گنجینه معارف

آشنایی با منابع معتبر شیعه تفسیر منسوب به امام حسن عسکری علیه السلام

تفسیر منسوب به امام حسن عسکری(ع) از منابع مشهور شیعه به شمار می آید و از گذشته مورد توجه فقها، محدثین و بالاخص مفسرین بوده است. در بسیاری از منابع مهم شیعی، می توان استناد به روایات این تفسیر را به وضوح مشاهده کرد. این اثر تفسیری - حدیثی، بر اساس سخنان امام حسن عسکری[232 – 260 ق] است که آن حضرت در طی مدت هفت سال بر نویسندگان تفسیر [ابوالحسن علی بن محمد بن سیّار و ابو یعقوب یوسف بن محمد بن زیاد] املا فرموده است.

منبع : مبلغان» اسفند 1390 - شماره 149 , پاک نیا تبریزی، عبدالکریم تعداد بازدید : 766     تاریخ درج : 1397/09/25    

مقدمه

تفسیر منسوب به امام حسن عسکری(ع)[1] از منابع مشهور شیعه به شمار می آید و از گذشته مورد توجه فقها، محدثین و بالاخص مفسرین بوده است. در بسیاری از منابع مهم شیعی، می توان استناد به روایات این تفسیر را به وضوح مشاهده کرد. این اثر تفسیری - حدیثی، بر اساس سخنان امام حسن عسکری[232 – 260 ق] است که آن حضرت در طی مدت هفت سال بر نویسندگان تفسیر [ابوالحسن علی بن محمد بن سیّار و ابو یعقوب یوسف بن محمد بن زیاد] املا فرموده است.

جریان پیدایش تفسیر

شیخ صدوق(ره)، نقل می کند: «یوسف بن محمّد» و «علی بن محمد بن سیّار» همراه پدران خود، از سلطۀ داعی الحق، حسن بن زید علوی - امام زیدیّه در طبرستان - گریختند و به سامرّا نزد امام حسن عسکری(ع) پناهنده شدند. حضرت این تفسیر را بر آنها املا فرمود، آن دو می گویند: پدران ما شیعۀ امامی بودند و در شهر استرآباد [گرگان] زیدیها غالب بوده و ما تحت حاکمیّت امام زیدیّه بودیم. او به اندک بهانه ای شیعیان را به قتل می رساند، از اینرو پدران ما، شهر را به مقصد سامرّا ترک کردند.

آنها می گویند: ما آنجا در یکی از کاروانسراها اقامت کردیم و سپس خدمت امام حسن عسکری(ع) رسیدیم؛ هنگامی که حضرت ما را دید، فرمود: «مَرْحَباً بِالْآوِینَ إِلَیْنَا، الْمُلْتَجِئِینَ إِلَی کَنَفِنَا، قَدْ تَقَبَّلَ اللَّهُ تعَالَی سعْیَکُمَا، وَ آمنَ رَوْعَکُمَا وَ کَفَاکُمَا أَعْدَاءَکُمَا، فَانْصَرِفَا آمنِینَ علَی أَنفُسِکُمَا وَ أَمْوَالِکُمَا؛ خوش آمدید ای کسانی که به ما پناهنده شدید! خداوند سعی شما را بپذیرد و در امان خویش قرارتان دهد و شما را از شرّ دشمنان حفظ کند، پس به شهر خود در کمال امنیت جان و مالتان، باز گردید.»

ما با اینکه در صدق گفتار امام(ع) تردیدی نداشتیم؛ اما از سخن حضرت شگفت زده شدیم و عرض کردیم: ای امام! چه دستوری می فرمایید؟ چگونه به شهری که از آن گریختیم و هم اکنون تحت تعقیب هستیم، بازگردیم؟ امام(ع) به پدران ما فرمود: «خَلِّفَا عَلَیَّ وَلَدَیْکُمَا هَذَیْنِ - لِأُفِیدَهُمَا الْعِلْمَ الَّذِی یُشَرِّفُهُمَا اللَّهُ تَعَالَی بِهِ، ثُمَّ لَا تَحْفَلَا بِالسُّعَاةِ، وَ لَا بِوَعِیدِ الْمَسْعِیِّ إِلَیْهِ، فَإِنَّ اللَّه عزَّ وَ جلَّ یَقْصِمُ السُّعَاةَ وَ یُلْجِئُهُمْ إِلَی شَفَاعَتِکُمْ فِیهِمْ عِنْدَ مَنْ قَدْ هَرَبْتُمْ مِنْهُ؛ دو فرزند خود را نزد من بگذارید تا به آنها علمی بیاموزم که خداوند عزّوجلّ به سبب آن، شرافت و بزرگواری به آنان بخشد. شما نیز هرگز دشمنان را نخواهید دید و آنان کاری از پیش نخواهند برد. خداوند عزّوجلّ آنان را در هم می شکند و محتاج شفاعت شما در جلوی [چشمان] کسی که از او فرا می کردید، قرار می دهد.»

