حمله موشکی سپاه پاسداران ایران به دو پایگاه آمریکایی اربیل و عین الاسد در عراق، تنها اغازی است برای واکنش های تهران و هم پیمانانش به ترور سردار قاسم سلیمانی و ابو مهدی المهندس؛ پاسخی که عنوان تغییر ساز و کارها و تحول قواعد و اصول درگیری را با خود به همراه دارد.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: پاسخی که شورای امنیت ملی ایران در خصوص آن به توافق رسید، به دو بخش تقسیم می شد؛ اول یک ضربه سریع، مستقیم و علنی، که قاطعیت ایران را نشان داده، بازدارندگی را محقق نموده و روحیه ها را ترمیم کند و ضربه دوم، استفاده از این تجاوز آمریکا، برای تحقق یک هدف استراتژیک، که اهداف تنش زایی آمریکا را کاملا ضدّ آن می کند و این امری است که محور مقاومت به صراحت، آن را طرد ایالات متحده از منطقه نامیده است.
پاسخ دوم ایران، به معنای برنامه های عملی در بلند مدت است که تمام تلاش های محور مقاومت، در راستای آن صورت می گیرد و میدان آن، تنها منحصر به عراق نیست.
نشانه های متعددی وجود دارد که نشان می دهد انتقام به شکل «سرد» آن، همچنان روی میز است و در چارچوب نبردهای فرسایشی یا به موازات آن، محقق می شود؛ تا این تنش زایی، بدون از میان رفتن تعدادی از سربازان آمریکایی، پایان نیابد.
این معرکه، در برابر حضور نظامی آمریکا در منطقه گشوده شده است، بدین معنا که منافع واشنگتن و سربازان آن، در معرض تهدید جدی باقی می ماند.
در برابر پیامهای واضح ایران به دنبال حمله به پایگاههای آمریکا در عراق، که با نگرانی واشنگتن همراه شد، ترامپ به نحوی صحبت کرد تا پیشنهاد جدیدی مبنی بر عقب نشینی از مقابله دو طرفه، ارائه دهد. وی پیشنهاد مذاکره در مورد تمام پرونده ها و حتی همکاری در زمینه اولویتهایی مانند مبارزه با داعش را ارائه داد.
به نظر می رسد ترامپ در تنگنای سختی گرفتار شده است؛ چرا که پاسخ ایران و هم پیمانان آن، که مبتنی بر تغییر ساز و کارهای اقداماتشان است، نتاج کاملا معکوسی برای آمریکایی خواهد داشت، که قصد داشت از طریق تنش زایی، به اهدافش دست یابد؛ بویژه آنکه محور مقاومت تاکید می کند که گزینه های جدیدش، قابل تجدید نظر نیستند.
جستجو در قاموس نور