پایان نامه  /  الهیات و معارف اسلامی

بررسی عملکرد روشنفکران از‎۱۳۲۰ تا‎۱۳۵۷(دوره پهلوی دوم)

هدف از پژوهش حاضر، پاسخ یابی به این سوال است که عملکرد سیاسی، اجتماعی و فکری روشنفکران در دوران پهلوی دوم چگونه بوده است؟ براساس فرضیه تحقیق، روشنفکران نقش اساسی و عمده را در رواج افکار و اندیشه های سیاسی غرب و همچنین در ایجاد تشکل های سیوسیالیستی، ناسیونالیستی و دینی ایفا نموده اند. تحقیق حاضر با استفاده از روش کتابخانه ای از نوع تحلیلی- تاریخی انجام یافته و مباحث آن در چهار فصل تنظیم شده است. فصل اول، اختصاص به بررسی مفهوم و مصداق تئوریک روشنفکری و تاریخچه آن در ایران دارد و فصول دوم تا چهارم، به ترتیب روشنفکران سوسیالیست، ناسیونالیست و مذهبی را مورد بررسی قرار می دهند و در هرفصل، به مفهوم و مصداق، تشکل ها و رندگی و اندیشه های دونفر از هر گروم پرداخته می شود. براساس نتایج حاصل از تحقیق، روشنفکران دوران پهلوی دوم، به دلیل دور افتادن از مذهب توده مردم و تحریف واقعیتها، سهم ناچیزی در بیدار ساختن مردم ایفا نمودند. لذا سهم اندکی در انقلاب اسلامی سال ‎۵۷ داشتند و تنها در حد نگارش چند نامه سرگشاده به مسوولین وقت، از یاری و مساعدت بیشتر با انقلاب و مردم شانه خالی کردند. به طور کلی در بررسی جریان روشنفکری در این دوره می توان به سه گروه روشنفکران سوسیالیست، ناسیونالیست و مذهبی اشاره کرد. برخلاف کسانی که اصولا" قائل به رسمیت بخشیدن به جریان روشنفکری چپی به عنوان یکی از طراحان و معماران اندیشه در خلال سالهای گذشته نیستند، نگارنده معتقد است که یکی از جریانات مطرح پس از شهریور ‎۱۳۲۰، حزب توده و اندیشه های سوسیالیستی بود. این گروه به دلایل مختلفی چون شکست سیاستهای رضاشاه در زدودن هویت اسلامی مردم، نامساعد بودن اوضاع اقتصادی، پیروز شوروی در جنگ و .... توانست قشر وسیعی از جوانان را به سمت این ایدئولوژی جذب نمایند. گروه دوم، روشنفکران ناسیونالیست بودند. این گروه، علیرغم نفی استعمار و سلطه بیگانه، با اشتیاق و شیفتگی به دستاوردهای تمدن و ترقی و توسعه غرب می نگریست. جبهه ملی اول به عنوان مطرح ترین جریان روشنفکری ناسیونالیست پس از شهریور ‎۱۳۲۰، برنانمه ریزی در زمینه اصلاحات اقتصادی و اجتماعی ارائه نمود که محور آنها دستیابی به استقلال سیاسی، اقتصادی و رشد و توسعه اقتصادی- اجتماعی از طریق ملی کردن صنعت نفت بود. از ضعفهای عمده این جبهه وابستگی شدید اعضاء به مصدق، عدم سازماندهی و انسجام میان اعضاء و.... بود. نهایتا" از روشنفکران مذهبی می توان به عنوان سومین گروه یاد نمود. این گروه تحت تاثیر آزاداندیشان و تحولات و افکار غربی بودندو ولی به دلیل اعتقادات دینی خود خواهان تجدید حیات دینی مسلمین با نوعی تجدد و نواندیشی و اصلاح و بازسازی فکر اسلامی بودند. این گروه به دلیل عدم پذیرش از طرف محافل هامی و حوزوی، نتوانستند همانند سایر جریانهای عمل نمایند.