«یوسف بن محمد» و «علی بن سیّار» می گویند: پدران ما طبق فرمایش امام عسکری(ع) ما را نزد ایشان گذاشتند و همراه خانواده به شهر و دیار خود بازگشتند. ما در مدّت اقامت خود در سامرّا، پیوسته خدمت امام(ع) مشرّف می شدیم و حضرت همانند پدر با ما برخورد می کرد. در یکی از روزها به ما فرمود: «إِذَا أَتَاکُمَا خَبَرُ کفَایَةِ اللَّه عَزَّ وَ جَلَّ أَبَوَیْکُمَا وَ إِخْزَائِهِ أَعْدَاءَهُمَا وَ صِدْقِ وَعْدِی إِیَّاهُمَا، جَعَلْتُ مِنْ شُکْرِ اللَّهِ عزَّ وَ جلَّ أَن أُفِیدَکُمَا تَفْسِیرَ الْقُرْآنِ مُشْتَمِلًا عَلَی بَعْضِ أَخْبَارِ آلِ مُحَمَّدٍ(ص) فَیُعَظِّمُ اللَّهُ تَعَالَی بِذَلِکَ شَأْنَکُمَا؛[2] هرگاه خبر سلامتی پدران شما و رسوایی دشمنان آنان و صدق گفتار من به شما رسید، به شکرانۀ این خبر می خواهم به شما «تفسیر قرآن» بگویم؛ تفسیری که مشتمل بر اخبار آل محمّد(ص) باشد تا بدین وسیله خداوند نشان و مقام شما را والا گرداند.»

ما از فرمایش حضرت خوشحال شدیم و عرض کردیم: ای فرزند رسول خدا(ص)! بنابراین، ما تمام علوم و معانی قرآن را فراخواهیم گرفت؟ امام(ع) فرمود: «تمام علوم را نه»، پس نخستین مطلبی که به ما املا فرمود، روایاتی در «فضل قرآن و اهل آن» بود، سپس تفسیر برخی از آیات را به ما املا فرمود و ما در مدّت اقامت خود در خدمت حضرت [که هفت سال طول کشید] هر روز مقداری از تفسیر را می نوشتیم.[3]

شیوۀ تفسیر عسکری

این اثر که به صورت تفسیرترتیبی آیات است، پس از 5 مقدمه، کل سورۀ حمد و بقره تا آیه 282 تفسیر شده است. نگارندۀ این تفسیر ابتدا آیه و سپس کلام امام(ع) را آورده است و در ذیل آیات، معنای لغات، شأن نزول آیه و نیز مطالبی را پیرامون موضوع آیه و در موارد بسیاری روایاتی از سایر معصومین(ع) دربارۀ آیه شریفه بیان می کند. همچنین در ضمن تفسیر این آیات، برخی آیات دیگر را نیز به عنوان شاهد ذکر می کند و گاه به تفسیر آنها نیز می پردازد.

این آیات مورد اشاره بالغ بر یکصد و پنجاه آیه از سایر سوره های قرآن می باشد. تمامی تفاسیر این کتاب به امام عسکری(ع) منسوب بوده، در آن روایاتی از پیامبر گرامی اسلام(ص) و ائمۀ هدی(ع) و حتی حضرت زهرا(ع) نقل شده است.[4]

عنوان مقدمه ها چنین است:

1- بحثی در علت تألیف کتاب؛

2- فضل قرآن؛

3- فضل العالم بتأویل القرآن و العالم برحمته؛

4- آداب قرائت قرآن؛

5- سد الأبواب عن المسجد دون باب علی(ع).

در این کتاب، دربارۀ سیره نبوی(ص)، به خصوص مناسبات پیامبر و یهودیان، بحثهای متعددی مطرح شده و مجموعاً، در این تفسیر 379 حدیث آمده است. بیشتر روایات، طولانی و مفصّل است، به طوری که گاه یک روایت چندین صفحه را در بر می گیرد. همچنین در این تفسیر برخی آیات تأویل شده و بیشتر تأویلها دربارۀ معجزات پیامبر و امامان(ع) است. در این اثر بیشتر از اسباب نزول آیات، به مصادیق آیات اشاره شده است.

