کرده؛ پس او نجات یافته است. و عالمی که به علم خود عمل نکرده؛ پس او هلاک شده است. و به درستی که اهل دوزخ، از بوی بد عالمی که به علمش عمل نکرده است، متأذّی می شوند، اصول کافی، ج 1، ص 55، کتاب فضل العلم، باب استعمال العلم، ح 1.

7 . امام صادق علیه السّلام فرمود:کونوا دعاة للنّاس بالخیر بغیر ألسنتکم، لیروا منکم الاجتهاد و الصّدق و الورع؛ مردم را به نیکی دعوت کنید؛ اما نه با زبان هایتان، چنان که مردم در شما صواب جستن و راست گفتاری و پرهیزگاری ببینند، اصول کافی، ج 3، ص 164، کتاب ایمان و کفر، باب الصدق و اداء الامانة، ح 10.

8 . غرر الحکم، ج 7، ص 269.

کلمات کلیدی
علم  |  اسلام  |  مردم  |  تربیت  |  وظیفه  |  بو تعفن  |  بو تعفن عالمی  | 
لینک کوتاه :