پرسش و پاسخ  /  قرآن  /  عدم تحریف قرآن

ادعای تحریف قرآن

3. جمع آوری تمام قرآن هایی که توسط کاتبان وحی نوشته شده بود و یکی کردن آن ها برای جلوگیری از اختلاف قرائات که در زمان عثمان انجام شد.  گروه یکی کردن قرآن ها، در سال 25 هجری تشکیل گردید و نخستین اقدام که از سوی گروه به دستور عثمان انجام گرفت؛ جمع آوری تمام نوشته های قرآنی از اطراف و اکناف کشور پهناور اسلامی آن روز بود.  در این مرحله، قرآن های دیگر پس از جمع آوری و ارسال به مدینه، به دستور خلیفه سوم سوزانده و یا در آب جوش انداخته می شدند و به همین جهت عثمان را حراق المصاحف، نامیده اند. گرچه قرآنی را که حضرت علی علیه السلام جمع نموده بود؛ به ترتیب نزول سوره ها و بیان شأن نزول بوده است.

چکیده ماشینی


تعداد بازدید : 18422     تاریخ درج : 1392/01/26     منبع : پایگاه حوزه، شماره 24239    

سوال یکی از آشنایان بنده معتقد است که قرآن تحریف شده است. او در اثبات ادعای خود مبنی بر تحریف شدن قرآن از آیه «...انمایرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت...» نام می برد که جایگاه این آیه اینجا نیست، بلکه به عمد در اینجا آورده شده تا همه گمان کنند؛ منظور از اهل بیت زنان پیامبرند و به دلیل اینکه تمام آیات قبلی ضمیر مؤنث دارند و این آیه ضمیرش مذکر است. دلیل دیگر ایشان نیز ماجرای سوزاندن قرآن ها در زمان خلیفه سوم است. او معتقد است که از آن زمان دیگر قرآن اصلی در بین مسلمان ها از بین رفت. در نتیجه قرآن فعلی تحریف شده است. لطفا مرا راهنمایی کنید.

جواب

در ابتدا مطالبی را در مورد قرآن به عنوان مقدمه بیان می کنیم: جمع آوری قرآن در سه مرحله انجام شده است:

1. مرحله نظم و چینش آیه ها در کنار هم که شکل سوره ها را پدید آورد. این کار در زمان خود پیامبر صلی الله علیه و آله و به دستور حضرت بوده است. جای هر آیه و اسم هر سوره را خود حضرت مشخص کردند. روایاتی که از پیامبر صلی الله علیه و آله در خصوص ثواب ختم قرآن، وارد شده؛ دلیل بر این است که ابتدا و انتهای قرآن، کاملا مشخص بوده است. در غیر این صورت سفارش ختم قرآن، بی معنا خواهد بود.

2. جمع کردن مصحف ها و صفحات جدا جدا و یکی کردن آن ها و در جلد قرار دادن آن که در زمان ابوبکر انجام شد.

3. جمع آوری تمام قرآن هایی که توسط کاتبان وحی نوشته شده بود و یکی کردن آن ها برای جلوگیری از اختلاف قرائات که در زمان عثمان انجام شد.[1]

توضیح این که:

پس از رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله جمع آوری قرآن به صورت رسمی به دستور خلیفه اول و به همّت «زید بن ثابت» صورت گرفت. پیش از آن حضرت علی علیه السلام نیز که از همه به قرآن آشناتر بود مصحفی را تدوین نمود. با گسترش فتوحات اسلامی در دهه دوم و سوم هجری و گرایش روز افزون به اسلام و علاقه زیاد به کتابت قرآن، سبب شد تا آن ها که سواد کتابت و نگارش داشتند؛ به اندازۀ توان و امکانات خویش، به کتابت قرآن همّت نموده و از مصحف های معروف و موجود در هر منطقه، استنساخ نمایند. در منابع تاریخی مواردی متعدد از وقوع اختلاف میان مسلمانان در قرائت قرآن گزارش شده و گفته اند که این اختلافات، سبب گردید تا برای حل آن، بعضی به چاره جوئی بپردازند.[2]