سند تفسیر عسکری

این کتاب با سندهای مختلفی از شیخ صدوق(ره) نقل شده است و او از استادش «محمد بن قاسم استر آبادی» و او از دو راوی پیش گفته، از محضر امام عسکری(ع) روایت کرده است. «سلسله سند روایت کتاب نشان می دهد که نقل این تفسیر در میان محدّثان و فقهای قم در قرن چهارم و پنجم متداول بوده است.»[5]

جایگاه تفسیر عسکری میان علما

اگرچه این تفسیر در میان بعضی از علمای شیعه مانند: ابن غضائری، علاّمه حلّی [م 726 ق]، سیّد مصطفی تفرشی [م 11 ق]، محقّق داماد، محمد بن علی استرآبادی [م 1028 ق]، محمد بن علی اردبیلی [متوفای بعد از 1100 ق]، قهپایی [م 11 ق]، محقّق شوشتری [م 1415 ق]، آیت الله خویی [م 1413 ق]، محمد جواد بلاغی، میرزا ابوالحسن شعرانی و علامه طباطبایی، مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته است؛ امّا علاوه بر تأیید و اعتماد بسیاری از شخصیتهای عالم تشیع، این تفسیر در حفظ ارزشهای علمی و تراث معنوی و فرهنگی شیعه، گنجینه ای ارزشمند محسوب شده و در گسترش معارف قرآن و اهل بیت) نقش ارزنده ای داشته است و مطالب مهم تفسیری، اخلاقی و تربیتی را در طول قرنها به نسلهای بعدی منتقل کرده، گرچه اشکالاتی نیز بر آن وارد است.[6]

با این حال تفسیر عسکری مورد اعتماد بزرگان عالم تفسیر، حدیث، فقه و اندیشه، همچون: رئیس المحدّثین شیخ صدوق [م 381 ق] در «علل الشرائع»، «من لایحضره الفقیه»، «التوحید» و «الامالی»، قطب راوندی [م 573 ق] در «الخرائج و الجرائح»، ابومنصور طبرسی [م 588 ق] در «الاحتجاج»، ابن شهرآشوب [م 588 ق] در «المناقب»، علی بن یونس عاملی [م 877 ق] در «صراط المستقیم»، محقق کرکی [م 940 ق] در «اجازات»، شهید ثانی [م 965 ق] در «منیة المرید» و «اجازات»، مجلسی اوّل [م 1070 ق] در «روضۀ المتقین» و مجلسی دوم [م 1111 ق] در «بحارالانوار»، شیخ حرّ عاملی [م 1104 ق] در «وسائل الشیعه»، فیض کاشانی [م 1091 ق] در «تفسیر الصافی»، علامه سید هاشم بحرانی [م 1107 ق] در «البرهان فی تفسیر القرآن»[7] و «حلیة الابرار»، محقق بحرانی [م 1186 ق] در «الحدائق الناضرة»، حویزی [م 1112 ق]، حسن بن سلیمان حلّی (شاگرد شهید اوّل و از علمای قرن نهم)، سید نعمت الله جزایری [م 1112 ق]، محمد جعفر خوانساری، صاحب «اکلیل الرّجال»، شیخ سلیمان بحرانی [م 1121 ق] صاحب «الفوائد النّجفیّة»، ابو علی حائری [م 1216 ق]، وحید بهبهانی [م 1206 ق]، شیخ ابوالحسن شریف، صاحب تفسیر «مرآة الانوار»، شیخ محمد طه، صاحب «اتقان المقال»، سید عبدالله شُبَّر [م 1242 ق]، سیّد حسین بروجردی [م 1267 ق] صاحب «نخبة المقال»، حجت الاسلام تبریزی، صاحب «صحیفة الابرار»، شیخ عبدالله بحرانی، صاحب «عوالم»، شیخ مرتضی انصاری [م 1281 ق] در «کتاب الطهارة»، شیخ عبدالله مامقانی [م 1315 ق]، آقا رضا همدانی [م 1322 ق] در «مصباح الفقیه»، آیت الله بروجردی [م 1380 ق] در «جامع الاحادیث الشیعة»، علی بن حسن زواری (استاد صاحب «منهج المقال»)، محدّث نوری [م 1320 ق] در «مستدرک الوسائل»، آقابزرگ تهرانی [م 1389 ق] در «الذریعة»، امام خمینی(ره) [م 1410 ق] در «مکاسب محرمه»، و بالاخره استاد شهید مطهری در «آشنایی با قرآن» قرار گرفته است.

