مدخل
در مرکز بافت تاذریخی اغلب شهرهای تاریخی ایران محلهای وجود دارد که پامنار نامیده میشود.(1) وجه تسمیه پامنار برخلاف بسیاری از محلات که دارای وجه تسمیهای با منشاء طبیعی (مثل پستی و بلندی) یا عامل اجتماعی (طبقات اجتماعی) است. از عامل معماری (ساخت منار) نشأت میگیرد.
پیشینه تاریخی
منار یا مناره به معنی نورونار و در اصطلاح بنایی است بلند و باریک که در کنار مساجد و بقاع متبرکه جهت اذانگویی و یا به عنوان میل راهنما در کنار جادهها، مساجد، کاروانسراها، یا مدارس و ارلضیافهها احداث میگردید و به علت روشن نمودن چراغ یا آتش بر فراز آن جهت راهنمایی در شب به مناره یا محل نور موسوم شد.(2)
از آثار و علائم منارههای قبل از اسلام که تعداد بسیار اندکی از آن در ایران باقیمانده چنین برمیآید که منار با هدف راهنما بودن در دوران قبل از اسلام ساخته میشده است. که قدیمیترین آنها در ایران برج راهنما یا میل نورآباد معروف به میل اژدها متعلق به دوره اشکانیان میباشد که در غرب نورآباد ممسنی قرار گرفته است.(3)
تاریخ احداث اولین مناره در دوران اسلامی بر ما نامعلوم است. ظاهرا پیدایش مناره کمی پس از ظهور مساجد صورت گرفت و به اعتقاد برخی از محققین، فکر احداث منار به نیمه نخست قرن اول هجری برمیگردد و نخستین مأذنه و منارهها در سرزمینهای عراق و مصر ساخته شد، آنگاه در زمان خلافت امویان در سوریه به صورت کاملتری ظاهر شد.
در باب این که نخستین مناره در ایران دوران اسلامی در چه زمانی و در کجا احداث شد. اطلاعاتی در دست نیست؛ اگر گفته گیرشمن را که منار مسجد جامع شوش در قرن اول هجری یعنی هم عصر مسجد جامع دمشق ساخته شده، درست بدانیم بدون تردید میتوان گفت که این منار جزء اولین منارهایی است که در ایران بعد از اسلام به عنوان مأذنه در کنار مساجد جلوهگر شده است.(4)
موقعیت
تک منار میدان کهنه و منارههای زوجی سر در مدرسه غیاثیه (پامنار) در میدان کهنه شهر قم حد فاصل محله چهارمردان و محله مسجد جامع واقع است که در گذشته به سروزار (همان سربازار فعلی) شهرت داشت و امروزه نزدیکترین خیابان دسترسی به آن، خیابان آذر است ککه در اوایل قرن اخیر با برش بافت قدیمی جنوب غربی شهر از شمال غربی به جنوب شرقی امتداد دارد. (تصاویر 1و2، نقشه1)
در دوران پیش از اسلام و اوایل دوران اسلامی، مجموعهای از دهات منطقه قم که توسط نهرهای منشعب از قمرود (اناربار) مشروب میشدند روستایی را با یک دیه یادژ مرکزی تشکیل میدادند که به نام آن نهر خوانده میشد. از میان دیههای شش گانه قم دیه یادژ باستانی «ممجان» که مؤلف تاریخقم در اواخر قرن چهارمق. ق آن را نفس شهر قم میخواند به جهت مرکزیت گسترش بیشتری یافت و هسته اصلی شکلگیری شهر اسلامی قم شد.(5) دیهای که براساس مطالعات تاریخی و معماری میدان کهنه کنونی خواستگاه آن به حساب میآید. مهندس سعیدنیا در این خصوص مینویسد:
موقعیت مکانی محله لب چال در میدان کهنه در میان محلات قدیمی شهر و مرکزیت ارتباطی آن در اتصال جادههای ناحیه تردیدی به جا نمیگذارد که این محوطه همان دیه یادژ باستانی ممجان بوده که از ابتدا تاکنون هسته کهن شهر قدیمی قم را تشکیل میدهد... و در توسعه شهر دوره اسلامی معبری که از جوار دژ ممجان میگذشته به تدریج مبدل به بازار گشته است.
