حسين (ع) شخصيتى يگانه و برجسته است و چنان بهرهاى از دانش دارد و چنان فداكارى بزرگى كرده است كه وى را در جايگاه پيامبران و در مرتبه فرستادگان خداوند نشانده است. او وارث پيامبران و سبط برگزيده برگزيدگان خداى جهانيان و سرور جوانان بهشت است. از اين روى هيچ شگفت نيست كه مردمان در بناى قبر او و آراستن اين مرقد مطهّر با برترين معمارى و بهترين تزئينها از هم پيشى گيرند؛ آنسان كه تاريخ گواهى مىدهد فرمانروايان و پادشاهان و صاحبان ثروت و هنر، ثروتهاى بسيارى بذل اين راه كردند و بر پاى اين بنا طلا و نقره ريختند و صاحبان هنر و چيرهدستان روزگار را، از بنّا و معمار گرفته تا نقّاش و آينهكار و كاشىكار، به كربلا آوردند تا همه آنچه از دانش و هنر و خبرگى در چنته دارند، به كار بندند. چنين شد كه هنرمندان هنرِ خويش را و ثروتمندان ثروتِ خويش را دريغ نداشتند و از رهگذر اين ايثار و همدلى، بنايى بلند افراشته شد كه پيكر سبط رسول خدا (ص) را در ميان گرفت؛ بنايى كه هوش هر بينندهاى را مىربايد و مهار از پندار و تخيل او مىگسلد.
جاى قبر حسين (ع) از آن روز كه وى در آن دفن شد، باغى از باغهاى بهشت است. امام سجّاد (ع) از عمّه خود زينب (س) و ايشان از جدّ خود رسول خدا (ص) نقل كرده كه فرموده است: «در اين سرزمين طف و بر قبر سرور شهيدان پرچمى مىافرازند كه درگذر روزگاران، نه نام آن از يادها مىرود و نه نشانش نابود شود» .
اينجاست كه سرگشته و دلداده، به تماشا مىايستد و جلوههاى هنر و زيبايى را در معمارى بديع، بناى استوار، آينهكارىهاى شگفت، چلچراغهاى زيبا و كتيبههاى گرانسنگ قرآنى كه بر در و ديوار حرم است نظاره مىكند. معماران و هنرمندان چيرهدست، اين همه هنرنمايى را در روزگارى به انجام رساندهاند كه بسيارى از ابزارهاى امروزين وجود نداشته و تنها از ابزارهاى ساده بهره مىگرفتند و با همين ابزار توانستند جلوههاى هنرى بديعى را پديد آورند كه به سان ستارگان آسمان، بدر مضجع امام شهيدان را در برگرفته است; چه شهيد خفته در آن مضجع، فراتر از همه اين جلوههاى مادى، و خود حجت خدا در زمين و احياگر آيين پيامبر برگزيده خدا با قيام و جهاد خويش است. به بركت همين مضجع است كه چنين جلوههاى هنرى بديع خلق شده و به مرتبهاى رسيده كه كمتر همانندى براى آن مىتوان يافت.
بناى بلند حرم امام حسين (ع) زيبايى و خيالانگيزى هنر اسلامى را به نمايش مىگذارد و از پيشرفت و شكوفايى تمدّن اسلامى و چيرگى مسلمانان در اين عرصه خبر مىدهد.
هنرمندان سازنده اين بنا توانستهاند آينهكارىهايى تحسين برانگيز، با مقرنصها و اشكال هندسى و فضايى ويژه بر ديوارها و سقفها پديد آورند; به گونهاى كه از هر زاويه نور را بازمىتاباند و يادآور اين حقيقت مىشود كه اينجا نورى خدايى جلوهگر است. اين جلوهها و ديگر هنرنمايىهايى كه در ساخت ضريح مطهّر و آراستن آن به قطعههاى طلا و نقره به چشم مىخورد، در كنار شمعدانها و چراغدانهاى زيبا و تاج و كُلهخودهاى مرصّع و جلدهاى نفيس قرآن و سرانجام ابزارهايى همانند دستههاى شمشير، سپرها، غلافها و ديگر نفايسى كه امروزه در گنجينه حرم نگهدارى مىشود، همه از دقّت و چيرهدستى آفرينندگانش خبر مىدهد. افزون بر اين، كف حرم با سنگهاى مرمرى فرش شده كه از خارج عراق آوردهاند. ديوارها نيز با همين سنگها تزئين شده و درخشش خيرهكنندهاى به وجود آورده است؛ به سان الماسى كه پرتوهاى نور را بازمىتاباند.
