علما و مفاخر  /  علما و بزرگان دینی  /  قرن پانزدهم

سید رحیم توکل

حضرت آیه الله سیدرحیم توکل در سال 1331 ش. در محله گلشن شهرستان بابل متولد شد. سخنرانی های معظم اله در اقصی نقاط ایران اسلامی زبان زد خاص و عام است.

تعداد بازدید : 2101     تاریخ درج : 1399/06/15    

تولد

حضرت آیه الله سیدرحیم توکل در سال 1331 ش. در محله گلشن شهرستان بابل متولد شد. تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه تربیت و متوسطه را در دبیرستان شاهپور(امام خمینی فعلی) بابل در رشته طبیعی(علوم تجربی) گذرانده در سال 1349 با معدلی عالی دیپلم خود را اخذ نمود.

تحصیلات

او که از دوران نوجوانی در جلسات مذهبی شهرستان شرکت می کرد به رغم علاقه وافر خانواده و حتی خود به رشته پزشکی، حوزه علمیه را برای ادامه راه برگزید و در سال 1351 وارد حوزه علمیه قم شد. معظم اله در این خصوص فرمودند: «بنده دردوران دبیرستان سال 47، 48 علاقه عجیبی به رشته طب داشتم و حتی بعضی از لوازمات جراحی را خریده بودم و می خواستم جراح مغزیا جراح قلب شوم، وخداوندتفضل فرمودند و بر من منت نهادند که باجمله ای از یک بزرگوار مسیر زندگی ام تغییر کرد و آن این بودکه به من فرمودند: «امام زمان شما غریبه، به داد امام زمان خودتان برسید» و اینرا تکلیف دانستم که در این راه گام بگذارم و خدا را بر این نعمت شکرگزارم.»

در بدو ورود به قم (با توجه به فضای آن روز جامعه که درکسوت روحانیت رفتن موافقان چندانی نداشت، خانواده هم با توجه به نبوغ ایشان علاقمند بودند در رشته پزشکی ادامه تحصیل دهد)، هیچگونه حمایتی از ایشان نشده بود، به همین سبب مقدار پس اندازی را هم که با خود آورده بود تقریبا همان هفته های اول به اتمام رسیده و در نهایت سختی و مشکلات قرار گرفت به طوری که حتی اجاره یک اتاق محقر نیز برای او میسر نبود، به ناچار برای استراحت شبانه تا زمانی که هوا مساعد بود در حیاط مدرسه ملا صادق(محل تحصیل) و وقتی هوا سرد شد در حمامی در«گذرخان» می خوابید اما این موارد هم نتوانست اعتقادش را سست نماید.

پس از ورود به قم توانست به سرعت دروس مقدماتی را گذرانده و در سال 1358 سطح را نیز به اتمام رسانده و در سال 59 درس خارج را آغاز و در سال 1368اجتهاد خود را از حضرت آیه الله میرزاهاشم آملی و حضرت آیه الله مظاهری دریافت کرد. ایشان در این خصوص فرمودند: «این دو بزرگوار خیلی به بنده عنایت داشته و ابراز علاقه وافر می کردند، آیة الله میرزا هاشم آملی وقتی درس می گفتند،بنده بحث شان را می نوشتم و به عربی ترجمه می کردم وشب می رفتم دراندرونی منزلشان وبا ایشان بحث می کردم واگرنظری داشتم می گفتم و ایشان یا تایید یا توضیح بیشتری می فرمودندواین کار تا 5 سال طول کشیدو با آیت الله مظاهری هم تا 3 سال جمعه هرهفته، مطالب طول هفته ایشان را به عربی ترجمه می کرد م وبه ایشان تحویل می دادم و ایشان مصرّبودند من«إن قلتی» را بر روی مباحث ایشان داشته باشم، لذا آنها را یاداشت کرده وبه ایشان منتقل می کردم. پس از این مدت این بزرگواران فرمودند دیگر لازم نیست بیایید.» پس از آن حضرت آیةالله مظاهری اجتهاد ایشان را تأیید و کتباً اجازه اجتهاد را صادر وآیة الله میرزاهاشم آملی نیزاجتهاد معظم اله را تأیید فرمودند.

آیةالله توکل پس از آن برای آشنایی با دیدگاه های برخی از بزرگان حوزه از جمله آیةالله مکارم شیرازی و... در دروس آنان شرکت و بالاخره از سال 1376درس خارج فقه و اصول خود را آغاز که مورد توجه جمع کثیری از طلاب به خصوص طلاب جوان قرار گرفته است. نکته قابل توجه اینکه درس خارج فقه و اصول ایشان تنها درس خارج در حوزه علمیه قم است که جهت استفاده به زبان عربی به حوزه نجف ارسال میگردد.

مبارزات

شرکت در هیات های مذهبی از اواخر دوره دبیرستان و مبارزه با تفکر انحرافی سبب شد در لیست سیاه ساواک قرار گیرند، اما این موضوع سبب دست کشیدن از مبارزات علیه رژیم ستمشاهی و افکار انحرافی نبود، با ورود به قم این مبارزات تشکیلاتی تر شده و مبارزات نیز دامنه دارتر گردید، بطوریکه در سالهای 56 و 57 بارها مورد تعقیب و ساواک قرار گرفته که بعضا منجر به دستگیری و سپس مورد بازجویی وآزار و اذیت قرار میگرفت اما چون نمی توانستند اسناد متقنی از فعالیتها به دست آورند مجبور به آزاد کردن می شدند.تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی روشنگری مردم در منابر و پخش اعلامیه های حضرت امام و... از اقدامات همیشگی ایشان بود.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی که بحث منافقین و کمونیست ها بسیار داغ بود، در جلسات و مکانهای مختلف برای بحث و متقاعد ساختن آنها وقت می گذاشت. درهمین زمان در سپاه بابل نیز برای منافقین و کمونیست های دستگیر شده کلاسهای عقیدتی گذاشته که بحمدالله تعداد زیادی از بیراهه رفتن نجات یافتند.