مهمترین عناصر شهری در ورودی اصلی آن یعنی میدان کهنه احداث شدهاند که عمدهترین آنها مدرسه غیاثیه (پامنار) در مدخل میدان کهنه است که در قدیم همواره به عنوان وسط شهر نامیده میشد و مرکز تلاقی راههای مختلفی بوده است که از متن شهر عبور میکردهاند.(6) (نقشه 2). مشاهده شبکه راهها، گذرها و کوچههای درون بافت قدیم شهر در شرایط فعلی نیز ردپای بسیاری از این جادهها را در متن شهر مشخص میسازد.
میدان کهنه و محله پامنار خصلت مرکزیت خویش را تا اواخر دوران قاجار حفظ کرد، لیکن با احداث جاده جدید تهران قم به سال 1301 ه.ق توسط امین السلطان جاده قدیم ری متروک گردید،(7) و بخشی از فعالیتها و خدمات مرکز قدیم کهنه به مرکز جدید (میدان نو) منتقل گردید و به تدریج در پیرامون حرم توسعه یافت. با وقوع سیل 1313 ه.ق که بخشی از بافت قدیمی شهر در شرق رودخانه را دربرگرفت، و سکونت برخی از مردم برای نخستین بار در غروب رودخانه، این توسعه آهنگ سریعتری یافت؛ و با احداث راهآهن به تدریج نیمی از شهر در غرب رودخانه تشکیل گردید و مرکز فعالیتهای اقتصادی شهر از میدان کهنه و بازار کهنه به مرکز جدید یعنی میدان نو و پیرامون حرم حضرت معصومه علیهاالسلام منتقل گردید که به علت جاذبههای مذهبی، زواری و حمل و نقل، توسعه وسیعی یافت و مرکز قدیمی یعنی میدان کهنه، اهمیت خود را از دست داد.
منار میدان کهنه
در متون تاریخی اوایل و اواسط دوران اسلامی از ساخت سه منار در قم سخن میرود: یکی منارهای که به سال 291 ه.ق در دوره حکومت یحیی بن اسحق به خود یاری اعراب اشعری در کنار مسجد ابولصدیم حسین اشعری ساخته شد. مؤلف گنجینه آثار قم، منار میدان کهنه راهمان منار 291 ه.ق که میان شهر جدید اسلامی و شهر قدیم کمیدان بنیان گردید میداند که از تصادفات متناسبه کلمه منار برابر 291 ماده تاریخ بنای آن شده است.(8) و بر همین اساس برخی از محققین معتقدند که بعد از مناره شوش و مناره نخستین مسجد تاریخانه دامغان که در زمان حاضر اثری از آنها نیست مناره میدان کهنه قم قدیمیترین مناره موجود در سرزمین ایران است.(9) دو مناره دیگر یکی منارههای احداثی میرابوالفضل عرقی به سال 447 در خارج از شهر و دیگری منارههای احداثی کمالالدین ثابت وزیر در سال 527 در داخل شهر قم است؛ که به اعتقاد فیض نشانی از آنها وجود ندارد،(10) مگر آن که منارههای سر در مدرسه غیاثیه را آن منارهها فرض کنیم.