به هر روى، تاريخ طلاكارى، آينهكارى، خاتمكارى و به كارگرفتن طلا و نقره براى آذين كردن حرم و استفاده از چلچراغهاى زيباى شيشهاى، به دوران حكومت صفويان و به سال ٩١۴ هجرى بازمىگردد. تا پيش از آن، بناى حرم، بناى سادهاى بود از گچ و آجرهاى محلّى، امّا پس از آن، سنگهاى مرمر را از خارج عراق براى آراستن حرم وارد كردند.
ابنبطوطه جهانگرد نامور، يكى از كسانى است كه كربلا را در دوره قديمش زيارت كرده است. او در سفرنامه خود، در اين باره چنين مىنويسد:
سپس به كربلا، مرقد حسين بن على (ع) ، سفر كرديم. آنجا شهرى است كوچك كه باغهاى نخل، آن را در ميان گرفته و از فرات سيراب مىشود. روضه مقدّسه، در داخل شهر قرار دارد و در جوار آن، مدرسهاى بزرگ و زاويهاى مبارك است.[1] آنجا به هر كس آمد و شد كند غذا دهند. بر در روضه، حاجىها و دربانان هستند و هيچ كس بدون اجازه آنها به بارگاه درنيايد. هركس به بارگاه درمىآيد، عتبه مبارك را كه از نقره است مىبوسد. بر بالاى ضريح، چراغدانهاى طلا و نقره و بر درها پردههاى حرير آويخته است. مردمان اين شهر دو طايفهاند: فرزندان زحيك و فرزندان فائز و ميان اين دو طايفه پيوسته جنگ و درگيرى است؛ هر چند هر دو طايفه از اماميهاند و تبارشان به يك پدر مىرسد. به سبب فتنه و جنگِ اين دو طايفه، از اين شهر دورى گزيدم.[2]
عباس مكّى، يكى ديگر از سياحان است كه حرم امام حسين (ع) را چنين وصف مىكند:
در حرم سرورم حسين (ع) چراغدانهايى خيره كننده از ورق مرصّع و گونههايى از جواهرهاى گرانبهاست كه با خراج يك شهر برابرى كند. اغلب اينها هداياى شاهان و فرمانروايان ايران است. بر فراز قسمت بالاى سر مبارك،
چراغدانى از طلاى سرخ به وزن دو من يا بيشتر آويخته است. بر بناى حرم، گنبدى است بلند، با بنايى شگفت كه خبرهاى چيرهدست و آگاه، آن را ساخته است و سر بر آسمان مىسايد.[3]
عبدالوهاب عزام نيز در وصف حرم امام (ع) چنين مىنويسد:
به مسجد درآمديم. آنجا همهمه كسانى كه قرآن و دعا مىخواندند بلند بود. سپس ضريح مبارك را زيارت كرديم. عظمت آن جايگاه ما را از اين بازداشت كه ديده در مرتع جمال و زيبايى و شكوه و زينت و زيور خيره كننده آن رها كنيم. در كنار مسجد [ى كه ضريح امام (ع) را در برگرفته [ مسجدى ديگر است كه ضريح عباس بن على (س) در آن جاى گرفته و در مسجد حسين (ع) ]مقصود همان حرم امام است] سردابى است كه حدود ده پله پايين مىرود و در پايين آن، جايى است كه با تورهاى آهنى محصور شده و آن را قتلگاه نامند و گويند خون حسين (ع) به هنگام شهادت در اين نقطه بر زمين ريخته است. در روايتى ديگر آمده كه اينجا زادگاه عيسى بن مريم (ع) است. در گوشهاى از حرم حجرهاى است كه سه تن از شاهان قاجار: احمد شاه، پدرش محمّدعلى شاه و جدّش مظفّرالدين شاه در آن به خاك سپرده شدهاند. قبرهاى اين سه، از زمين برجسته نيست و تنها با موزاييك فرش شده و در نزديك آنها تصويرى از اين سه پادشاه بر ديوار آويخته شده است. دوست داشتم فرصت فراهم باشد و زمانى درازتر در اين حرم پرعظمت بمانيم تا به درازا از آن سخن گويم؛ امّا زيارت ما زيارتى شتابان بود كه در آن به همان اندازه كه واجب است بسنده داشته شد.[4]