پیشنهاد یکی کردن قراءات مصاحف از سوی حذیفه، بود. عثمان نیز بر ضرورت چنین اقدامی واقف گشته، از این رو صحابه را به مشورت فرا خواند و آن ها همگی بر ضرورت چنین کاری، با همه دشواری های آن نظر مثبت دادند. عثمان کمیته ای مرکب از چهار نفر تشکیل داد که عبارت بودند از: زید بن ثابت، عبدالله بین زبیر، سعید بن عاص و عبدالرحمن بن حارث و بعداً مجموع آن ها به دوازده نفر رسید و به آنان دستور داد که چون قرآن به زبان قریش نازل شده است؛ آن را به زبان قریش بنویسند.

 گروه یکی کردن قرآن ها، در سال 25 هجری تشکیل گردید و نخستین اقدام که از سوی گروه به دستور عثمان انجام گرفت؛ جمع آوری تمام نوشته های قرآنی از اطراف و اکناف کشور پهناور اسلامی آن روز بود.

 در این مرحله، قرآن های دیگر پس از جمع آوری و ارسال به مدینه، به دستور خلیفه سوم سوزانده و یا در آب جوش انداخته می شدند و به همین جهت عثمان را حراق المصاحف، نامیده اند. آخرین مرحله، ارسال مصاحف استنساخ شده به مناطق و مراکز مهم بود. با ارسال این مصاحف با هر کدام یک قاری نیز از سوی خلیفه اعزام می گشت؛ تا قرآن را بر مردم قرائت کند.[3]

 مورخان در شمار مصحف هایی که تهیه شده و به اطراف و اکناف بلاد اسلامی فرستاده شده است؛ اختلاف دارند. ابن ابی داود، آن ها را شش جلد برشمرده که به مراکز اسلامی مکه، کوفه، بصره، شام، بحرین و یمن فرستاده شد و یک جلد نیز در مدینه نگه داشتند که آن را "اُم" و یا "امامگ می نامیدند، یعقوبی در تاریخ خود دو جلد دیگر به این تعداد اضافه کرده که به مصر و الجزیره فرستاده شده است. مصحف هایی که به مناطق مختلف فرستاده شده بود؛ در مرکز منطقه حفظ شده و از روی آن نسخه های دیگری نوشته می شد تا در دسترس مردم قرار گیرد.[4]

حال بعد از بیان این مقدمه به جواب سؤال می پردازیم:

ترتیب مصحف عثمانی، همان ترتیبی بود که در مصحف کنونی وجود دارد و نیز با ترتیبی که در مصحف های صحابه، در آن وقت به کار برده شده بود؛ به خصوص با مصحف اُبی بن کعب تطبیق می کرد. و به مقتضای خطی که در آن وقت بین مردم عرب رایج بود؛ از هرگونه نقطه و علامت گذاری خالی بودند.[5]

 اجماع شیعه بر این عقیده است که آنچه امروز در دست ما است؛ همان قرآن کامل و تمام بوده و مصحف عثمانی هم، همان قرآنی است که هم اکنون در دست ما است و عاری از هرگونه تحریف است. گرچه قرآنی را که حضرت علی علیه السلام جمع نموده بود؛ به ترتیب نزول سوره ها و بیان شأن نزول بوده است. ولی چون همین قرآن فعلی را ائمه علیهم السلام تأیید کرده اند؛ نیازی نیست که ما بخواهیم دوباره آن را به ترتیب نزول چاپ کنیم. گرچه بدعت هم نباشد. زیرا بدعت عبارت است از وارد کردن چیزی در دین که در دین وجود ندارد و این کار حرام است. امامان شیعه هم به این مطلب اشاره دارند.