در متون تاریخی دیگر سخنی از منارههای قم نیست تا قرن دوازدهم هجری قمری در دیوان هاتف اصفهانی(11) که قطعهای در ماده تاریخ مرمت کهن گلدسته قم بااشاره به قدمت آن هست که مقصود همین منار میدان کهنه است. مضمون دو بیت مرتبط با موضوع چنین است:
کهن گلدسته قم را که ویران بود بنیانشمجدد شد به حکم او اساس و تازه شد بنیان
دبیرخامه هاتف پی تاریخ اتمامشرقم زدشد زحکم آصف این گلدسته آبادان(12)
منار میدان کهنه که براساس کتیبه سنگی مورخ 963 ه.ق موجود در محل به آن منار چهار سو نیز میگفتند، با ارتفاع 24 متر و قطر نزدیک به 4 متر به صورت رگچین آجری همچون اغلب منارههای عصر سلجوقی با دو راهپله مارپیچی به صورت رفت و برگشت با 63 پله برپا گردیده که در شرایط کنونی یکی به فضای داخلی مسجد معاصر راه مییابد و دیگری دریچهای رو به بام دارد. فرم آجرکاری، و نوع معماری منار مشابهات بسیار نزدیک را با منار مسجد میدان ساوه (مورخ 453ه.ق) و مناره آجری خرمآباد (متعلق به قرن پنجم هجری قمری) نشان میدهد و به نظر میرسد که منار میدان کهنه قم همچون مناره میدان ساوه و دیگر منارههای هم عصر در قسمت تاج و مأذنه دارای کتیبههایی از آجر بوده است که در طول زمان فرو ریخته است. ضمن آن که باقی قسمتها نیز دچار فرسودگی شدید بود و چنان که در دیوان هاتف اشاره شد به همت یکی از امراء زند به سال 1191 ه.ق مرمت اساسی گردید،(13) و مأذنه فعلی نیز در حدود 50 سال پیش بر فراز منار احداث شد. (تصاویر 3 تا 5).
منار میدان با توجه به کهن سالگی شاهد ساخت و تخریب مساجد متعددی در جوار خویش بوده است که شاهد آن مساجدی است که در متون تاریخی به مسجد منار معروفند(14) و مسجد فعلی نیز به همت مرحوم آیةاللّه حاج میرزا محمد تقی فیض پس از انهدام دکان رنگرزی که مدخل راهپله منار را در برگرفته بود در سال 1310 هجری شمسی در محوطهای به طول 21 و عرض 12 متر مرکب از ده چشمه طاق بر فراز ستونهای سنگی احداث شد.(15) (نقشه شماره 3)
منار میدان کهنه قم به عنوان قدیمیترین اثر معماری بازمانده از دوران گذشته شاهد حوادث تاریخی این شهر بوده که یکی از متأخرترین و مهمترین آنها تصرف شهر توسط نیروهای خارجی در جنگ جهانی اول و شلیک 4 گلوله توپ از جبهه شمالی به بدنه ستبر مناره بود که به گفته معمران به هنگام ورود نیروهای خارجی به قم به منظور ارعاب کمیته مجاهدین صورت گرفت. (تصاویر 6 و 7).
با توجه به آنچه گذشت و با تأکید بر شواهد معماری و مقایسه با بناهای مشابه تاریخدار، تاریخ ساخت مناره میدان کهنه قم نمیتواند فراتر از قرن پنجم هجری قمری باشد و احتمالاً تاریخ احداث آن اواسط قرن پنجم ه.ق است و استناد تاریخی برخی از محققین جهت انتساب بنا به قرن سوم هجری قمری صحیح به نظر نمیرسد.