سيد عبدالرزاق حسنى در زمانى نزديكتر به زمان حاضر، درباره حرم امام حسين (ع) چنين نوشته است:
ضريح امام حسين (ع) در ميان بنايى بزرگ است كه گنبدى طلا پوشيده، بر فراز آن مىدرخشد و در دو سوى آن نيز دو گلدسته طلاست. سلطان سليمان قانونى در خلال زيارت كربلا در سال ٩۴١هجرى ( ١۵٣۴م) گنبد وگلدستهها را نوسازى كرد و پس از آن هم، چونان كه بر ديوار گنبد با خطوط طلايى حك شده، ناصرالدين شاه در سال ١٢٨٣ه. ق. (١٨۶۶م) دستور داد تا آن را با طلاى ناب پوششى تازه دهند. ارتفاع اين گنبد به ٣۵ متر مىرسد. ضريح امام كه در زير اين گنبد جاى گرفته، سكو مانندى است فراهم آمده از چوب ساج كه به عاج فاخرى ترصيع شده و دو لايه مشبّك بر آن قرار دارد; يكى از فولاد مرغوب كه ضريح داخلى را تشكيل مىدهد و ديگرى از نقره سفيد و پر درخشش كه ضريح خارجى است. طول ضريح نقرهاى خارجى پنج و نيم متر و عرض آن چهار و نيم متر است. بر بالاى ضريح ظرفهاى طلايى كه سنگهاى قيمتى در آنها به كار رفته، وجود دارد و در هر گوشهاى از آن، گويچهاى از طلاى ناب است كه قطر آن به نيم متر مىرسد. بر روى ضريح، صفحههاى مشبك ديگرى قرار دارد كه با ضريح بيرونى تفاوت چندانى ندارد و با آن فاصله هم ندارد و تنها از هر طرف ١٢ سانتيمتر از صفحههاى ضريح اصلى كوچكتر است. مرقد امامزاده على بن الحسين مشهور به على اكبر هم كه با پدرش در يك روز به شهادت رسيد و در كنار او به خاك سپرده شد، در درون همين ضريح است.[5]
بر پيشانى ضريح امام (ع) اين عبارت نوشته شده است:
« اِنَّ الدّاعى اِلى حُبِّ آلِ مُحَمَّد الطاهر بن أبِى مُحَمَّد الطاهِر سَيف الدّين نَجْل سَيدنا مُحَمَّد بُرهان الدّين مِنْ بِلاد الْهِند سَنَة خَمْس وَ خَمْسِين وَثَلاثمأة ؛ بَعْد الألف ١٣۵۵ه-. دعوت كننده به دوستى خاندان پيامبر، سيفالدين طاهر بن ابومحمّد طاهر، نوه سرورمان محمّد برهانالدين از كشور هند، به سال هزار و سيصد و پنجاه و پنج قمرى» .
در جلوى ضريح ميدانى است كه هيچ كس بدان پا نمىگذارد; زيرا مرقد شهيدان كربلا كه در صف همراهان امام به پيكار ايستادند و شهيد شدند و همه را در يك نقطه و در يك قبر به خاك سپردند، در اينجا واقع است. در ضلع جنوبى اين ميدان، نردههايى مشبّك از جنس نقره، به طول چهار متر و هشتاد سانتىمتر قرار دارد و اين منطقه به «مرقد شهيدان» مشهور است.
همانگونه كه از دو متن پيشگفته برمىآيد، بر مضجع امام صندوقى است چوبين كه عاج نيز در آن به كار بردهاند. روى آن ضريحى مشبك از فولاد مرغوب است و بر روى اين ضريح، ضريح ديگرى است كه از نقره ساخته شده و لايه بيرونى را تشكيل مىدهد. مشبّك اين ضريح، از شش ضلعىهاى متساوى الأضلاع تشكيل شده است. از آنجا كه مضجع على اكبر نيز در درون همين ضريح جاى دارد، ضريح امام در قسمت موازى مضجع على اكبر تقريباً به اندازه يك متر بزرگتر است.
بناهاى حرم امام (ع) محدودهاى مستطيل شكل را در برمىگيرد كه ضلع شمال - جنوب بيرونى آن ١٢۵ متر و ضلع شرق - غرب آن ٩۵ متر است. اين محدوده، همه بناهاى حرم مطهّر را در برمىگيرد. صحنى وسيع، همه اين بناها را در ميان گرفته و بر پيرامون آن نيز ديوارى برپا شده است.