تفسیر عسکری از منظر اهل نظر

سخن برخی از بزرگان در تأیید این تفسیر:

1- علامه ملا محمد باقر مجلسی(ره): «تفسیر امام عسکری(ع) از کتابهای معروف بوده، شیخ صدوق بر آن اعتماد و از آن حدیث نقل کرده است. هر چند بعضی از محدّثان، این کتاب را مورد نقد قرار داده اند؛ امّا شیخ صدوق آشنای به حدیث بوده و از نظر زمان به این کتاب نزدیک تر از محدّثان منتقد بوده است. علاوه بر اینکه بسیاری از علمای ما بدون هیچ طعن و نقدی به کتاب، از آن روایت نقل کرده اند.»[8]

2- محدّث عالی مقام، میرزا حسین نوری(ره): «دیدگاه محقّقان، پیرامون تفسیر امام حسن عسکری(ع) از جمله: وحید بهبهانی، سیّد هاشم بحرانی، مجلسی اوّل و دوم، شیخ سلیمان بحرانی و محمد جعفر خوانساری این است که: اصحاب ما همانند ابن بابویه [شیخ صدوق (ره)] روایاتی از این تفسیر نقل کرده اند. شیخ صدوق از جمله کسانی است که تعهّد کرده است در کتابهایش فقط روایات صحیح و متقن را نقل کند. [این نکته نشانگر آن است که چون صدوق از تفسیر امام حسن عسکری(ع) روایت نقل کرده است، پس در صحّت این تفسیر جای هیچ شکّ و شبهه ای نیست.].»[9]

نسخه ها و ترجمه های تفسیر عسکری

متن عربی تفسیر، بارها چاپ شده است و آنچه در دسترس می باشد، اخیراً توسط مدرسۀ امام مهدی(عج) و با نظارت محقق فرزانه «سید محمد باقر موحد ابطحی»، در قم چاپ شده است.

قدیمی ترین ترجمۀ فارسی آن، «آثار الاخیار» نام دارد که توسط «ابو الحسن علی بن حسن زواره ای» [م 984 ق]، ترجمه شده که تمام متن آن موجود است. آقای «قدرت اللّه حسینی شاه مرادی» نیز سورة فاتحۀ این تفسیر را با عنوان «تفسیر فاتحة الکتاب از امام حسن عسکری(ع) و پژوهشی پیرامون آن» در تهران [1404 ق] با مقدمه ای مبسوط در اثبات وثاقت تفسیر، ترجمه و منتشر کرده است.

سید حسین بهریلوی [یا بریلوی، متوفای 1361 ق] این تفسیر را به زبان اردو ترجمه کرده و با عنوان «آثار حیدری» به چاپ رسانده است.

نکته هایی ناب از تفسیر امام حسن عسکری(ع):

1- درسی از حضرت زهرا(ع)

در حدیثی از تفسیر امام حسن عسکری(ع)، ذیل آیۀ 83 بقره آمده است: زنی خدمت حضرت فاطمه زهرا(ع) رسید و عرض کرد: مادر پیر و ضعیفی دارم که در مسائل نماز دچار مشکل شده است و مرا فرستاده است تا از شما سؤال کنم. حضرت زهرا(ع) پاسخ او را بیان فرمودند و آن زن سؤال دیگری مطرح کرد. حضرت پاسخ فرمودند. آن زن برای سومین بار سؤال کرد و پاسخ شنید و این کار را تا ده بار تکرار کرد، و حضرت هر بار به او پاسخ و او، سپس از فزونی سؤالهای خود شرمنده شد و عرض کرد: دیگر به شما زحمت نمی دهم، ای دختر رسول خدا(ص)!

حضرت فاطمه(ع) فرمودند: «هاتِی وَ سَلِی عَمَّا بَدَا لَکِ! أَ رَأَیْتِ مَنِ اکْتُرِیَ یَوْماً یَصْعَدُ إِلَی سَطْحٍ بِحَمْلٍ ثَقِیلٍ، وَ کِرَاؤُهُ مائَةُ أَلْف دِینَارٍ، أَیَثْقُلُ عَلَیْهِ؛ بیا و از هر چه برایت پیش آمده سؤال کن! آیا اگر کسی بر عهده بگیرد که بار سنگینی را از محل بلندی بالا ببرد و کرایۀ آن صد هزار دینار باشد، سنگینی بار او را زحمت خواهد داد؟»