پامنار(16) (سر در مدرسه)
پیشینه مطالعات
قدیمیترین تصویر موجود از منارههای فوق، طرحی است که مادام دیولافوا 1881 میلادی از جبهه شمال غربی بنا ارایه کرد (تصویر 9). در این طرح عظمت بنا به سبب خالی و محقر بودن خانههای اطراف کاملاً چشمگیر است. وی از بنا با عنوان منارههای مسجدِ ویرانهای در قم یاد میکند.(17) سپس دونالد ویلبر پس از بازدید 1943 میلادی، با اشاره به بنا و مقایسه آن با سر در مسجد (مدرسه) نظامیه ابرقو ضمن ارایه تاریخ تقریبی بنا، تصویری از آن ارایه میکند که از منظر شرقی و ایوان ورودی عکسبرداری شده است.(18) نخستین عباس فیض، نویسنده «گنجینه آثار قم»، نخستین کسی است که به صورت مشروحتر به این بنا میپردازد. فیض بدون ارایه منابع و مأخذ، سر در مدرسه غیاثیه را همان بقایای مدرسه شرفیه میداند که توسط شرفالدین ابوطاهر بن علی قمی، وزیر سلطان سنجر سلجوقی، به سال 547 هجری قمری بنا گردید و اشتهار آن به نام غیاثیه مربوط به حمامی بوده در مقابل مدرسه که شخصی به نام غیاثالدین رضوی آن را وقف آستانه نمود و پس از آن بعضی از سادات قم آن محوطه را به نام آن واقف یعنی غیاثالدین رضوی که در زمان شاه اسماعیل صفوی سرکشیک آستانه مقدس رضوی بوده است مدرسه غیاثیه نامیدند. وی در ادامه مینویسد که بقایای این مدرسه در سیل 1045 هجری قمری منهدم گردید و تنها ایوان و منارههای آن باقی مانده است.(19)
برخی از محققین نیز با توجه به اشاره عبدالجلیل رازی قزوینی در کتاب النقض (تألیف شده به سال 555 هجری قمری) به خدمات میرابوالفضل عراقی در عهد سلطان طغرل سلجوقی و با اشاره به جمله «با روی شهر روی او کرد و باروی قم اونهاد و مسجد عتیق قم و منارهها او نمود»، بر سلجوقی بودن بنا صحه میگذارند.(20)
تنها تحقیق جامع و عالمانه با دقت بر متون تاریخی و با توجه به تزئینات وابسته به معماری و کتیبهها توسط محقق ارجمند مدرسی طباطبایی به عمل آمده که براساس آن نام مدرسه با توجه به تکرار متعدد در متون عصر صفوی و قاچار همان مدرسه غیاثیه است. وی به موجب کتیبه مناره جنوبی بنا را متعلق به قرن نهم (830 هجری قمری) میداند.(21)
وضعیت
از مدرسه معظم غیاثیه تنها سر در و دو مناره باقی مانده است. سر در مدرسه به ارتفاع 12 متر و به دهانه و عمق 7 و 4 متر به سمت شرق بنا گردیده که در دو سوی آن میان جرزهای جانبی دو طاقنمای کم عمق و کم عرض یکی پایین و دیگری بالا تعبیه شده است. (تصاویر 9 و 10، نقشه 4)؛ که با توجه به بخشهای اندک تزئینات باقیمانده جرزهها و طاقنماها هماهنگی مزین به گچبریهای وصلهای با نقوش مهری و کتیبههای گچی بودهاند. (تصاویر 11 الی 13). پوشش سقف ایوان نیز ظاهرا مقرنس بوده که تماما فروریخته است. از مجموع کتیبههای گچی داخل ایوان تنها بخشهای بسیار اندکی از کتیبهها و گچبریهای پوششی قوسی ایوان با نقش نامهای مقدس محمد صلیاللهعلیهوآله و علی علیهالسلام با خط بنایی هنوز قابل مشاهده است. (تصویر 14).