بناى حرم، بنايى كهن و محكم است كه با گچ و آجر ساخته شده و تزئينات متنوّعى از جنس كاشى و آينه تا مينا و طلا و نقره، آن را زينت بخشيده است. مساحت حرم امام (ع) به ٣٨۵٠ متر مىرسد و مضجع امام (ع) در وسط اين حرم جاى گرفته و بر فراز قسمت اصلى بنا گنبدى بر پايههاى چهارگانه بنا شده كه طول و عرض هر كدام ۵/٣ در ۵/٢ متر و ارتفاع اين گنبد از سطح زمين ٣٩ متر است. گنبد از نوع گنبدهاى پيازى شكل با ساقهاى نسبتاً بلند است و پنجرههايى با طاقهاى قوسى شكل از اين ساقه به درون بنا گشوده مىشود. سرتاسر گنبد، از ساقه تا نوك آن، با طلاى ناب روكش شده و به خوبى ترسيم كننده اوج شكوه و عظمت معمارى اسلامى است.[6]
طول ضريح مطهّر، در بخشى كه مرقد امام را در برگرفته، به پنج دهنه (پنجره) و عرض آن نيز به چهار دهنه تقسيم مىشود و هر قسمت ٨٠ سانتىمتر عرض دارد؛ امّا بخشى كه مرقد على اكبر (ع) را در ميان گرفته، از عرض، تنها يك بخش و از طول شامل دو بخش است. همانگونه كه پيشتر اشاره شد، طول مجموع آن قسمت از ضريح كه مرقد امام (ع) را دربرگرفته، ۵/۵ و عرض اين قسمت ۵/۴ متر است، ولى طول آن قسمت كه قبر على اكبر (ع) را در ميان مىگيرد ۶/٢ متر و عرض آن ۴/١ متر است. ارتفاع ضريح ۵/٣ متر است و بر بالاى آن، در چهار گوشه، چهار گويچه طلاست كه قطر هر يك به ۵٠ سانتيمتر مىرسد. در كنار اين گويچهها ظرفهاى مستطيل شكلى است كه طول هر يك به نيم متر مىرسد و زراندود شدهاند.
در زاويه جنوبى ضريح، به فاصله يك و نيم متر تا ضريح على اكبر (ع) ضريح شهيدان كربلا واقع شده و در جلوى مرقد نيز [ميان قسمتهاى واقع شده در زير گنبد و قسمتهاى بيرونى] پنجرهاى از نقره است كه پنج بخش، هر بخش با عرض ٧۵ و طول ٧٠ سانتىمتر تشكيل شده و پهناى اين پنجره در مجموع ٨/۴ متر است.
نماى درونى گنبد با پوششى از كاشى فراهم آمده كه بر آنها نقشهايى زيبا همراه با نوشتههايى دربردارنده نامهاى امامان دوازدهگانه به چشم مىخورد. قسمت ساقه نيز به آياتى از سوره منافقون زينت يافته و اين كتيبهها را چنانكه از تاريخ ثبت شده درآن پيداست، شيخ جواد على به سال ١٣٧١ه-. ق. نوشته است. در نماى داخلى قسمت بالاى گنبد هم كتيبهاى كه سوره فجر بر آن نقش بسته، به چشم مىخورد و در فاصله ميان كتيبههاى پايين و كتيبه بالاى گنبد (در نماى داخلى) دوازده پنجره قرار گرفته كه فاصله هر يك با ديگرى از داخل ٢۵/١ متر و فاصله آنها با پنجرههايى كه از لايه فوقانى گنبد به بيرون گشوده مىشود، تنها ٣٠ سانتىمتر است. اين پنجرهها را سيدجواد حسن آل طعمه، توليت حرم امام (ع) در سال ١٢٩٧ ه-. ق. با هدف تهويه هوا گشود.
بنايى كه گنبد بر فراز آن قرار گرفته، از چهار ستون تشكيل يافته و اين ستونها با طاقهايى قوسى شكل به هم وصل شده و هر يك از چهار طاقى كه بدين ترتيب در چهار سو به وجود مىآيد، قسمت زير گنبد را از رواقهاى ديگر جدا مىكند.
سلطان نظام شاه، در دوران حكمرانى بر دَكَنِ هند، فرشهاى حرير بسيار، جواهرهاى ارزشمند و همچنين مقدار زيادى ظرفهاى طلا و چراغدانهاى زيبا به حرم امام (ع) هديه كرده و همزمان به متوليان و دربانان حرم نيز هديههاى فراوانى داده بود. او در همان زمان پيكر طاهر شاه را نيز از هند براى خاكسپارى در حرم امام حسين (ع) به كربلا فرستاد. وى در حرم به خاك سپرده شد و از همان دوره تاكنون پيوسته حكمرانان هند هدايايى براى حرم امام (ع) فرستادهاند.