زن عرض کرد: نه، حضرت فرمود: «اکتُرِیتُ أَنا لِکلِّ مَسْئلَةٍ بِأَکْثَرَ منْ ملْ ءِ مَا بَیْنَ الثَّرَی إِلَی الْعَرْشِ لُؤْلُؤاً فَأَحْرَی أَنْ لَا یَثْقُلَ عَلَیَّ؛ هر سؤالی که تو از من می کنی و من پاسخ می گویم، به اندازۀ فاصلۀ میان زمین و عرش مملو از لؤلؤ، پاداش من خواهد بود، پس قطعاً چنین باری بر من سنگین نخواهد بود.»[10]

این حوصلۀ عجیب و آن برخورد محبت آمیز حضرت(ع) و آن تشبیه زیبای ایشان برای برطرف کردن شرمندگی سؤال کننده، هر یک نمونۀ جالبی از خوش خلقی پیشوایان بزرگ ما می باشد و سزاوار است در طریق ارشاد مردم از آن الهام بگیریم.

2- توسل به اصحاب کساء

در تفسیر عسکری ذیل آیۀ (فَتَلَقَّی آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ فَتابَ عَلَیْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیم[11] «سپس آدم(ع) از پروردگارش کلماتی دریافت کرد و با آنها توبه کرد و خداوند توبۀ او را پذیرفت؛ چراکه خداوند توبه پذیر و مهربان است.» می خوانیم: هنگامی که حضرت آدم(ع) مرتکب آن ترک اولی شد و از پیشگاه خداوند متعال پوزش طلبید، عرض کرد: «یَا رَبِّ! تُبْ عَلَیَّ، وَاقْبَلْ مَعْذِرَتِی، وَ أَعِدْنِی إِلَی مَرْتِبَتِی، وَ ارْفَعْ لَدَیْکَ دَرَجَتِی فَلَقَدْ تَبَیَّنَ نَقْصُ الْخَطِیئَةِ وَ ذُلُّهَا فِی أَعضَائِی وَ سائِرِ بَدَنِی؛ پروردگارا! به من رو کن و عذر مرا قبول نما. و مرا به مرتبه ام بازگردان و درجه ام را نزد خود و خواری آن در اعضا و تمام وجودم آشکار شد.» خداوند فرمود: آیا به خاطر نداری که به تو دستور دادم در شداید و حوادث سنگین و دردناک، به محمّد(ص) و آل پاک او مرا بخوانی؟؛ حضرت آدم(ع) عرض کرد: پروردگارا! آری. خداوند فرمود: «فَتَوَسَّلْ بِمُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ خُصُوصاً، فَادْعُنِی أُجِبْکَ إِلَی مُلْتَمَسِکَ، وَ أَزِدْکَ فَوْقَ مُرَادِکَ؛[12] پس مخصوصاً به محمّد و علی و فاطمه و حسن و حسین(ع) توسل کن، پس مرا [به نام آنها] بخوان تا تقاضای تو را بپذیرم و بیش از آنچه می خواهی به تو بدهم.»

3- شیعه و اهمیت تقیه

در این تفسیر ذیل آیۀ 80 و 81 سورۀ بقره، در معنای شیعه و شرایط آن مطالبی بیان شده است و روایاتی را نقل می کند، سپس بحث تقیه را مطرح می کند و می نویسد: تقیه در بعضی از روایات، در ردیف ادای حقوق برادران دینی به عنوان دو فریضه از بزرگ ترین فرایض ذکر شده است. چنان که در ذیل آیۀ: (وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ) می خوانیم: «وَ أعْظَمُهَا فَرْضَانِ: قَضَاءُ حُقُوقِ الإخْوَانِ فِی اللّهِ وَ اسْتِعْمَالُ التَقِیَّةِ مِنْ أعْدَاءِ اللّه؛[13] بزرگ ترین اعمال صالح [بعد از توحید، نبوت و امامت] دو چیز است: یکی پرداخت حقوق برادران دینی به خاطر خدا و دوم، رعایت تقیه در مقابل دشمنان خدا.» آنگاه از امام مجتبی(ع) نقل می کند که فرمود: «إنَّ التَّقِیَّةَ یَصْلَحُ اللّه بِهَا أُمَّةً لِصَاحِبِهَا مِثْلُ ثَوَابِ أعْمَالِهِمْ فَإنْ تَرَکَهَا أُهْلَکَ أُمّةً، تَارِکُهَا شَرِیکُ منْ أهْلَکَهُمْ؛ تقیّه ای که با آن حال امّتی اصلاح گردد، برای تقیّه کننده همانند پاداش اعمال آنها را به بار خواهد آورد و اگر ترک تقیّه باعث هلاک امّتی گردد، او شریک جرم خواهد بود.»[14]