در ابتدای جنگ که رییس دفتر فرهنگ اسلامی در دانشگاه آزاد اسلامی قم شده بود با بسیج دانشجویان در دانشگاه، و سخنرانی در شهرهای مختلف وظیفه مردم را برای دفاع از نظام مقدس و کشور عزیزمان تبیین مینمود. از آنجایی که ایشان معتقدند قبل از هر گونه توصیه خود باید آن عمل را انجام داد، خود نیز برای انجام وظیفه شرعی و ملی بارها به جبهه های جنوب و غرب رفته و در بین برادران ارتش و سپاه و بسیج و بخصوص پایگاههای هوایی وظیفه خود را انجام داد. به همین دلیل سخنان ایشان در دلها نفوذ میکرد و لذا تعداد کثیری از طلاب جوان که در درس ایشان شرکت میکردند، در جبهه های نبرد به شرف شهادت نائل آمدند.

سخنرانی ها

سخنرانی های معظم اله در اقصی نقاط ایران اسلامی زبان زد خاص و عام است، ایشان در استانهای مختلف از جمله آذربایجان،گیلان، اصفهان،تهران، فارس، خراسان رضوی،کرمان، هرمزگان، سمنان، کهکیلویه و بویر احمد، ایلام و... در طول سال و به مناسبتهای مختلف منابر متعددی برای تبیین مسائل اعتقادی و اخلاقی داشته و دارند.

علاوه بر سخنرانی های عمومی؛ کلاس های اخلاقی و اعتقادی ایشان در مراکز مهم امنیتی، سپاه، ارتش، نیروی هوایی، وزارت دفاع و... نیز بطور مستمر برقرار بوده است که مداومت این سخنرانی ها در دو دهه اخیر در این مراکز نشان دهنده تاثیرات عمیق مطالب در جان مخاطبین و نیازشان می باشد.

تالیفات:

1- اقتصادی

مسئولین اتاق بازرگانی تهران در سال 1361 از آیت الله العظمی مظاهری خواستند تا مبحث اقتصاد اسلامی را در آن جا تدریس نمایند که ایشان حضرت آیت الله توکل را مامور این کار نمودند. این جلسه که تا حدود شش سال ادامه داشت که تصمیم گیران مهم اقتصادی کشور و اعضای فعال اتاق بازرگانی مانند آقایان مرحوم عسکر اولادی، بادامچیان، خاموشی، امانی و برخی از نمایندگان مجلس و چند اقتصاددان که در مجموع حدود پنجاه نفر می شدند، حضور می یافتند، و شاخه های مختلف اقتصاد اسلامی را بحث و تدریس می کردند که نتایج آن 140 جزوه اقتصادی و دو جلد کتاب «مالکیت در اسلام» و «تحدید مالکیت فردی در اسلام» بود که به چاپ رسیده است.

2- اخلاقی

در زمینه اخلاق نیز کتب متعددی از جمله: (سیری در وادی نور، روزنه ای به سوی اسرار الهی، شاهدان عالم، راه خروج از صفات رذیله، مقدمه ای بر زیارت جامعه کبیره، برکات عبودیت و...) چاپ و چند کتاب در خصوص معاد، مرگ، برزخ، رجعت و... نیز در دست تالیف و چاپ دارند.

سخن آخر

ایشان اعتقاد دارند: «اگر نمایندگان مردم(خبرگان، مجلس شورای اسلامی و...) فصل الخطاب اندیشه و کارشان رهنمودها و دستورات مقام معظم رهبری باشد و گوش به فرمان ایشان باشند، ما شاهد ایرانی مقتدر و آباد و الگویی برای سایر کشورها خواهیم بود و مردم عزیز ما شیرینی و حلاوت نظام اسلامی و حکومت علوی را از عمق وجودشان حس خواهند نمود. ازجمله اینکه سالهاست که رهبری در مورد شبیه خون فرهنگی، ناتوی فرهنگی و... فریاد می زنند،که بعضی ها با بی توجه ای به این هشدارها، حساسیت آن را یا درک نکرده و یا خدای ناکرده بی اعتنای به این مسأله مهم شده اند...، بینی و بین‎الله به باورجانم نشسته که رهبری این نظام مقدس حق است، امام امامت، بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی حق است، لذا در سخنرانی های مکرر و در جلسات خصوصی گفته ام که باید آنچنان از رهبری با تمام وجودمان حمایت کنیم و حتی جانمان را فدای اهداف ایشان نماییم مانند مالک اشتر، عمار ومقداد و... که ایشان با صلابتی چون صلابت مولایمان امیرالمومنین حضرت علی(علیه السلام) این امت را هدایت و رهبری نمایند تا انشاالله این انقلاب را به صاحب اصلی آن، حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) برسانند.به همین دلیل اعتقاد دارم که مجلس خبرگان رهبری که 86 عضو دارد باید 86 عمارگونه و86 بلاگردان رهبری داشته باشد.»

کلمات کلیدی
حوزه علمیه  |  عالم دین  |  علما و بزرگان  | 
لینک کوتاه :