شاه اسماعيل صفوى نيز در دوران حكمرانى فرمان داد تا صندوقى از خاتم بسازند و بر روى قبر بگذارند. او همچنين رواقهاى حرم را با قالىهاى گرانبهاى ايرانى پوشاند و دوازده چراغدان از طلاى خالص به حرم هديه كرد.
شاه عباس در سال ١٠٣٢ه-. ق. به زيارت كربلا آمد و فرمان داد تا ضريحى از مس براى قبر امام بسازند و گنبد را از بيرون نوسازى و از درون نيز با كاشى و مرقعهاى زيبا زينت دهند. او همچنين اموال فراوانى در اختيار متوليان و دربانان حرم قرار داد. صندوقى كه وى بر قبر نهاده بود تا سال ١٣۵٧ باقى بود و در اين سال، صندوقى شيشهاى جايگزين آن شد.
در سال ١٢٣٢ فتحعلى شاه قاجار فرمان داد تا بر روى ضريح مسى كه شاه عباس ساخته بود، ضريحى نقرهاى بسازند و صندوق خاتمى را هم كه وى بر قبر نهاده بود، با چوب ساج روكش كنند. سيد عبدالصالح آل طعمه، توليت حرم مطهّر امام حسين (ع) به نگارنده كتاب گفته است:
آنگونه كه بر پنجره جلوى درِ ضريح نوشته است، صندوق خاتمى كه بر مرقد امام است، از سوى شاه طهماسب صفوى و در سال ١١٢٣ قمرى به حرم هديه شده است. اين صندوق در حمله وهابيان در سال ١٢١۶ آسيب ديد و مقدارى از آن سوخت، امّا در سال ١٢٢۵ و در دوران حكومت قاجار بازسازى شد. روى صندوق چنين نوشته شده است: « بعد تكسير اعداء الله فى سنة ١٢١۶ه-. قام بتجديده خان القاجار سنة ١٢٢۵ه-. كتبه صالح الكلكاوى »[7] سيد محمد فولادزرى مبلغ ١۵٠٠ دينار به بازسازى و نوسازى بخشهاى سوخته صندوق ضريح داخلى و همچنين نصب صفحههاى شيشهاى در داخل چارچوبهايى كه از چوب ساجِ زيور يافته ساخته شده بود، اختصاص داد. در پى اين بازسازى، جشن بزرگى در حرم امام حسين (ع) بر پا شد و ملك فيصل دوم در جريان بازديد از كربلا، كه به سال ١٩۴٧ ميلادى انجام گرفت، در اين جشن شركت جست و از اين اثر هنرى بديع پردهبردارى كرد.
در سال ١٢٠۶ ه-. ق. شاهزاده محمد بن محمد حسين بن فتح على فرمان داد تا گنبد مبارك حرم امام حسين (ع) را طلاپوش كنند و اين كار به فرمان او انجام گرفت.
رونلدسن مىگويد:
ضريح امام حسين (ع) در زير گنبد طلا قرار دارد و مشتمل بر دو ضريح بيرونى و داخلى است و ضريح بيرونى از نقره ساخته شده و ناصرالدين شاه آن را به حرم اهدا كرده و نام او هم بر اين ضريح منقوش است. بر در ضريح بيرونى، پنجره نقرهاى زيبايى است كه بر بالاى آن نوشته شده: «
قالَ رَسُولُ الله: الحَسَنُ وَالحُسَيْن سَيِّدا شَبابِ أهلِ الْجَنَّة وَأبُوهُما خَيْرٌ مِنْهُما .»[8]
در سال ١٣۵٨ ه-. ق. سلطان سيفالدين طاهر، داعى اسماعيلى، كربلا را زيارت كرد و به ضريح امام (ع) پنجرهاى نقرهاى كه در هند ساخته شده بود اهدا نمود.