نویسنده : لطیفیان، علی رشته : معارف اسلامی و علوم سیاسی دانشگاه : امام صادق (ع) , استاد راهنما : عبدالرضا هوشنگ مهدوی تعداد بازدید : 1942     تاریخ درج : 1387/06/23    

بررسی عملکرد روشنفکران از‎۱۳۲۰ تا‎۱۳۵۷(دوره پهلوی دوم) لطیفیان، علی 2 معارف اسلامی و علوم سیاسی امام صادق (ع) عبدالرضا هوشنگ مهدوی هوشنگ مقتدر، عبدالعلی بیگدلی پهلوی، محمدرضا، روشنفکران هدف از پژوهش حاضر، پاسخ یابی به این سوال است که عملکرد سیاسی، اجتماعی و فکری روشنفکران در دوران پهلوی دوم چگونه بوده است؟ براساس فرضیه تحقیق، روشنفکران نقش اساسی و عمده را در رواج افکار و اندیشه های سیاسی غرب و همچنین در ایجاد تشکل های سیوسیالیستی، ناسیونالیستی و دینی ایفا نموده اند. تحقیق حاضر با استفاده از روش کتابخانه ای از نوع تحلیلی- تاریخی انجام یافته و مباحث آن در چهار فصل تنظیم شده است. فصل اول، اختصاص به بررسی مفهوم و مصداق تئوریک روشنفکری و تاریخچه آن در ایران دارد و فصول دوم تا چهارم، به ترتیب روشنفکران سوسیالیست، ناسیونالیست و مذهبی را مورد بررسی قرار می دهند و در هرفصل، به مفهوم و مصداق، تشکل ها و رندگی و اندیشه های دونفر از هر گروم پرداخته می شود. براساس نتایج حاصل از تحقیق، روشنفکران دوران پهلوی دوم، به دلیل دور افتادن از مذهب توده مردم و تحریف واقعیتها، سهم ناچیزی در بیدار ساختن مردم ایفا نمودند. لذا سهم اندکی در انقلاب اسلامی سال ‎۵۷ داشتند و تنها در حد نگارش چند نامه سرگشاده به مسوولین وقت، از یاری و مساعدت بیشتر با انقلاب و مردم شانه خالی کردند. به طور کلی در بررسی جریان روشنفکری در این دوره می توان به سه گروه روشنفکران سوسیالیست، ناسیونالیست و مذهبی اشاره کرد. برخلاف کسانی که اصولا" قائل به رسمیت بخشیدن به جریان روشنفکری چپی به عنوان یکی از طراحان و معماران اندیشه در خلال سالهای گذشته نیستند، نگارنده معتقد است که یکی از جریانات مطرح پس از شهریور ‎۱۳۲۰، حزب توده و اندیشه های سوسیالیستی بود. این گروه به دلایل مختلفی چون شکست سیاستهای رضاشاه در زدودن هویت اسلامی مردم، نامساعد بودن اوضاع اقتصادی، پیروز شوروی در جنگ و .... توانست قشر وسیعی از جوانان را به سمت این ایدئولوژی جذب نمایند. گروه دوم، روشنفکران ناسیونالیست بودند. این گروه، علیرغم نفی استعمار و سلطه بیگانه، با اشتیاق و شیفتگی به دستاوردهای تمدن و ترقی و توسعه غرب می نگریست. جبهه ملی اول به عنوان مطرح ترین جریان روشنفکری ناسیونالیست پس از شهریور ‎۱۳۲۰، برنانمه ریزی در زمینه اصلاحات اقتصادی و اجتماعی ارائه نمود که محور آنها دستیابی به استقلال سیاسی، اقتصادی و رشد و توسعه اقتصادی- اجتماعی از طریق ملی کردن صنعت نفت بود. از ضعفهای عمده این جبهه وابستگی شدید اعضاء به مصدق، عدم سازماندهی و انسجام میان اعضاء و.... بود. نهایتا" از روشنفکران مذهبی می توان به عنوان سومین گروه یاد نمود. این گروه تحت تاثیر آزاداندیشان و تحولات و افکار غربی بودندو ولی به دلیل اعتقادات دینی خود خواهان تجدید حیات دینی مسلمین با نوعی تجدد و نواندیشی و اصلاح و بازسازی فکر اسلامی بودند. این گروه به دلیل عدم پذیرش از طرف محافل هامی و حوزوی، نتوانستند همانند سایر جریانهای عمل نمایند.
کلمات کلیدی
محمدرضا  |  روشنفکران  |  پهلوی  | 
لینک کوتاه :