پرسش و پاسخ

دعا و مقام تسلیم


تعداد بازدید : 1941     تاریخ درج : 1397/02/27    

سوال

آیا دعا و درخواست های جدید از خدا با مقام رضا و تسلیم در برابر اراده خدا منافات ندارد؟ از یک طرف شنیده ام که حضرت ابراهیم علیه السلام حتی در میدان آتش راضی بود و برای نجاتش دعا نمی کرد و از سوی دیگر به دعا خیلی سفارش شده این دو چگونه سازگار است؟


جواب

البته بعضی ها به همین دلیل مخالف دعا بوده و دعا را مغایر مقام رضا و تسلیم می دانند چنانکه مولوی در اشعاری بدین مسأله و گروه اشاره کرده است:

 

بشنو اکنون قصه آن رهروان

که ندارند اعتراض در جهان

 

ز اولیاء، اهلِ دعا خود دیگرند

گه همی دوزند و گاهی می درند

 

قوم دیگر می شناسم ز اولیاء

که دهانْ شان بسته باشد از دعا

 

از رضا که هست رامِ آن کرام

جستن دفع قضاشان شد حرام

 

در قضا، ذوقی همی بینند خاص

کفرشان آید طلب کردن خلاص [1]

                                                                          

اما باید دانست که دعا منافی منازل و مقامات عرفانی خصوصاً مقام تسلیم و رضا نیست؛ زیرا:

اولًا، رضای بنده عبارت است از اقامت بر فرمان های او و کران نهادن به احکام خداوند متعال [2] و تسلیم عبارت است استقبال قضا و تسلیم به مقدرات الهی است [3] در این صورت آدمی باید راضی به دعا و تسلیم به آن باشد چون چنانکه در فرازهای قبل گذشت «دعا» در هندسه نظام هستی و جز ارکان قضا و قدر الهی است و خارج از آن نمی باشد، اگر انسان راضی به رضای خدا و اوامر او و مقدرات اوست باید به دعا نیز گردن نهد چون خداوند به دعا کردن امر فرموده و آن را در مقدرات خود ملحوظ داشته است.

ثانیاً، مقام تسلیم و رضا، در منازل چهل گانه و مراتب اربعین و تا رسیدن به اوج عرفان از منازل ابتدایی به شمار می رود و از آنجا که رسیدن به مراتب و مراحل برتر کاری بس دشوار، پیچیده و لغزان است باید با دعا و تضرع از خداوند خواست تا سالک را به سلوک خویش موفق بدارد. از این رو کسانی که در مقام تسلیم و رضا هستند از دعا برای سیر مدارج عالیه بی نیاز نخواهند بود.

ثالثاً، امیرالمؤمنین علیه السلام که سر سلسله عارفان به شمار می رود، هیچگاه خوی را از دعا بی نیاز نمی دید، با آنکه در مقامات عالیه عرفان قرار داشت و از صفت عصمت برخوردار بود؛ اما تا آن حد دعا می کرد که اهل بیت علیهم السلام می فرمودند: «کان امیرالمؤمنین رجلًا دعا»[4]؛ «و علی علیه السلام شخصی بود که زیاد دعامی کرد».

رابعاً، بنابر انچه اهل عرفان گفته اند، دعا غیراز حکم و آدابی که دارد، اسراری هم دارد و آن عبارت است از اینکه داعی خود را در مشهد مدعوّ می داند و آن مدعو را که خدای سبحان است شاهد خویش مشاهده می کند و با این شهود پیوند دیگری برقرار می سازد[5]، به بیان دیگر دعا نسبت مستقیمی با معرفت شهودی دارد. آنگاه که بنده مولای خویش را در مقام جواد، قادر، علیم و حکیم، مشاهده می کند و از طرفی خودش را عاجز، فقیر و جاهل می یابد، به او پناه می برد و از او کمک می طلبد، از همین رو دعا ادب همیشگی انبیاء، مرسلین و اولیاء است. قرآن کریم حضرت ابراهیم علیه السلام را مقلب به «اوّاه» داشته است و اوّاه صفت فردی است که زیاد دعا و آه دارد.[6] بنابراین سالک در هر مقام و منزلتی حتی در مقام تسلیم و رضا که مراتب آغازین سلوک است بی نیاز از دعا نمی باشد، بلکه با دعا سلوک خویش را کاملتر می کند، علاوه بر آنکه مقامات گذشته خویش را با دعا تداوم می بخشد.

یک نکته

البته باید توجه داشت عارفان به دلیل مراتب خاصی که دارند دعا را در صرف سؤال جهت دفع بلا و جلب منفعت به کار نمی برند؛ بلکه آن را مطلقِ توجه و تفرع و اتصال بنده به خالق تلقی می کنند. به نظر می رسد مخالفت برخی اولیاء با دعا به جهت اول باشد نه دوم.

پی نوشت ها

[1] . مثنوى، دفتر سوم، 1882- 1818

[2] . نگا: شرح بر مقامات اربعين، صص 95- 92.

[3] . همان، ص 109.

[4] . بحارالانوار، ج 93، ص 304.

[5] . نگا: اسرار عبادات، صص 54- 53.

[6] . نگا: درآمدى بر سير و سلوك، ص 70.

کلمات کلیدی
دعا  |  مقام رضا و تسلیم  | 
لینک کوتاه :