دو مناره بالای ایوان به قطر 50/2 و ارتفاع 13 متر از بالای بام (25 متر از سطح زمین) با ملات آجر و گچ و با طرح مربع اریب یا لوزی و تزئین کاشی فیروزهای چلیپا شکل در کمرگاه و گلوگاه احداث گردیده است که از طریق 62 پله پیچ 24 سانتی متری از بام به مأذنه مناره راه دارد. بر فراز منارها و قبل از آغاز گلدسته یا تاج منار، کتیبهای از کاشی خشتی به ارتفاع 50 سانتیمتر به خط ثلث سفید در زمینهای لاجوردی گرداگرد منار را در برمیگیرد که در شرایط کنونی به جهت تخریب 6 متر فوقانی منار جبهه شمالی در طی زلزلههای دهه 50، کتیبه منار جبهه شمالی عملاً از بین رفته است. لیکن به استناد مطالعات ارزشمند دکتر مدرسی طباطبایی و تصاویر موجود کتیبه مذکور آیه 41 سوره فاطر بوده که به هنگام تألیف کتاب تربت پاکان (سال 1354 ه.ش) تنها جمله «... لتاان امسکهما من احد من بعده...» باقی مانده بود که همانگونه که گذشت پس از ریزش بخش فوقانی منار، تاج منار و کتیبه مذکور به کلی از بین رفته است. و بر مناره جنوبی آیه «اللّه الذی رفع السموات بغیر عمد ترونها...» نقش بسته بود که از آن هم تنها همین قسمت از آغاز آیه بر جای مانده و در پایان کتیبه تاریخ 830 ه.ق به این شرح دیده میشود: «فی... سنة ثلاثین ثمانمائه» «تصاویر 15 الی 21).
دکتر طباطبایی نخستین کسی است که با دقت و باریکبینی خود موفق به خواندن کتیبه مذکور شد. ایشان به استناد همین کتیبه تاریخ احداث منارهها را 830 ه.ق میداند.(22)
تاریخ بن
اگر تاریخ 830 هجری قمری را سال احداث بنا بدانیم انهدام مدرسهای بدین عظمت آن هم در شهر مقدسی همچون قم اندکی در پرده ابهام است. به نظر میرسد طی یورشهای انجام شده به قم و تصرف شهر به دست دودمانهای تازه به قدرت رسیده، این بنا اجبارا تغییری کاربری پیدا کرده که طبیعتا بر شدت تخریب آن افزوده شده است. چنان که فیض مینویسد مدرسه غیاثیه به جهت عظمت ساختمانی در عصر تیموری بارگاه ملوک تیموری گردید.(23) اشاره تاریخی مشخصتر بدین موضوع سخن قاضی احمد قمی از نویسندگان معتبر اوایل عصر صفوی است که در ضمن حوادث 909 ه.ق از تبدیل مدرسه غیاثیه به ضرابخانه و ضرب سکههای زرپیشکشی حکام مازندران به شام اسماعیل اول سخن میگوید.(24) اگر فرض ساخت مدرسه راهمان 830 بدانیم، تبدیل آن به ضرابخانه در سال 909 ه.ق (در فاصلهای نزدیک به هشتاد سال) کمی بعید به نظر میرسد.
به نظر میرسد بیشترین صدمات وارده به مدرسه و بنای آن، یکی به هنگام حضور افاغنه در قم است که به گفته فیض آن را بهاربند دواب خود کرده بودند،(25) و دیگری سیل 1045 هجری قمری است که صدمات اساسی بدان وارد ساخت چنان که به تدریج متروک گردید؛ و در نیم قرن اخیر به جهت تخریب سردابه ستوندار و گودی منطقه نسبت به سطح معابر اطراف به محل فاضلاب شهر و سپس گاراژ و میدانبار تبدیل شد.
در مجموع اطلاعات تاریخی و نوع معماری ایوان و منارهها، تزئینات وابسته به معماری همچون نقوش گچی مهری و کتیبههای کوفی بازمانده، طرح مربع اریب یا لوزی کار شده در منارهها که از عمده طرحهای آجرکاری عصر ایلخانی است بر ویژگیهای عمده معماری عصر ایلخانی تأکید دارد و به تحقیق میتوان گفت برخلاف تصور برخی مبنی بر سلجوقی بودن اثر تاریخ ساخت بنا فراتر از قرن هشتم هجری قمری نیست و تیموری بودن بنا نیز جز کتیبه کاشی خشتی تاج منار جنوبی شاهد دیگر ندارد. ویلبر نیز با مقایسه این بنا با سر در مدرسه نظام الملک ابرقو(26) که به نظر هنوز صحیحترین تاریخگذاری است. لیکن مضامین آیات به کار رفته در کتیبههای خشتی عصر تیموری هنوز این شبه را دامن میزند که کتیبه مذکور میتواند الحاقی نباشد و تاریخ احداث بنا را بازگو کند. تحقیقات باستان شناختی آتی در اطراف مجموعه امکان پاسخگویی را فراهم خواهد ساخت.