به هر روى، ضريح مطهر امام حسين (ع) زيارتگاهى براى مسلمانان و نقطه اميد و آرزوى شيعيان و جلوهگاهى از تمدن و ميراث فرهنگى شيعه است كه به واسطه جايگاه بلند و انكار ناشدنىاش، هماره مورد توجه بوده است؛ چنانكه شاعران و سخنوران در عرصه ادب عربى و فارسى شعرها در وصف ضريح گفته و جلوههايى از جمال و شكوه آن
بارگاه را به قالب نظم و شعر درآوردهاند. از آن جمله چند بيت زيبا و بديع از مهيار ديلمى است كه بدين معنا سروده است:
گويا ضريح تو گلى است بهارى كه باد پاييز بر آن وزيده است. اين بوى توست كه زائران با خود مىآورند يا اين مشك است كه به خاك و تربت تو در آميخته است.
دعبل خزاعى در شعرى گويد:
هيچ باغ و بوستانى نيست كه آرزو نكند اى كاش مضجع تو باشد و پيكر تو را بر دامن گيرد.
ابوبكر آلوسى در دو بيت ديگر گويد:
سر حسين (ع) را در خاور و باخترِ زمين مجوييد. همه آن جاىها را وانهيد و به سوى من آييد كه آرامگاه او در قلب من است.
در حرم امام (ع) نوشتهها و لوحهايى خوشمنظر و خيره كننده به چشم مىخورد كه در و ديوار و سقف حرم را آراسته است. در بالاى ستونى كه در ميان ضلع جنوبى پنجره فولاد، پيش روى مبارك قرار دارد، اين عبارت به چشم مىخورد: «
مَنْ بَكي وَتَباكي عَلَى الْحُسَيْن فَلَهُ الْجَنَّة، صَدَقَ الله وَرَسُولُه. سنة ١٧١۵ه- »[9]
در مقابل چهار گوشه قبر شريف عبارت زير ديده مىشود: « واقفة الموفق بتوفيقات الدارين ابن محمدتقى خان اليزدى محمد حسين، سنة ١٢٢٢ه- »[10]
در ايوان بيرونى ديوار رواق غربى كه مقابل پنجره فولاد است، بر بالاى پنجره و بر روى كاشى اين عبارت منقوش است: «عمل أوسته احمد المعمار ١٢٩۶ه»[11]
بر بالاى مقبره شمالى، كه مقابل ضريح امام (ع) است، پنجرهاى است كه بر آن اين عبارت ديده مىشود:
« إنّه بمباشرة الحاج عبدالله بن القوام عَلى نَفَقة الحاج محمد صادق التاجر الشيرازى الاصفهانى الأصل قد قام بتكميل تعمير سرداب الصحن الحسينى وتطبيق الأروقة الثلاثة الشرقى والشمالى والغربى بالكاشى فى سنة ألف ثلثمأة الهجريه » .
گنجينه حرم در سمت شمال آن واقع است كه جواهرات و نفايس و آثار ارزشمند بىشمارى را در خود جاى داده كه در قرنهاى متمادى، شاهان و فرمانروايان و خسروان سرزمينهاى اسلامى هديه كردهاند.
كتابخانه حرم مطهّر در سمت شرق آستانه حرم قرار گرفته و چندين قرآن خطّى نفيس در آن نگهدارى مىشود.
[1] «زاويه» اصطلاحى است كه براى مكانهاى مقدّس، عبادتگاه صوفيان و محلّ قرائت ادعيه و اوراد به كار بردهاند. (مترجم)
[2] رحله ابن بطوطه (تحفة النظار) ، ص٢١۵.
[3] عباس مكي، نزهة الجليس ومنيه الأديب الأنيس، ج١، ص١٣۴.
[4] رحلات عبدالوهاب عزام، قاهره، ١٩٢٩م، ص۵٩ و ۶٠.
[5] سيد عبدالرزاق حسيني، العراق قديماً و حديثاً، چاپ ششم، ص١٢٩.
[6] رونالدسن، عقيدة الشيعه، بيروت،١٩٩٠، ص١١١.
[7] پس از آنكه دشمنان خدا در سال ١٢١۶ ق اين صندوق را شكستند، شاه قاجار به سال ١٢٢۵ ق آن را نوسازى كرد. صالح كلكاوى اين متن را نوشت.
[8] رسول خدا (ص) فرمود: «حسن و حسين سرور جوانان بهشتند و پدرشان از آنان برتر است» .
[9] هر كس بر حسين بگريد يا خويش را گريان نمايد، بهشت براى اوست. خداى و رسولش راست گفتند. سال ١١٨۵ ق.
[10] جاى ايستادن آن كه موفق به توفيقات دو سراى بود; محمد حسينخان يزدى، پسر محمد تقى. سال ١٢٢٢ه-. ق.
[11] كار استاد احمد معمار. سال ١٢٩۶ ه- ق.