همانگونه که میدانیم قرآن مجید در یک جا مخالفان را به آوردن مثل قرآن[1] و در جای دیگر به آوردن ده سوره همانند قرآن[2] و در مورد دیگر به آوردن یک سوره مثل سورههای قرآن[3] دعوت کرده است.
به همین دلیل در میان گروهی از مفسران بحث شده که این تفاوت در تحدی و دعوت به مبارزه برای چیست؟ چرا یک جا همه قرآن و جای دیگر 10 سوره و جای دیگر یک سوره؟
در پاسخ این سؤال طرق مختلفی پیمودهاند:
الف- بعضی معتقدند این تفاوت از قبیل تنزل از مرحله بالاتر به مرحله پائین تر است درست مثل اینکه کسی به دیگری می گوید: اگر تو هم مثل من در فن نویسندگی و شعر مهارت داری کتاب و دیوانی همچون کتاب و دیوان من بنویس بعد تنزل میکند و میگوید یک فصل مانند آن را و یا حتی یک صفحه مثل آن ارائه بده! ولی این پاسخ در صورتی صحیح است که سورههای" اسراء" و" هود" و" یونس" و بقره به همین ترتیب نازل شده باشد، البته آن با ترتیبی که در کتاب" تاریخ القرآن" از" فهرست ابن ندیم" نقل شده سازگار است: چرا که او میگوید: اسراء سوره 48 و هود 49 و یونس 51 و بقره نودمین سوره است که بر پیامبر نازل شده. اما متاسفانه این سخن با ترتیب معروفی که برای سورههای فوق در تفاسیر اسلامی آمده است سازگار نمیباشد.
ب- بعضی گفتهاند گرچه ترتیب نزول سورههای فوق منطبق بر تنزل از مرحله بالا به مرحله پائین نیست، ولی میدانیم که همه آیات یک سوره با هم نازل نمیشده چه بسا آیاتی که مدتی بعد نازل میشد به دستور پیامبر (ص) به خاطر تناسبهایی که داشت در سوره قبل قرار داده میشد. در محل کلام ما نیز ممکن است چنین باشد، و از این رو تاریخ سورههای فوق منافاتی با تنزل از مرحله بالاتر به پائینتر ندارد.
ج- احتمال دیگری که برای حل این مشکل وجود دارد این است که اصولا واژه "قرآن" واژهای است که به "تمام" و" بعض" قرآن هر دو اطلاق میشود، مثلا در آیه اول سوره جن میخوانیم "إِنَّا سَمِعْنا قُرْآناً عَجَباً[4]": "ما قرآن عجیبی شنیدیم" پیدا است که آنها قسمتی از قرآن را شنیده بودند.
اصولا "قرآن" از ماده قرائت است، و میدانیم قرائت و تلاوت، هم بر کل قرآن صادق است و هم بر جزء آن، بنا بر این تحدی به مثل قرآن مفهومش تمام قرآن نیست و با ده سوره و حتی یک سوره نیز سازگار میباشد.
از سوی دیگر "سوره" نیز در اصل به معنی مجموعه و محدوده است، و بر مجموعهای از آیات نیز تطبیق میکند هر چند یک سوره کامل به اصطلاح معمولی نبوده باشد. و به تعبیر دیگر سوره در دو معنی استعمال میشود یکی به معنی مجموع آیاتی که هدف معینی را تعقیب میکند و دیگر یک سوره کامل که با بسم اللَّه شروع و پیش از بسم اللَّه سوره بعد پایان میپذیرد.
شاهد این سخن آیه 86 سوره توبه است آنجا که میفرماید: "وَ إِذا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ أَنْ آمِنُوا بِاللَّهِ وَ جاهِدُوا مَعَ رَسُولِهِ ..." (هنگامی سورهای نازل میشود که ایمان به خدا بیاورید و با پیامبرش جهاد کنید ...) روشن است که منظور از سوره در اینجا همان آیاتی است که هدف فوق (یعنی ایمان به خدا و جهاد) را تعقیب میکند هر چند قسمتی از یک سوره کامل باشد.
"راغب" نیز در کتاب "مفردات" در تفسیر آیه اول سوره نور "سُورَةٌ أَنْزَلْناها ..." میگوید:" ای جملة من الاحکام و الحکم ..." همانگونه که ملاحظه میکنیم سوره را به معنی مجموعهای از احکام تفسیر کرده است.
بنا بر این فرق چندانی میان "قرآن" و "سوره" و "ده سوره" از نظر مفهوم لغت باقی نمیماند یعنی همه اینها به مجموعهای از آیات قرآن اطلاق میگردد نتیجه اینکه تحدی قرآن به یک کلمه و یک جمله نیست که کسی ادعا کند من میتوانم مثل آیه "وَ الضُّحی[5]" و آیه "مُدْهامَّتان[6]ِ" و یا جملههای سادهای از قرآن را بیاورم، بلکه تحدی در همه جا به مجموعهای از آیات است که هدف مهمی را تعقیب میکند. (دقت کنید).[7]