مردی در حضور امام صادق علیه السلام ، حرفی از قرآن بر خلاف آنچه مردم قرائت می کردند؛ قرائت کرد. امام علیه السلام به او فرمود: «دیگر این کلمه را به این نحو قرائت مکن و همان طور که همگان قرائت می کنند؛ تو نیز قرائت کن».[6]

حضرت علی علیه السلام رأی موافق خود را با برنامه توحید مصاحف به طور اجمالی اظهار کرد. ابن ابی داود از سوید بن غفله روایت کرده که حضرت علی علیه السلام فرمود: «سوگند به خدا که عثمان درباره مصاحف هیچ عملی را انجام نداد؛ مگر این که با مشورت ما بود».[7]

و یا در روایت دیگر فرمود: «اگر امر مصحف ها به من نیز سپرده می شد؛ من همان می کردم که عثمان کرد».[8]

نتیجه این که: طبق تاریخ، جمع آوری قرآن و جای آیات قرآن را خود پیامبر مشخص نمودند. نه سلیقه اصحاب یعنی هر آیه ای که نازل می شد؛ خود حضرت می فرمودند؛ کجا قرار گیرد و قرآنی که فعلا در دست ما است؛ همان قرآنی است که در زمان عثمان جمع آوری شد و چون یک گروه و کمیته از قاریان و حافظان قرآن در این کار همکاری داشتند و از طرفی مورد تأیید امامان ما هم قرار گرفته است؛ نمی توان گفت به سلیقه خود عثمان بوده تا توانسته باشد؛ آیات را جا به جا کند.[9]

اما این که آیه عصمت اهل بیت، علیهم السلام، در لابلای بحث از زنان پیامبر آمده است؛ این نشان اعجاز قرآن می باشد. خداوند متعال قصه های قرآن و بعضی از مطالب را به صورت پراکنده و قطعه قطعه می آورد؛ تا از دسترس تحریف در امان باشد. مثلا قصه حضرت آدم در چند جای قرآن آمده است.

اگر آیه عصمت اهل بیت، به صورت مستقل و صریح می آمد؛ دشمنان اهل بیت آن را حذف می کردند. خداوند آن را در جایی قرار می دهد که اولا حق را بیان می کند. ثانیا با وجود ضمائر مذکر، ارتباط آیه با آیات قبل قطع می شود و راه برای جویندگان حق و حقیقت باز می ماند. ثالثا یک باریکه ای برای کسانی که با اهل بیت مشکل دارند؛ باقی می گذارد تا بر اساس میل خودشان آن را تفسیر کنند و آیه را حذف نکنند. و رابعا افراد مورد امتحان قرار بگیرند. آیه لیلة المبیت(بقره، 207) و آیه ولایت(مائده، 55) هم همینطور است. در شأن نزول آیه ولایت، آمده است که حضرت علی علیه السلام در نماز به سائل انگشتر دادند. ولی خداوند ضمائر آن را به صورت جمع، جهت احترام و تشرف حضرت علی علیه السلام، آورده است. ضمن  این که راه را برای مغرضان باز گذاشته تا بگویند حضرت علی که یک فرد است نه جمع. حال که ضمیر جمع است؛ پس ایشان مراد نیست!

برای مطالعه بیشتر به مطالب زیر مراجعه کنید:

تلاشی نو در تدوین مبانی، قواعد، منابع و روشهای تفسیر قرآن

تحریف قرآن و رد آن توسط شیعه

 

پی نوشت ها:               



[1]شاکرین، حمید رضا، قرآن شناسی، ص 19، دفتر نشر معارف، چاپ هفتم ، 1386.

[2] جوان آراسته، حسین، درسنامه علوم قرآنی، ص 198.

[3] همان، ص 203.

[4] آموزش علوم قرآن، ترجمه التمهید فی علوم القرآن، ج 1، ص 425.

[5] همان، ج 1، ص 433.

[6] همان، ج 1، ص 416.

[7] سیوطی، جلال الدین، الاتقان فی علوم القرآن، ج 1، ص 170.

[8] محمد ابن محمود معروف به ابن جزری، النشر فی القرائات العشر، ج 1، ص 8.

[9] منبع: پایگاه اسلام کوئست.

 

کلمات کلیدی
قرآن  |  قرائت  |  مصحف  |  عثمان  |  مصاحف  |  ادعای تحریف قرآن  |  پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله جمع‌آوری قرآن  | 
لینک کوتاه :  
نویسنده : ناشناس تاریخ : 1397/12/21

کتاب تحریف درقرآن نوشته کیست‌