1. همچون محله پامنار قم، پامنار تهران، پامنار زواره، پامنار رامشه اصفهان، پامنار سبزوار، پامنار سمنان، پامنار کاشان، پامنار کرمان و....
2. مخلصی، محمد علی، منارهها معماری ایران دوره اسلامی، ج1، به کوشش محمود یوسف کیانی، تهران، جهاد دانشگاهی، 1366، ص274.
3. واندنبرگ، لویی، باستانشناسی ایران باستان، ترجمه عیسی بهنام، تهران، ص27.
4. مخلصی، همان، ص277.
5 سعیدنیا، احمد، قم خواستگاه شهر، شهرهای ایران، ج2، به کوشش محمد یوسف کیانی، تهران، جهاد دانشگاهی، 1366، ص152.
6. همان، ص162.
7. بارتولدو، تذکره جغرافیای تاریخی ایران، ترجمه حمزه سردار داور، انتشارات توس، تهران، 1358، ص93.
8. فیض، عباس، گنجینه آثار قم، ج2، مهر استوار، 1350، ص217.
9. مخلصی، همان، ص277.
10. فیض، همان، ص218.
11. سید احمد هاتف اصفهانی شاعر قرن دوازدهم هجری قمری. (ف1198ه.ق) وی شاعر دوره افشاریان و زندیان است، خاندان او از قصبه اردوباد آذربایجان بودند ولی هاتف در اصفهان متولد و در آنجا و در قم و کاشان زندگی کرد. وفاتش در قم مقارن تشکیل حکومت قاجاریه است. (ر.ک.فرهنگ معین).
12. مدرسه طباطبایی، حسین، تربت پاکان، ج2، مهر قم، 1354، ص150.
13. همان، ص149.
14. همان، ص150.
15 فیض، همان، ص238.
16. عنوانی که احتمالاً در طی دو سه سده اخیر اطراف مدرسه مصداق آن شد چرا که با توجه به قدمت و موقعیت تک منار میدان کهنه در جوار این بنا مقصود از پامنار به صورت مشخص محله اطراف منار مذکور بود لیکن با توجه به عظمت مدرسه احداثی و چشمانداز مطلوبتر آن در قرون بعد به تدریج مفهوم پامنار از تک منار میدان به منارههای زوجی سر در مدرسه غیاثیه منتقل گردید.
17. دیولافوا، مادام ژان، ایران، کلده، شوش، ترجمه علی محمد فرهوشی، چاپ چهارم، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1369، ص196.
18. ویلبر، دونالدن، معماری اسلامی ایران در عصر ایلخانان، ترجمه عبداللّه فریار، چاپ دوم، تهران، انتشارات علمی فرهنگی، 1365، ص179.
19. فیض، همان، ص228.
20. همان، ص226.
21. مدرسی طباطبایی، همان، ص129.
22. همان، ص128.
23. فیض، همان، ص231.
24. فقیهی، علی اصغر، قم در مسیر تاریخ، نامه قم، ش7و8، پاییز و زمستان 1378، ص172.
25 فیض، همان، ص231.
26. اغلب افراد تصور میکنند این بنا مربوط به نظام الملک وزیر مشهور عصر سلجوقی است ولی نظام الملک ابرقوهی مراد است که در قرن هشتم میزیست، و پسرش اسماعیل بن نظام الملک از ادبا و دانشمندان بود. برای اطلاعات بیشتر ر.ک. یادگارهای یزد، ج1، ص353.