چون ممکن است ترک تقیّه برای خود انسان به خاطر موقعیّت و نفوذ اجتماعی اش، هیچ گونه زیانی نداشته باشد؛ امّا افراد بی گناه و عادّی که به پیشوا و رهبری وابسته هستند، هدف حملات دشمن قرار گیرند. اینجاست که رهبر و پیشوای مکتب برای حفظ نفرات خود از روش تقیّه استفاده می کند تا با کمک آنها به هدفهای اساسی برسد.

4- عالمان ریاکار

استاد مطهری(ره) در کتاب «آشنایی با قرآن» به نکته ای اجتماعی و مهم اشاره می کند و می نویسد: «حدیث معروفی است در تفسیر امام عسکری(ع)، و از قدیم یادم هست که امام(ع) راجع به بعضی از آنهایی که نامشان علما است و در آخرالزمان پیدا می شوند، می فرماید: «هُمْ اَضرُّ علَی ضُعَفاءِ شیعَتِنا مِنْ جَیْشِ یَزیدَ عَلَی الْحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ(ع) وَ اصْحابِهِ؛ یعنی ضرر عالمان ریا کار بر امت اسلام از ضرر لشکر یزید بر حسین بن علی(ع) و یارانش بیشتر است. واقعاً هم همین طور است. آدمی که این فکر را در میان مردم تبلیغ بکند، ضررش بر اسلام از لشکر یزید بر امام حسین(ع) کمتر نیست.»[15]

این تفسیر دربردارندۀ نکات ارزندۀ فراوانی است که از مجال این مقاله بیرون است و مبلغین می توانند با مراجعه به این منبع معتبر شیعی، از مطالب بسیار ارزشمند آن بهره مند شوند.

پی نوشت ها

[1] تفاسیر دیگری نیز به نام تفسیر عسکری مـوسوم اسـت؛ از جـمله تفسیر «حسن بن خالد بَرقی» از امام هادی(ع)و تفسیر «ابو هلال عسکری» که از اهل سنت مـی باشد.

[2] التفسیر المنسوب إلی الإمام الحسن العسکری(ع)، مدرسة امام مهدی(عج)، قم، ص10.  

[3] ماهنامة کوثر، ش 60، ص 85.

[4] فرهنگ کتب حدیثی شیعه، سید محمود مدنی بجستانی، نشر بین الملل، تهران، ج 1، ص86.

[5] برگرفته از مقاله کتاب شناسی نرم افزار جامع التفاسیر نور.

[6] برخی از این علما گفته اند: این تفسیر علاوه بر ضعف سندی، از نظر دلالت نیز شامل برخی معجزات غیر قابل قبول، غلو، افراط و عجایب غیر معقول است که در منابع روایی دیگر هیچ اثری از آنها نیست. همچنین وقایع خلاف مسلمات تاریخی در آن انعکاس یافته است. گاهی روایات نقل شده در این تفسیر اسلوب روایی خود را از دست داده اند و ظاهراً نقل به مضمون شده اند، از اینرو شاهد عبارات ضعیف و مضطرب هستیم. در مواردی نیز با کتاب خدا و روایات قطعی تعارض دارد.

[7] البرهان فی تفسیر القرآن، سیدهاشم بحرانی، نشر بنیاد بعثت، ج 1، ص 105.

[8] بحار الأنوار، محمد باقر مجلسی، مؤسسۀ الوفاء، بیروت، 1403ق، ج 1، ص 28.

[9] خاتمۀ مستدرک الوسائل، محدث نوری، مؤسسۀ آل البیت، قم، ج 5، ص 199؛ ماهنامه کوثر، ش 60، ص 85.

[10] التفسیر المنسوب إلی الإمام الحسن العسکری(ع)، ص 340.

[11] بقره/ 37.

[12] التفسیر المنسوب إلی الإمام الحسن العسکری(ع)، ص 225.

[13] همان، ص 320.

[14] همان.  

[15] مجموعه آثار استاد شهید مطهری، نشر صدرا، تهران، ج 26، ص 340.

 

کلمات کلیدی
امام حسن عسکری (علیه السلام)  |  تفسیر امام حسن عسکری علیه‌السلام  | 
لینک کوتاه :