علما و مفاخر  /  شخصیت های جهاد و شهادت  /  قاسم سلیمانی  /  اشعار

در رثای حاج قاسم

تعداد بازدید : 362     تاریخ درج : 1398/10/17    

شاعران و ادیبان در رثای سردار آسمانی حاج قاسم سلیمانی اشعار زیادی سروده اند. این اشعار در وصف سردار و در غم از دست دادن سردار مقاومت است. در اینجا متن برخی از اشعار شاعران آئینی را دنبال می كنیم.

شهد شهادت

ای تیغ سرسنگین مشو با ما سبك‌سرها

دست از دل ما برمدارید آی! خنجرها

رودیم و اشهد گفتن ما بر لب دریاست

ننگ است ما را مرگ در مرداب بسترها

پیشانی ما خط به خط، خطّ مقدم بود

ما را سری دادند سرگردان سنگرها

آهسته در گوشم كسی گفت اسم شب صبح است

ناگاه روشن شد دو عالم از منورها

روشن برآمد دست‌مان تا در گریبان رفت

از سینۀ سوزان برآوردیم اخگرها

مشت اسیران زمین را باز خواهد كرد

سنگی كه می‌افتد به دنبال كبوترها

خواب غریبی دیده‌ ام، خواب ستاره، ماه

خوابی برایم دیده ‌اید آیا برادرها؟

یك عمر فقط نام تو را بوسیدم

یك عمر فقط از تو نشان پرسیدم

شیرینی نام تو گلویم را زد

من شهد شهادت این‌چنین نوشیدم

محمدمهدی سیار

****

زیبایی بازار شهادت

تیغ با درد به قلب همه بستان پیوست

رود جاری شد و آرام به طوفان پیوست

دست ابلیس برون از شب تاریك آمد

كهكشانی به شهاب رخ تابان پیوست

تا ابد رونق بازار شهادت زیباست

مرد نستوه به فرمانده ایمان پیوست

فصل تفسیر شهود و سفر و لبخند است

عاشق نور به خورشید درخشان پیوست

راه باز است بر آنان كه تبسم دارند

راه باز است بر آن كس كه به سامان پیوست

مادرش منتظرش بود بیاید قاسم

پسر شیعه به مهمانی سلطان پیوست

ابرها اشك بریزید سلیمانی رفت

مالك اشتر حیدر به شهیدان پیوست

شوكت خشم و خروش علوی در سر داشت

خون پاكش به شهیدان مسلمان پیوست

حاج قاسم به سلامت! كه شهادت یعنی

راوی فتح به آوینی رضوان پیوست

****

ضرب شصت ایرانی

می خروشد از داغش دیده های توفانی

ریزد از گلو بیرون ناله های زندانی

قاسم سلیمانی پر كشید و رفت، اما

می جهد برون از دل خشم های ایمانی

خون او هزاران گل روی شاخه بنشانده

شد مكرر ای یاران قاسم سلیمانی

دست حق برون آید با نشانی از قدرت

می رود كه بر چیند لانه های شیطانی

پایگاه آمریكا، پایگاه اسرائیل

محو می شود هر دو در طلوع بحرانی

آسمان بود شاهد می رسند موشك ها

بر زمین نمی ماند این خبیث سُفیانی

غُرّش مسلمانان، چون به جوش می آید

از عدو نمی ماند جز مسیرِ ویرانی

می چشد عدو یاران در خروش ناهنگام

ضربت عراقی ها، ضرب شصت ایرانی

محمود تاری

****

روی دوش بهاران

بهای لالۀ خون خفته پر ثمر تر گردد

شهید عاشق این بیشه زنده تر گردد

نماز كعبۀ دل آیۀ وفاداری است

كه سینه اش سپر نیزۀ خطر گردد

خوشا به حال گلی از ترانه های شبش

نسیم صبح امید و دم سحر گردد

طبر بساق صنوبر چه می زنی نادان؟

كه ریشه بركشد از خاك و بارور گردد

چو جان ز پیكر خاكین خود رها بیند

برون ز واهمه سیمرغ بال پر گردد

مزن به شعله آتش كه رونق این باغ

به روی دوش بهاران دوباره بر گردد

ز داغ سینۀ گل ها شقایقی روید

كه پهنه پهنه صحرایی از شرر گردد

هزار تازه نفس چون جوانه خواهد رُست

ز سمت جاده خوبان و همسفر گردد

****

داغ بزرگ

نست بر روی دلم داغی از این سنگین ‌تر

كرده پیشانی ما را غم تو پر چین ‌تر

مالك اشتر ما بودی و رفتی سردار

در غمت هست ز ما سیدعلی غمگین ‌تر

ای به قربان تو و صاحب نامت، قاسم

بوده‌ای مرگ برایت ز عسل شیرین‌تر

خون تو برده سرم را به خدا بالاتر

می‌كشد دشمن ما را به خدا پایین‌تر

قاتلت موش كثیفی است كه می‌ میرد زود

میكند مردم ما غم تو را شاهین‌تر

×
لینک کوتاه :  
نویسنده : ناشناس تاریخ : 1398/12/29

دوست داریم سردار سلیمانی

نویسنده : ناشناس تاریخ : 1398/12/25

روحش شاد و راهش ادامه داشته باشه انشاالله

نویسنده : ناشناس تاریخ : 1398/12/24

درود خداوند بر فرزندان شجاع ایران زمین

نویسنده : ناشناس تاریخ : 1398/12/02

روحش شاد

نویسنده : ناشناس تاریخ : 1398/11/26

روحش شاد